تغییر باورها به روش استاد عباس‌منش - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

419 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حوری باختری گفته:
    مدت عضویت: 1724 روز

    به نام پروردگار جهانیان

    سلام

    استاد عجب مثالی زدین! عجب مقایسه ای!

    به قول معروف: زدین توخال!

    عجب مثال بجایی زدین، دلم میخواد فقط یک صفحه بنویسم که عجب مثال خوب و بجایی بود. یعنی دیگه جای هیچ سوالی نمی مونه و کاملا دستمون اومد که باید چطور و چه مدتی روی تغییر باورها کار کرد.

    اون متن کنفرانسی که شما در بچگی حفظ کردین و هنوزم یادتونه، یعنی انقددددررررررر تکرار کردین که مسیر عصبی جدیدی در مغزتون براش ایجاد شده و برای همین هست که هنوزم یادتونه و به اصطلاح، ملکه ی ذهن شده.

    وااااای که اگه باورهای خوب، ملکه ی ذهنمون بشه!!

    من اینو میدونستم که باید خیلی کار کرد و خیلی تکرار کرد و تکرار کرد، ولی الان احساس میکنم اون شمعی که دستم بوده تبدیل به یک چراغ روشن شده و تازه انقدر روشن شدم. هرچند این فایل رو پارسال هم شنیده بودم اما اصلا اینطوری تحت تاثیر قرار نگرفته بودم و خیلی ساده از این فایل و خیلی فایلهای دیگه گذشتم و فقط اونا رو شنیده بودم.

    وقتی گفتید انقدر کار کردید که در خواب هم در مورد کار روی قانون خواب می دیدم، من اون موقع میگفتم پس من چرا خواب نمی بینم، من که همش دارم این فایلها رو گوش میدم؟!!!!!!

    میدونید… یک کج فهمی بزرگی وجود داره که من از خیلیا هم شنیدم که فکر میکنند کار روی باورها، یعنی فقط شنیدن فایلها و تکرار و تکرار اونها فقط در شنیدن!!!!!!!

    ولی چقققدر تفاوت هست بین شنیدن فایلها و عمل کردن به اونها و اینکه نتایج، فقط با شنیدن به وجود نمیاد.

    و همونطوری که گفتید:

    تغییر باورها، مستلزم تغییر ورودی هاست ، مستلزم تعهّده ، مستلزم تکراره

    متعهد باشیم که ورودیهامون رو کنترل کنیم

    متعهد باید باشیم درمورد خواسته هامون.

    متعهد باید باشیم که برای داشته هامون سپاسگزار باشیم.

    متعهد باشیم که به قسمت خوب اتفاقات فکر کنیم

    خاطرات خوب را فقط به یاد بیاریم

    به احساسمون توجه کنیم و اگر احساسمون خوب نیست، با تغییر افکار و زاویه دید و تغییر کلام میتونیم به احساس خوب برسیم.

    انقدر این کارها رو تکرار کنیم تا دیگه بطور ناخودآگاه همینطوری رفتار کنیم. ناخودآگاه شاد باشیم و خوب فکر کنیم.》

    این همان مرحله ای هست که همه خواهانش هستند و باید تمام تمرکز رو گذاشت برای این کار.

    و چه خوب گفتین که با اولین چراغ قرمزی که سبز میشه باید خوشحال باشیم و تایید کنیم که قانون داره جواب میده. نتایج رو هرچقدر هم کوچک باشه ببینیم و سپاسگزارش باشیم و ادامه بدیم.

    یادم باشه که هروقت منتظر نتیجه بودم، یاد این مقیاس بیوفتم و ببینم درحد اون نتیجه ، کار کردم یا نه

    و کار کنم و کار کنم و ادامه بدم

    و سپاسگزار باشم🙏❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  2. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    به نام خدا

    راستش من مدتیه دارم تحقیق میکنم بابت تغییر باورها: از موقعی که من وارد این سایت شدم: کلمه تغییر باور رو شنیدم، کم و بیش رو خودم کار کردم و نتایجی ام گرفتم؛ اما الان به درکی رسیدم که هیچ چیز برام مهم تر از تغییر باور نیست و تصمیم گرفتم در خصوص نحوه تغییر باور کمی تحقیق کنم: تو عقل کل؛ رفتم کمی تحقیق کردم: اما اینجا تقریبا به جواب سوالم رسیدم که هر تغییری نیازمند زمان و انرژی هست : خصوصا شروع کار و زمان میبره ما نتایج رو ببینیم؛ اول فقط باید انرژی بذاریم فارق از اینکه منتظر نتیجه باشیم؛ مثلا من خودم بعد اینکه با دوره قانون سلامتی به تناسب اندام رسیدم؛ زمان برد تا نتایج رو من خودم ببینم و بعد زمان برد دیگران هم این نتایج رو درک کنن؛ بعدش رسید به تناسب اندام که من الان 8 ماهه میرم پیاده روی، تازه یه کوچولو عضله پام زده بیرون و الان مدتیه دارم رو عضله هام کار میکنم: کوچولو کوچولو داره عضله هام رو‌ می بینم؛ البته من الان حدود چند ماهه که این کار رو شروع کردم و‌چیزی که خیلی مهمه اینه که من بعد تغییر و اومدن نتیجه باید اون تغییر رو حفظ کنم: موضوعی که من نتونستم به درستی درک کنم: من مدتی رو روانشناسی ثروت 1 کار کردم و بیش از 70 برابر مبلغ خرید دوره ورودی مالی داشتم ولی درک نکردم که نباید رها بشه: اگر رها بشه نتایجم رها میشه؛ و شد و من مجدد تصمیم گرفتم رو باورهام و رو تغییر باورهام کار کنم اما با این درک که باید تا اخر عمر این کار رو انجام بدم؛ نه اینکه رها کنم

    ولی بحث الان اینه که باور چطور تغییر میکنه؟ من وزنمو چطور کم کردم؟ بیش از 8 ماهه غذای نامناسب( ورودی نامناسب به بدنم ندادم) بیش از 8 ماهه که غذای مناسب به بدنم( ورودی مناسب به بدنم دادم) پیاده روی کردم، عجله نکردم و آروم آروم پیش رفتم و همین کار رو باید برای تغییر باورم انجام بدم؛ البته خدارو شکر من تو این موضوع صفر نیستم: و کارم خیلی سخت نیست: چرا که من دوره های خوبی دارم و رو خودم کار کردم، فقط باید کمی وقت و انرژی بیشتری بذارم، یکم زمان بیشتری بذارم: تا نتایج من دوباره برگرده

    دوست دارم ببشتر رو تغییر باور تحقیق کنم؛ این فایلو گوش بدم، کامنتشو بخونم و عقل کل سرچ کنم و همچنین دوره فوق العاده روانشناسی ثروت 1

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      سارا سعیدی گفته:
      مدت عضویت: 1409 روز

      سلام دوست خوشتیپ.. بسیار تحسینتون کردم و میکنم. پیگیر کامنت هاتون هستم. خیلی خوشحالم اینقدر موفقیت کسب کردین..

      تحسینتون میکنم و براتون آرزوی بهترین ها رو دارم.دوستان این مکان بهشتی الگوی من هستن ممنونم.. استاد نازنین ممنونم ازتون. مریم جان عاشقتم… بخصوص وقتی تو فایلها با صدای دلنشینتون صحبت میکنین….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2174 روز

    سلام استاد جانم چقدر این مثل زبان انگلیسیتون در مورد یادگیری قانون، نهادینه شدنش توی ذهن و عمل بهش به دلم نشست.

    راست میگید واقعا. من اولین کلاس زبانی که رفتم هنوز درست فارسی نوشتن رو بلد نبودم. 7-8 سالگی مامان من رو کلاس زبان نوشت که یک ترم رفتم و ادامه ندادم. باز در حدود 12-13 سالم بود که کلاس زبان میرفتم حدود یک سال. باز رها کردم تا دوران دانشجویی که از اون موقع تا یک سال اولی که سال اول کاریم بود این بار پشت هم کلاس میرفتم. یادمه از سر کار برگشتنی اتوبوسهای بی آر تی میدون آرژانتین رو سوار میشدم تا سر آیت که پیاده میشدم و یه چهارره پیاده میرفتم تا موسسه زبان. زمستونها واقعا اذیت میشدم از سرمای زیاد و اتوبوسهای همیشه پر که باید کل مسیر وایمیسادم و اون پیاده روی اخر هم که دیگه تیر خلاص بود. به کلاس که میرسیدم دیگه لپها و نوک بینیم از سرما سرخ بود ولی اون بار تعهد از خودم نشون دادم و دوره ها رو تا پایان ادامه دادم. فقط هم رفت و آمد به کلاس نبود، کل تمرینات رو انجام میدادم و در تمام این دوران تقریبا همیشه شاگرد اول کلاس بودم بخصوص که اون موسسه یه قانونی داشت که شاگرد اول هر دوره میتونست دوره بعد رو با 50٪ تخفیف ثبت نام کنه و به عشق تخفیف همیشه سعی میکردم شاگرد اول باشم. تا جایی ادامه دادم که بعدش دیگه دوره تخصصی تافل و آیلتس بود و دیگه هزینه ش اون موقع برام خیلی زیاد بود. این همزمان شده بود با سال دوم کارم که توی کار باید از زبانم استفاده میکردم و همین استفاده ازش یهو زبانمو باز کرد :) قبل از اون کلی گرامر و لغت میدونستم ولی صحبت کردن و بعبارتی در عمل استفاده کردنشون برام خیلی راحت نبود. اما یه جایی دیگه دیدم چقدر صحبت کردن برام راحت شده. یعنی سالها کلاس رفتن، تمرین کردن و نتیجه مطلوب در عمل نگرفتن بود و با وجودیکه شاگرد اول بودم اما سرعت استفاده از دانسته هام در عمل کند بود اما از یه جایی این چرخدنده ها شروع به حرکت کردند و من تونستم اون آموزشها رو در عمل با سرعت بیشتری استفاده کنم و به نتیجه ای که میخواستم یعنی انگلیسی صحبت کردن برسم. اما باز این معنیش نبود که خب دیگه تمام! باز باید برای بهتر صحبت کردن ادامه میدادم تمریناتم رو.

    آگاهیهای قانون هم دقیقا همینه. ما اول تئوریش رو یاد میگیریم و البته برای یادگیری همین تئوری هم باید تعهد داشته باشیم و بعد با تمرین و تمرین و تکرار و تکرار کم کم چرخدنده ها شروع به حرکت میکنند و تئوریها تبدیل به عمل میشن و باز با ادامه دادن، سرعت حرکت بیشتر میشه و عملا قانون میشینه روی ذهنمون، شخصیتمون و نحوه زندگیمون؛ و اونجاست که نتایج شروع به رخ دادن میکنه و باز با تکرارش هی این نتایج گسترده تر میشه.

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  4. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1006 روز

    سلام به استاد جااان و همراهان همیشگی سایت ،راجب این فایل باید بگم که اولین قدم برای تغییر باورها صبور بودن،و شرایطی که الان توش هستی رو واقع بینانه بدون اغراق بیان کنی،امیدوار باشی که همین که امروز متوجه شرایط بد زندگیت شدی یک گام برداشتی این تجربیات منه ،فقط فایل ها رونگاه میکردم وحسم خوب میشد،وبابت حس خوبم شکرگذاری میکردم،بعد مینوشتم،باورام کم کم تغییرمیکرد ومثل آدمهای اطرافم فکر نمیکردم ازشون فاصله گرفتم تمرکزمو گذاشتم روی خودم ،سرمایه گذاری روی خودم،فقط کامنتها رو میخوندم میدونین من فقط فقط برای همون روز سعی کردم زندگی کنم ومشکلات تمامی طول عمر رو به یک باره بردوش نکشم،سریال تمرکز روی نکات مثبت اصلأ عجیب ترین موضوعی بود که توعمرم میشنیدم وتمرین میکردم با دیدن فایلها شروع کردم به نوشتن نکات مثبت یادمه اصلأ نمیدونستم چی بنویسم،کامنت میخوندم بعد یه مدت به خودم گفتم مریم تو کور بودی،تو عاجزی ازدیدن زیبایی وتحسین چون توجامعه وخانواده ای بزرگ شده بودم که نگاه منفی وبد به ادمهای شاد وثروتمند داشتند ،آره دوست من همه چیزهایی که استاد میگه وحی منزله،واقعیه،زندگی کن اینارو،من تعهد بستم که رها نکنم وباتمام وجود بها دادم هم مالی،هم روحی،هم وقتی،همه جوره ،همیشه،هرلحظه وصل بودم تا ذهنمو کنترل کنم ،تاحریف ذهنم بشم تا بهش ثابت کنم منم که میگم چیکار کنیم ،چی خوبه نه ذهنم ،اراده قوی وتعهد دو ابزار بسیار مهمه ،من قدمها رو وقتی شروع کردم که درآستانه فروپاشیدگی روانی،بودم،ازنظر روحی،ازهرنظر،من فروریخته بودم لازم بود اون مریم باهمه باورهای سمی وپوچ ازبین بره ویه مریم جدید متولد بشه دوست خوبم اگه همه چیز به ظاهر بدیعنی همه اینها باید تغییرکنه،استاد بهش میگه تضادها،چگونه ازدل تضاد به رویاهات میرسی رو توی قدمها جستجو کن ،پیشنهادم اینه نرو،بمان زیبا میشوی،چون من هم مثل تو بودم والان دربالاترین نقطه ای که اصلاً فکر شم نمیکردم دارم توی آرامش زندگی میکنم،خطاب به همه دوستایی که این فایل رو دیدن واین مطالب رو میخونن باید بگم ادامه بده حتی زمانیکه فکر میکنی هیچ چیز خوب نیست حرکت کن درها بازمیشه،برای همتون بهترینها روآرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  5. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3311 روز

    خداوند بزرگ هدیه وجود را به من بخشید

    ???????????????

    مادرم هدیه زندگی کردن را به من بخشید

    ???????????????

    پدرم هدیه زنده ماندن را به من بخشید

    ???????????????

    اما من دور شدم ، از اصل وجودم ……

    ???????????????

    و شما هدیه چگونه زندگی کردن و بازگشت

    به اصل وجودم و شناخت خدا را به من بخشیدید

    ???????????????

    تا انتهای دنیا از شما سپاسگزارم

    استاد عزیزم ، صبح که از خواب بیدار میشوم ، خداوند را به خاطر هدیه زندگی سپاسگزاری میکنم و بعد به داخل سایت آمده و در بخش عقل کل چند پاسخ میدهم

    بعد مراسم شکرگزاری به جا می آورم

    بعد شروع به مطالعه و گوش دادن و دیدن فایلهای شما میکنم

    مدام در ذهنم به باورهای خودم ، به هدفم ، به خدا ، به نعمت هاش و به توانایی هایم و خواسته هایم فکر میکنم

    از خانه به قصد محل کار که میرم در تمام طول مسیر فایلهای صوتی شما در گوشم هست

    در خیابان فقط به مردم نگاه میکنم و برای مثبت کردن باورهایم تلاش میکنم و خداوند رو شکر میگویم که چنین آگاهیی را به من داد

    شب مجدد به سایت شما آمده و در بخش عقل کل فعالیت میکنم

    بعد مجدد کلیپ های شما رو میبینم

    سرچی در اینترنت و پژوهش در مورد کلام خداوند و قرآن و شعرای بزرگ تاریخمان و انسانهای موفق میکنم

    هدفم تبدیل شدن به یک سخنران آگاهی دهنده مثل شماست و صبح تا شب برایش تلاش میکنم و مطالعه میکنم و کلاس میروم و هر روز به کار و مسیری که در آن هستم علاقه من تر میشوم

    با دیدن این فایل هم اشتیاقم بیشتر شد و هم کمی ترسیدم ، نکند کم کار میکنم ، نکند کارهایی هست که انجام نمیدم . نکند باید بیشتر از خوابم بزنم ، و تصمیم گرفتم خیلی بیشتر از زمانی که الان میزارم زمان بزارم و سرعتم را بالاتر ببرم .

    استاد بزرگوارم من در مدت کم با نشانه های فراوانی که از خداوند دیدم و با احساس فوق العاده ای که در طول روز دارم یقین دارم حتی تغیر باورها از روش درست خیلی خیلی زود از یادگیری زبان یا کلاس بدنسازی جواب میدهد ، خداوند بزرگ انقدر رحیم و بخشنده و مهربان هست که میداند آن کسی که در پی تغیر افکار بر می آید و او را میخواند را زود تر اجابت کند .

    از حضور شما در دنیا از خداوند منان سپاسگزارم و ارزوی دیدن شما را دارم و مطمئنم که روزی به این آرزو خواهم رسید چون خواستار آن هستم

    در پناه الله یکتا باشید????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3886 روز

      دوست خوبم سید کاظم فلاح سلام

      سپاسگزاری شما از استاد و نوع نگاه شما به زندگی زیبا و پر محتوا بود پس من هم از شما سپاسگزارم و آرزوی موفقیت می کنم برای شما دوست عزیز و فهیم.

      هر چی آرزوی خوبه مال تو …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    سعید اصغرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2284 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و بچه های مسیر عشق

    من عاشق این فایل هستم تغییر باور ها به روش استاد عباس منش این فایل قشنگ نقشه راه رو برات میده با معیار هایی که استاد توی این فایل معرفی کردن میشه فهمید برای تغییر باورهامون چقدر کار کردیم … بریم ببینیم توی این فایل چه اگاهی هایی نهفته است توکل بر خدا

    تغییر باورها = تغییر زندگی، بله باور، همه چیه. افکاری که بارهاااا تکرار شده و سیستم ذهنی مارو شکل داده همون چیزی که در هر ثانیه فرکانس های غالبی به جهان ارسال میکنه و نتیجش زندگیه که دقیقا همین الان داریم

    اول از هرچیزی مهم اینکه ما خواسته داشته باشیم هدف داشته باشیم و این اهداف برامون مهم باشن وگرنه تغییر باورها یک مسیره برای رسیدن به اهدافمون، یک نقطه خاص نیست یا یک قرص نیست پس باید بدونیم چه چیزهایی رو از زندگی می خواییم تا باورهایی هم جهت با خواسته هامون ایجاد کنیم؛ با تغییر فرکانس های غالب، با تغییر دیدگاه هامون به مسائل بصورت بنیادین، با توجه مستمرمون به زیبایی ها، با عملکردی متفاوت نسبت به قبل در یک کلام با تغییر باورهامون میتونیم به همه چی برسیم ولی این ” همه چی ” برای افراد مختلف فرق میکنه هرکسی خواسته متفاوتی داره خب پس برای رسیدن بهشون باید باورهایی هم جهت با خواستمون داشته باشه حالا موضوع اینه چطور؟ وقتی که تغییر باور ها یک قرص نیست یک آمپول نیست یک دکمه نیست چطور میتونیم باور هامونو تغییر بدیم؟

    باور های مخرب ذهن ما طی سالیان نسل در نسل تکرار شدن و هرچقدر بزرگتر شدیم این باور ها توسط دوستان خانواده جامعه رادیو تلویزیون برا ذهن ما ثابت شدن محکم تر از قبل به ذهن ما چسبیدن و زندگی ما رو شکل دادند

    پس انتظار بی جاییه بخواییم با یک حرکت با مدت کوتاهی کار کردن روی باورهامون باور های مخرب ذهنمونو یک دفعه تغییر بدیم خودمونو گول نزنیم به اندازه ای که باورهامون تغییر پیدا کنه زندگیمون در جهت همون باورها تغییر خواهد کرد با تغییر باورها باید زندگیمون تغییر کنه این قانونشه

    یکی از معیار های خوب تغییر باور ها یادگیری زبان انگلیسیه. من افراد زیادی رو میشناسم از زمان کودکیم تا الان در کلاس های زبان انگلیسی شرکت کردند حتی خود من ولی از بین این همه ادم فقط دو نفرو میشناسم که تونستن کامل زبان انگلیسی رو یاد بگیرند من نتونستم چون به اندازه کافی تمرین و تکرار نکردم چون متعهد به یادگیری نبودم چون اون موقع ذره ای علاقه نداشتم و از سر بیکاری و سرگرمی میرفتم سر کلاس. یاد خاطره ای افتادم: یکی از اون دو نفر پسرخاله خودمه که از نه سالگی یادگیری زبان انگلیسی رو شروع کرد ما از بچگی باهم بزرگ شده بودیم و بازی با همدیگه برامون بیشترین لذت دنیا رو داشت یادمه یبار اتفاقی توی خونه ی خالم اینا افتاده بود و پسر خالم نتونسته بود تمرین هاشو بنویسه اون موقع یسالی بود که میرفت کلاس زبان من بهش گفتم ولش کن امروزو نرو بمون باهم بازی کنیم ولی با اینکه میدونست معلمش تنبیهش میکنه میدونست بازی با من براش چقدر لذت بخشه بهانه موجهی برای غیبتش داشت به حرف من گوش نکرد و رفت سر کلاسش اون فقط ۱۰ سالش بود. سال ها از این خاطره گذشته پسر خاله من براحتی انگلیسی حرف میزنه میفهمه و می نویسه با توریست ها مکالمه میکنه ولی من برا کلمات ساده میرم سراغ دیکشنری اون تعهد داشت و خیلیای دیگه نداشتن اون مطمئن بود اگر ادامه بده یروزی زبانو یاد میگیره و نتیجه هم کاملا مشخصه

    وقتی استاد میگن من این انرژی و زمانو صرف یادگیری زبان می کردم بیش از ده زبان دنیا رو بطور کامل یاد میگرفتم باید تلنگری بمن باشه که همینا باعث ایجاد نتیجه ای به این بزرگی شده

    دوست دارم این تیکه رو از زبان استاد، دوباره بنویسم خیلی ازش لذت میبرم : منم وقتی شروع کردم هیچ اتفاقی نیفتاد مدتی گذشت ناامید نشدم تسلیم نشدم میدونستم این قانون برای همه ی جنبه ها نتیجه می دهد به اندازه ای که کار کردم به همون مقدار نتیجه گرفتم اینو من می دونستم برای همین ناامید نشدم غر نزدم شکایت نکردم هیچ کدومو فقط گفتم خدایا مطمئنم مسیر درسته و ادامه میدم

    و ادامه دادم

    و ادامه دادم

    و ادامه دادم

    صبح تا شب روی باورهام کار کردم توی هرکاری در هر زمانی حتی خوابایی که می دیدم مربوط به قانون و مدار و فرکانس بود هنوزم هست …

    این همون ایمانه این همون عمله.

    معیار یادگیری زبان رو در تغییر باورهامون همیشه در نظر داشته باشیم برای یادگیری زبان باید صبح تا شب به داستانای انگلیسی گوش بدم از اسون شروع کنم هی توی گوشم بگه بگه روی تک تک جملاتش تمرکز داشته باشم فکر کنم سعی کنم خودم تکرارشون کنم معنی لغات رو به انگلیسی توضیح بده و من بخودم قول بدم که حق ندارم یک کلمه غیر انگلیسی بزبون بیارم در اینصورته که میتونم کامل این زبان جدیدو یاد بگیرم تغییر باورها هم باید به همین روند باشه تغییر باور ها نیاز داره به انرژی به زمان این ها همون بهای خواسته هامونه هیچ چیزی مفتی در این جهان بما داده نمی شود. بهای زندگی الان استاد همان انرژی و زمان و پولی بود که گذاشت روی تغییر باورها همان بهایی که اگه میخواست زبانای دیگه رو یاد بگیره میتونست با این بها بیشتر از ده بیست تا زبان دنیا رو کامل یاد بگیره

    پس برای تغییر باورهام من شدیدا نیاز دارم تا جایی که میتونم به فایل های استاد گوش بدم تک تکشونو. این فایلا اینقدر باید تکرار بشن که ذهن نتونه به چیزی غیر از این اموزه ها فکر کنه باور های ما با ورودی های ما شکل می گیرند پس لازمه خودم این ورودی ها رو آگاهانه به خورد ذهنم بدم و با تکرار و تکرار تثبیتشون کنم وقتی باوری شکل میگیره به همان اندازه رفتار من تغییر می کنه به همان اندازه من عمل خواهم کرد به ایده ها به اموزه هام به همان اندازه کار و ادامه دادن تغییر باور ها اسان تر خواهد شد برام

    برای اینکار زمان و انرژی لازمه ولی اینو کسی میتونه پرداخت کنه که دوست داره یک زندگی رویایی رو تجربه کنه کسی میتونه این بها رو پرداخت کنه که از مسیر ناامید نشه کسی میتونه این بها رو پرداخت کنه که به خدا ایمان داشته باشه و با ادامه دادن مسیر اینو بخودش ثابت کنه کسی میتونه از این مسیر استفاده کنه که دیگه نخواد تضادی رو توی زندگیش تجربه کنه کسی که فقط برای خدای خودش سرخم کنه کسی که زندگی سراسر شاد و آرامی را بخواد تجربه کنه دقیقا فردی عین استاد استاد بهترین الگوست در همه زمینه ها باید ویژگی های استاد رو در خودش ایجاد کنه مثل عزت نفس بالا مثل اعتماد بنفس بالا مثل سرسختی در مسیر بدون ناامیدی بدن تسلیم شدن چون به خدای خودش ایمان داره میگه من مطمئنم این مسیر نتیجه میده چطوریش با خداست من فقط ادامه میدم و ویژگی های دیگر استاد که میشه توی فایلا دید

    ما باید تعهد داشته باشیم در کنترل ذهنمون در هر لحظه

    ما باید تعهد داشته باشیم در توجه به نعمت های اطرافمون و سپاس گذاری از ان ها

    ما باید تعهد داشته باشیم زمان و انرژیمونو برای این مسیر بذاریم

    متعهد باشیم به خواسته هامون فکر کنیم و و ازشون صحبت کنیم

    متعهد باشیم در تغییر دیدگاه هامون، جوری که احساس خوبی بما بدن

    من وقتی قدمی برای هدفم برمیداشتم مثلا درس خواندن بعد چند ساعت که خوب مطالعه میکردم بخودم جایزه میدادم که یه فیلم سینمایی نگاه کنم یا برم پیش دوستام و هیچ وقت نتیجه ای نگرفتم توی عمل به قانون هم اینجوری بودم یذره که احساس خوبی پیدا می کردم از سپاس گذاری از فایلا از کامنت خوندنام همون روال قبل رو تکرار میکردم به تازگی دارم وارد مسیر درست میشم به تازگی یچیزایی رو از استاد میشنوم توی مثال بدنساز چه جمله گران بهایی رو گفتن استاد وقتی که ورزشکار در خستگی مفرد حتی نمی تونه یک مگس رو برداره میره زیر پرس سینه وحشتناک سنگین اون عضلات ساخته شده حاصل اینکاره

    تعهد یعنی این، وقتی تعهد دادیم به خدا و خودمون که باورهامونو تغییر بدیم حق نداریم به کوچکترین ناخواسته ای آگاهانه فکر کنیم به کوچکترین نازیبایی توجه کنیم حق نداریم اگاهانه از چیزایی حرف بزنیم که میدونیم برای ذهنمون سمه

    ذهن ما باورهای مخرب زیادی داره نااگاهانه به سمت چیزایی که ما دوسش نداریم میره ولی سریع باید تعهدمون یادمون بیفته و جلوشو بگیریم همون تعهدی که میگه احساستو با تغییر دیدگاهت خوب کن یا اگر خیلی سخته سعی کن کلا بهش توجه نکنی اینجور موقع ها کنترل ذهن سخته ولی حتما یراهی هست تا به حالت عادی و یکم بعد به احساس خوب برسیم برا استاد بازی فوتبال تو ایکس باکس بوده (کنترل ذهن این مدلی با بهانه اوردن برای فرار از زمان و انرژی گذاشتن روی باور هامون فرق میکنه دارم بذهنم یاد میدم قرار نیست سر من کلاه بذاره)

    در تغییر باور هامون باید همچین نگاهی داشته باشیم ناامید نشیم ادامه بدیم قانون جواب میدهد از کجا بدونیم جواب میدهد؟ به محض اینکه متعهد میشیم برای کار کردن روی باورها نشانه ها می ایند نشانه های کوچولویی که ما میفهمم از کجا اب میخورن پس سپاس گذارشون باشیم و ادامه بدیم بقول استاد نشانه ها از اول هست ولی اینکه بزرگتر بشه این کار منه

    رفته رفته تکاملمون طی میشه باور ها اروم اروم شکل می گیرند نشانه ها هی میان اعتماد بنفسمون بیشتر میشه به اهداف کوچکمون میرسیم و ادامه میدیم یروزی می بینیم در کمترین زمان به چه چیزایی رسیدیم

    منظور از تکامل، تکامل فرکانسیه نه گذر زمان هرچقدر تکامل ما طی میشه توجه به زیبایی ها صحبت در مورد خواسته ها سپاس گذاری ها بصورت روتین اتفاق میفته اون لحظست که اروم اروم حس میکنیم کن فیکون اتفاق می افتد به محض درخواست در کمترین زمان بر اورده می شود

    این نکته هم یادمون باشه تغییر باور ها نشانه اش احساس خوبه و سعی کنیم در این احساس بمونیم وگرنه زور زدن با احساس بد برای تغییر باورها نتیجه ای برعکس خواهد داشت این یعنی یک ترمزی اینجا هست تکاملی باید طی بشود…

    و یک دلیل خوبی دارم برای کار کردن روی باورهام برای پرداختن زمان و انرژی و پولم در این راه

    این قانون بدون تغییر خداونده تمام افراد موفق حالا یا اگاهانه یا نا اگاهانه از این مسیر گذشتن این تنها راهشه ولی اگه من از همین الان تغییری نکنم یعنی دارم افت میکنم زندگیم به سمت بد و بدتر حرکت میکنه و جهان هر لحظه داره تغییر میکنه با این روند زیر چرخ های جهان له خواهم شد بهترین تغییر درست همین الانه وقتی که اوضاع کمی مساعده برای حرکتم وگرنه رفته رفته اوضاع بد می شود منی که در این زمان به این سمت هدایت شدم یک نشانه ای از طرف خدا بوده که درست در همین زمان باید تغییر کنم منی که این حرفارو بشنوم و سرسری از کنارشون رد بشم اخرش به ناکجااباد خواهیم رسید و در اون دنیا بدبخت تر از این دنیا زندگی خواهم کرد این قانون خداست و نیروی محرکی برای من در تغییر باورهام

    خدایا تنها تورا می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم ما را به راه راست هدایت فرما

    از خدا میخوام کمک کنه این اگاهی ها در وجودم نهادینه بشن و هیچوقت این معیارو فراموش نکنم الکی هم از خودم و خدای خودم توقع نداشته باشم ان شا الله

    براتون بهترینا رو آرزو می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      سمیه نظامی گفته:
      مدت عضویت: 1805 روز

      سلام به شما دوستان وهم مسیر خانواده صمیمی استادعباس منش 👏👏👏👏👏

      خیلی عالی عالی درباره این فایل صحبت کردن واقعا لذت بردم بهتروزیباترین لذت وحس خوبی زمانی بودکه پسرخاله شما کلاس زبانشو به لذت بابازی باشما را انتخاب کردبااینکه ایشون 10سالش بود چون هدف داشته چون کلاس زبانش ازهمه چیزبراش مهم بود چون حاضربوده تنبیه بشه ولی ازهدفش دورنشه چقدرزیبا وتاثیرگذارواقعا ازشما سپاسگذارم که پیام خداوندرابه من دادین اینهاهمه لطف خداوند مهربان هست واین یک پیامی بود برای من که ازاهرم رنج ولذت برای رسیدن به خواسته‌ایم وتغییرباورهایم استفاده کنم

      وبه خودم بگم اگه تغییرکردن سخته ولی پاداش بزرگی داره 💪💪💪💪💪💪💪ممنونم ازلطفتون ودیدگاه زیباتون امیدوارم خداوندمهربان بهترین وعالیترینها بهتون وخانواده محترمتون عطاکنه امیدوارم موفق وپیروز باشید ومبارکتون باشه این راه زیبا وسعادتمند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      JUST GOD گفته:
      مدت عضویت: 1844 روز

      با سلام خدمت خانواده عزیزم و استاد و بانو مریم و تشکر و سپاسگزار خداوندم به خاطر اینهمه آگاهی ریز و کاملا حرفه ای که هر روز دریافت میکنم.از همتون ممنونم

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فهيمه گفته:
      مدت عضویت: 1956 روز

      سلام و درود آقای اضغر زاده

      کیف کردم از کامنتتون چقدر خوب قانون رو درک کردید…وقتی کسی میتونه انقدر خوب و طولانی توضیح بده یعنی خوب درک کرده موضوع رو…در تک تک خطوط کامنت شما رد پای درس استاد رو دیدم و تحسینتون کردم …و سخت ترین و پر پاداشت ترین قسمت قانون ، موندن در احساس خوبه…اینکه ذره بین دست بگیری نکات مثبت رو چه در زندگی خودت ببینی چه در اطرافت و دنیای اطرافت هنر بزرگیه…اولش باید ذره بین به دست باشیم ..چون با وجود باورهای مخرب خیلی سخته ، زیبایی ها رو یافتن و دیدن و تحسین کردن و در حس خوبش موندن…ولی وقتی تکرار میکنی و نتایج میاد و میفهمی این نتایج از همون دیدن نکات مثبت بوده…دیگه ذره بینت رو میزاری کنار و به چشمات دستور میدی فقط زیبایی رو ببینه..به گوشات میگی فقط زیبایی رو بشنوه…به لبهات میگی فقط از زیبایی بگو…

      امیدوارم هر جا هستید موفق و پیروز باشبد در همه جنبه های زندگیتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    شهربانوامیری گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    بنام خدای مهربان

    این مشق دیروز پریروزمن بود اما من به دلایلی نتونستم بیام به وظایفم عمل کنم ومشقمو بنویسم و بهتر کمک میکنه تا درک کنم ،تمرین کنم و دررفتارم عمل کنم.خیلی ازتک تک مابچه های سایت الان هرکدوممون حداقل ۴سال ،۳سال،۲سال،۱سال،۶ماه تواین سایتیم تاحدودی قوانین رو درک کردیم روی باورهاهم تاحدودی کارکردیم اما چرا هنوزاون نتایج دلخواه رانگرفتیم وقُروشکایت داریم واقعا چرا؟؟؟؟؟ مهم ?

    معیار ساده برای تغییر باور ها

    ——————————————

    ماچند نفر رو می‌شناسیم که برای یادگیری زبان انگلیسی زمان، انرژی و هزینه صرف کردن و چند درصد از اونها الان انگلیسی صحبت می کنن؟ کمتر از ۱%

    شاید یکی ازماهاجزاونهاباشیم

    آونها تلاش کردن، زمان زیادی صرف رفت و آمد به کلاس‌های متعدد کردن، هزینه زیادی پرداختن،کتاب‌های آموزشی زیادی خریدن، اما نه به اندازه کافی!! به اندازه کافی متعهد به تکرار روند نبودن پس اینجامهم ?(تکراره)

    برای یادگیری زبان جدید، باید خودمون رودر دنیای اون زبان غرق کنیم. یعنی آنقدر اون رو بشنویم که به نحوه تلفظ کلمات عادت کنیم. سپس آرام آرام شروع به تلفظ اون کلمات نماییم ،،،،،،(((((?شاید لازم است یک متن روصدهاااااااابار بشنویم و تکرار کنیم.))))) (((باید به شدت متعهد شویم فقط به اون زبان صحبت کنیم)))) ، حتی اگر نتونی منظورت رو بفهمونی. ابتدا برای بیان هر کلمه مجبوریم فکر کنیم اما هرچه بیشتر به این تعهد پایبند باشیم و ادامه دهیم، کم کم بصورت ناخودآگاه، بدون فکر کردن، صحبت می‌کنیم

    برای یادگیری وساختن باورها دقیقا باید همینطورعمل کنیم

    ?مهم?

    باور ساختن دقیقاً مثل همین یادگیری یک زبان جدیده.

    ?

    باید آونقدر باورهای جدید روتکرار کنیم که ذهنت به شنیدنش عادت کنه،?

    بشدت متعهد باشیم وامضابدیم

    ۱-گذاشتن زمان واسه تغییر

    ۲-کنترل ورودیها

    ۳-کنترل فضاهایاهمون جمعی که نشستیم داریم درمورچی صحبت میکنیم .درموردچی فکرمیکنیم .

    ۴-متعهدباشیم درموردخواسته ها صحبت کنیم .نه ناخواسته ها

    ۵-متعهدباشیم درموردداشته هامون سپاسگزارباشیم

    ۶-متعهدباشیم وقتی داریم به اینده فکرمیکنیم به چیزهای خوب اون اتفاق فکرکنیم.نه به چیزهای بدش

    ۷-متعهدباشیم وقتی درمورد خاطرا ت صحبت میکنیم .چیزهای خوب اون اتفاقی که افتاده رو بیادبیاریم نه قسمت بدش

    ۸-متعهدباشیم به احساسمون نگاه کنیم اگه اون لحظه احساس بدی داریم یعنی درمسیرفرکانسی غلط هستیم .

    بایدباتغییر افکارمون باتغییرزاویه دیدمون .باتغییر کلاممون به نقطه ای برسیم که احساس بهتری درماایجادکنه وقتی احساس خوبی داریم یعنی داریم درمسیر درست خواسته هامون حرکت میکنیم .

    ۹-ایمان ،شوروشوق،برای شروع کارداشته باشیم

    وحتما حتما تایید نشونه ها حتی کوچیک

    ۱۰-خودمو را غرق در فضای باورهای جدید کنیم!

    ?

    تکرار همین یک کار ساده، ذهنمون کم کم تسلیم می‌شه نجواهاش کمترمیشه و خاموش کردنش راحت‌تر می شه.

    ?

    ((اینجاهر تأییدی =یه اتفاقِ خوب، )))یعنی ارسال یک فرکانس قدرتمند کننده تر . یعنی دریافت یک تجربه‌ی بهتر

    ساختن یک باور قدرتمند کننده تر که پشتیبانی می‌شه تا بتونیم ذهن را بیشتر کنترل کنیم. تا بتونیم قدم های بزرگتری روبرداریم، بزرگتر باور کنیم، بزرگتر اقدام کنیم و بزرگتر نتیجه بگیریم باورهای قدرتمند کننده تری ایجاد کنیم.

    ?

    وقتی باورهای قدرتمند کننده ساخته بشه، باورها محدود کننده خود به خود محو می‌شن و این ماجرا تا ابد ادامه داره، همونطور که ما تا ابد به یادگیری زبان مشغولیم.

    ?

    هر گاه خواستیم مطمئن شویم که برای ساختن یک باور قدرتمند کننده به اندازه کافی ایا تلاش و تمرین کرده‌ایم،(( از خودمون حتما سوال کنیم)))

    که اگر همین مقدار تلاش و تمرینی روکه صرف ساختن این باور کردیم ، اگر صرف یادگیری زبان ژاپنی می‌کردیم الان قادر بودیم ژاپنی صحبت کنیم؟

    و قطعاً جواب منفی است.

    ?

    زورنزنیم الکییم ازخودمون توقع بیجانداشته باشیم

    یا ازخدا وجهان

    بایدبفهمیم به هراندازه روی باورهامون کارکردیم به همون اندازه نتیجه میگیرم

    برای یادگیری باید اشتهامون سیری ناپذیرباشه برای پیشرفت?

    بایدکاررررررررررررررررررررررکرد

    اززیردوش گرفته تاموقع خواب ،تابعدازخواب ،موقع پیاده روی،موقع خرید،اصلا درهرکاری،

    هیچ انتهاییم براش نیست?

    دراین مسیر باید حتما به جواب دادن نتیجه های کوچیک کوچیک توجه کردوبگیم ببین قانون جواب داد

    مثل اولین برخوردباچراغ سبز

    مثل گرفتن تخفیف

    مثل گرفتن جایزه یاهدیه

    یا گرفتن نمره

    مثل یه سالن بدنسازی یکی دوهفته کارمیکنی نگاه میکنی میبینی عه یه کوچلو به اندازه تخم مرغ بازوت شکل گرفته ح

    حالا به چه مقدار ؟به همون اندازه ای که تمرین کردی پس ادامه بده ادامه بده هرچقدرکارکنیم به همون اندازه نتایج ازراه میرسه

    اونوقت به جاهایی میرسیم باخودمون میگیم ارزششو داشت که زمان گذاشتم وروی خودم کارکردم

    حالا چه منی که هیچ محصولی نخریدم دارم ازفایلای رایگان استفاده میکنم

    چه اونی که دوره هارو خریده وداره استفاده میکنه باید به روش بالا به صورتکرار انجام بشه و تمرین روزانش بشه و نت برداری فایلا هم باید مشقش باشه

    درپایان خدایا شکرت چقد راهکار بودتواین متن وفایل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 59 رای:
  8. -
    علی جوان گفته:
    مدت عضویت: 3886 روز

    *تقدیم به استاد از جان بهترم «سید حسین عباس منش»

    ??? ??? ??? ??? ??? ????

    نمی دانم از سر شوق بگریم یا بخندم

    نمی دانم از سر ذوق برقصم یا در سکوتی سرشار از معرفت متفکرانه به لذت بنشینم

    نمی دانم این تحیر را چگونه بنویسم

    نمی دانم این تلذذ را چگونه ترسیم کنم

    از در و دیوار می بارد نعمت های خدا را که تو به ما نوید دادی

    نمی دانم شکر کدام را به جای آورم

    گاه چون حافظ عاشق و گاه چون فردوسی حکیم و گاه چون بابا طاهر مجنون

    هر چه هست خدا هست و من

    قله ای را بالاتر از وصالش نمی یابم

    ولی فهمیدم که خدای ثروتمند با ثروت جذب می شود چون او هم در مدار ثروت است

    ثروت عقل

    ثروت فهم

    ثروت از جنس دنیا و آخرت

    نمی دانم از کدام کار خیر به قرب تو برسم

    حال که بوی ثروت تو به مشام می رسد آرزوهای خود را دست یافتی می بینم

    آرزویی نیست که دیگر آرزو باشد

    فقط 6 ماه خود را به قوانینت سپردم و تو 60 ماه به من نزدیکتر شدی و متنعمم ساختی

    با «عزت نفس» عباس منش خودخواهی را کنار زدم و خوددوستی را در آغوش گرفتم و بعد هم تو مرا

    با «قانون آفرنش» عباس منش پاک کردم اندیشه سیاه خدای منتقم را

    نهال خدای غفور و مهربان امروز چه قدی کشیده است

    در قلبم

    در اندیشه ام

    در باورم

    و در زندگیم

    با «هدفگذاری» عباس منش چه چراغی روشن شد و چه سراجی نمایان شد در چشم انداز زندگیم

    بخوانید تعهد مرا و صداقت استاد را و نهایت سپاسگزاری مرا از خداوند

    abasmanesh.com

    کجایند آنانکه روزی مرا به تمسخر می نشستند

    کجایند آنانکه روزی مرا به فقر نشانی می دادند

    استواریم محکم و پابرجا

    چرا که ساختمان باورهای ما به بلندای خدای بی نهایت است

    استاد گرامی

    دستت را به مهر می فشاریم

    و سپاسگزارت هستیم

    و تو در این مسیر همراهمان هستی …

    چون دوستی شفیق و رفیق …

    مثل یک پدر …

    دستت بر سرمان …

    مادام و پا برجا …

    هر چی آرزوی خوبه مال تو …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 117 رای:
  9. -
    مهدی بیگی گفته:
    مدت عضویت: 3759 روز

    سلام دوستان

    یه تجربه بگم بهش رسیدم وجالبه تو همه افراد موفق هم صدق میکنه

    خیلی از افراد دارند از قوانین استفاده میکنند وبه نظر من ۹۹ درصد همیشه یکسری اتفاقات سطحی رقم میزنند و نتیجه فوق العاده عالی از این قوانیبن نمیگیرند.همه ما به توضیح های خوب استادگوش کردیمو کم بیش درک هم کردیم که قانون چیه وچکار میکنه وراه استفاده اش چیه

    اما همیشه باشور انرژی کار میکنیم بعد یه هفته هم دوباره ولش میکنیم به امان خدا بعضی از بچه ها میگن بخاطر ایمان نداشتن به قوانین هستش خوب منم قبول دارم اما یک نکته ریزی توی این ماجراهست که من به تازگی متوجه اون شدم

    ما ادمها چه زمانی تصمیم میگیریم یه شرایط بد را تغیر بدیم بذارید واضح تربگم مثل یه معتاد چه زمانی دیگه به فکر ترک اعتیاد میوفته وقتی که دیگه پول نداره تحقیر شده وهزار مشکل دیگه

    حالا ما هم توی این بحث استفاده ازقانون هم با همین مساله روبرو هستیم

    یکم فکر کنید واقعا چرا بااینکه دیگه استاد دونستن قانون هستیم (من که دیگه حفظ شدم فایل های استاد را) بازم درعمل صفریم

    ما هنوز به نقطه عطف نرسیدیم به جایی که بگیم بسه دیگه من خسته شدم از این زندگی بخور نمیر ،اره ما دردمون نگرفته که بخوایم باتمام وجود بچسبیم ویه بار برای همیشه نتیجه های عالی بگیریم

    من زندگی نامه خیلی از اساتید قانون جذب را خوندم دقیقا به یک نقطه عطف رسیدن که باخودشون گفتن بسه دیگه من خسته شدم از جواب نگرفتن وبه دانسته هاعمل نکردن

    خود استادهم وقتی توشرایط مالی سخت بود سفت وسخت چسبید وزندگیشو تغییر داد

    جالبه مصاحبه ای از یکی از اساتید حوزه موفقیت میخوندم بنام حورایی میگفت:من هرکاری میکردم تا از قانون نتیجه بگیرم نمیشدتجسم تخیل فایل سمینار اقا جواب نمیداد حالا دقیقا یکی دیگه ازاساتید موفقیت بنام شریفی هم دقیقا همین حرف رامیزنه میگه من هرانچه کتاب خوندم درمورد موفقیت هرچقدر سمینار رفتم به قول خودش نون نداشتم بخورم کتاب موفقیت خوندم ونتیجه نگرفتم ویه روز طبق گفته هاشون دیگه خسته شدن به نقطه عطف رسیدن تمام وجودشون را گذاشتن روی قانون

    حورایی میگفت من تمام تمرکزم راگذاشتم روی کنترل ورودی هام

    شریفی گفته بود من هرانچه یادگرفته بودم راخلاصه کردم وگفتم باید به اینها عمل کنم نکته اش همینه (عمل کنم)

    خوب نتایجشون هم که معلومه

    والا استاد چه فابل رایگان چه فایل محصولات حجت راتموم کردن وبقیه اش تکراره موارده مهمه ولی کو گوش شنوا .یه فایل گوش میدیم وبه به چه چه میکنیم که اره زندگیم تغیر کرد و مثلا فلان غذا راخوردم چه اتفاق جالبی (البته این رابرای قدیمی های سایت میگم)اقا من و شما اگر این قانون رابهش عمل کرده بودیم الان یا کارخونه داربودیم یااستاد موفقیت یه هزار شغل برجسته دیگه وبه هرانچه خواسته بودیم الان رسیده بودیم

    منظورم از این حرف ها اول به خودم وبعد به دوستام اینکه دردمون بگیره یعنی اینکه خودمون این درد را به وجود بیاریم وزجر بکشیم از این جواب نگرفتن ها وباتمام وجود بچسبیم ونتیجه بگیریم خیلی ها را توی همین سایت دیدم که باوجود اینکه نتایج عالی هم داشتن ولی دوباره افت کردن چرا ؟!!چون به صورت مقطعی یکم اوضاع مالیشون خوب شده ودوباره قانون را رها کردن

    این قانون به نظرم تا رسیدن به حداقل استقلال مالی واجب اجراست وقعا امشب به این فایل استاد فکر میکردم شاید تعداد خیلی خیلی کمی توی چند سال تونستد مثل استاد اوضاع زندگیشون را کنف یکون کنند بقیه دوستان مقطعی بوده دوستان ناراحت نشید اما واقعیت همینه بازهم میگم این حرف ها اول به خودمه اول به خودم میگم نزدیک چهار ساله توی سایت هستم زندگیم تغییر کرده خیلی شرایطم عوض شده اما اگر واقعا به شخصه پل های پشت سرم خراب کرده بودم درکل دردم گرفته بود وواقعا ازقوانین استفاده کرده بودم الان من را حداقلش یه کارخونه باکلی کارگر داشتم که حداقل کل ایران میشناختند من را .ازحرفهام معلومه که از قدرت قانون چقدرمطلع هستم واگاهانه دارم این درد راتوی خودم ایجاد میکنم که یکبار برای همیشه برای خودم .نسل اینده ام برای ابادی کشورم متعهد بشوم که استفاده ازقانون مهمترین کارزندگیم بشه مهمترین کار الویت اول باقانونه یعنی اگر شکرگذاری نکردی شب نخوابم حتما به احساس فوق العاده برسم وبخوابم .صبح به محض بیدار شدن تجسم کنم وبه احساس عالی برسم مهمترین کارمن درطول روز کنترل افسار چموش ذهنم باشه ومن اون راکنترل کنم و…. وفقط ادمه بدهم وادامه بدهم مطمعنا اگر بتونیم ادمه بدیم سرنوشت یک نسل وکشوررا هرکدوممون مبتونم تغییر بدیم

    ببخشید این حرف هابیشترحکم دردل با خودم وشما بود که بیدارشویم . چون خوابمون خیلی سنگین شده

    ارزوی موفقیت براتون دارم دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 178 رای:
    • -
      بهار گفته:
      مدت عضویت: 1907 روز

      سلام دوست عزیزم ممنون بابت راهنماییت

      منو همسرم هم چندوقته به این موضوع رسیدیم

      واینو همش داریم میگیم حرفی ک عمل نیاورد حرف مفت است

      چقدر تونستیم عمل کننده باشیم چقد تونستیم کارایی ک استاد عملی انجام داده رو انجام بدیم ؟

      ما روی خودمون کار کردیم شکرگزاری و تلوزیون و یکم مواظب ورودی هامون بودیم زندگیمکن دگرگون شده

      بعد بیا فکر کن اگه تمرینایی ک استاد انجام میداده ک ما نمیدیم اونارو انجام بدیم چ شوووووود…..

      چند بار تونستیم تنهایی بزنیم بریم باخودمون خلوت کنیم چند روز

      چند بار رفتیم بشینیم سرچهارراه ماشین های گرون قیمت بشمریم

      چند بار رفتیم نمایشگاه خودمو پشت ماشینی ک دلمون میخواد تجسم کنیم لمس کنیم حس کنیم

      چند بار تمرین اهرم رنج و لذت و گوش دادیم و عملیش کردیم

      باید انقدربزرگ بشیم قبل ازاینکه شرایط خیلی حاد بشه تغییر کنیم عمل کنیم

      همه ی اینا به نظرم انگیزه میخواد

      ایمان و توکل میخواد

      و ازهمه مهم تر باور کنیم ما به نیرویی وصلیم ک کل جهان و خلق کرده و فقط خودمونیم و خودش و فقط منتظر ک ما حرکت کنیم و درخواست کنیم و احساس خوبی داشته باشیم

      موفق باشی دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      مهتاب گفته:
      مدت عضویت: 2329 روز

      چرا ناراحت بشیم ???

      خیلی هم جای تعمق و تفکر داره و خیلی بجا بود دوست بسیار عزیز من. واقعاگُ………….ل گفتی عزیز دل…..???

      مرسی از اینکه مارو از خواب غفلت بیدار کردی یه دنیا? سپاسگزارم عشقم???????? انواع گل برای آقای گل

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
      مدت عضویت: 1317 روز

      با سلام و عرض ادب خدمت دوست عزیز…

      صحبتاتون بسیار عالی بود …

      من بصورت ناخودآگاه داشبه فایلای توحیدی گوش میکردم میخواستم وارد سفرنامه جدید بشم…یدفعه بصورت ناخودآگاه!..که اینم بگم خیلی دوست داشتم راجع به باور چیزای بیشتری دستگیرم بشه…

      که باتوکل بخدا….و خدا میخواست من به جوابم برسم…

      و منو به اینجا هدایت کرد….

      بسیار برام جالب بود و فایلو با چند بار تکرار..و صحبتای شما هم همینجور برای خودم مرور میکنم…

      ممنون از این فایلای استاد که هر چه جلو میرم دریچه ایی از خوشبختی برام باز میشه…

      خدایا شکررررررررررررررررررررتتتتت

      استادم از همینجا دستای مهربانت را بوس میکنم که اینقدر مطالبات بینهایت ارزش داره …

      سپاسگزارممممممممم

      از این قوانین بدون تغییر خداوند

      که از بچگی تا الان باورهای اشتباه وارد ذهنمون و روحمون شده..و خدای زیبامونو با افکارمون زیر سوال بردیم..و اشرف مخلوقات بودنمونو مثل قلبهای سیاه شیطان شده….

      نمیدونم چرا!….این افکار سیاه گذشتگانمون اینقدر هنوز در خرد افکار اطرافیانمون هست..که وقتی بهش فکر میکنم میگم خدا ممنونم که منو هدایت کردی….

      تمام بدبختی های جامعه الان…کمبودها از همه لحاظ فقط بخاطر باورهامون هست…

      یچیزی خیلی برام جالب هست…

      من همیشه بخدا میگفتم خدا منو براه راست هدایت کن…من سوره حمد سوره اول قرآن خیلی دوست دارم..همیشه با خودم زمزمه میکردم…

      واقعا هدایت بود برام ….

      الان مطالب قرآن خیلی برام حالب هست بهتر درکش میکنم میدونم چیه…چی میگه…قرآن کاملا توحیدی هست…سوره بقره چقدر چیزهای ناب داره وقتی میخومش اشک از چشمام میریزه…

      با خودم میگم اکثرا قرآن رو فقط روش میخونن…ولی درک ندارن که این ایه چی گفته…

      این ذهنیتی هست که از بچگی بهمون گفتن قرآن رو به عربی بخون..نگفتن آیا این سوره هایی که نشستی زمان گذاشتی آیا میدونی چی میگه؟ نه……

      دقیقا اینها افرادایی هستن که چشم و دلشون کور و کر و لال هست….

      باید هر روز روی باورهامون کار کنیم…و ادامه بدیمممم

      خدا خیلی بزرگه به محض اینکه شروع میکنی کم کم دریچه قلبت بزرگ میشه و راه زندگی و خوشبختی برات باز میشه…

      ممنونم استاد عزیزم 😍😍😍

      ممنون از دوستان عزیزی که پیام های زیبا میزارن…اینجا که هستیم دنیای بسیار بزرگی هست هر چه به اعماق این فایلا میروی دنیایت بزرگتر و وسیعتر میشه انشالله این تکرار و تدام همیشه وجود داشته باشه…

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سیمین آسمان گفته:
      مدت عضویت: 1904 روز

      سلام دوستان

      من خودم چند روز پیش از مامانم سوال کردم البته قبلش این سوال رو از خودم پرسیدم که اگرایمان و باور 100درصد به قانون داشتم ایا همینطور زندگی میکردم؟چکار هایی رو انجام میدادم که الان انجام نمیدم؟و جواب خودم و مامانم این بود که اصلااااااا اینطوری زندگی نمیکردم اصلا این کارهارو انجام نمیدادم با ایمااااان و امید دنبال اهداف و رویاها و خواسته هام میرفتم و واقعا مطمئن تر شدم که من هنوز باور و ایمان صد درصد به قانون ندارم منظورم باور هست نه شناخت و فهم و درک نه بااااااااور باوری که وقتی ایجاد بشود در عمل خودش رو نشان میدهد در نتایج زندکی ام خودش رو نشان میدهد و بعد گفتم اول فقططططط باید بیام روی باور به قانون کار کنم

      و دومین مورد اینکه با اهرم رنج و لذت به خودم انگیزه بدم باور کنم و بدونم که اگر عمل نکنم و باور های درست ایجاد نکنم 5سال دیگه اوضاعم از الان بدتر میشه و باز همون ادم قبلی ام در صورتی که اگر عملکرا بشوم با کلی پتانسیلی که از خودم میشناسم قطعا در جهان میدرخشم و میشم اسطوره خیلی از افراد و باور سازی میکنم برای افرادی که نتایج من رو میبینن و میشنون مثل مایکل فلپس و هزاران نفر دیگر که ناممکن هارو ممکن کردند و چقدر این اهداف مادی معنوی هستند عجب پارادکس جالبی هست این جمله استاد که میگن حتی خواسته و اهداف مادی ماهم معنوی هستند😍😊

      خدایا شکرت

      من خودم به این دونکته رسیدم برای خودم که 1.باور و اینام صددرصدی به قانون2.اهرم رنج و لذت

      تجسم آن آینده ی رویایی که لایقش هستم چقدر بهم احساس خوبی میدهد دیدن پاور و فیلم های تابلو ارزوهام که بشکل پاور و فیلم بهم حس بهتری میدهد چه غوغایی در من ایجاد میکند

      اما دوستدارم باور کنم باور هایم که تغییر کند من با شنیدن فایل های استاد با تجسم آینده روشن و دلخواه و رویایی ام فقط داغ نمیشوم که بعدا سرد شوم و هیچ به هیچ

      من باید باور کنم باید بجای داغ شدن پخته شوم تا نتایج دائمی باشد و تثبیت شوند

      باید ادامه دهم مسیر را تا بعد از نتایج تثبیت شده پاداش های خداوند یکتا از راه برسند و من در بهشت زندگی کنم هم در این جهان هم در جهان آخر

      عاااااااشقتوتم استاد عباس منش عزیزدلللللللل

      امام ما پیشوای ما امروز درس اندیشه 2 را امتحان دادم و واقعا فهمیدم شما امام ما هستین استاد و ما باید به شما ولایت داشته باشیم

      1.باید در وجودمون تمرکز رو روی خواسته هامون حفظ کنیم

      2.باید کنترل کنیم ورودی های ذهنمون رو

      3.باید امام و پیشوا داشته باشیم که آن امام قلب مجموعه هست و باید ارتباط محکم با امام ایجاد کنیم

      درس ولایت را به سایت ربط دادم به خودم و شما و بچه های سایت و این خانواده و تونستم این درس رو عالی بخونم

      و خوشحالم که شما هرررررر روز رابطه اتون رو باما حفظ کردین خیلی دوستون دارم و عاشق این سایت هست💚🌱🌎🌎🌎🌎 بزودی میام و میبینمتون اونجا در فلوریدای آمریکااااا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سعید مختاری گفته:
      مدت عضویت: 2231 روز

      سلام

      بله دوست من شما کاملا درست میفرمایید!

      خود من فقط دارم اطلاعات جمع میکنم دریغ از کمی عمل!

      فکر میکنم ایمانم هنوز 100% نشده و اگه صددرصد شده بود بیشتر از اینها متعهدانه عمل میکردم چون با عمل کردنه که زندگیه من درتمام جنبه ها زیر و رو میشه و اگه استاد اینقد سریع و عالی نتیجه گرفتن بخاطر ایمان صددرصدیشون بوده!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مهدی تاتلاری گفته:
      مدت عضویت: 1820 روز

      سلام مهدی جان

      درست زدی وسط خال

      خیلی قشنگ نوشتی خیلییییی

      من هنوز دردم نگرفته اگه گرفته بود الان تو درو دیوار نبودم

      به خیال خودم دارم رو خودم کار میکنم تا یه خورده نتیجه میگیرم خیالم راحت میشه به خودم میگم دیگه افتادی رو غلطک اون انگیزه اون شور و اشتیاقی که باید داشته باشم افت میکنه انگار منطقه امنه برام درست میشه

      تا یه کاری انجام میدم یه خورده ورودی مالی برام میاد دیگه اون تعهد رو ندارم

      من شده تو دو هفته ۲۰ یا ۳۰ میلیون سود خالص از یه کار داشتم ولی الان که دارم این متنو مینویسم موجودیه حسابم ۷۰ هزار تومنه اونم زوری شده ۷۰ تومن

      من کارم تراشکاریه اگه الان بهم بگی هواپیما برام بساز میسازم برات با این همه توانایی یه ساله که هی دو تا پله میرم بالا ۵تا میام پایین چند روزیه که اوضاعم کبوده امروز از خدا خواستم که خدایا خیلی شفاف و واضح بگو مشکل کار کجاست طوری که یه بچه ۵ ساله بفهمه هدایتم کن که هدایت شدم به این فایل استاد

      فایلو که پلی کردم استاد سوالو خوند خشکم زد

      خدایا شکرت اینقدر واضح الله اکبر

      منم هم اسم خودت مهدی هستم به خودم گفتم اقا مهدی از این واضح تر میخوای بفرما

      در عرض دو سه ساعت خداوند جوابمو داد بعد هدایت شدم به کامنت شما دیدم درس میگی اقا من هنوز دردم نگرفته شما سال ۹۸ این کامنتو نوشتی امیدوارم که تا الان موفقیتهای بی شماری کسب کرده باشی و اون بالای بالا باشی سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ملیحه نصرتی گفته:
      مدت عضویت: 988 روز

      کاملا موافقم باهتون 👌🏻👌🏻👌🏻

      چند کار روتین هست که در طول

      روز باید و باید انجام بدیم.

      1،شکرگذاری هم بنویسیم و هم در کل روز دنبال بهانه هایی باشیم برای تشکرکردن و شکرگذاری کردن…….

      2،همیشه در هر لحظه

      احساسمون رو عااااالی نگه داریم.

      حالمون همیشه خوب خوب باشه…

      اصلا احساس غم واندوه و کینه و حسد و…… نداشته باشیم.

      در مقابل هر مشکلی ایمان داشته باشیم که به راحتی میتونیم حلش کنیم و بسپریم به خدا و با نادیده گرفتنشون و تمرکز کردن بر روی داشته هامون

      احساسمون و عالی نگه داریم.

      3،مراقب ورودی های ذهنمون باشیم از همه لحاظ، چه حرف زدن، گوش کردن، فکر کردن و…..

      و مخصوصا از افکارمون خیلی مراقبت کنیم و هواسمون به توجهاتمون باشه 👌🏻.

      4،هر لحظه و مداوم در حال کار کردن روی باورهامون باشیم.

      جه از لحاظ نوشتن چه گوش کردن چه تکرار کردن…..

      حتی اگه وقتایی که منطق مخالفت میمرد با باورمون بیایم و اون باور رو طوطی بار تمرار کنیم تا ذهن درگیر منطق هم نشه……..

      امیدوارم با دانستن قوانین جهان هستی و عمل کردن به قوانین

      جهان زیبا و زیبا و زیباتری بسازیم و بسازین 🙏🙏🙏🙏.

      خداوندا شکرت که دوستان هم فرکانسی دارم ❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مرتضی جهانگیری گفته:
      مدت عضویت: 1217 روز

      سلام میکنم به آقای مهدی عزیز

      و خداوند رو شاکرم که منو هدایت کرد برای خوندن این آگاهیها .

      من متن شما رو خوندم و خیلی با نطر شما موافقم که گفتید باید فقط روی ورودیهای ذهن کار کرد کنترلشون کرد . و اینکه گفتید هرجا که احساس کنیم دیگه قانون رو بلدیم از همونجا نقطه سقوط ما شروع میشه . به قول استاد عباس منش عزیز هیچ گاه هیچ کس کامل نیست .

      بازم خدارو شاکرم که در جمع دوستان و خانواده بزرگ و دوست داشتنی عباس منش هستم . و هر روز با کلام استاد و شما دوستان عزیز دری از آگاهی بروی من باز میشه .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سعید حاج هاشمی گفته:
      مدت عضویت: 956 روز

      سلام و وقت بخیر مهدی جان عزیز

      بسیار بسیار بجا و عالی گفتی و منم یکی هستم مثل خودت ک باید گوشم رو گرفت و تابوند تا یکم عمل گرا بشم و هی نگم نشد نشد ب خودم بگم خب کم گذاشتی ک نشده پس وقت بزار عمل کن و نتیجه ی خوب بگیر

      ب هیچ کس مفتی چیزی نمیدن این ی قاااااانون تغییر ناپذیر هستش تووی کل نظام خلقت

      از شما دوست عزیزم خیلی ممنون ک یک همچین کامنت خوب و بجایی واسه من نوعی و دوستان همفرکانسی ب اشتراک گذاشتی و امیدوارم ک هر جا هستی موفق و پایدار سالم و شاد و ثروتمند در دنیا و آخرت باشی .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      بهار گفته:
      مدت عضویت: 890 روز

      سلام دوست عزیز واقعا درست می فرمایید و سپاسگزارم از شما من چهار ماهه با سایت آشنا شدم و استاد رو میشناسم امروز به خودم میگفتم همین سه چهارماه اگه متعهدانه عمل میکردی الان خیلی نتیجه میداد ولی به خودم حق میدم تازه پیچ و خم راه رو پیدا کردم تازه دارم قانون رو یاد میگیرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3467 روز

    باسلام وعرض ادب به شما وجهه الله خداوند

    میخواستم یک نمونه نتایج که برای اینجانب بوجود آمد شما را در جریان بگذارم و حال شما مسولان سایت یا اقای عباس منش هر جایی که دوست داری این نتایج مرا بگذارید

    به طور خلاصه میگویم :

    هفته گذشته دختر من در یکی از امتحان دانشگاه علوم پزشکی ؛ اصلا فراموش کرده بود که امتحان دارد وحتی همکلاسی هایش هم به او نگفته بودند که امتحان دارد و وقتی که به دانشگاه میرود استادش را میبیند .وبه او میگویید خانم سپهوند چراسر امتحان حضور نداشتی ؟!! و دختر من در کمال تعجب میگوید کدام امتحان ؟ استادش میگوید که من هفته گذشته امتحان گرفتم و تمام اوراق هم صورت جلسه شد وشما از این درس افتادید و هر چه هم به او التماس میکند و حتی پیش رییس ومدیر گروه و…. میرود وکار درست نمیشود

    من خودم به خانه آمدم ودیدم که گریه میکند که از فلان درس افتادم؛سه ماهه که دارم زحمت میکشم و افتادم به ترم دیگه و از این حرفها …..

    در این بین من هم خودم داشتم کتاب چگونه فکر خدا را میتوان خواند را مطالعه میکردم و حرفهای آقای عباسمنش را به آنها یادآوری کردم و گفتم نگران نباش من ومامانت میریم پیش استاد و رییست و… واز اونها خواهش میکنیم تا دوباره از تو امتحان بگیرند ؟!!!!

    این کار را هم کردیم پیش رییس ؛استاد و…رفتیم کار درست نشد و گفتند در جلسه و شوراء تایید شده که از شما امتحان نگیرند . و هر چه التماس کردیم کار درست نشد که نشد

    خلاصه کلام من که دست پا شکسته برای خودم باورهایی ساخته بودم و این قسمت از کتاب ” راز ” که میگوید : ” آنچه را که در افکارتان تصور میکنید زمانی همانها را در دستانتان لمسسسسسسسسسسسسسسسسس خواهید کرد “را به یاد آوردم و این را هم در گفتگوی خانوادگی گفته بودم و همچنین گفته بودم در قضایا طوری نگاه کنید که حالتان خراب نشود و همیشه یک خیرتی را در آن ببینید و فرکانس خوب بفرستید و امواج خوب جنریت کنید دنیا واکنش میدهد و این حرفها …..

    یک هفته گذشت و دختر من مشغول دادن امتحانی دیگر شد وداشت برای درسی و واحدی دیگر درس میخواند تا موقع دادن این امتحان جدیده که به دانشگاه میرود و همان استادی که از درسش افتاده بود را میبیند و سلام واحوالپرسی گرم و به قول ما لرها چاق سلامتی با استادش میکند و سر جلسه درسی که امتحان داشت میرود

    و حالا از زبان خودش مابقی ماجرا که امد خانه برای ما تعریف کرد : (شادوشنگل دیدم نزدیک ظهر بود که آمد خانه واز شادی در پوست خودش نمیگنجید ) چی شده ؟ بابا چون نمیدانی چه اتفاقی برایم افتاد !‍ سر جلسه امتحان بودم که همان استادی که من و شماومامان رفتیم پیشش وهمان مدیر گروه و به من گفتند که با شما موافقت شده که درسی که فراموش کردی دوباره از شما امتحان بگیرند . بابا ممنون شما و آقای عباسمنش باباممنونتم خدایا شکرت و من از ته دل و با شادی وصف ناشدنی گفتم عزیزم دیدی این قوانین جواب میده .آقای عباسمنش گفت که این قوانین ساخته من نیست . این سازکار جهانه ،این قوانین کیهانی است ایمان داشته باشید که جواب میده ومن ازش سوال کردم که چکار کردی عزیزم ؟

    گفت باباجون این دو سه روزی که داشتم خودم را ، برای درس جدید آماده میکردم .چند بار به ذهنم آمد و تصور کردم که موقعی که من دارم امتحان جدید میدم چقدر خوبه – چقدر خوبه – چقدر خوبه که خانم دکتر حسنوند بیاید سر جلسه و به من بگوید که با شما موافقت شده که دوباره امتحان بدید …. به خدا فقط سه چهار با گفتم (کلام شما انرژی دارد . دنیا انعکاس باورها و تفکرات شماست و یا مولانا میگوید : ای برادر تو همان اندیشه ای – مابقی خود ، استخوان وریشه ای ….) که امروز برایم اتفاق افتاد خدایا شکرت

    واز اون طرف مادرش گفت : من این حرف آقای عباسمنش را به یاد آوردم که زیادبه چیزی نچسبید که حال شمارا خراب کند من هم گفتم ولش کنید بابا حالا اگر نشد : دنیا وردارو نی ( معنی : حالا اگر نشد که دنیا به هم نمیخوره ) ترم دیگه بیشتر میخونه وبیشتر یاد میگیره (در فرکانس خوبی بودن )

    و اینچنین بود که ما این لحظه ها را شاد بودیم و من شده بودم عین ذرت روی تابه داغ . میگفتم :دیدید ؟؟ گفتم من ،به این آقا عباس ایمان دارم دیدی حرفش اثبات شد و با خودم گفتم پس برای اهداف بزرگتر باید اقدام کنیم

    و باید بگویم که این سخن آقا عباس زندگی مرا 180 درجه تغییر داد که : خداوند وقتی جدییتت را میبیند ؛هدایتش را آشکارا ارزانی ات میکند

    عباس عزیز : به جان عزیزت قسم وبه آن قرآنی که به آن ایمان داری و پرت نکردن آن به دریا باعث هدایت و تغییر شما و این حقیر شداین کلمات را در حالی مینویسم که با همین انگشتانی که دارم تایپ میکنم اشک چشمانم را دارم پاک میکنم و کلیدهای صفحه کلیدم خیس شده اند از اشک عشق که آنچه گفتید ومیگویید 100٪من ایمان دارم و هرکه از آنها مدام استفاده کند حسنه این دنیا وآن دنیا را خواهد دید

    و امیدوارم که با ابرار پروردگار باشی و شیر مادرت حلالت . که چنین قوانین خداوند رابه زبان ساده برای سعادت دنیا وآخرت ما گفته ای

    وآن یگانه دانای جهان را میستایم که صدایم را شنید وبا اولین فایل تصویری شما(که هنوز در حافظه گوشیم تا ابد هست )هدایتم کرد که نمیدانم چطوری به دستم رسید و نمیدانم در چه سالی آنرا گفته ای که میگی :خیلی از افراد ،ایمانشان را از دست داده اند آنها حرکت نمیکنند اونها خدا را باور ندارند اونها به دنبال رشد وپیشرفت نیستند ………. یادت باشه که وقتی حرکت میکنی که به هدفت برسی و شبها دیرتر میخوابی و صبحها زودتر بیدار میشی آنوقت است که طعم یک زندگی واقعی ….. در غیر این صورت تو یک مرده هستی که فقط داری نفس میکشی …………… سختیها دوستتند رنجها دوستتند اگر به گذشته فکر کنی بزرگترین موفقیتهات موقعی بوجود آمد که تو به مشکل ورنج برخورد کردی (در مورد من 100٪) …….یادت باشه که باید مثل مثل رود جاری باشی وحرکت کنی به سنگهای و موانع سر راه برخورد کن ؛زخمی شو اما ناامید نشو و………نفر آخر شدن خیلی راحته . بدبخت بودن فقیر بودن خیلی راحته ………اما تو به دنیا نیامدی که بدبخت ،فقیر و…باشی …… اگر حرکت کردی نیروهای غیبی به کمکت میان ………البته اگر با ایمان حرکت کنی ومنتظر کسی نشی ……طوری زندگی کن که بعداز مرگت از تو بعنوان یک قهرمان یاد کنند ….. کسی که خوب زندگی کرد و جهان را جای بهتری برای زندگی دیگران کرد ……طوری زندگی کن که موقع مرگت حسرت هیچچچچچچچچچچچچچچچ چیز را نخوری

    خدایا سپاسگزارم . خدایا به اندازه ی تمام آفرینشت سپاسگزارم که به وسیله خانواده عباس جان هدایتم کردی شکرت

    ملکا ذکر تو گویم ،که توپاکی و خدایی —– نروم جز به همان ره ، که توام راه نمایی

    همه درگاه تو جویم ،همه از فضل توپوییم —–همه توحید تو گوییم ،که به توحید سزایی

    تو حکیمی ،توعظیمی،توکریمی ،تورحیمی —–تونماینده فضلی ، تو سزاوار خدایی

    نتوان وصف توگفتن ،که تودرفهم نگنجی — نتوان شبه تو جستن ، که تو در وهم نیایی

    لب ودندان سنایی همه توحید تو گوید —– مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 282 رای:
    • -
      علی جوان گفته:
      مدت عضویت: 3886 روز

      دست چنین پدری را باید بوسید و قدر چنین فرزندی را باید دانست …

      جناب سپهوند شما معنای جمله «دست خدا بالاتر از همه دست ها است» را در زندگیتان متجلی کردید.

      رندگیتان پر از مهربانی و موفقیت …

      هر چی آرزوی خوبه مال تو …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
      • -
        هادی یوسفی گفته:
        مدت عضویت: 2187 روز

        نظرتون روخوندم ومثل خودتان اشک شوق میربزم که خداوند در زندگی شما جاریست

        خدا به شما و خانواده تان زیبایی .سعادت .ثروت ..ارامش ..عشق ..محبت..نعمت و برکته فراوان فراوان فراوان دردنیا و اخرت بدهد

        سپاس گزارم ازاین حسه زیبا که منتقل کردید ..سپاس سپاس سپاس

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      ملیحه خمر گفته:
      مدت عضویت: 3561 روز

      خدایاا هزاران بار شکرت برای این سایت و خبر های فوق العاده ای که توش میشنویم.

      خدایا واقعا ازت ممنونم

      خدایا شکرت که قانون داره جواب میده

      خدایا شکرت که قانون اینجا هم جواب داد

      خدایا شکرت که این خبر رو به من دادی و قلبم رو چنان شاد کردی که انگار واقعا برای خودم رخ داده

      آقای سپهوند عزیز، با خوندن شادی شما اشک در چشمانم حلقه زد و واقعا شاد شدم

      امیدوارم روز به روز بر شادی و سعادت شما افزوده بشه . و بازهم ما رو در جریان این نتایج بذارین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        گلاره نگارهند گفته:
        مدت عضویت: 1001 روز

        سلام دوست عزیز چقدر از ذوقی که داشتید برای اتفاقات لذت بردم و اون شوق رو درونتون حس کردم و حتی شهامتی که برای کامنت گذاشتن توی سایت دارید رو ! دیروز من یکی از فایل های استاد رو به اسم “فقط روی خدا حساب باز کن ” رو دیدم ، یعنی این فایل محشره از دیدنش هم سیر نمیشم (مرسی از همه ی کسانی که تو تهیه ی فایل دست داشته اند)

        با خوندن کامنتتون یادم افتاد، یادم افتاد که اقا! قدرت رو نده دست بقیه بده دست خود خدا، اونا مگه رفتن پیش استاد و مدیرو فلان جواب گرفتن؟نههه وقتی که کار رو سپردن به خدا همه چیز حل شد!

        دمتون گرم مرسی مرسی مرسی!

        خدا یار و نگهدارتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      جعفر شکراله زاده گفته:
      مدت عضویت: 3822 روز

      سلام دوست عزیز گلم جناب آقای سپهوند

      کلام زیبایت و صداقت و پاکی گفتارت و ایمان حقیقی و راستینت اشکانم را از دیده جاری ساخت

      سپاسگزارم

      سپاسگزارم

      سپاسگزارم

      از شما و همه عزیزانی که خداوند یکتا و بی همتا را با این زیبایی توصیف می کنید و اینقدر قانون را به وضوح و پاکی شناختید

      از شما سپاسگزارم که بعنوان یک پدر الگو و نمونه ی خوبی برای فرزندانتان هستید

      از همسرتان سپاسگزارم که قطعا برایتان همراه و یاور خوبیست

      از دخترتان سپاسگزارم بخاطر اینکه به قوانین خداوند ایمان آورده

      از آقای عباسمنش هم سپاسگزارم خوب و زیبا قانون را به من و شما فهماند

      از همه دوستان هم سپاسگزارم که به هم کمک میکنند و با دادن نظرات ارزشمند ، انگیزه ی سایرین رو افزایش میدهند

      خدایا

      خـدایا

      خــدایا

      خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدایا سپاسگزارم

      ارادتمند شما شکراله زاده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3349 روز

      سلام

      آقای سپهوند

      متنتون را خوندم و راستش اشک در چشمانم جاری شد . تشکر از تجربه ای که به ما هم گفتید . احسنت به شما و دختر و خانوادتون . هر چی بیشتراز این اتفاقات را بشنویم بیشتر با انگیزه تر می شویم . خدا همیشه یار شما باشه. تشکر همیشگی از آقای عباس منش و دست اندرکاران سایت ایشان مثل خانم فرهادی مهربان و دلسوز

      همیشه موفق و شاد و پیروز و سعادتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      الهام گفته:
      مدت عضویت: 3337 روز

      جناب آقای سپهوند سلام و عرض ادب

      انقدر نوشته شما خالص و ساده بود که میشد ایمان و صفای قلبتان را از پشت بلور وجودتان دید

      آفرین بر شما و بر ایمانتان ، خواندن نظر شما حس وصف ناپذیری در من ایجاد کرد واقعا نمیدانم استاد با خواندن نظرات ارزشمندی مثل نظر شما و اینهمه عشقی که به او نثار میکنید چه حالی پیدا میکند و چقدر بخود میبالد که در مسیری قدم برمیدارد که رهروانش همه انسانهایی شریف و صادقند با اینهمه احساس پاک و قلبهای مهربان

      شادی هر روزتان گوارای وجودتان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      منصوره علیان گفته:
      مدت عضویت: 2384 روز

      سلام حدود ۵ سال از نظر شما می گذره الان سحره روز بیستم ماه مبارک رمضانه و من هنگامی که داشتند اذان می گفتند به این قسمت هدایت شدم و نظر شما را خواندم خدایا شکرت خدایا بی نهایت سپاس گزارم خیلی خوبه که تجربیات خوبتون را می گذارید خیلی انرژی بهم میده ممنونم مشتاق خواندن موفقیت های بیشتر شما هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      بهار گفته:
      مدت عضویت: 1907 روز

      انقد بااحساس نوشتید منم گریم گرفت دقیقا الان تو نقطه ای هستم که فقط چشمامو بستم و خودمو سپردم به دست هدایت الله

      ناامیدی میاد میگم نکنه نتیجه نگیرم ولی

      من باید باور داشته باشم من خالق شرایط زندگی خودمم وقتی من بها دادم خداباید جوابمو بده باید بهم جایزه بده من اقدام کردم پاروی ترسهام گذاشتم دارم انرژی میزارم احساسمو کنترل میکنم باید بهم بده من دارم بندگی میکنم اونم باید خدایی کنه…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2160 روز

      درود بر شما دوست عزیز

      متن شما را مطالعه کردم و کیف کردم

      خدا حفظت کنه

      آره به قول شما باید اگر یه خواستهای که به اون چسبیدیم و به اون نمی رسیم را باید رها کنیم خود خدا در زمان مناسب خواسته ی ما را برآورده می کنه

      نباید به هر خواسته ای که می رسیم برامون عادی بشه باید همیشه یادمون باشه که خواسته ی هر چند کوچیک را خداوند با قوانینی که داره اجابت کرده و براش سپاسگزار باشیم و سجده شکر به جا بیاریم و به خودمون بگیم دیدی شد دیدی شد پس می شود پس ادامه بدم……………

      به زبون خیلی ساده ، روان ، شفاف و گویا حرف دلتون را زدید من که خیلی دوست داشتم و خداوند من را به کامنت شما هدایت کرد

      امید بهترینها برای شما و برای همه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علی جهانی گفته:
      مدت عضویت: 3187 روز

      اقای سپهوند

      برادر گرامی

      واقعا عالی توصیف میکنید شور و حال لذت بخشی وجودمون رو گرفت

      خدارو شکر میکنم که همه ما به سمت خداوند در حرکتیم

      و به خودمون احترام میگذاریم و لیاقت و ارزشمندی والامون رو بهتر میفهمیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      معصومه عامری گفته:
      مدت عضویت: 1390 روز

      به نام فرمانروای کل هستی

      به نام خدایی که بی منت عشق را نثار بندگانش میکند

      به نام خدایی که قوانینِ ثابتی را برای خلق زندگی بهشتی هم در دنیا و هم در آخرت برایِ ما وضع کرده است

      سلام به همه ی دوستان عزیزم

      چقدر از خوندن این کامنت لذت بردم دوست خوبم

      چقدر دختر عزیزتون و خودتون و همسر مهربانتون رو تحسین کردم

      راستش برای من هم یک خاطره تداعی شد که دقیقا به همین شکل بود

      و دوباره این باور برام مرور شد که “هیچ چیز غیر ممکن نیست”

      با اعراض کردن در اتفاقات نازیبا ، لذت بردن از مسیر و خیر رو دیدن در هرچیزی میشه حتی از سخت ترین لحظات هم لذت برد و قطعا خدا پاداش میدهد به همچین ایمانی

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ندا خوش بخت گفته:
      مدت عضویت: 1899 روز

      سلام آقا رحیم خان،بهترین پدر،انسان مهربون و دل دریایی و صاف

      به عکستونم که نگاه کردم،اون حس انسان پاک و خدای گونتون رو دیدم

      چقدر خوبه و شکررر که آدمایی مثل شما هستن.

      نوشتتون منو خیلی تحت تاثیر قرار داد،و منم اشک شوقم سرازیر شد

      ممنونم ازتون که این تجربتون از قدرت و معجزات خدا و نیروی درون ما انسان ها رو به زبان ساده و قابل فهم ..توضیح دادین.

      برای منم جرقه ای شد این حرفاتون،و چراغ راهی شد برام.

      خیلی اتفاقی هدایت شدم به کامت زیبای شما

      من همیشه هر فایل و کامنتی رو میبینم و میخونم،باور دارم که این کار خداست،داره با من حرف میزنه،اینو برای من فرستاده.خدا شکرت برای این کامت زیبات

      خداا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سالم سعدونی گفته:
      مدت عضویت: 1370 روز

      سلام به شما و کل خانواده عباس جان

      الان که دارم مینویسم کمی جا خوردم و اشکم جاری داره میشه

      اخه چند دقیقه قبل به خانوادم گفتم روی صندلی بشینین و خودتونو ۹۰ ساله فرض کنین با همین افکاری که تا الان داشتید چه حسرتهایی رو تو سن ۹۰ سالگی خواهید داشت واینکه سختی حسرت چیزی که قدرت شدنش را داشتی ونشدی انصافا خیلی سختره تا تحمل دسیپلین وانجام واو ننداز این تمارین دورها

      بعد نطق قرایی کردم در خصوص حسرت نخوردن وتصمیم گرفتن اینکه فشار دسیپلین وانجام تمارین باعشق بهتر وراحتر یا فشار حسرت ودیدن اینکه میتونستی کجا برسی و نرسیدی وبا حس عجیبی خودم رو قویتر دیدم و کلماتم و سخنم توی جمع هی گیراتر میشد چون اول از ته دلم بود ودوم چون ادم تاثیر گذاری هستم به لطف راهنمایی های خالقم هم روی خودم هم دیگران و قدرت اینو همیشه داشتم ولی الان چاشنی صداقت ایمان بخدایم و هدایتش توسط استادم دارم

      خلاصه رفتم روی نشانهایم و این پیام شما رو خوندم و تاکید شما روی کلمه (هییییچچچچچچچچ حسرت) دیدم و دلم مغزم چشمام زنگشون خوردواقعا این پیام منو خیلی قویتر وبا جدیت بیشتر تمارین و نوشتن و خاندن پیام خانواده عباسمنش انجام میدم عاشقتونم الان ساعت ۴و۴۵ صبحه و واقعا با عشق ایمان به اینکه قوانین دقیق خداوند رحیم وهدایتگرم توسط سید جان و دستهای دیگر هواسش ۶دونگ به تسلیم نشدن ما در مسیر اهداف و ایمانمون هست چونکه

      (یرید الله بکم الیسر ولا یریدو بکم العسر)

      اساس فکر خدا بر راحتی وهدایته

      حالم خیلی خوبه خدایم

      سید حسین عباس منش حالم خوبه مرد دوستت دارم عاشقتم

      کیف دارم میکنم با این قوانین خدا

      هروزم پراز ارامشه

      سلامتم

      خوش خوش

      منتظر وقتیم که خدا میگه (ولسوف یعطیک ربک فترضی)

      اینقدر نعمت خدا بت میده که بگی خدایا راضیم ازت

      انصافا الانم باعشق نه کامل ولی راضیم

      شاد رها وعاشق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه عظیمی گفته:
      مدت عضویت: 3507 روز

      سلام عالییییییی خدایا شکرت برادر خوبم

      من دیروز با دختر دوستم در مورد یکی از محصولات صحبت می کردیم وایشون گفت من نمی دونم چه جوری به قوانین عمل کنم ونشانه اا رو می بینم ولی قوانین کم عمل می کنه من بهش گفتم وقتی نشانه را می بینی یعنی درست به قانون عمل کردی وباید به کارت ادامه بدی تا نشانه های بزرگتر بیاد و کم کم نتیجه حاصل بشه وقانون تکامل رو گفتم و بهش گفتم ولی مشکل من اینه قانون ها رو خوب نمی شناسم نمی دونم قانون کدومه

      اصلا متوجه منظور قانون نمیشم

      که امروز صبح که با خدا صحبت کردم و ازخدا خواستم من رو متوجه کنه چکار کنم تا بهتر متوجه منظور از قوانین بشم

      خدا من رو در نشانه امروزم به این فایل هدایت کرد که واقعا خدا رو شکر کردم وتصمیم گرفتم چند بار بخونم و گوش بدم و بلد هدایت شدم به کامنت شما و هم لذت بردم و هم اشک ریختم که خداوند و کائنات چقدر زیبا جواب سوال من رو داد

      بسیار سپاسگزارم که باکامنت تاثیرگذارتون جواب بسیاری از سوالهای من رو دادید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Sina گفته:
      مدت عضویت: 1845 روز

      سلام دوست عزیز و هم فرکانسم

      نظرت را خوندم و من هم اشک ریختم

      در تکنیک های دیگری یاد گرفتم که اشک ریختن به معنای یک تحول درونی هست

      نشانه خارج شدن یک انرژی منفی از وجود

      و در واقع ایجاد یک تغییر در باور هرچند کوچک

      سپاسگزار نظر زیبات هستم که منشاء اثر بوت

      سلامت و ثروتمند باشی دوست من⁦️⁩

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      الهه سجاد گفته:
      مدت عضویت: 3548 روز

      سلام آقای سپهوند

      بعد از خواندن کامنت آگاهی بخش تون به صفحه پروفایل شما رفتم و متن زیباتون رو خواندم

      حرفهاتون خیلی نکته داره و از هر جمله ش میشه درس گرفت و استفاده کرد

      آفرین به شما که علاوه بر اینکه قانون رو درک کردید،

      اینقدر خوب بهش عمل می کنید

      خود و خانواده تان در پناه حق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      عباس حیدری گفته:
      مدت عضویت: 1378 روز

      ناخود اگه اشک از چشمانم جاری شد این فایل انگیزشی استاد رو از بر شدم از بس که گوش دادم

      حتی صدای استاد برایم زمزمه شد ممنون از این جملات زیبا

      انشالله نتایجتان روز به روز بزرگ تر شود تا ایمان همگی بیشتر شود

      ممنون از دیدگاه خوبتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهرا الف گفته:
      مدت عضویت: 2763 روز

      سلام خیلی خیلی زیبا و تاثیر گذار بود . لذت بردم خصوصا از حس لری زیبایی که تو نوشتتون بود. کلام آقای عباسمنش هم مملو از این حس ساده و زیباست. خدا همگی این خانواده رو حفظ کنه و ما رو هم به هدایتی که خواهانش هستیم برسونه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ايمان شاپوريان گفته:
      مدت عضویت: 1938 روز

      واقعا که این جهان زیباست و قوانین دقیق فوق العاده ای داره خدارو شکر بابت این همه نعمت وزیباییهای فراوانی که به ما داده واقعا دست های خدا فوق العادن خدارو شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Ali reza nasabi گفته:
      مدت عضویت: 2040 روز

      جناب سپهوند عزیزم سلام چه صداقت و سادگی در دل نوشته ات داشتی وقتی خوندم اشکم ریخت زمانی که خوشحال و با اطمینان و هیجان میگفتی که دیدید قانون جواب میده و شادمان که با استاد عباسمنش آشنا شدید و همه خانواده هم در یک مدار دور هم جمع شدند واقعا لذت بردم که نشونه ها رو دیدید و قانون رو تایید کردید در پناه الله یکتا.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: