دیدگاه زیبا و تأثیرگذار جواد عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و همه دوستان عزیز این سایت الهی
نمیدونم چطور از خدای خوبم تشکر کنم و چطور از شما استاد عزیزم بابت این فایل پر از آگاهی های ناب پروردگار عزیزم
استاد خواستم بگم که این فضای روحانی و ملکوتی ای که شما گفتید فرکانسش ما رو هم گرفت و قشنگ اون حس و حال شما رو من هم داشتم وقتی که حالتون گفتید عالیه و وقتی که حتی با شن ها بازی میکردین
استاد داری چیکار میکنی با ما استاد داری انقلابی در وجود من و همه دوستان عزیزم بپا میکنی همه دارن این روزها از انقلاب فیزیکی و کشوری حرف میزنند ولی شما داری انقلابی در وجود تک تک ما و مخصوصا خودم ایجاد میکنی انقلابی که از توحید میاد از هدایت الله مهربان میاد از تغییر خودت میاد از خود ارزشی میاد از توکل تنها به رب میاد ن توکل به غیر خدا
استاد توی این فایل بار ها و بارها اشک ریختم و شکر خدا کردم روز صبح جمعمون رو ساختی استاد عزیزم
این فایل بخدا قسم اگر فقط همین یک فایل رو میخواستین قیمت بذارین و بذارید برای فروش به جرات میگم قیمت نداشت ولی شما رایگان در سایت گذاشتید و از تجربیات و هدایت های خداوند گفتید توی بخش کوچکی از زندگیتون استاد این فایل خیلی گرانبهاست و من خودم باید بارها و بارها گوش کنم و یادداشت بردارم ازش همین الان کلی یادداشت نوشتم
استاد تحسینت میکنم هم شما و هم مریم بانو رو که چقدر شما دو نفر وارسته هستید و چقدر به هدایت ها و نشانه های خداوند ایمان دارید و تسلیم خداوند هستید و این یک ویژگی بارز شما دو عزیز هست و چقدر شما خودتون رو در جریان هدایت های ناب پروردگار قرار میدید واقعا تحسین برانگیز هست
خیلی نکته های خوب و زیادی رو گفتید و من فقط تنها به بخشی از اونها اشاره میکنم تا به خودم یادآوری کنم و ردپا بذارم از خودم
شما اول فایل گفتید اهداف سالتون رو نوشتید و از خدا خواستید و صدا و تصویر برای خودتون ضبط کزدین من هم باید به این صورت عمل کنم
این فضای صحرا خیلی رویایی و بی نظیری هست استاد و خیلی انرژی مثبت بسیار بالایی داره چقدر دوست دارم که این فضاهای زیبا رو از نزدیک خودم تجربه کنم
و از مریم بانو ممنونم که هدایت هایی که از اول این سفر داشتن رو نوشتن و به یاد خودشون آوردن و به ماهم یاد دادند که حواسمون و حواسم به نشونه های خداوند باشه
از تصمیمی که گرفتید که بیاد ایران و بعد کنسل شدنش چقدر خوب درک میکنید این پیام های خداوند رو
یک اعترافی بکنم همین جا
وقتی که گفتید میخواستی بیاید ایران بعد کنسل شد بخاطر این شرایط ایران من خوشحال شدم که نتوانستید بیاید چون حس کردم من هنوز آمادش نبودم که بتونم با شما هم مدار بشم و از نزدیک توی دوره های حضوری شما باشم واین یک نکته مثبت برای من هست که بیشتر روی خودم کار کنم تا در زمان درست و مکان درست شما رو زیارت کنم
یک نکته خوب گفتید و این هست که همیشه از خدا برای کوچکترین مسایل هدایت بخواین و بدونید که اون جواب میده و فقط تو باید جرأت انجام دادنش رو داشته باشی من این رو به خودم میگم که هدایت اومده ولی انجامش ندادم
نکته بعدی وقتی که من با یک فضایی هم فرکانس نباشم حتی اگر هم خودم بخوام نمیتونم برم اونجا چون جهات این اجازه رو نمیده
واقعا من بارها پیش اومده که دوست داشتم جایی باشم یا با کسی باشم اما اون فضا و یا اون فردا چون فرکانسش بالا بوده هرکاری که کردم نتونستم در اون فضا باشم و این رو واقعا میفهمم
نکته وقتی که من روی خودم کار کنم هدایت میشم به شرایط اتفاقات و آدم های بهتر که باعث آرامش شادی و تجربیات بهتر من میشن
خیلی مهم هست که من هر روز روی خودم کار کنم و نعمت های خداوند رو ببینم و قدردان این نعمت ها باشم و روی ورودی ها و باورهای کار کنم و بگذارم جهان هم کار خودش رو بکنه فقط من باید سمت خودم رو انجام بدم خدا هم سمت خودش رو انجام میده
من دارم زندگی خودم رو خودم خلق میکنم و عوامل بیرونی روی من اصلا تاثیری ندارند وقتی که من یک جور دیگه ای نگاه میکنم و این یک باور خیلی خوب هست که استاد عزیز داره و من هم باید بیشتر روی خودم کار کنم تا این باور رو بسازم برای خودم
این باور خوب رو هم استاد دارند و من هم دوست دارم داشته باشم و اینجا میگم
من عقلم رو میذارم کنار بخاطر ورودی هابی که داشته و محدود اطلاعاتی که داشته و بذارم که خداوند هدایتم کنه و روی عقلم زیاد حساب باز نکنم و ببینم که قلبم که جایگاه خداونده چی میگه
خدایا قلب من رو باز کن و گوش من رو شنوا کن برای شنیدن هدایت بیشتر و ذهن منطقی من رو کمنور تر کن تا هدایت های تورو ببینم و بشنوم
این دعا رو برای همه دوستان عزیزم میخوام و برای خودم
میخوام چند تا مورد از هدایت های خداوند در زندگی خودم بگم تا بیشتر ایمان بیارم بهش
من وقتی که میخواستم برم سر خونه زندگیم هیچ پولی نداشتم و ن پس اندازی فقطط تصمیم گرفته بودم برم و خیلی هم راسخ بودم به این تصمیم
و خیلی ها میگفتن که نمیشه و پول نداری و چطور میخوای بری و از این حرف ها و ذهنمم یاری میکرد باهاشون
اما اون صدای الله خیلی بلند بود توی قلبم و هیچی رو انکار نمی شنیدم و حرکت کردم و خداوند هدایت کرد افراد رو برای کمک به من و قلب هاشون رو نرم کرد برای من
یکی خونه رایگان داد
یکی لوازم قسطی با اقساط بلند مدت کم سود داد
یکی پول برای مجلس داد بی منت
یکی میوه داد یکی گروه عالی ارکستر برام آورد یکی فیلم بردار عالی شد برام
یکی ماشین برای مجلس در اختیارم قرار داد
و خیلی چیز های دیگه
این مال زمانی بود که من اصلا با این قوانین آشنا نبودم
دوران خدمتم به یک جایی هدایت شدم که نزدیک شهرم بود و تازه سه روز اونجا بودم سه روز شهر خودم بودم و توی بهترین مکان اون پادگان خدمت کردم
موقعی که میخواستم خونه برای خودم پیدا کنم خیلی گشتم و با اون مبلغ کم خونه پیدا نمیشد اما یک جا گفتم خدایا من خسته شدم و من تسلیم هستم خودت برام خونه پیدا کن و به طرز معجزه آسایی یک خونه نوساز و تمیز پیدا شد بایک صاحب خونه فوقالعاده نازنین و چقدر احساس خوبی داشتم در مورد اون خونه همش فکر میکردم که اون خونه مال خودم هست و حس عالی ای داشتم
در مورد کارم از شرکت اومدم بیرون بعد از سه سال و نمیدونستم باید چیکار کنم که خداوند هدایتم کرد به یک شغل خوب و عالی به اسم نجاری که واقعا لذت بخش هست برام و توی همین شغل هم کلی با افراد و شرایط بهتر روبرو شدم و بهتر بگم هدایت شدم
و خیلی مورد های دیگ
واقعا ازتون ممنونم استاد عزیزم بابت این آگاهی های ناب این فایل ها که زندگی ساز هستند و من رو که خیلی جاها شرک داشتم رو داره به یک شخصیت دیگه ای تبدیل میکننه
و چقدر خوبه که ببینم و ببینیم نشانه های خداوند مهربان رو و تسلیم امر پروردگار باشیم و باشم
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD1006MB69 دقیقه
- فایل صوتی پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی66MB69 دقیقه
سلام و صد سلام به دو قناریای قشنگو و زیبا .
آخه چقد شما دوست داشتنی هستید. از اول فایل تا آخر فایل قربون صدقتون رفتم .چقد بخاطر حرفهای پرمحتوا و معنویتون اشک ریختم . بی نظیر و فوق العادهاید !
خدا حفظتون کنه! از خدا میخوام بهترینها رو نصیب دل مهربونتون کنه .
واقعاً لیاقت و استحقاق دریافت همه ی نعمتهای خداوند رو دارید .عاشقتونم . قربون جفتتون بشم که انقد خواستنی هستید!
خدا را سپاس میگم که هستید. با حال خوبی شما، حال ما هم خوب میشه . در کنارشم درسها و پیامهای قشنگ و زیبایی دریافت میکنیم.
وقتی این انرژی و حس ناب شما رو میبینیم صددرصد به عنوان الگوی مناسب انتخاب و سعی میکنم بتونم مثل شما عمل کنم.
کلاً همه ی فایلهایی که به باورهای توحیدی مرتبط میشه ،قشنگو و زیبان و انرژی فوق العادهای به آدم میدن .
بازم خدا رو شکر میکنم که تو این سالها سعی کردم مثل شما عمل کنم هر چن مثل شما در این حد با خلوص نیت و آرامش و قاطعانه ،عملکردهایی نداشتم . اما خب در مقایسه با گذشته ی خودم، تغییرات شگفت انگیز زیادی داشتم. به نسبت قبله، خودم میتونم بگم از خودم راضی هستم ولی قانع نیستم .چون میدونم نیاز دارم خیلی بیشتر از این حرفا روی معنویت و ارتباط با خدا تمرکز کنم.
میدونم سپردن به خدا و طلبیدن هدایت از خداوند چه نتایج شگفت انگیز و بزرگی داره.
از همه مهمتر چقد لذت بخشه !
استاد عزیز چن بار تو این فایل گفتن که واقعاً به عقل و منطق خودم اکتفا نمیکنم و روی اونها حساب وا نمیکنم .هر آنچه لذت و زیبایی میبینم و حس میکنم وتجربه میکنم ، از سمت و سوی خدای بزرگ و قدرتمندمونه.
هر کسی هرچن کوچیک این موضوع رو تجربه کرده باشه، میتونه حرفهای استاد رو متوجه بشه .منم خیلی درک میکنم و صحبتهای استاد رو با کمال میل قبول دارم و به حساب وا کردن روی خدای بزرگ و قدرتمندمون، ایمان و اعتقاد دارم.
در گذشته خیلی جاها با وجود سپردنم اما نتایج مطلوبی حاصل نمیشد .چون مدام ذهن و منطقم آغشته به موضوعاتی میشد که باهاشون درگیر بودم. الان به نسبت قبل ،خیلی بهترم .اول از اینکه خدا رو شکر میکنم که خیلی جاها تو ذهنم میمونه که باید اینجا رها کنم و بسپرم به خودش. و اینکه نیاز به هدایتش دارم.
این خودش مرحله ی خیلی مهمیه ! اینکه بفهمیم ما در هر لحظه و برای انجام هر کاری نیاز به هدایت پروردگارمون داریم .در ثانی وقتی با دل و جون ازش هدایت میطلبم هر آنچه اتفاق بیفته، هر چند برام جالب نباشه، میپذیرمش و سراغ جنگ و ستیز نمیرم انقدر تجربه کردم، انقدر آسیب به خودم زدم ،انقدر ظلم در حق خودم کردم، انقدر رو عقل خودم حساب کردم ،انقدر زور زدم و تقلای بیش از حد داشتم که الان باور دارم وقتی میگیم هدایت الله، وقتی میگیم میسپاریم به خدا و آروم میگیریم ینی چی!!!!!
بنابراین دیگه میدونم نباید عملکردهای تکراری گذشته رو داشته باشم. باید متفاوت عمل کنم تا متفاوت نتیجه بگیرم .خیلی جالبه با تکیهای که به خدا میکنیم و با هدایتهایی که از خداوند میطلبیم وقتی این توضیحات رو پیش حتی افراد مذهبی بازگو میکنیم ، متعجب میشن و من تو عملکردشون این خلوص نیت و این پاکی صداقت و این ایمان و اعتماد کامل رو نمیبینم. وقتی با همچین افرادی مواجه میشم بینهایت سپاسگزار استاد عزیزم میشم. که بدون تعصب روی مذهب، ایمان ما رو نسبت به خداوند تقویت کردن.
امروز صبح برای احوالپرسی با یکی از دوستام تماس گرفتم
به اصطلاح خیلی مذهبیه .
تو صحبتهاش گفت :حالش خیلی بدهستش . از دست همسرش به شدت ناراحت بود. میگفت حوصله ی هیچ کاریو ندارم .فقط تو فکر اینم که چطور برم کربلا. همسرم اجازه نمیده برم و خیلی خودشو بالا پایین میکرد که بدونه کجای کارش ایراد داره ،که خدا براش جور نمیکنه بره کربلا .
وای وقتی گوشی رو قطع کردم گفتم خدایا شکرت خدایا شکرت که درک قشنگی ازت دارم .میدونم برای رسیدن به خواستههام باید رو افکار باورهای خودم کار کنم نه تکیه به کس دیگه ! نه التماس به کس دیگه ! اینکه ایمان داشته باشم اگه خواسته ای دارم خودمو به هدایتش بسپارم و اینکه هر تضادی پیش میاد حتی بر خلاف خواسته ی من پیش بره، منو به یقین رسوندی که همه اینها برای رشد و موفقیت منه. اینکه با دل و جون رها میکنم و تا جایی که میتونم سعی میکنم افکار و باورهای منفی رو از خودم دور کنم انقدر باورت کردم که مطمئنم هر اتفاقی بیفته به قول استاد عزیز ،هر اتفاقی برامون پیش بیاد، بهترین پلنی هستش که خدا برامون چیده . یه کمی صبر میخواد که باید بتونم با احساسه خوب، ذهنمو کنترل کنم تا نتایج فوق العاده رو ببینم. بارها و بارها همگی ما این تجربه رو داشتیم که اتفاقی ظاهرن ناجالب بعدها پلهای بوده برای اتفاقات عالی.
نمیدونیدحال و روزش چه جور بود .انقدر داغون بود، اونم بخاطر چی ؟!!! فقط به خاطر اینکه ترس اینو داره که قسمتش نشه بره کربلا!!!!
منم در حد آگاهیهای خودم ،چن جمله بش گفتم و ازش گذر کردم.
چن نمونه از هدایت خدا، تو این چند ماه اخیر اگه بخوام بگم: یکیش اینه که بعد از 28 سال زندگی با همسرم که بینهایت از طرز و روش کسب و کارش ناراضی بودم، خداوند به جایی هدایتش کرد که دقیقاً همون شکل و شمایلی هستش که من دوست دارم و این در حالی بود که همیشه احساس میکردم همسرم هیچ وقت تغییر نمیکنه و هیچ وقت اتفاقی نمیافته که اون به شکل مناسبتری کسب و کار داشته باشه. ولی وقتی عاجزانه از خداوند درخواست کردم که خودش به یه مسیری هدایت کنه که من، آرامش بگیرم ،خداوند این اتفاق را سر راهمون قرار داد که هم به نفع همسرمه و هم به نفع من.
با توجه به دورههایی که از استاد عزیز کار کردم خیلی ترغیب شدم دنبال توانمندیها و مهارتهای خودم برم. تو ذهنم این بود که دنبال عکاسی برم چون از عکس گرفتن لذت میبرم و اینکه خیلی علاقه دارم و یا دنبال آرایشگری برم چون مهارتشو دارم یا اینکه دنبال آشپزی یا کیک پزی برم. ذهنم درگیر این چند مورد بود اما مثل آدمای سردرگم نمیدونستم کدومو انتخاب کنم. نمیخواستم به خاطرشون دست و پا بزنم. گفتم اجازه بدم خدا در مسیری که خودش میدونه ،هدایتم کنه .
دوست داشتم خودمو وارد چالشی کنم ولی خب از اونجایی که نمیدونستم چ کاری بهتره یا چه کاری برام مناسبتره تردید داشتم کدومو انتخاب کنم تا اینکه یه دفه بدون اینکه به این موضوع فکر کرده باشم تلنگری به ذهنم خورد که یه لپ تاپ مخصوص خودم بخرم و کلاس کامپیوتر برم تا آموزشهای لازم رو ببینم. باورم نمیشد کلاس نزدیک به خونمونه اونم با یه استاد خیلی بینظیر، که خیلی خوب آموزش میده . الان دو ماهه دارم میرم و از اینکه وارد این چالش شدم بینهایت سپاسگزارهستم . چون همیشه احساس میکردم، توانایی یادگیری و آموزش مطالب کامپیوتری رو ندارم . الان باورم نمیشه که انقد خوب یاد گرفتم و اینکه به خودم ثابت شد اگه دنبال هر کاری برم میتونم اونو یاد بگیرم وانجامش بدم. به قول داداشم بهم گفت ناهید چون تو پشتکار داری حتماً موفق میشی .نگفت چون تو استعداد داری موفق میشی!!!!!!
تا دو ماه پیش همیشه به خاطر هر چیزی که به لپ تاپ مرتبط بود التماس این و اون میکردم تا کارمو راه بندازن یا جوابمو بدن. خیلی جالبه الان اگه سوالی ازشون داشته باشم، اصلاً متوجه نمیشن، چی میگم!!
همه ی اینا رو مدیون عباس منش عزیز هستم وگرنه به خودم نمیدیدم که بعد از این همه سال ،برم دوره ی کلاسهای کامپیوتری رو ببینم .قصد دارم تا جایی که ازش لذت میبرم کلاسهای پیشرفتشم برم و ادامه بدم. بابت منبع درآمد هم بش فکر کردم اما ذهنمو درگیرش نمیکنم. اینجا هم میسپارم به خدا و از خودش هدایت میخوام که هر آنچه که به مصلحتمه به همون مسیر هدایتم کنه. بنابراین هر اتفاقی بیفته با دل و جون میپذیرم .خیلی خوبه که یاد گرفتیم با چیزی نجنگیم .زور نزنیم . باور و ایمان داشتن به خدا خیلی حال میده . واقعاً همه جا تو همه ی لحظهها ، آرامش بخشمونه .
تازه استادم گفت: هر چقد بخوای بدون هزینه ،کلاس خصوصی برات میزارم. اینم از لطف و عنایت خدا میبینم ولی هر باری که کلاس خصوصی گرفتم مبلغ لازم رو ارسال کردم . با وجود اینکه خودش گفت نیازی نیست اما احساس کردم برای ارزش قائل شدن به خودم که هدف خوبی رو انتخاب کردم باید هزینه پرداخت کنم. اینطوری حس خودم بهتره. فک میکنم اینطوری برای خودم ارزش بیشتری قائل هستم و هم اینکه فک میکنم وظیفمه از لطف و محبت کسی سو استفاده نکنم. خدا رو شکر انقدر به باور فراوانی اعتقاد داریم که از این هزینهها واهمه نداشته باشیم.
از استاد عزیز یاد گرفتم در هر لحظه از خداوند هدایت بطلبم .در طول روز با هر موضوعی که سر و کار داشته باشم سعی میکنم جاهایی که شک و تردید دارم ازش هدایت بطلبم.
اصلاً وقتی که میگیم خدایا منو هدایت کن یا اینکه خدایا میسپارم به تو، تو بهترین اتفاق ممکنو برام رقم بزن یه جورایی انگار دلت قرص قرص میشه.و تمام ترسها و نگرانیها ازت دور میشن. دقیقاً همچین حس قشنگی بهم دست میده .
آروم آروم میشی. به خاطر همین یاد گرفتم تا جایی که میتونم در هر لحظه ازش هدایت بطلبم. دیگه مثل سابق خودخواه نیستم که فک کنم خودم عقل کلم .
دقیقاً دیگه رو منطق و استدلالهای خودم حساب وا نمیکنم. باور کردم که خداوند خیلی فراتر از ما واز بی بینهایت طریق میتونه ما رو به خواستههامون برسونه.
چند ساله پسرم تلاش خیلی جدی میکنه برای فوتبالیست شدن .
یادمه سالهای اولی که میرفت تست میداد و تو تیمی پذیرفته نمیشد، بقدری افسرده و داغون میشد که یه هفته در اتاقشو میبست. اما انقدر فایلهای استاد ور گوش کرده و من هر آموزه ی جدیدی از استاد دریافت میکردم رو براش بازگو کردم ، الان دیگه به هیچ وجه احساساتش قابل مقایسه با قبل نیست. شاید یه جاهایی من به عنوان مادر، نگرانی ریزی داشته باشم وقتی متوجه میشه بهم میگه مامان: من مطمئنم ! مطمئن مطمئنم، خدا برام یه تیم عالی یه جای خوب گذاشته که یه دفه برام رو میکنه .من که دارم حرکت خودمو میکنم .هر کاری که برای رسیدن به هدفم باشه اصولی دارم ،انجامش میدم. پس مامان جون دیگه جای هیچ شک و شبههای نیست که اتفاقی که باید بیفته، نیفته! حتمان میافته!
وقتی باهام اینطور حرف میزنه نه به خاطر اون اتفاق، به خاطر ایمانی که به خدا داره خیلی احساس خوبی بهم دست میده و از اینکه پسرم انقدر خدا رو خوب درک کرده واقعاً سپاس خدا رو میگم .
اینکه میدونه نباید کانون توجهش به افکار و باورهای منفی بره. اینکه میدونه باید احساس خودشو خوب نگه داره. قبول داره که با احساس خوب و با انگیزه ی بالا میتونه با قدرت، دنبال هدفش پیش بره تا بدستش بیاره برای من، دنیایی می ارزه .
از اینکه نگران چیزی نیست از اینکه به خدا و قوانینش اعتماد کرده ،حس خیلی خوبی بهم دست میده.
دعای منم اینه که بهترین اتفاق ممکن براش بیفته حالا هرچی که باشه چ فوتبالیست بشه ،چ نشه. مطمئنم خدا بهترین رو براش رقم میزنه. منم به عنوان یک مادر ،سپردمش به خدا .
از خدا خواستم به بهترین مسیر هدایتش کنه.
استاد جونم مرسی.
مریم جونم مرسی .
ممنون که هستید.
در پناه الله یکتا همیشه سلامت و خوش و خرم و شاد و پر انرژی باشید.
به نام خداوندی که مالک روزجزاست.
سلام به استادعزیز دل ومریم عزیز.
پیروی از هدایت الهی وپدیده ی همزمانی.
عجب جایی ،عجب مکانی ،واقعنم فضای روحانی وملکوتی هستش .
وقتی آدم ازهمه چی سیراب باشه ،همچین فضاهایی که سکوت وسادگی وبی آلایشی درش حکم فرماس،مثل همین کویر شنهای سفید،باعث ایجادبعدمعنوی ،وحس نزدیکی خودش ومعبودش به آدم دست میده.
کویرزیباست.
ازخاک وشن پاک کلی انرژی مثبت دریافت میشه .
میتونم حس کنم استادومریم جون چ حس های قشنگی ازاین فضادریافت کردن .
خوش به حالشون که به چنین فضایی هدایت شدن.وممنون ازشون که ماراهم شریک این حس قشنگشون کردن.
ماهم احساس خوبی پیداکردیم .منم خداراخیلی یادکردم .وازش خیلی تشکروسپاسگزاری کردم.
طبق گفته های استاد،خدایامارابه راه راست هدایت کن .تومسیرخواسته ها،تومسیرهدایتت،تومسیرسپاسگزاری .
استاد همیشه میگن :ناخواسته هاتون راسرزبون نیارید،همیشه ازخواسته هاتون حرف بزنید.
به نظرم ،وقتی خودت روبه دست پروردگارت میسپاری وخودت ازش درخواست میکنی که منوهدایت کن ،خیلی اتفاقات جالب و هیجان برانگیزی میفته.
انگارلذت هرچیزی برات صدبرابربیشترازقبل میشه .
به نظرم درک بعضی از حقایق بی نهایت برات لذتبخش میشه .
مشقتهاوسختیهای دنیابرات نامفهوم میشه .طوری رهاهستی که باورداری ایناچیزی جزبازی های کودکانه ی دنیاوجهان نیست.
خداراهمه جاوتوهرلحظه حس کردن بهترین وبیشترین انگیزس .
مقاومتهاتو،راحترکنارمیزاری باتضادهاراحترروبرومیشی
جهان راپراززیبایی وشکوه وجلال می بینی .
به چشم توهیچ چیزی بدیازشت به نظر نمیاد.
همه ی آدماباهمه ی خصوصیات اخلاقیشون ،دوست داشتنی وخوب به نظرمیرسن .
انگارهیچی تواین جهان وجودنداره که توراعصبانی یاخشمگین بکنه .
همه ی وجودت سرشارازمهرومحبت خدایی میشه .
خدایاواقعن مارابه راه راست هدایت کن 🙏.
تنهاتورومیپرستیم وتنهاازتویاری میجوییم .
چقداین واژه هادلنشینن.وقتی ازته اعماق وجودت ودرونت بیرون میاد چ حس قشنگی بت دست میده .انگارتواون لحظه توآغوش گرم ،خدانشستی وداری خودتوبراش لوس میکنی .
کاش همیشه این احساس راتووجودمون درک میکردیم وازیادنمی بردیم.
کاش بدونیم همه چی زندگیمون باکانون توجهمون نسبت به هرآنچه زیباست ،بهتربوجودمیاد.
خداکنه همیشه حواسمون به کانون توجهمون باشه که منه خالق ،چی دارم برای زندگی خودم خلق میکنم .
وسعی کنم جززیبایی ،وخوبی ،ومثبت نگری ، چیزی نبینم .
هرآنچه استاددرمورداوضاع وشرایط کشورمون گفتن رامنم قبول دارم .قبول دارم که باجنگیدن وایجاددرگیری ومبارزه ،کاری ازپیش نمیره .وبااین همه انرژی منفی، من ایرانی به جایی نمیرسم حتی اگه سران کشورم تغییرکنن .
بله میتونم اینودرک کنم که شادی وخوشبختی درگرو،عوامل بیرونی نیس بلکه تودرون منه وبامنه.
استاد،من طوری زندگی میکنم که انگارتواین کشورنیستم .واقعن هیچ توجهی به این اتفاقات وخبرهاوحوادث روزانه ندارم .
خداروشکرمیکنم که هیچی نه می بینم ونه میشنوم .
استاد ناراحت شدم که قصد اومدن به ایران راداشتی ولی به تعویق افتاد.
امیدوارم که، به قول خودتون دربهترین زمان و بهترین مکان ،تشریف بیاریدکشورخودتون .وکشورماراباانرژی مثبت خودتون ،عطرآگین کنید.
به امید اون روز🙏.
تک تک همزمانی های استادومریم جون بابت اتفاقاتی که براشون می افتاده وباکلی آدماواتفاقات جدیدروبرومیشدن ،جالب بود.وهمه ی اینا،زمانی رخ میده که واقعن خودتوبه دست خدابسپاری وباهدایتش پیش بری.
بازم بابت سفر،واینکه بدون برنامه ریزی به هرجایی که هدایت میشن ،میرن .خاستم بگم من برعکس اینکاروانجام میدادم وفک میکردم که برنامه بچینی وطبق اون بری ،خوبه.
ولی حالامتوجه شدم ویادگرفتم، اتفاقاباهدایت پیش بری بهتره.وبیشترخوش میگذره.وتجربه های بهتری کسب میکنی چون ممکنه باآدمای جدیدواتفاقات جدید،روبروبشی .
میگم که هرچی باخداباشی ،همه کارات رله تره.
خب استادازماخواستن هرجایی که تسلیم شدیم و هدایت شدیم ،بنویسیم .
راستش استادجونم ،من ازاول سال ینی ورودبه ۱۴۰۰۱،شروع کردم بطورجدی طبق قوانین وخواسته های شماپیش رفتن.
وپیروی ازدستورالعملهاوتجربه های شما.وتغییرات باورهای منفی ومخربم که باعث شده بودن سالهای سال ازهمه چی عقب بمونم وهیچ رشدوپیشرفتی توهیچ زمینه ای نداشته باشم .
خیلی تغییرها،توخودم صورت دادم .نتایج خیلی مثبتی هم گرفتم ولی توبعضی اززمینه هافعلابانشانه هاپیش میرم تابادوره ی تکامل ،به نتایج عالی ای که میخام ودرنهایت رسیدن به تمام خواسته هام راببینم .
استاد،من تسلیم دربرابر خانوادم ،دربرابرپدرم ،مادرم ،خاهرهام وبردارهام.من تسلیمم ودیگه درپی تغییراونهانیستم .
تسلیمم دربرابر خانواده ی همسرم .همه ی اونهارامیپذیرم وباز قصدتغییراونهاراندارم.
دربرابر پسرم ،ودخترم تسلیمم ،وبه خودم اجازه ی مداخله برای انجام خواسته هاواحساساتشون نمیدم .فقط درحدآگاهی .
اجازه میدم خودشون هرآنچه که بایدراتجربه کنن .به جای امرونهی کردن به اونها،خودم راتغییرمیدم تاالگوی مناسبی برای هردوشون باشم.
دربرابر همسرم تسلیمم،باهمه ی خوبیهاولطف ومحبتهاش ،اخلاقهایی داره که در فرکانس من نیس ،ولی نگاهم راازش برمیدارم وتوجهم راروی نکات مثبتش میزارم .استادیه کمبودی توروابطم دارم که سالهاس ،دامنگیرمه .هر ترفندی راکه بگیدانجام دادم ولی نتیجه ی خاصی نگرفتم .بازفکرش وکمبودش سراغم میاد.انگارمدام بایدلحظه به لحظه حواسم باشه که نرم توفکرش واجازه ندم که توافکارم بیاد.
این یکی از خواسته های بزرگمه که دوست دارم از ذهنم حذف بشه.چون متاسفانه ،وجودش توافکارم اجازه ی انجام خیلی ازکارهاواحساسات رانمیده .
ولی من خودمودربرابراین احساس هم تسلیم کردم وبااینکه یه جاهایی به خاطرش دردمیکشم ،میخام باهدایت خداپیش برم تاببینم چ اتفاقاتی راخودش برام درنظرداره .شایدکه نه ،صددرصدیه جای کار خودم میلنگه که هنوز نتونستم این مشکل درونیم راحل کنم .ولی دیگه حرفشونمیزنم .وپیش خداقورنمیزنم .سعی میکنم خواستم رابگم نه اون چیزی که ندارمش .
روزی که این مشکل درونیم رفع بشه ،حتمن برای شماودوستانم به اشتراک میزارم .
الان، فقط ازخدامیخام منوازوجودخودش سیراب کنه که این فکرواین احساس ازوجودمن خارج بشه.چون فک میکنم تنها راه حلش ،همینه .من که دارم سعی خودمومیکنم .ب امیداونروز.
تسلیمم دربرابر مشکلات ،ناملایمات زندگی .
تسلیمم دربرابر هرآنچه توزندگیم اتفاق میفته.
دربرابرهوا،سرما،گرما،همه چیه طبیعت جهان هستی ،تسلیمم ومثل قدیم قورنمیزنم چقدهواگرمه ،سرده ،چرااینجوریه وهزاران بهانه های دیگه .
تمام سعیم رامیکنم دربرابر همه چی باپذیرش اون چیز ،تسلیم باشم.
دربرابرخداوقدرت خداودانایی وبزرگی وعظمت خداوندهم تسلیمم .
دوست دارم دربرابرفرمان خدا،امرخداوندهم تسلیم باشم .ودراین جهان بتونم فقط بندگیشوبکنم .
سخته ولی میشه ،استادتونسته منم بایدبتونم .
سخته که ازبعضی چیزایی که تولحظه دوست داری انجامش بدی ولی خدای تومخالفه اون رفتاروکردارتوس ،بگذری .وطوردیگه وجوردیگه عمل کنی ،انصافا سخته .
ولی اگه بتونی طبق قوانین جهان وخواسته ی امرخدا،انجام بدی ،میدونم دقیقن میدونم بعدش ب چ حس خوبی میرسی که قابل مقایسه با هیچ احساسی نیست.فقط رعایت اصول تولحظه رامیخاد.
فقط نیازبه آگاهی داره .اینکه حواست باشه تولحظه آگاهانه تمرکزت رابه کجامیبری .
بایه انتخاب ساده ،لحظه ی بعدخودت راخلق میکنی .
آقاشیطون ،اگه میشه لطف کن وکمتردورو،ورمابپلک .بزارماکاردرست راانجام بدیم .ماکه ازتوخیری ندیدیم .توهم که ازماخیری نمی بینی .پس کمتربیاسمت ما.انقدذهن ماراآشفته وپریشون نکن .
ماتورانمیخاییم .😬
ماخدارادوست داریم .
مادوست داریم برای کسی که حس خوب بهمون میده ،بندگی کنیم .بالاغیرتن سمت مانیا.
میدونم روزی که عاشقانه وبادل وجون ،همه جوره توهمه لحظات تسلیم خداباشم .اون روزه که من رهاوآزادوخوشبخت هم دراین دنیاهم تودنیای بعدخواهم بود.
آرامش من بدست نمیاد مگر اینکه تسلیم خداباشم .وباهدایت خودش پیش برم .
انشالله که بتونیم .
حتمن میتونیم .چون مادوست داریم که بتونیم ،حتمن یه روزمیادکه تونستیم .
ماتوفرکانس خیرها وخوبیهاومثبتهاوزیبایی های جهانیم .اگرچه فعلن لنگ میزنیم ولی یادمیگیریم که پرقدرت ،این بهره هاراازدنیاببریم .
استادجونم عزیزدلم که همیشه انرژی مثبت هستی .تواین فیلم که دیگه خیلی بیشتر.
بهترینها برای تک تکمون.
عاشقتم عباس منشم.