درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2

به نام خداوند بخشنده مهربان …

خدای وهاب که بی حد و حصر میبخشه

سپاسگزارم خداوندم که منو در مسیر شنیدن، نوشتن، درک و عمل کردن به این آگاهی های ارزشمند قرار داده….

سلام به عزیزان دلم…

خدایا شکرت، چقدر این آرامش رو دوست دارم…چقدر سکوت رو دوست دارم، چقدر تشنه شنیدن این حرفا هستم، حرفایی که از دل این کتاب مقدس میاد..

.الحق و الانصاف که استاد شما لیاقت دریافت تمام این آگاهی ها رو در خودتون به نحو احسنت ساختید…تبریک میگم بهتون و هزاران بار بهتون افتخار میکنم و همینطور به خودم که افتخار شاگردی شما رو دارم…

اولین بار که فایل رو گوش دادم، تو باشگاه بودم در حال تمرین و زیاد تمرکز نداشتم اما امروز جمعه به خودم قول دادم با تمرکز گوشش میکنم و فقط کافیه خودمونو متعهد کنیم و به خودمون قول بدیم که یه کاری رو انجام بدیم اونوقت خداوند میاد کمک و در بهترین زمان ممکن مارو به بهترین مکان ممکن هدایت می‌کنه….امروز هم منو هدایت کرد به پارک کوهستانی در دل طبیعت پاک بعد از دو روز متوالی باران پر برکت زیر یه آفتاب بینهایت لذتبخش روی زمین پاک خداوند و من چقدر حظ کردم اول از لطافت و پاکی هوا، از تمیزی درختان، از طبیعت بکر و از این فایل فوق العاده…تازه الان که گوشش دادم متوجه شدم تفاوت رو…تفاوت نتیجه از یه فرمان در سوره شعرا و طه….

اون وقتا که هنوز این آگاهی ها رو نداشتم چندین تا باور غلط داشتم، از همه بولدتر این بود که پیامبران افرادی متفاوت از ما آدما هستن، همیشه شنیده بودم که اونا معصومن و هیچ گناهی انجام نمیدن و بر عکس ما راهی به بهشت نداریم مگر اینکه صفر و یک باشیم و خیلی وقتا تو ذهنم این نجواهای مسخره بود…

باور بعدی این بود همیشه می‌شنیدم که وقتی میخوای دعا کنی خودتو بدبخت بگیر، اعتراف کن به گناهات، و خیلی وقتا صدای مادرمو می‌شنیدم که اینطوری دعا میکرد خدایا به من بنده حقیر، بیچاره، بدبخت اگر نگاه نکنی نابود میشم…خدایا من فقیرم، من فلانم، من ناتوانم، و هزاران هزار برچسب نادرست می‌زدیم به خودمون که خداوند دلش بسوزه..و چقدر نادان بودیم، چقدر ناآگاه بودیم….

و خودم شخصا همیشه از سر ضعف و ناتوانی با خدا حرف میزدم….همیشه مینالیدم و گریه میکردم و اینقدر این باوره در من ریشه دوانده بود که اگر به وقتایی سر نماز یا دعا کردن گریه نمی‌کردم به خودم میگفتم این دعا جواب داده نمیشه و چقدر که من تو در و دیوار بودم….

اما الان به لطف هدایت خداوند، به لطف آموزه های شما استاد عزیزم در مسیر شنیدن این آگاهی ها هستم…آروم آروم دارم تکاملمو طی میکنم. این دست فایلها چقدر تاثیر فایلهای گام به گام رو بیشتر میکنه…خدایا شکرت…

خانم شایسته بازم میگم، از من شخصیت سپاسگزاری ساختید…سپاسگزارم ازتون..

آروم آروم که جلوتر اومدم تو زندگی به خودم میگفتم چرا من وقتی می‌خوام از خداوند درخواست کنم، با افعال منفی باهاش صحبت میکنم؟ چرا خواسته هامو به شکل مثبت نمیگم؟ چرا واضح نمیگم؟ الان دارم میفهمم شاید علتش این بود که به اندازه کافی باورش نداشتم…بهش ایمان نداشتم…نمی‌دونستم بهم میده یا نمیده….ایمان هم تکاملیه…باور کردن این نیروی هدایتگر درون هم تکامل میخاد….و من در حال طی کردن روند تکاملم هستم….خدایا شکرت

عاشقتووونم با این فایلهای بینظیر….

ما رو روز به روز آگاه تر میکنید….

سپاسگزارم…

عاشقتووونم بینهایت….