بخشی از سرفصل های این فایل:
- درک قوانین خداوند از درون داستان تجربیات موسی پیامبر؛
- بررسی داستان حضرت موسی به عنوان نمونه عینی برای درک”مسیر تکاملی ساختن ایمان”؛
- تا وقتی محدودیت ها را بپذیری، هرگز توانایی تغییر آنها را نداری؛
- تا وقتی به خودت برچسب های محدود کننده می زنی، قادر به بهره برداری از قدرت خلق درونی ات نیستی؛
- ریشه نیاز به شراکت، باور نداشتن به خداوند است؛
- “ایمان” در طی یک فرایند تکاملی ساخته می شود؛
- وقتی خواسته ای در قلب شما ایجاد می شود، یعنی توانایی تحقق آن از قبل به شما داده شده است؛
- وقتی هدفی در وجودت متولد می شود، بدون شک خداوند را در مسیر تحقق آن هدف، حامی خود ببین؛
- باورهایی برای آسان شدن برای آسانی ها؛
- شناسایی ترمزهایی که مسیر تحقق خواسته ها را ناهموار کرده و حذف آنها؛
- تفاوت تمرکز بر “خواسته ها” با تمرکز بر “موانع رسیدن به خواسته ها”
- وضوح از طریق تضاد؛
- چه نوع تمرکزی، خواسته ها را اجابت می کند؛
- تفاوت فرکانسی نگاه موسی پیامبر در سوره شعرا و سوره طه؛
- دلیل پاسخ های متفاوت خداوند به موسی پیامبر در دو سوره طه و شعرا؛
- آیا بر اشتباهات خود متمرکز شده ای یا بر استفاده از درسهایی که از اشتباهات گذشته گرفته ای؛
- چقدر هدایت هایی خداوند در مسیر زندگی ات را به خودت یاد آور می شوی؟؛
آگاهی های این فایل را با دقت گوش کن؛ نکات اساسی آن را یادداشت کن؛ درباره آنچه از آگاهی های این فایل که زنگ های هشدار دهنده و امید بخش را در وجود شما به صدا در آورده، در بخش نظرات این فایل بنویس؛ همچنین در نوشته های خود، هدایت ها و حمایت های خداوند را در مسیر خواسته هایت به یاد بیاور و در نوشته خود ذکر کن تا به شکل، تجدید میثاق کنی با رابطه خود با این نیروی هدایتگر که همواره نزدیک است و تو را اجابت می کند.
منتظر خواندن نظرات تاثیرگذار تان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم | دوره 12 قدم
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2378MB58 دقیقه
- فایل صوتی درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 257MB58 دقیقه
سلام و درود خداوند بر شما استاد عزیز و بانو شایسته ی بزرگوار.
خداوند رو به خاطر توفیق شنیدن این آگاهی ها و فهم آنها سپاس میگم. استاد من اومدم بنویسم و ردپایی برای خودم به جای بگذارم که بعدها مسیری رو که دارم طی میکنم رو به یاد بیارم. دیروز صبح داشتم این فایل لطیف و زیبا رو گوش میدادم در حالیکه دراز کشیده بودم و چشمانم از خستگی کارهای روزانه بسته شده بود و وقتی صدای شما در گوشم طنین انداز شد که فرمودید خداوند به حضرت موسی فرمود که ما قبلاً هم بر تو منت گذاشتیم و تورو از مشکلات نجات دادیم پس این بار هم من همان خدا هستم ناخودآگاه تمام پهنای صورتم پر از اشک شد و تمام گذشته ام و الطاف خداوند رو به یاد آوردم. من همیشه تو کنج ذهنم با خداوند از مشکلی که داشتم صحبت میکردم و همیشه مشکلم مثل سوهانی بود که بر لطافت افکار و آرزوهام کشیده میشد و وقتی جواب خداوند به حضرت موسی را شنیدم که در پاسخ به اظهار عجز و ناتوانی موسی(ع) فرمود هرگز اینطور نیست با خودم گفتم شاید همیشه پاسخ خداوند به من هم همین بوده . من احساس ناتوانی میکردم و البته که الان هم این باور تو گوشه ی ذهنم هست ولی با شنیدن این آیه از این زاویه باورم عوض شد. من به خداوند نگفتم خدایا من توان انجام این کار رو ندارم و مستأصل هستم من به خداوند گفتم بار الهی من رو به مسیر درست هدایت فرما. الهی تمام قدرت ها به دست توست پس به من قدرت و توان انجام این کار رو عطا کن و مسیر رو به من نشون بده من میخوام آسانی ها ثروت لذت و احساس خوب ارزشمندی رو تجربه کنم و ان شاءالله پاسخ خداوند به من هم مثل پاسخی که به موسی (ع) فرمود اجابت هست.
خوابم برد و وقتی از خواب بلند شدم ایده ای به ذهنم رسید . ایده ای که قبلاً هم به ذهنم رسیده بود ولی به خاطر باور ناتوانی ام در انجامش هرگز بهش فکر هم نمیکردم. من بعد از مقطع دکتری عمومی ام به اصرار پدرم و همسرم با وجود عدم میل باطنی خودم در آزمون تخصص شرکت کردم در رشته ای که بسیار ناآگاهانه انتخاب کرده بودم و چند سال سختی و مشقت رو تحمل کردم. من عاشق درس خواندن بودم و هستم ولی چون تو اون شرایط خسته بودم دوست داشتم چند مدت بعد تو آزمون تخصص شرکت کنم خلاصه الان 6سال از فارغ التحصیلیم تو مقطع تخصص میگذره و من هیچ استفادهای از مدرک تخصصی ام نکردم. وقتی از خواب بیدار شدم به ایده ای که قبلاً به ذهنم میومد ولی اصلا بهش فکر هم نمیکردم فکر کردم این که الان با آگاهی های الآنم تو آزمون تخصص 1404شرکت کنم و همون طور که تو دوره ی ثروت شما فرمودید من باید مهارتهام رو افزایش بدم و بهترین جایی که بدون منت و با آغوش باز میتونم آزادانه یاد بگیرم و بپرسم و تمرین کنم دانشگاه هست. من تو اونجا میتونم مهارت هام رو برای رسیدن به ثروت افزایش بدم و این بار با تجربه هایی که تو این چند سال کسب کردم و شرایطی که تو درمانگاهمون داریم تصمیم گرفتم دوباره تو تخصص رشته ی رادیولوژی شرکت کنم. با شنیدن این فایل دلم خیلی به خداوند گرم شد رفتم ببینم زمان ثبت نام آزمون کی هست چون همیشه اواسط آبان شروع میشد اما دیدم که پایان مهلت ثبت نام رو زده 5 آبان و جالبه که امروز 6 آبان بود حالا جالبه که من امروز باید به این فکر می افتادم با خودم گفتم این همزمانی الکی نیست میرم کافی نت توکل به خدا . وقتی رفتم متوجه شدم که تا 8ام تمدید شده و من ثبت نام کردم.
من دوره ی ثروت رو گوش دادم و شما همیشه تاکید بر افزایش مهارت ها دارید. من این مسیر رو برای افزایش مهارت و تخصصم و تمرکز روی یک کار خاص میخوام انجام بدم و از خداوند قدرت و توان انجام این کار رو میخوام و آسانیهای فراوان رو در این مسیر طلب میکنم چون دو تا دختر کوچولوی ناز دارم. تصمیم گرفتم در مورد این تصمیم با هیچ کسی صحبت نکنم همون طور که شما فرمودید در مورد اهدافتون با کسی صحبت نکنید از دیروز نجواها در ذهنم شروع شده. الان با وجود این همه دانشجو تو چجوری میخوای قبول بشی اگر همون 10سال پیش میرفتی خیلی راحت قبول میشدی. حالا قبول شدی بچه هارو میخوای چی کار کنی. پایان نامه ات رو میخوای چی کار کنی. اما پاسخ من به تمام این نجواها تنها یک جمله است که از شما یاد گرفتم
تو پای به ره در نه و از هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
استاد سپاسگزارم که آگاهی هایی که به لطف خداوند یکتا درک میکنید رو با عشق و با بیان شیوا به ما می آموزید. خدا را سپاس بابت وجود شما.
برای شما و خودم و تمام دوستان توفیق روزافزون رو طلب میکنم.