دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

چند سال پیش که هنوز در بندرعباس بودم و یک راننده تاکسی، درست همان روزهایی که همزمان با مسافر کشی، فایلهای ضبط شده با صدای خودم را برای تغییر باورهایم و ساختن آینده دلخواهم گوش می دادم و به شدت روی ذهنم کار می کردم، یک روز صبح متوجه شدم تاکسی پیکان دنده آرژانتی ام به سرقت رفته است.

آن روز قصد سفر به اصفهان را داشتیم. یادم می آید شب قبل همه وسایل سفر، حتی تخمه و آجیل تدارک و در تاکسی قرار گرفته بود تا صبح زود راهی جاده شویم.

در نگاه اول اینطور به نظر می رسد که چرا وقتی روی باورهایت کار می کنی، به جای اینکه اوضاع بهتر شود، همان تاکسی که تنها منبع درآمدت هم هست، دزدیده می شود؟!

چرا به جای آنکه آن رابطه بهتر شود، کلاً از هم می پاشد؟

چرا به جای آنکه حقوقت افزایش یابد، کلاً شغلت را از دست می دهی؟

از آنجا که به قوانین یقین کامل داشتم و آن روزها به شدت روی ذهنم کار می کردم، در آن لحظه توانستم پیام واضح این نشانه را دریافت کنم. فهمیدم این اتفاق نه تنها یک ناخواسته نیست، بلکه مانعی را  از پیش رویم برداشته و راه  ورود به مسیرهای نعمت و برکت را به رویم گشوده است.

فهمیدم این تاکسی با همه دردسرهایش، غل و زنجیری است که به پایم بسته شده و اجازه فکر کردن به ایده ها و مسیرهای بهتر را نمی دهد. به همین دلیل با قاطعیت تصمیم گرفتم حتی در صورت پیدا شدن این تاکسی، دیگر هرگز به مسافر کشی ادامه ندهم.

چند روز بعد ماشین پیدا شد اما من دیگر یک راننده تاکسی نبودم بلکه تصمیم جدی برای مهاجرت از بندرعباس به تهران، در ذهنم شکل گرفت و شروعی شد برای موفقیت های بعدی.

آن اتفاق، بذر شرایط کنونی من را کاشت و تبدیل به درختی پرثمر  به شکل زندگی دلخواه کنونی من شد. به این دلیل که با وجود آن اتفاق به ظاهر نامناسب، من به حرکت در آن مسیر ادامه دادم و ثابت قدم ماندم و آن بذرها را تغذیه نمودم.

نکته مهم این ماجرا این است:

وقتی قوانین زندگی را باور می کنی و می پذیری که  زندگی تو با فرکانس های خودت رقم می خورد و برای هماهنگ شدن با آن قوانین و اجرای آنها تلاش ذهنی زیادی به خرج می دهی و باورهای متفاوتی می سازی و شیوه نگرشت را به صورت بنیادین تغییر می دهی، جهان قطعاً شما را کم کم وارد مدارهای بالاتر می کند و اوضاع و شرایط، قطعاً رو به بهبود خواهد بود حتی اگر ظاهر خوب و مناسبی نداشته باشد.

اما تنها زمانی قادر به تشخیص پیام نشانه ها می شوی که در آن لحظه نه تنها امیدت را از دست ندهی و  تردید به خود راه ندهی، بلکه با ایمان و یقین بیشتر در این مسیر ثابت قدم بمانی. در این صورت، نتایجی وارد زندگی ات می شود که به وضوح به شما می گوید:

شغل مورد علاقه و پردرآمد کنونی ات، حاصل باورهایی است که اول به شکل اخراج از شغل مزخرف قبلی ظاهر شد.

عشقی که الان در رابطه ات تجربه می کنی، حاصل باورهایی است که اول به شکل از هم پاشیده شدن رابطه پردردسر قبلی ظاهر شد.

و هزاران مثال دیگر که قطعاً در زندگی ات داری.

البته همیشه نتیجه تغییر باورها به شکل یک ظاهر نادلخواه نمایان نمی شود. در اکثر مواقع از همان ابتدا، نتیجه باورها هم ظاهر خوب و هم باطن خوب دارد. اما به طور کلی، این یک قانون است که وقتی باورهایت تغییر کند، جهان، دنیای اطرافت را قطعاً به سمت بهبود بیشتر تغییر می دهد. زیرا جهان در هر لحظه به باورها و فرکانس های شما پاسخ می دهد.

بنابراین، اگر اکنون در شرایط نامناسبی زندگی می کنی، بدهی های بسیاری داری یا اوضاع سلامتی و روابط ات آنگونه که می خواهی نیست، قرار نیست این شرایط همیشگی و پایدار باشد. بلکه شرایط تغییر می کند اگر باورهای تو تغییرکند.

می توانی  از همین لحظه با تغییر نحوه نگرش و کنترل ورودی های ذهنت، فرکانس هایت را تغییر دهی و با ادامه این روند، کم کم به سمت شرایط دلخواه هدایت شوی.

می توانی از همین لحظه، زندگی دلخواهت را روی پایه ای به نام “باورهای قدرتمند کننده” بچینی که حاصل درک و شناخت قوانین زندگی است.

زیرا زندگی تو با “فرکانس هایت در لحظه اکنون”، شکل می گیرد و نه تجربیات تلخ گذشته. تو درهر لحظه با فرکانس هایت، در حال خلق شرایط ات هستی. اما تنها زمانی می توانی شرایط نا دلخواه کنونی را تغییر و شرایط دلخواهت را بسازی که:

اول از همه بپذیری که تمام این شرایط، توسط فرکانس های قبلی ات خلق شده. بنابراین همانگونه که قدرت خلق آن شرایط را با فرکانس های نامناسب داشتی، قدرت خلق شرایط دلخواه را به کمک ایجاد فرکانس های مناسب خواهی داشت، اگر قوانین زندگی را بشناسی و با آن قوانین هماهنگ شوی و پیام آن قوانین را بشنوی.

“دوره کشف قوانین زندگی” فرصتی است تا قوانینی را بشناسی که  زندگی تو بر اساس آنها رقم می خورد و اگر از آن قوانین آگاه شوی و با آن قوانین همراه شوی، می توانی شرایط دلخواه را در زندگی ات خلق نمایی.

این دوره به شما کمک می کند تا اولین خشت بنایی به نام “خلق شرایط دلخواه در زندگی” را درست قرار دهی و بذر موفقیت هایت را بکاری و پایه های ساختمان زندگی دلخواهت را از پای بست آنقدر محکم بنا نمایی که توانایی نگهداری هر مقدار موفقیت را داشته باشد.

مثل ساختمانی که آنقدر پی اش محکم است که توانایی تحمل صدها طبقه را دارد.

سید حسین عباس منش


اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی و خواندن توضیحاتی درباره این دوره

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    354MB
    28 دقیقه
  • فایل صوتی دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!
    26MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

685 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیاوش» در این صفحه: 1
  1. -
    سیاوش گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه دوستان عزیزم

    روز شصتم از سفرنامه:

    خدارو هزاران بار شکر میکنم بابت این سفر ۶۰ روزه که تحولی بود برای من از نظر فرکانسی.

    برداشت هایی که از این فایل داشتم :

    ۱-برای همه ما یکسری اتفاقات میوفته که حاصل فرکانس های قبلی ما هست.

    ۲-اتفاقات به خودی خود خنثی هستن،این به ما بستگی داره که به اتفاقات چه دیدگاهی داشته باشیم

    ۳-یک اتفاق خنثی میتونه برای ما نشانه و شروع یک فرایند باشه که به نسبت کانون توجه ما و به نسبت نگرش و دیدگاه ما به اون موضوع،میتونه به سمت رسیدن به خواسته ها باشه،یا به سمت دور شدن از خواسته ها

    ۴-باورهای ما در هر لحظه که تصمیم گرفته بشه میتونه شروع کنه به تغییر کردن و بصورت تکاملی به سمت باورهای قدرتمند کننده پیش بره

    ۵-آینده ما به هیچ عنوان از قبل نوشته شده نیست. بلکه حاصل کانون توجهات ما و فرکانس ماست

    ۶-الزاما اینطور نیست که حتما باید یک اتفاق به ظاهر بد بیوفته برای ما تا بدونیم که این قدم بعدی ما هست. برای خیلی از افراد از همان اول اتفاقات خوب و خوبتر میوفته.

    مثال از خودم میزنم:

    وقتی شروع کردم به کار کردن روی باورهام،هدایت شدم به یکی از بهترین فروشگاه هایی که در زمینه پوست و مو فعالیت داشتن که تخصص خودم و حوزه علایق خودم هم بود(خوده هدایت شدن به این فروشگاه هم داستان جالبی داره که توی دوره ثروت ۱ کامنت کردم)

    بعد از تقریبا ۹ماه فعالیت توی اون فضا و بعد از دوره ثروت ۱ اومدم دوره اصول کسب و‌کار شخصی رو تهیه کردم و سعی کردم به تمام آگاهی های اون دوره عمل کنم. با وجود اینکه از نظر درآمدی و شرایط کاری و همه چیزهای دیگه خیلی اوضاع خوبی داشتم،اما تصمیم گرفتم که کسب و کار شخصی خودم رو داشته باشم. و در کوتاهترین زمان با اون فروشگاه تسویه انجام دادم. شاید به ظاهر بیکار شده بودم. اما از درون انقدر ایمان داشتم که مطمئن بودم بعد از این کلی دروازه بروم باز میشه و فقط به خدا توکل کردم. چند روز بعد از این‌ ماجرا از چندجا بهم پیشنهاد همکاری داده شد که از نظر درآمدی چندین برابر اون فروشگاه میتونه برام درآمد داشته باشه. حتی توی این پیشنهادات از خارج از کشور هم پیشنهاد دارم. اما فقط به قلبم گوش میدم چون نمیخام تجارب قبلی برام تکرار بشه. فرق اینسری با سری های قبل فقط توی دیدگاه منه. وگرنه اتفاقات همون ها هست. کاملا شبیه به هم. این دیدگاه من هست که به اتفاقات اونطوری نگاه میکنم و از اون زاویه ای نگاه میکنم که بهم آرامش بده،بهم ایمان بیشتر بده،بهم توکل بیشتر رو بده.

    خداروشکر میکنم هزاران بار بخاطر این آگاهی های ناب

    ممنونم از شما استاد نازنینم و خانم شایسته عزیز

    شاد سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: