چند سال پیش که هنوز در بندرعباس بودم و یک راننده تاکسی، درست همان روزهایی که همزمان با مسافر کشی، فایلهای ضبط شده با صدای خودم را برای تغییر باورهایم و ساختن آینده دلخواهم گوش می دادم و به شدت روی ذهنم کار می کردم، یک روز صبح متوجه شدم تاکسی پیکان دنده آرژانتی ام به سرقت رفته است.
آن روز قصد سفر به اصفهان را داشتیم. یادم می آید شب قبل همه وسایل سفر، حتی تخمه و آجیل تدارک و در تاکسی قرار گرفته بود تا صبح زود راهی جاده شویم.
در نگاه اول اینطور به نظر می رسد که چرا وقتی روی باورهایت کار می کنی، به جای اینکه اوضاع بهتر شود، همان تاکسی که تنها منبع درآمدت هم هست، دزدیده می شود؟!
چرا به جای آنکه آن رابطه بهتر شود، کلاً از هم می پاشد؟
چرا به جای آنکه حقوقت افزایش یابد، کلاً شغلت را از دست می دهی؟
از آنجا که به قوانین یقین کامل داشتم و آن روزها به شدت روی ذهنم کار می کردم، در آن لحظه توانستم پیام واضح این نشانه را دریافت کنم. فهمیدم این اتفاق نه تنها یک ناخواسته نیست، بلکه مانعی را از پیش رویم برداشته و راه ورود به مسیرهای نعمت و برکت را به رویم گشوده است.
فهمیدم این تاکسی با همه دردسرهایش، غل و زنجیری است که به پایم بسته شده و اجازه فکر کردن به ایده ها و مسیرهای بهتر را نمی دهد. به همین دلیل با قاطعیت تصمیم گرفتم حتی در صورت پیدا شدن این تاکسی، دیگر هرگز به مسافر کشی ادامه ندهم.
چند روز بعد ماشین پیدا شد اما من دیگر یک راننده تاکسی نبودم بلکه تصمیم جدی برای مهاجرت از بندرعباس به تهران، در ذهنم شکل گرفت و شروعی شد برای موفقیت های بعدی.
آن اتفاق، بذر شرایط کنونی من را کاشت و تبدیل به درختی پرثمر به شکل زندگی دلخواه کنونی من شد. به این دلیل که با وجود آن اتفاق به ظاهر نامناسب، من به حرکت در آن مسیر ادامه دادم و ثابت قدم ماندم و آن بذرها را تغذیه نمودم.
نکته مهم این ماجرا این است:
وقتی قوانین زندگی را باور می کنی و می پذیری که زندگی تو با فرکانس های خودت رقم می خورد و برای هماهنگ شدن با آن قوانین و اجرای آنها تلاش ذهنی زیادی به خرج می دهی و باورهای متفاوتی می سازی و شیوه نگرشت را به صورت بنیادین تغییر می دهی، جهان قطعاً شما را کم کم وارد مدارهای بالاتر می کند و اوضاع و شرایط، قطعاً رو به بهبود خواهد بود حتی اگر ظاهر خوب و مناسبی نداشته باشد.
اما تنها زمانی قادر به تشخیص پیام نشانه ها می شوی که در آن لحظه نه تنها امیدت را از دست ندهی و تردید به خود راه ندهی، بلکه با ایمان و یقین بیشتر در این مسیر ثابت قدم بمانی. در این صورت، نتایجی وارد زندگی ات می شود که به وضوح به شما می گوید:
شغل مورد علاقه و پردرآمد کنونی ات، حاصل باورهایی است که اول به شکل اخراج از شغل مزخرف قبلی ظاهر شد.
عشقی که الان در رابطه ات تجربه می کنی، حاصل باورهایی است که اول به شکل از هم پاشیده شدن رابطه پردردسر قبلی ظاهر شد.
و هزاران مثال دیگر که قطعاً در زندگی ات داری.
البته همیشه نتیجه تغییر باورها به شکل یک ظاهر نادلخواه نمایان نمی شود. در اکثر مواقع از همان ابتدا، نتیجه باورها هم ظاهر خوب و هم باطن خوب دارد. اما به طور کلی، این یک قانون است که وقتی باورهایت تغییر کند، جهان، دنیای اطرافت را قطعاً به سمت بهبود بیشتر تغییر می دهد. زیرا جهان در هر لحظه به باورها و فرکانس های شما پاسخ می دهد.
بنابراین، اگر اکنون در شرایط نامناسبی زندگی می کنی، بدهی های بسیاری داری یا اوضاع سلامتی و روابط ات آنگونه که می خواهی نیست، قرار نیست این شرایط همیشگی و پایدار باشد. بلکه شرایط تغییر می کند اگر باورهای تو تغییرکند.
می توانی از همین لحظه با تغییر نحوه نگرش و کنترل ورودی های ذهنت، فرکانس هایت را تغییر دهی و با ادامه این روند، کم کم به سمت شرایط دلخواه هدایت شوی.
می توانی از همین لحظه، زندگی دلخواهت را روی پایه ای به نام “باورهای قدرتمند کننده” بچینی که حاصل درک و شناخت قوانین زندگی است.
زیرا زندگی تو با “فرکانس هایت در لحظه اکنون”، شکل می گیرد و نه تجربیات تلخ گذشته. تو درهر لحظه با فرکانس هایت، در حال خلق شرایط ات هستی. اما تنها زمانی می توانی شرایط نا دلخواه کنونی را تغییر و شرایط دلخواهت را بسازی که:
اول از همه بپذیری که تمام این شرایط، توسط فرکانس های قبلی ات خلق شده. بنابراین همانگونه که قدرت خلق آن شرایط را با فرکانس های نامناسب داشتی، قدرت خلق شرایط دلخواه را به کمک ایجاد فرکانس های مناسب خواهی داشت، اگر قوانین زندگی را بشناسی و با آن قوانین هماهنگ شوی و پیام آن قوانین را بشنوی.
“دوره کشف قوانین زندگی” فرصتی است تا قوانینی را بشناسی که زندگی تو بر اساس آنها رقم می خورد و اگر از آن قوانین آگاه شوی و با آن قوانین همراه شوی، می توانی شرایط دلخواه را در زندگی ات خلق نمایی.
این دوره به شما کمک می کند تا اولین خشت بنایی به نام “خلق شرایط دلخواه در زندگی” را درست قرار دهی و بذر موفقیت هایت را بکاری و پایه های ساختمان زندگی دلخواهت را از پای بست آنقدر محکم بنا نمایی که توانایی نگهداری هر مقدار موفقیت را داشته باشد.
مثل ساختمانی که آنقدر پی اش محکم است که توانایی تحمل صدها طبقه را دارد.
سید حسین عباس منش
اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی و خواندن توضیحاتی درباره این دوره
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD354MB28 دقیقه
- فایل صوتی دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!26MB28 دقیقه
#روز شمار۶۰:
به نام خالق زیبایی ها…..
سلام به همه همسفران عزیزم….
و خدا رو شکر می کنم برای ادامه روز شمار که دلم براش تنگ شده بود….و تشکر می کنم از استاد عزیزم برای این فایل عالی و خانمشایسته عزیز برای گذاشتن این فایلها 💕
♦اگر ما خودمون اتفاقات زندگیمون رقم می زنیم چه طوری که اگر یک اتفاق بدی برای ما می افته می گیم خیر بوده؟!
♦نحوه کار فرکانس های ما:
اتفاقاتی کهوارد زندگیما میشه به واسطه فرکانس هامون و باورهامونه ، اما نتیجه اناتفاقت مشخص می کنه که ما با باورهای درستی داشتیم یا باورهای غلط ، یعنی در جهت خواسته بودیم با ناخواسته…نهخود آناتفاق، اتفاق به خودی خود هیچمعنایی نداره، میتوانه به نفع ما باشه یا به ضرر ما باشه…..
اخراج از کار ، یا دزدیده شدن ماشین و…..که به ظاهر اتفاق بدیه در واقع نه بده ونه خوبه، نتیجه اش که کمکمیکنه به شما یا ضرر می زنه به شما و این نتیجه بر میگرده به باورهای شما…….
♦وقتی ما از خدا درخواست می کنیم و روی باورهامون کار می کنیم اگر یکاتفاقی می افته که به ظاهر بده ، اتفاقا آن اتفاق در راستای در خواست ماست، در مسیر رشد ماست…..فکر نکن که آن اتفاق بده…..اتفاقه، اتفاقه….تعریفی که ما بهش میدین مشخص می کنه که نتیجه آن اتفاق چیه…
♦وقتی ماشینمدزدیدن…مثل داستان بز شیرده….یک بزی داشتیمکه روزی یک لیوان شیر میداد به ما……زندگی ما رو در حد بخور ونمیر می گذروند….آنهم از من گرفته شد، حالا بشینم فکر کنم چه کارهای دیگه ای می توانم انجام بدم….
♦چیزهایی که از طریق نامناسب وارد زندگیت میشه مطمئن باش خیلی راحت از دستش میدی، اگر بیشترش از دست ندی.
♦به هیچعنوان نذاریم چیزی از منبع نادرست وارد زندگی مابشه.
♦ اتفاقاتی که برای شما رخ میده در راستای اهدافتونه…اگر روی باورهات کار می کنی…ویکاتفاق به ظاهر بد می افته ایناتفاق دقیقا در راستای رسیدن به اهدافته……
♦اگر قوانین درککنیم ما سوپرایز نمیشیم….میدونیمکه ما داریم اتفاقات رقم می زنیم….
♦اتفاقات معنا ندارن ، معنا رو شما بهش میدین، معنای به ظاهر بد شما بهش میدین، حتی اتفاق به ظاهر خوب هممیتوانه بدبختی داشته باشه اگر باورهای ما ایراد داشته باشه…
♦قانون اینه : کهما در هر لحظه داریم فرکانسمون به جهان هستی می فرستیم. وجهان هستی داره با توجه به اتفافت ان لحظه مون داره اتفاقات رو رقم می زنه…..کاری به یک ساعت قبل، یک ماه قبل نداره….اصلا مهم نیست چیکار کردی….از این لحظه که داری روی باورهات کار می کنی اتفاقات جور دیگه ای رقم می خوره…
♦در هر لحظه ما داریم اتفاقات رو درست می کنیم….فکر کن افکار و باورهای قبلت مثل سیمان شده… نه یکگل که هنوز شکل نگرفته ومیتوانی هر وقت بخوای تغییرش بدی…..هیچچیزی در آینده شما ایستا نیست……اینده شما منظورم یکدقیقه بعده…..نه ۵۰ سال بعد….هیچ چیزی حتی برای یک دقیقه بعد شما مقدر نشده…….. در همین لحظه میتوانیمهمه چیز تغییر بدیممممم
★اتفاقات به ظاهر بدی کهمی افته بعد از کار کردن روی باورهاتون ، بد نیست ، داره فضا رو باز میکنه که به خواستت برسی…..همه چیز تغییر می کنه وقتی که باورهای تو تغییر می کنه…اما این تغییر به سمت مثبته، مگر این که ما بهش بار معنایی متفاوت بدیم…… همه اتفاقات به نفع ما رخ میده وقتی که باورهامون تغییر میدیم، حتی اگر ظاهرش منفی، زشت باشه……کهاگر صبر کنیم یک مقدار بعد متوجه میشیم….
★حتما هم اتفاق بد نمی افته بعد از تغییر باور ها ، اما اگر چیزی باید بشکنه، و از اول ساخته بشه این اتفاق می افته، ممکنه نیاز نباشه چیزی بشکنه تا از اول ساخته بشه،… پس این باورم نداشته باشیم که اگر بخوایم موفقبشم همه چی باید بترکه…نه…حتما این جوری نیست….
ولی اگر موفقیت ما از کشتن بز میگذره….بز کشته میشه…..
★اتفاقات اینده شما در این لحظه داره رقم می خوره ، اگر چیزی بد ساختی در همین لحظه می توانی تغییرش بدی، زندگی ما در هر لحظه داره رقم می خوره.. هیچ چیزی از قبل مشخص نشده…..آینده منظورم یکدقیقه بعده…..