داستان هدیه تولدم - صفحه 104

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1495 روز

    به نام خدای مهربون

    سلام به استاد بزرگوار

    این فایل چه نکات اساسی و مهمی توش هست!

    و یه چیز جالب اینکه من قبل از اینکه شروع کنم به گوش دادن این فایل، داشتم با خدای خودم صحبت میکردم و بهش گفتم اگه تو موضوع روابطم با آدم ها هر اتفاقی بیفته “من تو رو دارم و همین کافیه برام”. و این موضوع یه جورایی به تعالیم این فایل هم مربوط میشه.

    وقتی که من ارتباطم رو با خدای خودم که منبع جهان هستی هست، عاشقانه میکنم، فقط با خودش کیف میکنم و هرچی رو که بخوام به خودش میگم، باهاش حرف میزنم، خلوت میکنم، دلم و اصلا همه چیزم رو میسپارم به خودش، یه حس وصف ناپذیری بهم دست میده🩵. وقتی دوست داشتن یا دوست نداشتن آدم ها، و اینکه آیا برام ارزشی قائل هستن یا نه، اهمیتش برام کم و کمتر میشه، و من از درون برای خودم مهم میشم و آرامش و حال خوب خودم و خدای خودم و اهدافم برام مهم میشه، اونوقته که واقعا دارم راه درست رو میرم. بعد اونوقت حتی دنیای بیرون از منم تغییر میکنه بدون اینکه من تقلایی بکنم!

    و این موضوع رو هم خیلی دوست داشتم: تغییر دادن دیدگاهمون درمورد هرچیزی در هر لحظه از زندگی به طوری که حالمونو بهتر کنه. واقعا اینکار درعین حال که مهم هست، قشنگ و لذت بخش هم هست. و میشه گفت کل بازی این دنیا همینه، که زندگی رو هم درنهایت به یک بهشت پر از آرامش و پر از خدا تبدیل میکنه!

    خدایا عاشقتم و ازت ممنونم که منو به این شکل زیبا هدایت میکنی🩵

    از شما استاد عزیز و بزرگوار هم بسیار سپاسگزارم که این آگاهی های ناب و ارزشمند رو در اختیار ما قرار میدین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    Hadis nemati گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    سلام

    نهمین روز سفرنامه ام

    استاد زمانی که دختر بودم

    خیلی خوب این هماهنگی با خودم بلد بودم البته نا آگاهانه

    همیشه تو همه مجالس حرف حرف شخصیت من بود

    ولی بنا به دوره احساس لیاقت چون ارزشمندی هام به درس خوندن و تحصیلات و انتخاب های درست زندگی…..ربط داده بودم وقتی همه اینا بهم خورد

    اون حس لیاقت پایین اومد و دیگه نتونستم از پس ذهنم بربیام رفتم به قهقرای جهنم

    ولی سالیان زیادی بود که به این موضوع فکر میکردم که چرا اون موقع همه چی عالی بود

    چرا در بهترین زمان همیشه در بهترین مکان بودم

    چرا گل سر سبد هر مجلس بودم چه حالا حضور داشتم چه نداشتم

    چرا همه بهم لطف داشتن بهم عشق می ورزیدن…….

    آلان میدونم دلیلش چی بوده

    فقط و فقط تو هر تضاد و مسئله ایی روی خدا حساب باز میکردم و بس

    استاد از شما سپاسگزارم

    مریم گلم بابت متن زیبایی که نوشتی ازت سپاسگزارم دوست دارم.

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    عاطفه زارعی گفته:
    مدت عضویت: 851 روز

    خدایا سپاسگزارم به خاطر همه چیز مخصوصا به خاطر سلامت جسم و روح و روانم که اگر روزهای روز هم بشمارم بازهم نمیتونم همه این نعمت رو سپاسگزار باشم.

    روزشمار نهم:

    نمونه هائی که من خیر و صلاح رو به خدا سپردم و آروم بودم و خودش کارها رو برام انجام داد.

    چند سال پیش پسرم جزو تیم لیگ برتر نونهالان بود با وجود درسهاش که خیلی سنگین بود و اونم بچه درسخون بود، توی تمرین ها خیلی تلاش می کرد، تابستون و زمستون همش تمرین می کرد. من فقط تلاشش رو نگاه می کردم و به خدا می گفتم خدایا بهترین خیر و صلاح رو برای بچه ام رقم بزن، کرونا اومد و مدتی باشگاه ها تعطیل شد.

    خیلی باور نکردنی و راحت مسیر زندگی پسرم تغییر کرد، پسرم گفت من نمیتونم با دوتا عشق زندگی کنم من باید یکی رو فدای دیگری کنم و گفت ترجیح می دم تمرکزم رو روی رشته تحصیلیم که واقعا عاشقشم بگذارم و خیلی راحت از مسیر فوتبال خارج شد. تو دلم اونقدر خوشحال بودم که در پوست خودم نمیگنجیدم.

    امسال رشته تحصیلی پسرم بورسیه میپذیره ولی چون درس های دانشگاهش خیلی سنگینه تصمیمگیری در موردش خواندن دو رشته همزمان براش سخته، من آرومم و مثل همیشه خیر و صلاح فرزندم رو به خدا سپردم و ازش می خوام بهترین خیر و صلاح رو براش رقم بزنه.

    برای تغییر منزلم همه چیز رو به خدا سپردم و خیلی آرومم می دونم خودش بهترین خیر و صلاح رو برام رقم می زنه، من از قوانین تبعیت می کنم: وام نمی گیرم، خودم رو به سختی نمیندازم، صاحبان خانه های زیبا رو تحسین می کنم و بابت خانه زیبایی که الان دارم خدا رو شکر می کنم.

    برای بازنشستگی با 20سال هم خیر و صلاح رو به خدا سپردم و مطمئنم اگر خیر باشه خودش همه کار رو برام انجام میده

    برای راه اندازی شغل مورد علاقه ام هم عجله ای ندارم و همه چیز رو به خودش سپردم و فقط دارم تمرین و تمرین می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مریم چراغی گفته:
    مدت عضویت: 651 روز

    به نام یگانه خالق یکتا

    روز شمار تحول زندگی من روز نهم

    سلام استاد جان، سلام مریم بانوی عزیزم

    سلام بر خانواده پراز عشق و دوستداشتنی عباسمنش

    خدایا شکرت برای این آگاهی های جدید و شکرت که من رو لایق درک اون ها دونستی

    رسیدن به خواسته….

    الان که دارم تایپ میکنم، چشمام پراز اشکه واقعا

    اشک از سر شوق، شوقی که نسبت به درک این آگاهی هست از اینکه هرلحظه متوجه میشم که خداوند عزیزم چقدر عاشق منه

    من الان تو محل کارم نشستم،، و اینقدر پر از حس خوب و عشق توی قلبم شدم که چشام پر اشک شده،، یه اتفاق جالبی هم که افتاد این بود که همون لحظه یه ماشین تو خیابون رد شد، آهنگ ابی رو گذاشته بود،، گریه نکن،، گریه نکن، حالا بااشک یه لبخند هم نشسته بود رو صورتم، و حس کردم که از سمت خدا این اتفاق هم زمانی افتاد

    استاد این فایل رو که گوش کردم،، کاری به انجام شدن خواسته های مادی که همیشه دلم خواسته بهشون برسم ندارم

    اینجا چیزهای مهم تری رو فهمیدم

    یه درک بیشتر و بهتر از خداوند رو، تو قلبم حسش کردم،، آروم شدم،، حس آرامش بینظیری رو تجربه کردم استاد

    من تو، کل زندگیم همیشه آرامش خواستم، تو، کـــــل زندگیم، خواسته ی همیشگیم بوده،، و اون رو در آدمها جستجو کردم،، توی رابطه با افراد،، یا هر جای دیگه ای

    اما حالا فهمیدم

    و فهمیدم که آرامش

    توی وجود خودمه

    توی شناخت بیشتر خداونده

    توی قلبیه که به خداوند وصلش کنم

    و چقدر آروم شدم استاد

    اصلا نمیتونم با کلمات توصیفش کنم

    توی کل زندگی، زور زدن برای به دست آوردن شخصی، یا کاری، یا خواسته ای، نمیگم تلاش کردن بده،، اما به قول شما، همون تلاش اگه از سر وابستگی باشه،، هیچ نتیجه ای نمیده،،

    چراااا؟؟

    چون معلوم میشه ما خداوندمون رو باور نداریم

    باور نداریم که فقط اون میتونه برامون خلق کنه

    از ایمان ضعیفمون نشات میگیره

    و بی ایمانی، پر از استرسه

    پراز نگرانی و حال بده

    و میدونیم طبق قانون اگه حال آدم بد باشه، چی میشه

    درصورتی که یه راه خیلی بهتر و عالی تر هم هست

    که فقط کافیه خداوند رو باور کنیم، و با تمام وجودمون بهش اعتماد کنیم و هرخواسته و هر چیزی رو به خودش بسپریم

    تا قلب و ذهن و روح و جسممون و تمااام زندگیمون پر بشه از احساس آرامش

    پر بشه از تمامی خواسته هامون

    پر بشیم از لطف بیکرااان خداودی که لطف و مرحمتش هیچ تَهی نداره

    همونطور که خداوند در قرآن میفرمایند که:

    اجابت کنید مرا، تا اجابت کنم شمارو

    به همین راحتی،

    فقط کافیه بااااورش کنیم

    بااااورش کنیم

    و به قول شما بعدش

    همه چیزززز خود به خود درست میشه

    خدااای عزیزم شکرت هزارااان بار شکرت

    ممنونم استاد عزیزم، خدایا شکرت که با این سایت و این انسان های نازنین که دستان خودت هستن بر روی زمین من رو آشنا کردی

    خدایااا شکرت

    در پناه الله یکتا

    شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سمانه امینی گفته:
    مدت عضویت: 989 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    _《 همه چیز در زندگی امان تغییر می‌کند زمانی که خودمان تغییر کنیم

    ( سلامتی،معنویت،ثروت،ارامش،روابط موفق،تجربه زیبایی ها)》

    _خودمان را دوست بداریم فارغ از اینکه بقیه مرا دوست دارند یا ندارند،خودم را باور کنم فارغ از اینکه کسی مرا باور دارد یا ندارد(عزت نفس)

    _بتوانم رها بشوم در وجوده خداوند،عشق کنم با خداوند،ایمانم را تقویت کنم وحالاست که دیگر محتاج توجه دیگران نسبت به خودم نیستم

    / رابطه امان با خداوند اصل است/

    باورهامو تغییر بدم

    خودمو تغییر بدم

    ایمانم را تقویت کنم

    خود به خود همه چیز رخ می‌دهد

    به چیزی نچسبم ،چیزی توی زندگیم آن قدرها هم مهم نباشه

    باهمه چیز درصلح باشم

    از زیبایی های زندگیم لذت ببرم

    خوشحال و شاد باشم

    با خدای خودم عاشقانه زندگی کنم

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر * آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم

    هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر * رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

    وقتی آرام باشم امیدوار باشم متوکل باشم همه چیز خود به خود و به آسانی درست میشه

    تنها کاری که لازمه من انجام بدم تا واقعا زندگی زیبایی را تجربه کنم؛

    لازم است با قلبم دوست بشم

    قلبم جایگاه خداونده و برای دوست شدن با قلبم باید خودم رو دوست داشته باشم

    وقتی وصل هستم به خودم و خداوند نداهای الهی را به خوبی می‌شنوم امید همه جای زندگی ام جوانه می‌زند

    ووقتی امیدوارم وقتی ایمان دارم که هیچ برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمی افتد حتی اتفاق هایی که به ظاهر ناجالب هستند خیریتی در درونشان میبینم اصلا دیگر چیزی برایم نازیبانسیت !!!!

    برای درست کردن مسائل زندگی ام نیازی نیست به بیرون از خودم به دنبال راه حل باشم ،باید توجهم به درون خودم باشد( کانون توجهم ،باورهایم ،)

    باید سعی کنم احساس خوب دائمی داشته باشم و زمانی احساس بد سروکله اش پیدا می‌شود که همه چیز را جدی بگیرم طوری نگاه کنم به اتفاقات و مسائل که احساس کمی بهتر بهم بده..

    آسان گیر بر خود کارها

    که از روی طبع

    سخت میگیرد جهان

    برمردمان سخت کوش

    خالق جهان هستی سپاسگزارم ازت که مرا هدایت کردی تا در مداری قرار بگیرم که چیزی جز آنچه، در فطرت و سرشت من است تجربه نکنم و بتوانم در جریان طبیعی زندگی ،طبیعی زندگی کنم

    استاد جان سپاسگزارتم راهنمایی شدی برایمان تا با خود رفیق شویم تابه خدای خود نزدیک شویم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 653 روز

    با سلام به استاد عزیزم

    روز نهم سفرنامه

    استاد جانم تاریخ تولد من اون زمانی نیست که تو شناسنامه ام حک شده تولد من از زمان آشنایی با شما آغاز شد از زمانی که هر روز صدای شما تو خونمون می‌پیچید از زمانی که خدارو یه جور دیگه شناختم از زمانی که باورهای رو کم و بیش نسبت به همه چیز عوض کردم و به هر اندازه که موفق شدم در تغییر باور هام به همون اندازه نتیجه گرفتم هنوز شرایطم عالی نشده ولی مهم اینه که با قانون آشنا شدم و میتونم شرایطم رو عوض کنم دیگه بیشتر خودمو دوست دارم

    برخلاف گذشته از تنهایی با خودم لذت میبرم وقتی تنها میشم با احترام از خودم پزیرایی میکنم کارهایی که دوست دارم و انجام میدم کتاب میخونم خلاصه کلی با خودم کیف میکنم

    امسال تولدم کاملاً متفاوت با سال های دیگه بود دوستانم من رو به بهانه ای دعوت کردن به باغشون و وقتی رسیدم کلی برای من تدارک دیده بودن کیک گرفته بودن کادو گرفته بودن من واقعاً از شوق داشتم گریه میکردم واقعاً خیلی غافلگیر شده بودم انتظار نداشتم حتی دوستانم تولدم یادشون مونده باشه چون هیچ وقت همچین کاری نکرده بودن و من اون لحظه وجود خداوند رو در درون خودم احساس میکردم می‌گفت مریم اینا همش کاره منه ها هواسم بهت هست عزیزم،تو اجابت کردی منو من هم لذت و آرامش رو به تو هدیه میدم

    از این به بعد سعی میکنم نسبت به آرزو ها و خواسته هام رهاتر باشم امیدوارم مثل استاد عزیزم ارادم قوی باشه و ایشون رو الگوی راهم قرار بدم برای تک تک ثانیه های زندگیم شکر گذار خدا هستم

    وامیدوارم خداوند همه مارو به راه راست هدایت کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زهرا رسولی گفته:
    مدت عضویت: 1094 روز

    به نام الله

    سلام به همگی

    بارهای بار این فایل رو گوش دادم و چندتا کامنت خوندم من بلاخره فهمیدم چرا به خواسته ام نمیرسم و ازش دور دور میشم چسپندگی چسندگی

    یکی از دوستان چیزی توی کامنت نوشته بود که این چسپندگی خفیف رو من متوجه شدم

    خدایا هزاران مرتبه شکرت علت کمبود این حس رو من به لطف الله فهمیدم الهی صدهزار مرتبه شکرت

    امیدوارم تک تک تون دست به خاک میزنید طلا بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1074 روز

    ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

    در شـب ظـلـمــانی ام، مـاه نــشـانـم بـده

    یوسـف مصری ز چـاه، گـشت چنـان پادشـاه

    گـر کـه طـریـق ایـن بُـود، چـاه نـشـانـم بـده

    سلام به دوستانم و استاد عزیزم

    اوج زیبایی زندگی اونجاست که فقط و فقط روی تو حساب میکنم و تو برام به قول قرآن

    بقره: بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ﴿117﴾[2]

    انصاریان: [بی سابقه ماده، مدت و نقشه] پدیدآورنده آسمان ها و زمین است. وهنگامی که فرمان به وجود آمدن چیزی را صادر کند فقط به آن می گوید: «باش». پس بی درنگ می باشد.

    خدایااا کمکم کن فقط و فقط روی خودت حساب کنم ،،،،،یوسف وقتی روی تو حساب کرد از قعر چاه به سطلنت و عزیزی رسید ،،،،،به محض اینکه روی غیر تو حساب کرد برای اینکه از زندان بیرون بیاد،،،،،،به پنده ها چسبید به امیده آزاد شدن ،،،اون موقه بود که خداوند به اراده خودش کاری کرد تا اون کارگزارا فراموش کنن ،،،،تا یوسف به خودش بیاد که فقطططط و فقطططط قدرت برتر الله ،،،،که کافیه روی آدماا حساب کنی و شرک خفی داشتع باشی،،،،اونوقت از آسمون به خاک میوفتیی،،،،،

    عشقققققق،جانننننن،،،،،،باور به توووو

    رابطه عاشقانه با تووو

    هماهنگی خودم با خودم ،،،،،،،

    اینا وقتی باشن ،،،،،لحظه ای برای خدایی کردن برام دریغ نمیکنی.

    یادمه به صلح رسیدن خودمو تو دوره عشق و مودت یادگرفتم و به محض اینکه نگاهمو تغییر دادم ،،،،،همه چی همونجوری کع خواستم پیش رفتتتت،،،،،هنوزم به لطف تووو همه چیز عالی الله …..

    به صلح رسیدن به خودت یعنی:

    *شکرگزاری

    تحسین کردن زیبایی ها

    توجه به نکات مثبت

    جوری به مسائل نگاه کردن تا بهت احساس بهتری بده

    جملات طلایی

    ((((بیخیال باش ،،،زندگی راحت بگیر تا راحت بگیره دنیا با تو)))))

    (((خونسرد باش و به مسائل جوری نگاه کن که بهت احساس کمی بهتر بده))))

    خدای خوبممممم من بهت ایمان دارم بهت باور دارمممممم ،باور دارم وقتی روی باور هام کار کنم،،،،،وقتی ورودی هامو کنترل کنممممم،از راه های غیبی بهم میرسونی:)))))))))

    به محض اینکه به آدماااا وابسته شدممممم

    به محض اینکههههه مشرک شدم و توووو رو از یاد بردم و بقیه رو اولویت قرار دادممممم،،،طبق قانون جهان جوری همه چیزو می چینه تا بهم بگهههه مهسااااااااااا

    فقط و فقطططططط نگاهت به الله باشه:))))

    عاشقتممممم خدا

    عاشقتممممم یکتا

    عاشقتممممممممممم ،،،،مهسا نگاهش به توعه،میدونم همه چیز تو زمان درستش اتفاق میوفته هدایتم کن ،،،،،،،:)))))))

    در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2054 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان مهربانم و سایر دوستان گلم

    من دقیقه 6 فایل امروزم رو هستم که دارم گوش می کنم و یه چیزی درونم بهم گفت و گفتم اینجا بنویسم اول برای خودم و بعد برای دوستان عزیزم.

    اون چیزی که باعث شد استاد عزیزم به محض اینکه روی باورهای ثروتسازش کارکردن ثروت وارد زندگی شون شد ، همین رهایی از پول بود . چون از قبل بدون وجود پول در زندگی احساس کامل بودن و بی نیازی از هر چیزی رو داشتن و بسیار لذت می بردن.

    ولی برای منی که عمری اولین حر ف برای هر حرکتم این بود که آیا پولساز است یا خیر تا جایی که حتی لذتهای خودم رو هم نمی شناختم و اصلا اجازه نمی دادم به خودم حتی فکر کنم از چه چیز و چه فعالیتی لذت می برم، پس اولین ترمز و پاشنه آشیلم چسبیدن به پول است . و با شناخت این آگاهی های ناب و باور کردن فراوانی و توانایی رسیدن به ثروت بی نهایت درون من با سوال پس چرا نشد ؟ ، پس کی پول و ثروت فراوان رو تجربه می کنم؟ چرا هنوز به درآمد بی حساب نرسیدم؟ ، نکنه درست روی خودم کار نکردم؟ ، شاید کتر کردن روی باورها خیلی سخته که با این همه کار جوابی رو که می خوام نداده؟، با ندیدن بهبود های فوق العاده ای که تا حالا داشتم ، این وابستگی بیشتر شده و من باید در مورد پول به رهایی برسم و باید اول روی خودم کار کنم که چه پول در حد بی انتها باشد و چه نباشد من خوشحالم و بی نهایت نعمت دارم که از اونها لذت می برم و شادم.

    این که من پول رو می خوام برای لذت ولی همین لذت رو هم بدون پول دارم و وابسته به پول نیستم که باید اول پول بیاد و بعد لذت ببرم.

    من لذت می برم از همه زندگی ام و اولویت اول رو به خودم و لذتهام می دم و پول خودش دنبالم می آید.

    مثل وقتی که استاد مثال زدند از وقتی که به خودم احترام گذاشتم بدون توجه به اینکه کسی احترام بزاره یا نگذاره ، به دنبالش خودش این همه کادو و توجه و نعمت آمد.

    برای رسیدن به هر چیزی باید اول به رهایی و عدم وابستگی به اون برسیم.

    پس باز هم برای خودم تکرار می کنم پول و ثروت هر وقت می خواد بیاد، بیاد. اصلا مهم نیست من همین الان بسیار شاد و سپاسگزارم.

    وقتی با خودمون در صلح هستیم و از هر چیزی توی زندگی مون لذت می بریم یعنی رها هستیم و وابسته به عاملی برای لذت بردن که هدف اصلی زندگی هست نیستیم پس آماده دریافت همه چیزهایی داریم می شیم که از کودکی تا الان با برخورد به تضادها، جهان سخاوتمندانه به ما داده. خدایا شکرت

    @@@@در صلح بودن با خودت یعنی چیزی توی زندگی ت نباشه که تو رو نگران کنه.@@@@

    الان که با خودم فکر می کنم چیزی که نگرانم می کنه برخی اوقات و اذیتم می کنه پوله، اونم به این شکل که:

    من که دارم روی خودم کار می کنم و درسته که در حال حاضر اوضاع مالی ام در حد بالاترین خودم و طول عمر هست ولی پس کی می تونم از مسیر و کار مورد علاقه ام پول بسازم.

    کی درآمد 2 برابر می شه هرماه. که هر چی می خوام آزادانه بخرم، که هر کجای دنیا می خوام برم، که اوضاع مالیم آنقدر خوب بشه که بتونم داد بزنم اینه نتیجه توحید ، اینه نتیجه راهی که می رم و دوست دارم نتیجه توی دستم باشه .

    خود اینا وابستگی هست چون احساس عجله و بد در من ایجاد می کنه.

    پس

    به خودم می گم ، فاطمه قشنگم ، من خودم می دونم که دارم هر کاری و هر آگاهی رو که یاد می گیرم از اسناد تا جایی که می تونم انجام می دم ، پس دارم سهم خودم رو انجام می دم، پس بقیه ش دیگه با خداست و به من ربطی نداره ، حتی وظیفه خودش که توی این مسیر من رو به بهترین و مستقیم ترین راه ، برای رشد در جهت هماهنگتر شدن با خودش هدایت کنه و مطمین هستم طبق قانون همین هم هست . پس دیگه بقیهش به من ربطی نداره و می رم از همین نعمتهای که الان دارم لذت ببرم.

    می رم همین خونه زیبایی رو که دارم مرتبتر کنم و لذت بیشتر ببرم.

    می رم یوگام رو انجام می دم و هر روز قوی تر و بدنی متناسبتر و تعادل و تمرکز بیشتر رو تجربه کنم و لذت ببرم.

    می رم لحظه هایی رو که با همسرم هستم از لحظه به لحظه با خانواده ام ، با پدر و مادر و خواهرم لذت ببرم.

    می رم و همین باورهای زیبایی که با شنیدنشون احسام بهتر می شه رو نه به خاطر رسیدن به پول بیشتر بلکه به خاطر اینکه از تکرارش لذت می برم ، تکرار کنم.

    باور فراوان بودن همه چیز ، از پول گرفته تا هر چیزی کوچکی که بخواهیی بی نهایت تنوع و فراوانی هست.

    باور اینکه از اونجا که ما برای رسیدن به هر چیزی فقط و فقط کافیه که با خدای خودمون حال کنیم و بهتر اون رو بشناسیم ، می تونیم برسیم ، پس همه ما

    در هر کجا با هر شرایط از زندگی که هستیم به راحتی می تونیم به همه چیز برسیم.

    و اینکه خداوند بهترین راهنما وهدایتگر برای همه ماست و هر کدوم ما رو با زبان خودمون هدایت می کنه . پس نمی خواد نگران هیچ کس و هیچ چیزی باشی ، چون خدا کارش درسته و فکر همه چیز رو کرده و نهایت علم ، هوش و قدرت خودشه و هر چیزی در جهان قسمتی از خودشه و اون خالق و سازنده ش هست و همه چیز رو خودش می دونه و می تونه با بهترین روش حل کنه.

    پس با وجود این نیرو و این همه نظم من فقط حواسم به خودم باشه که سر سکان کشتی زندگی م رو به سمت خواسته هام بگیرم. حالا که از قوانین جهان آگاهم کرده.

    خدایا شکر و خیلی دوستت دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2054 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان مهربانم و سایر دوستان گلم

    من دقیقه 6 فایل امروزم رو هستم که دارم گوش می کنم و یه چیزی درونم بهم گفت و گفتم اینجا بنویسم اول برای خودم و بعد برای دوستان عزیزم.

    اون چیزی که باعث شد استاد عزیزم به محض اینکه روی باورهای ثروتسازش کارکردن ثروت وارد زندگی شون شد ، همین رهایی از پول بود . چون از قبل بدون وجود پول در زندگی احساس کامل بودن و بی نیازی از هر چیزی رو داشتن و بسیار لذت می بردن.

    ولی برای منی که عمری اولین حر ف برای هر حرکتم این بود که آیا پولساز است یا خیر تا جایی که حتی لذتهای خودم رو هم نمی شناختم و اصلا اجازه نمی دادم به خودم حتی فکر کنم از چه چیز و چه فعالیتی لذت می برم، پس اولین ترمز و پاشنه آشیلم چسبیدن به پول است . و باید اول روی خودم کار کنم که چه پول در حد بی انتها باشد و چه نباشد من خوشحالم و بی نهایت نعمت دارم که از اونها لذت می برم و شادم.

    این که من پول رو می خوام برای لذت ولی همین لذت رو هم بدون پول دارم و وابسته به پول نیستم که باید اول پول بیاد و بعد لذت ببرم.

    من لذت می برم از همه زندگی ام و اولویت اول رو به خودم و لذتهام می دم و پول خودش دنبالم می آید.

    مثل وقتی که استاد مثال زدند از وقتی که به خودم احترام گذاشتم بدون توجه به اینکه کسی احترام بزاره یا نگذاره ، به دنبالش خودش این همه کادو و توجه و نعمت آمد.

    برای رسیدن به هر چیزی باید اول به رهایی و عدم وابستگی به اون برسیم.

    پس باز هم برای خودم تکرار می کنم پول و ثروت هر وقت می خواد بیاد، بیاد. اصلا مهم نیست من همین الان بسیار شاد و سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: