داستان هدیه تولدم - صفحه 106
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
یا رب
به خداوند زیبایی ها
خدا جونم عاشقانه دوستت دارم و عاشقانه
می پرستمت
الهی شکر
سلام به استاد عباس منش و بانو شایسته عزیز
خدا را سپاسگزارم که در هر شرایطی زمانی که از صمیم قلب و جانم بدون استرس و دلواپسی ، بدون در نظر گرفتن صحبت های دیگران فقط و فقط از خدا کمک گرفتم و همه چیز را تمام و کمال به خدا سپردم به بهترین شکل ممکن پازل های زندگی ام را کنار هم گذاشت .
الهی شکر
مثلاً زمان کنکور با تمام وجود دوست داشتم در یکی از دانشگاه های تهران درس بخوانم ولی بنا به شرایط پدرم قبول نکرد این قضیه سالها گذشت و من لیسانس گرفتم
( در خانواده خیلی مهم بود که حتما دانشگاه برویم و مدرک بگیریم ) و ادامه تحصیل ندادم و طرز فکرم این بود زمانی ارشد شرکت می کنم که رشته تحصیلی ام تمام و کمال مطابق علایق و سلیقه ام باشد بعد از 8 سال و با دو فرزند به تهران مهاجرت کردیم و خدا جونم شرایط را به بهترین شکل ممکن برایم رقم زد تا بتوانم رشته ای که خیلی دوستش دارم را در شهر تهران بخوانم و الان که به گذشته فکر میکنم و صحبت های استاد را شنیدم متوجه شدم حقیقتأ برایم روند تکاملی طی شد تا در بهترین موقعیت و همراه با لذت و خوشی درس بخوانم .
الهی شکر
هر روز در تلاشم تا در روز شمار زندگی من رد پایی از بگذارم تا روند پیشرفت ام ثبت شود و بهترین ها اتفاق ها بیفتد
ردپایم در روز نهم
الحمدالله رب العالمین
اللهم عجل لولیک الفرج
به نام رب
# ردپای من در نهمین روز از روزشمار تحول زندگی من #
ما باید به این باور برسیم که همچی توحیده
ما نباید محتاج توجه دیگران باشیم ، نباید به چیزی بچسبیم ، چیزی رو سخت بگیریم و … چون نتایج همه این ها چیزی چز احساس بد نیست و براساس قانون جذب احساس بد باعث اتفاقات بد میشه
وقتی ما با خودمون در صلح باشیم دیگه توجه دیگران برامون مهم نیست ، نکات مثبت را در هر اتفاقی و هر شرایطی شکار میکنیم ، زندگی رو سخت نمیگیریم و دائم نگران فلان چیز نیستیم و در کل رابطمون با خودمون و خدای خودمون عالیه
رابطمون با خودمون و خدای خودمون نشان دهنده روابط دیگر ماست مثل رابطمون با پول ، دوستان ، عشق و …
وقتی رابطمون با خدای خودمون عالی باشه ، خود به خود موردتوجه قرار میگیریم ، نعمت و فراوانی به زندگیمون سرازیر میشه و کلی اتفاقات خوب دیگه و اینا نشان دهنده ی رابطه ماست با خدا
وقتی به چیزی نمیچسبیم و برامون اهمیت زیادی نداره ، خود به خود اون چیز برامون اتفاق میفته
مرتب باید به خودمون یادآور بشیم که “تنها کارِ زندگیِ من رفیق شدن با خدای خودمه”
خودمون و بقیه رو دوست داشته باشیم چون تک تک ماها پاره ای از خداوندیم
وقتی به گذشتمون نگاه میکنیم و حسرت اشتباهاتمون رو نمیخوریم و هر اتفاقی را هر چند به ظاهر بد رو جزوی از مسیر تکامل خودمون میدونیم ، این یعنی با خودمون در صلحیم و با این کار میان ذهن و روحمون هماهنگی ایجاد میکنیم
وقتی مسیر درست ( کنترل ذهن ، تغییر باورها ، متعهد بودن به این مسیر ) رو انتخاب میکنی ، نه تنها سختی نمیکشی بلکه ازش لذت میبری و خود به خود به راحتی همچی برات رخ میده ، همه ی اتفاقات زمانی برای ما رخ میده که “ما از زندگیمون لذت ببریم”
این رو باید باور کنیم که ما برای موفق شدن حتما نباید زجر بکشیم ، احساس بد هنگامی به وجود میاد که ما زندگی رو خیلی جدی میگیریم
خدایا ممنونم بابت این فایل زیبا و عالی
خدایا ممنونم بابت این سفرنامه
خدایا ممنونم بابت این سیستم و قوانین دقیق و عادلانه
خدایا ممنونم بابت این آزادی ، رهایی
خدایا ممنونم دستان نامتناهیت
خدایا ممنونم بابت این خانواده دوست داشتنی
خدایا ممنونم بابت خودم که خالق زندگی خودمم
خدایا ممنونم بابت همه چیز
باآرزوی سلامتی ، ثروت ، عشق و محبت و سعادت برای همتون :)
تولد همتون هم مبارک :)
” IN GOD WE TRUST “
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم
خدایا سپاسسسسسگزارم
فایل روز نهم سفرنامه
خدایا شکرت
استاد عزیزم هرروز تولدتون مبارک جونتون گوارای وجودتون عزیزم
سلام به تمام عزیزانم در سایت توحیدی
استاد. من الان که هدایت شدم به این فایل تو دفتر نوشتم که امروز تولدی دوباره بود که خدا بهم فرصت زندگی کردن داد تا مرا به ناشناخته های درونم ببره تا با خودم بیشتر در صلح باشم و به خداشناسی برسم .
بخدا که هر لحظه برامون تولده
منی که به گذشتم نگاه میکنم ومیبینم هیچ ربطی به الآنم نداره تولی دوباره هست .
من تغییر کرده ام شخصیتم بزرگتر شده روابطم بهتر شده نعمتها و زیبایی های جهان و ثروتها خود بخود داره جاری میشه در زندگی ام
نگاهم به خداوند زیباتر شده
خودمو بیشتر دوست دارم و نگران قضاوت و توهین و تحقیر دیگران نیستم
آرام ترم اعتبارم پیش خدا بیشتر شده در کارها راحتر و آسانگیر تر و روانتر شده ام
من تغییر کرده ام
من همین که هستم و نفس میکشم ارزشمندم
من لیاقت دریافت نعمت های لایتنهاهی خداوند را دارم
وقتی من با هر نشانه و ایده والهامی روحم لطیف تر شده یعنی من در مسیر درست هستم
استاد من بارها هم گفته ام که اگر یکبار دیگر به این دنیا بیام باز همین مسیر قبلی رو انتخاب میکنم چون با تمام سختی ها و اتفاقات و رویدادهای زندگی ام که به ظاهر و تا آگاهی گذشته ام بود کلی لذت میبرم که با وجود اونها من الان اینجام
خدایا شکرت
من با تمام وجودم نعمتها وثروتهای زندگی بقیه رو تحسین و تشویق میکنم
من با خودم بصلح رسیده ام چون قدرت در دستان خداست
لبخند آشنا و غریبه برام خداست
نعمت ها و رزق های بینهایت در زندگی ام هدایت
محبتها خداست
کارهایم بوی خدا میده
هنرم کارخداست
روحم خداست
جسمم خداست
زیبایی ام خداست
قلبم جایگاه خداوند شده
دارم با ذهن و روحم هماهنگ تر میشم
آرامشم اسایشم خداست
این سایت و این استاد و دوستان بینظیر هدایت خداست
فقط منم که باید تغییر کنم وروی خودم بهتر و بیشتر کار کنم بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارا
خدایا شکرت برای آگاهی های ناب و آسان شدنم بر آگاهی و آسانی
با هر تضاد تغییر زاویه دید به داشته ها و زیبایی ها
افکار مثبت کلام نرم تر و مهربون تر همین کافیه تمرکزم روی اینا باشه توجه کردن به هر چیزی که الان هست آرام باشم که خدا همه کارست درود تمام مخلوقات خداوند است
احساس خوب اتفاقات خوب
احساس بد اتفاقات بد
الله واکبر
منو که دارم خلق میکنم
انتظار فقط از خدا وخودم دارم
من فقط روی خودم کار کنم
خدا بیشتر از من دوست داره که من به خواسته هام برسم وچچون جهان خدا رشد میکنه از طریق خواسته های من
تا میتونم در کارها با خودم آسان بگیرم
سخت گیر نباشم
گیر به هیچ کس و هیچ چیز ندهم
سرزنش و احساس گناه را فراموش کنم
ایمان داشته باشم کن قانون خداوند بدون تغییر
خدایا شکرت من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت قرار دارم
خدایا شکرت امسال بهترین سال زندگی ام است
خدایا شکرت که من آرام بودم و خودت چندتا از دوره های بینظیر استاد رو برام تهیه کردی
بخدا همه چی خود بخود اتفاق افتاد
الله و اکبرررر
یا الله
همه کاره تویی
باتو من پادشاهم
خدایا شکرت
بینهایت سپاسگزارم
من خالق بهترین اتفاقات زندگی م هستم من اماده تغییرم من اجازه میدهم خدا مرا هدایت کند
من شاد و آرام و در لذت وزیبایی های ناب جهان هستی هستم .من تکه تکه ای ارزشمند از وجود پروردگار م هستم من از روح خدا در وجودم دارم
من هر لحظه خدارا نگهبان ومحافظ خودم کرده ام
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام تنها فرمانروای عالمیان
سلام خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم
روز نهم از سفرنامه زندگی من
عنوان فایل داستان هدیه تولد استاد
وقتی که استاد صحبت میکرد در مورد خودش در مورد بچه گیش یاد بچه گیای خودم افتادم دقیقا همونطوری بود حتی انقدر دوست داشتم کسی یادش باشه و بهم تبریک بگه ولی از وقتی خودم رو شناختم و به خلأ های درونی ام پی بردم خیلی خیلی بهتر از گذشته شدم و رابطه ام با خدا خیلی بهتر شده اینو قلبم بهم میگه خدایی که بهم احساس خوب میده احساس قدرت میده و هرچقدر که بیشتر روی خودم کار کردم فهمیدم که همه چیز توحید؛ وقتی من توحید داشته باشم با خودم در صلح هستم همه چی رو چه خوب چه بد در درون خودم میبینم نه بیرون از خودم که شرک بورزم ؛ یه نکته دیگه از صحبت های استاد فهمیدم و خیلی باید روش کارکنم اینکه سخت نگیرم این دنیارو آسون بگیرم تا دنیا هم روی خوشش رو بهم نشون بده؛استاد عزیزم ما هم تولد شمارو تبریک میگیم
بنام خداوندی که نسبت به من بخشنده و مهربان است.
سلام
ممنونم استاد عزیز ک این آگاهی هارو سخاوتمندانه با ما اشتراک میزارید
این فایل هم مثل فایلهای توحید عملی به من آموخت ک فقط باید روی رابطه خودم و خداوند کار کنم و فقط باید خداوند رو منبع رحمت . نعمت .ثروت .سلامتی. روابط عالی بببنم و فقط روی خداوند حساب کنم و و قتی ک رابطه من با خداوند درست بشه همه چیز خود ب خود درست میشه چون من قدرت رو از بقیه گرفتم و دادم ب خداوند. من نباید ب خواستم بچسبم و نباید وابستش بشم و همچنین نظر و دیدگاه بقیه نباید تاثیری در زندگی من داشته باشه و تنها کاری ک من باید انجام بدم اینه ک خودم و خدای خودم رو بشناسم و محتاج هیچ چیز و هیچکس نباشم و خودم رو دوست داشته باشم. و نتیجه این کار تمام چیزهای خوبی هست ک میخواهیم داشته باشیم و این زمانی اتفاق می افته ک ما نگرانی نداشته باشیم . حسرت نخوریم از پیشرفت بقیه خوشحال بشیم . شتاب نکنیم . و همه چیز ب نحوه نگاه، تفکر و باورهای ما نسبت ب شرایط و اتفاقاتی ک باهاش برخورد میکنیم بستگی داره.
الهی و ربی من لی غیرک
استاد خوب و درجه 1 ازت بینهایت ممنونم
میگن آدما 1 تاریخ تولد دارن 1 تاریخ تحول
شما تو روز تولدت با این فایلت به من 1 تولد دیگه ای دادی
من 3سال دارم با شما زندگی میکنم
معجزه پشت معجزه
سلامتی بینظیر 3ساله 1قرص نخوردم
روابط عاشقانه بینظیر و بهشتی
ارتباطات عالی
عزت نفس واعتماد به نفس عالی
ارتباط با خدا و پیداکردن خودم و درک قوانین خیلی عالی شده
اما تو مباحث مالی نه خیلی تواین 2سال دنبال ترمزم میگشتم،خیلی کارها کردم اما نمیتونستم پیدا کنم،اما تو این 2هفته اخیر اجازه دریافت الهامات را دادم ،به فایل توحید عملی 9 هدایت شدم و گوش دادم ،اون شعر پروین و بعد کامنت حسن کفاش دوست عزیز
که تلنگر بزرگبود و گفتم ترمزم اینه،اینکه من دارم رو خودم حساب میکنم واسه ثروتمند شدن و اشتباه بود،تو این 2 هفته سعی کردم دیدگاهم را عوض کنم با خداوند تقسم وظایف کنم،اون کارهارا انجام بده،من فقط ِلذت ببرم از زندگیم خیلی اتقاقات خوب اقتاد اما هنوز احساس میکردم پام یکم رو ترمزه
و الان فهمیدم این ترمز چیه
اینکه من به خواستم چسبیدم،من نگران رخ ندادنشم،
چرا من اینا نفهمیده بودم که فرکانس نگرانی جنسش منفی وبد هست
و طبق قانون بدون تغییر خداوند احساس بد مساوی اتفاقات بد
واینکه فک کنم باید روی احساس لیاقتم کار کنم
چون شما گفتیید وقتی نگران چیزی هستید یعنی هنوز باور نداری که اون چیزا میتونی بدست بیاری واسه همینه نگرانی
و وقتی شما نگران چیزی هستید یعنی اون چیز خیلی برا شما مهم شده که نگران حالا یا رخ دادنش هستی یا نگران از دست دادنش
در صورتی که ما در جهانی زندگی میکنیم که بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی هست و خدایی داریم که وهاب و رحمان و رحیم و سریع الجابه
ومهمتر از همش تو خالق تک تک لحظه هات هستی
پس نگرانی واسه چیه
مگه الان نگران این مسئله هستیم که قلبمون چه طوری داره میتپه یا چطوری اندام های بدنمون دارن منظم و هماهنگ باهم کار میکنن!!!
مگه واسه این ساخت و کار و هماهنگ بوندش کاری کردیم که الان بخوایم نگرانش باشیم
اینم شرکه که ما قدرت را از خداوند گرفتیم و میخوایم خودمون درستش کنیم شرایطا خودمون اتفاقات را رقم بزنیم،
کافیه رهاش کنی،به چیزی نچسبی وابسته نباشیم تسلیمش باشیم و فقط از زندگیمون لذت ببریم همین
بقیه اتفاقات خود به خود رخ میده
1مثال بزنم که اول به خودم شاید به شماها هم کمک کنه
عمه من سالها بود که بچه دار نمیشد 10 سال تمام همه کاری کرد،100 تا دکتر مختلف ،راه های مختلف،چقدر هزینه کردن
اما بعد 10 سال که دید نمیشه بیخیالش شد و رفتن 1 بچه ای را به فرزند خوندگی قبول کردند
از وقتی بچه امد ،عمه من حالش خوب دیگه مثل قبل همش حسرت و فکر و حس بد نداشت و غرق در لذت این بچش بود
و 1سال بعد بصورت خیلی طبیعی حامله شد و بچه دار شد همین
که خودش و تموم پزشک هاش میگفتن معجزه شدده
اما حالا میفهمم معجزه نبوده فقط اون نا اگاهانه به قانون عمل کرده
به هدفش دیگه نچسبیده بود، داشت از زندگیش لذت میبرد ،رها کرده بود و احساس خوب داشت
و احساس خوب مساوی است با اتفاق خوب
خدایا ازت ممنونم این روز سوم سفرنامه است
تا الان چقدر اتفاقات عالی پشت سر هم داره میفته
ازت بینهایت ممنونم
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام به همه دوستان ثروتمندم
وَ ما کانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِی أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرِینَ
دوره کشف قوانین کار می کنم و صبح در دفتر کد نویسی نوشتم دوست دارم هدیه ای دریافت کنم
و هدایت شدم به این فایل ارزشمند، واقعا آگاهی این فایل هدیه ای ارزشمند است.
چیزی نوشته بودم اتفاق افتاد.
پس تاحدی قانون کدنویسی را مسلط شدم و سپاسگذار الله هستم.
در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و سلامت باشید.
خدایا جهان پادشاهی توراست
زما خدمت آید،خدایی توراست
سلام استاد عزیزم
تولد
به نظر من روز تولد آدم اون روزی هست که آدم از درون متولد میشه و دلیل تولدش و آمدن به این دنیا را درک میکنه
منم یادم نمیاد تا حالا برام تولدی گرفته شده باشه یا اگر هم مادرم گرفته در خاطرم نیست،ولی یه چیز جالب اینکه الان که داشتم به مسئله تولد فکر میکردم اصلا برام مهم نبود که آیا در گذشته برام تولد گرفتن و آیا در آینده تولد خواهند گرفت میبینم که مسئله تولد تو ذهن من حل شده اس،البته نمی خوام اینجور تو ذهن شما تلقین کنم که گرفتن تولد یا نگرفتنش یکی هست نه منظورم اینه که مسئله مهمی برام نیست که میخواد تو ذهنم به عنوان یک حسرت مطرح بشه
وقتی آدم خدایی میشه خیلی از مردم کم توقع میشه و فقط از خدا متوقع میشه و فقط از اون انتظار داره
چقدر انتظار داره؟
یه عالمه
وقتی خدا را تنها قدرت جهان میدونه،و از اون درخواست میکنه تمام نعمت های مدنظرش را
اونموقع هست که خدا خودشا ظاهر میکنه تو زندگیش به صورت اتفاقات عالی و زیبا
همین انتظارات بی جا باعث خیلی از ناراحتی ها و دعواها میشه
وقتی آدم آروم هست،با خودش در صلح هست دیگه اتفاقات خوب هست که اونا جذب میکنه
سلامی به زیبایی سایت پر محتوای عباسمنش
درود بر شما.
استاد این فایل یکی از فایلایی هست که هر وقت گوشش میدم بشدت منو بیدار میکنه و انگار بهم سیلی میزنه.
یه هفته هست که دارم روی این فایل کار میکنم، بعد از گوش دادنش رفتم کتاب رویاهایی که رویا نیستند فصل 6 رو پرینت گرفتم و اونم دارم میخونم. یه سری اتفاقات این هفته افتاد که من و سوق داد به سمت اینکه اقا جان ته همش توحیده. تمام.
وقتی این فایل و گوش کردم تو یه شرایطی بودم که بشدت حرف بچه های دانشگاه برام مهم بود، بهتره بگم محتاج توجه تک تکشون بودم حتی اونایی که زیاد خوشم نمیومد ازشون.. یه حالت بی عزت نفسی داشتم کلا و این خیلی ناراحتم میکرد و اصلا شاد نبودم.
بعد از شنیدن فایل خیلی شادتر شدم، توی این یه هفته واقعا سعی میکردم بدون اهمیت به حرف بقیه کاری که دوست دارمو انجام بدم و خداروشکر حالم خیلی بهتر شد اما اما و اما این موضوع ریشه در کودکی من داره و با یه بار یه فایل و گوش کردن حل نمیشه… باید تمرکزی ادامه بدم و ادامه بدم.
مورد بعدی:
مدت طولانی بود که با یکی از دوستای بسیار نزدیکم دچار اختلاف شدم و اونم اینه که دوست داشتم مدام بهم زنگ بزنه و باهام ارتباط بگیره. حتی یه جاهایی میخواستم تغییرش بدم و اصرار داشتم جوری که من میگم زندگی کنه..(شرک)
خلاصه با این فایل متوجه شدم که من بشدت به این خواسته چسبیدم یعنی خییلی دلم میخواد رابطمون عین قبل بشه و از اینکه عین قبل نیست واقعا غصه میخورم. خلاصه از دیروز دارم روی این مورد کار میکنم که اقا جااان شما خدا رو داری تو میتونی خلاهاتو با معبودت پر کنی…. متوجه شدم من احساس خوبمو وابسته به انسان دیگه ای کردم و به قولی خودمو اسیر کردم. و همین دیروز که کلا سعی کردم رها کنم و نه بهش زنگ بزنم نه پیام و… خودش دوبار بهم زنگ زد و رفتارش با من تغییر کرده بود ومحترمانه تر بود… استاد باورتون میشه من فراموش کرده بودم که همه ی رفتاری که از طرف هر شخصی با من میشه مسئولیتش با منه؟
دیروز رفتم یکی از کامنتای خودمو که مال 2 سال پیش بود خوندم دقیقا با همین موضوعیت. و دیدگاه اونموقع من کجا الان کجا. از وقتی اون کامنت و خوندم متوجه اشتباهم شدم.
یکسال تمام از مباحثتون دور بودم استاد.. نه که گوش نکنم اتفاقا گوش میکردم حتی گاها کامنت میذاشتم اما انگار فقط گوش میکردم و تاثیرش تو زندگیم خیلی کم بود… این یکسال با ادم هایی بودم که وااقعا وقت گذروندن باهاشون من و میبرد تو حاشیه. این یکسال از حالت انزوای خودم یهو وارد محیط بزرگ دانشگاه و جامعه شدم و انگار شوک بهم وارد شد. چون تنها که بودم کنترل ذهن خیلی برام راحت تر بود اما روزانه ارتباط داشتن با اون همه ادم متفاوت و در عین حال کنترل ذهن کار سختی بود. طول کشید یکسال طول کشبد اما خداروشکر برگشتم. خداروشکر از اون ادما جدا شدم و ادمای بهتری تو زندگیم اومدن…. گاهی میرم کامنتای دو سه سال پیشمو میخونم و میگم خدای من فاطمه تو اینا رو نوشتی؟ چه قدر باور های قوی داشتی چقدر متفاوت به هر موضوعی نگاه میکردی.! و انگار نمیتونم باور کنم که این منم.
خداروشکر. هزاران مرتبه سپاسگزارتم رب من. که من و به راه راست هدایت کردی که من و از ادم هایی که در مدار من نبودن جدا کردی و ممنونم که داری هدایتم میکنی هر روز توحیدی تر و بی نیاز تر از بقیه باشم.
استاد من تشنه ی این فایلم. با اینکه دارم کامنت میذارم از وجودم فریاد میزنه برو فایل و پلی کن و گوش کن.
با نتایج بزرگتر و پایدار تر برمیگردم….
به نام خدای بخشاینده مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسه عزیز
روز نهم از تحول زندگی من
این فایل یه واقعیتی رو در ذهنم مثل یه فیلم نشون داد
هرچقدر زندگی رو آسون بگیری ، آسون میگذره
با گوش دادن به این فایل درک کردم زندگی دقیقا لحظه ای هست که صبح در سلامت کامل چشامو باز کردم ، در سلامت کامل با استخوانهای سالم و عضلات سالمم میشینم لبه ی تخت و پاهام رو زمین میدارم ، زندگی دقیقا لحظه ای هست که بدون کمک هیچ کس از تخت بلند میشم و حرکت میکنم ، به سمت آشپزخانه میرم و زیر کتری رو روشن میکنم ، زندگی دقیقا لحظه ای هست که دفتر شکرگزاری ام رو باز میکنم و با عشق سپاسگذاری میکنم ، رو کاناپه میشینم و لیوان چای رو که در دل پاییز بخار ازش بیرون میاد رو تو دستام میگیرم و از پنجره ی خونم که آسمون آبی به راااحتی دیده میشه رو میبینم و چای را مینوشم و از لحظه ی زیبای اکنونم سپاسگذاری میکنم و لذت میبرم
زندگی به نظرم دقیقا همینه ، به همین آسونی میتونیم خوشبخت باشیم و شاد
زندگی لحظه ایه که دارم تو خیابان راه میرم و یه کودک که دستان مادرش رو محکم گرفته به من نگاه میکنه و من در همون چند ثانیه با یک لبخندِ از تهِ دل عشق رو نثارش میکنم
فقط با یک لبخند… و خداوند بخشاینده ی مهربان ، امکاااان نداره این عشقِ چند ثانیه ای منو نادیده بگیره و جواب این عشق منو با عشق نده
استاد چه زیبا گفتین و من چه درسی از این فایل آموختم ، این بهترین برداشت من از زندگی شد بعد از گوش دادن به ای فایل
به هیچ چیزی نچسبیم … خداوند شَبان و همراه من محتاج به هیچ چیز نخواهم بود ….
سپاسگذارم از شما