در همین ابتدا میخوام این جمله پایانی خانم شایسته رو که در پایان تموم فایل ها میارن و میگن:
(اگر متعهدانه به آموزشهای استاد باور داشته باشید و در زندگیتان به صورت عملی آنها را اجرا کنید، جریانی از سلامتی ، نعمت، ثروت و خوشخبتی وارد زندگیتان میشود و این قانون است)
بگم که:
چقد همین جمله برامون درس داره که باید متعهدانه روی ذهنمون کار کنیممم؛
باید با یه تعهد جانانه شروع کنی و قدم برداری و فعل خواستن و تعهد دادن رو ادا کنی نه فقط به حرف بلکه به ایمان واقعی ✔️
وقتی ایمان واقعی در تو ایجاد بشه خود به خود و ناگزیر حرکت میکنی و کسی جلو دارت نیس
.
اینو در همین ابتدا گفتم بگم به تک تک بچه هایی که چه از سال ها قبل در این مکان بهشتی هستن و چه بچه هایی که تازه عضو شدن، باید برای تغییر کردنت تعهد غیر قابل مذاکره بدی و بخوای که تغییر کنید.
من بعد دو سال و نیم که در این سایت هستم تازه میتونم بگم که درکم از کانون توجه کمی بالاتر رفته و داره به خوردم میره و گوشت میشه به تک تک سلول هام که میلاد همه چی کانون توجه تو هستش که داره کار انجام میده، شاید خیلی از ما ها به حرف بگیم اره قانون جذب یعنی توجه ولی خیلی هامون ۱٠٠٪ باورش نداریم و سفت و محکم بهش نچسبیدیم که تموم اتفاقات ما به صورت ۱٠٠٪ بخاطر کانون توجه ما داره رقم میخوره و اینو میشه در اتفاقات بد قشنگ ردپاشو پیدا کرد، اینگونه که اگر بر فرض مثال ماشین خراب میشه همون موقع میگیم چرا اینجوری شد ای بابا من که دارم روی خودم کار میکنم و ذهنم رو کنترل میکنم ولی چرا آخه؟
من شانش ندارم و ازین حرفا و قشنگ ربطش میده به عوامل بیرونی که از بنزین و از دست انداز و از تعمیرکار و…. هستش که اینجوری ماشینم خراب شد و انگشت اشاره رو به سمت همه میبره جز خودش و کانون توجه اش که بابا، من خودم بودم که توی خیابان به فلان خرابی ماشین توجه کردم و توجه و توجه و توجه که خودم جذبش کردم
و
خیلی راحت گول میخوریم و میگیم نه حالا همش که کانون توجه ربطی نداره عامل دیگه ای هم هستش و ربط میدیم به بیرون
ولی اگه، واقعااا خالق بودن خودمون رو درک کنیم و بفهمیم که همه چی رو خودمون خلق میکنیم اون وقت دیگه انگشت اشاره رو به سمت بیرون نمیبریم و میدونیم اینکار یعنی خلاف قانون و شرک ورزیدن به خدایی که به ما اختیار تام داده و هیچکسی جز ما مسئول نیست و اون وقته که تمرکز۱٠٠٪ میذاریم روی کانون توجه مون تا سفت و محکم کنترلش کنیم و بخصوص ورودی های ذهنمون رو یه فیلتر میذاریم و قشنگ کنترلش میکنیم چون کانون توجه مون رو ورودی های ذهنمون میسازه و باید در این کار خبره بشیم و تعهد میخواد،
الان بعد دو سال و نیم میفهمم که اگه فقط به همین فایل های دانلودی جوری نگاه کنیم که استاد عباس منش نگاه کرد و جوری بها بپردازیم که استاد عباس منش براش بها پرداخت کرد اعم از؛
تعهد، انرژی، زمان، انگیزه، پول
اون وقت میتونیم مثل استاد عباس منش نتیجه بگیریم،
الان میفهمم وقتی استاد میگه وقتی از روانشناسی ثروت استفاده میکنی لاجرم ثروت به صورت پول توی حسابت و کیف پولت و خانه و ماشین و…. میاد یعنی چی؟
یعنی اینکه اگه مثل من عباس منش مرد عملی و دنبال بهانه نیستی و تغییر برات مهمه و خسته شدی ازین زندگیت مثل من عباس منش تعهد بده که حتی اگه اسلحه گذاشتن روی شقیقه ات که گفتن یا پول پس اندازتو بده یا میکشیمت بگه بکش ولی نمیدم.
آره جوری تعهد باید بدی که من در دنیای خودم هستم و بس و مهم خودمم و ذهنم که باید کنترلش کنم و متعهدانه همه جا بهش آبیاری کنم نه هرجایی که دلم خواست نه اصلا، بلکه درک و بکار بردن قانون جهان هستی؛
✓مرد میخواد
✓جسارت میخواد
✓اهل عمل میخواد
✓ ایمان در هر لحظه رو میخواد
ـ به قول شاعر:
پای بر چرخ نهد هر که ز سر می گذرد
رشته چون بی گره افتد ز گهر می گذرد
جگر شیر نداری سفر عشق مکن
سبزه تیغ درین ره ز کمر می گذرد
اگه جگر شیر نداری دست به تغییر شخصیتت نزن، چون جهان باهات شوخی نداره، جهان مرد میخواد جهان ایمان ابراهیمی میخواد جهان باور سلیمانی میخوای
جهان حرف مفت و قشنگ نمیخواد،
به نظرم باید هر لحظه به خودمون تعهد بدیم که من موظف به کنترل ورودی های ذهنم و کانون توجه ام هستم، چون این اصلی ترین کار زندگی ماست.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD227MB19 دقیقه
- فایل صوتی جهت دهیِ آگاهانه به کانون توجه17MB19 دقیقه
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت این سایت الهی
و بودن در جمع شما عزیزان
خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت زندگی آرام و قلب آرامی و پر از یقینی که دارم و همه از لطف و کرم اوست .
و خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت قوانین ثابت ساده و بدووووون تغییری که بر جهانش مقدر فرموده و من می توانم بدون دغدغه و نگرانی و استرس لحظات ایندمو و تمام شرایط زندگیمو اونطور که میخوام رقم بزنم .
بزرگترین قانون جهان هستی :
قانون فرکانس ، من یک دستگاه تولید فرکانس و ارتعاش هستم و هر فکر من قابل اندازه گیریه ، هیچ شانسی وحتی کوچکترین و کمترین نقصی در کل این کیهان نمیشه پیدا کرد ، خداوند خدای قانون هاست و همه چیز تحت مشیت او و تحت کنترل و اراده ی اوست ،و اون به من قدرت انتخاب داده و من مختار آفریده شدم و تنها موجودیم که میتونم بر خلاف امر خداوند عمل کنم ،
قانون اینه که من با توجهم در هر لحظه فرکانس هایی رو به جهان ارسال میکنم و جهان موضوعات و شرایط هم جنس با اون افکارو برام میچینه ، جهان اتفاقات ایندمو با افکار و فرکانس های ارسالیم هماهنگ میکنه ،موضوع زیبایی و یا زشتی و بد و فلان و فلان نیست ، موضوع توجه منه موضوع کانون توجه منه ، چرامیگم موضوع زشتی و زیبایی نیست ؟؟؟
چون خداوند این قدرت رو به انسان داده تا کانون توجهشو و پیرو کانون توجه احساسشو و پیرو احساسات اتفاقات زندگیشو رقم بزنه ،یعنی من میتونم به یک چیز به ظاهرزیبا توجه کنم مانند گل و بگم این گل چقدر خار داره ،چقد بی بوا چقد رنگ و رخش رفته چقد پژمردس ،پس من عملا دارم به چیزهای نازیبای اون چیز زیبا توجه میکنم ،پس موضوع زشتی و زیبایی نیست ،موضوع توجه منه ،چون توجه من همواره یک احساسی رو به دنبالش داره و قدرت کنترل کانون توجهمو من دارم و میتونم در دل یک زشتی و به ظاهر نازیبا به نکات مثبت اون توجه کنم ، پس من قدرت کنترل کانون توجهمو و به تبع اون احساساتمو وبه تبع اون فرکانس هامو وبا تکرار و تکرار باورهامو و به تبع اون کل زندگیمو تغییر بدم ، موضوع اینه که من باید یک ذهن زیبا بین بسازم ، موضوع اینه که هرچقدر من ذهن زیبا بین بسازم همونقد کیفیت زندگیم میره بالا ،همونقد هدایت میشم به زیبایی و طبق قانون جذب من به هر چیزی توجه کنم ،اساس اون موضوع رو دارم دعوت میکنم به زندگیم ، به موفقیت توجه کنم ،موفقیت و دارم دعوت میکنم به هر شکلی و به بی نهایت طریق که ذهن محدود من جوابی براش نداره اما طبق قانون بدون تغییر خداوند اون موضوع به ژروق مختلف رخ میده در زندگیم و بالعکس اگر به شکست تو کسب و کار به رابطه عاطفی داغون به فیلمی که در مورد یک رابطه از هم پاشیدس و سرتاسر خیانته و….توجه میکنم دارم اساس اون موضوع رو دعوت میکنم در زندگیم .
و هر چیزی در این دنیا دو وجه داره 1- خوده اون چیز 2-فقدان ویا نبود اون چیز و خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت بزرگترین نعمتی که به ما ارزانی داشته به نام احساسات که ما میتونیم مثل یک قطب نما برای پیدا کردن جهت ،مثل یک ناخدا برای راندن کشتی ،مثل یک خلبان برای هدایت هواپیما ،ازش استفاده کنیم ، یعنی احساس خوب =اتفاقات خوب و احساس بد=اتفاقات بد و نکته مهم تر و شکر گزاری بعدی بخاطر این موضوع هست که همواره یک فاصله زمانی بین ما و خواسته ای که داریم چه مثبت وچه منفی (آگاهانه یا ناآگاهانه ) وجود داره و این فاصله زمانی بسیار چیز خوبیه ،و قوانین خداوند همه از روی تدبیره و اون داناترینه ، و موضوع خیلی سادس ،موضوع تکراره ، موضوع اینه که من یک خواسته ای دارم و با توجه به اون وارد مدار اون خواسته میشم و همچنان با توجه به اون درمسیرش هدایت میشم و طبق قانون تکامل خودمو طی میکنم و اون خواسته در زندگیم متجلی میشه ، پس قانون جذب یعنی توجه و اقدام عملی ،یعنی حرکت به سمت اون خواسته و کارهایی که باید انجام داد برای رسیدن به اون خواسته
و این خیلی خوبه ، و جهان و خداوند در طی این مسیر قوی و از ضعیف و انسان متعهد و با استقامت رو از انسان بی تعهد سرند میکنه تا همه چی سره جای درست خودش باشه و عدالت برقرار باشه ، و در مورد شکست هم همینطور ما انقد باید ترس به وجودمون راه بدیم و انقد فرکانسمون تدریجا بیاد پایین و رو خودمون کار نکنیم ،انقد باید نشانه ها رو نادیده بگیریم و بیایم پایین تر تا دیگه واقعا وارد یک سیکل معیوب بشیم و شکست رو خلق کنیم برای خودمون و خداوند فقط و فقط پاسخ میدهد بدون قضاوت چون ارزش زیادی برای کانون توجه من برای فرکانس های ارسالی من و انتخاب های هر لحظه ی من قاعله وحق دخالت در کوچکترین مسعله زندگی منم از خودش سلب کرده ،
پس برای رسیدن به اون خواسته باید وارد مدارش بشیم ، باید در اون فرکانس پایدار بمونیم و اون افکار تکرار بشه و تکرار و تکرار تا رقم بزنه و افکار تبدیل بشه به اجسام ،
خدایا شکرت بابت قانون احساس خوب و اتفاقات خوب ،خدایا شکرت بابت اینکه قدرت خلق زندگیمو دادی دست خودم و باورهام و فرکانس هام و چه قدرتی بالاتر از این ؟؟؟و میتونم در هر شرایطی بهت توکل کنم و این هم جزو قوانین توا ، خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت همه چیز ،
الهی شکرت
الهی شکرت
الهی شکرت
من خالق تک تک لحظات و شرایط خود هستم
من به دنیا آمده ام تا خوشبخت زندگی کنم
وضعیت مالی و سلامتی و روابط و سعادت و خوشبختی من فراتر از رویاهایم است
غرق در ثروت و سعادت وخوشبختی بودن و زندگی کردن در ناز و نعمت و فراوانی و عشق الهی و اوج سلامتی تقدیر و سرنوشت بدون تغییر من است
من متعهدم و انسان های متعهد سرور دنیا هستند
کل دنیای مادی را خداوند برده و فرمانبردار و مسخ باورهای من قرار داده .
من میدانم که با کانون توجهم و کنترل کانون توجهم به شکلی که احساس خوبی داشته باشم همواره در تمام ابعاد ، میتوانم باورهای مناسب و هر باور قدرتمند کننده ای را بسازم و مهم تر از همه میدانم که باورهای جدید و کانال های جدیدی که در ذهنم دارم ایجاد میکنم نیاز به تکرار و تکرار دارند تا تبدیل به افکار غالب من بشن و افکار غالب من همون باورهای منه ، و بعد این باورها شروع میکنن به رقم زدن اتفاقات و زیباییش به اینه که به هر اندازه ای که باورهای عوض بشه در هر جنبه ای به همون اندازه نتایج من عوض میشه و بهتر و بهتر میشه ، پس در نتیجه من میدانم و آگاهم که این یک پروسه تکاملی است و ساخت باور تکاملی انجام میشود ، پس آرامش خود را حفظ میکنم و لذت میبرم چون این پروسه باورسازی بسیار بسیار پروسه شیرین و جذابیست و در از هیجانه و من هرروزی که سعی میکنم در احساس خوب باقی بمانم ،هرروز بیشتر و بیشتر ظرف وجودم را بزرگتر میکنم و خودرا گسترش میدهم و آماده ی دریافت نعمتهای بزرگتر و بیشتر میکنم و جالب این جاست که این پروسه چنان آرام اتفاق می افته و منو آماده دریافت خواسته هام میکنه که برای من همه چیز طبیعیه و زمانی اون خواسته های بزرگم رخ میدن که دیگه برام بزرگ نباشن ،یعنی من با تکرار این پروسه بتونم همواره یک روند صعودی و روبه بهبود و رشد داشته باشم و خداوند پاسخ میدهد به من در هر لحظه و منم که به خداوند و جهانش شکل میدهم و چه چیزی زیباتر از این ؟؟؟پس من بالذت روی باورهای کار میکنم کاملا رها از نتیجه پایانی ،چون مهم احساس خوب در لحظس و به قول انیشتین آینده خودش میاد و وقتی من در لحظه حالم خوبه خب خیالم راحته که این فرمون داره منو به چه سمتی هدایت میکنه دیگه ، پس نتیجه خواهد آمد و من به زمانبندی خداوند اعتماد دارم ،من به خداوند اعتماد دارم .
خدایا شکرت بابت همه ی این آگاهی ها و واقعا انسان میتونه در زندان باشه و بشه ماندلا چون در ذهنش آزاده و نگرش متفاوتی به زندان داره و میتونه آزاده آزاد باشه اما با افکار و باورهای محدود کنندش یک زندان برای خودش بسازه ،و چیه قدرتمندتر از افکار انسان؟؟؟هیچ چیز ،همه چیز انرژیه و من فقط باید هرطوری که دوس دارم این انرژی رو به نفع خودم شکل بدم .
رمز کار تکرار ،تکرار ،تکرار
و در آخر یک جمله تامل برانگیز از آقای یوسین بولت سریع ترین دونده جهان و دارای چند مدال المپیک ، اون میگه که من 4سال تمرین کردم تا فقط 10ثانیه بدوام. و مردم دوماه نتیجه نمیبینن و اون کارو رها میکنن و درک این جمله میتونه مسیر زندگی انسان و عوض کنه .
در پناه الله یکتا .
به نام یکتای بی همتا
سلام به همگی عزیزانم و دوستان توحیدیم
خدایا شکرت بابت بودن در این فضا و این آگاهی ها و تکرار این آگاهی ها و عمل به اونها
واما روز 41ام سفر شگفت انگیز و بابرکت
و این فایل زیبا که استاد به زیبایی قانون جذب و توضیح دادن و تفاوت بین فکر کردن و توجه کردن که در بسیاری از کتاب های موفقیتی که قبلاً خواندم از توجه به عنوان فکر کردن اشاره شده بهش ولی استاد عزیزم تفاوت بین این دو رو به زیبایی برامون شرح دادن
اینکه احساس خوب من مشخص میکنه که دارم به چیز دلخواهم توجه میکنم یا چیز نادلخواه و اینکه زبان جهان فرکانس و احساس پشت اون فرکانسه و بارها خدا تو قرآن اشاره کرده که قلب شما گواهی میده نه کلام که با حال بد هی تکرار کنم و بگم من فلان چیز و میخوام یا نمیخوام در هر صورت دارم به ناخواسته توجه میکنم و با کلامم بیشتر دارم بهش قدرت میدم و میفتم تو چرخه معیوب و مدار ناخواسته ها ،اما وقتی احساسم خوبه یعنی در مسیر درستی هستم و در حال توجه به خواسته هام و دارم بهشون نزدیکتر و نزدیکتر میشم و باز قلبم و احساس خوب و آرامش گواهه بر درستی این ادعا ،
حالا قانون جهان چیه ؟؟؟
(من در هر لحظه درحال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستم و جهان هستی و خداوند ،اتفاقات ،شرایط ،افراد و موقعیت هایی رو وارد تجربه ی زندگیم میکنه که هم سنگ و هم مدار با کانون توجه من باشند )حالا چقد طول میکشه که به اون خواسته هام که دارم فرکانسشون و ارسال میکنم برسم ؟؟؟!!!!زمانیکه فرکانس های ارسالی من راجب اون موضوع به جهان آنقدر تکرار بشه وقدرتمندوثابت که من در مدار اون خواسته قرار بگیرم .اما چطوری فرکانس خوب ارسال کنم؟؟؟!!!!یا فرکانس خواسته ؟؟؟؟!!!! برای اینکار باید ورودی های ذهنو کنترل کرد !!!!یعنی چی ؟؟؟!!!یعنی اینکه دوری کنم و نبینم و نشنوم و حرف نزنم راجب هرچیزی که احساس بد بهم میده یا ناخواستس و نمیخوام وارد زندگیم بشه دریک کلام یعنی دوری از چیزهایی که هم جهت با خواسته ی من نیستند (مثل اخبار ،مزخرفات اکثریت افراد جامعه که هیچی نشدن تو زندگیشون و دهنشون از سر بیکاری هرز میچرخه مثله دوستای بی عرضه ای که دورو برمون هستن و باید انقد متعهد به تغییرباشیم و عزت نفس داشته باشیم تابه کمک جهان و خداوندهمه رو بزاریم کنار ،مثل تلویزیون و ماهواره و وقتی که اینها رو میزاریم کنار به جاش میایم غذای خوب و ورودی خوب به ذهنمون میدیم مثل بودن در این سایت و این آگاهی ها که بهترین ورودی های دنیان و بعد مدتی میبینیم که نتایج ملموس تر شده ،و احساس رشد و ارزش مندی میکنیم و بیشتر و مصمم تر میشیم برا کنترل ورودی هاورفته رفته ایمانمون نسبت به این قانون بیشترو بیشتر میشه و بعد مدتی میبینیم گفتگوهای درونی ما و افکار غالب ما کم کم دارن مثبت میشن و افکار غالب ما باورهای مارو میسازن، یعنی باور یک ژنراتور تولید افکاره در هر لحظه و این باورها و افکار غالب و ورودی ها مثله خوردن غذا برای جسم همواره باید تغذیه بشن تا قدرتمند شده تا برای ما خواسته ها و ثروت و پول و هر چی که میخوایم خلق کنن ، چرا ههواره باید تکرار بشن ؟؟؟!!!!منطق این کار چیه ؟؟!!!؟نمیشه من یه مدت اساسی کار کنم رو باورهام مثلا تا یکی دوسال حسابی کار کنم و بعدش تا آخره عمرم ثروت و پول بیاد سمتم و هرروز پولدارتر بشم؟؟؟!؟؟! نه عزیزم امکان نداره، چرا ؟؟؟!!!چون من با یک بار حموم رفتن حالا هرچقدر اساسی نمیتونم تا آخره عمرم تمیز باشم ،من با یک بار غذا خوردن حالا هرچقدراساسی نمیتونم تا آخره عمر سیر باشم ،من با یک بار تنفس حالا هرچقدر اساسی از اکسیژن بی نیاز نمیشم ، عع چه جالب !!!؟؟؟بله پس من تا وقتی فرکانس های خوب و خواسته رو ارسال میکنم به همون میزان جواب میگیرم و وقتی ورودی هامو کنترل نکنم و فرکانس ناخواسته بنا به هر دلیل و منطقی ارسال کنم کم کم وارد یک سیکل معیوب و ناخواسته میشم و این بسیار نکته ی مهمیه ، حالا با هر دلیل و منطقی ینی چی ؟؟؟یعنی اینکه اصلا مهم نیست برای دست کردن تو آتیش هزارتا یا دوهزارتا دلیل منطقی دارم به هر حال و تحت هر شرایطی دست بکنم تو آتیش، آتیش دستمو میسوزونه
و این همون چکیده ی قوانین جهانه که میگه احساس خوب مساوی اتفاقات خوب
و احساس بد مساوی اتفاقات بد حالا با هر منطق حتی اصلا مهم نیست که چقدر حق با منه یامن حق دارم که احساسم بد باشه به هرحال احساس بد مساوی اتفاقات بده
حالا این قوانین سیستمیه که خداوند برای جهانش در نظر گرفته
یعنی خداوند سیستمیه که داره واکنش نشون میده به باورهای ما با جهانش و برای هر عمل و هر چیزی یک بازخورد مشخص تعیین کرده و کاملا بدون قضاوت و بدون هیچگونه احساسات بشری فقط به باورهای هر فرد پاسخ میدهد والسلام و این یعنی چی ؟؟؟؟؟این یعنی عدالت محض !!!!!!این قانون میگه که هرکسی با باورهاش داره زندگیشو رقم میزنه بدون هیچگونه پارتی بازی یا قضاوت از جانب سیستم پس یعنی چی ؟؟؟؟یعنی اونیکه سرشو کرده تو سطل آشغالی و داره دنبال غذا میگرده اون طبق قانون خداوند دقیقا سره جای درستشه و هیچ گونه وحتی کوچکترین ستمی به کسی نمیشود طبق کلام الله ،ما خالق صددرصد شرایطمون هستیم صددرصد نه نودونه درصد ، پس اونی که سوار بنز و بی ام و آخرین مدله اون طبق قانون خداوند سره جای درستشه ،و حتی تک تک ما تک تک ما در درست ترین جای خودمون هستیم و جایی که هستیم از شرایط مالی گرفته تا روابط و سلامتی و معنویت و همهی اینها نتیجه ی فرکانس هاییست که ارسال کردیم و در حال ارسالشونیم در هر لحظه و این یعنی عدالت محض یعنی من حق قضاوت و دلسوزی و یا هر چیزه دیگه ای رو راجب هر کسی ندارم و حتی خودم ،
و به قول قرآن افراد بهشتی و جهنمی کسانی هستند که یک عمل رو مدام تکرار میکنن و خداوند و این سیستم اینطوری قوانینشو زیبا بیان میکنه و هزارو چهارصد سال قبل اینطوری فرکانس واهمیت فرکانس رو توضیح میده ، پس یادمون باشه که سیستم یا همون خدا و جهان هستی اینا همشون یکین و ما با باورهامون بهشون شکل میدیم و به نوعی این انرژی که جهان از اون شکل گرفته رو به شکل دلخواه مون تغییر شکل میدیم و این درست ترین حالته و درست ترین باور راجب نیرویی که به باورهای من واکنش نشون میده و جهان و خداوند غالبی ندارن و ما بهشون غالب میدیم با باورهامون که نتیجه افکار غالب ما که افکار غالب ما نتیجه ی ورودی های ذهن ما و ورودی ها نتیجه ی دیده ها و شنیده های ما و گفتگوهای درونی ما در هر لحظه .
خب پس بیایم به امید الله متعهد بشیم به درک این قوانین زیبا و بدون تغییر الله و متعهد به تغییر شخصیت و تغییر باورها و بسازیم زندگیه زیبایی که میخوایم .و بدونیم که خداوند برای ما خوبی و بدی نمیخواد هیچی نمیخواد همه چی خودمونیم و اون قضاوت نمیکنه مارو و این فکر شاید مصلحت خدا بوده یا هرفکری مثل این اینها فقط حاصل درک غلط از سیستم و خدای واقعیه و فقط توجیه ذهنه که به این دلیل به دلیل مصلحت خدا به این خواسته نرسیدم به صلاحم نبوده شاید و هزاران جمله و باور نادرست که حاصل عدم شناخت درست این سیستم و خداونده ، نه ما خواسته هامونو انتخاب میکنیم و مسیر رسیدن بهشو میسپاریم به خداوند و میگیم که از هر مسیری که به صلاحمه منو به این خواسته ها برسون ،بله این فرق داره با اینکه من بگم شاید فلان خواستم به خیروصلاحم نیست و با این باور چقدر درهای رحمت و برکت و ثروت و به رو خودمون میبندیم و خودمون محروم میکنیم از کلی اتفاقات خوب .
خدایا کمک کن درست درک کنیم قوانینت رو درست عمل کنیم و همواره عمل گرا باشیم
خدایا تو در این مسیر و کنترل ذهن مارا یاری فرما و هدایت کن به راه آنان که به آنان نعمت دادی نه کسانی که برآنان غضب نمودی و نه گمراهان
و تنها و تنها و تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم .