داستان هدیه تولدم - صفحه 63
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
🌍به نام یگانه ی هستی🌍
روز نهم سفر✈
سلام استاد جان و مریم جان نازنین🤗
سلام به همه ی دوستان گلم در خانواده صمیمی عباسمنش 👨👩👧👦👨👩👦👩👧👪👨👩👦👨👩👧👦
هر روز که تو سفر جلوتر میرم چیزهای زیباتری میشنوم و آگاهی های نابی دریافت میکنم
من واقعا تغییرات رو در شخصیتم میبینم از وقتی که در کلاس درس استاد هستم و به اندازه ای میتوانم ورودی های ذهنم رو کنترل کنم نتایج نابی رو گرفتم
همکاری که چندسال پیش بخاطر رفتار نامناسبش من رو از خودش رنجانده بود و به نوعی من با واکنش م به رفتارش اون رو بزرگ کرده بودم به ظاهر بخشیده بودمش و مدام هم میگفتم برام مهم نیست اما از درون نه!و یاد بدگویی هاش ک می افتادم نا خودآگاه بهم میریختم اما از زمانی که حرفهای استاد رو شنیدم خیلی به قلبم آرامش داد و واقعا آروم شدم
دیروز با فرکانسی که آگاهانه به جهان ارسال کردم درخواست کردم ک این خانوم باهام تماس بگیره، و صبح ک جلسه داشتم باهاش فیس تو فیس شدم خودم خواستم تا پا روی ترسی بزارم که از روبرو شدن باهاش رو داشتم
و آرامش درونیم بی نهایت شد وقتی دیدم واقعا چقدر بخشیدن و نفرت نداشتن و تنفر رو فراموش کردن زندگی رو زیبا میکنه و اون شادی رو به خودت هدیه دادی
و اینها همه اش بخاطر لطفی بودکه ❤️خدا❤️ بهم داشت چون تمرکز م رو از روی ناخواسته ام ،رفتار نامناسب ،به خواسته ام که دیدن همکارم و احترامش به من بود گذاشتم
و چقدر همه چی تغییر میکنه وقتی تو نگاهت رو زاویه ی دیدت رو نسبت به مسائل و موضوعات مختلف در زندگی تغییر میدی
اگه اون تضادها نبود من الان درک درستی از قوانین جهان هستی نداشتم
اونها ایجاد شدن تا من کامل به خورد ذهنم بدم آنچه که درسته❤️خدایا❤️ازت بی نهایت سپاسگزارم
واقعا اگر ❤️خدا❤️رو قبول داشته باشیم اگه ایمانمون رو قوی کنیم و به خودش توکل کنیم راه به ما نشون داده میشه
فقط کافیه که حسش کنیم هست
حسش کنیم باماست و باهاش عشق کنیم
دنبال توجه کسی نباشیم بجز🌻الله یکتا🌻
مریم جانم ازت سپاسگزارم بخاطر درکی که از قوانین پیدا کردی رو با نوشتن متن زیبات با ما به اشتراک گذاشتی حس میکنم خیلی بهتر در صلح بودن باخود رو یاد گرفتم یعنی چی
استاد جانم ازت سپاسگزارم بخاطر این آگاهی های نابی که به من دادی🙏
من بسیار سپاسگزار تر شدم وقتی که داشته هایم رو به یاد خودم میارم و شکرگزار تموم موهبتهایی ام که به من داده
این رو هم درک کردم که چطور وقتی وابسته ی چیزی شدم بیشتر ازش دور شدم تا نزدیک،و الان میدونم که ایراد کار کجاست و کجاها پاشنه ی آشیل منه و باید رو افکار و باورهام کارکنم و کمی هم سخت که چطور راه رو پیدا کنم مخصوصا در امور مالی.
استاد از ته دلم میگم و شمام فقط درکش میکنین که قلبم میگه نگران نباش میتونی حل میشه بهت میگم تو فقط حرکت کن،تو فقط رو خودت کار کن،تنبلی نکن اینم حلش میکنیم😍🙏
استاد این موضوع تولد برای من خیلی مهم بود و تنها کسی که خواهر برادرا تولدشو یادشون نمی موند و تبریک نمیگفتن من بودم😅
و جالبه هرچی من بیشتر به این موضوع اهمیت میدادم بی اهمیت تر میشد
و واقعا بهش چسبیده بودم
رهاش نکرده بودم
اما الان دیگه رهام
اصلا برام مهم نیست کسی یادش باشه یا نباشه
حال کنم خودم برای خودم کادو میخرم 🥰
ویاد گرفتم از شما که جوری به مسأله نگاه کنم که به من احساس بهتری بده و پیش داوری و قضاوت نکنم
زاویه ی دیدم رو تغییر بدم تا زیبایی ها رو ببینم🌞
آرزوی سلامتی و شادی دارم برای همه ی مردم دنیا
سلام به استاد عباسمنش بزرگوار و جمع دوست داشتنی خانواده بزرگ عباسمنش
دارم تمرین میکنم قبل از اینکه بخوام کاری انجام بدم اول به خدای خودم میگم تا خودش برای من کارو انجام بده اینجوری خیلی راحتتر میتونم به خواسته هام و کارام برسم
خداروشکر که فهمیدم چقدر میتونم با خدا صمیمی باشم و باهاش خیلی راحت حرف بزنم
شاد و ثروتمند باشید
سلام به همه عزیزای دلمو استاد مهربون و مریم جون 💚💚
روز نهم سفرنامه
واقعا هرروز این سفرنامه با شگفتی همراهه من همه این فایل ها رو قبلا هم شنیدم اما الان ک مینویسم واقعا دقتمبالاتر میره و راحتتر مقایسه میکنم و نتیجش میشه پی بردن ب نکات جالب در زندگیم
وقتی ما با خودمون در صلح نباشیم وقتی خودمونو دوست نداشته باشیم وابسته میشیم ب بقیه ب دوست ب خانواده و در من این وابستگی بسیااااااار بالا بوده هنوز هم هست اما ب نسبت قبل احساس میکنم ب صلح بیشتری با خودم رسیدم قبل از اشنایی با قوانین خدا ب شدت ب کسی ک تو زندگیم بود وابسته بودم همش میخواستم ک بهم توجه کنه میخواستم بیشترین وقتش رو برام بذاره کل زندگیش بشم من و هرروز هم سر این موضوعات دعوا داشتیم شش سال سر این چیزا جنگیدم ک الان متوجه شدم بیشترش بخاطر وابستگی بوده من اگه با خودم در صلح بودم من اگه خودم رو دوست میداشتم دیگه نیازی ب دوست داشتن و توجه کسی دیگه ای نداشتم و نتیجش میشد ارامش، اما الان مهمه ک بعد این همه سال متوجه شدم حالا شرایط تغییر کرده درسته هنوز یک سری از وابستگی ها رو دارم اما ب نسبت قبل بهتر شدم اگه قبلا کسی بهم بی توجهی میکرد یا بهش پیام میدادم سرد جوابم میداد خیلییی بهم میریختم و اینقد پاپیچش میشدم ک بدونم علتش چیه و مطمعنا اخرش بدعوا و جنگ اعصاب ختم میشد اما امروز این اتفاق افتاد و من اصلا سعی نکردم توجه کنم ب این سردی رفتار با اینکه ذهن چموشه و هی میگف خب بهش زنک بزن ببین مشکل چیه یا بهش پیام بده ببین چرا چی شده اما ب خودم گفتم اون اگه سرد رفتار میکنه مشکل از من نیست مشکل از خودشه اون با خودش الان در صلح نیست و من باید رهاش کنم و توجهی ب این رفتار نکنم اگه نیاز باشه خودش پیام میده و زنگ میزنه تا اخر عمر ک نمیتونه سرد باشه نهایتا ی روز نه اصلا ی هفته اینجوریه بعد خودش میاد و در مورد این سرد رفتار کردن و جواب سربالا دادن ب من، میاد و توضیح میده من کار خطایی نکردم و اون هم اگه مشکلی داره اگه دوست داره با من درمیون میذاره اگه نه هم من باید زمان بدم الان احساس خیلیییی بهتری دارم خوشحالم ک امروز این فایل رو مجددا گوش کردم و تونستم با این اتفاقی ک امروز برام افتاد تحلیل کنم و متوجه بشم واقعا من چقد پیشرفت کردم و این ندا دیگه اون ندای سابق عجول نیست ک با کوچکترین رفتار بهم بریزه و خودشو سرزنش کنه بخاطر چیزهایی ک اصلا ممکنه ب اون مربوط نبوده باشه و طرف مقابلش ممکنه مشکل داشته باشه خوشحالم بابت ارامش امروزم خوشحالم بخاطر در صلح بودن امروزم خدایاااا شکرت واقعا ک منو هدایت کردی ب مسیرت خدایا شکرت ک امروز کمتر از دیروز وابسته هستم به بنده هات💚💚💚
مرسی از استاد عزیزم مرسی از مریم جون ک قبل از هر فایل متن رو اماده میکنید و ما رو هدایت میکنید و راهکار میدید ک چجوری سفرنامه رو بنویسیم😘😘😘💚💚💚
سلام به همگی
روز نهم سفرنامه ام
من قبلا که به نعمت های دیگران توجه میکردم همش توش گیر میکردم و می گفتم خب چرا من اون و ندارم خب منم می خوامش
و وقتی به رسیدن به خواسته ام فکر میکردم احساس خوبی بهم دست نمی داد
چون اولا رسیدن بهش رو سخت میدیدم چون خودم رو تنها واون خواسته رو بزرگ میدیدم
و دوما اون افرادی که بهش رسیدن رو افراد خاصی میدیدم ( عزت نفس پایین و عدم لیاقت و اینکه خدا رو باور نداشتم )
ولی اینجا یاد گرفتم واسه رسیدن به خواسته هام
لج نکنم ، نچسبم بهشون
یعنی با خودم در صلح باشم
یعنی شکرگزار داشته هام باشم و از خدا بعدش بخوام نداشته هامم به داشته هام تبدیل کنه ( بدون چسبیدن بدون احساس بد )
خدا رو باور کنم و بدونم خدایی که خواسته های کوچکم رو بهم داده بقیه رو بهم میده
چیزی که از صبح بودن با خود یاد گرفتم اینه که
مهمترین مسئله من ومهمترین رابطه ام رابطه با خداست اون وکه درست کنم خود بخود همه چیز درست میشه
خدا رو تو ذهنم مهربان و دهنده بی منت نعمت ها بدونم نه اینکه خدایی که به هر کی که می خواد میده و ….
البته می دونم این پاشنه اشیلم هست و هر وقت خواسته هام دیر میشه حس و خالم عوض میشه
ولی این راهش نیست
باید باور کنم راهش سپاسگذاری
حال خوب
و ایمان وحرکت واسه خواسته هامم
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و ودوستان جان
روز نهم
دوباره موضوع فایل موضوع حال واحساس امروز من است خدایا شکرت که پیام های زیبایت را به من میرسانی،
در صلح بودن با خودت یعنی اول خودت رو ببخشی بابت گذشته ات ؛وایمان داشته باشی که همه اش باید پیش می امد که امروز اینجایی
در صلح بودن باخودت یعنی:میشه ترمیم کرد روابط ویرانی که بجا گذاشته ای
در صلح بودن با خودت یعنی میشه بدهکاری هات پس بدی خدا بزرگه از خودش بخواه
در صلح بودن با خودت یعنی همین الانش زیبایی وجذاب وقابل احترام
در صلح بودن با خودت یعنی هر چه هست وهر چه شده وهر چه داری ونداری حاصل فرکانس های خودت است قبول کن اول بعدش تعهد بده که تغییرش بدی
در صلح بودن با خودت یعنی میشه جبران کرد زحمات پدر ومادرت رو
در صلح بودن با خودت یعنی میشه یه خواهر وبرادر تکیه گاه باشی
در صلح بودن با خودت یعنی منم ادم خوبی هستم فقط بعضی وقتها اشتباه میزنم
در صلح بودن با خودت یعنی زیادم اهمیت نده
در صلح بودن با خودت یعنی پذیرفتن اینکه من قدرتمندم من از جنس خدایم وخالق
در صلح بودن با خودت یعنی هنوز وقت هست
در صلح بودن با خودت یعنی همه اونجور من فک میکنم بد نیستن
در صلح بودن با خودت یعنی سر پایین دوربین زوم روی خودت
در صلح بودن با خودت یعنی هر چه هر کی گفت حتما درست نیست نظر اونه تو خودت باش
در صلح بودن با خودت یعنی هر چه شرایط هم بد باشه مهم نیست تو چی میخوای
در صلح رودن با خودت یعنی ایمان دارم که هست وکمک میکنه
در صلح بودن با خودت یعنی من هم یک انسانم نه کمتر از دیگران نه بیشتر از اونها
در صلح بودن با خودت یعنی زندگی زیباستوحق تو هم هست زیبا زندگی کنی
در صلح بودن با خودت یعنی خدا جون دوستت دارم وفقط تو رو میشناسم
در صلح بودن با خودت یعنی روی خودت کار کنی
در صلح بودن با خودت یعنی در نهایت اصل خودتی خودت رو دریاب
در صلح بودن را خودت یعنی خدا همشه میرسونه
در صلح بودن با خودت یعنی من فقط از او میخوام بقیه وسیله اند
در صلح بود با خوت یعنی مهراس پارو ترسات بزاروفقط حرکت کن
در صلح بودن با خودت یعنی هر چه عباس منش میگه رو اجرا کن
در صلح بون با خودت یعنی حال خوب و همیشه دنبال دلیلی برای حال خوبی باش
به نام خداوند مهربان
سلام صد سلام به استاد بی نظیر عباس منش.
سلام به همه دوستان هم فرکانسی خودم
سفر نامه روز۹
دوباره یه تحول دیگ وای خدای من که چقدر این زندگی میتونه شیرین و رویایی باشه
قانون ساده توجه و تمرکز برزیبایی ها
خدایا شکرت این روز ها ارامش چند برابر شده
خداشکر هر روز راه و روش درست زندگی کردن اینجا یاد میگیرم
خدایاشکرت قوانین از طریق دست استاد عباس منش یاد میگیرم
از روزی که سفر نامه شروع کردم هر روز یه هدیه دریافت میکنم خیلی احساس خوب داره
اما این هدیه با قبل خیلی فرق میکنه چون قبلا همش دنبال جبران کردن برای طرف مقابل بودم
اما الان فقط خداروشکر میکنم میگم ببین حمید رضا قوانین جواب میده به اندازه عمل کرد خودم
یه جمله تو فایل استاد خیلی تحول ایجاد کرد
اون این جمله که از همین که هستی راضی باش
من همیشه از خودم ناراضی بودم حتی زمان به موفقیت بزرگ دست پیدا میکنم
امشب دوباره متوجه کمبود عزت نفس شدم خیلی از خودم توقع دارم نارضایتی خیلی زیاد
این نارضایتی باعث احساس بد میشه خیلی آزار میداد
خداروشکر متوجه شدم من همین که هستم فوق العاده ام برای رسیدن به احساس خوب به صلح رسیدن با خود
تا اینم یادم نرفته بگم من یه ماه پیش از خدا خواسته بودم بهم بگه چه جوری احساس خوب داشته باشم واقعا همه خواسته خدا اجابت میکنه
کلی تو عقل کل سایت نظرات خودم اما دیدم احساس تغییر نمیکنه رها کردم تا امشب خداوند از طریق استاد بهم راه حل احساس خوب گفت
واقعا چه خدایی داریم خدایا سپاس گزارم
بابت همه نعمت زیبایی بهم دادی
ادامه دارد…
به نام رب تنها فرمانروای جهان
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم بانو عزیزم
سلام به همه دوستان هم فرکانسی خوبم
خدارو سپاسگزارم که بهم فرصت دوباره داد تا بخوام برگ نهم از سفرنامه ام رو بنویسم.
واقعا نمیدونم چجوری بگم و چقدر متجبم از اینک این سفر اینقدر دقیق برنامه ریزی شده واقعا هدایت خدا بوده و دستان پر توان مریم جانم.
هر روز که دارم رو خودم کار میکنم مطالبی تو ذهنم میان که وقتی میام تو سایت برای نوشتن سفرنامه میبینم که دقیقا اون فایل انگار برای من گذاشته شده و دقیقا انگار از قبل آگاه میشدم که قراره چی گوش کنم خدایا شکرت.
از چیزایی که از این فایل یاد گرفتم که نگم آخه…انقدر که این فایلا پر محتوان واقعا مثل محصولات قیمتی ان.
استاد همیشه میگن اگر بخوام بیشتر از همه چی روی چی باید کار کنم عزت نفسه.من بار دیگ متوجه موضوع عزت نفس شدم.اینک آدم با خودش در صلح باشه آرام باشه به خودش احترام بزاره و فارغ از نظر مردم اونجوری باشه که راحته وبه سبک شخصی خودش زندگی کرد.من با گوش کردن فایلای استاد واقعا سعی میکنم تغییر بدم خودمو و دارم کار میکنم و یکی از تغییراتم این بود که من حتی تا سر کوچه هم میخواستم برم باید آرایش میکردم و بعد از اومدن به خونه سرررریع باید پاک میکردمشون!!!اصلا راحت نبودم و کلییییی از وقتمو میگرفت و کلی هم باید هزینه میکردم.همیشه هر جایی میرفتیم دیرتر از همه آماده میشدم فقطم بخاطره صرف کردن بیهوده وقت با ارزشم برای آرایش بود برای حرف و نظر مردم!!
اما خبر خوب اینه که من دیگ خودمو اذیت نمیکنم و آزاد شدم از بند و قفسی که برای خودم درست کرده بودم برای نظری که توی زندگیم تاثیری نداشت.جالبه از بچگی هر کاری میکردیم میگفتن وااای مردم چی میگن مردم چه فکری میکنن؟؟؟؟و نکته خنده دارش اینجاس که مردم اصلا فکری درباره تو نمیکنن تویی که برای خودت اینجوری فکر میکنی وگرنه آدما انقدر فکر برای خودشون دارن که تو بین اونایی جایی نداری😂وقتی اینارو به خودم گفتم خندم گرفت از فکری که میکردم و ناراحت شدم بخاطره شرکی می ورزیدمو بقیه برام مهم بودن.اما ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازس...
و با افتخار میگم که من انقدر با خودم راحت شدم انقدر خودمو همینجوری که هستم عاشقانه دوست دارم و به خودم افتخار میکنم که بدون کوچکترین چیز اضافه و آرایشی بیرون میرم و نیازی نمیبینم برای اینک براش وقت بزارم چون همینجوری واقعا زیبام و خودمو تحسین میکنم برای حسی که تغییرش دادم و با خودم اوکی شدم در تمام جنبه ها.خداروشکر میکنم که بهم کمک کرد چون قبلا واقعا برام سخت بود و با کمک خدا تونستم به اصل خودم برگردم.و اینک فقط خودمم که عامل خوشبختی یا بدبختی خودمم منم که با تغییر باورام میتونم جهانمو تغییر بدم اونجوری که دلم میخواد و به طور کاملللل تمام توجهمو از جهان بیرون بردارم و بزارم روی خودم روی درونم.جالبه که منی که هیچ دوستی نداشتم حالا یکی یکی خودشون میان پیدام میکنن برام کلی احساس خوب میفرستنو آرزوهای خوب میکنن و کلی راه میان که فقط منو ببینن و باهام حرف بزنن و حتی بعضیاشونم برای ازدواجشون ازم نظر میپرسن طوری که اگه من تایید نکنم واقعا طرفو کنار میزارنو جواب رد میدن.قبلنا اصلا اینجوری نبود من دائم دنبال تایید نظر دیگران بودمو فقط دوست داشتم اونارو راضی کنم اما الان اصلا برام مهم نیس بقیه چی میگن میدونم که من چون در مسیر درستی هستم قطعا تصمیم درستی میگیرم و کار خودمو میکنم.خداروشکر واقعا خیلی آزاد و رها شدم خیلی حالم خوبه خیلی با خودم به صلح رسیدم خداروشکر و واقعا دارم از لحظه لحظه زندگی قشنگم لذت میبرم و شاهد تغییراتم تو بر خورد با تضاد ها هستم.و اینک سعی کنم از هیچکس هیییییچ انتظاری نداشته باشم و اون انتظاری که بقیه دارمو از خودم داشته باشم و تمرکزم روی خودم باشه هموارررههههه!!!!
خداروشکر میکنم بخاطره این آگاهی ها بخاطره شما استاد عزیزم که کل شب و روزمون شده سفر نگاه کردن به سریال های زیبا و پر از درس شما.عاشقتونم به مریم بانوی عزیززززمم سلام ویژه برسونید که من به شخصه کلی چیز ازشون یاد گرفتن همیشه گفتم ایشون مثل خواهر بزرگترن برام انقددددررر که من ازشون یاد گرفتم.واقعا دوست دارم یه روزی از نزدیک ببینمتون ایشالا ایشالا…
دوستتون دارم در پناه الله مهربان شاد و سلامت باشید.
به نام خدا
باسلام خدمت اعضای سایت
نکاتی که من از این فایل دریافتم:
ما با خودمان در صلح باشیم یعنی همیشه سعی کنیم که احساسمان را عالی نگه داریم و این کار رامیشود با تغییر زاویه دید اتفاقات و درک خداوند و ارتباط بیشتر باخداوند و باصحبت کردن با او و شکر گزاری کردن انجام داد .
یکی از پاشنه های اشیل من که هنوزم در ان خیلی ضعیف هستم مهم بودن نظر مردم درباره من و زندگیم است که واقعا ارامش را از ادم میگیره ولی الان نسبت به قبل خیلی بهتر شدم از این فایل دریافتم که ماباید خودمان را ارزشمند بدانیم فارق از اینکه بقیه چه فکری میکنن درباره ما یا درباره زندگی ماو…
ما نباید کوچکترین اهمیتی به حرف مردم بدهیم و فقط روی اهدافمان متمرکز باشیم و بس!
انشالله در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشین🌷
ستایش خداوندی را سزاست که از اسرار نهان ها آگاه است،و نشانه های آشکاری در سراسر هستی بر وجود او شهادت میدهد .نه چشم کسی که او را ندیده می تواند انکارش کند و نه قلبی که او را شناخت می تواند مشاهده اش کند و او به مخلوقات بسیار نزدیک است و مرتبه بلند ،او را از پدیده هایش دور نساخته.
نهمین روز سفرنامه:
تنها یه نفر مسئول خوشبختی شماست و آن شخص در حال مطالعه این متنه .
همه چیز در زندگی انسان تغییر می کنه وقتی خود آدم تغییر کنه سعی کنیم رها باشیم ،خدا رو ببینیم در همه چیز و ایمانمون رو تقویت کنیم و به قول یکی از دوستان هدایت و کیفیت زندگی مون بسپاریم دست خدا و بدونیم ایمان به او باعث ارزشمندی خودمون میشه .با خدا رفیق باشیم و زبان به گلایه و شکوه از هیچ چیز ولو اندک باز نکنیم و وابسته چیزی نباشیم ،حسرت گذشته رو نخوریم(پاشنه آشیل خودمه که دارم روش کار می کنم)از درون با خودمون در صلح باشیم ،نظر و دیدگاه دیگران برامون مهم نباشه ،شادی رو در قلب مون پیدا کنیم و با خودمون عشقبازی کنیم و دیگران رو دوست بداریم ،به چیزی نچسبیم و منتظر نظر و تایید دیگران نباشیم و بدانیم تکه ای از وجود خداییم و اگر داریم روی خودمون کار میکنیم همه چیز به موقع و در زمان مناسب خود اتفاق می افتد .خدایا شکرت که امروز عطر وجودت رو همه جا حس می کنم .
در این سایت و کامنت دوستان گلم،فایل های گهربار استاد و سفر به دور آمریکا و در وجودم و لحظه حالم و در نگاه همسر و فرزندانم و…..
دوستان عزیزم عاشقانه با خدا ارتباط بگیریم و ازش درخواست کنیم باور کنید اون سریع جواب میده ،امروز درخواستی از خدا در تمرین ستاره قطبی داشتم و منی که هیچ موقع کامنت بچه ها رو در قسمت سفرنامه نمی خواندم در نهمین روز این سفر کامنتی انگار بهم چشمک زد خوندم و با هر خطش اشک شوق ریختم چون جواب درخواست من بود و این شد که امروز منم برای نوشتنِ برداشتم از این برگ سفرنامه وقت گذاشتم تا هدایت بشم و کمی بهتر از کامنت های قبلی بنویسم و حال دلم بسیار عالیست و سجده شکر به جا میارم که خدا با منه ،جزئی از منه و در وجودمه و منو بیشتر از خودم دوست داره و من عاشق خودم و خدای مهربانم شدم و میدونم با او همه چیز برایم مهیاست.عاشقتونم و دوستون دارم
من نیز بچه که بودم منتظر کادوی تولد بودم اما نه خبری از تولد شد و نه اتفاقاتی مشابه.
زیرا بیرون از خود به دنبال چیزی میگشتم .
در جای اشتباه دنبال چیزی میگشتم که وجود ندارد.
اما از ازمانی که خودم را پیدا کردم و با خودم بیشتر به صلح رسیدم توانستم با هماهنگی با
خداوند یا انرژی منبع قدرت اصلی که خداوند در وجود همه ی ما قرار داده را دریابم و استفاده نمایم.
چسبیدن به خواسته یعنی دور شدن از ان و با پیغامی همراه است که همه ی ما آنرا تجربه کردیم.
زمانی که در درون من همه چیز تغییر کرد در بیرون من نیز همه چیز تغییر کرد.
و وابستگی یکبار برای همیشه از زندگی ام حذف شد زیرا وجودم هیچگاه وابسته نبوده.
و همواره مهمترین رابطه زندگی ام با خودم و خدای خودم هست که برایش وقت میگذارم.
و از تنهایی خود لذت میبرم.