داستان هدیه تولدم - صفحه 2

1496 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «امیر تهرانی» در این صفحه: 14
  1. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    مهمترنی رابطه ای که من دارم با خودم است و البته تنها رابطه.

    بقیه ی روابط تنها انعکاسی از روابط درون ما هستند.

    یعنی اگر من در ارتباط با خودم دچار مشکل باشم با دیگران هم دچار مشکل می شوم.

    وقتی بتوانی با خودت ارتباط درستی داشته باشه توانسته ای به الهامات و هدایت الهی دست پیدا کنی

    در صلح بودن با خودم یعنی لذت بردن از ارتباط با خودم.

    یعنی من موجودی هستم که قادر است با فرکانس هایش که تبدیل به اعمال فیزیکی میشوند

    زندگی ام و خواسته هایم را از دل هیچ خلق کنم.

    در صلح بودن با خودم یعنی سپاسگزاری بابت تضاد های زندگی ام و واضح شدن خواسته هایم

    و سپس انگیزه گرفتن برای تبدیل تضاد هایم به خواسته هایم در زندگی ام.

    وقتی با خودت در صلح قرار میگیری رفته رفته هدایت میشوی و سر جای درست در مکان درست قرار میگیری.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    من نیز بچه که بودم منتظر کادوی تولد بودم اما نه خبری از تولد شد و نه اتفاقاتی مشابه.

    زیرا بیرون از خود به دنبال چیزی میگشتم .

    در جای اشتباه دنبال چیزی میگشتم که وجود ندارد.

    اما از ازمانی که خودم را پیدا کردم و با خودم بیشتر به صلح رسیدم توانستم با هماهنگی با

    خداوند یا انرژی منبع قدرت اصلی که خداوند در وجود همه ی ما قرار داده را دریابم و استفاده نمایم.

    چسبیدن به خواسته یعنی دور شدن از ان و با پیغامی همراه است که همه ی ما آنرا تجربه کردیم.

    زمانی که در درون من همه چیز تغییر کرد در بیرون من نیز همه چیز تغییر کرد.

    و وابستگی یکبار برای همیشه از زندگی ام حذف شد زیرا وجودم هیچگاه وابسته نبوده.

    و همواره مهمترین رابطه زندگی ام با خودم و خدای خودم هست که برایش وقت میگذارم.

    و از تنهایی خود لذت میبرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    انسان از قدرت بی نهایتی برخوردار است که خداوند در وجودش نهاده است. که همه بر انسان سجده کردن به جز ابلیس.

    و زمانی می تواند به قدرت بی نهایت خویش دست بیدا کند که به قول قران می گوید باش و بی درنگ موجود می شود که در فرکانس خداوند باشد.

    فرکانس خداوند از سباسگزاری می گذرد که این نیز از راه تمرکز بر زیبایی ها می گذرد.

    تو با فرکانست و احساست که نشانگر فرکانس توست نه تنها محیط اطراف خود بلکه جهان را برای خود تحت تاثیر قرار میدهی و خلق میکنی.

    زیرا تو یک خالق هستی!

    مهم رابطه ی زندگی ما باخودمان است با نیرویی که همه چیز را مدیریت میکند.

    برای اینکه در زمان مناسب در مکان مناسب باشی باید سکان را به دست نیرویی بسباری که فرمانروای جهانیان است و سباس و ستایش از ان اوست.

    مهم ترین رابطه ی زندگی مان یعنی از ما تنها یک نسخه در جهان است از ما دوتا بیدا نمی شود و نخواهد شد.

    تک تک لحظاتی که میتوانی سباسگزار باشی می توانی دستاورد های فردی را تحسین نمایی نشانه هایی از در صلح بودن با خود است.

    تک تک لحظاتی که نمی توانی لذت ببری یعنی روی نکات مثبت تمرکز نکردی و ناسباسی میکنی نیز زنگ خطر هایی است که با صدای احساس بد به تو هشدار

    داده میشود که از مسیر خارج شده ای.

    تک تک ما موجودات مجردی هستیم که به این دنیا امدیم تا خودمان را تجربه کنیم و روزی نیز از دنیا می رویم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    این یک اگاهی زندگی ساز است.

    و نقطه شروع تحول زندگی هر فردی.

    زمانی که تصمیم میگیری در دنیای خودت زندگی کنی.

    زمانی که خداوند را باور میکنی.

    خودم را نیز به یاد میاورم زمانهایی که همه چیز پیش میرودو احساس عالی دارم.

    درواقع اینها حاصل مهم ترین رابطه زندگی ام یعنی رابطه ام با خدای خودم است.

    یعنی ابتدا هماهنگی با خداوند و سپس تلاش برای خالص سازی فرکانس هاو

    ساختن خواسته ها از دل ناخواسته ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: