دیدگاه زیبا و تأثیرگذار جواد عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و همه دوستان عزیز این سایت الهی
نمیدونم چطور از خدای خوبم تشکر کنم و چطور از شما استاد عزیزم بابت این فایل پر از آگاهی های ناب پروردگار عزیزم
استاد خواستم بگم که این فضای روحانی و ملکوتی ای که شما گفتید فرکانسش ما رو هم گرفت و قشنگ اون حس و حال شما رو من هم داشتم وقتی که حالتون گفتید عالیه و وقتی که حتی با شن ها بازی میکردین
استاد داری چیکار میکنی با ما استاد داری انقلابی در وجود من و همه دوستان عزیزم بپا میکنی همه دارن این روزها از انقلاب فیزیکی و کشوری حرف میزنند ولی شما داری انقلابی در وجود تک تک ما و مخصوصا خودم ایجاد میکنی انقلابی که از توحید میاد از هدایت الله مهربان میاد از تغییر خودت میاد از خود ارزشی میاد از توکل تنها به رب میاد ن توکل به غیر خدا
استاد توی این فایل بار ها و بارها اشک ریختم و شکر خدا کردم روز صبح جمعمون رو ساختی استاد عزیزم
این فایل بخدا قسم اگر فقط همین یک فایل رو میخواستین قیمت بذارین و بذارید برای فروش به جرات میگم قیمت نداشت ولی شما رایگان در سایت گذاشتید و از تجربیات و هدایت های خداوند گفتید توی بخش کوچکی از زندگیتون استاد این فایل خیلی گرانبهاست و من خودم باید بارها و بارها گوش کنم و یادداشت بردارم ازش همین الان کلی یادداشت نوشتم
استاد تحسینت میکنم هم شما و هم مریم بانو رو که چقدر شما دو نفر وارسته هستید و چقدر به هدایت ها و نشانه های خداوند ایمان دارید و تسلیم خداوند هستید و این یک ویژگی بارز شما دو عزیز هست و چقدر شما خودتون رو در جریان هدایت های ناب پروردگار قرار میدید واقعا تحسین برانگیز هست
خیلی نکته های خوب و زیادی رو گفتید و من فقط تنها به بخشی از اونها اشاره میکنم تا به خودم یادآوری کنم و ردپا بذارم از خودم
شما اول فایل گفتید اهداف سالتون رو نوشتید و از خدا خواستید و صدا و تصویر برای خودتون ضبط کزدین من هم باید به این صورت عمل کنم
این فضای صحرا خیلی رویایی و بی نظیری هست استاد و خیلی انرژی مثبت بسیار بالایی داره چقدر دوست دارم که این فضاهای زیبا رو از نزدیک خودم تجربه کنم
و از مریم بانو ممنونم که هدایت هایی که از اول این سفر داشتن رو نوشتن و به یاد خودشون آوردن و به ماهم یاد دادند که حواسمون و حواسم به نشونه های خداوند باشه
از تصمیمی که گرفتید که بیاد ایران و بعد کنسل شدنش چقدر خوب درک میکنید این پیام های خداوند رو
یک اعترافی بکنم همین جا
وقتی که گفتید میخواستی بیاید ایران بعد کنسل شد بخاطر این شرایط ایران من خوشحال شدم که نتوانستید بیاید چون حس کردم من هنوز آمادش نبودم که بتونم با شما هم مدار بشم و از نزدیک توی دوره های حضوری شما باشم واین یک نکته مثبت برای من هست که بیشتر روی خودم کار کنم تا در زمان درست و مکان درست شما رو زیارت کنم
یک نکته خوب گفتید و این هست که همیشه از خدا برای کوچکترین مسایل هدایت بخواین و بدونید که اون جواب میده و فقط تو باید جرأت انجام دادنش رو داشته باشی من این رو به خودم میگم که هدایت اومده ولی انجامش ندادم
نکته بعدی وقتی که من با یک فضایی هم فرکانس نباشم حتی اگر هم خودم بخوام نمیتونم برم اونجا چون جهات این اجازه رو نمیده
واقعا من بارها پیش اومده که دوست داشتم جایی باشم یا با کسی باشم اما اون فضا و یا اون فردا چون فرکانسش بالا بوده هرکاری که کردم نتونستم در اون فضا باشم و این رو واقعا میفهمم
نکته وقتی که من روی خودم کار کنم هدایت میشم به شرایط اتفاقات و آدم های بهتر که باعث آرامش شادی و تجربیات بهتر من میشن
خیلی مهم هست که من هر روز روی خودم کار کنم و نعمت های خداوند رو ببینم و قدردان این نعمت ها باشم و روی ورودی ها و باورهای کار کنم و بگذارم جهان هم کار خودش رو بکنه فقط من باید سمت خودم رو انجام بدم خدا هم سمت خودش رو انجام میده
من دارم زندگی خودم رو خودم خلق میکنم و عوامل بیرونی روی من اصلا تاثیری ندارند وقتی که من یک جور دیگه ای نگاه میکنم و این یک باور خیلی خوب هست که استاد عزیز داره و من هم باید بیشتر روی خودم کار کنم تا این باور رو بسازم برای خودم
این باور خوب رو هم استاد دارند و من هم دوست دارم داشته باشم و اینجا میگم
من عقلم رو میذارم کنار بخاطر ورودی هابی که داشته و محدود اطلاعاتی که داشته و بذارم که خداوند هدایتم کنه و روی عقلم زیاد حساب باز نکنم و ببینم که قلبم که جایگاه خداونده چی میگه
خدایا قلب من رو باز کن و گوش من رو شنوا کن برای شنیدن هدایت بیشتر و ذهن منطقی من رو کمنور تر کن تا هدایت های تورو ببینم و بشنوم
این دعا رو برای همه دوستان عزیزم میخوام و برای خودم
میخوام چند تا مورد از هدایت های خداوند در زندگی خودم بگم تا بیشتر ایمان بیارم بهش
من وقتی که میخواستم برم سر خونه زندگیم هیچ پولی نداشتم و ن پس اندازی فقطط تصمیم گرفته بودم برم و خیلی هم راسخ بودم به این تصمیم
و خیلی ها میگفتن که نمیشه و پول نداری و چطور میخوای بری و از این حرف ها و ذهنمم یاری میکرد باهاشون
اما اون صدای الله خیلی بلند بود توی قلبم و هیچی رو انکار نمی شنیدم و حرکت کردم و خداوند هدایت کرد افراد رو برای کمک به من و قلب هاشون رو نرم کرد برای من
یکی خونه رایگان داد
یکی لوازم قسطی با اقساط بلند مدت کم سود داد
یکی پول برای مجلس داد بی منت
یکی میوه داد یکی گروه عالی ارکستر برام آورد یکی فیلم بردار عالی شد برام
یکی ماشین برای مجلس در اختیارم قرار داد
و خیلی چیز های دیگه
این مال زمانی بود که من اصلا با این قوانین آشنا نبودم
دوران خدمتم به یک جایی هدایت شدم که نزدیک شهرم بود و تازه سه روز اونجا بودم سه روز شهر خودم بودم و توی بهترین مکان اون پادگان خدمت کردم
موقعی که میخواستم خونه برای خودم پیدا کنم خیلی گشتم و با اون مبلغ کم خونه پیدا نمیشد اما یک جا گفتم خدایا من خسته شدم و من تسلیم هستم خودت برام خونه پیدا کن و به طرز معجزه آسایی یک خونه نوساز و تمیز پیدا شد بایک صاحب خونه فوقالعاده نازنین و چقدر احساس خوبی داشتم در مورد اون خونه همش فکر میکردم که اون خونه مال خودم هست و حس عالی ای داشتم
در مورد کارم از شرکت اومدم بیرون بعد از سه سال و نمیدونستم باید چیکار کنم که خداوند هدایتم کرد به یک شغل خوب و عالی به اسم نجاری که واقعا لذت بخش هست برام و توی همین شغل هم کلی با افراد و شرایط بهتر روبرو شدم و بهتر بگم هدایت شدم
و خیلی مورد های دیگ
واقعا ازتون ممنونم استاد عزیزم بابت این آگاهی های ناب این فایل ها که زندگی ساز هستند و من رو که خیلی جاها شرک داشتم رو داره به یک شخصیت دیگه ای تبدیل میکننه
و چقدر خوبه که ببینم و ببینیم نشانه های خداوند مهربان رو و تسلیم امر پروردگار باشیم و باشم
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD1006MB69 دقیقه
- فایل صوتی پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی66MB69 دقیقه
سلام به استاد بزرگوارم و خانم شایسته عزیز و همه دوستان گلم فداتون
میخوام ردپا بذارم از خودم اینجا
از نشانه هایی که منو هدایت کرد بنویسم توی کسب و کارم
من راستش دو سال پیش بود که یه سری اتفاقات که اونا هم هدایات خداوند بود به اینکه من کسب و کار خودمو تو حوزه معماری استارت بزنم
سرمایه ام یه لپ تاپ و گوشیم بود
از ایجاد یه پیج تو فیسبوک شروع کردم در حالیکه همه میگفتن نمیشه و جواب نمیده
الان دیگه امریکاییها نیستند و ساخت و ساز کمه
اینم بگم دولت فعلی ساخت وساز رو توقف دادن اون زمان
(من ساکن افغانستان هستم)
بعد ازینکه اولین پروژه رو گرفتم همش اشک میریختم
منی که کلا معماری رو گذاشته بودم کنار حالا تو وضعیتی که همه ناامیدن و دارن ترک میکنن اینجا رو ،دارم لذت میبرم و رشد میکنم تو کارم
یه شب یه ایده خیلی جذاب بهم الهام شد که خیلی منو به سمت خودش جذب کرد
توی اون الهام خداوند چند چیزو بهم نشون داد
یک صفحه از یک کتاب طراحی رو بیادم آورد
و یک صفحه از یک کتاب دیگه که چند سال پیش خونده بودم که توش یه سوال بود و اون این بود تو اوقات فراغتت چیکار میکنی؟
همچنین یکی از درسهای دانشگاه که خیلی بهش علاقه داشتمو خیلی اساتید تو اون منو تشویق میکردنو بهم یادآوری کرد خداوند بزرگ
خب من گفتم با این سه تا یادآوری میشه یه گیم یا بازی طراحی کرد و همچنین میشه یه کتاب طراحی کرد
خب طراحی گیمو که مهارتشو ندارم ولی کتابو قدم بردارم ببینم چی میشه
من کسب و کارم تو قسمت طراحی پلان بود
ولی این ایده طراحی یه کتاب با ترکیب سرگرمی و معماری بود
که خیلی ساده اما بشدت با درون من هماهنگ تر بود
چند روز بعدش یه عکس اسکرین شات گرفتم از پروفایل اینستا و فتوشاپش کردم و نوشتم 100M فالوور تو قسمت مربوطه اش یعنی صدمیلیون فالوور
و پیش خودم گفتم اگه تو اینستا ازین صدمیلیون فقط یه میلیونش بخرن کتابو و از هرکدوم یک دلار سود بگیرم میشه یک میلیون دلار سود فروش
هیچ ایده ای هم نداشتم که خب چطور به کل دنیا میخوای بفروشی چطور میخوای پولو دریافت کنی
اما به ذهنم میگفتم من باید اینکارو کنم نمیتونم نکنم میدونستم خیلی جذاب میشه این کتاب
کم کم در کنار کسب و کارم با آزمون و خطاها
و هدایات معجزه آسای خداوند این کتابو طراحی کردم
خداوند بارها و بارها منو به سمت نشونه ها و متنها، کتابها و حتی فایلهایی از استاد عباسمنش هدایت میکرد و میگفت ایده ساده رو جدی بگیر
یه روز من ویدیوی یه نرم افزار رو تو اینترنت دیدیم خیلی خوشم اومد از امکاناتش
زنگ زدم به یکی از دوستام گفتم بیا شهر نو(قسمتی از کابل هست) این نرم افزارو نصب کنیم
آقا رفتیم اونجا تو یه فروشگاه بزرگ نرم افزار گفتیم اینو بریز برامون
فایل ستاپو ریخت
اومدم خونه
از قضا یه فایل ویروس هم اونجا بود و منم اشتباهی رو اون کلیک کردم
نه تنها اون برنامه نصب نشد بلکه نرم افزارهای دیگه معماری رو هم نابود کرد
جالبه فقط اتوکد و تردیمکس و رِویت رو
نه بقیه اش
هرچند که برای اون دوستم هم نصب نشد ولی اون ویروس نگرفت لپتابش
این تضاد کوچولو منو هدایت کرد به یک اپلیکیشن موبایل و اون باعث شد که خیلی راحت تر با موبایل طراحی پلان یا نقشه انجام بدم
از طرفی لذت طراحی با دست رو بهم نشون داد که عِه چقدر با دست بیشتر لذت میبرم من
که کار با دست جزئی از کتابم شد
و بجای برنامه های رِویت و تریدیمکس هدایت شدم بسمت دوستی که منو با برنامه اسکچاپ آشنا کرد که خیلی ساده تر و آسونتر بود برای طراحی کتاب حتی
اینم بگم که من با یه تضادی برخوردم که مدتهاست به برق شهری دسترسی ندارم و فعلا از باتری آفتابی یا سولر استفاده میکنم
یه روز که با سرعت و اشتیاق زیادی در حال طراحی این کتاب بودم دستگاه مولد سولر هلی خاموش میشد لپتاپ منم شارژ نداشت هوا هم آفتابی بود
میگفتم خدایا چرا خاموش میشه آخه
همون موقع روی صندلی نشسته بودم یه ایده بهم الهام شد که یه سرچی انجام بدم تو گوگل
و اون سرچ اینقدر به جذاب شدن کتاب کمک کرد که دیگه در کهکشانها بودم گفتم میفروشم من این کتابو به کل دنیا بخدا
آقا من کتابو طراحی کردم
فقط داخلش حاوی ترسیمات بود صرفا صفحه اولش به سری متن راهنمایی نیاز داشت
ولی براش ارزش قائل نبودم افتاده بود گوشه لپتابم
باورش نداشتم که آقا مگه میشه بخره کسی اینو مگه داریم؟؟
رو باور لیاقتم کار میکردم
تا اینکه
یه روز یه ویدیو کوتاه دیدم تو اینستا که نشون میداد ما میتونیم با آپلود پی دی اف کتاب تو سایت آمازون اونو به کل جهان بفروشیم
آمازون اونو چاپ میکنه و میفرسته جلو در خونه مشتری که خرید میزنه
Wowwww
اینو که دیدم باورم عوض شد
الگوهای مشابه کتابم رو وقتی تو سایت دیدیم دیگه کلا سد باورام شکست
آموزشای آمازونو دیدیم
کتابو مطابق استانداردها و اندازه های مورد نیاز آمازون ساختم
و بالاخره آپلود شد و تایید شد و آمازون تو سایت خودش در امریکا و 14 سایت آمازون کشورهای دیگه منتشرش کرد
اسمشم گذاشتم secret dots
الهی شکرت
حالا چطور بفروشم
چطور تبلیغات کنم؟؟
هدف خیلی بزرگ و وزنه بزرگ برداشتم اولش
و اون این بود همون اول که تو امریکا بفروشم
در حالیکه ذهنم قبول نمیکرد
عجله کردم
زمین خوردم
گفتم اگه آمازون نباشه چیکار میکنی؟
این باگم داشتم که این کتاب باید بشکل چاپ شده دست مشتری برسه چون نیاز به کار با خودکار روش داره
باورمو عوض کردم گفتم پی دی اف رو خودم میفروشم مشتری خودش چاپ کنه
گفتم همینجا میفروشم تو افغانستان
باورمو کار کردم روش
و اولین نسخه رو تو اینجا فروختم
از طریق فیسبوک
ولی اینجا یه مشکل وجود داشت
چون تو افغانستان سیستم پرداخت الکترونیکی یا کارت به کارت خیلی کم استفاده میشه به تضاد خوردم که چطور پولو دریافت کنم
توی اینستا یه پیج زده بودم
براش تولید محتوا کردم برای کتابم
آقا هیچی فالوور نداشتم
هزاران ویو میگیرفت ویدیوهای کوتاه
اینم بگم که اینستاگرام دقیقا طرفدار ویدیوهای سرگرم کننده هست و اونا رو زود نشر میده
ترمزامو پیداکردم روشون کارکردم
یه روز از ایران مشتری پیام داد برای خرید کتاب
Wowww
چطور بفروشم
برادرم که ایران هست یه شماره حساب ازش گرفتم و به مشتری دادم و واریز شد و این بود اولین فروش من خارج از کشور
نمیدونید چقدر خوشحال بودم
با خودم میگفتم یعنی من فروختم به خارج از کشور خودم مگه میشه مگه داریم
الله اکبر
خدایا شکرتتتت
آقا بعد ازون الهام شد بمن که باید کسب و کارت که طراحی پلان بود رو قربانی کنی عزیزم
اولش سخت بود برام ترسیدم
ولی اشتیاقم زیاد بود و متوجه شدم که مسیر هماهنگ تر لذتبخش تر و راحتترو پیداکردم
هفت هزار فالوور داشت اون پیجم کلی اعتبار و دوست پیدا کرده بود سراسر کشور
و واقعا خداوند بار سنگینی رو از دوشم برداشت
و منو آسان کرد به آسانیها
حالا دیگه خیلی راحتتر میتونمباور بسازم باور فراوانی رو
الان تمرکزی دارم روی پیج کتاب کار میکنم
از سراسر جهان دارم فالوور جذب میکنم براحتی
چه ایده های خفن دیگه تو راهه خدا میدونه
یه روز یه شخص روسی بهم پیام داد بزبان روسی
رفتم گوگل ترانسلیت زدم ترجمه و باهاش دوباره روسی جواب دادم
بعدش گعتم عِهههههه
چه راحت من تونستم باهاش صحبت کنم
میدونم که این معجزات همش از جانب خداونده و قراره هزاران برابر بشه و من فقط تجربه گر این داستان هستم
همشو خداوند داره میچینه و مدیریت میکنه
در ضمن اینو هم بگم تو طول کسب و کارم تا حالا زمانهای خیلی سختی بوده که پروژه نداشتم و پول نداشتم و پیشنهادهای کاری شده بود وسوسه کننده ولی ردشون کردم و دقیقا فرداش معجزه دیدم
دوبار این اتفاق رخ داد برام
در پناه خداوند عشق و امید و فراوانی باشید
الهی خداوند بار رو از دوش همَمون برداره مثل همیشه
عاشقتونم