داستان هدیه تولدم - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای قشنگم
سلامم سلام استاد جان و مریم عزیزم
و سلام به دوستان هم فرکانسم
روز نهم روز شمار تحویل زندگی من
درک امروز از فایل داستان هدیه تولدم
دقیقااااا همینه استاد
چقدر همه چیز در زندگی انسان تغییر میکنه وقتی که انسان روی خودش کار میکنه روی باورهاش روی خلاف های که داره روی افکارش همه چیز تغییر میکنه فارغ از اینکه چه گذشته ای داره
من از وقتیکه تصمیم گرفتم خیلی جدی روی خودم کار کنم به چشم دارم میببنم چقدر من بهتر شدم نتایج روز به روز بزرگتر میشه من المیرا قبل دیگه نیستم یک منه جدید دارم از خودم میسازم ورژن بهتری رو دارم از خودم نشون میدم
المیرا جدید نترس شجاع پرو جسور با ایمان با اعتماد به نفس بالا با عزت نفس بالا خودمو همینجوری که هستم دوست دارم
روی شخصیتم کار میکنم تحسین میکنم خودمو تحسین میکنم افراد موفق رو از موفق شدن دیگران خوشحال میشم زیباهای جهان رو تحسین میکنم عملگراتر شدم نگران نیستم هر روز شادتر از دیروزم زندگی میکنم هر روز سپاسگزارترم از خداوند
هر روز بیشتر دارم از زندگیم لذت میببرم رابطم با خدا بهتر شده نظر دیگران از اینکه در مورد من چی فکر میکنن برام مهم نیست هر روزم رو هدفمند تر زندگی میکنم
منه جدید به ترس هام غلبه میکنم غلبه به ترس یعنی آزادی
بزرگ فکر میکنم ولی کوچک شروع میکنم .
وقتیکه من خودمو دوست داشته باشم دیگران منو دوست دارن وقتیکه من بخودم احترام میزارم برا خودم ارزش قائلم دیگران برا من احترام میزارن و ارزش قائلن وقتیکه به خودم عشق میورزم دیگران هم به من عشق میورزن
وقتیکه من رها میشم وقتیکه به چیزی نمی چسبدم وقتیکه چیزی اونقدر برام مهم نیست که وابستگی بهش پیدا کنم خود به خود همه چیز در زندگیم رخ میده کی وقیتکه من رها باشم بسپارم به دست خداوند
وقتیکه انسان به خدا باور داشته باشه وقتیکه با خودش رفیق میشه واقعااا دیگه نظر بقیه دیدگاه بقیه رفتار بقیه باهاش اصلا مهم نیست با همه چیز در صلح با زندگی در صلح از زیباهای لذت میببره خوشحاله شاد امیدوار عاشقانه با خدای خودش داره زندگی میکنه نتیجه جالبی که براش اتفاق میوفته همه چیز براش رخ میده
تضادها در زندگی ما باعث میشن خواسته های ما واضح تر بشین و وقتیکه خواسته هامون واضح تر شد به سمتشون قدم برامیداریم حرکت میکنیم
اگر استاد همه چیز رو خیلی راحت به دست آورده من هم میتونم خیلی ساده به دست بیارم فقط باید زمان زیادی بزارم روی خودم کار کردن باید ورودیهامو کنترل کنم باورهامو تغییر بدم باید متهعد باشم و بعد اتفاقات رخ میده و بعد همه چیز تغییر میکنه
استاد عزیزم و مریم جونم عاشقتونم
در پناه الله یکتا باشید❤️
به نام خدای مهربان
🪴داستان هدیه تولدم🪴
من باید بتونم مهمترین رابطه زندگیم، یعنی رابطم رو با نیرویی که اونو خدا ناامیدم خوب بنا کنم چون وقتی این رابطه شکل بگیره همه ارتباط های زندگیم رو مدیریت میکنه
اگه میخوام همیشه در زمان مناسب و در مکان مناسب باشم باید سکان زندگیم رو به دست نیرویی بدم که قادره همه روابطم رو با دنیای اطرافم به بهترین نحوه برنامه ریزی و مدیریت کنه
من میتونم سکان زندگیم رو به دست نیرویی بدم که قادره همه روابطم با دنیای اطرافمو به بهترین نحو برنامه ریزی و مدیریت کنه
همه انسان ها به یک اندازه به این نیرو دسترسی دارن
اگه میخوام این رابطه رو ایجاد کنم باید اول تلاش کنم تا با خودم درصلح قرار بگیرم درصلح بودن با خودم یعنی بتونم ارزشمند ی خودمو در اونچه که هستم پیدا کنم
چهرهای که دارم، پدر و مادر و شهری که در اون به دنیا اومدم
فارغ از اینکه دیگران هم تایید میکنن یا نه
من میتونم ارزشمندیم رو در اونچه که هستم پیدا کنم فارغ از اینکه دیگران منو تایید کنن یا نه
درصلح بودن با خودم یعنی عدم اثبات ارزشمندی خودم حتی به خودم
درصلح بودن با خودم یعنی مهمترین دلیل ارزشمند بودنم رو موجودیت فرکانسی خودم بدونم
موجودی که قادرم با فرکانس هام زندگیمو از دل هیچ خلق کنم
موجودی که قادرم از دل ناخواسته و تضاد ها خواسته هامو بسازم و جهانو رشد بدم
هر زیبایی که چشام میتونه تشخیص بده و هر احساس خوبی که تجربه می کنم، نشونهای از درصلح بودن با خودمه
تک تک لحظه هایی که میتونم موفقیتهای دوستی رو تحسین کنم
به غریبهای کمک کنم
به عابری لبخند بزنم
از موسیقی ای لذت ببرم
حسرت نداشته هام رو نخورم و برای داشته هام سپاسگزار باشم
نشونه درصلح بودن با خودمه
هرچقدر بتونم ساعت های بیشتری از روز، روزهای بیشتری از ماه و ماه های بیشتری از سال این نشونهها رو تجربه کنم، یعنی بیشتر با خودم در صلح بودم
یعنی مهمترین رابطه زندگیم محکم تر شده و نتیجه طبیعی این رابطه هدایت نعمتها و برکت ها به زندگیمه
من موجودی فرکانسیم که میتونم با فرکانس هام زندگیمو از دل هیچ خلق کنم
من میتونم از دل ناخواسته و تضاد ها خواسته هامو بسازم و جهانو رشد بدم
من میتونم با چشمام زیبایی ها رو تشخیص بدم
من میتونم هر احساس خوبی رو تجربه کنم من میتونم موفقیتهای دیگران رو تحسین کنم
من میتونم به غریبه ها کمک کنم
به عابری لبخند بزنم
از موسیقی لذت ببرم
من میتونم حسرت نداشته هام رو نخورم و برای داشته هام سپاسگزار باشم
من میتونم زمان بیشتری از روز با خودم در صلح باشم و این نشونه های درصلح بودن با خودمو تجربه کنم
من اگه با حسرت به کادو تولد دیگران نگاه کنم یعنی در حال دور شدن از خواستم هستم من اگه به خاطر نداشتن چیزی ناراحت بشم یعنی در حال دور شدن از اونم
من وقتی به بچه هایی حسادت کنم که به راحتی همون چیزی رو دریافت میکنن که تموم آرزوی منه، یعنی به خواستم چسبیدم چسبیدن به خواسته هم یعنی دور شدن و فاصله گرفتن از اونا
تموم اتفاقات زندگیم موقعی تغییر میکنه که در درون من همه چیز تغییر کنه
وقتی که نگاهم به خودم تغییر کنه
وقتی که رابطم با درون، قلب، یا همون انرژی که اونو خدا میدونم رو مهمترین موضوع زندگیم بدونم
هرگز به هیچ خواستهای هرچقدر هم مهم نچسبم و یا وابسته نباشم
باید ببینم چه نگاهی درباره خودم دارم؟ مهم ترین رابطه زندگیم چیه؟
باید ببینم فارغ از اینکه دیگران منو دوست دارن یا نه چقدر خودمو دوست دارم و ارزشمند میدونم؟
فارغ از اینکه دیگران منو باور دارن یا نه چقدر خودمو باور دارم؟
رابطه من با خودم مهمترین رابطه زندگیمه همه اون چیزایی که بیرون از خودم تجربه میکنم، دوستایی که دارم، اتفاقات خوبی که تجربه میکنم، رابطم با پول رابطم با عشق و مهمترین ارتباط زندگیم و همه اونچه که میخوام داشته باشم، نتیجه این رابطه است یعنی به اندازهای که این ارتباط در درون خوبه اتفاقات بیرون هم همون قدر خوبه و برعکس
پس باید به هر شیوهای که میتونم خودم و چیزهای خوب اطرافمو تحسین کنم و با این کار بین ذهن و روحم هماهنگی ایجاد کنم
به هر شیوهای که میتونم با تغییر زاویه دیدم به احساس خوب برسم، اونوقت همه چیزایی که دنبالش هستم راهشونو به سمتم پیدا میکن
باید مرتب به خودم یادآوری کنم که تنها کار زندگیم ایجاد هماهنگی بین ذهن و روحمه طوری که به آرامش و شادی بیشتری برسم
وقتی اون اطمینان قلبی رو دارم و آرومم، وقتی احساس شعف میکنم، یعنی با خودم درصلحم، یعنی راه هدایت به سمت نعمت ها و برکت ها رو باز گذاشتم
یعنی تموم خواستنی ها به سمت زندگیم در حرکته🪴
همه چیز توی زندگیم تغییر میکنه وقتی که خودم تغییر کنم، من باید روی خودم کار کنم، اعتماد به نفسم رو پیدا کنم، روی خلأهای درونیم کار کنم، خودم و توانمندیهامو باور کنم، فارغ از اینکه آیا بقیه هم منو باور دارن یا نه
خودمو دوست داشته باشم فارغ از اینکه بقیه هم منو دوست دارن یا نه
باید از انسان ها رها بشم و خدا رو باور کنم، ایمانمو تقویت کنم، محتاج دیگران نباشم، اون وقت خود به خود منو دوست دارن، ارزشمند میشم، محبت افراد بهم جلب میشه، باید به خواسته هام توجه کنم، روی باورهام کار کنم و خودمو تغییر بدم، باید خدا رو تو زندگیم اصل ببینم، رابطم با خدا رو مهمترین رابطه بدونم، باید رها باشم و به چیزی نچسبیم، چیزی اینقدر برام مهم نباشه که وابستگی بهش پیدا کنم، اون وقت خود به خود همه چی رخ میده
خدای خودمو باورکنم و با خودش رفیق بشم، دیگه نظر و دیدگاه بقیه و رفتار بقیه برام مهم نباشه، با همه چی درصلح باشم، از زندگیم لذت ببرم، خوشحال و شاد و امیدوار باشم، تنها کاری که باید بکنم برای اینکه همه چیز تو زندگیم عالی باشه اینه که با قلبم دوست بشم، شادی رو توی قلب خودم پیدا کنم، جوری به مسائل زندگیم نگاه کنم که احساس بهتری بهم بده، محتاج هیچ چیز و هیچ کس نباشم، از اینی که هستم راضی باشم، به خودم افتخار کنم، خودمو دوست داشته باشم، بقیه رو هم دوست داشته باشم چون اونا هم قسمتی از خدا هستن
خودمو هم دوست داشته باشم چون منم تکه ای از خدا هستم
نتیجه این کارها میشه سلامتی، شادی، ثروت، آرامش و هر چیز خوبی که میخوام خود به خود اتفاق میفته🪴
سعی کنم به هدفی نچسبم، وابسته به چیزی نباشم، نخوام یه چیزی رو به زور به دست بیارم چون هیچ وقت به دست نمیاد، با خودم درصلح باشم، اون وقته که خواسته هام خود به خود از بچگی تا الان اتفاق میفته
نباید نگران نباشم که کی اتفاق میفته؟؟
از زندگیم لذت ببرم خودش اتفاق میفته
اگه با خودم درصلح باشم، روی باورهام کار کنم، خودمو بپذیرم و دوست داشته باشم، سعی کنم نظر بقیه برام مهم نباشه و برای دیگران زندگی نکنم
خود به خود همه چی تو زندگیم اتفاق میفته یعنی اگه رابطه خودم با خدا رو درست کنم همه چیز خود به خود درست میشه
باید به احساس یگانگی با منبع جهان برسم، احساس دوست داشتن خودم و دیگران، احساس زیبایی هارو دیدن، باید توی هر فضایی که هستم همه چیز رو زیبا ببینم، حتی اگه توی فضا های معمولی هستم همه چیزو زیبا ببینم وعطر خدا رو همه جا احساس کنم
باید خودم رو عاشقانه دوست داشته باشم و از اینی که هستم راضی باشم
حتی از زندگی گذشته ای که داشتم، سختی هایی که کشیدم، همه چی رو توی زندگیم دوست داشته باشم، حتی روزهای تلخ زندگیمو، اون روزها، روزایی بودن که برای تکامل و پیشرفتم نیاز بودن، قسمتی از وجودم توی اون روزا تکامل پیدا کرد و خواسته هامو مشخص کرد
تضاد ها بهم کمک میکنن تا خواسته های جدیدی داشته باشم و باعث گسترش جهان بشم، باید با همه چی درصلح باشم
با همسرم، فرزندم، دوستام، خدا، دولت، رهبر، رییسجمهور، کارمند، رئیس، هرچی که هست
باید همه چیزو از زاویه خدا ببینم و بفهمم که همه چیز سر جاشه و درسته و هیچ اشکالی در کار نیست و از خودم لذت ببرم اونوقت همه چی خود به خود درست میشه و اتفاقات خوب رخ میده
باید اون چیزایی که توی زندگیم ندارم باعث حسرتم نشه، به موقعش همه این خواسته هام اجابت میشه، وقتی در هماهنگی قرار میگیرم
وقتی حسرت نمیخورم
وقتی از موفقیت بقیه خوشحال میشم وقتی از کادو دادن به بقیه خوشحال میشم و لذت میبرم
وقتی از اینکه بقیه جشن میگیرن و موفق میشن و پیشرفت میکنن لذت ببرم
اونوقته که با خودم درصلحم و از زاویه خدا به جهان و مردم نگاه میکنم
اونوقته که همه چیز خود به خود اتفاق میفته
اگه نحوه تفکرم رو عوض کنم و باور کنم که همه چیز فقط به نحوه تفکر و نگاهم بستگی داره، همه خواسته هام داده میشه
همه منو دوست دارن،
وقتی که خودم با خودم درصلح باشم و عشق رو از درون خودم پیدا کنم نه بیرون از خودم
باید تنها قدرت جهان هستی رو خدا ببینم و باورش کنم
و از اون بخوام
باید رابطه خودمو با خدا فقط تقویت کنم، اونوقت خود به خود بقیه روابطم، بقیه اتفاقات، خودش درست میشه و لازم نیست که هیچ کار خاص دیگه ای انجام بدم
سپاس فراوان از شما استاد عزیز وخانم شایسته جان
به نام خدای مهربان و وهابم
استاد جان ،مریم جان سلام
سلام به دوستان عزیزم
امروز آدمی سر راه من قرار گرفت که میتونست من رو به خاطراتی از گذشته ببره و حالم رو بد کنه،اون آدم با حرفهایش سعی کرده بود احساس قربانی شدن،احساس گناه به من بده ،من با تغییراتی که تو مسیر آموزش های استاد پیدا کردم،با شجاعت کلا این آدم رو حذف کرده بود ولی امروز یه لحظه اومد حالم بده شه،حرفهاش مرور شد برام همه این اتفاقها تو چند ثانیه افتاد ولی میدونم که باید جلوی احساس بد رو بگیرم تا تو فرکانس اتفاق های بد نیوفتم،مشغول کارام شدم و تا وقت آزاد پیدا کردم اومدم سراغ فایل روز 9 ،داستان هدیه تولد و در صلح بودن با خودم.سعی کردم خوبی های اون آدم رو مرور کنم و اونها رو تو ذهنم مرور کردم،نمی خواستم تو فرکانس منفی ها قرار بگیرم،بعد به خودم آفرین گفتم،از صمیم قلبم به خاطر حضور استاد تو زندگیم سپاسگزاری کردم .به خودم گفتم پونه تو هم فرکانسی شدی با استاد عباس منش،حرفهاش و درک میکنی،خدا رو تو وجودت پیدا کردی
پونه داری خوب زندگی کردن رو یاد میگیری در حالیکه دیگران نیستن تو این وادی ها،فرق هست بین تو و بقیه ،بعد شروع کردم به دعا کردن برای اون شخص و از خدا خواستم به صراط مستقیم هدایتش کنه،هر چند فقط و فقط خودش باید بخواد …
ولی باشنیدن چندین و چند بار ویس امروز کاملا آروم شدم،و فهمیدم این یعنی در صلح بودن با خودم
خدا رو شکر میکنم یه جاهایی میتونم عمل کنم به دانسته هام،البته یه جاهایی هم نمیتونم ولی خدا رو شکر دیگه میدونم چه خبره ،میفهمم هر اتفاقی ناشی از فرکانس های خودمه پس تمرین میکنم و یاد میگیرم و سعی میکنم عمل کنم
استاد حال این لحظه ی من،سرشار از آرامش درونی و باور دارم در دنیای بیرونم هم اتفاق های عالی در راستای اهداف و عملکردم در حال رخ دادنه،
سپاسگزار خداوندم که تو این سایت،در کنار شما و همه دوستان عزیزم هستم
سلام استاد عزیزم وقتتون بخیر
دقیقا همینطوره
من هربار به خواسته ای چسبیدم و خیلی اون خواسته برام مهم بود دقیقا اتفاق نمیافتاد و ازم دورتر و دورتر میشد و من احساس نگرانی و ترس میکردم
هربار که از خواسته ای که برام مهم بود رها میشدم و به نحوی یاد میگرفتم فارغ از اینکه اون خواسته رو الان دارم یا نه خوشحال باشم و به نحوی بدون اون خواسته شاد باشم و زندگی کنم! به طرز معجزه واری اون خواسته براحتی اتفاق میفتاد!!
چقدر ما قانون نانوشته داریم که چه قبولش کنیم یا نکنیم همه چیز در نهایت نظم و یک سیستم مشخص داره کار میکنه چه خوشمون بیاد چه خوشمون نیاد !!!
چه بپذیریم چه ازش فرار کنیم و مقاومت داشته باشیم !!
اما من فراموشکارم و بین شنیدن ، درک کردن و ( عمل کردن) این قوانین زمین تا آسمون فاصله است اما امکانپذیره و این وقت گذاشتن هزینه کردن انرژی گذاشتن واقعا که ارزشش رو داره !
ارزشش رو داره که حسرت نخورم و لذت ببرم و حالم خوب باشه و خودم رو توانا ببینم تو اتفاقات زندگیم
ارزشش رو داره که خودمو برگی در باد نبینم که هر اتفاقی بیاد و بره و من مات و مبهوت بشینم تماشا کنم نههههه نهههه اینطور نیست !
قبل اینکه به این دنیا پا بگذاریم خدا میدونست که من توانایی خلق کردن دارم که من خالقم مثل خودش !! اما نجواها هست و باید اینقدر کار کنم که صدای قلبم رو بشنوم صدایی که بهم آرامش میده و میگه میترا تو آروم باش تو خوشحال باش من مسیر درست رو نشونت میدم!
صرف خرید دوره ها کاری برای من نمیکنه !! نه نه نه !
عمل میخواد تمرین و تکرار میخواد و الان معنی جهادی اکبر رو بهتر درک میکنم !
استاد شما عاشق این کار هستین و در نهایت صداقت نتایجتون رو میگین و نشون میدین! انتظار بیجا داشتن از خودم باعث میشه ناامید بشم !! اگر ایمان دارم این مسیر درسته مسیر خدا مسیر آگاهی ها و درکشون و تغییر باورهای نادرست !! ادامه دادنش ارزش داره !!
استاد عزیزم عاشقتم که انقد مهربون و و درنهایت صداقت و عشق آگاهی هایی رو در اختیارمون میذاری که اصله و واقعا خدا هادی هست
بیشتر از ما میخواد که ما موفق بشیم و بیشتر از ما میخواد ما خوشبخت ، شاد و ثروتمند و آرام باشیم
الان بهتر درک میکنم که افراد موفق افراد آرام و شادی هستن
چرا که فقط تو این حالت ایده ها الهام میشه و اجرایی میشه
عاشقتونم
سلام استاد جانم
این فایل نشونه امروزم
همین الان ساعت 19:41دقیقه
29 دی 1401
درست وقتی بخاطر رابطه ای که داشتم و دیگه ندارم حالم بده
وقتی که چند دقیقه پیش حتی نه ،
خیلی کمتر به رابطه دونفر دیگه حسادت کردم
درست وقتی دوشب پیش حتی به زبون اوردم که آره من حسودیم میشه به آدم های عاشق
اونایی که حالشون خوبه
حسرت میخورم
منی که دویدم
تلاش کردم
چرا رابطم درست نشد اما اونا هیچ کاری نکردن و رابطشون عالی
حالا اومدم نشونه زدم و تو همون خط های اول یک جواب گرفتم
حسادت میکنی زینب؟
داری حس بد به جهان میفرستی
داری میگی من ندارمش
چیزی و که نمیخوای و جذب میکنی و بهش توجه داری
خودت و چقدر دوست داری؟
بدون اون رابطه تعریفی از خوشبختی داری؟
نه
ندارم
بدون اون رابطه هیچ تعریفی از خوشبختی ندارم
یعنی حتی اگر همه چی درست باشه و عالی من احساس میکنم این و ندارم اون آدم و ندارم و اون رابطه ای که چقدر عاشقش بودم نیست
و احساس خوشبختی من پوچ میشه
میدونم پشت همه این حرف ها که نوشتم
هزارو یک ترمز وجود داره
که منی که جزو این خانواده ام باید عمل کنم
عملگرا باشم
تمرین کنم
میدونید استاد جان
واقعا تلاش ذهنی سخت تر
از خدا میخوام تو این مرحله هم هدایتم کنه
بهم قدرت بده
بهم مسیر درست و نشون بده
خیلی عالیه که پذیرفتید مسئولیت رشدتون .
به قول استاد تو همین فایل
شما همین الآنشم خیلی خوبی
خیلی خوب تر از ازون تصویری که تو ذهن خودتون.
همین که ترغیب شدید برای تغییر بیشتر یعنی جسارت دارید
و جسارت شما و امثال شما که خودمم شاملش میشم ستودنیه
برای رشد
برای تغیر
برای بهبود.
در پناه حق تعالی در نهایت آرامش باشید.
یه جمله ای هست که خیلی باورش دارم
آدما از شناخت خودشون بهخدا میرسند
پس هر کس تو خودشناسی موفق باشه احتمال خیلی زیاد تو خداشناسی هم موفق میشم
برای من که اینطور بود
هرچقد روی خودم کار کردم بیشتر عاشق خدا شدم
شاید چون جزئی از خودش هستم
هر چی که هست خیلی جالبه و برام رقم خورده
به همون میزان که تو شناخت خودم رشد کردم
به همون اندازه یا بیشتر تو ارتباطم با خدا پیشرفت کردم.
یکی از بهترین و محکم ترین عاشقانه ترین رابطه ای که دارم رابطم با یگانه معبودم
هرروز بیشتر میفهمم از عظمت و شگفت انگیز بودنش.
لطفهایی در زندگی به من کرده و بلاهایی از من دور کرده تعمتها و موهبتهایی بهم داده که واقعا نمیدونم چطور شکرش به جا بیارم
و میدونم که در برابر عظمت الهی و اقیانوسی از رحمتش من قطره ای شاید به حساب بیام
ولی چقد هوای همون یه قطره رو داشت
زندگی آروم الآنم خواسته ی چند سال پیس م بود وشد
پس ایمان دارم خیلیییی زودتر از حد تصورم به خیلی ا ز موفقیت و رشد ها تو زندگیم میرسم
چون خالق این دنیا کنارمه و بدجوری حواسش یه من هست چون من جانشین خودشم. اینو کاملا قبول دارم که برام نهایت عشق و آرامش سلامتی و ثروت میخواد چون میبینم نشونه هارو چون میبینم برام رقم میزنه
چقدر کامنت عالی بود
این قسمت که ما خود خدا هستیم – ارتباط خوب ما با خودمون – باعث ارتباط خوب با الله یکتامون میشه
اینکه اگر ما کار کنیم برا خودشناسی مون – در عمل – به حدا شناسی هم میرسیم
با روی خدا حساب کنیم و تسلیم بشیم …
من خودم و خدا مهم هستیم دیگه بقیه رو اصلا کاری نداریم چون ما طبق فرکانس هامون نتیجه میگیرم – نه رو حرف دیگران و مارتی و…
ما و خدا برا خلق زندگیمون کافی هستیم.
برگی از روزشمار تحول زندگی من، روز نهم
بسم الله النّور
سلام استاد عباس منش و سلام مریم بانو
متشکرم استاد بزرگوار از آموزش های عالی شما
چیزی که میخوام بنویسم فکر نمی کردم به این زودی برامون اتفاق بیافته. تو مسیر یادگیری این سبک زندگی با وجود آموزش های فوق العاده ی شما ، اشتباه هم زیاد داشتیم اما تصمیم درست هم زیاد گرفتیم ، فرکانس منفی هم زیاد ارسال کردیم ، اما ارسال فرکانس مثبتم بارها و بارها بیشتر بوده. و این رو از نتایج تدریجی ای که تا به اینجا کسب کردیم میگم.
و اما نتیجه ی دیروز ! یادمه چند سال پیش هر وقت می دیدم کسی یه تیکه طلا خریده خوشحال میشدم اما از وضعیت زندگی خودم ناراحت میشدم و تو دلم میگفتم من همین چند تا تیکه که هدیه ی عزیزانم هست رو نگهدارم هنر کردم ، اینکه طلا بخریم که اصلاً تو مخیّله ام نمی گنجید. نهایت حدود یک سال و نیم پیش به خاطر خرید زمین و رعایت نکردن قانون همون هدیه ها رو فروختیم با این نجوا ها که من به این هدیه ها وابسته ام پس بهتره بفروشم و فلان و .. دخترم یه النگو داشت که خیلی زیبا بود و چون ترک برداشت دیگه دستش نمی کرد! اون رو هم فروختیم .الان این اشتباهات رو می فهمم ! اون موقع بهش گفتم الان که اینو دستت نمی کنی به ما قرض بده ! خلاصه فروختیم. که قبلاً تو یه کامنت گفتم اون موقع زمین هم نخریدیم و پول ها خرج شد. اما ما مسیر رو ادامه دادیم. ماه پیش تصمیم گرفتیم که بدهی دخترمون رو بهش بدیم. دیروز رفتیم و از پول حقوق همسرم براش طلا گرفتیم ، و این اولین بار بود خدایا! که ما بدون اینکه از قبل پول جمع کرده باشیم ، اونم نقد خرید چند میلیونی انجام بدیم! اون لحظه برای من و همسرم خیلی قشنگ بود. وقتی اومدم خونه دخترم خییییلی خوشحال شد و تا شب چندین بار اومد تو بغلم و من رو بوسید و ازم تشکر کرد….
چند جمله از استاد عباس منش در این فایل با ارزش : “…یعنی وقتی که این رابطه اتفاق می افته ، وقتی که ما درست در واقع اون رابطه رو با خدای خودمون برقرار می کنیم ، همه چیز خودبخود درست میشه ……این یه چیزیه که انتهاش احساس فوق العاده است، احساس یگانگی با منبع و جهان هستیه.احساس دوست داشتن خود. احساس دوست داشتن دیگران. زیبایی ها رو دیدن ، همه چیز رو زیبا می بینی، حتی تو فضاهای معمولی هم هستی همه چیز رو زیبا می بینی و عطر خداوند رو همه جا احساس می کنی … احساس اینکه خودت رو عاشقانه دوست داری ….همه چیز رو دوست داری تو زندگیت حتی روزهای تلخ زندگیت و میفهمی و میبینی که اون روزها روزهایی بودن که برای تکاملت نیاز بودن و قسمتی از وجود تو ، تو اون روزها تکامل پیدا کرد و …. با همه چیز در صلحی! …. همه چیز خوبخود درست میشه! ….
همه چیز خودبخود درست میشه….
و خدایی که در قلب هستی می تپد ….
پیش به سوی روز دهم سفرنامه
اللّهم ثبّت اقدامنا
سلام به همه
اللخصوص به استاد سید حسین عباس منش عزیز
راستش من نمیدونستم تولد استاد چه روزیه. دیروز استارت سفرنامه رو زدم و 6 فایل رو گوش دادم و امروز رسیدم به این فایل و فهمیدم امروز دقیقا 18 اسفند هست و روز تولد استاد. چه چیز بهتر از این که من به موقع به این فایل برسم و تبریک تولدشون رو داغ داغ بگم بهشون…نه پیشاپیش و نه پساپس:)))
واقعا متعجبم از این همه همزمانی…چقدر زیبا واقعا.
این ماجرا مصداقِ “در زمان درست، در مکان درست” بودنه!
تولدتون مبارک بزرگ مرد، زادروزتون مبارک تاثیر گذارترین انسان زندگی من، بعد از خودم…
انشاالله که سال های سال، زیر سایه الله، در کنار عزیزترین افراد زندگیتون، شاد و سرزنده و پیروز و موفق، به زندگی در این دنیا ادامه بدید
با آرزوی موفقیت برای هممون :)
بنام الله
سلام به استاد عزیزم ومریم بانو ودوستان گلم
خدا را سپاس بخاطر این فرصت
چه جالب امروز که برا دومین بار روز شمار تحول زندگی من را مرور کردم وچقدر وقفه افتاد در مرور دوباره امروز روز پایان سال 1401 است خدایا سپاس بخاطر این هماهنگی و این را به فال نیک میگیرم استاد صمیمانه تولدتون را تبریک میگم تاریخ دقیق رو نمیدونم ولی طبق این فایل اسفند ماه بوده
باور قدرتمند همه چیز را من میتونم خیلی ساده وبراحتی بدست بیارم اگر در حسرت چیزی باشی که دیگران دارند از خواسته هات دور میشی وقتی از چیزی ناراحتم یعنی در حال دور شدن از آن هستم یعنی به خواسته هام چسبیده ام وچسبیدن به خواسته ها مساوی است با دور شدن وفاصله گرفتن از آنها
نکته:تمام اتفاقات زندگی من وقتی تغییر کردکه درون من همه چیز تغییر کردوقتی نگاه من به خودم تغییر کنه همه چیز در درونم تغیر میکنه وقتی رابطه من با خودم با خدای خودم مهم ترین رابطه زندگی ام باشه و همه چیزهایی که در بیرون تجربه میکنم از دوستانی که دارم اتفاقاتی که تجربه میکنم رابطه ام با پول با عشق ومهم ترین اتفاقات زندگیم وهمه آنچه خواهم داشت نتیجه این رابطه است یعنی به اندازه ای که من احساس خوب داشته باشم اتفاقات خوبی هم تجربه میکنم پس به هر شیوه ای که میتوانم باتغییر زاویه دیدم به احساس خوب برسم با توجه به زیبایی ها ،سپاسگزاری بخاطر داشته ها ،رها کردن خواسته هام با باور به اینکه هرآنچه که بخواهم براحتی وبهخودی خود میتوانم داشته باشم بشرطی اینکه خودم را همین گونه که هستم دوست بدارم با خودم با خدای خودم هماهنگ باشم واین هماهنگی بهت احساس رهایی میده بهت احساس بی نیازی میده واین حس چقدر ناب وبی نظیر سبک ورها از همه دغدغه ها چقدر آرامی ؛ چه احساس فوق العاده ای چقدر ایمان واطمینان داری که این احساس فوق العاده مسیر رسیدن به خواسته ها را برات باز میکنه اگر من خودم را بی نیاز از توجه دیگران بدانم بقیه دنبال بهانه اند تا به من توجه کنند به من محبت کنند
استاد این چند خط آخر خودش آمد ومن نوشتم آنقدر که خودم هم منقلب شدم الله اکبر از هدایت خداوند از این نشانه دوساعت قبل همسرم به خواهرش خیلی توجه نشون داد یه لحظه حالم بد شد بعد جلو ذهنم رو گرفتم گفتم این توجه همسرم باعث میشه خانواده اش به من بیشتر توجه کنند وبه خودم گفتم من ارزشمندم وبی نیاز از محبت کسی چون خدا را دارم وگله وشکایتی نکردم حتی توذهنم بعد تو کامنت نوشتن این احساس رهایی بهم دست داد استاد صمیمانه ازتون سپاسگزارم من بعداز 6 سال که عضو سایتم تازه دارم به درک کوچکی از این آگاهیها میرسم
دوستتون دارم در پناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید یا حق
بنام خدای که همیشه با من است
سلام به استادم!
استاد، ازتمام فایل امروز که نهمین روز سفر نامه من است، همان است که اول نوشتم، خدای که همیشه با من است.
برداشتهای کردم که به صورت عبارتهای تاکیدی در دفترم نوشتم، تا آویزه ذهنم باشد تا مزیین قلبم باشد،تا در تضاد یادآور خدای من باشد که در وجودم جاری است ،باشد.
وقتی خدای من، همیشه با من است، همه چیز سرجایش هست؛ همه چیز لذت بخش است؛ تضاد هایم را دوست دارم، که باعث تکامل من است.
وقتی خدای من، همیشه بامن است، همه چیز خود بخود و براحتی اتفاق می افتد.
وقتی خدای من، همیشه بامن است، نظر دیگران برایم مهم نیست. خودم و دیگران را دوست دارم.
وقتی خدای من، همیشه با من است، همه چیز زیبا است.(مارایت الی جمیلا).
وقتی خدای من،با من است، با هیچکس بحثی ندارم.دیدگاه ها و رفتار باقی مردم مهم نیست.
وقتی خدای من،همیشه با من است، شاد وامیدوارم هستم و عاشقانه با خدای خودم صحبت میکنم.
وقتی خدای من، همیشه با من است، ازاینکه هستم راضی هستم. سلامتی دارم. شادی دارم. شکر گزار هستم. باخودم درصلحم.
وقتی خدای من ، همیشه با من است، قابل احترام هستم. همیشه سورپرایز میشوم.
وقتی خدای من،همیشه بامن است، ارتباط بهتری با جهان وبا خداوند دارم.
وقتی خدای من، همیشه با من است و با تضاد هایم برخورد میکنم، به خواسته هایم میرسم.
وقتی خدای من، همیشه با من است، از همه چیز رها میشوم، یا به همه چیز راحت وساده میرسم. به ثروت، عزت، آرامش وآسایش
وقتی خدای من، همیشه با من است، احساس خوب دارم، اطمینان بیشتری دارم.
اینها از فضل خدای من است، که استاد خوبی دارم که چشمانم را بر روی دلم ،بر روی قلبم باز کرده است.
نمی دانم که این نوشته های من نیست، او میگوید و من سیاهه میکنم.
خداوند را بینهایت سپاسگزارم، به خاطر آشنای با استاد خوبم و خانواده خوب و دوست داشتنی عباسمنش.
امیدوارم سالم وسلامت و ثروتمند باشید.