https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/06/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-06-18 23:26:062022-06-30 20:27:59تنها راه گذار از ثروت، تجربه ثروت است
727نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خداروهزاران بار شکر که امروزهم هدایت شدم به این فایل وبا اینکه قبلا هم این فایل رو دیده بودم
ولی چقدر ذهنم نیاز داشت به این مطالب خیلی لذت بردم ودرک فهمم نسبت به مطالب بیشتر شده وبهتر درک میکنم اصل مطالب رو با اینکه میدونم هنوز خیلی جای کار دارم.
اینکه استاد اشاره کردن به خانواده های مذهبی وذهنیتی که نسبت به ثروت دارن کاملا درک کردم چون که در کشور ایران درشهر مذهبی ودر محله ی مذهبی تر ودریه خانواده کاملا مذهبی بزرگ شدم وکاملا با این صحبتها ومباحث آشنا هستم
آره استاد دقیقا چقدر باورهای مخرب در مورد ثروت داشتیم اینقدر که این باورها ریشه ای ودرونی هست که خیلی خیلی باید روی باورهام کارکنم تا به باور درست وجایگاه درست برسم.
چقدر باور یهودیها نسبت به ثروت صحیح وقابل درک هستش که هرچقدر ثروتمند بشم بیشتر به خداوندم نزدیک میشوم من اگه همین یه باور رو در خودم تقویت کنم واز اعماق وجودم به این باور برسم نصف مسیرم رو رفتم.
سپاسگزارم استاد عزیزم که اینقدر سخاوتمندانه ،پاک وخالص وقت میزارین واین مطالب ارزشمند رو دراختیار ما قرار میدهید سپاس استاد عزیزم
استاد عزیزم چقدر شما قابل تحسین هستین از این رشد وپیشرفتی که داشتین وبه این حداز ثروت رسیدین واینقدر از دورن پر شدین که از بیرون احساس بی نیازی دارین وهرچقدر زندگی ساده تر باشه مورد پسند تر شماست.
از خداوندمیخواهم هدایتم کنه ومسیر رو برام هموار کنه تا با رسیدن به تمام خواسته هام وگذر از همه ی خواسته هام به این احساس وجایگاه استاد عزیزم برسم.
درباره باورهای ثروت ساز و معنویت همین بس که خداوند در سوره فاتحه ()حمد() وقتی میگه هدایت بخواهید فقط میگه راه راست راه آنان که نعمت دادیم
عزیز خود پول هم نعمته یعنی پول را جدا از نعمات الهی ندونیم نکته ای هست ما همیشه میگیم خدا نعمت میده ولی برای ثروت وپول نه که اونم بخاطر باورهایمان
همون خدایی که نعمت میده ،پول هم میده ،، پس از امین الان بجای واژه پول به نعمت فکر کنیم و جابجاش کنیم توی ذهنمون
چون دریافت نعمتها انگار ساده تر از پولِ
از غذا ،لباس،مسکن،ماشین،ابزار و،،،همه نیازمند پول()نعمت()هستند چون چرخ جهان با این انرژی زیبا و معنوی میچرخه ،، انسان های ثروتمندترین پروردگار را بیشتر باور کردند و نعمتهای بیشتری را هرروز دریافت میکنند، ،آروم تر هستند،،شادتر هستند،، بخاطر پول شکرگزارخداوند نیستن. بلکه بخاطر خود وجود پر قدرت الله یکتا شاکرهستند
گفتم تا تکرار بشه برای خودم که همه نعمتها ذهنی است باید باورها تغییر کنه تا وارد بشه نعمتهای بینهایت الهی زیرا خداوند عاشق سروتمند شدن ما و رساندن ما به اهدافمونه ،،چون راه گسترش جهان تا بوده همین بوده
آرزوی خوشبختی و سعادتمندی. برخورداری از نعمتهای فراوان الهی براتون دارم
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم
«تنها راه گذر از ثروت تجربه ثروت هست»
چه باورهایی باعث میشه که تو اصلا ثروت رو نخواهی ؟
یکی از اون باورها،باورهای مذهبی که افراد مذهبی طی سالیان سال در غالب مذهب این باورها رو تو ناخودآگاه ذهن ما گذاشتند که ثروت معنوی نیست ،اصلا ثروت تو رو از خدا دور میکنه ،پول و ثروت چرک کف دسته ،آدمهای ثروتمند آدمهای بدجنس و گناهکار و بی ایمانی هستند ، پول تو رو از خدا دور میکنه ،نمیشه هم دنیا رو داشت هم آخرت رو داشت ،و این باورها رو بااااارها تکرار کردند تو فیلم ها و سریالها و داستانها و اشعار و احادیث جعلی و خود ساخته نقل قول های فراوان که منصوب به پیامبران کردند صدها هزار بار این باور رو دادند که ثروت بد و غیر معنویه خود من صدها فیلم دیدم که بدترین شخصیت اون فرد یه آدم ثروتمند متمول بوده و آدم فقیر آدم خوبه داستان که تهش قهرمان بلامنازع داستان بوده خیلی این باور در ذهن من رسوخ کرده و منم این باورهای مذهبی رو داشتم و البته که هنوزم تو ناخودآگاه ذهن من هست و مانع دریافت ثروت در من شده اصلا من آدمهای ثروتمند رو آدم های خوبی نمیدونستم وقتی تمام زندگی خودم رو در ابعاد مالی و روابط بررسی میکنم ردپای عمیق این باورهای مذهبی رو مانع بزرگی در نرسیدن خودم به تجربه موفقیت مالی ورابطه عاطفی عالی دیدم خیلی ساده با همین باورهای رسوخ کرده در ناخودآگاهم با دست خودم ثروت و نعمت رو از خودم دور کردم و به این صورت با کلی درخواست از خداوند و تلاش من به خواستم نرسیدم و در آخر با هدایت شدنم به این سایت الهی و دوره ارزشمند ثروت یک درک کردم این باورها چقدر در وجودم هست و همین درک من از این باور اشتباه باعث شد به صورت طبیعی من از مدار افراد مذهبی با باورهای نادرست دور بشم و خودم هم اگاهانه سعی کردم خودم رو از مدار این افراد دور کنم و رو ذهن خودم کار کنم وقتی این باورهای درست رو با بررسی قرآن و زندگی پر از ثروت پیامبران درک کردم خیلی برام منطقی شد الان حدود یک سالی میشه که من تو دفترم هرروز هر روز یک صفحه پر از باورهای معنوی بودن ثروت و تنها راه رسیدن من به خداوند ثروت هست و کلی باورهای درست و عالی و پر از عشق و علاقه از تجربه ثروت و رسیدن بهش می نویسم طوری که از نوشتن این باورها و اتفاقات عالی که با تجربه ثروت میتونم داشته باشم احساسم رو خوب میکنه قلبم باز میشه و یادم نمیاد روزی رو که حداقل یک ساعت برای نوشتن این باورها و کنترل کانون توجه و فرکانس خوب فرستادن غافل شده باشم و نتایجش رو هربار با دریافت پول و نعمت از بی نهایت طریق حتی از جایی که گمان نمیبردم دریافت کردم و این نشونه واضحی بود برام که باید همیشه رو این باورها کار کنم
افراد مذهبی که به خاطر همین باورهای محدود کننده با کلی تلاش و تقلا به ثروت و پول نرسیدند گفتند که پول معنوی نیست ما رو از خدا دور میکنه آدمهای ثروتمند به بهشت نمیرند و این انتخاب خودمون هست که فقیر باشیم زندگی ساده ای داشته باشیم و به فکر آخرت باشیم و همین طور این باورها رو اشاعه دادند و اصلا طوری شده که که نه خودشون ثروت دارند و نه از دیدن آدم ثروتمند و شادی و لذتشون خوششون میاد و میان با قضاوت کردن با ربط دادن بیماری یا مشکلات خانواده گی و یا اعتیاد شخصی در خانواده اون فرد ثروتش رو مستقیم به این مسائل ربط دادند بارها من این واکنشها رو دیدم که اصلا از شادی روابط خوب لذت و آرامش و ثروت یک فرد ثروتمند بدشون میاد و واکنش تندی نشون میدند که به دلیل اوقده و حسرت و حسادت و خشم فرو خورده در وجودشون از نرسیدن و تجربه نکردن خودشون از این لذتها و خوشیها و ثروتها و روابط عالی ثروتمندان در وجودشون ایجاد شده و همه اینها منو مصمم کرد که حتما از این افراد دوری کنم
تنها راه گذر کردن من از مادیات تجربه مادیات پر شدن ،سیر شدن لبریز شدن من از ثروت و مادیات هست من با تمام وجودم میخوام که ثروتمند باشم چون تنها راه رسیدن من به خداوند درک بزرگی و شکوه و عظمت و زیبایی و وهابیت و عشق و مهربانی و قدرت خداوند بیکرانی خداوند،ابدی و نامحدود و بی انتها بودن خداوند ثروتمند شدن و تجربه همه این زیباییها و نعمتها و امکانات نامحدود خداوند و رشد و بزرگ شدن و بی نیاز شدن من و قویتر شدن من ثروتمند شدن هست و این باور و باورهای درست دیگه منو لااااااجرم هدایت میکنه به ثروت و فراوونی به ایده ها به افراد مناسب ،به شرایط و موقعیت مناسب که خیلی راحت و ساده و لذت بخش من ثروتمند بشم البته که تغییر این باورهای نادرست خیلی آرام آرام و تکاملی با گرفتن نتایج کوچیک کوچیک در من ایجاد میشه و یک شبه اتفاق نمی افته
تو عکس های زیبایی که تو گوشیم ذخیره کردم عکسهای زیبایی از برج های تمپا و ماشین و فضای رویایی کنار دریا و خونه های ویلایی روی همشون عبارات زیبای معنوی بودن پول و ثروت رو نوشتم و نگاه میکنم و الان که استاد گفتید با تغییر باورهاتون چطوری شما به همه اون خواسته ها رسیدید و دهها و صدها برابر بهتر و باکیفیت تر از اونها رو خریدید و تجربه کردید ایمان منو قویتر میکنه که میشود اگر رو خودم و باورهام کار کنم و ادامه بدم روزی به تجربه داشتن همه این نعمتها میرسم و البته که هرروز هم از خواسته ها می نویسم و از خداوند میخوام که هدایتم کنه به تجربه و دریافت همه خواسته هام
رسیدن به خواسته ها ایجاد احساس خوب،اعتماد به نفس بالا این قدرت رو ایجاد میکنه که میتونی به همه خواسته هات برسی و هربار قویتر ادامه میدی و خواسته ها تو خلق میکنی اماااااا استاد جان از یه تله ذهنی و باور دیگه ای صحبت کردید که شک و دودلی از اینکه نکنه به این خواسته برسم خوشم نیاد ازش و مجبور بشم ردش کنم خیلی باور ریزی هست که نمیزاره تو اصلا پول ساخت اون خواسته رو بسازی در حالی که باید با تمام وجود بدون هیچ شک و دودلی بخوای که به اون خواسته برسی وقتی بهش رسیدی لذت بردی سیر و پر و لبریز شدی اگر دیدی مطابق سلیقت نیست اونوقت ازش بگذری نه اینکه تجربه نکنی و بگی نه احتمالا خوب نیست خوشم نیاد و نخواهی که تجربه کنی نباید اجازه بدم اصلا این فکر شک و دو دلی تو ذهن من رسوخ کنه باید با تمام وجود بخوام که به اون خواسته برسم تجربه کنم لذتش رو ببرم بعد اگر نخواستم اون موقعه تصمیم بگیرم که بفروشمش و باور اینکه نکنه بخرم خوشم نیاد و پولم تموم بشه بزار چیز دیگه ای بخرم صددرصد اشتباهه تله ای که نمیزاره تو اصلا پول خلق خواستن رو بسازی و اجازه بدی که ظرف وجودیت همینطور بزرگ و بزرگتر بشه پول بیشتری بسازی و خواسته های دیگه رو هم خلق کنی مثل استاد که هیچ تردیدی به خودشون راه ندادن همه خواسته هاشون رو خلق کردند بهترین لذتها و تجربیات و رشد و بزرگ شدن و قویتر شدن و با اعتماد به نفس تر شدن رو تجربه کردند و بعد از اینکه خواستشون رو رسیدند پر شدند الان که سلیقشون و معیار و هدفشون تغییر کرده میتونند ازش گذر کنند البته باور مهم دیگه ای رو که استاد دارند اینکه برای خرید چیزی ملک و املاک و یا چیزهای دیگه ای رو که دارند نمیفروشند تا پول خرید خواسته دیگه ای رو تامین کنند بلکه پول خواسته جدید رو میسازند با این باورهای قدرتمند استاد میتونند از اون خونه ها و ماشینها و برج زیبا گذر کنند و تو این استیت زندگی ساده و تلفیق با طبیعت در آزادی مطلق رو بخوان
«نکته مهم در مورد رسیدن به خواسته ها .اولا :من به ارزها و خواسته هام میرسم بعد تصمیم میگیرم میخوام داشته باشمش یا نه دوما :من با هربار رسیدن به خواسته هام با رشد اعتماد به نفس و خودباوری و ایمانم به قوانین الهی میتونم خواسته بعدی رو خلق کنم سوما :من در صورت رسیدن به خواسته هام و تجربه و پر شدن ازش میتونم ازش گذر کنم چهارما: من با هربار بار رسیدن به خواسته هام هم خودم رشد میکنم و هم جهان رو رشد میدم به پیشرفت جهان کمک میکنم به افراد زیادی با خرید کردند با رسیدن به خواسته هام خدمت میکنم خیر میرسونم و این حد از رشد و پیشرفت صددرصد مورد حمایت خداوند »
وقتی من به همه خواسته هام رسیدم اگر انتخاب من برای زندگی ساده گی و ساده زیستی باشه از روی سیر شدن و گذر کردن هست نه اجبار و بدبختی این انتخاب یه انتخاب اگاهانه و کاملا خود خواسته هست نه اجبار و جبر روزگار این تفاوت واضح افراد ثروتمند با باورهای درست با افراد فقیر که بیشتر هم مذهبی هستند با باورهای نادرست هست
استاد جان این باورهای مذهبی نادرست و محدود کننده سالها هم منو از ثروت دور کرد هم از تجربه رابطه عاطفی ردپای واضح این باورهای مذهبی نادرست رو در عدم تجربه خواسته هام کاملا درک کردم طوری که من با باورهای مذهبی نادرست ذهنم اجازه نداد که اصلا وارد رابطه نشم که بخوام ببینم اون شخص چه ویژگیهایی داره تا خواسته هام و شناختم از خودم و از دیگران بیشتر بشه باورهای مذهبی که تو ثروت یک گفتید رو من در زمینه روابط هم کاملا بسطش دادم و تونستم بهتر ردپای این باورهای مذهبی محدود کننده رو در خودم شناسی کنم و سعی کردم هم زمان تو هر دو موضوع ثروت و روابط عاطفی بررسی کنم و روش کار کنم
استاد جان این فایل مثل همه فایلهایی که آماده میکنید آگاهی دهنده بود و صبح زیبای تمپا کنار این برجها با اون نور پردازی عالی خیلی زیبا بود و چقدر رسیدن شما به خواستتون در ما خواسته ایجاد کرد و هدایت شدن هربه کدوم از ماها به این خواسته ها چقدر به رشد و پیشرفت بهبود و گسترش جهان کمک میکنه شما هم خودتون خوب زندگی کردید و هم جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کردید و حالا با فروش این خونه زیبا و آغاز زندگی به سبک جدید بازهم خواسته های ما رو بیشتر و بزرگتر میکنه و این فایلی هست که باید بارها گوشش بدم و دانلود کردم تا کنار دوره ارزشمند ثروت یک گوشش بدم عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
خدا حفظتون کنه آقای علاسمنش خردمند که هستید و دعای من و خواسته ی من از خداوند عمر طولانی برای شماست، من سه سال بعد از آشنایی سعادتمندانه با شما تونستم براحتی و نقد ماشین صفر مورد علاقه م رو که سقفش هم سانروفه همینجوری که همیشه میخواستم بخرم ، چند روزی بود که دچار چالشی شدم که با اینکه خیلی ماشینو دوسش دارم بفروشمش و برای خرید خونه از پولش استفاده کنم ولی واقعا برام خیلی سخت بود چون ماشینو خیلی دوسش دارم و هنوز مسافت زیادی باهاش نرفتم که حتی ازش سیر شم و از طرفی بهش احتیاج دارم،
و بعد از مدتها که متاسفانه از پیج شما دور بودم امروز خداوند منو هدایت کرد به پیجتون و این فایل ارزشمند و به صراحت شنیدم که این چیزی که داری رو نفروش که چیز دیگری بخری چون خداوندی که اینو بهت داده میتونه براحتی خونه رو هم بهت بده !! تمام تنم لرزید و چشمانم پر از اشک شد و خدا رو شکر گفتم که همیشه به بهترین طریق ما رو هدایت میکنه . براتون خیلی دعای خیر کردم و امیدوارم وجودتون و زندگیتون و عزیز دلتون همیشه غرق در نور باشید و آرامش و فراوانی ،امین
خیلی دوستون دارم و این اتفاق باعث شد دوباره برگردم به پیجتون و بر معرفت واگاهی م انشالله اضافه کنم و از دوره هاتون انشالله بیشتر تهیه کنم .
چقدر خوب هدایت شدم به این فایل وقتی داشتم راجب اینکه چطور پول بسازم فکر میکردم و از خدا میخواستم که منو هدایت کنه.
چقدر خوشحال شدم که بعد از یه مدت نسبتا طولانی یه فایل جدید گذاشتین من هم دوره سلامتی رو تهیه کردم اما فعلا نمیخوام ازش استفاده کنم چون میخوام حسابی از غذاهای دلخواهم پر بشم بعد انشالله سال آینده شروع کنم دوره رو الان احساس میکنم آمادگیشو ندارم. ولی چند روزی که بهش عمل کردم نشانه های خیلی خوبی دیدم ممنونم ازتون ولی یجوری تو ذهنم مثل دوره تندخوانی بود که شاید با مسیر شما متفاوت بود اما بعد که بیشتر فکر کردم دیدم که شما تو همه فایلاتون از ثروت و سلامتی و خوشبختی با هم صحبت میکنین و زیادم خارج از مسیر نیست.
خب راجب ثروت ما که وضع مالیمون خوب بود و تقریبا از اطرافیانمون بهتر بودیم. اما راجب ثروتمندان و اونایی که پول های زیاد میسازنن ورودیهای ذهن من از فیلم و سریال و تلویزیون از کودکی اینجوری بود که
۱.آدم های ثروتمند آدم هایی کثیفی هستند که بخاطر پول هر کاری میکنن میزنن و میکشن و سر آدما رو راحت زیر آب میکنن.
۲.تقریبا همه آدم های ثروتمند قاچاقچی هستند و از راه های نامناسب پولشونو به دست آوردند.
۳.آدم های سالم نهایتا اونقدر ثروتمند میشن که یه خونه و یه ماشین بخرن در حد نیازشون.
۴.آدم های ثروتمند از بقیه مردم جدا هستند و اونا هستند که باعث فقر بقیه اقشار جامعه هستند.
۵.آدم های ثروتمند همه چیشون داغونه،روابطشون،سلامتیشون، خوشبختیشون یعنی فقط پول دارن که هیچ لذتیم ازش نمیبرن
۶.آدم های ثروتمند خدا رو قبول ندارند و حتی شاید کافرن و از دین خارج شدند.
۷.آدم های ثروتمند بی سواد هستند و جایگاه اجتماعی مناسبی ندارند.
و خیلی موارد دیگه که اینا بدترین حالاتش بود ولی کم کم که بزرگ شدم و با آگاهی های استاد آشنا شدم دیدم نه اینا همش دروغ بوده که تو ذهن ما کردند چقدر آدم های بزرگی هستند که دارند به جهان خدمت میکنن و جهان رو گسترش میدهند و روز به روز پول های بیشتر و پاکتری میسازند.
چقد نخبه و دانشمند و مهندس و دکترم هستند که پول های زیادی میسازند.
چه آدم هایی هستند که تحصیلات دانشگاهی ندارند اما سواد بسیاری دارند و تو حوزه علایق خودشون پول میسازند.
به نام کامل ترین پرانرژی ترین انرژیه دنیا خدای خوبم
سلام به استادعزیز و خانوم شایسته مهربون
سلام به بچه های گل سایت
خداروشکر زندم و نفس میکشم و درحاله لذت بردن از این زندگیه زیبا هستم
واقعا عالی عالی عالی همه جیز باوره منم که از بچگی با این باورا بزرگ شدم اصن پولدار شدن رو بهش فکر نمیکردم همیشه میگفتم همینکه دستت جلوی کسی دراز نباشه عالیه حالا مگه پولدارا چکار میکنن حالا اصن ده تا خونه داشته باشی که چی دهدتا هزار تا هم باشه باید تو یه خونه بخابی هزار تا هم ماشین داشته باشی باید با یکی دور بزنی هزار تا مغازه داشته باشی بازم باید با یکی پول دربیاری اصن پول دربیاری باید مالیات بدیپول دراوردن سخته باید پیر بشی باید صبحو شبتو بهم بدوزی اصن زندگیت میشه زحره مار فقط اسیری فقط سختی انقد که تکرار شده باید مثه اماما باشی قانع باشی اسراف نکنی از این چرتو پرتا ولی الان میگم زندگی یعنی تجربه کردن زندگی بعنی پولدار شدن زندگی یعنی هر چقد بیشتر پول دربیارم بیشتر به خدا نزدیکتر میشم هر چقد بیشتر پول بسازم بیشتر به کسترش جهان کمکمیکنم پولدار بودن یعنی خالق بودن اصن پول مساوی با بهشت پول مساوی با خدایی بودن
من از وقتی اومدم تو مداره تغییر فقط دارم تلاش میکنم این ذهنه فقیرمو تبدیل به ثروت بکنم البتت که خداروشکر تضاده فقیری باعث شد اولاا بیشتر خدارو درک کنم دوما به سمت ثروت اشتیاق پیدا کنم چون واقعا تضاد باعث پیشرفت میشه واقعا خداروشکر که دارم روی خودم کار میکنم همش دارم باور میشکونم چقد باوره مخرب دارم اصن باید از نو بسازم منم مثه گربه ای که دستش به گوشت نمیریه میگه پیف پیف بو میده شدم باید به همه خاسته هام برسم بعد بگم پول بده اصن من باید پا روی ترسهام بذارم من باید لذت ببرم از زندگی باید به گسترش جهان کمک کنم وظیفه منه خدارو قدرتشو به جهان بگم
اتفاقا داشتم یکی از لایواتون رو که تو نشانه ای برای من بود رو نگاه میکردم و تحسینتون میکردم که تمام این مسائل رو بهش اشاره کردیید و وقتی که تموم شد اومدم به صفحه اصلی سایت دیدم فایل جدید گذاشتیید خدارو شاکرم وسپاسگذار بخاطر وجود شما نازنینان عزیز تر از جان که اینقدر با عملتون ایمان من رو درمورد قوانین این جهان هستی قوی تر میکنه وروز به روز نتیجه های بهتری میگیرم منتظر اون روزی هستم که با عشق❤️بیام درمورد رسیدنم به اهداف بزرگترم براتون بنویسم عاشقتونم و از الله مهربان رب العالمین براتون بهترینهای این جهان را خواستارم به امید اون روزی که شما رو از نزدیک در اغوش بگیرم خیلی دوستتون دارم ❤️❤️
این فایل بی نظیرو که میلیون ها میلون ارزش داره ،بارها و بارهاا گوش دادم و اونقدر ترمز مخربی رو نشون میده که باید مدام گوشش بدم و تو ناخودآگاهم جا بگیره..
ثروتمندان بخداوند نزدیک ترن ،چه باور خالصی باوری که بارها و بارهااا برعکس اونو شنیدیم ،بارها و بارهاا تو فیلمااا همیشه خبیث ترین آدمارو ثروتمندان نشون میدادن ،همیشه آدم بده داستان ثروتمندا بودن ،یادمه یه سریال ترکی میداد به اسم کلید اسرار خیلی سال پیش،الان که یادش میوفتم میبینم الله اکبر چقدرررر باور مخرب درون این سریال بوده،یادمه اخرش هررر چی بلا بود میوفتاد تو زندگی ثروتمندا و اخرش یا چلاق میشدن یا میمیردن یا اموالشونو از دست میدادن و اونی که خوبه داستان بود همون فقیره بود همونی بود که همیشه احساس قربانی شدن داشت ،خدایی چند درصد ماهااا این باورا رو بع خوردمون دادن ؟؟؟،
کاره سختی نیست استاد اگه بخوام یه سرچی بکنم ،جای دوری ام نمیرم همون اطرافیان خودم،دقیقااااا آدمایی که هی با عجز و ناتوانی دعا میکنن و هی ادعای ایمانشون میشه ،همیشه یا مریضم یا ندارن ،اون آدمااا دقیقا همون آدمایی هستن که هی میگن پول بده،یا مثلا میگن دیدی فلانی رو تا پولدار شد ،شلوارش دو تا شد یا هزار باور مخرب دیگه ای که ترجیحا نگم بهتره،استاد گفته های اونااا دقیقا نقطه مقابل آموزه های شماست:در مقابلش باید برگردم برای باور های درستم الگو بسازم:
ثروتمندان بخدا نزدیک ترن:
چرا؟؟؟؟؟
چون ثروتمندان در جهت گسترش جهان هستی گام برمیدارن ،یه ثروتمند بخدا نزدیک تره چون با یه کارخونه ای که تاسیس میکنه هزاران نفر سر کار میرن و چرخه پول به راه میوفته،،،،،با خریدن یه کالا یه ماشین،ثرتمندان چقدررررر به همههه خیر میرسونن،،،،،،
چه زیبا گفتین استاد تنها راه گذر از ثروت ،رسیدن به ثروت هست ،،،،،،
وقتی هنوز به ثروت نرسیدی،مدام حرص میزنیم ،و تازه اگرم بهش نرسیم ،ذهنمون شروع میکنه بهانه آوردن،به قول معروف ،گربه دستش به گوشت نمیرسه،میگه بو میده،،،،،،،
ترمز هایی که به محض دیدن یه ثروت مند میبینم :
-طرف دزدی کرده که این همه پولداره
-طرف پارتی داشته که به این همه پول رسیده
-طرف سنش کمه چطور میشه این همه پول داشته باشه؟؟؟؟
حتمااا حتما ماله باباشه.
یه ترمز مسخره و خنده داری که خودم داشتم و آگاه نبودم ازش این بود که باورتون نمیشه ،این روزا که گوشی آیفون تو بازار اومده میدیدم اکثرااا آیفون 14 دستشون هست ،جالبش اینکه بجای اینکه تحسین کنم ،بگم خدا بهترشو بده ،دمتون گرم ،میگفتم اینا که اصل نیست ،از این فیک هاست:)))))))))
واقعااا الان یادش میوفتم از این مقاومت خندم میگیره.
لیاقتشو دارید که بهترین ها را تجربه کنید یعنی همه لایق هستند اما باید این لیاقت را درست بشه توی وجودمون وذهنمون ،، باید بدونیم ما بدون هیچ دلیلی لایق هستیم به هرآنچه باکیفیت و عالی است برسیم
چون ما اشرف مخلوقات هستیم و جهان برای این خلق شده که بتونیم بهترین حالت زندگی تجربه کنیم به بهترین نحو
من خودم را لایق میدونم وامسال حداقل 5یا 6بار مسافرت رفتم ،،هوایی ،،زمینی،، واقعا لذت بخشه خرید کنی ،هدیه بدی،هدیه بگیری و از همه مهمتر خداوند را باور کنی که منبع همه نعمت هاست و روزی رسان اونه ،، خوشحالم که خداوند را دارم بیشتر باور میکنم ،،
البته این باوری که خداوند نزدیک است و کنارمه خیلی کمکم کرده
👆👆این چیزی که خوندین یکی از جوک های یه روحانی سرشناس هست که از اول انقلاب توی تلویزیون برنامه و تریبون و منبر داره ، خودم چند بار از تلویزیون شنیدم 👆👆
باور شرک آلود به رب العالمین از تریبون و رسانه ملی در پوشش برنامه مذهبی .
« چند وقت پیش یه کلیپی توی فضای مجازی پخش شد که اون خیلی بیشتر روی ذهنم تاثیر گذاشت ، به نوعی توحیدی تره ، حتما خودتون هم دیدین ، ماجرای دو تا گدای در کاخ سلطان محمود … و اون جمله معروف کار خوبه خدا درست کنه ، سلطان محمود خر کیه …
همیشه اینو با خودم تکرار میکنم ، کار رو خدا درست میکنه ، سلطان محمود خر کیه ؟! »
من از ۱۳ سالگی مرحوم پدرم منو فرستاد کلاس زبان و چند سالی زبان انگلیسی خوندم، همیشه یه تصاویری توی ذهنم بود از کشورهای جهان، به صورت غیر مستقیم با کشورها و فرهنگ هاشون از طریق کتابها آشنایی جزیی پیدا کردم ، دوست دارم برم ببینم . بعدها زبان خوندن رو تو سالهای جوانی ، هم ادامه دادم . همیشه ذهنیت من این بود که برای رشد و پیشرفت آدم باید از خانواده اش فاصله بگیره ، با وجود همه ارزشهایی که درمورد بنیاد خانواده گفته میشه ، باور داشتم آدم باید از خانواده دور بشه که ساختار شخصیتش ساخته بشه، اون ترمز ها و دلسوزی ها رو رها کنه . با این تفکر من سالها از خانواده ام دور بودم ، یه زمانی نظامی بودم ، شمال و جنوب و جزایر و … بعدش هم رفتم تو صنایع نفت و گاز جنوب کشور . نتیجه اینکه این مهاجرت کردن رو به راحتی پذیرفتم «مهاجرت های کوتاه» و در مقایسه با بقیه اعضای خانواده که دور شدن از خانواده براشون سخت بود. با اینکه هنوز خانواده ام میگن برگرد بیا پیش خودمون زندگی کن ولی من توی یه شهر دیگه دارم زندگی میکنم و راضی ام با اینکه ظاهرش اینه که اینجا هزینه ها بیشتره ولی حال دلم خوبه ، اینجا احساس میکنم به خدا نزدیکترم ،شاکر ترم ،آرامش بیشتری دارم ، چشمم زیباییهای بیشتری رو میبینه . زیبایی و امکانات بیشتری برای تحسین کردم و شکرگزاری وجود داره. و خدا رو شاکرم .
و اون روزی رو برای خودم دارم میبینم و شدیداً احساسش میکنم و ازش لذت میبرم … که با موفقیت مهاجرت کردم به فلوریدا … به لطف الهی …
البته من هنوز موفقیت مالی چشم گیری رقم نزدم ولی در مقایسه با بقیه خیلی شرایط بهتری دارم . و باور من اینه موفقیت از ساخته شدن شخصیت شروع میشه ، اون شخصیت گذشته من کجا ،و این شخصیت فعلی کجا و به لطف و هدایت رب العالمین ، جان جانان دارم بهتر و بهتر میشم .خدا رو شکر ، خدا رو شکر …
یقین دارم به زودی از موفقیت ها و باور های جدیدتر و فرایند تکامل خودم براتون میذارم جوری که موجب شگفتی خودم و اطرافیانم باشه
به لطف و هدایت جان جانان، رب العالمین ، که همانا او غنی و حمید و وهاب و واسع و علیم است
سلام به استاد جانم عاشقتم استاد امیدوارم حالتون عالی باشه
چقدررر من شماو مریم جونو دوس دارم
چقدررر لذت میبرم و تحسین میکنم اسایش و راحتی و ثروت شمارو ک قدرت انتخاب بهتون داده قدرت اینک خودتون سادگی رو انتخاب کنین ن بهتون تحمیل بشه
بعد ازدیدن این فایل از خودم سوال کردم ک چه باوری بیشترین تاثیررو در محروم کردن من از ثروت گذاشته و
اونقدر این باور در من نهادینه هست ک اصن نیاز به فکر کردن نبود
سریع متوجه شدم اینه ک اگ من پول زیادی داشته باشم دیگ خدارو فراموش میکنم و سپاسگزار نیستم و میترسم ک توی ثروت غرق بشم و یادم بره این نعمتا رو خدا بعم داده و برگردم ب حالت قبل
حتی همین امروز
من میخواستم پیاده برم ی کار اداریو انجام بدم
گفتم توراه هوام خوبه باخدا حرف میزنم و لذت میبرم و سپاسگزاری میکنم
یهو خواهرزادم ک فهمید من میخوام پیاده برم
بهم گف اسنپ بزن
من پول اسنپتو میدم
خب درواقع این ی نعمتی بود واسه من ک کارم زودتر و راحت تر انجام بشه
چقدر خوب توجه کردی به ذهن و افکارت و چقدر خوب ترمز مالی ذهنتو درآوردی
و اگه دقت کنی اینم از یک سؤال خوب که از اون سوالات خودشناسی و کاربردی و عملی در خودشناسی هستش که به آدم کمک میکنند رو از خودت پرسیدی که چه باوری بیشترین تأثیر رو در محروم شدنت گذاشته؟
و باز نمیدونم دوباره خودت متوجه شدی یا نه، بعنوان نشونه یا خواسته ناخودآگاهی تا دوباره
اومدی گفتی هوا خوبه پیاده برم با خدا حرف بزنم و سپاسگزاری کنیم… خواهرزاده عزیزت پیشنهاد اسنپ رو داد…
خیلی خوب نوشتی
همیشه خوب و تندرست باشی و در راه ثروت با آرامش و شادمانی
سلام به نازنین عزیز، خیلی از کامنتت استفاده کردم و چندین و چند صفحه در موردش نوشتم، تمام افکاری رو که در مورد ثروت داشتی و به زبون آوردی رو من هم دارم و فکرمیکنم خیلی از افراد دیگه ام همین افکار مشابه رو دارن چون همش بهمون گفته شده که ثروت با خودش مسئولیت میاره، منم تصور میکردم سپاسگزاری یعنی اینکه بشینم تک به تک نعمت ها رو منشن کنم درموردش با خدا حرف بزنم و زبانا یا کتبا سپاسگزاری کنم اما مثالی که در مورد سلامتی زدی خیلی کمک کرد که بهتر درک کنم که چرا اینطوری فکر میکنم و چرا این یه تصور غلطه، در واقع ما نعمت سلامتی رو یه نعمت بدیهی میدونیم و خودمون رو لایق سلامتی میدونیم به همین دلیل کمتر تقلا داریم برای حفظش و خداوند هم همینکه داریم از جسممون استفاده میکنیم و با ورزش و خوراک مناسب و ذهن آرام ازش نگهداری درستی میکنیم این نعمت رو به صورت پایدار داره بهمون میده یعنی سپاسگزاری درست سپاسگزاری زبانی و کتبی نیست استفاده کردن از نعمت همون سپاسگزاری محسوب میشه یعنی بالاترین مرتبه ی سپاسگزاری در واقع استفاده کردن از نعمت هست مثل کسی که یه هدیه به ما میده سپاسگزاری کلامی و گفتن سپاسگزارم بهش مرتبه ی اول و پائین تر و ساده تر سپاسگزاری هست اگر اون کسی که بهمون اون هدیه مثلا به طورمثال یه شیشه عطر یا یه لباس داده ازش استفاده نکنیم بهش برمیخوره، درسته که خداوند سیستم هست و احساس نداره اما رضایت و خوشنودی اش در اینه که ما استفاده کنیم از نعمت هاش و همین استفاده کردن با احساس و حال خوب وبدون نگرانی خودش سپاسگزاری محسوب میشه و دیگه لزومی به حتما کتبی و زبانی گفتنش نیست در مورد اون قسمت کامنتتون که نوشته بودید میترسم غرق در ثروت بشم و خدا رو فراموش کنم، اینم از مواردی بوده که پاشنه آشیل من بوده و یکی از نگرانی های اصلیم بوده و باعث شده همواره ثروت رو پس بزنم که دارم این منطق رو میسازم که نعمت رو از نعمت دهنده جدا ندونم همونطور که موقع استفاده از عطری یا لباسی که به طور مثال از دوستم هدیه گرفتم و هر بار با استفاده از اون هدیه یاد دوستم میوفتم که چنین بخشندگی و لطفی بهم داشت با استفاده کردن از نعمت های خداوند هم هر لحظه یاد مسیر ایمانی ای بیوفتم که سبب ساز این نعمت ها شد یاد تقوا و توکل و کنترل ذهنی که باعث ایجاد این نتایج مادی شد، ذات انسان فراموشکاره و اینو خود خداوند هم توی قرآن بهش اشاره کرده و با این ویژگی انسان اوکی هست مهم اینه که ما با تقوا و کنترل ذهن بتونیم خودمون رو در مسیر درست نگه داریم وگرنه ثروت و بود و نبودش نمیتونه عامل یا مانع باشه برای یاد خداوند یا فراموشی خدا، عامل اصلی تقوا و کنترل ذهن هست چه بسا که انسان های فقیر غرق در مشکلات هستن و اون مشکلات باعث شده واقعا خدا رو فراموش کنن، نمیدونم چرا ما نمیترسیم از اینکه “غرق در مشکلات” بشیم و خدا رو فراموش کنیم اما میترسیم “غرق در نعمت” بشیم و خدا رو فراموش کنیم دلیلش هم اینه که توی ذهن ما به خاطر باورهای محدودی که به خوردمون رفته و نگاه غلطی که به خدا داریم یه لینکی هست بین “مشکل و حضور خدا” و “نعمت و نبود خدا”، باید دیدگاه و نگرشمون نسبت به خداوند تغییر کنه تا شیطان با مشکلات در ذهنمون لینک بشه و خداوند با نعمت ها لینک بشه، راهش اینه که از اول خدا رو تعریف کنیم در ذهنمون از اول نعمت ها رو تعرف کنیم در ذهنمون، معنای واقعی تمام کلماتی که در دین و مذهب به ما گفته شده مثل کلمه ی نماز عبادت ایمان توکل تقوا یاد خدا همشون از اول معنا بشه همه ی مفاهیم بیاد د از فیلتر قوانین کیهانی عبور داده بشه بیاییم جهانبینی خودمون رو از اول درست کنیم و به قول استاد یه خدای جدید بسازیم، خیلی ازتون سپاسگزارم به خاطر کامنت فوق العاده تون که تلنگری شد برام که این مفاهیم تکرار بشه برام.
سلام و آرزوی خیر و سلامتی خدمت استاد بزرگم، مریم بانوی عزیز و همه گلهای باغ سایت
همه ما داستانهای دنباله دار و طولانی از دویدنها و نرسیدنهای مالی در زندگیمون داریم که میشه ساعتها در موردش حرف زد. منم یکی از اون افراد معمول جامعه هستم که چنین فرکانسهای فقرزایی رو از جامعه و خانواده دریافت و سپس ارسال کردم. ردخور نداره.
از بچگی معروف بودم به بچه قانع و کم خرج. چون به خوبی اون جملات پدر و مادرم رو هضم کرده بودم که حقوقمون باید تا سر ماه بعدی برسه. پولمون تموم بشه چیکار کنیم؟
پدرم همیشه به خودش می نازید که با پس انداز و وام گرفتن و حذف خرجهای بی مورد ما تونستیم از هم رده هامون جلوتر باشیم و با همین حقوق کارمندی خونه خریدیم و ماشین داریم و هیچوقت دستمون جلوی کسی دراز نبوده.
انقدر پدرم حساس بود روی خرج اضافه نکردن که مادرم از همون ابتدا تصمیم گرفت خیاطی کنه تا دستش برای هرچیزی جلوی پدرم دراز نباشه.
خوب بنده شدم مخلوطی از فرکانسهای پدر و مادر. نه درخواست پول می کردم و نه خرج می تراشیدم. یادمه هیچوقت توی مدرسه از بوفه چیزی نمی خریدم. غیر از تغذیه هایی که مادرم تو کیفم می گذاشت چیزی نمی خوردم.
حالا همین قانع بودن رو به نسبت افزایش سن و سال بزرگش کنید تااااااا دانشجوی شهر دور شدن و سن ازدواج و بعد از ازدواج و ….. تا همین 5-6 ماه پیش.
خوب مدل درخواست نکردن از جهان و کم هزینه بودن از کجا میاد؟ از باور شدید عدم فراوانی. از باور سخت پول درآوردن و راحت خرج شدنش.
من تقریبا می تونم بگم باور غلطی در مورد کثیف بودن پول نداشتم یا خیلی کمرنگ بوده. شاید چون افراد ثروتمندی در فامیلمون داریم که اتفاقا بسیار آدمهای خوب و دست و دلباز و فروتنی هستند. همیشه آدم پولدار با تصویر اون چندتا خانواده در ذهن من نقش می بست و فکر می کردم اگه پولدار بشم مثل اونها مهربون و شاد و سربلند میشم.
اما باور اشتباه من در قسمت راحت پول ساختن و باور فراوانی بوده و هست.
یک رگه هایی از کمالگرایی هم در وجود من و خیلیها هست که میگیم برای چی وقت بگذارم تلاش(تقلا) کنم برای فلان مادیات که بعدش هم ممکنه بشه مایه دردسر؟
چرا باید بهش برسم بعد بفهمم دلخواهم نبوده بعد مجبور بشم عطاش رو به لقاش بفروشم؟ اینجوری زمان عمرم هدر میره.
درصورتیکه درستش اینه که وقتی چیزی رو ساختی از قبل اون ساختن، کلی تجربیات جانبی کسب می کنی. چقدر اعتمادبنفست بالاتر رفته. تجربه اش کردی و دلت خنک شده. اصلا شاید دوستش داشتی و نگهش داشتی.
ولی من مثلا برای اینکه خودمو آروم کنم و به خودم بابت تلاش نکردن حق بدم می گفتم خوب حالا اینهمه بری و بیای و تدریس هم بکنی، وقتی داری بعنوان استاد دانشگاه چندرغاز پول می گیری چه فایده ای داره؟
بله من از طی کردن تکامل و بعدش پول ساختن صرفنظر کردم چون بلد نبودم ازش پول دربیارم. چون فکر می کردم این شغل مشکل داره. چون برام سخت بود و من ایمان نداشتم به خدایی که کارها رو آسون میکنه. نه اینکه به نهایتش برسم و به میل خودم ازش بگذرم. من ازش گذشتم چون زورم بهش نمی رسید.
در عوض می تونم زمانی رو مثال بزنم که شروع کردم به کار کردن روی خودم. جالبه من 6 ماه بود روی باورهای خودم بصورت همه جانبه از طریق دوره 12 قدم کار می کردم و همزمان همسرم هم در مدار تغییر قرار گرفت. با اینکه من اصلا باهاش در این موارد حرف نمی زدم چون از استاد یاد گرفتم که ما هیچگونه تاثیری روی هیچ کسی نمی تونیم داشته باشیم مگر اینکه خودش بخواد. که در اون صورت نیازی به ما نداره.
از اول مهر نتایج تغییر باورهام به صورت عینی خودش رو نشون داد. هم در یک دبیرستان مشغول به کار شدم و یک درآمد هرچند کم برام ساخته شد.
هم شرایط نگهداری دخترم خیلی راحت فراهم شد.
هم کار همسرم خیلی بیشتر رونق گرفت و درآمدش چندین برابر شد.
هم توانایی مالیمون به حدی رسید که اراده می کنیم و می خریم.
ولی برای من مهمتر از همه اینه که بعضی حرفها ناخودآگاه روی زبونم جاری میشه که می فهمم باورهای درستم دارن توبیت میشن.
مثلا وقتی همسرم از وام گرفتن حرف میزنه من بدون تعلل و فکر میگم من با وام گرفتن مخالفم. اگه تو میخوای بگیری بگیر ولی من شرکت نمی کنم. به نظر من هرچیزی رو باید نقد خرید.
یا مثلا حرف از خرید خونه میزنه و میگه اینو بفروشیم من میگم نه اینو نگه می داریم و یکی دیگه هم می خریم. بعد یادم میاد که این حرف از خودم نبوده، این حرف رو من بارها از استاد شنیدم و الان ناخودآگاه روی زبونم جاری شده و خوشحال میشم.
این تغییر باورها برای من مثل یک گنج ارزش داره. و مطمئنم سال آینده سال بسیار پربارتر و موفقتری نسبت به امسال و تمام سالهای گذشته خواهم داشت. چون اتفاقات امسال یک دلیل واضح برام شد که نشون بده تغییر باورهاست که زندگی رو تغییر میده.
مثلا اینکه ما تونستیم به راحتی در یک ماه پول یک ماشین جدید رو بسازیم و بخریمش.
یا اینکه با یک سری کنترل ذهن و تغییر باورها درآمدمون در عرض دو سه ماه حدود 10 تا 12 برابر شده.
حالاست که من می تونم بگم دلم می خواد بجای دنا سوار لیفان x50 بشم. چون رانندگی با هردوش رو تجربه کردم. ولی قبلش ندانسته می گفتم ماشین چینی به درد نمی خوره و من هیچوقت نمی خرم.
الانه که می تونم بگم فلان مدل روشویی رو نمی خوام چون دردسر تمیز کردنش به داشتنش نمی ارزه.
الان میتونم بگم فلان بیمارستان نمیرم برای اکوی قلب بارداری چون نمی ارزه به رایگان بودنش، در شأن من نیست اینقدر معطل و اذیت بشم چون که می خواستم پول ندم. الان پول دارم و جایی پا می گذارم که راحتیم تضمین میشه.
اینا همش از زمانی داره اتفاق میفته که من قبول کردم زندگی میتونه جور دیگری هم برای من رقم بخوره. این منم که تعیین می کنم در چه سطحی می خوام زندگی رو تجربه کنم و نتایج خیلی سریعتر از اونی که فکر می کردم داره رقم می خوره.
الان که تدریس در دبیرستان رو تجربه کردم خودم انتخاب کردم باردار بشم و ممکنه سال آینده اصلا کار نکنم ولی چون بهش رسیدم تونستم ازش بگذرم. و مطمئنم هرزمان شرایطم مهیا بود باز هم می تونم به تدریس ادامه بدم. اگر مایل بودم….
این مختار بودن چیزیه که خیلی بهم می چسبه. خیلی بهم احساس قدرت میده و ایمانم رو بارها و بارها به قدرت لایتناهی رب بیشتر میکنه.
همون کسی که بدون اینکه بدونم و انتخاب کنم به من پدر و مادر و غذا و کاشانه و لباس و روح و جسم و تمام رفاهیات زندگی رو داد. به من مهر و محبت و توجه ارزانی کرد تا در این جهان با خیال راحت فقط لذت ببرم.
امروز 24 اسفند 1402 در روز تولد 39 سالگیم تمام بندگی و فروتنیم رو به درگاه خداوند بلندمرتبه و مهربانم تقدیم می کنم و ازش بابت تمام نعمتهای پیدا و پنهانی که از ازل تا ابد به من بخشیده با تعظیم سپاسگزاری می کنم.
بعد از خدا از شما استاد عباسمنش بزرگمنش، شما مرد موحد و بااخلاق که تمام قلب و روحتون رو دربست در اختیار هدایت الهی قرار دادید و فانوس این اقیانوس تاریکی شدید قدردانی می کنم و امیدوارم کلماتم نشون دهنده عمق ارادتم به شما باشه.
من از وقتی قلبمو خالصتر کردم، زنجیر مقاوتهای ذهنیمو شلتر کردم حرفهای شما بیشتر روم تاثیر گذاشت. شما همیشه درست می گفتید. این من بودم که درست نمی شنیدم و خوب عمل نمی کردم.
اشکال نه از مذهبه، نه از قوانین جهان. اشکال از منه. از اعتماد نکردنم. از مغرور شدنم. از فراموش کردنم. و از کم کاریم.
دیشب توی جشن کوچولوی تولدم فقط از خدا خواستم در سال آینده شخصیت بهتری از خودم بسازم و مؤمنتر بشم چون همه نعمتها بعد از ایمان میاد.
استاد دوستتون دارم و به داشتن استادی مثل شما افتخار می کنم.
به یاری الله نی نی سالم و قشنگی از خداوند هدیه بگیرین و لحظاتتون رو از اینی که هستین، شادتر و پر برکت تر کنه.
و کانون خانواده تون گرم و گرم تر شه.
این قسمت برای من بسیار شنیدنی بود:
من از وقتی قلبمو خالصتر کردم، زنجیر مقاوتهای ذهنیمو شلتر کردم حرفهای شما بیشتر روم تاثیر گذاشت. شما همیشه درست می گفتید. این من بودم که درست نمی شنیدم و خوب عمل نمی کردم.
تو خوندن کامنتت متوجه شدم چه کارهایی کردم که تو مسیر افزایش لیاقت و مدار ثروتم بوده و خودم متوجهش نبودم.
یعنی سپاس گزاری کردم بابت نعمت هام، اما متوجه این نبودم که مسیرم عوض شده رو به بهبود و ثروت…
اینکه بیمارستان خوب رفتم برای چکاب های خودم و نی نی، آزمایش هام، اکوی قلب خودم و نی نی، سونوگرافی هام، مطب خانم دکتر و …
اینکه زمان و انرژیم تلف نشده تو انتظار و شلوغی.
پزشک خودم بسیار عالیه، پیشِ بهترین پزشک های ارجاعی توسط خانم دکتر خودم برای موارد دیگه، رفتم و از هر نظر راضی و خوشحال بودم و هستم.
در امنیت و سلامتی و توجهِ عزیزانم، گاهی با مامانم و گاهی با همسرم رفتم پیش دکتر و سونوگرافی و …
به راحتی و در امنیت یا با همسرم و ماشین شخصی رفتیم برای چکاپ، یا با تپسی رفتیم.
از لحاظِ هزینه های چکاب و درمان بسیار آسان شدیم بر آسانی ها.
هم هزینه هاش برامون ساده فراهم بود با خیالِ آسوده، هم شاملِ حالِ بیمه تامین اجتماعی و تکمیلی بودیم و هستیم.
اینکه تو هر مرحله آسان شدیم بر آسانی ها، از نوبت گرفتن ها، تا برخورد پرسنل اون محیط.
پروسه ی وسایل و خریدهای نی نی آسان و شیرین جلو رفته.
نی نیِ قشنگمون و خودم صحیح و سلامتیم به لطفِ اللهِ مهربان…
یادمه قبلاً که به بارداری فکر میکردم سالها پیش این افکار کمبود برام بالا میومد:
هزینه های چکاب و بارداری چی میشه؟ سخته که.
هزینه های بچه دار شدن و بعد از تولدش چی میشه؟ سخته که.
خرید پوشاک و وسایل و نیازهاش و … بچه چی میشه؟ سخته که…
منم باورهای کمبودم قدرتمند بودن، قبلا که فایلهای استاد رو گوش میدادم ترمزم خیلی قوی بود، ولی کم کم ترمزهام شل تر شدن.
تا پارسال پاییز به بعد که تمرکزی فایلهای هدیه رو گوش دادم اوضاعِ باورهام کم کم بهتر شدن و رنگ و بوی تغییرات و بهبود تو زندگیم آشکارتر و علنی تر شد…
الان که خودم رو میبینم، امسال رو میبینم، این ماه های اخیر و این روزهای اخیرم رو میبینم متوجه میشم چقدر مدار ثروت و باورهای کمبود و فراوانی ام تکونِ اساسی خورده.
می دونم جای کار زیاد دارم، ولی متوجه میشم مدارم تکون خورده …
مرسی که با کامنتت بهم یاداوری کردی تو مسیر آسانی ها هستم…
شاد باشی و سلامت و ثروتمند همیشه.
همه مون باشیم.
الهی شکرت برای تمام چیزهایی که تو دفترم و اینجا می نویسم.
سلام سلام سلااااااام به روی ماهت دوست جون جونی قشنگم عزیزدلم
اصلا نمی تونی تصور کنی این نقطه جذاب آبی وقتی باز میشه و اسم سمانه جان صوفی پدیدار میشه چه شوق و شعفی تو دلم به پا میشه. انگار هزارتا پروانه باهم تو قلبم به پرواز درمیاد!
سبد سبد سلامتی و آرامش و شادی برای خودت و نی نی نازنینت و خانواده ات آرزو می کنم.
متشکرم از اینهمه لطف و محبتت
در مورد قانون و نتایج تعهدت گفتی. گل گفتی
همین الان داشتم فایل روزشمار 140 رو نگاه می کردم که استاد داشتن در مورد متعهد موندن به مسیر صحبت می کردن. در دوره قانون سلامتی و تمام دوره ها، در واقع در تمام جنبه های زندگیمون شرط مهم باقی موندن در مسیر، به یاد آوردن گذشته مون و سپاسگزار بودن بخاطر تغییراتمون هست. اینه که باعث میشه فراموش نکنیم از چه مسیر درستی عبور کردیم تا به نتایج الانمون رسیدیم.
اگر غرق روزمرگی بشیم یا مغرور به دستاوردهامون بشیم فراموش می کنیم که یه روزی مثلا دودوتا چهارتا می کردیم که این بسته پوشک تا چند روز دیگه میمونه، چند ساعتی یه بار پوشک بچه رو عوض کنم که یک روز بیشتر بمونه.
ولی الان به لطف الله، روز به روز و ماه به ماه داره درآمدمون بیشتر میشه. و احتمالا اول احساس لیاقتمون بیشتر شده و بعد از اون درآمد افزایش پیدا کرده و بعد افتادیم تو یک سیکل مثبتی که هردوی این فاکتورها دارن همدیگه رو تقویت می کنن.
الان مدل خرید کردنمون، مدل حرف زدنمون، سبک لباس پوشیدنمون، حتی ساعت خوابیدنمون تغییر کرده.
میزان امیدواریمون به زندگی و خوشبینیمون نسبت به آینده اصلا قابل مقایسه با قبل نیست.
اصلا یه مسائلی تو ذهنمون حل شده است و نیاز به تصمیم گیری آگاهانه نداره. به قول شما مثل انتخاب دکتر خوب، بیمارستان خوب، وسایل باکیفیت، حتی اون خاطرجمعی نسبت به سلامتی مون، یا بودن عزیزانمون در کنارمون.
من با وجود اینکه از خانواده خودم دورم(من کرجم و اونها اهواز)، ولی یک ذره نگران زایمانم نیستم. از الانم تعیین نمی کنم کجا زایمان کنم. به موقعش هدایت میشم
به قول لیونل مسی که گفت وقتی 36 ساله شدم راجع به بازی کردن در سن 36 سالگی تصمیم می گیرم، منم وقتی موقعش رسید راجع به مکان و شرایطش تصمیم می گیرم.
احساس می کنم این ایمان و توکل به خدا درس اصلی و کلیدی هست که استاد عباسمنش بی نقص به ما یاد داده و داریم تاتی تاتی در مسیرش قرار می گیریم.
برات خیلی خیلی خوشحالم که آسان شدی برای آسانیها و از این بیشترش رو برات آرزو می کنم. منم حسش می کنم و خیلی به روزهای روشنتر امیدوارم.
ازت سپاسگزارم که برام نوشتی و قلبمو روشن کردی. خدا حفظت کنه.
به نام خالق هستی
سلام استادعزیزم سلام مریم جانم
سلام به دوستان توحیدیم
خداروهزاران بار شکر که امروزهم هدایت شدم به این فایل وبا اینکه قبلا هم این فایل رو دیده بودم
ولی چقدر ذهنم نیاز داشت به این مطالب خیلی لذت بردم ودرک فهمم نسبت به مطالب بیشتر شده وبهتر درک میکنم اصل مطالب رو با اینکه میدونم هنوز خیلی جای کار دارم.
اینکه استاد اشاره کردن به خانواده های مذهبی وذهنیتی که نسبت به ثروت دارن کاملا درک کردم چون که در کشور ایران درشهر مذهبی ودر محله ی مذهبی تر ودریه خانواده کاملا مذهبی بزرگ شدم وکاملا با این صحبتها ومباحث آشنا هستم
آره استاد دقیقا چقدر باورهای مخرب در مورد ثروت داشتیم اینقدر که این باورها ریشه ای ودرونی هست که خیلی خیلی باید روی باورهام کارکنم تا به باور درست وجایگاه درست برسم.
چقدر باور یهودیها نسبت به ثروت صحیح وقابل درک هستش که هرچقدر ثروتمند بشم بیشتر به خداوندم نزدیک میشوم من اگه همین یه باور رو در خودم تقویت کنم واز اعماق وجودم به این باور برسم نصف مسیرم رو رفتم.
سپاسگزارم استاد عزیزم که اینقدر سخاوتمندانه ،پاک وخالص وقت میزارین واین مطالب ارزشمند رو دراختیار ما قرار میدهید سپاس استاد عزیزم
استاد عزیزم چقدر شما قابل تحسین هستین از این رشد وپیشرفتی که داشتین وبه این حداز ثروت رسیدین واینقدر از دورن پر شدین که از بیرون احساس بی نیازی دارین وهرچقدر زندگی ساده تر باشه مورد پسند تر شماست.
از خداوندمیخواهم هدایتم کنه ومسیر رو برام هموار کنه تا با رسیدن به تمام خواسته هام وگذر از همه ی خواسته هام به این احساس وجایگاه استاد عزیزم برسم.
برای همه اعضای این سایت آرزوی بهترینهارو دارم
درپناه حق
به نام خدا
سلام روزتون مبارک باشه فاطمه خانوم انشاالله همیشه سربلند و ثروتمند
درباره باورهای ثروت ساز و معنویت همین بس که خداوند در سوره فاتحه ()حمد() وقتی میگه هدایت بخواهید فقط میگه راه راست راه آنان که نعمت دادیم
عزیز خود پول هم نعمته یعنی پول را جدا از نعمات الهی ندونیم نکته ای هست ما همیشه میگیم خدا نعمت میده ولی برای ثروت وپول نه که اونم بخاطر باورهایمان
همون خدایی که نعمت میده ،پول هم میده ،، پس از امین الان بجای واژه پول به نعمت فکر کنیم و جابجاش کنیم توی ذهنمون
چون دریافت نعمتها انگار ساده تر از پولِ
از غذا ،لباس،مسکن،ماشین،ابزار و،،،همه نیازمند پول()نعمت()هستند چون چرخ جهان با این انرژی زیبا و معنوی میچرخه ،، انسان های ثروتمندترین پروردگار را بیشتر باور کردند و نعمتهای بیشتری را هرروز دریافت میکنند، ،آروم تر هستند،،شادتر هستند،، بخاطر پول شکرگزارخداوند نیستن. بلکه بخاطر خود وجود پر قدرت الله یکتا شاکرهستند
گفتم تا تکرار بشه برای خودم که همه نعمتها ذهنی است باید باورها تغییر کنه تا وارد بشه نعمتهای بینهایت الهی زیرا خداوند عاشق سروتمند شدن ما و رساندن ما به اهدافمونه ،،چون راه گسترش جهان تا بوده همین بوده
آرزوی خوشبختی و سعادتمندی. برخورداری از نعمتهای فراوان الهی براتون دارم
استاد عزیز و مریم خانم بسیار ممنون
سلام آقامصطفی عزیز
بی نهایت سپاسگزارم ازتبریک شما خیلی خیلی واسم ارزشمنده.
آقا مصطفی سپاسگزارم که وقت گذاشتین کامنتم رو خوندید وبرام پاسخ گذاشتین.
آره دقیقا حرفای شما برا قابل درک هستش چقدر قشنگ به این نکته توجه کردین راستش هیچ وقت از این زاویه به ثروت نگاه نکرده بودم،عالی بود عالی
سپاسگزارم که زبان خداوند شدین وموضوع به این مهمی رو برام باز کردین
سپاسگزارم که با کامنتتون هم کامنت خودم رو بهم یادآوری کردین،هم تبریک زیبایی که ازتون دریافت کردم،هم درس بزرگ زندگیم رو بهم گوش زد کردین
هم اول وآخرکامنت اینقدر زیبا واسم دعا کردین سپاسگزارم از قلب مهربون وپاکتون.
آقا مصطفی براتون آرزوی بهترینها رو دارم انشاالله غرق در شادی و سلامتی ونشاط ونعمت باشید.
یاحق
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم
«تنها راه گذر از ثروت تجربه ثروت هست»
چه باورهایی باعث میشه که تو اصلا ثروت رو نخواهی ؟
یکی از اون باورها،باورهای مذهبی که افراد مذهبی طی سالیان سال در غالب مذهب این باورها رو تو ناخودآگاه ذهن ما گذاشتند که ثروت معنوی نیست ،اصلا ثروت تو رو از خدا دور میکنه ،پول و ثروت چرک کف دسته ،آدمهای ثروتمند آدمهای بدجنس و گناهکار و بی ایمانی هستند ، پول تو رو از خدا دور میکنه ،نمیشه هم دنیا رو داشت هم آخرت رو داشت ،و این باورها رو بااااارها تکرار کردند تو فیلم ها و سریالها و داستانها و اشعار و احادیث جعلی و خود ساخته نقل قول های فراوان که منصوب به پیامبران کردند صدها هزار بار این باور رو دادند که ثروت بد و غیر معنویه خود من صدها فیلم دیدم که بدترین شخصیت اون فرد یه آدم ثروتمند متمول بوده و آدم فقیر آدم خوبه داستان که تهش قهرمان بلامنازع داستان بوده خیلی این باور در ذهن من رسوخ کرده و منم این باورهای مذهبی رو داشتم و البته که هنوزم تو ناخودآگاه ذهن من هست و مانع دریافت ثروت در من شده اصلا من آدمهای ثروتمند رو آدم های خوبی نمیدونستم وقتی تمام زندگی خودم رو در ابعاد مالی و روابط بررسی میکنم ردپای عمیق این باورهای مذهبی رو مانع بزرگی در نرسیدن خودم به تجربه موفقیت مالی ورابطه عاطفی عالی دیدم خیلی ساده با همین باورهای رسوخ کرده در ناخودآگاهم با دست خودم ثروت و نعمت رو از خودم دور کردم و به این صورت با کلی درخواست از خداوند و تلاش من به خواستم نرسیدم و در آخر با هدایت شدنم به این سایت الهی و دوره ارزشمند ثروت یک درک کردم این باورها چقدر در وجودم هست و همین درک من از این باور اشتباه باعث شد به صورت طبیعی من از مدار افراد مذهبی با باورهای نادرست دور بشم و خودم هم اگاهانه سعی کردم خودم رو از مدار این افراد دور کنم و رو ذهن خودم کار کنم وقتی این باورهای درست رو با بررسی قرآن و زندگی پر از ثروت پیامبران درک کردم خیلی برام منطقی شد الان حدود یک سالی میشه که من تو دفترم هرروز هر روز یک صفحه پر از باورهای معنوی بودن ثروت و تنها راه رسیدن من به خداوند ثروت هست و کلی باورهای درست و عالی و پر از عشق و علاقه از تجربه ثروت و رسیدن بهش می نویسم طوری که از نوشتن این باورها و اتفاقات عالی که با تجربه ثروت میتونم داشته باشم احساسم رو خوب میکنه قلبم باز میشه و یادم نمیاد روزی رو که حداقل یک ساعت برای نوشتن این باورها و کنترل کانون توجه و فرکانس خوب فرستادن غافل شده باشم و نتایجش رو هربار با دریافت پول و نعمت از بی نهایت طریق حتی از جایی که گمان نمیبردم دریافت کردم و این نشونه واضحی بود برام که باید همیشه رو این باورها کار کنم
افراد مذهبی که به خاطر همین باورهای محدود کننده با کلی تلاش و تقلا به ثروت و پول نرسیدند گفتند که پول معنوی نیست ما رو از خدا دور میکنه آدمهای ثروتمند به بهشت نمیرند و این انتخاب خودمون هست که فقیر باشیم زندگی ساده ای داشته باشیم و به فکر آخرت باشیم و همین طور این باورها رو اشاعه دادند و اصلا طوری شده که که نه خودشون ثروت دارند و نه از دیدن آدم ثروتمند و شادی و لذتشون خوششون میاد و میان با قضاوت کردن با ربط دادن بیماری یا مشکلات خانواده گی و یا اعتیاد شخصی در خانواده اون فرد ثروتش رو مستقیم به این مسائل ربط دادند بارها من این واکنشها رو دیدم که اصلا از شادی روابط خوب لذت و آرامش و ثروت یک فرد ثروتمند بدشون میاد و واکنش تندی نشون میدند که به دلیل اوقده و حسرت و حسادت و خشم فرو خورده در وجودشون از نرسیدن و تجربه نکردن خودشون از این لذتها و خوشیها و ثروتها و روابط عالی ثروتمندان در وجودشون ایجاد شده و همه اینها منو مصمم کرد که حتما از این افراد دوری کنم
تنها راه گذر کردن من از مادیات تجربه مادیات پر شدن ،سیر شدن لبریز شدن من از ثروت و مادیات هست من با تمام وجودم میخوام که ثروتمند باشم چون تنها راه رسیدن من به خداوند درک بزرگی و شکوه و عظمت و زیبایی و وهابیت و عشق و مهربانی و قدرت خداوند بیکرانی خداوند،ابدی و نامحدود و بی انتها بودن خداوند ثروتمند شدن و تجربه همه این زیباییها و نعمتها و امکانات نامحدود خداوند و رشد و بزرگ شدن و بی نیاز شدن من و قویتر شدن من ثروتمند شدن هست و این باور و باورهای درست دیگه منو لااااااجرم هدایت میکنه به ثروت و فراوونی به ایده ها به افراد مناسب ،به شرایط و موقعیت مناسب که خیلی راحت و ساده و لذت بخش من ثروتمند بشم البته که تغییر این باورهای نادرست خیلی آرام آرام و تکاملی با گرفتن نتایج کوچیک کوچیک در من ایجاد میشه و یک شبه اتفاق نمی افته
تو عکس های زیبایی که تو گوشیم ذخیره کردم عکسهای زیبایی از برج های تمپا و ماشین و فضای رویایی کنار دریا و خونه های ویلایی روی همشون عبارات زیبای معنوی بودن پول و ثروت رو نوشتم و نگاه میکنم و الان که استاد گفتید با تغییر باورهاتون چطوری شما به همه اون خواسته ها رسیدید و دهها و صدها برابر بهتر و باکیفیت تر از اونها رو خریدید و تجربه کردید ایمان منو قویتر میکنه که میشود اگر رو خودم و باورهام کار کنم و ادامه بدم روزی به تجربه داشتن همه این نعمتها میرسم و البته که هرروز هم از خواسته ها می نویسم و از خداوند میخوام که هدایتم کنه به تجربه و دریافت همه خواسته هام
رسیدن به خواسته ها ایجاد احساس خوب،اعتماد به نفس بالا این قدرت رو ایجاد میکنه که میتونی به همه خواسته هات برسی و هربار قویتر ادامه میدی و خواسته ها تو خلق میکنی اماااااا استاد جان از یه تله ذهنی و باور دیگه ای صحبت کردید که شک و دودلی از اینکه نکنه به این خواسته برسم خوشم نیاد ازش و مجبور بشم ردش کنم خیلی باور ریزی هست که نمیزاره تو اصلا پول ساخت اون خواسته رو بسازی در حالی که باید با تمام وجود بدون هیچ شک و دودلی بخوای که به اون خواسته برسی وقتی بهش رسیدی لذت بردی سیر و پر و لبریز شدی اگر دیدی مطابق سلیقت نیست اونوقت ازش بگذری نه اینکه تجربه نکنی و بگی نه احتمالا خوب نیست خوشم نیاد و نخواهی که تجربه کنی نباید اجازه بدم اصلا این فکر شک و دو دلی تو ذهن من رسوخ کنه باید با تمام وجود بخوام که به اون خواسته برسم تجربه کنم لذتش رو ببرم بعد اگر نخواستم اون موقعه تصمیم بگیرم که بفروشمش و باور اینکه نکنه بخرم خوشم نیاد و پولم تموم بشه بزار چیز دیگه ای بخرم صددرصد اشتباهه تله ای که نمیزاره تو اصلا پول خلق خواستن رو بسازی و اجازه بدی که ظرف وجودیت همینطور بزرگ و بزرگتر بشه پول بیشتری بسازی و خواسته های دیگه رو هم خلق کنی مثل استاد که هیچ تردیدی به خودشون راه ندادن همه خواسته هاشون رو خلق کردند بهترین لذتها و تجربیات و رشد و بزرگ شدن و قویتر شدن و با اعتماد به نفس تر شدن رو تجربه کردند و بعد از اینکه خواستشون رو رسیدند پر شدند الان که سلیقشون و معیار و هدفشون تغییر کرده میتونند ازش گذر کنند البته باور مهم دیگه ای رو که استاد دارند اینکه برای خرید چیزی ملک و املاک و یا چیزهای دیگه ای رو که دارند نمیفروشند تا پول خرید خواسته دیگه ای رو تامین کنند بلکه پول خواسته جدید رو میسازند با این باورهای قدرتمند استاد میتونند از اون خونه ها و ماشینها و برج زیبا گذر کنند و تو این استیت زندگی ساده و تلفیق با طبیعت در آزادی مطلق رو بخوان
«نکته مهم در مورد رسیدن به خواسته ها .اولا :من به ارزها و خواسته هام میرسم بعد تصمیم میگیرم میخوام داشته باشمش یا نه دوما :من با هربار رسیدن به خواسته هام با رشد اعتماد به نفس و خودباوری و ایمانم به قوانین الهی میتونم خواسته بعدی رو خلق کنم سوما :من در صورت رسیدن به خواسته هام و تجربه و پر شدن ازش میتونم ازش گذر کنم چهارما: من با هربار بار رسیدن به خواسته هام هم خودم رشد میکنم و هم جهان رو رشد میدم به پیشرفت جهان کمک میکنم به افراد زیادی با خرید کردند با رسیدن به خواسته هام خدمت میکنم خیر میرسونم و این حد از رشد و پیشرفت صددرصد مورد حمایت خداوند »
وقتی من به همه خواسته هام رسیدم اگر انتخاب من برای زندگی ساده گی و ساده زیستی باشه از روی سیر شدن و گذر کردن هست نه اجبار و بدبختی این انتخاب یه انتخاب اگاهانه و کاملا خود خواسته هست نه اجبار و جبر روزگار این تفاوت واضح افراد ثروتمند با باورهای درست با افراد فقیر که بیشتر هم مذهبی هستند با باورهای نادرست هست
استاد جان این باورهای مذهبی نادرست و محدود کننده سالها هم منو از ثروت دور کرد هم از تجربه رابطه عاطفی ردپای واضح این باورهای مذهبی نادرست رو در عدم تجربه خواسته هام کاملا درک کردم طوری که من با باورهای مذهبی نادرست ذهنم اجازه نداد که اصلا وارد رابطه نشم که بخوام ببینم اون شخص چه ویژگیهایی داره تا خواسته هام و شناختم از خودم و از دیگران بیشتر بشه باورهای مذهبی که تو ثروت یک گفتید رو من در زمینه روابط هم کاملا بسطش دادم و تونستم بهتر ردپای این باورهای مذهبی محدود کننده رو در خودم شناسی کنم و سعی کردم هم زمان تو هر دو موضوع ثروت و روابط عاطفی بررسی کنم و روش کار کنم
استاد جان این فایل مثل همه فایلهایی که آماده میکنید آگاهی دهنده بود و صبح زیبای تمپا کنار این برجها با اون نور پردازی عالی خیلی زیبا بود و چقدر رسیدن شما به خواستتون در ما خواسته ایجاد کرد و هدایت شدن هربه کدوم از ماها به این خواسته ها چقدر به رشد و پیشرفت بهبود و گسترش جهان کمک میکنه شما هم خودتون خوب زندگی کردید و هم جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کردید و حالا با فروش این خونه زیبا و آغاز زندگی به سبک جدید بازهم خواسته های ما رو بیشتر و بزرگتر میکنه و این فایلی هست که باید بارها گوشش بدم و دانلود کردم تا کنار دوره ارزشمند ثروت یک گوشش بدم عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
خدا حفظتون کنه آقای علاسمنش خردمند که هستید و دعای من و خواسته ی من از خداوند عمر طولانی برای شماست، من سه سال بعد از آشنایی سعادتمندانه با شما تونستم براحتی و نقد ماشین صفر مورد علاقه م رو که سقفش هم سانروفه همینجوری که همیشه میخواستم بخرم ، چند روزی بود که دچار چالشی شدم که با اینکه خیلی ماشینو دوسش دارم بفروشمش و برای خرید خونه از پولش استفاده کنم ولی واقعا برام خیلی سخت بود چون ماشینو خیلی دوسش دارم و هنوز مسافت زیادی باهاش نرفتم که حتی ازش سیر شم و از طرفی بهش احتیاج دارم،
و بعد از مدتها که متاسفانه از پیج شما دور بودم امروز خداوند منو هدایت کرد به پیجتون و این فایل ارزشمند و به صراحت شنیدم که این چیزی که داری رو نفروش که چیز دیگری بخری چون خداوندی که اینو بهت داده میتونه براحتی خونه رو هم بهت بده !! تمام تنم لرزید و چشمانم پر از اشک شد و خدا رو شکر گفتم که همیشه به بهترین طریق ما رو هدایت میکنه . براتون خیلی دعای خیر کردم و امیدوارم وجودتون و زندگیتون و عزیز دلتون همیشه غرق در نور باشید و آرامش و فراوانی ،امین
خیلی دوستون دارم و این اتفاق باعث شد دوباره برگردم به پیجتون و بر معرفت واگاهی م انشالله اضافه کنم و از دوره هاتون انشالله بیشتر تهیه کنم .
در پناه الله یکتا ️
سلام دوستان عزیزم
چقدر خوب هدایت شدم به این فایل وقتی داشتم راجب اینکه چطور پول بسازم فکر میکردم و از خدا میخواستم که منو هدایت کنه.
چقدر خوشحال شدم که بعد از یه مدت نسبتا طولانی یه فایل جدید گذاشتین من هم دوره سلامتی رو تهیه کردم اما فعلا نمیخوام ازش استفاده کنم چون میخوام حسابی از غذاهای دلخواهم پر بشم بعد انشالله سال آینده شروع کنم دوره رو الان احساس میکنم آمادگیشو ندارم. ولی چند روزی که بهش عمل کردم نشانه های خیلی خوبی دیدم ممنونم ازتون ولی یجوری تو ذهنم مثل دوره تندخوانی بود که شاید با مسیر شما متفاوت بود اما بعد که بیشتر فکر کردم دیدم که شما تو همه فایلاتون از ثروت و سلامتی و خوشبختی با هم صحبت میکنین و زیادم خارج از مسیر نیست.
خب راجب ثروت ما که وضع مالیمون خوب بود و تقریبا از اطرافیانمون بهتر بودیم. اما راجب ثروتمندان و اونایی که پول های زیاد میسازنن ورودیهای ذهن من از فیلم و سریال و تلویزیون از کودکی اینجوری بود که
۱.آدم های ثروتمند آدم هایی کثیفی هستند که بخاطر پول هر کاری میکنن میزنن و میکشن و سر آدما رو راحت زیر آب میکنن.
۲.تقریبا همه آدم های ثروتمند قاچاقچی هستند و از راه های نامناسب پولشونو به دست آوردند.
۳.آدم های سالم نهایتا اونقدر ثروتمند میشن که یه خونه و یه ماشین بخرن در حد نیازشون.
۴.آدم های ثروتمند از بقیه مردم جدا هستند و اونا هستند که باعث فقر بقیه اقشار جامعه هستند.
۵.آدم های ثروتمند همه چیشون داغونه،روابطشون،سلامتیشون، خوشبختیشون یعنی فقط پول دارن که هیچ لذتیم ازش نمیبرن
۶.آدم های ثروتمند خدا رو قبول ندارند و حتی شاید کافرن و از دین خارج شدند.
۷.آدم های ثروتمند بی سواد هستند و جایگاه اجتماعی مناسبی ندارند.
و خیلی موارد دیگه که اینا بدترین حالاتش بود ولی کم کم که بزرگ شدم و با آگاهی های استاد آشنا شدم دیدم نه اینا همش دروغ بوده که تو ذهن ما کردند چقدر آدم های بزرگی هستند که دارند به جهان خدمت میکنن و جهان رو گسترش میدهند و روز به روز پول های بیشتر و پاکتری میسازند.
چقد نخبه و دانشمند و مهندس و دکترم هستند که پول های زیادی میسازند.
چه آدم هایی هستند که تحصیلات دانشگاهی ندارند اما سواد بسیاری دارند و تو حوزه علایق خودشون پول میسازند.
با تشکر
به نام کامل ترین پرانرژی ترین انرژیه دنیا خدای خوبم
سلام به استادعزیز و خانوم شایسته مهربون
سلام به بچه های گل سایت
خداروشکر زندم و نفس میکشم و درحاله لذت بردن از این زندگیه زیبا هستم
واقعا عالی عالی عالی همه جیز باوره منم که از بچگی با این باورا بزرگ شدم اصن پولدار شدن رو بهش فکر نمیکردم همیشه میگفتم همینکه دستت جلوی کسی دراز نباشه عالیه حالا مگه پولدارا چکار میکنن حالا اصن ده تا خونه داشته باشی که چی دهدتا هزار تا هم باشه باید تو یه خونه بخابی هزار تا هم ماشین داشته باشی باید با یکی دور بزنی هزار تا مغازه داشته باشی بازم باید با یکی پول دربیاری اصن پول دربیاری باید مالیات بدیپول دراوردن سخته باید پیر بشی باید صبحو شبتو بهم بدوزی اصن زندگیت میشه زحره مار فقط اسیری فقط سختی انقد که تکرار شده باید مثه اماما باشی قانع باشی اسراف نکنی از این چرتو پرتا ولی الان میگم زندگی یعنی تجربه کردن زندگی بعنی پولدار شدن زندگی یعنی هر چقد بیشتر پول دربیارم بیشتر به خدا نزدیکتر میشم هر چقد بیشتر پول بسازم بیشتر به کسترش جهان کمکمیکنم پولدار بودن یعنی خالق بودن اصن پول مساوی با بهشت پول مساوی با خدایی بودن
من از وقتی اومدم تو مداره تغییر فقط دارم تلاش میکنم این ذهنه فقیرمو تبدیل به ثروت بکنم البتت که خداروشکر تضاده فقیری باعث شد اولاا بیشتر خدارو درک کنم دوما به سمت ثروت اشتیاق پیدا کنم چون واقعا تضاد باعث پیشرفت میشه واقعا خداروشکر که دارم روی خودم کار میکنم همش دارم باور میشکونم چقد باوره مخرب دارم اصن باید از نو بسازم منم مثه گربه ای که دستش به گوشت نمیریه میگه پیف پیف بو میده شدم باید به همه خاسته هام برسم بعد بگم پول بده اصن من باید پا روی ترسهام بذارم من باید لذت ببرم از زندگی باید به گسترش جهان کمک کنم وظیفه منه خدارو قدرتشو به جهان بگم
دوستتو دارم
مشتری اومد برام
فعلا
لذت ببرین از این مسیره خدایی
فقط لذتشادی ارامش
سلام به روی ماهت استاد نازنین و مریم جان عزیز🌺🌺
اتفاقا داشتم یکی از لایواتون رو که تو نشانه ای برای من بود رو نگاه میکردم و تحسینتون میکردم که تمام این مسائل رو بهش اشاره کردیید و وقتی که تموم شد اومدم به صفحه اصلی سایت دیدم فایل جدید گذاشتیید خدارو شاکرم وسپاسگذار بخاطر وجود شما نازنینان عزیز تر از جان که اینقدر با عملتون ایمان من رو درمورد قوانین این جهان هستی قوی تر میکنه وروز به روز نتیجه های بهتری میگیرم منتظر اون روزی هستم که با عشق❤️بیام درمورد رسیدنم به اهداف بزرگترم براتون بنویسم عاشقتونم و از الله مهربان رب العالمین براتون بهترینهای این جهان را خواستارم به امید اون روزی که شما رو از نزدیک در اغوش بگیرم خیلی دوستتون دارم ❤️❤️
بنام خدای فراوانی ها.
سلام استاد عزیزم و مریم جانم.
این فایل بی نظیرو که میلیون ها میلون ارزش داره ،بارها و بارهاا گوش دادم و اونقدر ترمز مخربی رو نشون میده که باید مدام گوشش بدم و تو ناخودآگاهم جا بگیره..
ثروتمندان بخداوند نزدیک ترن ،چه باور خالصی باوری که بارها و بارهااا برعکس اونو شنیدیم ،بارها و بارهاا تو فیلمااا همیشه خبیث ترین آدمارو ثروتمندان نشون میدادن ،همیشه آدم بده داستان ثروتمندا بودن ،یادمه یه سریال ترکی میداد به اسم کلید اسرار خیلی سال پیش،الان که یادش میوفتم میبینم الله اکبر چقدرررر باور مخرب درون این سریال بوده،یادمه اخرش هررر چی بلا بود میوفتاد تو زندگی ثروتمندا و اخرش یا چلاق میشدن یا میمیردن یا اموالشونو از دست میدادن و اونی که خوبه داستان بود همون فقیره بود همونی بود که همیشه احساس قربانی شدن داشت ،خدایی چند درصد ماهااا این باورا رو بع خوردمون دادن ؟؟؟،
کاره سختی نیست استاد اگه بخوام یه سرچی بکنم ،جای دوری ام نمیرم همون اطرافیان خودم،دقیقااااا آدمایی که هی با عجز و ناتوانی دعا میکنن و هی ادعای ایمانشون میشه ،همیشه یا مریضم یا ندارن ،اون آدمااا دقیقا همون آدمایی هستن که هی میگن پول بده،یا مثلا میگن دیدی فلانی رو تا پولدار شد ،شلوارش دو تا شد یا هزار باور مخرب دیگه ای که ترجیحا نگم بهتره،استاد گفته های اونااا دقیقا نقطه مقابل آموزه های شماست:در مقابلش باید برگردم برای باور های درستم الگو بسازم:
ثروتمندان بخدا نزدیک ترن:
چرا؟؟؟؟؟
چون ثروتمندان در جهت گسترش جهان هستی گام برمیدارن ،یه ثروتمند بخدا نزدیک تره چون با یه کارخونه ای که تاسیس میکنه هزاران نفر سر کار میرن و چرخه پول به راه میوفته،،،،،با خریدن یه کالا یه ماشین،ثرتمندان چقدررررر به همههه خیر میرسونن،،،،،،
چه زیبا گفتین استاد تنها راه گذر از ثروت ،رسیدن به ثروت هست ،،،،،،
وقتی هنوز به ثروت نرسیدی،مدام حرص میزنیم ،و تازه اگرم بهش نرسیم ،ذهنمون شروع میکنه بهانه آوردن،به قول معروف ،گربه دستش به گوشت نمیرسه،میگه بو میده،،،،،،،
ترمز هایی که به محض دیدن یه ثروت مند میبینم :
-طرف دزدی کرده که این همه پولداره
-طرف پارتی داشته که به این همه پول رسیده
-طرف سنش کمه چطور میشه این همه پول داشته باشه؟؟؟؟
حتمااا حتما ماله باباشه.
یه ترمز مسخره و خنده داری که خودم داشتم و آگاه نبودم ازش این بود که باورتون نمیشه ،این روزا که گوشی آیفون تو بازار اومده میدیدم اکثرااا آیفون 14 دستشون هست ،جالبش اینکه بجای اینکه تحسین کنم ،بگم خدا بهترشو بده ،دمتون گرم ،میگفتم اینا که اصل نیست ،از این فیک هاست:)))))))))
واقعااا الان یادش میوفتم از این مقاومت خندم میگیره.
ممنون استاد از فایل عالیتون.
در پناه خدا باشید.
سلام برتو مهسا خانم
لیاقتشو دارید که بهترین ها را تجربه کنید یعنی همه لایق هستند اما باید این لیاقت را درست بشه توی وجودمون وذهنمون ،، باید بدونیم ما بدون هیچ دلیلی لایق هستیم به هرآنچه باکیفیت و عالی است برسیم
چون ما اشرف مخلوقات هستیم و جهان برای این خلق شده که بتونیم بهترین حالت زندگی تجربه کنیم به بهترین نحو
من خودم را لایق میدونم وامسال حداقل 5یا 6بار مسافرت رفتم ،،هوایی ،،زمینی،، واقعا لذت بخشه خرید کنی ،هدیه بدی،هدیه بگیری و از همه مهمتر خداوند را باور کنی که منبع همه نعمت هاست و روزی رسان اونه ،، خوشحالم که خداوند را دارم بیشتر باور میکنم ،،
البته این باوری که خداوند نزدیک است و کنارمه خیلی کمکم کرده
خدایا بابت همه نعمتهایت شکرگزارم
این قصه رو بخونید
⚠️ یه آقایی به خدا گفت یه گونی اسکناس بده خوش باشیم، خدا گفت یه گونی اسکناس با سه تا پسر هروئینی ، گفت نمیخوام
خدا یه ساک اسکناس بده خوش باشیم ، خدا گفت یه ساک اسکناس با یه دختر کچل ، گفت نمیخوام
خدایا همون روزی خودم رو برسون ، خدا گفت تدریجاً میرسه فضولی موقوف ⚠️
👆👆این چیزی که خوندین یکی از جوک های یه روحانی سرشناس هست که از اول انقلاب توی تلویزیون برنامه و تریبون و منبر داره ، خودم چند بار از تلویزیون شنیدم 👆👆
باور شرک آلود به رب العالمین از تریبون و رسانه ملی در پوشش برنامه مذهبی .
« چند وقت پیش یه کلیپی توی فضای مجازی پخش شد که اون خیلی بیشتر روی ذهنم تاثیر گذاشت ، به نوعی توحیدی تره ، حتما خودتون هم دیدین ، ماجرای دو تا گدای در کاخ سلطان محمود … و اون جمله معروف کار خوبه خدا درست کنه ، سلطان محمود خر کیه …
همیشه اینو با خودم تکرار میکنم ، کار رو خدا درست میکنه ، سلطان محمود خر کیه ؟! »
من از ۱۳ سالگی مرحوم پدرم منو فرستاد کلاس زبان و چند سالی زبان انگلیسی خوندم، همیشه یه تصاویری توی ذهنم بود از کشورهای جهان، به صورت غیر مستقیم با کشورها و فرهنگ هاشون از طریق کتابها آشنایی جزیی پیدا کردم ، دوست دارم برم ببینم . بعدها زبان خوندن رو تو سالهای جوانی ، هم ادامه دادم . همیشه ذهنیت من این بود که برای رشد و پیشرفت آدم باید از خانواده اش فاصله بگیره ، با وجود همه ارزشهایی که درمورد بنیاد خانواده گفته میشه ، باور داشتم آدم باید از خانواده دور بشه که ساختار شخصیتش ساخته بشه، اون ترمز ها و دلسوزی ها رو رها کنه . با این تفکر من سالها از خانواده ام دور بودم ، یه زمانی نظامی بودم ، شمال و جنوب و جزایر و … بعدش هم رفتم تو صنایع نفت و گاز جنوب کشور . نتیجه اینکه این مهاجرت کردن رو به راحتی پذیرفتم «مهاجرت های کوتاه» و در مقایسه با بقیه اعضای خانواده که دور شدن از خانواده براشون سخت بود. با اینکه هنوز خانواده ام میگن برگرد بیا پیش خودمون زندگی کن ولی من توی یه شهر دیگه دارم زندگی میکنم و راضی ام با اینکه ظاهرش اینه که اینجا هزینه ها بیشتره ولی حال دلم خوبه ، اینجا احساس میکنم به خدا نزدیکترم ،شاکر ترم ،آرامش بیشتری دارم ، چشمم زیباییهای بیشتری رو میبینه . زیبایی و امکانات بیشتری برای تحسین کردم و شکرگزاری وجود داره. و خدا رو شاکرم .
و اون روزی رو برای خودم دارم میبینم و شدیداً احساسش میکنم و ازش لذت میبرم … که با موفقیت مهاجرت کردم به فلوریدا … به لطف الهی …
البته من هنوز موفقیت مالی چشم گیری رقم نزدم ولی در مقایسه با بقیه خیلی شرایط بهتری دارم . و باور من اینه موفقیت از ساخته شدن شخصیت شروع میشه ، اون شخصیت گذشته من کجا ،و این شخصیت فعلی کجا و به لطف و هدایت رب العالمین ، جان جانان دارم بهتر و بهتر میشم .خدا رو شکر ، خدا رو شکر …
یقین دارم به زودی از موفقیت ها و باور های جدیدتر و فرایند تکامل خودم براتون میذارم جوری که موجب شگفتی خودم و اطرافیانم باشه
به لطف و هدایت جان جانان، رب العالمین ، که همانا او غنی و حمید و وهاب و واسع و علیم است
#عاشقتم خدا 😍😭
سلام به استاد جانم عاشقتم استاد امیدوارم حالتون عالی باشه
چقدررر من شماو مریم جونو دوس دارم
چقدررر لذت میبرم و تحسین میکنم اسایش و راحتی و ثروت شمارو ک قدرت انتخاب بهتون داده قدرت اینک خودتون سادگی رو انتخاب کنین ن بهتون تحمیل بشه
بعد ازدیدن این فایل از خودم سوال کردم ک چه باوری بیشترین تاثیررو در محروم کردن من از ثروت گذاشته و
اونقدر این باور در من نهادینه هست ک اصن نیاز به فکر کردن نبود
سریع متوجه شدم اینه ک اگ من پول زیادی داشته باشم دیگ خدارو فراموش میکنم و سپاسگزار نیستم و میترسم ک توی ثروت غرق بشم و یادم بره این نعمتا رو خدا بعم داده و برگردم ب حالت قبل
حتی همین امروز
من میخواستم پیاده برم ی کار اداریو انجام بدم
گفتم توراه هوام خوبه باخدا حرف میزنم و لذت میبرم و سپاسگزاری میکنم
یهو خواهرزادم ک فهمید من میخوام پیاده برم
بهم گف اسنپ بزن
من پول اسنپتو میدم
خب درواقع این ی نعمتی بود واسه من ک کارم زودتر و راحت تر انجام بشه
اما ته دلم خودم نمیخواستم قبول کنم
بخاطر اینک خودم انگار ته ناخوداگاهم سختی کشیدنو پیاده رفتنو دوس دارم
چون فکر میکنم اینجوری ب خدا نزدیکم
و ی باور شاید خنده داری دارم اینه ک میگم من اگ نعمت های زیادی داشته باشم
چجوری بابت تک تکشون سپاسگزاری کنم
وقتی زیاد باشن دیگ برام عادی میشه
زندگی برام لذتی نداره این ترمزا واقعا سدی شدن ک اجازه نمیدن نعمت ها وارد زندگیم شه
اما همین حالا بهم الهام شد
ک مگ خدا بابت اینهمممه نعمتی ک بهمون داده حتی این بدنمون ک انقد هوشمنده بابت دستمون پامون این سیستم ،
گفته باید حتما بشینین بابت تک تکشون سپاسگزاری کنین وگرن چیزی بهتون نمیدم
درواقع منظورم اینه ک اگ خدا اینهمه نعمت و عظمت و طبیعت رو خلق کرده و ب ما ارزانی داشته
نگفته خب اینا ک نمیتونن بشینن بابت تک تکشون سپاسگزاری کنن
پس من بهشون نمیدم این نعمت هارو
نعع خداوند این قلبو این سیستم تنفس این چشم هارو این حواس پنجگانه رو به ما هدیه داده بدون اینک بگه
ن خببب من فقط بهشون قلب و چشم میدم دیگ چیزی نمیدم
چون اگ نعمت های زیادی بدم
چون مقدارشون خیلی زیاده اینا نمیتونن سپاسگزاری کنن
انگار ک تو ذهن من این شکلیه
ک ادما باید مثل حسابدار ها بیان ریز به ریز چیزایی ک تو زندگیشون میاد رو بنویسن و سپاسگزاری کنن
درواقع هدف از سپاسگزاری کردن هم
رسیدن به احساس خوب و لذت بیشتر
و تجربه ی نعمت های بیشتره ن وظیفه ی دینی ای مثل نمازی ک بما گفته بودن بخونین و گرن اگ نخونین عذابتون میکنم
من باید بفهمم ک با سپاسگزاری حالم بهتر میشه توجهم سمت خواسته هامو واینطوری خواسته های بیشتری جذب میکنم فقط همین
و. ربطی ب این نداره ک بشینم بگم خب اگ من نعمت های زیادی داشته باشم امارشون از دستم در میره نمیتونم بابت تک تکشون سپاسگزار باشم
یا اصلا استاد عباسمنش
مگ اینهمه خونه و چند تا ماشین و ثروت داره
ناسپاس شده
اتفاقاااا سپاسگزار تر از قبلم شده
چون هرچی نعمت و ثروتش بیشتر میشه
بیشتر خدارو باور میکنه
بیشتر از زندگیش لذت میبره بیشتر عاشق خداس و باخودش میگه ببینن خدایا
تو منو از کجا به کجااااا داررری میرسونی دمت گرمم
و اتفاقا بیشتر عاشق خدا میشه
بیشتر کردیت نعمت ها و ثروتشو به پروردگار میده
یا مثلا خواهرم رو دیدم ک از نظر مالی از هممه ی ما وضعیتش بهتره
و خداروشکر زندگی خیلی خوبی داره
همیشه میشنوم ازش ک میگ خدا برا من درست میکنه
همیشه میگ من میشینم مینویسم از خدا میخوام ک فلان چیزو بهم بده و اونم بهم میده
ینی همیشه ازز خدا حرف میزنه
اما برعکسشم ادمایی ک فقیرن اصن خدایی باور ندارن و عصبین از دست عالم و ادم
حتی خود من وقتی اوضاع مالیم قبلا خیلی بدتر بود
همش شکایت داشتم از خدا ک اخه تو چجور خدایی هستی من ک خوبم منک کار بدی نمیکنم
پس چرا نگاه نمیکنی ب من و همش شاکی بودم
بنابراین میشه ثروتمند بود و سپاسگزار بود
اصن راهییییی برای سپاسگزار بودن خداوند
جز ثروتمند بودن نیس
اخه اصن
اگ تو پولی نداشته باشی مگ حالت خوبه ک بخوای سپاسگزار باشی
ممنونم ازتون استاد بابت این فایلای ارزشمند
عاشقتونمممم
در پناه اللله یکتا باشید
درود نازنین جان
چقدر خوب توجه کردی به ذهن و افکارت و چقدر خوب ترمز مالی ذهنتو درآوردی
و اگه دقت کنی اینم از یک سؤال خوب که از اون سوالات خودشناسی و کاربردی و عملی در خودشناسی هستش که به آدم کمک میکنند رو از خودت پرسیدی که چه باوری بیشترین تأثیر رو در محروم شدنت گذاشته؟
و باز نمیدونم دوباره خودت متوجه شدی یا نه، بعنوان نشونه یا خواسته ناخودآگاهی تا دوباره
اومدی گفتی هوا خوبه پیاده برم با خدا حرف بزنم و سپاسگزاری کنیم… خواهرزاده عزیزت پیشنهاد اسنپ رو داد…
خیلی خوب نوشتی
همیشه خوب و تندرست باشی و در راه ثروت با آرامش و شادمانی
سلام به نازنین عزیز، خیلی از کامنتت استفاده کردم و چندین و چند صفحه در موردش نوشتم، تمام افکاری رو که در مورد ثروت داشتی و به زبون آوردی رو من هم دارم و فکرمیکنم خیلی از افراد دیگه ام همین افکار مشابه رو دارن چون همش بهمون گفته شده که ثروت با خودش مسئولیت میاره، منم تصور میکردم سپاسگزاری یعنی اینکه بشینم تک به تک نعمت ها رو منشن کنم درموردش با خدا حرف بزنم و زبانا یا کتبا سپاسگزاری کنم اما مثالی که در مورد سلامتی زدی خیلی کمک کرد که بهتر درک کنم که چرا اینطوری فکر میکنم و چرا این یه تصور غلطه، در واقع ما نعمت سلامتی رو یه نعمت بدیهی میدونیم و خودمون رو لایق سلامتی میدونیم به همین دلیل کمتر تقلا داریم برای حفظش و خداوند هم همینکه داریم از جسممون استفاده میکنیم و با ورزش و خوراک مناسب و ذهن آرام ازش نگهداری درستی میکنیم این نعمت رو به صورت پایدار داره بهمون میده یعنی سپاسگزاری درست سپاسگزاری زبانی و کتبی نیست استفاده کردن از نعمت همون سپاسگزاری محسوب میشه یعنی بالاترین مرتبه ی سپاسگزاری در واقع استفاده کردن از نعمت هست مثل کسی که یه هدیه به ما میده سپاسگزاری کلامی و گفتن سپاسگزارم بهش مرتبه ی اول و پائین تر و ساده تر سپاسگزاری هست اگر اون کسی که بهمون اون هدیه مثلا به طورمثال یه شیشه عطر یا یه لباس داده ازش استفاده نکنیم بهش برمیخوره، درسته که خداوند سیستم هست و احساس نداره اما رضایت و خوشنودی اش در اینه که ما استفاده کنیم از نعمت هاش و همین استفاده کردن با احساس و حال خوب وبدون نگرانی خودش سپاسگزاری محسوب میشه و دیگه لزومی به حتما کتبی و زبانی گفتنش نیست در مورد اون قسمت کامنتتون که نوشته بودید میترسم غرق در ثروت بشم و خدا رو فراموش کنم، اینم از مواردی بوده که پاشنه آشیل من بوده و یکی از نگرانی های اصلیم بوده و باعث شده همواره ثروت رو پس بزنم که دارم این منطق رو میسازم که نعمت رو از نعمت دهنده جدا ندونم همونطور که موقع استفاده از عطری یا لباسی که به طور مثال از دوستم هدیه گرفتم و هر بار با استفاده از اون هدیه یاد دوستم میوفتم که چنین بخشندگی و لطفی بهم داشت با استفاده کردن از نعمت های خداوند هم هر لحظه یاد مسیر ایمانی ای بیوفتم که سبب ساز این نعمت ها شد یاد تقوا و توکل و کنترل ذهنی که باعث ایجاد این نتایج مادی شد، ذات انسان فراموشکاره و اینو خود خداوند هم توی قرآن بهش اشاره کرده و با این ویژگی انسان اوکی هست مهم اینه که ما با تقوا و کنترل ذهن بتونیم خودمون رو در مسیر درست نگه داریم وگرنه ثروت و بود و نبودش نمیتونه عامل یا مانع باشه برای یاد خداوند یا فراموشی خدا، عامل اصلی تقوا و کنترل ذهن هست چه بسا که انسان های فقیر غرق در مشکلات هستن و اون مشکلات باعث شده واقعا خدا رو فراموش کنن، نمیدونم چرا ما نمیترسیم از اینکه “غرق در مشکلات” بشیم و خدا رو فراموش کنیم اما میترسیم “غرق در نعمت” بشیم و خدا رو فراموش کنیم دلیلش هم اینه که توی ذهن ما به خاطر باورهای محدودی که به خوردمون رفته و نگاه غلطی که به خدا داریم یه لینکی هست بین “مشکل و حضور خدا” و “نعمت و نبود خدا”، باید دیدگاه و نگرشمون نسبت به خداوند تغییر کنه تا شیطان با مشکلات در ذهنمون لینک بشه و خداوند با نعمت ها لینک بشه، راهش اینه که از اول خدا رو تعریف کنیم در ذهنمون از اول نعمت ها رو تعرف کنیم در ذهنمون، معنای واقعی تمام کلماتی که در دین و مذهب به ما گفته شده مثل کلمه ی نماز عبادت ایمان توکل تقوا یاد خدا همشون از اول معنا بشه همه ی مفاهیم بیاد د از فیلتر قوانین کیهانی عبور داده بشه بیاییم جهانبینی خودمون رو از اول درست کنیم و به قول استاد یه خدای جدید بسازیم، خیلی ازتون سپاسگزارم به خاطر کامنت فوق العاده تون که تلنگری شد برام که این مفاهیم تکرار بشه برام.
سلام ندای عزیزم امیدوارم که عالی باشی.خیلی خیلی سپاسگزارم بابت این کامنت زیبا
من یادم رفته بود این کامنت رو که اینجا گذاشتم ولی
الان که دوباره خوندمش
خیلی خیلی شمارو تحسین کردم بابت این درک زیبایی که داشتی.
ماشالله واقعا.
دقیقا چند روز پیش که باز این افکار اومد سراغم گفتم ببین.
ما با همین. مراقبت کردن از جسممون داریم داریم سپاسگزاری میکنیم که بدن داره انقد عالی کار میکنه.
خود من که دارم الان بیشتر تغذیه م رو رعایت میکنم که غذاهای مفید تر بخورم بدنم خیلییی بیشتر بهم خدمت میکنه نسبت به قبل.
و جالبه تا یروز خوب غذا نمیخورم اونم واکنش نشون میده و اون بازخورد خوب همیشگی رو نمیگیرم ازش.
پس این سپاسگزاریه که ما خوب ازش استفاده کنیم.
اگه ناسپاسی کنیم که اصن نعمت ازمون گرفته میشه.
چون قانونش اینه.
چقدر مارو گول زدن با چرت و پرتایی که تو مغزمون کردن
اغاجان هرکسی که الان شرایط خوبی داره غالب فرکانسش سپاسگزاره اگه واقعا داره از نعمت هاش استفاده میکنه.
قرار نیست زبانی هی ادما بیان بگن خدایا شکرت خدایا شکرت
.
افرین چقدر قشنگ گفتی استفاده خوب و بدون نگرانی خودش سپاسگزاریه.
سپاسگزاری از پروردگاری که بی انتهااااست
سپاسگزار خدای که رزاقه
درواقع مومن واقعی کسیه که از نعمت های خداوند استفاده کنه و لذت ببره بدون ترس و غم
چون ایمان داره به وهابیتش.
این جمله هم خیلیییی زیباست ((نعمت رو از نعمت دهنده جدا ندونیم
چقدررمثال این شیشه عطره قشنگه.
من خودم خواهرم خیلی بهم هدیه میده و همیشششه موقع
استفاده از اونا
میگم ببین این ادم چقدر بخشنده ست
ببین چه دل دریای داره >>
حالا فکر کن خدایی که قدرت کل جهان دستشه مارو به رویاهامون برسونه که میتونه برسونه.
اونوقت. فکن تو هررروز توی خونه رویاهات چشم باز کنی.
مگه میتونی ازش سپاسگزار نباشی؟؟؟
گاهی وقتا یکم که حسم بد میشه.
میام از خدا گله و شکایت کنم
یه لبخند میاد رو لبم
میگم بی انصافیه که من ازت گله کنم من دیدم که تو کارتو بی نقص انجام میدی
مشکل از خودمه.
بااینکه هنوز به زعم خودم به اون خواسته های خیلی بزرگ نرسیدم ولی
همینکه چرخ زندگیم بسیارر روون تره
همینکه حالم بهتره
درامدم بهتره
هممممه ی اینا منو یاد اون میندازه.
افرررییین واقعا چرا ما واقعا نمیترسیم ازینکه غرق در مشکلات بشیم و خدارو فراموش کنیم؟؟؟ (این چقدرررر جمله ی خداییی بود)
اتفاقا خود من همین یک سال و چندماه پیش بخاطر مشکلاتی که داشتم میخاستم خودکشی کنم
جون خودم رو بگیرم این دیگه بالاترین حد ناسپاسیه..
این چه زمانی اتفاق افتاد؟؟
وقتی که مشکلات بود تو زندگیم
ولی الان چون نتایج پدیدار شده هرروز با ذوق و شوق بیدار میشم که اهداف جدیدم رو تیک بزنم
انقدررر برنامه دارم که کلییی زمان میخوام براانجامش انقدررذوق دارم
انقدرررر خوشحالم که خدا میدونه
همه اینا وقتی اتفاق افتاد که شرایط مالیم بهتر شد
شرایط شغلیم
شرایط عاطفیم و….
بهتر شدن..
فقرو سختی
ادمو ناسپاس میکنه
اینا شیطانیه
اینا خدایی نیست
.
فقر بیماریه
ثروتمند بودن.
سالم بودن شاد بودن طبیعیه
.
ما نباید لنگ بزنیم
ما باید سالم باشیم ما باید ثروتمند یاشیم
ما باید راحت باشیم
همینطور که خیلیاااای دیگه تو این جهان راحتن و زیبا زندگی میکنن فقط ما نمیبینیمشون…
بخاطر اینکه چشمامون بستس و فقط داریم نتایج باورهامون رو میبینیم
ممنونم نداجان
خیلیییی خیلییی ممنونم
الهی که همیییشششه حالت خوب باشه
دلت شاد باشه
و هرروز با نعمت های بیشتر و بیشتررقلبت روشن تر و روشن تر بشه.
در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشی عزیزم
به نام خداوند جان و خرد
سلام و آرزوی خیر و سلامتی خدمت استاد بزرگم، مریم بانوی عزیز و همه گلهای باغ سایت
همه ما داستانهای دنباله دار و طولانی از دویدنها و نرسیدنهای مالی در زندگیمون داریم که میشه ساعتها در موردش حرف زد. منم یکی از اون افراد معمول جامعه هستم که چنین فرکانسهای فقرزایی رو از جامعه و خانواده دریافت و سپس ارسال کردم. ردخور نداره.
از بچگی معروف بودم به بچه قانع و کم خرج. چون به خوبی اون جملات پدر و مادرم رو هضم کرده بودم که حقوقمون باید تا سر ماه بعدی برسه. پولمون تموم بشه چیکار کنیم؟
پدرم همیشه به خودش می نازید که با پس انداز و وام گرفتن و حذف خرجهای بی مورد ما تونستیم از هم رده هامون جلوتر باشیم و با همین حقوق کارمندی خونه خریدیم و ماشین داریم و هیچوقت دستمون جلوی کسی دراز نبوده.
انقدر پدرم حساس بود روی خرج اضافه نکردن که مادرم از همون ابتدا تصمیم گرفت خیاطی کنه تا دستش برای هرچیزی جلوی پدرم دراز نباشه.
خوب بنده شدم مخلوطی از فرکانسهای پدر و مادر. نه درخواست پول می کردم و نه خرج می تراشیدم. یادمه هیچوقت توی مدرسه از بوفه چیزی نمی خریدم. غیر از تغذیه هایی که مادرم تو کیفم می گذاشت چیزی نمی خوردم.
حالا همین قانع بودن رو به نسبت افزایش سن و سال بزرگش کنید تااااااا دانشجوی شهر دور شدن و سن ازدواج و بعد از ازدواج و ….. تا همین 5-6 ماه پیش.
خوب مدل درخواست نکردن از جهان و کم هزینه بودن از کجا میاد؟ از باور شدید عدم فراوانی. از باور سخت پول درآوردن و راحت خرج شدنش.
من تقریبا می تونم بگم باور غلطی در مورد کثیف بودن پول نداشتم یا خیلی کمرنگ بوده. شاید چون افراد ثروتمندی در فامیلمون داریم که اتفاقا بسیار آدمهای خوب و دست و دلباز و فروتنی هستند. همیشه آدم پولدار با تصویر اون چندتا خانواده در ذهن من نقش می بست و فکر می کردم اگه پولدار بشم مثل اونها مهربون و شاد و سربلند میشم.
اما باور اشتباه من در قسمت راحت پول ساختن و باور فراوانی بوده و هست.
یک رگه هایی از کمالگرایی هم در وجود من و خیلیها هست که میگیم برای چی وقت بگذارم تلاش(تقلا) کنم برای فلان مادیات که بعدش هم ممکنه بشه مایه دردسر؟
چرا باید بهش برسم بعد بفهمم دلخواهم نبوده بعد مجبور بشم عطاش رو به لقاش بفروشم؟ اینجوری زمان عمرم هدر میره.
درصورتیکه درستش اینه که وقتی چیزی رو ساختی از قبل اون ساختن، کلی تجربیات جانبی کسب می کنی. چقدر اعتمادبنفست بالاتر رفته. تجربه اش کردی و دلت خنک شده. اصلا شاید دوستش داشتی و نگهش داشتی.
ولی من مثلا برای اینکه خودمو آروم کنم و به خودم بابت تلاش نکردن حق بدم می گفتم خوب حالا اینهمه بری و بیای و تدریس هم بکنی، وقتی داری بعنوان استاد دانشگاه چندرغاز پول می گیری چه فایده ای داره؟
بله من از طی کردن تکامل و بعدش پول ساختن صرفنظر کردم چون بلد نبودم ازش پول دربیارم. چون فکر می کردم این شغل مشکل داره. چون برام سخت بود و من ایمان نداشتم به خدایی که کارها رو آسون میکنه. نه اینکه به نهایتش برسم و به میل خودم ازش بگذرم. من ازش گذشتم چون زورم بهش نمی رسید.
در عوض می تونم زمانی رو مثال بزنم که شروع کردم به کار کردن روی خودم. جالبه من 6 ماه بود روی باورهای خودم بصورت همه جانبه از طریق دوره 12 قدم کار می کردم و همزمان همسرم هم در مدار تغییر قرار گرفت. با اینکه من اصلا باهاش در این موارد حرف نمی زدم چون از استاد یاد گرفتم که ما هیچگونه تاثیری روی هیچ کسی نمی تونیم داشته باشیم مگر اینکه خودش بخواد. که در اون صورت نیازی به ما نداره.
از اول مهر نتایج تغییر باورهام به صورت عینی خودش رو نشون داد. هم در یک دبیرستان مشغول به کار شدم و یک درآمد هرچند کم برام ساخته شد.
هم شرایط نگهداری دخترم خیلی راحت فراهم شد.
هم کار همسرم خیلی بیشتر رونق گرفت و درآمدش چندین برابر شد.
هم توانایی مالیمون به حدی رسید که اراده می کنیم و می خریم.
ولی برای من مهمتر از همه اینه که بعضی حرفها ناخودآگاه روی زبونم جاری میشه که می فهمم باورهای درستم دارن توبیت میشن.
مثلا وقتی همسرم از وام گرفتن حرف میزنه من بدون تعلل و فکر میگم من با وام گرفتن مخالفم. اگه تو میخوای بگیری بگیر ولی من شرکت نمی کنم. به نظر من هرچیزی رو باید نقد خرید.
یا مثلا حرف از خرید خونه میزنه و میگه اینو بفروشیم من میگم نه اینو نگه می داریم و یکی دیگه هم می خریم. بعد یادم میاد که این حرف از خودم نبوده، این حرف رو من بارها از استاد شنیدم و الان ناخودآگاه روی زبونم جاری شده و خوشحال میشم.
این تغییر باورها برای من مثل یک گنج ارزش داره. و مطمئنم سال آینده سال بسیار پربارتر و موفقتری نسبت به امسال و تمام سالهای گذشته خواهم داشت. چون اتفاقات امسال یک دلیل واضح برام شد که نشون بده تغییر باورهاست که زندگی رو تغییر میده.
مثلا اینکه ما تونستیم به راحتی در یک ماه پول یک ماشین جدید رو بسازیم و بخریمش.
یا اینکه با یک سری کنترل ذهن و تغییر باورها درآمدمون در عرض دو سه ماه حدود 10 تا 12 برابر شده.
حالاست که من می تونم بگم دلم می خواد بجای دنا سوار لیفان x50 بشم. چون رانندگی با هردوش رو تجربه کردم. ولی قبلش ندانسته می گفتم ماشین چینی به درد نمی خوره و من هیچوقت نمی خرم.
الانه که می تونم بگم فلان مدل روشویی رو نمی خوام چون دردسر تمیز کردنش به داشتنش نمی ارزه.
الان میتونم بگم فلان بیمارستان نمیرم برای اکوی قلب بارداری چون نمی ارزه به رایگان بودنش، در شأن من نیست اینقدر معطل و اذیت بشم چون که می خواستم پول ندم. الان پول دارم و جایی پا می گذارم که راحتیم تضمین میشه.
اینا همش از زمانی داره اتفاق میفته که من قبول کردم زندگی میتونه جور دیگری هم برای من رقم بخوره. این منم که تعیین می کنم در چه سطحی می خوام زندگی رو تجربه کنم و نتایج خیلی سریعتر از اونی که فکر می کردم داره رقم می خوره.
الان که تدریس در دبیرستان رو تجربه کردم خودم انتخاب کردم باردار بشم و ممکنه سال آینده اصلا کار نکنم ولی چون بهش رسیدم تونستم ازش بگذرم. و مطمئنم هرزمان شرایطم مهیا بود باز هم می تونم به تدریس ادامه بدم. اگر مایل بودم….
این مختار بودن چیزیه که خیلی بهم می چسبه. خیلی بهم احساس قدرت میده و ایمانم رو بارها و بارها به قدرت لایتناهی رب بیشتر میکنه.
همون کسی که بدون اینکه بدونم و انتخاب کنم به من پدر و مادر و غذا و کاشانه و لباس و روح و جسم و تمام رفاهیات زندگی رو داد. به من مهر و محبت و توجه ارزانی کرد تا در این جهان با خیال راحت فقط لذت ببرم.
امروز 24 اسفند 1402 در روز تولد 39 سالگیم تمام بندگی و فروتنیم رو به درگاه خداوند بلندمرتبه و مهربانم تقدیم می کنم و ازش بابت تمام نعمتهای پیدا و پنهانی که از ازل تا ابد به من بخشیده با تعظیم سپاسگزاری می کنم.
بعد از خدا از شما استاد عباسمنش بزرگمنش، شما مرد موحد و بااخلاق که تمام قلب و روحتون رو دربست در اختیار هدایت الهی قرار دادید و فانوس این اقیانوس تاریکی شدید قدردانی می کنم و امیدوارم کلماتم نشون دهنده عمق ارادتم به شما باشه.
من از وقتی قلبمو خالصتر کردم، زنجیر مقاوتهای ذهنیمو شلتر کردم حرفهای شما بیشتر روم تاثیر گذاشت. شما همیشه درست می گفتید. این من بودم که درست نمی شنیدم و خوب عمل نمی کردم.
اشکال نه از مذهبه، نه از قوانین جهان. اشکال از منه. از اعتماد نکردنم. از مغرور شدنم. از فراموش کردنم. و از کم کاریم.
دیشب توی جشن کوچولوی تولدم فقط از خدا خواستم در سال آینده شخصیت بهتری از خودم بسازم و مؤمنتر بشم چون همه نعمتها بعد از ایمان میاد.
استاد دوستتون دارم و به داشتن استادی مثل شما افتخار می کنم.
سلام سعیده جانم.
تولدت مبارک باشه عزیزم.
دوستِ نازنینم، ممنونم از کامنتی که نوشتی.
از خودت خالصانه نوشتی.
از مسیرت و افکار و بهبودهات نوشتی.
لذت بردم از خودشناسی ات.
به یاری الله نی نی سالم و قشنگی از خداوند هدیه بگیرین و لحظاتتون رو از اینی که هستین، شادتر و پر برکت تر کنه.
و کانون خانواده تون گرم و گرم تر شه.
این قسمت برای من بسیار شنیدنی بود:
من از وقتی قلبمو خالصتر کردم، زنجیر مقاوتهای ذهنیمو شلتر کردم حرفهای شما بیشتر روم تاثیر گذاشت. شما همیشه درست می گفتید. این من بودم که درست نمی شنیدم و خوب عمل نمی کردم.
تو خوندن کامنتت متوجه شدم چه کارهایی کردم که تو مسیر افزایش لیاقت و مدار ثروتم بوده و خودم متوجهش نبودم.
یعنی سپاس گزاری کردم بابت نعمت هام، اما متوجه این نبودم که مسیرم عوض شده رو به بهبود و ثروت…
اینکه بیمارستان خوب رفتم برای چکاب های خودم و نی نی، آزمایش هام، اکوی قلب خودم و نی نی، سونوگرافی هام، مطب خانم دکتر و …
اینکه زمان و انرژیم تلف نشده تو انتظار و شلوغی.
پزشک خودم بسیار عالیه، پیشِ بهترین پزشک های ارجاعی توسط خانم دکتر خودم برای موارد دیگه، رفتم و از هر نظر راضی و خوشحال بودم و هستم.
در امنیت و سلامتی و توجهِ عزیزانم، گاهی با مامانم و گاهی با همسرم رفتم پیش دکتر و سونوگرافی و …
به راحتی و در امنیت یا با همسرم و ماشین شخصی رفتیم برای چکاپ، یا با تپسی رفتیم.
از لحاظِ هزینه های چکاب و درمان بسیار آسان شدیم بر آسانی ها.
هم هزینه هاش برامون ساده فراهم بود با خیالِ آسوده، هم شاملِ حالِ بیمه تامین اجتماعی و تکمیلی بودیم و هستیم.
اینکه تو هر مرحله آسان شدیم بر آسانی ها، از نوبت گرفتن ها، تا برخورد پرسنل اون محیط.
پروسه ی وسایل و خریدهای نی نی آسان و شیرین جلو رفته.
نی نیِ قشنگمون و خودم صحیح و سلامتیم به لطفِ اللهِ مهربان…
یادمه قبلاً که به بارداری فکر میکردم سالها پیش این افکار کمبود برام بالا میومد:
هزینه های چکاب و بارداری چی میشه؟ سخته که.
هزینه های بچه دار شدن و بعد از تولدش چی میشه؟ سخته که.
خرید پوشاک و وسایل و نیازهاش و … بچه چی میشه؟ سخته که…
منم باورهای کمبودم قدرتمند بودن، قبلا که فایلهای استاد رو گوش میدادم ترمزم خیلی قوی بود، ولی کم کم ترمزهام شل تر شدن.
تا پارسال پاییز به بعد که تمرکزی فایلهای هدیه رو گوش دادم اوضاعِ باورهام کم کم بهتر شدن و رنگ و بوی تغییرات و بهبود تو زندگیم آشکارتر و علنی تر شد…
الان که خودم رو میبینم، امسال رو میبینم، این ماه های اخیر و این روزهای اخیرم رو میبینم متوجه میشم چقدر مدار ثروت و باورهای کمبود و فراوانی ام تکونِ اساسی خورده.
می دونم جای کار زیاد دارم، ولی متوجه میشم مدارم تکون خورده …
مرسی که با کامنتت بهم یاداوری کردی تو مسیر آسانی ها هستم…
شاد باشی و سلامت و ثروتمند همیشه.
همه مون باشیم.
الهی شکرت برای تمام چیزهایی که تو دفترم و اینجا می نویسم.
سلام سلام سلااااااام به روی ماهت دوست جون جونی قشنگم عزیزدلم
اصلا نمی تونی تصور کنی این نقطه جذاب آبی وقتی باز میشه و اسم سمانه جان صوفی پدیدار میشه چه شوق و شعفی تو دلم به پا میشه. انگار هزارتا پروانه باهم تو قلبم به پرواز درمیاد!
سبد سبد سلامتی و آرامش و شادی برای خودت و نی نی نازنینت و خانواده ات آرزو می کنم.
متشکرم از اینهمه لطف و محبتت
در مورد قانون و نتایج تعهدت گفتی. گل گفتی
همین الان داشتم فایل روزشمار 140 رو نگاه می کردم که استاد داشتن در مورد متعهد موندن به مسیر صحبت می کردن. در دوره قانون سلامتی و تمام دوره ها، در واقع در تمام جنبه های زندگیمون شرط مهم باقی موندن در مسیر، به یاد آوردن گذشته مون و سپاسگزار بودن بخاطر تغییراتمون هست. اینه که باعث میشه فراموش نکنیم از چه مسیر درستی عبور کردیم تا به نتایج الانمون رسیدیم.
اگر غرق روزمرگی بشیم یا مغرور به دستاوردهامون بشیم فراموش می کنیم که یه روزی مثلا دودوتا چهارتا می کردیم که این بسته پوشک تا چند روز دیگه میمونه، چند ساعتی یه بار پوشک بچه رو عوض کنم که یک روز بیشتر بمونه.
ولی الان به لطف الله، روز به روز و ماه به ماه داره درآمدمون بیشتر میشه. و احتمالا اول احساس لیاقتمون بیشتر شده و بعد از اون درآمد افزایش پیدا کرده و بعد افتادیم تو یک سیکل مثبتی که هردوی این فاکتورها دارن همدیگه رو تقویت می کنن.
الان مدل خرید کردنمون، مدل حرف زدنمون، سبک لباس پوشیدنمون، حتی ساعت خوابیدنمون تغییر کرده.
میزان امیدواریمون به زندگی و خوشبینیمون نسبت به آینده اصلا قابل مقایسه با قبل نیست.
اصلا یه مسائلی تو ذهنمون حل شده است و نیاز به تصمیم گیری آگاهانه نداره. به قول شما مثل انتخاب دکتر خوب، بیمارستان خوب، وسایل باکیفیت، حتی اون خاطرجمعی نسبت به سلامتی مون، یا بودن عزیزانمون در کنارمون.
من با وجود اینکه از خانواده خودم دورم(من کرجم و اونها اهواز)، ولی یک ذره نگران زایمانم نیستم. از الانم تعیین نمی کنم کجا زایمان کنم. به موقعش هدایت میشم
به قول لیونل مسی که گفت وقتی 36 ساله شدم راجع به بازی کردن در سن 36 سالگی تصمیم می گیرم، منم وقتی موقعش رسید راجع به مکان و شرایطش تصمیم می گیرم.
احساس می کنم این ایمان و توکل به خدا درس اصلی و کلیدی هست که استاد عباسمنش بی نقص به ما یاد داده و داریم تاتی تاتی در مسیرش قرار می گیریم.
برات خیلی خیلی خوشحالم که آسان شدی برای آسانیها و از این بیشترش رو برات آرزو می کنم. منم حسش می کنم و خیلی به روزهای روشنتر امیدوارم.
ازت سپاسگزارم که برام نوشتی و قلبمو روشن کردی. خدا حفظت کنه.