داستان هدیه تولدم - صفحه 102 (به ترتیب امتیاز)

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه خانم گل گلی گفته:
    مدت عضویت: 2434 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و دوستان مهربان

    دقیقا قبل از اینکه بخام این فایل رو دانلود کنم و گوش بدم احساس ناراحتی داشتم و مدام تو ذهنم داشتم با خدا حرف میزدم که خدایا پس من چکار باید انجام بدم تا به خواسته هام برسم؟ پس کی خواسته هام محقق میشه؟ خدایا میشه راهنماییم کنی؟ خدایا میشه بگی کجای کارم ایراد داره؟ با همین فکرا درگیر بودم که یدفعه با خودم گفتم برم روز نهم سفرنامه رو دانلود کنم و گوش بدم شاید جواب سوالام رو پیدا کردم. فایل رو دانلود کردم و شروع کردم به گوش دادن. اتقدر شگفت زده شدم خدای من استاد داره جواب سوالات من رو میگه این فایل پر از ورودی مثبت بود برای من کلمه به کلمه اش. اینکه در مورد خواسته ها نگران نباشیم اینکه به خواسته نچسبیم اینکه ارتباطمون با خدا باید درست باشه اینکه حسرت خوردن درباره داشته های دیگران یعنی اینکه ایمان و باور قلبی نداریم که اون خواسته ها برای ما هم صدرصد اتفاق میفته اینکه نگران بودن غصه خوردن در استرس بودن حسادت کردن حسرت خوردن همه و همه اینا ارسال فرکانس ناخواستس. هرچقدر که بخام بگم این فایل چقدر ورودی مثبت داره بازم کم گفتم. این فایل من رو زیرو رو کرد. خود ایت فایل یه نشانه خیلی خیلی بزرگ بود یه پاسخ بود به من از طرف خدای مهربونم که بهم بگه قواتین دارن کار میکنن تو باید قوانین رو یاد بگیری تا به خواستت برسی وگرنه بنده های من برای من هیچ فرقی ندارن. خدایا ممنونتم که من رو با استاد آشنا کردی. استاد عزیزم خیلی دوستت دارم. خانم شایسته نازنین خیلی دوستت دارم امیدوارم زندگیتون سرشار از اتفاق های شادی آور و مثبت باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    نوشین السادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2307 روز

    تعهد من برای نوشتن نکات مهم و خلاصه سفرنامه

    روز نهم سفر پربرکت

    مدتها بود که میخواستم خودمو به خودم،خدا و پدر ومادرم ثابت کنم،ثابت کنم میتونم.اما امروز با خوندن این بخش از سفرنامه خداوند به من فهماند که ای بنده ی من، من که خالق توم ، تورو باور دارم،از توانایی ها و استعدادهایی

    که به تو داده ام بخوبی آگاه هستم،اینجا بود که متوجه شدم نیازی نیست که خودمو بهش ثابت منم،حتی نیازی نیست به خودم خودم رو ثابت کنم چون من خودمو توانایی ها و استعدادهایی که خداوند در وجودم به قرار داده است را میشناسم و به خودم و آنها و خداوند باور دارم،پس چه نیازی به این کار است؟ چیزی که برای من نگرانی به همراه داشت،امروز این طرز فکر و هدف رو کنار گذاشتم که بخوام خودم رو به کسی حتی خودم ثابت کنم،من موفقیت های چشمگیر زیادی در گذشته داشته ام که با توکل و تلاش و حال خوب و هدف واضح و مشخص به همه ی اون ها رسیدم بدون اینکه حتی از قانون مندی جهان به این صورت مطلع بشوم،همیشه خونده بودم جهان قانون منده،اما هیچوقت نپرسیدم چه قانون هایی!!!! الان احساس نگرانی ناشی از اثبات خودم دیگه ازبین رفته خدارو شکر چون دیگه لزومی نمیبینم این کار رو انجام بدم.

    از طرفی وقتی به یه چیزی میچسبی، درواقع هی توفکرشی و بهش گیر میدی،افکار و سوالات مضطرب کنندت ای به سراعت میان که تو رو از خواسته ات دور میکنن این روهم قبل ازاینکه قانونش رو بدونم بارها وسالها تجربه کردم. اما زمانی که یه خواسته رو واضح و مشخص میخوام و مدتی بهش فک میکنم و در راستای اون تلاش میکنم، بهش گیر نمیدم و رهاش میکنم به طرز عجیبی همه چی درست میشه،این روهم خیلی تجربه کردم و دارم تجربه میکنم،حالم خوب خداروشکر امروز تصمیم گرفتم اهدافم رو واضح تر و مشخص تر کنم و برای رسیدن به اونها با تمام وجود تلاش کنم،اونوقته که کامل میشم و در جایگاهی قرار میگیرم که همه چی خوبه و دیگران میبینند،ونیازی به اثبات نیست همون جمله معروف که میگه در سکوت کار کن موفقیت خودش سر و صدا میکنه.

    در واقع وقتی نمیخوای خودت رو به کسی ثابت کنی،بخاطر خودت و اهدافت و لذت بردن از زندگی و رابطه خوب با خالق تلاش میکنی،حالت خوبه و این یعنی هماهنگی روح و ذهنت،حال خوب یعنی همسو شدن با نیروی برتر کائنات خداوند،یعنی در صلح بودن با خودو کائنات و این یعنی در جهت درست قرار گرفتن و هم مدار شدن با اینکه هرچه تو بخوای همون میشه،خدا سیستم این جهان رو طوری خلق کرده که هرچی من میخوام همون بشه ، که هرچی تو میخوای همون بشه،باورکنید.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    عباس شکیبا گفته:
    مدت عضویت: 2548 روز

    عالی بود.

    دومین دور از مرور سفرنامه و این فایل بسیار زیبا.

    .

    .

    عاشق اونجام که استاد میگه: منم بعضی وقتها یادم میره و نتایج کمرنگ میشه ولی باز یادم میاد و همه چیز خود به خود درست میشه

    .

    .

    عاشقش چون منم بارها این رو توی کسب و کارم درک کردم. هر وقت که شروع کردم به حساب کردن روی خودم و زور زدن! نتایج هر روز کمرنگ تر شده و در مقابل تضاد ها بیشتر.

    .

    .

    .

    ولی هر چی بیشتر میگذره، درکم بیشتر میشه و زودتر می فهمم که دارم بیراهه میرم. به خدا می گم: « انگار باز یادم رفت! اما از همین لحظه که یادم اومد، دوباره می سپارم دست تو »

    .

    .

    و طولی نمی کشه که همه چیز خود به خود درست میشه.

    .

    .

    .

    شکرت خدا.

    .

    .

    .

    .

    .

    .

    اولین بار که با تمام وجود این موضوع رو درک کردم، حدود یک سال پیش بود که توی تنگنای مالی برای گرفتن پروژه ( اون موقع برنامه نویسی می کردم ) هر روز به کلی مشتری احتمالی زنگ میزدم و خلاصه سعی می کردم که قیف فروشم رو پر نگه دارم!

    .

    .

    .

    .

    اما نشد که نشد! یه روز نزدیکای موعدی که پول لازم بودم، یکی از فایلهای استاد رو توی مسیر رفتن به محل کارم گوش می دادم که متوجه اشتباهم شدم و فهمیدم که نباید روی خودم و هیچ کس دیگه ای حساب کنم، « فقط باید روی خدا حساب کنم »

    .

    .

    همونجا گفتم: خدایا! منو ببخش! چقدر غافل بودم ازت!

    و به محض اینکه رسیدم محل کارم، تمام شماره تماس های مشتری های احتمالی و کلا همه چیز رو پاک کردم و گفتم خدا خودش برام درست می کنه.

    .

    .

    شاید باورتون نشه ولی من خودم باور میشه، چون می دونم توی اون لحظه و اون روزا چه ایمانی به خدا داشتم و همه چیز درست شد! مشتری خودش زنگ زد و الی آخر …

    .

    .

    از اون روز یه خاطره ی شیرین مونده برام، یه تجربه ی بزرگ که تا آخر عمرم، چراغ راهمه و هر وقت که این اصل رو فراموش می کنم یا شروع می کنم به زور زدن های بیخود، یاد اون روز میوفتم و میگم: « تسلیمم خدا »

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیر حسین گفته:
    مدت عضویت: 3589 روز

    امروز این فایل (داستان هدیه تولد استاد عباس منش) رو تو قسمت “نشانه امروز من” دریافت کردم.

    دقیقا الان که به این حرفا احتیاج داشتم این فایل به من پیشنهاد شد.

    سپاسگدار از خدایی که در هر لحظه ما رو هدایت میکنه و یکی از دستان خودش(عباسمنش) رو برای ما فرستاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سمیه نوری گفته:
    مدت عضویت: 2867 روز

    سلام بر دوستان مثبت اندیش و گروه خوب استاد عباس منش

    وقتی متنو خوندم یاد گذشته نه چندان دور خودم افتادم که همین احساسات استادو داشتم و به شدت از خدا عصبانی بودم. چرا چیزی که خیلی هم بزرگ نیست اینقدر از من دوره و دیگری به راحتی به دستش میاره. الان خداروشکر این احساسات اگر هم از بین نرفته باشند خیلی خیلی کمرنگ شدن.

    خیلی وقتها از ته قلب از خدا چیزی خواستم و به خودش توکل کردم و اون هم اونو بهم داده. هرچند از چیزای کوچیک شروع کردم، اما در مسیری قرار گرفتم که روز به روز خواسته های بزرگتری میکنم و ایمانم نسبت به خدا قویتر شده. هنوز اول راهم ولی قلبم میگه توی مسیر درستی هستم و به همین خاطر خیلی شادتر از قبل زندگی میکنم و دیگه خبری از اون افکار وحشتناکی که باعث شده بود زندگیم مختل بشه نیست. واقعا امید و ایمان گنجهای با ارزشی هستند و برای همه آرزو میکنم به خدا و برآورده شدن آرزوهاشون ایمان پیدا کنند و برآورده شدنشونو در دنیای حقیقی ببینند

    آرزوی موفقیت، شادی و عشق برای همه دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 3048 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان رب العالمین تنها قدرت حاکم بر جهان نیرویی که رابطه اش با من همیشگی است 😊کافیه باورش کنم و کافیه اجابتش کنم

    روز نهم ازسفر

    این برگ از سفرنامه نمی‌دونم چه حکمتی داره که همراه شده بافصل دوم کتاب رویاها که تو اون کتاب هم داره از تقویت این رابطه رابطه با نیرویی که تنها قدرت هست و خیر خواه من و بیشتر از من میخاد که من خوشبخت باشم و هدایت منو بر خودش واجب کرده

    دیروز که فصل دوم کتاب رویاها رو خودنم گفتم خوب خدای من قرار هست من به تو نزدیکتر بشم من که بلد نیستم خودت کمکم کن راهو نشونم بده من مدتیه که دارم رو خودم کار میکنم اما این طور که بوش میاد هنوز نقطه سرخطم یعنی هنوز درک نکردم رابطه با خودم و باتورو یعنی هنوز نتونستم خودمو دوست داشته باشم و خودمو ارزشمند بدونم و احساس خوبی به خودم داشته باشم و رابطه با تو رو هنوز نتونستم اونطور که به من کمک کنه اصلاح کنم که تو منو هدایت کردی به این کتاب و این فایل شکرت پس وقتی داری هدایتم می‌کنی حتما کمک هم می‌کنی و حتما منو رشد میدی

    تو کامنت یکی از دوستان خوندم که تضاد ها اومدن منو به رب العالمین نزدیک کنن🤔

    خدای من حالا این کتاب و این فایل هم داره همینو میگه به جای چسبیدن به خواسته ها به جای احساس بد خودتو بپذیر دوست داشته باش ازدرون به احساس خوب برس

    الویت زندگی تو زهرا باید این باشه هماهنگی بین ذهن و روح یعنی باخودت درصلح باشی خودت کی هستی ؟پاره ای خدا پس وقتی خودتو دوست داری یعنی خدارو دوست داری وقتی خودتو ارزشمند می‌دونی برای خودت وقت میزاری یعنی با خدا هماهنگی وقتی احساس شادی داری یعنی به خدا وصلی وقتی تو پاره ای از خدایی و اینو خوب درک کنی میفهمی معنی اون کلمه ای که بارها مریم جان تو توضیح متن امروز نوشته تو قادری زندگیتو خلق کنی تو قادری…تو قادری …تو قادری … زهرا تو قادری یعنی قدرت داری به همون اندازه که خداوند قدرت داره چون تو وجود توهست به تو هم داره میگه قادر تو قدرتمندی زهرا خودتو دست کم نگیر به قول استاد حواستو به مساعل بیرونی پرت نکن و زور نزن روی خودت کار کن و روی رابطه ات با درونت اونوقت که همه چی خود به خود درست میشه

    و یه نکته طلایی دیگه اینکه اگر نگران بدست آوردن چیزی هستی یعنی هنوز باور نکردی که میتونی به آسونی اون رو بدست بیاری و این باز برای من کلمه قادر رو تداعی کرد که من قادرم هرآنچه که بخامو بدست بیارم به شرط اینکه روی باور هام کار کنم به شرط اینکه روی مهمترین رابطه زندگیم کار کنم و اونو اصل بدونم بقیه چیزها خود به خود درست میشه

    استاد جان مریم جان سپاسگزارم بابت این آگاهی های ناب و چه زیبا این سفر رو چیدید عاشقتونم و به زودی آمریکا میبینمتون 😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه خانم گل گلی گفته:
    مدت عضویت: 2434 روز

    سلام به استاد جان جانان و مریم جان عزیز و همه دوستای گلم

    استاد جان من این فایل رو قبلا در بخش سفرنامه دانلود کرده بودم و بارها و بارها گوش داده بودم و چقد آگاهی کسب کردم ازش و چقد لذت بردم😍 اما امشب این فایل به عنوان نشانه من برام اومد اونم چه موقعی شب ولنتاین😍 خب راستش من در سال های گذشته و حتی تا پارسال خیلی حسرت اینو داشتم که چرا کسی برام کادو ولنتاین نمیگیره چرا کسی دوسم نداره و خیلی غصه میخوردم بابت این موضوع و حتی بعضی موقع ها گریم درمیومد که ای خدا چرا آخه و همش حسرت بقیه رو داشتم و میگفتم خوش بحالشون عشق دارن براشون کادو میخره ولی من چی باید حسرت بخورم و همش حس و حال ناراحتی. ولی حالا بزارید داستان امسال رو تعریف کنم امروز من رفته بودم بیرون و نمیدونید چه خبر بود. تمام مغازه ها شلوغ همه در حال کادو خریدن اکثر مغازه ها دیزاین ولنتاینی داشتن و واقعا چقدر زیبا و عالی بودن بیرون پر از انرژی مثبت و حس و حال عالی و من مدام اطرافم و مخصوصا افرادی که کادو میخریدن و یا میدیدم که کادو دستشونه رو با لبخند نگاه میکردم و تو دلم تحسینشون میکردم و واقعا این تحسین کردن دلی دلی بود نه ظاهری و خلاصه بیرون بهم کلی خوش گذشت و اومدم خونه و الان که نصفه شبه و من بی خاب هستم😅 فایل نشانه ام رو گرفتم و متنش رو خوندم( من عاشق توضیحات نوشته شده فایل ها هستم خیلی روون و سادس و باعث درک بیشتر فایل صوتی برام میشه و از مریم عزیز ممنونم بابت این لطفشون که استاد گفتن نوشته های سایت کار ایشونه😘😘) و گفتم به به خدایا عاشقتم😍 چون من تغییر کردم و شخصیتم عوض شده و امروز نه تنها ناراحت نبودم بلکه خوشحال و در حال تحسین بودم خداهم بابت این تغییر شخصیتم این فایل رو نشونه و جایزه به من داد و من رو تحسین کرد ( واقعا تحسین کردنش رو حس کردم) و خودش گفت که همونطوری که شما من رو تحسین میکنید من هم شما رو تحسین میکنم و این گفت و گو دلی بود و من با دلم متوجهش شدم😍 و اول اینکه خدای نازنینم رو ستایش و شکر میکنم و بعد از استاد عززیزم که باعث این تغییر شخصیت در وجودم شد خیلی زیاد تشکر میکنم و آرزوی عشق بی نهایت براتون دارم.

    و یه نکته پایانی بگم من کلا از وقتی با آموزه های استاد آشنا شدم دیگه هیچ وقت هیچ وقت نمیگم خوش بحال کسی. و این کلمه رو از زندگیم حذف کردم. و به جاش وقتی داشته ای رو برای کسی میبینم تحسین میکنم و میگم آفرین که با خواستت هم فرکانس هستی و دلیل بعدیش اینه که واقعا از حال دل اون آدم خبر ندارم که چطوره که بخام بگم خوش بحالش. چون از مابقی فرکانس هاش خبر ندارم و فقط خداوند آگاهه و به نظرم حسرت حال دل کسی رو نخوریم به جاش حال دل خودمون رو عالی و غرق در آرامش و یاد خدا کنیم که بهترین فرکانس همینه و نتایج عالی در پی داره. برای همگی آرزوی عشق روز افزون دارم و ولنتاین رو به همه دوستان عزیز و استاد جان و مریم جان عزیزم تبریک میگم 😍😍😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    خدا پادشاه قلبمه گفته:
    مدت عضویت: 2144 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیز از جمله استاد محترم و خانم شایسته عزیز.

    خداوند رو شکرگزارم که وارد سفرنامه شدم.چون قبلا هم وارد صفحه سفرنامه شده بودم ولی ظرف وجودم انقدر بزرگ نبود که ارزش اینکار رو بدونم.در هر صورت خداروشکر که الان وارد این سفر خوب و پربرکت شدم و واقعا تاثیراتش رو دارم دروجودم میبینم و اشکالات کارمو میفهمم.خانم شایسته اول سفرنامه فرمودند که بعد از یه مدت تاثیر همین ردپا گذاشتن رو میبینی و من واقعا دارم هرروز کاملتر میشم خداروشکر واقعا خیلی خوشحالم.این فایلها درسته که رایگانه ولی واقعا باارزشن و به من که خیلی خیلی کمک کردن چون براشون وقت گذاشته شده و جمله به جمله استاد رو باید روش فکر کرد.امروز قبل از دیدن این فایل من تو سایت استاد بودم که به فایل توحید عملی قسمت 6 برخوردم.یه حسی گفت که ببینم ویدئو رو.تا اخر صحبتهای استاد رو گوش دادم و واقعا به خودم اومدم دیدم من روی این بعد مهم اصلا کار نکردم و راجع بش هیچ باوری نساختم،منظورم اینه که باید به خودت بیای و وقتی به خودت میای خدای درونت رو میشناسی و وقتی به منبعت که خداونده وصل باشی همه نعمات به طور طبیعی وارد زندگیت میشه.وقتی با خودت در صلحی با خدای خودت در صلحی.امروز هم از باورهای توحیدی دوستان در سایت کلی استفاده کردم و کلی چیز باارزش یادگرفتم …خدایا سپاسگزارم🙏

    🤗🌼🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    الناز شهریور گفته:
    مدت عضویت: 2137 روز

    استاد عزیزم،تولدت هزاران بار مبارک🎂

    خدا رو شکر از روزی که به دنیا اومدین و روزی که تصمیم به تغییر زندگیتون گرفتید❤

    «استاد جان،اگه میشه تولدتون رو هم با خانوادتون به اشتراک بزارین 😄😁❤»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    مهمترین کار من این است که با خودم در صلح باشم.

    این از همه چیز مهمتر است.

    افرادی هستند که همه چیزشان به طرز شگفت انگیزی درست است.

    همواره در زمان مناسب در مکان مناسب اند.

    همه چیز به نفعشان رقم میخورد.

    باید برای مهمترین رابطه ی زندگی ام وقت بگذارم.

    رابطه ای که همه چیز برایم می شود.

    من لایق بهترین های هستن بدون هیچ دلیلی.

    من موجودی هستم که می تواند با فرکانس هایش شرایط دلخواهش را خلق کند.

    این ها همه نشانه هایی از هماهنگی بین ذهن و روح است.

    همینطور نشانه های عدم هماهنگی نیز بسیار واضح است.

    و درست در نقطه ی مقابل هم قرار دارند.

    تنها کار زندگی من ایجاد هماهنگی میان ذهنم و روحم است.

    عاشق ان اطمینان قلبی و شعف درونی هستم.

    و این همان هدیه بزرگ است که ارزشش از کل جهان بیشتر است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: