نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی

خداوند در هر لحظه در حال هدایتِ «نه فقط ما به عنوان موجودات انسانی» ‌، بلکه در حال هدایت همه‌ی کیهان است.

هدایت‌، جریانی پاسخگو‌، چاره ساز و کار راه انداز  درباره سوالاتی است که پرسیده می‌شود و درخواست‌هایی که عرضه می‌گردد. جریانی که اساسش بر سادگی‌ است. جریانی که به محض وصل شدن و پیوستن به آن‌، همه‌ی اسباب و لوازم تحقق خواسته و حل مسئله‌ات را‌ آنچنان به طرز ساده‌ای  کنار هم می‌نشاند و «چگونگی» را  به تو می‌فهماند و به قول قرآن حق را از باطل‌، اصل را از فرع و راه را از بیراهه برایت آشکار می‌سازد که زبده‌ترین مشاورها و دانا‌ترین راهبرها‌، از عهده‌‌اش بر نمی‌آیند.

اما شرط  اتصال به این نیرو و دریافت هدایت‌هایش این است که:

اولاً «وجود این جریان» را باور کنی؛

ثانیاً خودت را لایق و توانا در دریافت‌ و تشخیص این هدایت بدانی و متعهد به اجرای همان اندازه‌ که درک کرده‌ای.

به عبارت دیگر‌، فقط افراد خاصی مورد هدایت پروردگار نیستند‌ بلکه، همه‌ی افرادی که این نیرو را باور می‌کنند‌، مشمولِ دریافت برکت‌های این جریان می‌شوند  و از مزایایش بهره می‌برند.

تفاوت بین «اصرار به تحقق خواسته‌‌ها به شیوه‌ی هدایت» با  «تحقق خواسته‌ها به شیوه‌ی خودت»‌، مثل تفاوت «امتحان 100 ها شیوه‌ی پیچیده، زمان‌بر و پرهزینه برای تشخیص راهکارِ تحقق خواسته از دل بیراهه‌های بسیار‌»، با زمانی‌ است که یک فرد آگاه- که سرراست‌ترین مسیر برای تحقق خواسته‌ را مثل کف دستش می‌شناسد‌- راهنماو راهبرت می‌شود و به تو می‌گوید: «برای حل مسئله‌ات‌ و رسیدن به مقصدت، فقط با من بیا».

«اعتماد به جریان هدایت و سرسپرده‌ی آن بودن» است که مسیرِ تحققِ تمام خواسته‌ام را از ساده‌ترین‌، موثرترین‌ و سرراست‌ترین شیوه‌ها‌ پیموده و نتایج اجرای ایده‌هایم تا این‌ حد کارا و ثمربخش نموده و مرا بر دوش خداوند نشانده‌است.

اعتماد و ایمانی که موجب شده تا کمتر روی عقل انسانی‌ام و بیشتر روی هدایتی حساب کنم که سرراست‌ترین مسیر‌ها و کاراترین‌ شیوه‌ها و موثرترین قدم‌هایی را برای رساندنِ من به مقصدم‌، می‌داند که عقل انسانی من‌، یارای چیدنِ چنین برنامه‌ای دقیق‌، بی‌نقص‌ و ساده اما ثمربخش را ندارد.

به همین دلیل است که در دوره روانشناسی ثروت 3 با موضوع کسب کار‌، اینقدر بر موضوع هدایت تأکید دارم‌، ساعت‌ها به توضیح این موضوع پرداخته‌ام و «به شناخت رسیدن درباره این اصل و ممارست بر بهبودِ دائمی در  اجرایش را»  تنها وظیفه‌ی صاحب کسب و کار می‌دانم.

به همین دلیل است که تمام جنبه‌ها و زوایای زندگی من‌، روی این جریان بنا شده‌ است: خواه شیوه‌ی درست کردن یک غذای خاص باشد‌، خواه رفتن از یک اتوبان خاص‌، خواه ایده‌هایی که باید در کسب و کارم اجرا شود‌ یا فایلها و محصولاتی که تولید شده و روی سایت قرار گرفته‌ است، همه و همه فقط نتیجه‌ی اجرای الهاماتی بوده که به خاطر باور به جریان هدایت‌، از خداوند پرسیده‌ام و به خاطر سرسپردگی در برابر این جریان‌‌، در اجرای‌شان  مصمم مانده‌ام.

و در این مسیر‌، هرچه باورهای قدرتمندکننده‌تری ساخته‌ام‌، باطن و منطقِ ایده‌ها‌، شیوه‌ها و راهکارهای الهام شده در مسیر هدایت را بهتر درک کرده‌ام. یعنی به راهکارها‌، ایده‌ها‌ و شیوه‌هایی هدایت شده‌ام‌، که تأثیرگذاری‌ِ بیشتری داشته‌اند و ثمربخش‌تر بوده‌اند.

این توالی در اعتماد به جریان هدایت- که قطعاً «چگونگی را به من می‌گوید»‌- و «اصرار بر اجرای آنچه که در این مسیر به من گفته می‌شود‌»  است که نتایج کنونی زندگی من- از زندگی‌ِ شخصی‌ام تا کسب و کار‌م، را رقم زده‌ است. وگرنه گهگاه هدایت طلبیدن‌، یک در میان سخن خداوند را شنیدن و گهگاه الهامات را جدی گرفتن و یکی در میان‌، اجرایشان کردن‌، جواب نمی‌دهد و با یک گل بهار نمی‌شود.

درک جریان هدایت‌، اتصال به این جریان و زندگی به این شیوه‌، تکامل می‌خواهد و این تکامل با «بیشتر اجازه دادن به این نیرو برای هدایت‌ات به سمت «سر راست‌ترین چگونگی»‌، آرام آرام طی می‌شود.

‌هرچه بیشتر این موضوع را باور می‌کنی‌ و بیشتر روی آن حساب می‌کنی‌، الهامات بیشتری دریافت می‌کنی؛

هرچه بر اجرای هدایت‌های دریافت شده‌ مصمم‌تر می‌شوی‌، ظرف وجودت بیشتر رشد می‌کند و آماده‌ی درکِ بهترِ پیغامهای هدایت و تشخصیص نشانه‌های آن می‌شود. یعنی با وضوح بیشتری می‌توانی مغز‌، باطن و منطقِ آن الهام را درک ‌کنی و به کلام ساده‌تر‌، زبانِ هدایت را می‌فهمی.

چون هرچه وجودِ جریان هدایت را بیشتر باور کنی‌، با ایمان و اطمینان قلبی بیشتری سؤال می‌پرسی و به خاطر این ایمان‌، جواب‌های بهتری دریافت می‌کنی و وقتی به آن پاسخ‌ها عمل می‌کنی و برای‌ اجرای‌شان قدم‌های عملی بر می‌داری‌، نتایج می‌آید و همزمان عزت نفس و ایمانت را رشد می‌دهد تا بیشتر روی این جریان حساب کنی و کارهای جدّی تری را به دست او بسپاری‌، سپس به همین اندازه‌، راهکارها سر راست‌تر و آسان تر و نتایج بزرگتر و رضایت بخش‌تر شده و پیشرفت تو رشد تصاعدی به خود می‌گیرد.

دکمه «نشانه ‌ی من‌ برای واضح شدن قدم بعدی»، در صفحه اول سایت‌، به همین منظور طراحی شده تا شیوه‌ی ساده‌تر‌، روان‌تر و طبیعی تری را برای زندگی شروع کنی که «زندگی به شیوه‌ی جریان هدایت» نام دارد. شیوه‌ای که وعده‌ی خداوند است و نتیجه‌اش لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ است:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ

گفتیم همگى از بهشت فرود آیید، پس چون از جانب من هدایتى براى شما آمد، آنان که از هدایت من پیروى کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد. (البقره 38)

دکمه نشانه‌ی من که یکی دیگر از الهامات هدایت گونه‌ی‌ من است‌، به تو کمک می‌کند تا در لحظات سخت تردید‌، که با سوالی مواجه شده‌ای یا درباره حل مسئله‌ات یا گرفتن یک تصمیمِ مهم‌، یا ایجاد یک تغییر‌، مردد مانده‌ای‌، به جای در تردید ماندن- که مهلک‌ترین سمّ در راه موفقیت است- با قلبی پاک و مطمئن از خداوند برای حل مسئله‌ات هدایت بطلبی.

بنابراین‌، در این لحظات‌، قلبت را خالص کن‌، به این نیرو وصل شود و با وضوح و شفافیت خواسته‌ات را از خداوند-به عنوان نیرویی که همه چیز را می‌داند و تو هیچ نمی‌دانی و به هر خیری از جانبش فقیر هستی– بپرس‌، سپس روی این دکمه کلیک کن.

این دکمه‌، از میان تمام فایلها و مطالب سایت- که همه‌ی آنها نتیجه‌ی اعتماد من به جریان هدایت هستند و به صورت هدایتی به من گفته شده‌اند‌- مفهومی را به تو نشان می‌دهد که اولین قدم برای ورود به مسیرِ سرراستِ حل مسئله ات و تحقق خواسته‌ات است. مفهومی که  فقط و فقط توسط خودت قابل تشخیص است و زبانش را می‌فهمی.

بنابراین‌، به هر صفحه‌ای که هدایت شدی‌، با چشمانی بینا‌، به دنبال نشانه‌های هدایت بگرد‌:

اگر به یک متن هدایت شدی‌، آن را با دقت بخوان

اگر به دیدگاه یک دوست هدایت شدی‌، به سادگی از آن نگذر

اگر به فایلی صوتی یا تصویری هدایت شدی‌، با تمام وجودت به آن گوش بده یا ببین و جویای پیغام پروردگارت باش

اگر به محصولی خاص هدایت شد‌ی‌، آن را خرید کن و با تمام وجودت برای درک آگاهی‌هایش و اجرای تمریناتش وقت بگذار.

پس از عمل به هدایت‌ات‌‌، از طریق دکمه «تجربیات من از اعتماد به نشانه‌ام»‌، نتایجی را با سایر اعضای خانواده‌ات به اشتراک بگذار که به خاطر اعتماد به جریان هدایت‌، از مسیرهای ساده‌ و سرراست به آنها تحقق بخشیدی.

نکات مهم:

  1. برای استفاده از امکان «نشانه‌ی من برای واضح شدن قدم بعدی‌ام» و «تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» در سایت‌، لازم است حتما عضو سایت باشید. یعنی عضو سایت باشید و با نام کاربری و رمز عبورتان وارد سایت شوید.

2. برای هر روز‌، این دکمه فقط یک فایل یا یک موضوع را به شما نشان می‌دهد  و پس از گذشتن 24 ساعت‌، اگر روی این دکمه مجددا کلیک کنی‌، به موضوع متفاوتی در سایت هدایت خواهی شد.

ضمن اینکه‌، آن فایل یا موضوعی که به آن هدایت شده‌ای‌، فقط مخصوص شماست و اگر دوست دیگری در آن روز از دکمه نشانه‌ی من استفاده کند‌، به موضوعی متفاوت با موضوع شما هدایت خواهد شد.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    384MB
    25 دقیقه
  • فایل تصویری نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی
    106MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

527 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علیرضا پرهیزکار» در این صفحه: 1
  1. -
    علیرضا پرهیزکار گفته:
    مدت عضویت: 2117 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده ی عباسمنشی عزیزم

    داشتم این فایل رو نگاه میکردم که وسطاش بود که یکدفعه ای به طرز عجیبی دلم خواست که بیام کامنت بزارم همین جور هم شک داشتم که بیام بنویسم یا نه ولش کنم بزارم تا اخر فایل رو نگاه کنم

    با خودم گفتم حالا ولش کن وقتی فایل تموم شد میام و کامنت میزارم ولی دیدم هر چی فایل داره به تموم شدنش نزدیک میشه منم انگار اون شوری شوقی که وسطای فایل داشتم واسه کامنت گذاشتن داره کمتر میشه

    با خودم گفتم شاید این هم هدایت خداوند باشه برای من به خاطر همین سریع فایل رو استپ کردم و سریع اومدم که کامنت بنویسم

    از موقعی هم که این فکر کامنت نوشتن افتاد داخل مغزم همش میگفتم نه ولش کن نمیدونم باید در رابطه با چه موضعی صحبت کنم خلاصه که دیدم این طوری پیش بره همینحور بهونه پشت بهونه داره میاد این طور شد که با خودم گفتم مگه این فایل استاد در رابطه با هدایت نیست مگه خوده استاده نمیگه با دلتون تصمیم بگرین مگه نمیگه به حرف قلبت رو گوش بگیر

    اینطور شد که منم گفتم هر چی بیشتر بگذره مغزم داره دلیل های محکمی میاره و هر کاری میکنه که من رو از کامنت نوشتن منصرف کنه

    بگذریم الان یه چیزی به ذهنم اومد و با خودم گفتم بیام در رابطه باهاش صحبت کنم 😂😂

    خدایا شکرت قبل از اینکه شروع کنم به کامنت نوشتن اصلا نمیدونستم در رابطه با چی میخوام صحبت کنم ،خدایا شکرت الان هی یواش یواش داره بهم گفته میشه ،من یه چند وقته که خیلی دوست دارم بدونم به چه حرفه ای علاقه دارم خلاصه که کار من یه مدت شده بود سرچ کردن در رابطه با شغل ها و اینکه معمولا در رابطه با اون هایی جستجو میکردم که احتمال میدادم بهش علاقمند بشم😄

    هر روز مطلب های جدیدی در رابطه با بعضی حرفه ها میخوندم و سرچ میکردم که ببینم بالاخره من به چی علاقه دارم یا توی مطلب هایی که من میخونم ببینم چیزی توی اون مطلب به چشمم میخوره که شاید یه روزی بهش علاقه پیدا کنم

    اینقدر سرم تو گوشی بود وقتی میخواستم بلند شم سرم همش گیج میرفت و اینکه خیلی کار زمان بر و خسته کننده ای بود کلافه شدم بعد با خودم گفتم مگه استاد نمیگه به چیزی نچسبید مگه نمیگه رها باشید و جوری به قضیه نگاه نکنید که اذیت بشید مگه نمیگه خداوند خودش در زمان مناسب هداییتون میکنه مگه نمیگه کار هارو بسپارید دست خدا اون همه کار رو انجام میده و واقعا اینطور شد که من دیگه ول کردم سرچ کردن های الکی رو که فقط منو اذیت میکرد

    با خودم گفتم من فقط میچسبم به فایل های استاد خدا خودش هدایتم میکنه و واقعا هم کرد خدایا شکرت 😍

    درست چند روز بعد از اون اتفاق یه فکری افتاد تو و اون فکر ،مهاجرت بود البته مهاجرت واسه یه سه سال دیگه😂

    و اینطوری شد که رفتم در رابطه با کشور ها ،جاذبه های گردشگری شون ،فرهنگ هاشون و مردم هاشون تحقیق کردم که ببینم به کجا دوست دارم مهاجرت کنم واسه سه سال دیگه 😂

    خلاصه که هر روز و هر روز اطلاعات جدیدتری به من اضافه میشد ولی از خوندن این اطلاعات لذت میبردم از سرچ کردن ها از دیدن عکس های شهر های کشور های دیگه لذت میبردم

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    بعد هر متن در رابطه با یکی از کشور ها میخوندم یا اگه از عکسی که از یه جای دیدنی یه کشور دیگه میدیدم سریع به خدای عزیزم میگفتم خدایا من میخوام برم اینجا دوباره اگه یه عکس دیگه از یه کشور دیگه میدیدم میگفتم خدایا من میخوام برم اینجا حتی یه چند بارم میرفتم به مامان میگفتم مامان میخوام برم فلان جا مثلا دیگه اینقدر این کارو انجام داده بودم که هر وقت میرفتم پیش مامانم میگفت باز امروز کجاها رفتی😂😂😂

    خدایا شکرت ،ولی این کار هم داشت دیگه این اواخر اذیتم میکرد و نمیتونستم تصمیم بگیرم ،دیگه به خودم اومدم گفتم خدایا میسپارمش به خودت ،خدایا چرا اینقدر من دارم خودمو اذیت میکنم در حالی که اگه این که کجا برم رو بسپارم دست خودت خیلی لذت بخش تر و خیلی راحت تر به خواسته ام میرسم ،با اینکه واسم سرچ کردن تو مرورگر واسم سخت شده بود جوری که دیگه چشمم درد میگرفت ولی ازش هم نمیتونستم جدا بشم از خدای عزیزم کمک خواستم که خدایا خودت این توانایی رو بده که به مرور زمان دیگه این کار روهم انجام ندم

    خدایا شکرت😍😍😍😍

    و اما همه این هارو گفتم که برسم به این موضوع من همینطور که درگیر سرچ کردن در رابطه با کشور ها بودم یه موضوعی ذهنم رو در گیر کرد و اون جهانگردی بود😍😍

    خدایا شکرت خدایا شکرت😍😍😍

    دیدم خیلی با روحیه من سازگاره و من واقعا دوستش دارم حالا فرض کنید من هم به اون حرفه ای که دوست داشتم رسیدم هم به فکر مهاجرت که افتاده بود توی مغزم و اون اطلاعات در رابطه با کشور ها جمع کرده بودم الان من یه عالمه اطلاعات در رابطه با کشور ها ،جاذبه های گردشگریشون وکلی اطلاعات دیگه داشتم

    خدایا شکرت ،خدایا شکرت 😍😍😍

    استاد عزیزم از شماهم ممنونم اگر این بحث هدایت رو نمیدونستم الان معلوم نبود تا کجاها پیش میرفتم

    گرچه من هنوز اول راهم و خیلی خیلی دیگه راه رو باید برم ،خدایا شکرت و ازت ممنونم که اینقدر راحت منو هدایت کردی به اون چیزی که دوست دارم استاد عزیزم از شماهم ممنونم😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: