دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

685 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمود گفته:
    مدت عضویت: 2766 روز

    به نام خدای ثروت

    سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان هم فرکانسی ام

    این فایلی که استاد درباره تاکسی شون گذاشتن دقیقا داستان زندگی من بود که 2سال پیش با فرکانسی که فرستادم دقیقا الان من در همانجا هستم

    هرچند که ان فرکانس فرکانسی خوب بود اما اتفاق بدی برای من افتاد که دقیقا من در ان شرایط هستم از یه لحاظ برای من خیلی خوب است وارامش

    وسلامتی را برای من به ارمغان اورده اما از لحاظ مالی فعلا خوب نیستم وبدهکار هستم اما میدانم که ارام ارام به گفته استاد همه چیز تغییر میکند ومن رشد خواهم

    کرد واز این اوضاع گذر خواهم کرد

    من دوره های قانون افرینش و روانشناسی ثروت1و عزت نفس را تهیه کردم وهمه فایلهای به ظاهر رایگان که هرکدومش یک دوره برای من محسوب میشن رو استفاده

    کردم وتمرینات دوره ها رو انجام دادم خیلی نشانه ها رو دیدم واقعا هرچیزی را که استاد میگوید من نشانه هایش را دیدم وهمانجا سپاسگزار شدم چه قلبهایی که نرم شدند

    چه ارامشی که تمام وجودم راگرفته .روابطم باخانواده ام خوب شده .سلامت عقل وسلامت جسم پیدا کردم .خطا به صفر رسیده به الهامات قلبی ام توجه میکنم

    در صورتی که من اگر قبلا یک اتفاق به ظاهر بد برایم می افتاد زانوی غم بغل میکردم اما الان به یه شکل دیگه به او نگاه میکنم ومیگم این تضاده . از موقعی که توسایت

    استاد وارد شدم واز دوره های و فایل های رایگان استفاده کردم فهمیدم اون اتفاق جواب فرکانس هایی که قبلا از خودم ساطع کرده بودم است واین اتفاق یکی از ان راههایی است

    که برای رسیدن به خواسته ام است و موقعی که داشتم فایل دزدیده شدن تاکسی رو میدیدم دقیقا داستان من بود اما به شکل دیگری و ان اتفاق بود که من الان در مسیر

    خواسته ام هستم وان شاالله وقتی در مشیت باشم به موقع به ان میرسم واگر رسیدم میام وکامنت میگذارم که باوری بشه برای بقیه دوستان در نهایت از خداوند سپاسگزار

    که من را در این مسیر وبا استادحسین اشنا کرد واز اینکه با استاد هستم افتخار میکنم چونکه بهترین استاد رو در دنیا دارم و خدا روشکر

    در پناه الله یکتا شاد پیروز سربلند سلامت ثروتمند وسعادتمند در دنیا واخرت باشید خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3397 روز

    سلام

    خدایا شکرت که این امکان رادارم که هر روز صدای استادعزیزم را بشنوم و از آموزشهای ایشان استفاده کنم خدایا شکرت

    بالا داریم پایین داریم و راست داریم و چپ داریم هم خواسته داریم هم ناخواسته ؛ این مهم است که ما داریم به کدام توجه می کنم به خواسته تا ناخواسته .

    شاید ظاهر اتفاقی بد باشد ولی به نفع ماست یعنی وقتی روی خواسته توجه میکنیم حتی اگر بد هم باشد این ظاهر آن است و باعث می شود که به خواسته خود برسیم یعنی راهش راه رسیدن به آن شاید ناجالب باشد به صورت ظاهرا یعنی تضاد باعث می شود که ما خواسته خود را واضح تر بخواهیم.

    نگاهمان به تضاد مهم است که با توجه به خواسته است یا غر می زنیم و ناراضی هستیم و توجه ما به ناخواسته است.

    وقتی قوانین را درک کنیم از چیزی متعجب نمی شویم و می دانیم که وقتی باورهای خوبی داریم این روند ومسیر راه است.

    اتفاقات معنایی ندارند معنای آنها را ما به آنها میدهیم که خوب باشد یا بد. یعنی یک اتفاق می تواند منبع ثروت و نعمت باشد یا نباشد یعنی فکر ماست و باور ماست که به آن معنی میدهد.

    در هر لحظه داریم فرکانس به جهان می فرستیم و با توجه به انرژی و فرکانسی که داریم می فرستیم اتفاقات ما رقم می خورد.

    ما همیشه می توانیم در مسیر زندگیمان اتفاقات زندگیمان را بسازیم همیشه می توانیم اتفاقات را رقم بزنیم یک دقیقه بعد هم از قبل مقدر نشده است این ما هستیم که به آن معنا میدهیم و می خواهیم که چه اتفاقی برایمان بیفتد.

    اگر ظاهرا اتفاق ناخواسته می افتد همان مثل قانون خلا است که دارد جا باز می کند که که اتفاق خوب آنجا قرار گیرد و ما به خواسته خود برسیم یا نزدیکتر به آن شویم

    تغییرات هم مثبت است مگر اینکه شما بار منفی به آن بدهید.

    بلایی نیست هر چه هست نعمت است مگر اینکه خودمان به آن منفی بدهیم و بلا درنظرش بگیریم.

    موفقیت ادامه دارد ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      امیرحسین ادیبی گفته:
      مدت عضویت: 2949 روز

      سلام خانم راداکبری

      امیدوارم حالتون خوب باشه

      خانم راداکبری من در مورد اینکه اتفاقای به ظاهر بد باعث خیر میشن یک ترمز مخفی بسیار تأثیرگذار دارم و میخواستم بدونم شما متوجه میشید که من کجا درک اشتباهی دارم؟

      ببینید من نسبت به این موضوع حس بدی دارم و نگرانم

      یعنی ذهن من میگه اگه احساس خوبی داشته باشی، اتفاقای خوبی میفته و اتفاق بدی هم بیفته به نفعته

      من اینجا که این اتفاق به ظاهر بد چیه و چقدر موثره و اثرش چقدره ترمز دارم و نگرانم!

      یعنی میگم خب اون اتفاق به ظاهر بد که قراره خیر بشه، اگه خودش یه مشکل غیرقابل حل ایجاد کنه چی؟

      مثلاً من خواستم اینه ک معافیت پزشکی از سربازی بگیرم، و احساسمم خوبه و باورامم درسته و بعدش یه اتفاق به ظاهر بد میفته و یه بلای جسمی سرم میاره که تا آخر عمر نتونم راه برم مثلاً ولی ازون طرف به معافیت رسیدم!!

      به معافیت رسیدم و به نفعمم شد اما یه بلای دیگه سرم آورد!

      آیا این درک درستی از این موضوعه؟

      کجای درک من ایراد داره بنظر شما؟

      میتونم بفهمم مثلاً دزدیده شدن تاکسی استاد عباسمنش بشه به نفعش، چون باعث شد بره سمت اهدافش و بلای دیگه ای سرش نیومد!

      میتونم بفهمم مثلاً یک رابطه به طلاق بکشه و بعدش آدم با یه فرد بهتر ازدواج کنه، اینجا بلای خاصی نیومده سرش.

      مشکل من اینجاست ک فکر میکنم نکنه اون اتفاق به ظاهر بد کلا برام یه مشکل غیرقابل حل ایجاد کنه کمااینکه منو به یه خواسته ی دیگمم برسونه!

      یعنی اینکه اون اتفاق به ظاهر بد سلامتیم رو بگیره ولی باعث بشه ثروتمند بشم!!!

      درسته من ثروتمند شدم اما یچیز دیگه ازم گرفته شده در قالب اتفاق به ظاهر بد !

      در صورتی که من نمی‌خوام یکسری خواسته های اساسیم ازم گرفته بشه و یچیزای دیگه بهم داده بشه

      نمی‌دونم درک میکنید ایراد منو یا نه

      اما اگه جواب خوبی دارید ممنون میشم بهم بگید

      ممنون از شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        آینا راداکبری گفته:
        مدت عضویت: 3397 روز

        سلام

        دوست عزیز من چیزهایی که متوجه شدم این است البته صحبتهای شما را فهمیدم و از لحاظ اینکه ازتوی این حرفها چه چیزی دستگیرم شده است می نویسم:

        – شما فکر می کنید که برای داشتن چیزی یک چیزی از دست داده می شود و این هم طبیعی است می دانید چرا چون همیشه به ما گفتند که نمی شه که همه چیز با هم باشه بالاخره یک جایی و یک چیزی نیست دیگر.

        بارها حتما شنیدید که معلومه این زن یا این شوهر تماما خوب نیست بالاخره بدی هم داره دیگه مگه میشه همه چیز خوب باشه

        یا خودم من که الان دارم این را می نویسم دیدم این طوری هستم و خیلی هم شنیدم که می گویند بالاخره تو عروسی باید یک چیزی بشه دیگه

        یا من خودم ا زعکسهای عروسیم بسیار بدم می آید و به نظر من خیلی زشته وووو بارها که گفتند فیلم عروسیت را بیار یا عکسهای عروسیت را بیار گفته ام که به خدا خودمم یکبار بیشتر ندیدم چون خیلی زشته و واقعا هم راستش را می گویم و هر دفعه همه این را گفتند که هیچ عروسی نیست که از ارایش و لبا س عروسیش راضی باشه و همه بدون حتی یک استثنا این را به من گفته اند ولی واقعیت این است که من دیدم که کسی است که راضی بوده است.

        یا در مورد اینکه مگه میشود که همیشه زندگی گل وبلبل باشه دعوا هم هست و این شیرینی زندگی است ووو حالا مثل خلاف این مورد خود استاد عباس منش هستند تا حالا چندبار که شنیدیم که گفته اند که از ویژگیهای خانم شایسته بسیار راضی هستند پس آن نظر که همه چیز نمی شود خوب باشد درست نیست

        یا می گویند بعد از هر گریه خنده است مگر میشه آدم همیشه گریه کنه یا همیشه بخنده . نه هستند کسانی که همیشه خوش هستنداصلا الکی خوشن پس اینم درست نیست.

        این صحبت شما زائیده افکار و باورهای قبلی و گذشتگان است که بارها این را شنیده ایم و هنوز ته ته ته مغز و افکار شما این است حتی اگر به ظاهر بگویید که نیست .

        – مورد بعدی این است که شک و تردید دارید. قانون این است که احساس خوب = اتفاقات خوب، وقتی شما احساس خوب درونی درونی درونی دارید پس حتما اتفاقات خوب هم می افتد این قانون است و نمی تواند طوری دیگری باشد.

        احساس خوب نه اینکه الان من حالم بد است بعد بروم پیش دوستم بگه ول کن بابا این حرفها را بیا امشب بیرون مهمونی بزنیم برقصیم . این منظورم نیست منظورم احساس خوب درونی است شما از درون با اینکه اتفاق بدی هم افتاده باشد ولی احساس خوبی دارید .

        ببینیدوقتی ماشین استاد را دزد برده است حتما ایشان شاد که نبوده اند رفتند کوچه های بالا پایین را حسابی گشته اند و اصلا نمی دانستندباید چه کار کنند و بهترین راه این بوده است که خود را به آرامش برسانند و همسرشان هم کمتر اذیت بشوند به پلیس خبر داده اند و بعد آمدند خوابیدند که به احساس خوب برسند وبه آرامش برسند و بعد احساس خوب هم اتفاق خوب است و این اتفاق خوب همان لحظه نیست شاید چند روزی چندماهی طول بکشد مهم این است که در احسا س خوب بمانیم.

        استاد وقتی که این طوری شده است وقتی به آرامش رسیدند گفته اند خوب حالا چه کار کنم بروم فلان جا جنس بیاورم وبفروشم. و کم کم اتفاقات پشت سر هم افتاد تا به موقعیتهای بهتر رسید .

        بله همان موقع که مثلا دزدی شده است یا مثلا برگه امتحان ما را استادمان گم کرده است یا مثلا در روزی که می خواهیم دفاع کنیم و همان ساعت استادمان کلی از گفته هایمان را عوض میکند ما احساس خوبی نداریم ولی منتظر اتفاقات بد هم نیستیم یعنی می دانیم که هر طور شده است باید احساسم را خوب کنم تا اتفاق بهتری برایم بیفتد .

        وقتی که قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را بلد هستیم و آن را درک می کنیم و قبول هم داریم هنر این است که این را صد در صد در زندگی خودمان بکار ببریم و می دانم که صد در صد نمی شود ولی تمام تلاش خود را انجام دهیم که بیشتر وبهتر از این قانون استفاده کنیم.

        – مسئله تسلیم شدن است که این تسلیم شدن خودش به ما احساس خوبی میدهد و بعد هم اتفاقات خوب می افتد.

        ببینید در سریال زندگی در بهشت، جایی که تراکتور استاد در گل گیر کرده بود؛ ایشان تمام سعی خود را کرد که تراکتور را از گل بیرون بکشد با طناب با ماشین اشان با تنه درخت وووو ولی وقتی همه کاری برای آن انجام شد آن را رها کردند و سپردند به خدا یعنی ما هر کاری از دستمان بر می آید انجام میدهیم وبعد به خدا می سپاریم. این خودش احساس خوبی به ما میدهد که اتفاقات خوب هم برایمان دارد.

        – خیلی زمانها هست که هر کاری می توانیم انجام میدهیم و بعد آن را رها میکنیم و این رها کردن و انجام کار فقط فیزیکی نیست منظورم ذهنی است مثلا ما چک داریم و 15 روز هم بیشتر وقت نداریم به همه کارهایی که به ذهنمان می رسد فکر میکنیم و هر کاری را هم بتوانیم انجام می دهیم بعد می بینیم که نمی شه می آییم کلا به یک موضوع دیگر فکر میکنیم یعنی دیگه کاری نیست که ما برای پاس شدن چک امان انجام نداده باشیم وفکری نیست که نکرده باشیم. وقتی این طور میشه مثلا مادرمان گفته است که مرا قم ببر زیارت حضرت معصومه؛ فرض می کنیم این را، من می گویم باشه می آیم مادرم را می برم قم و … و با این کار با احساس خوبی که داریم یک دفعه یک چیزی به فکر ما می رسد که ا بیا با طرف صحبت کن شاید اصلا مبلغ را فعلا نخواهد یا قبول کند که تیکه تیکه از ما بگیرد.

        – حتما نباید اتفاق بد باشد شاید اصلا اتفاق بد نیفته چراباید فکر کنیم که اتفاق بده می افته ؟ بعدم من این باور را همیشه دارم که هر کاری هر مشکلی راهکاری دارد که من می دانم وخدا هم به من می گوید اگر چیزی شد من راهکارش را پیدا میکنم و خدا هم به من می گوید.

        – مسئله دیگر توجه کردن شماست وقتی شما توجه میکنیدکه اتفاق بد می افتد و یا شاید بیفتد شما با توجه خوددارید فرکانس این را می فرستید که من از ان اتفاق بده می خواهم و ان هم به سمت شما می آید.

        یعنی جهان ما فقط جوابش مثبت است و منفی ندارد. شما توجه به نکات منفی می کنید جهان هم با ما زبانش فرکانس است زبانش احساس ما ست وقتی شما احساس منفی دارید که در نتیجه توجه شما به نکات منفی است در نتیجه این وفرکانس را دارید ساطع میکنید که من به نکات منفی توجه دارم و انرژی بدی را دارید می فرستید جهان هم که تابع ما ست هر چه بگوییم می گوید چشم و چیزی که نه باشد را نمی گوید می گوید 1 شما اتفاق بد می خواهید چشم این هم خدمت شما وبنا به نیروی انرژیه که فرستادید که کم باشد یا زیاد یعنی قوی باشد یا ضعیف به اندازه همان اتفاق بد را به سمت شما می آورد چون شما خواسته اید و چون شما به آن توجه داشته اید و شما به آن انرژی و فرکانس فرستاد ه اید.

        تمام جهان بر اساس فرمولهای شناخته شده است و اصلا هم استثنا ندارد کسی که کاری که می خواسته برایش انجام شده است و اتفاق بدی هم برایش افتاده است حتما حتما فرکانس بدی را داشته است توجهات بدی را به مقدار زیاد داشته است.

        استاد ماشینشان دزدیده شده از قبل فرکانس بد داشته اند احساس لیاقت به همان اندازه داشته اند ظرف وجودیشان به همان میزان بوده است و فکر میکردند که برای به دست آوردن پول باید خیلی خیلی کار کنند و از جسم خود مایه بگذارند واصلا فکر نمی کردند که ذهنی هم بشود پول در آورد. بعد از این اتفاق کم کم به فکر های خود و به درون خود رجوع کردند و اتفاقات بعدی بهتر ………

        – دراین موارد که توکل توکل بسیار بسیار کارساز است وقتی که شما قبول دارید که خدا همیشه با شماست وخود را به او نزدیک می دانید و الهامات و هدایتهایش را دریافت میکنید مطمئن هستید هر اتفاقی که هر چند به ظاهر هم بد باشد نتیجه اش برای شما خوب است.

        – ساده بگویم که به این دو مورد بسیار توجه کنید:

        1- احساس خوب = اتفاقات خوب

        2- توجه شما به موارد خوب باشد به طور مستمر

        Just do it now

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    سلام استاد عزیز برای خود من به شخصه خیلی اتفاق افتاده که بعد از گذشت مدتی متوجه شدم که به قول شما اتفاقات به ظاهر بد چه قدر به نفعم بوده مثلا در روابط خیلی برام پیش اومده که یکی از زندگیم رفته بیرون و من ناراحت شدم اما بعد از گذشت یکی دو ماه فهمیدم که رفتن اون فرد برام شبیه معجزه بوده هر بارم که از این شکل اتفاقا میوفته بیشتر مطمئن میشم که خدا دوسم داره واقعا خدارو شکر

    دوستون دارم ممنون از صحبتهای اثر بخشتون

    خدانگهدار🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    به نام رب القاسم جبارین سلام به شما استاد عزیز و مریم جان نازنین

    چه طور وقتی ما اتفاقات زندگی خودمان رقم میزنیم میگیم اگه یه اتفاق ناگوار افتاد خیر یا این جمله هر چه اتفاق بیافتد به صلح من است ؟

    خوب وقتی ما خواسته ای به جهان با فرکانس هامون ارسال می کنیم جهان هم اتفاقات و شرایطی رو قرار میده در زندگی ما که دقیقا همفر کانس با اون خواسته و برای رسیدن ما به ان خواسته است (قبل هرچیز باید به یاد داشته باشیم هیچ اتفاقی خوب یا بد نیست این ما هستیم که با طریقه نگرشمان به اتفاقات جهت می دهیم در زندگیمان و دنیا خودمان خلق میکنیم استاد در این باره در فایل مصاحبه با اقای شعبان علی مفصل صحبت کردن ) . من خودم برای درک این موضوع برای خودم این مثال میزنم فرض کنیم سه نفر می خواند صاحب یه خونه شیک و ترتمیز بشند نفر اول : خونه داره اما خونش یه تعمیرات جزئی نیاز داره و احتیاج نیست کل خونه خراب بشه فقط احتیاج به یه تغییرات جز ئی مثل رنگ زدن دیدوار و …. نفر دوم هم خونه داره اما خونش داغون هر طرف درست کنه باز یه جاش میلنگه که اون باید کلا خونه رو بکوب و از نو بساز و برای این که همین سرپناهی که داره خراب بشه اصلا ناراحت نیست چرا که می دانه قرار صاحب یه خونه بهتر بشه و لازمش این که خونه خراب بشه (درست مثل جریان گم شدن ماشین استاد

    ایشان می دونستند برای این که اولین قدم برای رسیدن به خواسته هاشون برداشته شه لازم بوده این ماشین که تنها سرمایه ایشون در اون زمان بود دزدیده بشه پس ناراحت نبودن) اما نفر سوم خونه نداره اما زمین اماده داره پس از همان اول شروع میکنه به ساخت و ساز به رشد و پیشرفت، هر سه نفر به خواسته های خودشان میرسند اما بنا به شرایط که دارند و پرسه رسیدن به خواسته شون نتها بد نیست بلکه خیلی هم خوب و لازم .

    درسته استاد ما در هر لحظه زندگی خودمان رقم میزنیم خودم چند روز یه راهی رو شروع کردم به نا به خواسته ای که داشتم اتفاقاتی به ظاهر بدی افتاد که باعث شد من از اون مسیر به کل فاصله بگیرم و به سمت مسیر بهتر و ساده تر هدایت بشم مسیری که به راحتی و بدون هیج کار خاصی من به هدفم نزدیک و نزدیک تر میکنه و خودش شروعی برای رسیدن به هدف های بیشتر و بیشتر.

    مهم ترین و بزرگ ترین نعمت واقعا سلامتی چرا که وقتی سالمی یعنی ازادی داری اون وقت که میتوانی هرکاری میخوای هر چی میخوای داشته باشی خدایا برای این نعمت بی نهایت باارزشت سپاس گزارم سپاس گزارم .

    و در کنار سلامتی ارامشی که زندگیت زیبا و زیبا تر میکنه و واقعا این نعمت هارو درست مثل داشتن روابط زیبا و فوق العاده با هیچ چیز نمیشه عوض کرد نمیشه جای گزین کرد چرا که بینهایت مهم و حیاتی در زندگی بشر یارب برای تک تک نعمت هایت سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم. سبحان الله سبحان الله الحمدلله الحمدلله رب العالمین. 🌸🌸🙏🙏🙏

    استاد من عاشق ماشینتون و رنگ قرمزشم از که این رنگ دوست این مدت همش ماشین های خفن و مدل بالا توی خیابان میبینم و از دیدنشون غرق لذت و احساس خوب میشم . چقدر منظره اطرافتان زیبا و دوست داشتنی چقدر صدای پرنده در پس زمینه فیلم ارامش بخش من که از شنیدن صدای پرنده ها خیلی لذت میبرم چقدر خیابان ها تمیز و درسته چه مسیر زیبایی برای رسیدن به خانه طی کردید واقعا بینظیر همچنین اهنگی که انتهای فیلم گذاشتید خیلی عالی دوست دارم اسمش بدانم و دانلودش کنم خدایا شکرت شکرت برای این حجم از زیبایی این حجم از ارامش که از لبخند و صورت ایشان به زیبایی معلوم و احساس خیلی خوبی به ادم دست میده شکرت خداجونم شکر.

    خدا جونم شکرت 🙏🙏🙏 درست دوماه که از عهدی که باتو بستم میگزره دوماه که هر روز به سایت مییام فایل گوش میدم و تحت هر شرایطی تمرین انجام میدم و ردپای خودم به جا میزارم چقدر زیبا است خداجونم این که تا به این جای مسیر به لطف تو با هدایت تو گلم به گام قدم برداشتم چقدر ارامش و اگاهی های نابی که این مدت نصیبم کردی و چه اتفاقات زیبایی که در این مدت برای من افتاد بارب سپاس گزارم سپاس گزارم سپاس گزارم برای این که توانستم به عهد خود وفا کنم سپاس گزارم و میدانم تازه این اغاز راه این جاده ی زیبااست و تنها تو میدانی که چه زیبایی های بیشتری چه اگاهی های ناب بیشتری و چه نعمت ها و ارامش بینظیری در این مسیر در انتظار من است . استاد به حقیقت این فایل های رایگان به دان معنی که بی ارزش باشد نیست بلکه گنجینه ای از اگاهی ناب است که تنها با پشت کار و مبارصت در این مسیر کسب میشود .

    ربم را برای دریافت این فایل ها و درک بهتر اموزه هایی که از زبان شما جاری میسازد سپاسگزارم .

    خدا جونم عاشقانه میپرستمت که تویی تنها لایق پرستش .دوست دارم رفیق بیشریکم 😘😘😘😘

    در پناه الله شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند و سلامت وغرق ارامش بیکران الهی باشید در دنیا و اخرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    محمد ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 3009 روز

    سلام استاد پر انرژی و دوست داشتنی

    در این لحظه قلبا خداوندو شاکرم به خاطر این فایل که تو بهترین زمان ممکن اتفاق افتاد.

    مدتی بود که این موضوم برای من سوال بود و چقدر خوب که اینقدر عالی بهش پاسخ دادید.

    چند وقت قبل مشغول کاری بودم که این شغل درآمدم رو سه برابر کرده بود. کاری که تو خونه از پشت لپ تاپ برام پولسازی میکرد. ولی من گزینه بهتری در اون زمان میخواستم. کاری که راحتتر برام قابل انجام باشه و وقت کمتری ازم بگیره.

    در واقع کارم یجورایی وابسته به یک سایت بود که توش فعالیت میکردم و این مورد قبولم نبود. چون خواسته و هدف من وابستگی نبود. آزادی بود. آزادی کامل.

    یادمه وقتی توی دفترم این خواسته رو نوشتم و خواستم تا تنوعی از جنس بهتری تو کارم اتفاق بیفته بعد از 2 روز بدون اینکه خودم بفهمم چطور، از اون سایت مسدود شدم و دیگه نتونستم توش فعالیت کنم.

    اون لحظه اصلا ناراحت نشدم و فهمیدم که قراره اتفاقات خوشایندی رخ بده و دارم اتفاقات رو رقم میزنم. یاد حرفای شما افتادم و لبخندی رضایتی روی لبهام نشست.

    الان از اون روز 2 ماهی میگذره من به سمت کار دیگه ای هدایت شدم و از این راه پول میسازم ولی هنوز چیزی نیست که من میخوام ولی منتظر اون اتفاق هستم. و مطمئنم که به زودی در حال رخ دادنه.

    استاد عزیزم واقعا تایید میکنم این فایل و حرفای قشنگتون رو.

    درسته وقتی خواسته ای داریم و باورهای مناسبی براش میسازیم دزدیده شدن تاکسی و یا کشته شدن بز یه اتفاقه برای رهایی از غل و زنجیری که مارو سفت به شرایط فعلی گره زده. همونطور گفتید مهم اینه ما چطور به این اتفاق نگاه میکنیم. اینکه بعنوان پلی بهش نگاه کنیم برای عبور از شرایط فعلی و رسیدن به وضعیت بهتر و خواسته ای که داشتیم.

    البته بنظرم همیشه هم نباید منتظر دزدیده شدن تاکسی یا از دست دادن بزمون باشیم. این اتفاق میتونه طور دیگه ای بیفته. وقتی باورهای قدرتمند مناسبی برای خواسته و اهدافمون بسازیم.

    استاد مرسی که هستی..

    به امان خدا میسپارمت..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    جواد رزمجو گفته:
    مدت عضویت: 2522 روز

    سلام استاد عزیز دوستان هم فرکانسی عزیز

    بخدا یاد وزهای قدیم افتادم تمام وسایل موتورم رو میزدیم نینداختم روش از باطری.. دری بغل‌‌.. بنزین هر چی نیاز بود میزدیم

    تازه هر وقت کفش میخواستم میرفتم مسجد دمپایی میزاشتم جاش کفش اندازه پام میپوشیدم تازه کلی هم غر میزدم

    میوه ک نداشتیم بابا می رفتیم تو باغ مردم

    اما امروز کلی از اون سالها میگذره خدا رو شکر ک با این سایت آشنا شدم بخدا تمام ادم های ک این روزها وارد زندگی من میشن اتفاقاتی ک رقم میخوره بخاطر اعمال و افکار متمرکز خودمه الآن میفهمم دلیل اشتباهات گذشته چی بوده ولی الآن ب فکر بهتر شدنش هستم و هر روز دارم روی تغییر باورها و خواسته‌ام کار میکنم ک دیگ گذشته تکرار نشه و روزهای خوب آینده زودتر و بهتر رقم بخوره خداوند رو سپاس گذارم از اینکه شما تصمیم گرفتین پیام رسان توحید باشید

    بخدا غرور با فایلهاتون عشق میکنم عشق زندگی زندگی

    خداوند حافظه هممون باشه..

    جیبهاتون پر پول

    لبهاتون خندون

    تن تون سالم سالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2819 روز

    سلام استادجان خیلی باحالی دوستت دارم همیشه به موقع فایل میذاری سپاسگزارتم این آگاهی ها از هر ثروتی ارزشمنتره

    من ساعت 6 تو یه باشگاه درب داغون دانشگاه کلاس داشتم که 5 ترم توش مربی بودم و یه درآمد بخورونمیری داشتم و مسیرشم نزدیک بود و رفت وآمدم راحت بود در کل محیطشو زیاد دوست نداشتم ولی میترسیدم رهاش کنم همینم از دست بدم. میترسیدم از حاشیه امن خودم رها شم ولی ساعت 5 این فایلو دیدم بعضی از کامنهای بچه ها رو هم خوندم و نتیجش این شد که دیگه نرفتم سر این کارم.

    یه نکته ایی که از این فایل و کامنتها دریافت کردم و باعث شد این تصمیمو بتونم بگیرم این بود که: الزاما نیاز نیس یه اتفاق خاص یا به ظاهر بدی بیفته مثلا نیازی نیس من از سر کار اخراج بشم یا تو مسیر بیفتم پام بشکنه (مثل کامنت یکی از دوستان) تا بعد منتظر خیرت توش بگردم و باعث بشه مسیر زندگیم عوض بشه. خودم میتونم قبل از این اتفاقا خودم تصمیم بگیرم که دیگه این کارو ادامه ندم….

    امیدوارم درست درک کرده باشم

    استاد شما هم خودتون میتونستین بدون اینکه ماشینتو بدزدن تصمیم بگیرین که دیگه مسافرکشی نکنین و برین سراغ یه کار دیگه؟؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 3004 روز

      سلام .دوست خوبم خوشحالم تصمیم قاطعی گرفتی وبهت تبریک میگم بابت شهامتت .اما شایداگر استاد هم همچین سایت و همچین کامنتها و تجربه هایی بود ومیخوندند ومیدیدند قبل از دزدیده شدن ماشینشون تصمیم درست رو میگرفتند ولی استاد عزیز همیشه میگه من تجربه کردم وشما از تجربیات من استفاده کنید .وحتی زودتر ازمن ب نتیجه برسید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      امیر علی احمدی گفته:
      مدت عضویت: 3190 روز

      سلام دوست هم فرکانسی عزیز

      بسیار تصمیم مهمی گرفتی عالیه من هم مثل شما این روز ها تصمیم گرفتم کار قبلی رو رها کنم و وارد یه کار جدید بشم و شدم الان دارم محتوا ها رو تولید می کنم و مطمین هستم میلیارد ها ثروت را وارد زندگی من می کنه همین الانش کلی وارد شده

      شما هم بهتون الهام میشه

      راستی چند روز پیش یه آگهی دیدم که کسایی که مربی ورزش باشن ودر باشگاه هی مختلف مربی گری کردند می تونند بدون داشتن مدرک زبان برای اقامت کشور کانادا اقدام کنند.

      سربلند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    بنیامین غلام نیا گفته:
    مدت عضویت: 3061 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستای خوبم که در مسیر زیبایی ها هستیم.

    استاد این فایلو تا وسط دیدم و نگه داشتمش که بیام و نظر بزارم و بعد برم سراغ ادامش، استاد حالم خوبه خوب شد و کلی از انرژی خدا سیراب شدم و میخوام بگم که چقدر خوبه که شما رو دارم و اینقدر شفاف قوانینو توزیح میدین . راستی استاد چند روزه که روی باورهای ثروتم دارم کار میکنم و نمیدونی چقدر راحت و با لذت پول داره وارد زندگیم میشه و تازه همین امروز یه ایده به ذهنم رسیده که بدون هیچ سرمایه اولیه ایی پول خوبی بتونم بسازم و میخوام در این چند روزه شروعش کنم و دقیقا داداشم از یه رابطه خیلی بد که بیرون اومد با یه خانمی وارد رابطه شد که نمیتونم بگم چقدر الان رابطش عالیه و سرشار از عشق و محبت بدون شرطه و بدون هیچ انتظاری و خلاصه که اصلا کلی اتفاقای خوب برام افتاده که نمیتونم بگم از بس که زیاده . خلاصه که من خیلی پیگیر شما هستم ولی خیلی کم نظر مینویسم و دوست دارم ایشالا همیشه در مسیر خدا باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    هادی حاجی زاده و شهلا حاجی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2692 روز

    سلام و عرض ادب

    استاد عزیز ، سید بزرگوار

    حدود 6 ماه پیش که تازه با گروه عباسمنش آشنا شده بودم ، یکی از دوستان عزیز مطلبی در سایت گذاشته بود که میگفت

    من آمدم در این گروه تا پولدار و ثروتمند شوم ،اما خدا را یافتم .آن موقع ها منظور این دوست عزیز را نفهمیدم ولی حالا با جان و دل درک میکنم.

    و اما استاد عزیز :

    واقعا ممنونم بابت این همه سخاوت و مهربانی . این همه فایل های فوق العاده و به صورت رایگان در اختیار همه میگذاری

    که اگه به یکی از صحبت هایت عمل کنیم زندگیمون دگرگون میشه .

    باورتون نمیشه هر فایل رایگان استاد رو حداقل 10 بار تا حالا دیدم و هر سری که میبینم یه اتفاق خوب برام میفته

    میخواستم یکی از اتفاق های جالبم رو براتون بگم که بی ربط به این فایل جدید پیکان دنده آرژانتینی نیست

    در یکی از فایل های استاد شنیده بودم که تا زمانی که بدهی دارید نمیتونید تمرکز کنید و ایده های ثروت ساز به ذهنتون نمیرسه

    تقریبا 10 میلیون تومان بدهکاری داشتم و توی این 6 ماه اخیر که تصمیم گرفته بودم تا باور هایم را تعقیر بدهم طلب کارها بیشتر از قبل پولشون رو میخواستند جوری که در روز 3 بار تماس و اس ام اس میدادند . و تمامشون از آشناهای خیلی نزدیک بودند . و چون من چند وقته که شروع به کسب و کار خودم کرده بودم و پولی در بساط نداشتم و فقط از دارایی هایم یک ماشین بود .

    من یه پراید 111 داشتم و واقعا عاشق ماشینم بودم . انقدر فشار طلبکارها زیاد بود که تصمیم گرفتم ماشینم رو بفروشم .ماشین رو به قیمت 18 میلیون فروختم .

    یک هفته بعد از فروش ماشین ، قیمت ماشین خیلی رفت بالا . به طوری که من 7 میلیون ضرر کردم .

    خیلی ناراحت بودم از این اتفاق . اما خودم رو آرام کردم و با خودم گفتم که حتما اتفاق های خوبی قراره بیفته

    بعد از فروش ماشین درهای نعمت و برکت به رویم باز شد

    باورتون نمیشه انقدر ایده های پولساز و ثروت سازی به ذهنم میرسه که نمیدونم کدوم رو عملی کنم .

    همین قدر بگم که از زمین زمان داره اتفاق های عالی برام میباره و به قول گفتنی میخوام پول پارو میکنم .

    و چقدر حالم عالیه و چقدر با خدای مهربونم صمیمی شدم

    استاد عزیز دارم پولمو آماده میکنم و تا دو روز دیگه دوره کشف قوانین زندگی رو تهیه کنم .

    خیلی خیلی خوشحالم و دارم لحظه شماری میکنم برای این دوره . و البته جا موندم ولی خیلی زود خودم رو به همکلاسی ها میرسونم.

    خداوندا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    حسین یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2605 روز

    استاد سلام.الهی خیر ببینی.خیلی عالی بود این فایل.خودش یه دوره ای حساب میشه.

    استاد من همین انروز صبح داشتم به همسرم میگفتم که این اتفاقاتی که تو زندگی شنا افتاد از قبیل دزدیده شدن ماشینتون و اون مشکلاتی که تو دانشگاه با حراست پیدا کردید همش به خاطر اون درخواستی بوده که شما کردین و در راستای هدفتون بوده که میخواستید کاری در سطح جهانی انجام بدید و خوشا به احوال اون کسی که فقط با تغییر زاویه ی دیدش خیریتی ببینه در این اتفاقات به ظاهر ناخواسته.وقتی امشب این فایلتون رو دیدم خیلی به خودم افرین گفتم که خوب دارم روی خودم کار میکنم.من تمام روز ،اون وقتایی که بیدارم دارم به صحبتهای شما گوش میدم و قانون رو مرور میکنم و منتظر نتیجه های فوق العاده هستم.

    و استاد وقتی امشب این فایل شما رو دیدم به همسرم گفتم که قراره برای ما اتفاقات همون جوری که میخواهیم رقم بخوره و حتما لازم نیست که ناخواسته ای برامون به وجود بیاد.و میخوام این رو تبدیل به باوری کنم برای خودم.

    در ضمن استاد من دوره راهنمای دستیابی به رویاها رو یک ماه پیش تهیه کردم و تا جلسه ۶ کوش دادم و دارم به نتایجی تو زندگیم میرسم که شیفت کنم به کار مورد علاقه ام .فقط منتظر الهامات هستم که خداوند راه رو بهم نشون بده.

    استاد اگر شما رو پیدا نمیکردم من با این غفلت چکار میبایست میکردم تو زندگیم؟؟؟!!!!!!

    جدا از بحث مالی ،اون شرک و کفری که تو زندگیم بود رو میخواستم چه جوری برای خداوند توجیح کنم؟؟!!!!

    چند شب پیش بود که داشتم قران میخوندم رسیدم به این ایه که (خداوند تمام کناهان شما را میبخشد ولی نمی پسندد برای بندگانش کفر و شرک را)یعنی ناسپاسی و ندیدن قدرت قائل شدن برای هر چیزی جز خداوند.

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و از خداوند که من رو در مدار شما قرار داد.

    استاد انشاالله تا فردا من هم جزء کسانی میشم که دوره کشف قوانین زندکی رو تهیه کرده.

    خدا نگهدارتون باشه استاد?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: