پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار جواد عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:

به نام خداوند بخشنده و مهربان

سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و همه دوستان عزیز این سایت الهی

نمی‌دونم چطور از خدای خوبم تشکر کنم و چطور از شما استاد عزیزم بابت این فایل پر از آگاهی های ناب پروردگار عزیزم

استاد خواستم بگم که این فضای روحانی و ملکوتی ای که شما گفتید فرکانسش ما رو هم گرفت و قشنگ اون حس و حال شما رو من هم داشتم وقتی که حالتون گفتید عالیه و وقتی که حتی با شن ها بازی میکردین

استاد داری چیکار می‌کنی با ما استاد داری انقلابی در وجود من و همه دوستان عزیزم بپا میکنی همه دارن این روزها از انقلاب فیزیکی و کشوری حرف میزنند ولی شما داری انقلابی در وجود تک تک ما و مخصوصا خودم ایجاد میکنی انقلابی که از توحید میاد از هدایت الله مهربان میاد از تغییر خودت میاد از خود ارزشی میاد از توکل تنها به رب میاد ن توکل به غیر خدا

استاد توی این فایل بار ها و بارها اشک ریختم و شکر خدا کردم روز صبح جمعمون رو ساختی استاد عزیزم

این فایل بخدا قسم اگر فقط همین یک فایل رو میخواستین قیمت بذارین و بذارید برای فروش به جرات میگم‌ قیمت نداشت ولی شما رایگان در سایت گذاشتید و از تجربیات و هدایت های خداوند گفتید توی بخش کوچکی از زندگیتون استاد این فایل خیلی گرانبهاست و من خودم باید بارها و بارها گوش کنم و یادداشت بردارم ازش همین الان کلی یادداشت نوشتم

استاد تحسینت میکنم هم شما و هم مریم بانو رو که چقدر شما دو نفر وارسته هستید و چقدر به هدایت ها و نشانه های خداوند ایمان دارید و تسلیم خداوند هستید و این یک ویژگی بارز شما دو عزیز هست و چقدر شما خودتون رو در جریان هدایت های ناب پروردگار قرار میدید واقعا تحسین برانگیز هست

خیلی نکته های خوب و زیادی رو گفتید و من فقط تنها به بخشی از اونها اشاره میکنم تا به خودم یادآوری کنم و رد‌پا بذارم از خودم

شما اول فایل گفتید اهداف سالتون رو نوشتید و از خدا خواستید و صدا و تصویر برای خودتون ضبط کزدین من هم باید به این صورت عمل کنم

این فضای صحرا خیلی رویایی و بی نظیری هست استاد و خیلی انرژی مثبت بسیار بالایی داره چقدر دوست دارم که این فضاهای زیبا رو از نزدیک خودم تجربه کنم

و از مریم بانو ممنونم که هدایت هایی که از اول این سفر داشتن رو نوشتن و به یاد خودشون آوردن و به ماهم یاد دادند که حواسمون و حواسم به نشونه های خداوند باشه

از تصمیمی که گرفتید که بیاد ایران و بعد کنسل شدنش چقدر خوب درک میکنید این پیام های خداوند رو

یک اعترافی بکنم همین جا

وقتی که گفتید میخواستی بیاید ایران بعد کنسل شد بخاطر این شرایط ایران من خوشحال شدم که نتوانستید بیاید چون حس کردم من هنوز آمادش نبودم که بتونم با شما هم مدار بشم و از نزدیک توی دوره های حضوری شما باشم واین یک نکته مثبت برای من هست که بیشتر روی خودم کار کنم تا در زمان درست و مکان درست شما رو زیارت کنم

یک نکته خوب گفتید و این هست که همیشه از خدا برای کوچکترین مسایل هدایت بخواین و بدونید که اون جواب میده و فقط تو باید جرأت انجام دادنش رو داشته باشی من این رو به خودم میگم که هدایت اومده ولی انجامش ندادم

نکته بعدی وقتی که من با یک فضایی هم فرکانس نباشم حتی اگر هم خودم بخوام نمیتونم برم اونجا چون جهات این اجازه رو نمی‌ده

واقعا من بارها پیش اومده که دوست داشتم جایی باشم یا با کسی باشم اما اون فضا و یا اون فردا چون فرکانسش بالا بوده هرکاری که کردم نتونستم در اون فضا باشم و این رو واقعا میفهمم

نکته وقتی که من روی خودم کار کنم هدایت میشم به شرایط اتفاقات و آدم های بهتر که باعث آرامش شادی و تجربیات بهتر من میشن

خیلی مهم هست که من هر روز روی خودم کار کنم و نعمت های خداوند رو ببینم و قدردان این نعمت ها باشم و روی ورودی ها و باورهای کار کنم و بگذارم جهان هم کار خودش رو بکنه فقط من باید سمت خودم رو انجام بدم خدا هم سمت خودش رو انجام میده

من دارم زندگی خودم رو خودم خلق میکنم و عوامل بیرونی روی من اصلا تاثیری ندارند وقتی که من یک جور دیگه ای نگاه میکنم و این یک باور خیلی خوب هست که استاد عزیز داره و من هم باید بیشتر روی خودم کار کنم تا این باور رو بسازم برای خودم

این باور خوب رو هم استاد دارند و من هم دوست دارم داشته باشم و اینجا میگم

من عقلم رو میذارم کنار بخاطر ورودی هابی که داشته و محدود اطلاعاتی که داشته و بذارم که خداوند هدایتم کنه و روی عقلم زیاد حساب باز نکنم و ببینم که قلبم که جایگاه خداونده چی میگه

‌خدایا قلب من رو باز کن و گوش من رو شنوا کن برای شنیدن هدایت بیشتر و ذهن منطقی من رو کم‌نور تر کن تا هدایت های تورو ببینم و بشنوم

این دعا رو برای همه دوستان عزیزم می‌خوام و برای خودم

می‌خوام چند تا مورد از هدایت های خداوند در زندگی خودم بگم تا بیشتر ایمان بیارم بهش

من وقتی که میخواستم برم سر خونه زندگیم هیچ‌ پولی نداشتم و ن پس اندازی فقطط تصمیم گرفته بودم برم و خیلی هم راسخ بودم به این تصمیم

و خیلی ها میگفتن که نمیشه و پول نداری و چطور میخوای بری و از این حرف ها و ذهنمم یاری میکرد باهاشون

اما اون صدای الله خیلی بلند بود توی قلبم و هیچی رو انکار نمی شنیدم و حرکت کردم و خداوند هدایت کرد افراد رو برای کمک به من و قلب هاشون رو نرم کرد برای من

یکی خونه رایگان داد

یکی لوازم قسطی با اقساط بلند مدت کم سود داد

یکی پول برای مجلس داد بی منت

یکی میوه داد یکی گروه عالی ارکستر برام آورد یکی فیلم بردار عالی شد برام

یکی ماشین برای مجلس در اختیارم قرار داد

و خیلی چیز های دیگه

این مال زمانی بود که من اصلا با این قوانین آشنا نبودم

دوران خدمتم به یک جایی هدایت شدم که نزدیک شهرم بود و تازه سه روز اونجا بودم سه روز شهر خودم بودم و توی بهترین مکان اون پادگان خدمت کردم

موقعی که میخواستم خونه برای خودم پیدا کنم خیلی گشتم و با اون مبلغ کم خونه پیدا نمیشد اما یک جا گفتم خدایا من خسته شدم و من تسلیم هستم خودت برام خونه پیدا کن و به طرز معجزه آسایی یک خونه نوساز و تمیز پیدا شد بایک صاحب خونه فوق‌العاده نازنین و چقدر احساس خوبی داشتم در مورد اون خونه همش فکر میکردم که اون خونه مال خودم هست و حس عالی ای داشتم

در مورد کارم از شرکت اومدم بیرون بعد از سه سال و نمی‌دونستم باید چیکار کنم که خداوند هدایتم کرد به یک شغل خوب و عالی به اسم نجاری که واقعا لذت بخش هست برام و توی همین شغل هم کلی با افراد و شرایط بهتر روبرو شدم و بهتر بگم هدایت شدم

و خیلی مورد های دیگ

واقعا ازتون ممنونم استاد عزیزم بابت این آگاهی های ناب این فایل ها که زندگی ساز هستند و من رو که خیلی جاها شرک داشتم رو داره به یک شخصیت دیگه ای تبدیل میکننه

و چقدر خوبه که ببینم و ببینیم نشانه های خداوند مهربان رو و تسلیم امر پروردگار باشیم و باشم

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    1006MB
    69 دقیقه
  • فایل صوتی پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی
    66MB
    69 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

853 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده مینا سیدپور» در این صفحه: 3
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1600 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    چقدر مریم جان گل گفتند وبه جا گفتند و درست گفتند که(( اگر جایی که میخوای بری وخیلی هم تمایل به رفتنش هم اگه داشته باشی امااااا با فرکانس های درونیت اگر یکی نباشه، یعنی در تضاد باشه، جهان اجازه نمیده که بری به اون مکان))

    و

    این موضوع در مورد همه چیز صدق میکنه، وقتی برمیگردم وگذشته ی خودم رو نگاه می کنم، می بینم که چطور قانون داشت کار خودش رو به درستی وبه خوبی انجام میداد امااااا من با تخطی از قانون، با نااگاهی با زور هم که شده میخواستم جلوش رو بگیرم، یعنی باید هر طور میشد خواسته دلخواهم اتفاق میفتاد، باید به اون مکان میرفتم، باید اون آدم یا آدمهارو می دیدم، باید اون مسافرته رو میرفتم، باید اون خرید رو انجام میدادم….

    زندگی من پر بود از باید باید باید، واین جمله وخواسته ی وشعار من بود، من بخوام باید بشه حتی اگه کل جهان جلوی منو بگیره باید بشه!!!!

    وااای وامااان از جهل، امان از نادانی، امان از کور وکر بودن در برابر الهامات وهدایتهای جهان هستی….

    باز مریم جان یه جمله کاربردی دیگه گفتند اینکه چطور در گذشته باید طبق برنامه ریزی از پیش تعیین شده کارهاشون رو انجام میدادن…

    که این باز میشه همون خواسته ی من، یعنی همونکه من میگم باید بشه همونکه من میخوام باید بشه…..

    چقدر در گذشته وخیلی کم حالا که توی این مسیر هم هستم، برام پیش اومده که کلی برنامه ریزی کردم برای چیزی و یه مسئله ای یه اتفاقی بیرونی که اصلا مربوط به من واز سمت من نبوده، اون برنامه منو بهم زده، بعد من در گذشته چیکار میکردم؟؟؟

    خودمو به آب وآتیش میزدم که حتما وحتما انجامش بدم یا انجامش بدن برام، یعنی اگر پای شخصی یا اشخاصی این وسط بود که برنامه من انجام بشه ونمیشده، پدرشون رو در میاوردم که باید وحتما شرایط رو جوری فراهم کنید که اتفاقه طبق خواسته ی من وطبق برنامه ریزی من پیش بره….

    اصلا نقش خداوند اون موقعه ها توی زندگی من در حد یه لفظ کلام بود که مثلا فقط بگم خواست خدا بوده یا خواست خدا نبوده…

    اما هیچ درکی حتی از این حرفی هم که میزدم نداشتم…

    من در حرف میگفتم این جمله رو ولی در عمل خواست خودم باید به سرانجام میرسید و خواست خداوند برای من اهمیتی نداشت، چون انقدر کور وکر ونااگاه بودم وانقدر جاهل که نمی تونستم وجود نیروی برترم رو درک کنم وبشناسم….

    چقدر به خودم ودیگران آسیب زدم بابت تسلیم نبودن در برابر خواست خداوند…

    چقدر تلاشهای نافرجام وبیهوده انجام میدادم و خودم رو خسته و داغون میکردم تا خواست خودم اتفاق بیفته…

    توبسیاری از موارد حتی با تلاشهای زیادم اتفاقات نه تنها طبق خواسته ی من رقم نمیخورد، بلکه طوری اوضاع پیش میرفت که من شکسته وخسته ودرمونده میشدم وجالبه که از همون راه وهمون مسیر و با همون منطق وباورها هزار بار به تکرار میرفتم و میرفتم ولی درس نمی گرفتم…

    دلیلش هم این بود که من قدرت رو در خودم می دیدم، خودم رو مالک خودم و زندگیم می دیدم، برای اینکه من فقط خودم رو میدیدم و خواسته ی خودم رو…..

    من شناختی از خداوند نداشتم که، من نمیدونستم که صاحب اختیار منو زندگیم وصاحب حتی آرزوها وخواسته ها واهداف من هم خداست، خداست که باید ومی تونه و در حیطه ی قدرتش هست که برام انجامش بده، اونم نه با سختی، نه با زور زدن، بلکه به آسانی واز روی عشق ومهربانی ….

    یکی از درسهای بزرگی که من از قانون مند بودن جهان یاد گرفتم، اینه که توی این جهان میلیونها نفر هزاران نفر حول محور من دارند زندگی میکنند و همه رو خداوند داره هدایت میکنه اونم در مسیر وفرکانسی که هستند واین قانون باعث میشه من با هرنیت وهر خواسته ای که دارم فقط وفقط توی اون فرکانس باشم و با آدمها وشرایط وموقعییت ها ومسائلی برخورد کنم که دقیقا وفقط توی همون فرکانس حضور و وجود دارند، و تحت هیچ عنوانی رفتن من به فرکانسی در راستای من نیست برای من امکان پذیر نیست…

    با این درک کاربردی از قوانین که از شما استاد قشنگم یاد گرفتم، حالا خیلی بهتر وراحتر می تونم علت ها وتضادها و پیشامدها واتفاقات اطرافم رو تجزیه وتحلیل کنم البته بدون وسواس در مورد اتفاقات وتضادهایی که گاهی پیش میاد وهمیشگی وتکراری نیستند توی زندگیم…

    کوله بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد با درک این موضوع که جهان داره همواره به فرکانسها وتوجهات من پاسخ میده ، واین کمک کرد تا مسیولییت حداقل 90 درصد اتفاقات زندگیم رو بپذیرم، نگفتم صد درصد چون هنوز 10 درصدی میشه، که گاهی دیگران وشرایط وموقعییت های بیرونی رو عامل اتفاقات میدونم….

    من هنوز هم گاهی به انرژی منفی یا همون چشم زخم باور دارم، هنوز نتونستم در مورد این قضیه که پاشنه اشیل بزرگی در من هست قوی بشم، وهنوز صعف دارم تو این موضوع..‌

    اونم به خاطر اینه که صد در صد به اینکه خداوند فقط برای من خیر وخوشی میخواد باور ندارم…

    هنوز به خاطر باورهای مخرب واشتباه گذشته، ته قلبم وقتی تو اوج خوشی و شادیهام اتفاق،ناجالبی میفته سریع میگم حتما فلانی چشمم زد اخه چند بار گفت مثلا خوش به حالت ویا گفت اخه چطوری تو تونستی یا برای تو شده، حالا من چشم خوردم وانرژی منفیش منو گرفته…

    یا هنوز گاهی خیلی کم پیش میاد که وقتی با تضادی روبرو میشم میگم حتما خدا داره اندازه ایمان وتوکل منو میسنجه برای همین داره امتحانم میکنه!!!!

    خدایی خیلی سخته نزدیک چهل سال با این باورهایی که مثل سیمان چسبیده بهت زندگی کرده باشی بعد بخوای بیای تو دوسه سال کلا پاکشون کنی….

    تنها چاره کار به قول شما استاد عزیزم بمب باران کردن خودمون وفضای ذهنی و گوش وچشم وقلبمون با همین فایلها واین اگاهیهاست، وقتی مدام تو سایت باشم و مدام فایلهای 12 قدم وفایلاای دانلودی رو ببینم وگوش بدم، خیلی کمتر اون باورها میاد رو وخود نمایی میکنه…

    چون کلی باورهای پوچ و مخرب رو ریختم دور، پس می تونم این باور مخرب وپوچ رو هم بریزم کلا دور ان شالله….

    اما در کل شناخت قوانین جهان هستی وشناخت خداوند کاری کرده که تسلیم تر ومتواضع تر هستم در برابر اتفاقات ناخواسته ویا تضادها یا اونچیزهایی که بیرون از من دارن اتفاق میفتند، یه جورایی خودم رو رها کردم و با جریان زندگی دارم میرم توی این مسیر وسعی می کنم پذیرشم رو بیشتر کنم…

    در حالیکه اهداف وبرنامه های خودم رو دارم، وتمرین ستاره قطبی رو هر روزانجام میدم وگاهی روزی چند بار، اما باز هم حواسم هست که تسلیم جریان هدایت الله مهربان باشم، شکر خدا خیلی صبورتر و ارامتر شدم وخیلی هوشیارتر ، تا بتونم الهامات رو درک کنم وتوی زندگیم ازشون استفاده کنم تا در مسیری همواره تر و با آسودگی وفراغ بال زندگی کنم فقط برای یک روز، و مطمعن باشم که فردا به لطف الله از امروزم قشنگتر و پربرکتره….

    چقدر کار کرد 12 قدم باعث شده که این صبر وتسلیم بودنم خودش رو در جای جای زندگیم نشون بده وچقدر راضی هستم که دارم به لطف الله به شیوه آموزش های 12 قدم زندگی می کنم…

    به قول شما استاد عزیزم چرخ زندگیم رونتر شده….

    با تغییر من نه تنها درون من بلکه بیرون از من هم،بیشتر اوقات همه چیز به نفع من تغییر میکنه و بازم به قول شما مهم نیست که اون بیرون کی رهبر ورئیس جمهور هست واقتصاد وجامعه وحتی،خانوادم به چه شکلی هستند و اوضاع به چه شکلی هست، جهان من، بله فقط جهان من، داره در مسیری شفاف وروشن به لطف الله پیش میره…

    همین الان فقط درخواست یه مسافرت عالی داشتم اونم به تنهایی، که خداوند برام تدارک دیده که ان شالله دوشنبه برم، وخودش بلیط هواپیما و هتل و….همرو برام اوکی کرده….

    تا چند روز قبل من حتی فکرشم نمی کردم به این زودی بتونم برم مسافرت اونم راه دور….

    توکل بر خودش، توکل بر کسیکه اگاه به امورات وخواسته های قلبی من هست ودر بهترین موقعییت وبهترین زمان ومکان ، خواسته های منو اجابت میکنه…

    الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو که بهم فرصتی داد تا باخودش وقوانینش اشنا بشم تا راحت وشادتر وسالمتر وخوشبختر وپربرکتر زندگی کنم….

    برم باقی فایل رو ببینم دقیقه 30 زدم استپ که بیام احساسم رو بنویسم..

    استاد ومریم عزیزم ان شالله هر لحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1600 روز

    به نام خداوندبخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    چقدرررررر این مثنوی معنوی داره حقیقت فرکانسی بودن جهان رو فریاد میزنه….

    در جهان هر چیز چیزی جذب کرد

    گرم گرمی را کشید و سرد سرد

    قسم باطل باطلان را می کشند

    باقیان از باقیان هم سرخوشند

    ناریان مر ناریان را جاذب اند

    نوریان مر نوریان را طالب اند

    خوب خوبی را کند جذب این بدان

    طیبات و طیبین بر وی بخوان

    مولانای جان….

    سالها این مثنوی معنوی رو میشنیدم وگاهی زیر لب زمزمه میکردم ولی هیچوقت معنا ومفهوم واقعیش رو نمی تونستم در کنم…

    چون هیچوقت قدرت درک این رو نداشتم که جهان داره بر اساس یک قوانین ثابت اداره میشه وهیچ تغییری در اون هرگز نبوده ونیست!!!

    همیشه به اجبار وبه خواست خودم میخواستم شرایط اوضاع و آدمها طبق اصول من وخواسته ی من پیش بره والبته که در 90 درصد مواقع ناکام بودم در این تلاش بیهوده وخسته کنند و توی اون 10 درصد هم به اجبار و زور شرایط واوضاع و آدمهارو طبق خواسته ی خودم در ظاهر تغییر میدادم ولی در باطن چیزی تغییر نمیکرد و نتایج همیشه گذرا موقتی و زود گذر بود…

    یکی از بارزترین ونزدیکترین و قویترین داستانی که می تونم در موردش صحبت کنم که خیلی خیلی واضح مصداق این مثنوی هست که توی زندگیم اتفاق افتاد این سالهای اخیر جریان ازدواج دومم هست…

    یادمه چندسال بود به واسطه ی اعتیاد وبعد مرگ همسرم براثر بیماری اعتیاد وارد جلسات خانواده معتادین به نام الانان شده بودم واونجا هم یه برنامه 12 قدمی داشتند که طرف مخاطبش وحرفش با اشخاص واعضای خانواده معتادینی بود که براثر بیماری اعتیاد یکی از اعضای خانواده یا دوستان دچار مشخص شده بودند ….

    چندسال توی اون برنامه بودم و خداوند مهربان که همیشه در حال هدایت ماست، الحق اون زمان یاری ام کرده بود بتونم بهترین وبیشترین الهامات وهدایت هاش رو دنبال کنم ودر مسیر اگاهی قرار بگیرم و انگار از همون سالها خداوند داشت من رو پرورش میداد تا رشد کنم از نظر شخصیتی تا ظرف وجودیم بزرگ بشه تا بیام وبرسم به آگاهیهای ناب زندگی وآخرت ساز شما استاد عزیزم….

    خیلی حال وروزم واوضاع مالی و کاری وزندگیم خوب شده بود وداشتم روی یک روتین نرمال و خوب اموراتم رو پیش می بردم که بر اثر پیشنهادات خانواده واطرافیان و خواسته ی خودم تصمیم به ازدواج مجدد گرفتم با توجه به خواستگارهایی که داشتم…

    از اونجا که اعتماد به نفس بالایی هنوز نداشتم و یک سری باور هم از قبل در وجودم بود به خاطر اینکه ازدواج دومم بود و خودم هم فرزند داشتم و خصوصا اینکه پسرم مشکل کم شنوایی داشت، خودم رو در سطحی نگهداشته بودم و خواسته ی به جهان عرضه کرده بودم که کسی مثل خودم ونزدیک به شرایط خودم رو برای ازدواج قبول کنم و دور از انتظار نبود که بعد سالها تنهایی و وجود خواستگارانی که پسر بودن حتی قبلا ازدواج نکرده بودند یا مردهایی که اصلا فرزندی نداشتند من کسی رو انتخاب کردم و جهان کسی رو در فرکانس من قرار داد که یه فرزند پسر داشت واتفاقا فرزند ایشون هم بیماری هموفیلی داشت، اما از اونجا که جهان بی نقص عمل میکنه در تمام موارد به خواسته ی من جامعه عمل پشونده بوده بود وطبق اون درخواست من برای ازدواج مجدد که مردی تحصیل کرده، پولدار، خوش تیپ و بچه داشته باشه، دیگه نخواد که بچه دار بشیم و…. نسیبم شد…

    ازدواجمون بهتره بگم عروسیمون به بهترین شکل انجام شد، لباس عروس ، سالن و مهمون و جشن و……

    رفتیم بعد چند ماه نامزد بودن زیر یک سقف، وانجا بود که کم کم شکاف فرکانسی ما شروع شد…

    من اون اوایل به خودم میگفتم من سالهاست روی خودم کار کردم من با اینهمه عشق وآرامش درونی می تونم این شخص رو به مسیر درست بیارم و تغییرش بدم، خوب میشه کم کم، شرایط بدی داشته بعد جدایی از همسرش، بچه مریض داره و….هزارتا توجیه وبهونه میاوردم به علاوه ترس از قضاوت خانواده ودوست وآشنا، ترس از طلاق و حرف وحدیث مردم، ترس از تنهایی و شروع دوباره بعد اینکه کار و بیمه و درآمد و پس اندازه و……خلاصه وقتی فکر میکردم اگه جداشم باید برگردم و چطوری دوباره از صفر شروع کنم موندم و هی این رابطه بد و داغون رو کش دادم وبه جایی رسید که دیگه نه عشقی نه مهری نه تمایل به تغییری و نه تمایل به ادامه اون رابطه رو داشتم یه جورایی بریده بودم وخسته بودم…

    فقط خدا میدونه که دوسه سال چطور تلاش کردم این شکاف فرکانسی رو پر کنم والبته که هربار این فاصله بیشتر میشد تا جایی که فاصله عاطفی و بعد مکانی و خیانت و…..وسردی و شکستن و حس بد این شکاف رو پر کرد ….

    خلاصه گذشت و من در تمام طول اون مسیر توی تلگرام کانال خانواده صمیمی عباسمنش عضو بودم ولی الان میفهمم که چقدر فرکانسم نصف ونیمه و دور بود که هربار میخواستم وارد سایت بشم نمیشدولی پیش خودم میگفتم من دارم روی خودم کار میکنم دارم فیلمهای استاد رو می بینم کلیپ ها رو و کامنت دوستان و مقاله های مریم جان رو دنبال میکنم پس من دارم رو خودم کار میکنم، اما به یه جایی رسیدم که یه دفعه خالی شدم وبریدم و دیگه صد درصد قبول کردم که نمیشه نصف ونیمه تواین مسیر بود و وارد سایت شدم با تعهد وبا علم براینکه اوکی من دوباره باختم تو زندگیم و حتما وصد درصد روشم نادرست وغلطه وباید با کله ی کسی دیگه که میدونم وقلبم داره میگه که مسیرش و آگاهیهاش درسته زندگیمو سر وسامون بدم…

    خیلی سختم بود دوباره برگردم سر خط و دوباره شروع کنم، اون انرژی که هدر رفته بود، اون فرکانسی که از منبع به واسطه ی رفتن سمت فرکانس منفی دوره دور شده بود از مسیر درست و اون باز گشت به اونهمه امید وشور وشوق وانرژی و شادی که تا قبل ازدواجم در وجودم بود…

    ولی سعی کردم تسلیم وعاجز باشم و فقط وفقط چندین ماه تا یک سال روی اگاهیهای فایلهای هدیه سایت کامنت دوستان بخش عقل کل و مقالات مریم جان تمرکز کنم و عملکرد داشته باشم…

    با اینکه هیچ دوره ای رو نمی تونستم بخرم اما از همون فایلهای رایگان یاد گرفته بودم که باید دست از جنگیدن بردارم ورها باشم واجازه بدم خداوند هدایتم کنه و برام جبران کنه….

    برای همین مهریه وحق وحقوقم رو بخشیدم، ترس از قضاوت خانواده ودیگران رو ریختم دور و جدا شدم واز اون شرایط خودم رو کشیدم بیرون و حدودا 6و7 ماه با هیچکس حتی نزدیکترین افراد خانوادم ارتباط نداشتم وفقط وفقط روی خودم کار میکردم وبه لطف الله هم همه چیز زندگیم به زیبایی اصلاح و جبران و به آسانی شکل گرفت ….

    الان دوسال واندی از اون روزها میگذره……

    این موضوع ومثال رو زدم که به اینجا برسم، به اینکه من بعد کار کرد 12 قدم به این درک قلبی رسیدم وبا تک تک سلولهای وجودم باور دارم که در جهان هر چیز چیزی جذب کرد، اون زمان

    که منو همسرم همو جذب کردیم جفتمون خواسته ای شبیه هم به جهان ارائه کرده بودیم واتفاقا اون شخص بعداز جدایی در زندگی اولش یه جورایی باد کله اش خوابیده بود و پشیمون از رفتارهای قبلی وشخصیت قبلیش شده بود و به قول خودش کلی خودش رو اصلاح کرده بود وبا امید وانگیز وشوق و حس خوب اومده بود که باعشق یه زندگی جدید رو شروع کنه وچون من هم در چنین فرکانسی بودم همو جذب کردیم ولی ایشون نتونسته بودم اون مسیر درست وبودن تو اون فرکانس خوب وبالا رو ادامه بده واز یه جایی کلا برگشت به شخصیت قبلیش وبه قول پدر ومادرش همون راه وروش واخلاق ورفتاریکه توزندگی گذشته اش داشت رو توی زندگی با من پیش گرفت و نتیجش فاصله فرکانسی وبعد جدایی صد درصدی ماشد….

    ومن بعداینکه روی خودم کار کردم و آگاه شدم به قوانین جهان هستی خیلی راحتر جواب اون همه سوالهای بی جوابم رو گرفتم، چون همیشه گله میکردم چرا خدا؟؟؟ چرا ینجوری شد؟؟.

    چرا این آدم اومد؟. چرا رفت؟؟؟.

    الهی هزاران بار شکر الله مهربان که توسط شما استاد عزیزم انقدری به شناخت خودم وخداوند وقوانینش رسیدم که بتونم الان دلیل تضادها وناخواسته های زندگیمو بدونم، اصلا همینکه فهمیدم وباور کردم این خودم هستم که دارم شرایط زندگیم رو خلق میکنم واینکه جهان هرلحظه داره به درخواستهای من پاسخ میده دری به روی من باز کرد که هربار با یاد اوری این قانون قلبم باز میشه وبه قول شما که میگید وقتی تو بندرعباس اون سالها همینکه متوجه شدید خداوند قدرت خلق زندگیتون رو بهتون داده وهیچ اجباری وسرنوشت از پیش تعیین شده ای براتون وجودنداره کلی ذوق کردید و خوشحال وسپاسگزار بودید منم مدتهاست این شوق وسپاسگزاری رو دارم همیشه…..

    چقدر زندگی زیباست واقعا که خدایی داری که قدرت خلق خواسته هات رو بهت داده تازه وقتی ازش میخواد هدایتت میکنه تا زودتر واز بهترین راه و روش بهشون برسی و وقتی از هدایتهاش پیروی میکنی یا با تضاد وناخواسته ای رو برو نمیشی یا اگر هم تضاد ویا ناخواسته ای باشه میدونی که اومده تا درسی بده بهت ورشدت بده…

    ومن چقدر سپاسگزار خداوند هستم که با اومدن ورفتن اون شخص به زندگیم، من هدایت شدم تا در این مسیر به لطف خودش به خیر دنیا وآخرت دست پیدا کنم و توی این مسیر درست بمونم تا طعم سعادت وخوشبختی ویکتاپرستی و شادی وثروت وعزت و سلامتی و معنوییت و آرامش وامنیت وصلح درونی وبیرونی رو بچشم…

    چقدر خداوند سریع الحساب و خوش وعده هست، که وقتی گفت هرکسی برمن توکل کنه و فقط از من بخواد، منم کاری میکنم آسان زندگی کنه…

    من الان حدودا 2 سال هست که به لطف الله وبه لطف آگاهیهای زندگی وآخرت ساز شما و اندازه عملکردم دارم آسان زندگی می کنم ….

    که این اگاهیها این عملکرد نه تنها منو به مسیر درست برده بلکه اعضای خانواده ی منم شکر الله مهربان به این مسیر قدم گذاشتند واین پازل داره شکل زیبایی به خودش میگیره….

    وشکر الله هممون سعی می کنیم که طبق قوانین عمل کنیم وهمیشه به همدیگه بودن وموندن در این میسر رو گوشزد می کنیم وبا یاد آوری نتایج عالی و لطف خداوند سعی می کنیم در این مسیر ثابت قدم باشیم…

    استاد مهربونم استاد قشنگم مریم دوستداشتنیه من، الگوی من، فرشته های مهربون، ان شالله به لطف الله مهربان همیشه وهر لحظه در این مسیر راهنما وهدایتگر ما باشید و خیر دنیا وآخرت نسیبتون باشه همیشه، آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  3. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1600 روز

    سلام به استادعزیزم ومریم بانوی عزیز وهمه دوستانم دراین سایت😍😍

    استادعزیزم من یکی که بازم میگم شما انگار از دیدمن تواین دنیا نیستید شما توی دنیایی شگفت انگیز هستید🤩🤩🤩🤩🤩

    تواین فایل هم هدایت شدید به جایی که از چشم من یه جای فرازمینی بود بی نهایت زیبا و شگفت انگیز ورویایی وبه قول شما روحانی😍😍😍

    خب معلومه که کسی مثل شما ومریم جان که انقد یکتاپرست وروحانی ومعنوی هستید بایدم هدایت بشید به جاهایی توی این زمین پهناور که انقدر زیبا وشگفت انگیز باشه که آدم فقط بگه هزاران الله اکبر از این همه شگفتی وزیبایی بی حدوحساب وتمام نشدنی😍😍

    استادجانم اسم این فایل که لطف کردید و باعشق برامون روی سایت گذاشتید هست پیروی از هدایت الهی و…❤❤

    هدایت الهی چه کلمه ی شگفت انگیزی، هروقت توفایلهاتون اون اوایل از شما می شنیدم که همش میگفتید هدایت شدید، هدایت خواستید و خداوند شمارو به بهترین شکل همیشه هدایت کرده ومیکنه حتی در مورد اینکه الان چی بخورید چی نخورید،همیشه آرزو میکردم یعنی از خدا میخواستم همون خدایی که شمارو به این زیبایی وراحتی هدایت میکنه منم هدایت کنه😊😊😊😊

    قبل آشنایی باشما، یه جورایی میتونم بگم تمام عمرم تا دوسال پیش که باشما آشنا بشم، برام هضمش سخت بود که خداوند به طور شخصی به امورات من رسیدگی میکنه ویا اصلا اینکه من چی میخوام،، براش مهم باشه😔😔

    ، میگفتم پس اختیار خود آدم چی میشه یا مگه خدا بیکاره که همش مراقب وگوش بزنگ باشه ببینه منه بندش چی میخوام یا مگه اصلا خواسته های من براش مهمه ؟؟! اونکه یه برنامه از پیش تعیین شده به اسم ( تقدیر..سرنوشت) برای بنده هاش قرار داده و ما آدمهام مجبوریم بپذیریم وفقط فرمانبردار باشیم که مبادا برخلاف خواسته خدا کاری کنیم و عذابمون کنه؟!!!

    اما وقتی کم کم به لطف خودش توسط آموزشهای ناب شما آگاه شدم وقتی شروع کردم قرآن رو بدون تعصب خوندن، وقتی نوع دعا کردنم وارتباطم باخداوند تغییر کرد وبه درک وشناخت جدید وبهتری از خداوندوخودم وجهان آفرینش توسط آموزشهای شمارسیدم، وقبول کردم یعنی پذیرفتم باتمام وجودم پذیرفتم نه اینکه از روی ناچاری باشه، بلکه باتک تک سلولهای وجودم پذیرفتم که من مسئول صد درصد زندگیم بوده وهستم وهرچی ازسرم گذشت تا امروز وشد سرگذشت وسرنوشت من، من بودم که رقمش زدم…

    با باورهام با افکارم با احساساتی که یک عمر در وجودم در تاروپودم ریشه کرده بود، اما وقتی آگاهانه تصمیم گرفتم که به هرآموزشی که شما باعشق ودرنهایت سادگی وراحتی وآسانی به ما میدید پایبند بمونم وتمرین کنم و جزء اصول اصلی زندگیم باشه وآگاهی های شما جای گزین نااگاهی های گذشتم بشه، همه چیز تغییر کرد…❤❤

    اوایل تقلید میکردم از شما، میخواستم مثل شما باشم مثل شما حرف بزنم فکر کنم درک کنم رفتار کنم …😋😋😋

    خب اونم جواب میداد اکثرا ولی چون تقلیدی بود وهنوز تو وجودم نهادینه نشده بود وقلبا درکشون نکرده بودم کوتاه مدت یا کم جواب میداد، ولی با تکرار وتمرین تونستم به لطف الله خیلی خیلی تغییرات مثبت داشته باشم..

    من وقتی به گفته های شما ایمان آوردم و انجامش دادم ونتیجه گرفتم سعی کردم از همین مسیرفکری و رفتاری الگو بگیرم…

    کم کم افکارم واحساساتم وگفتارم ورفتارم تغییر کردن و در پی این تغییرات اتفاقات زندگی من هم تغییر کرد😍😍

    به قول شمااتفاقات بد و درگیری و بیماری و آدمهای بد و شرایط بدو ناله وچه کنم چه کنم وگله وشکایت از زمین وزمان و پدرومادرو خدا وجامعه و..‌

    جاش رو داد به خواستن هدایت،دریافت هدایت ودیدن نتایج مثبت وعالی😍😍😍😍

    هرچقدر من از خداوند طلب یاری کردم وازش خواستم چشم دلم رو باز کنه وگفتم من نمی دونم من نمی تونم ،تویی که میدونی تویی که می تونی پس هدایتم کن وقبلم رو باز کن گوشها وچشمهام رو باز کن ومنو مورد لطف ورحمتت قرار بده تا لایق دریافت الهامات وهدایت هات باشم، هدایت ها هم معجزه وار پشت سرهم از راه میرسیدن ومیرسند وخواهند رسید…

    کافیه من باتمام وجودم با پاکی دل، با صداقت وباتوکل وبا امید والبته باعشق سهم خودم رو به درستی انجام بدم باقیشو همیشه جوری میچینه که به قول شما ودوستان عزیزم که تجربشو داشتن، انگار خدا تمام کار وبار عالم رو رها کرده واومده که به کارهای من وامورات من رسیدگی کنه😍😍😍

    تا من در نهایت عشق وآرامش وراحتی به تک تک خواسته هام ونیازهام برسم..❤💙💛💚💜🧡

    روزی هزاران بارشاکرخداوندم هستم که منو مورد لطف ورحمت خودش قرار داد تا از طریق شما استادعزیزم آگاه بشم واز این به بعد زندگیم با آگاهی زندگی کنم تا نهایت لذت رو از عمری که بهم داده ببرم وسپاسگزارش باشم انسان مفیدی باشم و همه ی تلاشم رو بکنم که جهان رو جای بهتری برای خودم ودیگران بکنم…

    من خیلی عجول بودم ودلم میخواست سریع به خواسته هام برسم و همیشه یه برنامه ریزی بدون نقص از نظر خودم برای تمام خواسته هام از کوچیک تابزرگ داشتم که زمین وزمان رو بهم میدوختم تا همه چیز وهمه کس طبق اصول وخواسته ی من پیش بره و هرجا که اینطور نمیشد وباب میلم نمیشد من بهم میریختم و دنیا رو برای خودم و گاهی برای اطرافیانم جهنم میکردم وبعدش هم شروع میکردم گله وشکایت از خدا که خدا نخواست خدا نذاشت و من محکومم ومجبورم به اینطور زندگی کردن!!!!

    اما وقتی با قوانین جهان هستی توسط شما آشناشدم و قوانین فرکانس ها واحساس خوب= اتفاق خوب رو درک کردم جهان درونم وجهان بیرونم به طور شگفت انگیزی عالی شد..

    قدیمها احساس خوب= اتفاق خوب برای من یه معنی بیشتر نداشت..

    خواست من بایدبشه تا حال من خوب باشه🤪🤪

    خواست من باید طبق اصول من بشه تا حال من خوب باشه😋😋😋

    من صلاح خودم رو بهتر میدونم من میدونم چی برام خوبه چی بد🙃🙃🙃

    یه مشت از این ناآگاهی ها وباورها و اعتقادات وخواسته های نامعقول منو احاطه کرده بود…

    ولی شما بهم یاد دادید یعنی یه جورایی برام روشن کردید وبه یاد من آوردید که کجاها توی زندگیم با خدایی کردن برای خودم ودیگران خودم رو چطور تو دردسر انداختم وچطور خودم رو از هدایت ها والهامات ونعمت های خدا دادی محروم کردم☹☹

    از وقتی از شما شنیدم که خداوند جهان رو مسخر بنده هاش کرده تا راحت زندگی کنند وبعد خوندن بارها وبارها کتاب قران و با به یادآوری اتفاقاتی که می تونم اسمشون رو معجزه بذارم وهمه اش لطف خدابوده توی زندگیم انگاری از خواب غفلتی سنگین بیدارشدم…

    از وقتی قدردان داشته هام شدم، توی دل هرشری که چه ازسمت خودم یا از هرسمتی توی زندگیم بود به دنبال خیرهاش گشتم واز اتفاقات بد تجربه گرفتم وبرای اتفاقات خوب سپاسگزاری کردم وبرای حتی کوچیکترین مسائل زندگیم به قول شما حتی اینکه امروز چی بخورم برام بهتره تا برای مهمترین برنامه ها واهدافم زندگیم از خداوند خواستم بامن شریک باشه و منوهدایت کنه شاهد یه زندگی سراسر لذت وآرامش ورضایت وثروت ونعمت وسعادت وسلامتی هستم…

    من انقدر مورد رحمت وهدایت الهی توی این دوسال به اندازه توکل واعتماد وایمانم معجزه دیدم که اگه بخوام بنویسم میشه یه کتاب😍😍😍😍

    خلاصه بگم که منو خدا شریکی داریم پابه پای هم همدل وهمراه باعشق وصفا در نهایت لذت و آرامش وشادی زندگی می کنیم واز اینکه خدا بهترین رفیق و همدمم هست وصاحب اختیار من و من خداوند رو وکیل وصی و همه کاره ی خودم کردم ویه زندگی شاکرانه دارم بی نهایت ازش سپاسگزارم که منو مورد رحمتش قرار داد که باهاش رفیق باشم😍😍😍

    وازشما استادعزیزم ومریم جان هم بی نهایت سپاسگزارم که با آموزه هاتون به لطف الله کاری کردید کارستون که من طعم شیرین زندگی رو بچشم وآگاهانه زندگی کنم وآگاهانه از این دنیابرم😘😘😘😘

    خدارو هزاران بارشکر❤❤❤

    برای شمااستادعزیزم ومریم بانوی عزیزم وخودم وهمه ی دوستانم آرزومند سلامتی وخوشبختی وثروت وخیروسعادت در دنیا وآخرت هستم،آمین😘😘

    دوستتون دارم در پناه امن خدا باشید انشالله ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: