تغییر باورها به روش استاد عباس‌منش - صفحه 19

419 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    pari گفته:
    مدت عضویت: 1335 روز

    سلام استاد عزیز

    استاد بزرگوار حرفاتون جان و روح ادم و جلا میده استاد عزیز خدا به هر کسی این قدرت رو نمیده ک بتونه با کلامش اینقدر تاثیر گذار باشه

    من مدت دوساله با قانون جذب اشنا شدم

    قبل این دوسال از نظر روحی به شدت شکننده بودم با اعتماد به نفس به شدت پایین

    ولی استاد از وقتی با این قوانین کائنات اشنا شدم در این مدت دو سال با کار کردن بر روی باورهام نتایج بسیار عالی گرفتم

    استاد عزیز من تونستم به ارامش نسبی برسم

    اعتماد به نفسم رو تقویت کردم و جذبهای خوبی داشتم

    حتی قوانین رو به دخترم نیز یاد داده و باورتون میشه دخترم فقط با نوشتن به خواسته هاش میرسه درسته خواسته هاش کوچیکن ولی یاد گرفته ک اگه بگه باش حتما موجود میشود

    استاد عزیز ممنون بابت حال دل خوبی ک با سخنان و اموزه هاتون به ما هدیه دادید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    علیرضا پرهیزکاری گفته:
    مدت عضویت: 2014 روز

    اینکه اگه داریم به خاطرات و اتفاقات گذشته نگاه میکنیم فقط قسمت خوبش رو ببینیم ، خیلی خیلی مهمه . چون وقتی تمرکز و توجه کنیم به اتفاقات بد اونارو هم باز میاریم توی ایندمون . نه تنها این بلکه وقتی به اتفاقای گذشته نگاه میکنیم باید با دید مثبت و نگرش مثبت بهشون نگاه‌ کنیم جوری که احساس خوب بهمون بده نه اینکه احساس قربانی بودن و بدبخت بودن بکنیم یا این احساسِ ادمای زخم خورده ای که دیگه خوب نمیشن رو بکنیم . چون هرجوری که فکر کنیم و باور کنیم همون میشه . باید فقط اتفاقای خوب گذشته‌ رو ببینیم ، و نگرشمون رو به اتفاق های بد رو هم درست کنیم و بگیم هرچیزی که من رو نکشد قوی ترم خواهد کرد .

    استاد عباس منش دقیقا میدونه داستان چیه

    چون من هم دقیقا توی همون موقعیت هستم الان که رفتم بسته خریدم و ایندرو اوندر زدم ولی نتیجه نگرفتم و استاد عباس منش اینجا میاد میگه این یعنی کار نکردی عزیز من و باید به اندازه یادگیری و فول بودن یه زبان جدید کار کنی روی باورهات

    منظورم اینه که خیلی ها هم توی این موقعیت هستن و من تنها نیستم و استاد عباس منش هم اتفاقا این رو درک میکنه چون خودش یه زمانی توی این موقعیت بوده

    هرموقع شک کردم به قانون اینکه من دارم رو باورام کار میکنم پس چرا هیچ اتفاقی نیوفتاده ، این سوال رو همیشه باید از خودم بپرسم که ( آیا من به اندازه یادگرفتن یه زبان جدید به اندازه ای که هیچ مشکلی توی اون زبان نداشته باشم ، رو باورهامم کار کردم یا نه ؟ )

    بابا مرد حسابی زبان رو ۱۰ سال داره میشه میخونی هنوز کامل یادش نگرفتی چطوری انتظار داری با یه ماه کار کردن رو باورا کلن زندگیت زیرو رو بشه ؟

    خود استاد هم همون اولش توی همچین موقعیتی بوده که کار میکرده رو باوراش ولی نتیجه مالی نمیگرفته . ولی نمیگفته اَی بابا این چیه دیگه یا چرا قانون جواب نمیده که ، نه ، ناامید نمیشده هیچوقت و همیشه میگفته من مطمئنم مسیر همینه و ادامه میدم

    همونقدری که باید اینقدر زبان رو کار کنیم که ناخوداگاه فلوئنت خفن هرلحظه بتونیم صحبت کنیم ، رو باورامونم اینقدر باید کار کنیم که ناخوداگاه افکار مثبت تولید کنه این مغزمون و دیگه الکی هی زور نزنیم مثبت فکر کنیم یا سپاسگزار باشیم . دیگه ناخوداگاه باید عالی فکر کنیم . اونموقعس که نتیجه میده کار کردن روی باورها

    باید کوچیک ترین نتیجه هارو ببینیم و تاییدشون کنیم

    از چراغ سبز شدن ها تا تخفیف گرفتن ها و لبخند ادم ها و از همه چی

    رو باورا کار کردن کاری نیستش که بگی خوب من یه سه سالی کار کنم رو باورام وضعم خوب بشه بعدش دیگه برم عشق و حال . نه . باید تا اخر عمر کار‌کنی رو باورات باید تا ۵۰ ۶۰ ۷۰ سالگی کار کنی رو باورات . کار اصلی تو توی این جهان کار کردن روی باورهاته

    نحوه اجرای عملی این موضوع توی زندگی من چیست ؟

    اینکه باید بیام صبح تا شب روی خودم و باورام کار کنم یعنی خودم رو غرق کنم توی این ورودی ها و همیشه خودم رو توی اون فرکانس خوب نگه دارم و سعی کنم با کنترل ذهن و مخصوصا کنترل ورودی های ذهن و غرق کردن خودم توی اگاهی ها مدارم رو ببرم بالاتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    مریم نوبخت گفته:
    مدت عضویت: 1462 روز

    سلام به‌خداوندبخشنده‌مهربان

    که‌وقتی‌به‌اوتکیه‌کردم‌‌مراوارد‌دنیای‌زیباییهاو

    شادی‌وارامش‌قراردادووارداین‌گروه‌بسیارارزشمند

    معنوی‌کردودرودوسلام‌به‌استادبسیارخوبم‌که‌با

    آموزش ‌قوانین‌زندگی‌به‌من‌بهتر‌دیدن‌وبهترشنیدن

    ودرک‌زیباتری‌اززندگی‌رامی‌اموزد.

    وسلام‌به‌تمام‌افراد‌گروه‌نازنین‌‌مخصوصا‌

    مریم‌جان‌که‌اینقدر‌پرتلاشند

    استاد‌ودوستان‌گرامیم‌‌من‌سفری‌به

    شمال‌ایران‌داشتم‌که‌عشق‌من‌است‌‌‌خیلی‌

    عاشق‌طبیعتم‌وحضورخدا‌راانجا‌خیلی

    بهتر‌میفهمم‌وقبل‌از‌سفرم‌به‌خودم‌گفتم

    باوردارم‌توی‌این‌سفر‌که‌من‌وهمسرم

    هستیم‌خیلی‌به‌من‌خوش‌می‌گذره‌وتمام

    تلاشم‌را‌میکنم‌تاباقوانینی‌که‌باور

    کرده‌ام‌‌حالم‌خوب‌بماند‌.استاداول‌راه‌‌

    که‌به‌مکانهای‌نامناسب‌‌وکثیف‌برخوردم

    گفتم‌مریم‌سعی‌کن‌کثیفی‌هارا‌نبینی

    ودائم‌باخودم‌ازخدا‌می‌خواستم

    مرابه‌جاهای‌زیبا‌وتمیز‌هدایت‌کند‌

    وخودم‌هم‌ذهنم‌رابه‌طرف‌منظره‌های

    طبیعت‌می‌کشاندم‌ودائم‌خدارابرای

    این‌طبیعت‌واین‌سفر‌زیبا‌شکرمیکردم

    به‌‌وضوح‌خدامن‌رابه‌چندین‌مکان‌پاک‌

    وتمیز‌ودوست‌داشتنی‌هدایت‌میکرد

    طوری‌که‌اگرخودم‌می‌خواستم‌نمی‌شد

    انجاهاراپیداکنم

    ‌ودوستان‌برای

    اینکه‌تمرین‌کنم‌تا‌ازتنها‌بودن‌در‌جنگل

    نترسم‌وبه‌قول‌استاد‌برم‌توی‌دل‌ترس

    ازهمسرم‌خواستم‌تا‌شبی‌راتوی‌یه‌جنگل

    کنار‌یک‌رودبسیار‌روحنواز‌بخوابیم

    البته‌ما‌دوتایی‌بودیم‌ولی‌برای‌تمرین

    تکاملی‌‌خیلی‌خوب‌بود‌چونکه‌هیچ

    کس‌به‌خودش‌حتی‌فکر‌اونجاماندن‌

    رانمیداد‌البته‌گاهی‌ترس‌داشتم‌ولی‌دایم

    می‌‌‌گفتم‌افرین‌به‌استاد‌چه‌طور‌

    ده‌شب‌تنهاتوی‌عمق‌جنگل‌تنها‌می‌مونه

    پس‌من‌که‌تنها‌هم‌نیستم‌نباید‌بترسم

    خلاصه‌بسیار‌حس‌وحال‌خاصی‌رو

    تجربه‌کردم‌وافتادن‌برگهای‌پاییزی‌

    روی‌سقف‌چادرمون‌توی‌تاریکی‌شب

    وصدای‌سنجابهاوحیونهای‌کوچک‌جنگلی‌که

    روی‌درختا‌زندگی‌می‌کردند‌منو‌با‌حس‌

    متفاوتی‌روبرو‌میکرد.

    تازه‌همون‌عصر‌که‌قصدکردیم‌اونجا

    بمونیم‌دیدم‌اب‌خوردنمون‌خیلی‌کمه

    همسرم‌گفت‌برو‌ازاون‌خانومی‌که‌داره

    کناررودخونه‌ظرف‌میشوره‌‌ببین‌می‌خوان‌

    برند‌اگه‌اب‌اضافه‌خوردن‌دارند‌به‌ما‌بدن

    من‌فکرکردم‌ایاعزت‌نفسم‌زیر‌سوال‌نمیره

    بعد‌به‌ذهنم‌اومد‌که‌ما‌توی‌سوالمون‌ازخدا

    می‌خوایم‌ولی‌ازافراد‌کمک‌میگیریم‌وبا

    امید‌به‌خدا‌جلو‌رفتم‌وبا‌کمی‌گپ‌وگفت‌

    دوستانه‌‌وقتی‌ازش‌اب‌خواستم‌‌دوستان

    باورم‌نمیشد‌ایشون‌یه‌چشمه‌اب‌که‌چند‌

    متری‌اونجا‌بود‌به‌من‌نشون‌داد‌وگفت‌

    اینجا‌اززیر‌سنگها‌اب‌ی‌میاد‌مثل‌اب‌

    معدنی‌وشیرینه‌‌ماهم‌این‌چند‌ساعت

    که‌اینجابودیم‌ازاین‌اب‌مصرف‌‌چای‌وغذا

    کردیم‌‌وای‌خدای‌من‌اینقدر‌ذوق‌کردم‌از

    این‌نشونه‌بی‌نظیری‌که‌خدا‌توسط‌یه

    خانم‌مسافری‌که‌به‌من‌داده‌شده‌بود‌

    که‌به‌قول‌استاد‌دایم‌می‌گفتم‌این‌یه‌نشونه

    که‌من‌توی‌مدار‌فراوانی‌هستم‌وتا‌فردای‌

    اون‌روز‌که‌ما‌اونجا‌بودیم‌هرچقدر‌اب‌می‌خواستیم

    داشتیم‌خدایا‌نمی‌دونید‌چقدر‌‌سپاسگزاری‌کردم‌هم‌

    ازخدا‌وهم‌ازاستاد‌عزیز‌که‌این‌قوانینو‌به‌

    یاد‌میدن‌وتازه‌اون‌خانوم‌چونکه‌من‌توی‌

    روابطم‌خیلی‌باافراد‌همدلی‌دارم‌وخیلی

    وقتها‌باشو‌ن‌مهربانانه‌برخود‌دارم‌

    یه‌ابگینه‌محلی‌داشت‌که‌روی‌اتش‌

    می‌گذارن‌وباهاش‌برای‌چای‌اتیشی‌

    اب‌جوش‌میارن‌وقتی‌دید‌من‌از‌اون‌

    ظرف‌‌ خوشم‌اومده‌باصرارزیاد‌که‌باید

    اینو‌ازمن‌یادگاری‌بگیری‌به‌من‌داد‌اخه‌

    من‌براتشکر‌از‌اینکه‌جای‌اب‌رو‌بهم‌نشون‌داده‌

    براش‌چنتا‌هات‌چاکلت‌بردم‌توی‌سفر‌بودیم

    دیگه‌همونی‌که‌توی‌دسترسم‌بود‌خواستم

    به‌عنوان‌سپاسگزاری‌بهش‌بدم‌با‌خونواده‌

    بخورن‌ولی‌اون‌خانوم‌اصرارکردکه‌اگر‌اون‌

    ظرف‌رو‌نگیرم‌اون‌هدیه‌منو‌رد‌میکنه‌منم‌با

    سپاس‌فراوان‌قبود‌کردم‌.قانون‌سپاسگزاری…

    دوستان‌خیلی‌اتفاقات‌قشنگی‌برام‌افتاد‌که

    یه‌‌نمونه‌دیگش‌‌این‌که‌ماشین‌مایه‌مدل‌پایینه

    که‌همسرم‌با‌مهارت‌فنی‌که‌داره‌اونو‌سرپا

    نگهداشته‌توی‌راه‌دایم‌ریپ‌میزد‌وعزیزم

    فکر‌ش‌درگیرشدکه‌خداکنه‌تاقم‌‌که‌منزلمونه

    خراب‌نشه‌اونجا‌قطعه‌ای‌‌میگفت‌اگر‌خراب

    باشه‌یه‌هزینه‌نسبتا‌بالایی‌برامون‌داره

    باید‌بخره‌وتعمیرکنه‌‌اونجام‌‌ازخداتشکرکردم‌

    برای‌همین‌ماشین‌که ‌‌‌‌مارو‌به‌لطف‌خودش‌و

    مهارت‌عزیزم‌به‌سفر‌میاره‌وخو استم‌

    که‌باسلامتی‌برگردیم‌وگفتم‌میدونم‌

    هرچی‌هم‌بشه‌همش‌خیره‌وبه‌لطف‌

    خداتوی‌راه‌ماشینمو نم‌‌خود‌ش‌سالم

    شد‌وبه‌راحتی‌اومدیم‌…خدایاازتک‌تک‌

    اگاهیهای‌که‌به‌من‌نشون‌میدی‌متشکرم‌.

    وازاستاد‌عزیزم‌که‌تغییر‌با ورها‌ وتغییر‌ذاویه

    نگرشمون‌رو‌به‌ما‌با‌عشق‌ومهربونی‌خودش

    دراختیار‌ما‌می‌گذاره‌بی‌نهایت‌ممنونم‌وازتمام

    هم‌گروهی‌که‌با‌تجربه‌هاشون‌به‌ما‌درک‌

    بهتری‌ازقوانین‌رو‌یاد‌میدهند‌هم‌باتمام

    وجودم‌ممنونم‌…

    درپناه‌خداوند‌بی‌همتا‌ویگانه‌شاد وثروتمندو

    درارامش‌دردنیا‌واخرت‌انشالله.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      صبا بانو گفته:
      مدت عضویت: 1310 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقدرررر لذت بردم که انقدد زیبا برروی نکات مثبت تمرکز کردی

      تحسینت می کنم که در زمان تضاد تونستی ذهنتو کنترل کنی

      چقدر زمانی که گفتی به چشمه آب تمیز هدایت شدی خوشحال شدم و غرق در لذت شدم

      ازت ممنونم که این اتفاقایه زیبارو باما درمیون گزاشتی عزیزکم❤️💜

      معجزات دارن میان!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    حوری باختری گفته:
    مدت عضویت: 1724 روز

    به نام پروردگار جهانیان

    سلام

    استاد عجب مثالی زدین! عجب مقایسه ای!

    به قول معروف: زدین توخال!

    عجب مثال بجایی زدین، دلم میخواد فقط یک صفحه بنویسم که عجب مثال خوب و بجایی بود. یعنی دیگه جای هیچ سوالی نمی مونه و کاملا دستمون اومد که باید چطور و چه مدتی روی تغییر باورها کار کرد.

    اون متن کنفرانسی که شما در بچگی حفظ کردین و هنوزم یادتونه، یعنی انقددددررررررر تکرار کردین که مسیر عصبی جدیدی در مغزتون براش ایجاد شده و برای همین هست که هنوزم یادتونه و به اصطلاح، ملکه ی ذهن شده.

    وااااای که اگه باورهای خوب، ملکه ی ذهنمون بشه!!

    من اینو میدونستم که باید خیلی کار کرد و خیلی تکرار کرد و تکرار کرد، ولی الان احساس میکنم اون شمعی که دستم بوده تبدیل به یک چراغ روشن شده و تازه انقدر روشن شدم. هرچند این فایل رو پارسال هم شنیده بودم اما اصلا اینطوری تحت تاثیر قرار نگرفته بودم و خیلی ساده از این فایل و خیلی فایلهای دیگه گذشتم و فقط اونا رو شنیده بودم.

    وقتی گفتید انقدر کار کردید که در خواب هم در مورد کار روی قانون خواب می دیدم، من اون موقع میگفتم پس من چرا خواب نمی بینم، من که همش دارم این فایلها رو گوش میدم؟!!!!!!

    میدونید… یک کج فهمی بزرگی وجود داره که من از خیلیا هم شنیدم که فکر میکنند کار روی باورها، یعنی فقط شنیدن فایلها و تکرار و تکرار اونها فقط در شنیدن!!!!!!!

    ولی چقققدر تفاوت هست بین شنیدن فایلها و عمل کردن به اونها و اینکه نتایج، فقط با شنیدن به وجود نمیاد.

    و همونطوری که گفتید:

    تغییر باورها، مستلزم تغییر ورودی هاست ، مستلزم تعهّده ، مستلزم تکراره

    متعهد باشیم که ورودیهامون رو کنترل کنیم

    متعهد باید باشیم درمورد خواسته هامون.

    متعهد باید باشیم که برای داشته هامون سپاسگزار باشیم.

    متعهد باشیم که به قسمت خوب اتفاقات فکر کنیم

    خاطرات خوب را فقط به یاد بیاریم

    به احساسمون توجه کنیم و اگر احساسمون خوب نیست، با تغییر افکار و زاویه دید و تغییر کلام میتونیم به احساس خوب برسیم.

    انقدر این کارها رو تکرار کنیم تا دیگه بطور ناخودآگاه همینطوری رفتار کنیم. ناخودآگاه شاد باشیم و خوب فکر کنیم.》

    این همان مرحله ای هست که همه خواهانش هستند و باید تمام تمرکز رو گذاشت برای این کار.

    و چه خوب گفتین که با اولین چراغ قرمزی که سبز میشه باید خوشحال باشیم و تایید کنیم که قانون داره جواب میده. نتایج رو هرچقدر هم کوچک باشه ببینیم و سپاسگزارش باشیم و ادامه بدیم.

    یادم باشه که هروقت منتظر نتیجه بودم، یاد این مقیاس بیوفتم و ببینم درحد اون نتیجه ، کار کردم یا نه

    و کار کنم و کار کنم و ادامه بدم

    و سپاسگزار باشم🙏❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  5. -
    مینا جوانمرد گفته:
    مدت عضویت: 1431 روز

    سلام خدمت همه اهل دلها

    من مینا ازبندرعباس این آگاهی تقدیمتون میکنم

    من بارها بارها خیلی واضح از قانون نتیجه گرفتم، خدا گواه عالی نتیجه گرفتم، یک نمونش براتون گفتم بگم، تولد پسرم بود تو دیجی کالا دنبال رقص نور بودم اما پسندم نشد و وقتم کم بود برای انتخاب، اما ته دلم همیشه دوست داشتم آرزو میکردم یک رقص نور برای تولد پسرم باشه، تا اینکه شب قبل تولد پسرم رفتم یک خرازی، نزدیک خونمون بادکنک بخرم دیدم آقا میگه بادکنک هامون ناقص هست به الله یک خانم اونجا بود گفت مغازه ما نزدیک یکم پایینتر همه کلاه داریم هم وسایل تولد وهم بادکنک، خلاصه باهاش رفتم کلی وسایل تولد اونم بقیمت فاکتور بهم داد،شوک بهم وارد شد، جالبه بخاطر شرایط خودشون گفت خیلی وقته مغازه تعطیل بوده امروز اومدم سر بزنم فقط، شانس شما که اومدین یک خانم بینهایت مهربون که همه چی قیمت فاکتور هم برام حساب کرد، موقع رفتن نگام به رقص نور افتاد یک رقص نور بزرگ وبینهایت لاکچری گفتم اینو کرایه میدین گفت بله، تو دلم گفتم حتی کرایشم باید بالا با‌شه، اما حالا بزار بپرسم وپرسیدم، وقتی گفتن فقط ۳۰هزار تومان شوک بهم وارد شد گفتم میخوامش میخوامش واونم کرایه داد بیا اون وسایل شیک وبا قیمت مناسب یک تولد ناب واسه پسرم گرفتم ناگفته نمونه که من از قبل مدام سناریو هم می‌نوشتم که تولد پسرم کارها خیلی آسون پیش میره وبهممون خیلی خوش میگذره و واقعا همینطوری هم شد، اونشب اینقد به همه ما خو‌ش گذشت که حد نداشت تازه اصلا خسته هم نشدم اصلا، فقط میدونم من یک آرزو کردم آرزومه تجسم کردم خدا شنید یک خانم مهربون مثل فرشته فرستاد برام واقعا فرشته بود و وسایل تولد ورقص نور بهم داد رفت

    الهی شکر الهی شکر الهی شکر که همه جا پشت پناه بنده هات هستی خداجون

    من واقعا میدونم خدا گوهر تجسم به میزان بسیار زیاد در من نهاده، استعدادم تو خلق کردن بسیار واین یعنی خدا خیلی دوستم داره الهی شکرت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    سلام به استاد مهربانم و خانم شایسته عزیزم و دوستان عزیزم

    امروز میخوام شکرگزار خدای مهربانم باشم به خاطر اینکه همیشه حواسش به من هست و همیشه از خدا خواستم که بینهایت به من کمک کنه بیشتر از اونچیزی که باید

    و بینهایت شکرگزار خدای خوبم هستم که واقعا حواسش به من هست و بینهایت به من کمک میکنه

    و یکی از داستانهای کمک خداوند مهربانم به من

    من یک پسر کوچولوی زیبا و مهربان دارم که شکر خدای مهربانم یکی از ارزوهای من بود

    این نازنینم همیشه از وقتی که از خواب بیدار میشه گوشی منو میخواست و تا هر زمان دلش میخواست گاهی تا شب گوشی دستش و بازی میکرد

    همیشه از خدا میخواستم که یطوری دست از سر این گوشی من برداره چون وقتی گوشی دست پسرم بود من نمیتونستم نه فایلی گوش کنم نه کامنتهای دوستان عزیزمو بخونم و من تمام اونچیزی که نیاز داشتم به کار کردن روی خودم رو توی گوشی ذخیره داشتم تنها کاری که میتونستم بکنم تکرار عبارات تاکیدی بود

    وکمک خداوند مهربانم

    مدتی بود گوشی همسرم خراب شده بود و همسر من تمام کارهاشو با گوشی انجام میده یعنی اگه گوشی نبود کاری هم نبود اما با همین که خراب بود ولی میتونست باهاش کارهاشو انجام بده

    و دستان خداوند به کمک من اومد خدای مهربان خدای عشق خدای دوستداشتنی من بینهایت سپاسگزارم

    عزیزی یک گوشی عالی برای همسرم خرید و همسر من حالا یک گوشی عالی داشت تا بتونه بهتر کارهاشو انجام بده شکر خدای مهربانم

    و گوشی همسرم برای پسر نازنینم و من حالا گوشی خودمو دارم و براحتی میتونم هر زمان بخوام فایلهای استاد عزیزمو گوش کنم لذت ببرم و کیف کنم خدای مهربانم شکر

    من همیشه میگم خداوند از قبل در حال مهیا کردن خواسته من هست اما من اینقدر در برابر عظمت این مهربان خدای خوبم ضعیفم که درک نمیکنم چندین ماه و شاید یک سال و نیم یا دوسال هست که گوشی همسر من خرابه و چندین بار برده برای تعمیر اما فایده نداشته چون خداوند میخواسته این گوشی همین باشه برای اینکه من به خواستم برسم برای اینکه همسر من به خواستش برسه چون همیشه یک گوشی مدل بالاتر و با کیفیتر میخواست

    و خداوند اجابت میکنه اونچیزی که من میخوام

    خدای مهربانم شکر بابت تمام کمکهایی که کردی و من اصلا متوجه نشدم

    شکر به خاطر کمکها و هدایتهایی که کردی وشکرگزار و سپاسگزار کمکها و هدایتهایی هستم که یقین دارم خواهی کرد

    عاشقانه می‌پرستمت و شکر گزارم بابت هدایتم به این سایت و اشنایی با استاد خوبم که نمیدونم تا کجاهاا من را خواهی برد اما یقین دارم جایی که خواهم رسید بهترین و زیباترین و ارامشبخترین جایی هست که میشود رسید

    با شکرگزاری برای داشته هام

    با نگه داشتن حس خوب

    باصحبت درمورد خواسته هام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    علی خوشی گفته:
    مدت عضویت: 1437 روز

    دروووود به دوستای گلم💙

    _من به مدت ۵ ماهه دارم روی خودم کار میکنم ولی الان با یه اکانت دیگ اومدم و قبلا با اکانت پدرم توی سایت فعالیت میکردم🎗

    موضوع اصلی این کامنت من درمورد کنترل ورودی هاست و میخوام یه تجربه ای که دیشب توی خواب داشتم روی براتون بنویسم تا ردی از خودم به جا بذارم.

    – من به مدت ۵ ماهه که شب تا صبح خودم رو درگیر این صحبت ها کردم و همش دارم فایل گوش میدم و می نویسم و احساس خوبی دارم و خیلی تو این مدت تغییر کردم و اطرافیان هم گاهی اوقات بهم میگن که خیلی تغییر کردی🎗این موضوع که من خودم رو درگیر فایل ها کردم و دارم بارورسازی میکنم باعث شده که شب ها خواب این صحبت هارو ببینم ،من تابحال تقریبا زیاد خوابی که درمورد قوانین باشه رو دیدم ولی خوابی که دیشب دیدم برام از همش واضح تر بود و میخوام این تجربه رو با شما هم به اشتراک بگذارم تا ایمانمون قوی تر شه♦️

    خواب : راستش جزئیات خوابم ر اصلا یادم نیست ولی یادمه که خیلی خواب بد و پر استرسی بود اما من هر لحظه داشتم قانون رو به یادمیآوردم و میگفتم من باید از این حرف چیز بهتری رو بپذیرم و حسم رو خوب نگه دارم ، در هر لحظه داشتم سعی می‌کردم که قانون تکامل و نچسبیده به خواسترو بیاد بیارم . یادمه وقتی بعد کلی کلنجار رفتن و قانون رو به یادآوردن یک دفعه همه جا تاریک شد ! یک تاریکیه محض که هیچی شنیده نمی شو و هیچی دیده نمی شد و من انگار که فهمیدم این نجواها عاقبت ساکت شدن و من‌پیروز این نبرد شدم🥳🥳خیلی حس جالبی بود حس سبکی بود و یادمه که من یک فردی که اصلا نمی شناختم توی خواب دیدم که بهم‌زنگ زده و داره بهم‌توهین میکنه و من داشتم مدام توهین های اون رو با حرف هایی که دوست داشتم بشنوم عوض میکردم . مثلا اون گفت : تو خیلی احمقی☹ولی من درجا عوض کردم جاشو با عبارت “تو خیلی فوق‌العاده‌ هستی” و این به من حس پیروزی و عمل کردن به آگاهی ها میده و این حسه لذت بخشیه که بدونی تو خواب هاتم حتی از ۹۹٪ مردم دنیا جلوتر و داری از خواب هاتم به عنوان بستری برای یادگیری استفاده میکنی✌به هر حال این تمام چیزی بود که یادم بود 💙 در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید💙💙💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    سارا بیات گفته:
    مدت عضویت: 1513 روز

    به نام خالق زیبایی.واقعا کارکردن روی باورها بهترین کاریه که میتونیم درحق خودمون انجام بدیم.من تقریبا سه ماهه که روی باورها و دارم کار میکنم روزی سه ساعت میشه تقریبا وقت میزارم و واقعا جدا از دستاوردهایم فوق العاده احساس خوبی دارم ،اوایل که کار میکردم حالم خیلی بد میشد احساس بدی داشتم ولی کم کم احساسم بهتروبهتر میشد و دراین احساسات خوبه که اتفاقی خوب میوفته و اتفاقهای خوب کم‌کم اتفاق میوفته و هر نشانه ای که میبینم سپاسگزار خدایم میشم چون اتفاقهای خوب بینظیر شکل میگیرن چون هدایتگر پروردگارمه چون اون بینهایت زیباست وبهبهارین نحو ممکن همه چیو میسازه و احساس خوب اتفاقهای خوب رقم میزنه سپاسگزار پرودگار مهربانم هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    امید رضا دهقانپور فراشاه گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    🌍روز 11 از برنامه تغییر زندگی

    😍فایل شماره 61

    🔥به نام خدا

    الانکه دارم زندگیم رو نگاه میکنم.

    خیلی جاها بوده باورهام رو تغییر دادم، و مدت طولانی روی احساسم کار کردم که همیشه احساس خوبی داشته باشم.

    نقطه مشترک این‌ احساس خوب و تغییر باورها نتایج عالی بود که به صورت خیلی عادی وارد زندگیم شدن.

    و رفتار من‌ در مقابل این نتایج عالی فراموش کردن قانون بود.

    و الان تصمیم جدی گرفتم قانون رو همیشه به خودم یاداوری کنم هرچقدر هم نجواهای شیطانی جلوش رو گرفت.

    امیدرضا یادت باشه دیروز تعهد دادی درامدت رو سه برابر کنی

    درآمدی که امروز خدا برات فرستاد به اندازه یک سوم درآمد ماه گذشتت بود.

    /عجب نشونه بزرگی/

    وقتی میتونی یه روز اندازه یک سوم درامد یک ماهن پول دربیاری

    یعنی درامد هرماهت میتونه ۱۰ برابر ماه های قبلش باشه.

    فقط تغییر باور ، اعتماد به خدا و شور و اشتیاق نیاز داره.

    خداجونم شکرت. واسه نتایج جذابی که وارد زندگیم‌میکنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3467 روز

    سلام عزیزم سلام فرشته ی خدا میدونی؛ ازوقتی که باورهایم راتغییر دادم شاهد صدها معجزه وهدایت از خدای عزیز بودم ازوقتی که باورکردم جهان پادشاهی دارد که اولین وصفش “بخشنده” است بحث اصلی اینجاست که مگر این پادشاه قدرتمند قبلا وجود نداشت پس چرا من نمیدیدم هدایتش راهنمائیش و……

    اینجاست که به این نکته دقیق میرسیم که اعتقاد به خدا کاری نمیکند خدا برابر آگاهی تو درخواست تو میزان ایمان تو برایت کارساز وهادی است دهها هدایت ازش دیدم با”نشانه ای ” که هرکدام چندین صفحه میشود که اگربنویسم هرکه بخواند اشک شوق ودیدار ودریا میبارد

    عزیزم نفس تو ،نفس خداست مبارک است بندگیت

    وسپاسگزارم صدها بار. ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت