داستان هدیه تولدم - صفحه 120

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1257 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    زمانی که باورهای ما تغییر کند عزت نفس ما افزایش میابد خلاهای درونی خود را بهبود می دهیم توانمندی ها و استعدادهای خود را باور می کنیم و عاشق خود هستیم و:

    -تمام شرایط زندگی به نفع ما تغییر میابد

    از دیگران رها شویم:

    *تنها خداوند را باور کنیم

    *با خداوند عشق کنیم

    *ایمان خود را به خداوند تقویت کنیم

    *محتاج توجه دیگران نباشیم

    *در وجود خداوند غرق شویم

    تحت این شرایط دیگران:

    خود به خود به ما توجه می کنند ما را دوست دارند برای ما هدیه می گیرند برایمان ارزش قائلند معروف و مشهور می شویم و محبت افراد به ما جلب می شود

    بسیاری از ما در طول زندگی خود به تضادهای گوناگونی برخورد می کنیم اگر تنها رابطه با خداوند را اصل در نظر بگیریم و سایر روابط را فرع تلقی کنیم:

    همه ی شرایط زندگی به نفع ما تغییر میابد

    زمانی که به تحقق اهداف خود وابسته نیستیم:

    همه ی خواسته های ما خود به خود محقق خواهد شد

    برای تحقق اهدافمان تنها لازم است:

    -قلب و ذهن خود را با یکدیگر هماهنگ کنیم

    -به ندای قلب خود گوش دهیم

    -شادی را در درون خود بیابیم

    -به مسائل ناجالب از زاویه ای متفاوت نگاه کنیم

    -با خداوند دوست و رفیق شویم

    -محتاج هیچ کس و هیچ چیز نباشیم

    -از خودمان رضایت کامل داشته باشیم

    -به خودمان افتخار کنیم

    -خود و دیگران را دوست داشته باشیم

    نتیجه طبیعی انجام این اقدامات:

    سلامتی نعمت و ثروت بی نهایت لاجرم در زندگی ماست

    به اهداف خود: وابسته نباشیم نخواهیم با تقلا و زجر به آنها دست یابیم

    با خداوند و خودمان در صلح و هماهنگی باشیم:

    تا خواسته های ما لاجرم و خود به خود در زندگی ما رخ دهد

    نگران:

    زمان تحقق اهداف خود نباشیم

    خداوند می فرمایید:

    مرا اجابت کنید تا شما را اجابت کنیم

    زمانی که با خداوند ارتباط داشته باشیم:

    همه ی خواسته های ما خود به خود تحقق میابد

    تمام خواسته های ما در زمان مناسب محقق می شود

    زمانی که با خداوند و خودمان در صلح و دوستی قرار می گیریم

    -حسرت نمی خوریم

    -از موفقت دیگران لذت می بریم

    -از زاویه ی دید خداوند به تمام مسائل نگاه می کنیم

    برای موفقیت نیاز به سختی و زجر کشیدن نیست:

    تنها لازم است بر روی باورهای خود به خوبی کار کنیم

    باید متعهد باشیم:

    -بر روی باورهای خود کار کنیم

    -ورودی های ذهنی خود را به شدت کنترل کنیم

    -قوانین الهی را به درستی درک کرده به آن عمل کنیم

    -آسان گیرتر باشیم

    -از زاویه ای متفاوت به مسائل ناجالب نگاه کرده تا به احساس خوب دست یابیم

    -نگران تحقق اهداف خود نبوده و به آنها وابستگی نداشته باشیم

    احساس بد زمانی به سراغ ما خواهد آمد که:

    -زندگی را جدی می گیریم

    دیدگاه خداوند اینگونه است که:

    تمام اتفاقات در زمان مناسب رخ می دهد بنابراین:

    -مسائل را جدی نگیریم

    جدی نگرفتن به معنای:

    داشتن نگاه و باورهای متفاوت است که منجر به ایجاد احساس خوب در درون ما می شود

    خونسرد و آرام باشیم:

    تا تمام خواسته های گذشته ی ما به راحتی تحقق یابند

    چون:

    خداوند بیشتر از ما دوست دارد به خواسته هایمان دست یابیم

    زمانی که به خواسته های خود دست میابیم:

    جهان گسترش میابد

    به هر شکلی به جهان نگاه کنیم:

    همان اتفاق را تجربه می کنیم

    قانون جهان اینگونه است که:

    اگر آسان بگیریم جهان بر ما آسان می گیرد

    اگر سخت بگیریم جهان بر ما سخت می گیرد

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    سلام خدمت همگی و استاد ارزشمند و خانم شایسته بینظیر

    سپاس بابت آماده سازی این فایل های فوق العاده

    رد پای فایل نهم برای خودم..

    چقدر حس خوبی میده وقتی متوجه میشم که برای تغییر بیرون باید خودم رو تغییر بدم

    خیلی جاها منم حسرت هایی تو دلم مونده و شاید جز قسمت های کدرِ درونم شده و الان متوجه شدم که باید خودم رو دوست داشته باشم و به خودم احترام بزارم و رابطم رو با درون خودم بهتر و بهتر کنم و مطمئنم به جایی میرسم که تمام اون حسرت ها میشه خاطره و به قول استاد، خود به خود اوناهم حل میشه و تیک میخوره..

    یه درس ارزشمند از این فایل گرفتم که چجوری باورم رو عوض کنم؟

    در هر لحظه باید جوری به موضوعات و اتفاقات نگاه کنم که حالم یکم بهتر شه. جوری نگاه نکنم که اذیتم کنه. بیخیال تر باشم. نچسبم به چیزی. نگران نباشم..

    احساس بد موقعی میاد که زندگی رو جدی گرفته باشیم

    واااای که چقدر این مطلب مهمه..

    تلاشم رو میکنم که با درونم در صلح و آرامش باشم، کارایی که اذیتم میکنه و حس بد در من ایجاد میکنه رو راحت بزارم کنار

    روز به روز به خودم یادآوری کنم که من ارزشمندم، من تکه ای از خداوندم پس بسیار ارزشمندم..

    الهی شکر بابت آگاهی های امروز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2053 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدارو شکر میکنم باز هم هدایتم کرد تا یه روز دیگه پای تعهدم باشم و یه ردپای دیگه از خودم به جا بزارم الهی صد هزار مرتبه شکرت

    داستان هدیه تولد

    راستش از وقتی که وارد سایت شدم به این معتقد شدم که هر روز برای من یه تولد دوبارس به این معتقدم که خواب برادر مرگه ما هر شب میمیریم و زنده میشیم هر صبح

    امروز یه روز پر از وجود خداوند و یکی از روزهای پر از حضور خداوند بود برام

    امروز روز ازمایش قبل ازدواج با همسرم بود

    توی کلاسایی که برگزار میکنن من نشسته بودم و واسه اولین بار تو زندگیم قند خونم توی جلسه به شدت یهو افت کرد و برای چند دقیقه بیهوش شدم

    و لحظه ای که به هوش اومدم سر جای خودم نشسته بودم و برای چند ثانیه کاملا همه چیزو فراموش کرده بودم که کجام

    این تجربه و اتفاق منو تو فکر فرو برد که چقدر ادما راحت میتونن سیاره زمین رو ترک کنن

    چقدر این دنیا فانیه چقدر راحت میتونه همه چیز تموم بشه و هیچی نفهمی

    همه چیز دست خداست و با اراده اونه که تمام اندام های بدنمون صحیح و سالم داره وظایفشون رو انجام میدن تا ما به بقامون ادامه بدیم و وظایفمون رو انجام بدیم

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که فرصت بودن و تجربه این دنیارو بهم دادی

    واقعا استاد لامپی رو درونم روشن کرد که اینقدر سخت نگیر

    هرموقع سخت گرفتی چرخ دنیا سخت شده

    هر موقع اسون گرفتی اسون شده

    واقعا معنی واقعی نچسبیدن به چیزیو امروز درک کردم با این فایل خدارو صد هزار مرتبه شکر

    تا به امروزم که به قائله ازدواج زسیدم اسون گرفتم همه چیزو و همه چیز به بهترین شکل خدا برامون رقم زده

    با خدا باشو پادشاهی کن

    خدا جون قربونت برم من که اینقدر رحمانی

    اینقدر خوبی که قوانین رو به نعف ما بنده هات خلق کردی

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1858 روز

    به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت این آگاهی ها

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین

    این فایل ها باعث میشه تا قوانین برام تکرار بشه تا بیشتر به این شیوه زندگی کنم و نتایج بهتری بگیرم

    من باید رو خودم کار کنم ارتباطمو با مهم‌ترین رابطه زندگیم یعنی خداوند تقویت کنم آرام باشم ، ویادم باشه که خداوند وعده فزونی میده

    یادم باشه هرجا نگرانم یعنی خداوند رو فراموش کردم

    آرام باشم و به خواسته ای نچسبم و رها کنم و همچنان رو خودم کار کنم تا با تغییر نگرش به احساس بهتر برسم و هرروز مدت زمان بیشتری دراحساس بهتر بمونم ، چون احساس خوب مساوی با اتفاق خوب .

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین

    دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2122 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام ب استادان و همراهان درمسیر الهی وزیبا

    این فایل نشانه منم

    قبلا دیدمش ی چیزایی یادمه الان فقط دست نوشته استاد و مطالعه کردم..

    احساس لیاقت

    احساس ارزشمندی

    صلح با خود

    عشق ب خود

    احترام و محبت داشتن ب خود

    همه اینا باعث میشه همیشه احساس خوب باشه

    همیشه سپاسگزار بود

    خب ونتیجه رسیدن ب آنچه دوست دارم

    مثال استاده ک میگه نگاه امیدوار یا نگاه حسرت وار

    نگاه امیدوار و تحسین داشته های دیگران حالا کادو تولده خونست ماشینه پوله سلامتیه فرزنده و هرچیز دیگه نشان دهنده اعتماد بنفس و احساس لیاقت و خودارزشیه و چقدر عالیه ک بتونیم ب این نقطه برسیم تا احساسمون همواره عالی باشه..

    حالا اگر با حسرت و احساس کم ارزشی ب داشته های دیگران بپردازیم اولین ضربه احساس بد هست و چقدر خوبه ک بتونیم اینقدر تمرین کنیم تا در تشویق و تحسین دیگران و داشته هاشون قوی و توانا باشیم تا ب احساس خوب برسیم..

    همه ما ب اندازه لیاقتی ک ساختیم ب اندازه ارزشمندی خودمون داریم نعمت دریافت میکنیم میشه ک با تغییر خودمون وتقویت احساس لیاقتمون نعمتها و هدایای الهی بیشتری دریافت کنیم..

    درپناه خدا لایق بهترینها باشیم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    محمدرضا حسینوندپناهی گفته:
    مدت عضویت: 690 روز

    بنام الله یکتا

    تنهاقدرت مطلق حاکم برجهان هستی

    خدایاهرچه دارم ازتوبه من رسیده خدایاشکرت

    سلام خدمت استادعزیز، خانم شایسته، وهمه همسفران ارزشمندوهم فرکانسی

    موضوع هدیه تولد

    چقدرهمه چیزدرزندگی انسان تغییرمیکندوقتی خودانسان تغییرمیکند

    وقتی داریم روخودمون کارمیکنیم روی باورهامون کار میکنیم روی ارتباطمون باخداکارمیکنیم روی تغییرشخصیت خودمون کارمیکنیم همه چیز ازدرون وبیرون تغییرمی کنه ماازبیرون تلاشی نمیکنیم ولی تغییرازدرون بیرون ازماروهم برامون تغییرمیده شرایط وموقعیت زندگی مون روهم تغییر میده

    وقتی ماروی خودمون کارمیکنیم خلع های درونی خودمون را برطرف می کنیم اعتماد به نفس پیدامیکنیم وخودمون راباور میکنیم فارغ ازاینکه کسی ماروباورداشته باشه یانداشته باشه

    ماخودمون رادوست داشته باشیم فارغ ازاینکه کسی مارودوست داشته باشه یا نداشته باشه

    اگرازانسان ها رها بشیم اگه خداوندوباورداشته باشیم اگه باخداعشق کنیم اگه محتاج توجه دیگران نباشیم هرانچه راکه بخواهیم به اسانی برای مااتفاق می افتد. خداخودش برای ماهمه چیزمی شود

    ماروی باورهامون کارکنیم توجه امان به خواسته هامون باشه روی ایمانمون کارکنیم وایمانمون راتقویت کنیم ورابطه خودمون باخدارومهمترین رابطه زندگی مون بدونیم ورابطه باافرادرانتیجه رابطه خودمون باخدابدونیم همه چیزدرزندگی تغییر میکند به شکلی که مابخواهیم

    وقتی رهاباشی وقتی وابسته به چیزی نباشی همه چیزخودبخودرخ میدهد وقتی چیزی اینقدرمهم نیست که وابسته بهش بشیدوقتی خداروباورداشته باشی وبادرون خودت درصلح باشی نظربقیه دیدگاه بقیه رفتاربقیه برات مهم نیست باهمه چیز درصلحی وهمه چیز خودبخود رخ میده

    باقلبمون دوست شویم خودمون روازدرون دوست داشته باشیم باخدای خودمون درصلح باشیم خودوخدارودوست داشته باشیم

    محتاج هیچ چیز وهیچ کس نباشیم، ازاین چیزی که هستیم راضی باشیم وخودمون ودیگران روهمینجوری که هستیم بپذیریم ودوست داشته باشیم ماتکه ای ازخداوندیم، نتیجه طبیعیه این قضیه، سلامتی، ثروت، سعادت وخوشبختی وحال خوبه به شکل طبیعی

    وقتی رابطه راباخدادرست باشه همه چیزبه شکل طبیعی اتفاق میوفته وانجام می شود

    منظورازارتباط باخداوند یک رفتار ویایک دین ومذهب خاص نیست منظورقلبه یک موضوعی که فارغ ازدین ومذهب ومسلک است وقتی باهمه چیزدرصلحی وهمه چیزرواززاویه دیدخداوندببینی وببینی که همه چیزدرسته وهمه چیزسرجای خودشه ولذت ببری ازخودت همه چیزاتفاق می افته وهمه چیزلذت بخشه

    همه چیزبه نحوه دیدمابستگی داره همه خواسته هاداده می شودهمه شمارادوست خواهندداشت

    وقتی تنهاقدرت جهان هستی روخداوند بدانی اون رو باورکنیم وازاون بخواهیم ورابطمون روبااون درست کنیم

    روزهای تلخ وسختی های زندگی روهم دوست داشته باشید اونااومدن وجزئی ازتکامل مانیازبودن

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    درپناه الله شاد وسالم ثروتمندوسعادتمنددردنیاواخرت باشید

    حق نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سهیلا سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 1545 روز

    سلام بر استاد و همه

    رد پای من در روزشمار تحول زندگی من، روز 9

    “من متعهدم به این مسیر و خوندن توضیحات و چندتا از کامنت‌های همان فایل و نوشتن کامنت”

    میخوام در مورد تمرین این بخش که خانم شایسته برامون نوشته بودن بنویسم

    (درباره‌ی نشانه هایی بنویس که امروز برایت رخ داد و پی بردی دلیلشان‌، در صلح قرار گرفتن با خودت بوده است)

    امروز شنبه بود

    فردا یکشنبه من از صبح تا شب دانشگاهم و شب میرسم میخوابم و دوشنبه باز از صبح تا عصر دانشگاهم

    من دوشنبه یه ارائه برای درس طراحی زبانهای برنامه سازی داشتم و کاری هم براش انجام نداده بودم

    و فردا هم دانشگاه بودم و وقتی براش نداشتم پس در نتیجه همین امروز باید همه کاراش رو انجام میدادم

    از اون طرف من فردا برای درس هوش محاسباتیم هم یه امتحان از مباحثی که سر کلاسشم نبودم امتحان داشتم

    ولی من امروز ظهر از ساعت 3 تازه شروع کردم به انجام کارهای ارائه

    تا قبل اون ریلکس کرده بودم و داشتم فیلم میدیدم

    و بعدش ساعت 3 خیلی ریلکس با احساس خوب رفتم یه قهوه برای خودم درست کردم و با آرامش بدون عجله و نگرانی و احساس بد و اضطراب نشستم دنبال اینکه ببینم موضوع ارائه ام چیه

    تا ساعت 5 روش کار کردم بعد دوباره رفتم یه چیزی خوردم، چای دم کردم و کنسرت مجازی پرستو احمدی رو دیدم تا ساعت 6 و کلی لذت بردم و کیف کردم

    بعد اومدم پاورپوینت ارائه ام رو درست کنم و تا ساعت 8 طول کشید

    فایلش رو فرستادم برای هم تیمیم و داشتم بهش میگفتم که اره برم هوش محاسباتی رو بخونم از قسمت شبکه های عصبیه که بلد نیستم و اینا آخر ویسم گفتم حالا نمره یه کوئیزم نگیرم به جایی بر نمیخوره

    نمیخواستم فشار اضافه بیارم به خودم و احساس بد و اضطراب بهم دست بده. کلا اوکی بودم

    بعد اومدم بیرون از صفحه چت و دیدم تو کانال دانشگاه یه پیام اومده که فردا دانشگاه ها رو تعطیل کردن

    این در حالی بود که هوا یکم بهتر شده بود و امروز تعطیل نبود و احتمال تعطیلی فردا هم وجود نداشت

    چون دیدم پیام اومده که کمیته تشکیل دادن ولی فکر نمیکردم تعطیل شه اصلا بهش فکر نکرده بودم

    ولی فکر کنم چون خیلی بهش نچسبیده بودم وابسته و منتظر تعطیلی نبودم خدا این اتفاق رو از آسمون برام نازل کرد

    واقعا خدا رو هزار مرتبه شکرش. خیلی دوسش دارم

    الان فردا رو وقت دارم که روی ارائه ام کار کنم و مسلط بشم بهش

    خداکنه دیگه دوشنبه تعطیل نشه و ارائه ام رو بدم و نمره اش رو بگیرم

    چون خیلی براش زحمت کشیدم و این هفته هم هفته آخر ترمه و دیگه فرصتی نیست

    باز خداروشکر و ممنون از شما استاد بابت همچین فایل ارزشمندی

    دوست دارم هر روز گوشش کنم تا وارد ساختار ذهنم بشه

    از دقیقه 6:25 تا 10:11 هم ضبط میکنم تا مثل جمله تاکیدی مدام بهش گوش کنم

    در پناه خدا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    کبری صباحی گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    خدایا هرآنچه که دارم ازآن توست ومن از هرخیری که از توبهم برسه فقیرم.. خداروشکر بابت یه فرصت طلایی دیگه ولطفی که خداوند شامل حالم کرد..

    سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی نازنین ودوستان عزیزم..

    روزشمارتحول زندگی من روز نهم(داستان هدیه تولدم)

    استاد منم به نوبه ی خودم تولدتون وتبریک میگم ان شاء الله تولد 120سالگیتونو جشن بگیریم وهرسال عشق بیشتر. ثروت بیشتر. سلامتی بیشتر. آرامش بیشتری رو تجربه کنید. واقعا اگه آدم خودشو دوست داشته باشه همه دوستش دارن اصلا جهان عاشقش میشه.منم استاد قبلا هیچکس واسم تولد نمیگرفت هیچوقت کادو تولدوتجربه نمیکردم نه تنها تولد بلکه مناسبت های دیگه مث سالگرد ازدواج روز زن وقتی دوستامو میدیدم که خانواده شون واسشون جشن میگیرن واسشون طلا میخرن یا روز تولدشون یا سالگرد ازدواجشون میرفتن بیرون حالا یارستورانی چه میدونم بالاخره تعریف میکردن که مثلارفتیم فلان جا دیشب تادیروقت بیرون بودیم من خیلی حسرت میخوردم ومیگفتم مثلا اینا چی دارن کجاشون از من بالاتره که من ندارم. خلاصه هرسال دریغ از یه تبریک میگذشت وتموم میشد.. استاد شما میگید وقتی آدم رو خودش کار میکنه همه چی تغییر میکنه جالبه من اولین تولدم روسال 99واسم گرفتن دقیقا یکسال بعدازاینکه شمارو شناختم وجسته گریخته فایلهاتون رو از تلگرام دنبال میکردم وتصمیم گرفته بودم که رو خودم کارکنم وتغییر کنم.. از سال 99به بعد دیگه منم کادو تولد کادو روز زن کادو سالگرد ازدواج وتجربه کردم خداروشکر درحالی که قبلا این اتفاقات رخ نداده بود.. ومن تمام این رویدادهای زیبا رو ممنون وسپاسگزارخداوند واموزه های شمامیدونم که لطف خداوند شامل حالم شد که منو به این مسیر الهی هدایت کرد. واقعا رفیق شدن باخداوند وکارکردن روی خودت ودوست داشتن خودت واحساس لیاقت وارزشمندی رو درخودمون بارورکردن، زندگی رو درهمه جنبه هاش زیبا ترمیکنه خداروصدهزارمرتبه شکر. اما اینم بگم که من هنوز خیلییییییییی خیلییییییییی جادارم که رو خودم واحساس لیاقتم کارکنم. من بعداز شنیدن این فایل یه تعهد جدی به خودم دادم که هرروز که میگذره خودم رو بیشتراز روز پیش دوست داشته باشم. دیگران ودوست داشته باشم به اطرافیانم عشق بورزم. حتی همون دیشب که داشتم این فایل وگوش میدادم کلی خودمو بوسیدم از خودم بابت توانمندی هایی که دارم تشکر کردم از خداوند سپاسگزاری کردم وکلی خودمو تحسین کردم استاد من عاشق خلوت وتنهایی هستم وهربار هم خداوند فرصت های بیشتری رو برای خلوت کردن برام فراهم میکنه مثلا آخر هفته ها که پسرم تعطیل هس پسرم همراه پدرش میرن ده بابابزرگش ومن این دوروز وتنهای تنها هستم و واسه خودم حال میکنم خیلی حالم خوبه توتنهایی. حس میکنم الانا درکم از فهمیدن قران داره بیشترمیشه و وقتی هم یه مسئله ای رو درک میکنی ومیفهمیش برات خیلی شیرین تر ولذت بخش ترمیشه. دیشب که داشتم قرآن میخوندم یه حس عجیبی داشتم انگار یه گشایشی تو قلبم اتفاق افتاده بود انگار سینم داشت بازمیشد احساس سبکی ورهایی میکردم که ناخودآگاه زدم زیر گریه قرآن وگرفتم روی صورتم وکلی گریه کردم باهاش حرف زدم مثل اینکه عزیزت روبگیری تو بغل وببوسیش منم همینطور حسی نسبت به قرآن داشتم وداشتم گریه میکردم ومیبوسیدمش ومیگفتم میخام رفیقم بشی کلی باخدا حرف زدم که خدایا لطفا دیگه دستمو ول نکن دستمو محکم بگیر تودستت.. از قرآن خیلی عذرخواهی کردم بابت این چندوقتی که گذاشته بودمش گوشه طاقچه وداشت خاک میخورد ومن بهش بی توجه بودم چون دیشب بیشترررررررررراز قبل به وضوح داشتم اینو حس میکردم که این قرآن چقدرررررر رفیق خوبی هس.. اینقدر گریه کردم که وقتی قرآن واوردم پایین صفحه هاش خیس خیس شده بود.. استاد من دیشب تاساعت 4 بیدار بودم وداشتم توسایت میچرخیدم فایل گوش میدادم. عبارات تاکیدی وگوش میدام وتکرار میکردم باخودم.. خیلی حس وحال خوبی داشتم. صبح ساعت 9ونیم وقتی از خواب بیدارشدم هنوز حس سبکبالی دیشب وداشتم وبه خدا گفتم که من میخام این حس وحال هربار تکرار بشه..استاد من خیلی از شما سپاسگزارم بابت این فایلهای ارزشمندتون.. ازتون سپاسگزارم.. استاد درمورد رهایی ونچسبیدن به خواسته ها که گفتید من خیلی تجربه ش کردم بعضی وقتا بوده که چسبیدم به خواسته م وچیزی جز دست وپازدن تو باتلاق وفرورفتن شاملم نشده وهمین که رهاش کردم باورتون نمیشه به طرز معجزه آسایی اون خواسته اتفاق افتاده. ولی خداروشکر هربار دارم تلاش میکنم که بهتراز قبل باشم وبه خواسته هام نچسبم وآسون گیر تر باشم تا جهان هم بهم آسون بگیره.. به قول حافظ نازنین

    دوش بامن گفت پنهان کاردان تیزهوش

    کزشما پنهان نشاید کرد سرّ می فروش

    گفت آسان گیرکارها کز روی طبع

    سخت میگیرد جهان برمردمان سخت گوش

    دقیقا همینطوره.. خداروصد هزار مرتبه شکر که به این مسیر هدایت شدم که لااقل باقی عمرم رو به بطالت نگذرونم..

    درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید. عاشقتونم وبه الله یکتا میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    رویا محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1119 روز

    سلام استاد عزیزم

    یه زمانی مهم ترین موضوع زندگی من این بود که کادو تولد شوهرم بهم چی بده و همیشه پر از حسرت و حس کمبود بودم بدترین روز در سال روز تولدم بود چون هیچ وقت انتظاراتم براورده نمیشد و من احساس قربانی بودن میکردم

    بعد اشنایی با شما هنوز نمیدونستم احساس لیاقت چی هست و با دست و پا شکسته فهمیدن و عمل کردن داشتم این توقعات رو از بین میبردم اما هنوزم احساس قربانی بودن و حسرت ته دلم بود چون بویی از احساس ارزشمندی نبرده بودم جالبه اگر کادویی هم دریافت میکردم اونم با کلی احساس بد و ناراحتی بود و اصلا خوشحال نمیشدم بخاطر اینکه به خواستم رسیدم درواقع سپاسگذار نبودم

    امسال من در مدار این فایل قرار گرفتم و گوش دادم در مدار دوره احساس لیاقت قرار گرفتم و ارزشمندیمو از این چیزا جدا کردم

    من متوجه شدم وقتی انسان از چیزی ناراحت میشه یعنی احساس ارزشمندیش بهش وصله

    امسال چند روز مونده به تولدم شوهرم خودش گفت میخوام امسال برات طلا بخرم تولدت و چندتا عکس نشونم داد که از دوستش که طلافروشه خواسته بود براش عکس بفرسته از طلاها با اینکه من نخواسته بودم ازش و بعد چون اونارو نپسندیدم رفتیم و من یه گوشواره گرون قیمت و نسبتا سنگین خریدم و خیلی هم خوشحال شدم و سپاسگذار خدای عزیزم بودم

    اینه عمل به قانون

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سارا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 330 روز

    سلام به دوستان عزیزم

    این فایل رو بارها گوش دادم و نکات مهم شو نوشتم و به فکر فرو رفتم متوجه شدم وقتی من با خودم در صلح بودم چه اگاهانه در این موقعه که روی خودم کار میکنم چه در دوران گذشته ناخوداگاه چه اتفاقات خوبی رو تجربه کردم

    من یکسال پیش به مدت چند ماه روی خودم کار کردم تمرین فایل های دوره کشف قوانین رو انجام میدادم جدا از اینکه حال دلم عالی شده بود یک رابطه بینظیر باخود داشتم همه چیز برام قشنگ بود مثل صدای پرنده ها لبخنده یه نوزاد توی اتوبوس یا علاقه شدید من به طبیعت رفتن کنار رودخونه یا دریا یا جنگل پیاده رویی با خودم و خدای خودم مناجات کردن واقعا حس بینظیریه اشک شوق همیشه داشتم .

    و دوست داشتم یک پارتنر خوب داشته باشم مشخصات و ویژگی هایی ک دوست داشتمو نوشتم و مقایسش کردم اگه من این ویژگی دارم باید درخواستشو برای طرف مقابلم داشته باشم اگه صادقم شادم اونم این خصوصیت رو باید داشته باشه خلاصه این نوشتم و رهاش کردم و از تنهایی خودم واقعا لذت میبردم نچسبیده بودم به این خواسته و شروع اشنایی من با پارتنر الانم که واقعا خودش میگه معجزه بود ولی من میدونم خدا اجابت میکند در لحظه …

    این اقا به من پیام داد و حسی بهم گفت جوابشو بدم و شروع کردیم به چت کردن و جالبیه این اشنایی این بود همون تماس اول صادقانه بهم کفت که راستش یک حسی هست چند وقته به من میگه به شما پیام بدم از شما حس خوبی گرفتم و خلاصه با حرفاش کلی انرژی مثبت بهم داد در صورتی ک این آقا رو من چن ماه تو فضای مجازی داشتم و فالور بودیم و ایشون اصلا به من پیام نداد بود تو این چند ماه .

    و بعد نوشتن من و درخواستم از خدا حدودا یک هفته رد شده بود و این اقا هم همین حرفو زد که چند روزه هی ذهنم درگیره باشما حرف بزنم خلاصه ما باهم اشنا شدیم و دقیقا همون چیزی بود از نظر شخصیت و ظاهر ک‌من خواسته بودم من کاری برای به دست اوردن خواستم نکردم ولی توی قلبم این ایمان و ارامش بود که خدا همیشه در بهترین زمان و مکان خواسته هاتو بهت میده .خلاصه الان یک سال از رابطه من با این ادم میگذره و همیشه در صلح و ارامش بودیم بحث و دعوا الکی نبوده تو رابطمون که باعث دلخوری بشه .

    همیشه شخصیت ارومی داره و همچین خودم من خیلی شخصیت ارومی رو دارم که تو رابطه های قبلم اینجوری نبودم

    خلاصه هماهنگی ذهن و روحم ادمی وارد زندگیم کرد که احساس خوب و شادی بیشتری رو تجربه کنم .و همیشه خداروشکر میکنم عشق و‌محبتش رو از بی نهایت طریق به من میرسونه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: