درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1

در این فایل استاد عباس منش با توضیح کلام خداوند در بخشی از آیات سوره طه و شعرا، اصولی اساسی را به ما یاد آور می شود که بذر توحید، بذر احساس لیاقت بی قید و شرط و باور به خالق بودن مان را در وجودمان می سازد.

  • همان اصولی که تا کنون به خاطر “ناتوانی در تشخیص اصل از فرع” در قرآن، به آن توجه نشده است؛
  • همان اصولی که راهنمایی است برای قدم برداشتن در مسیر خلق خواسته هایمان؛
  • همان اصولی که اطمینانی است برای غلبه بر ترس ها و شک و تردید هایمان؛
  • همان اصولی که منطق هایی قوی در دست ما قرار می دهد برای امکان پذیر دانستن تحقق خواسته هایمان؛
  • و اطمینانی است برای باور به خالق بودنمان، درک قدرتی که خداوند برای خلق زندگی دلخواه مان به ما داده است و بهره برداری از این قدرت خلق؛

آگاهی های این فایل، “توحید” را در وجود ما بیدار می کند. توحید به عنوان مفهومی که قدرت خلق را در وجود ما زنده و فعال نگه می دارد، مسیر تحقق خواسته ها را بر ما هموار می کند و غیر ممکن ها را در زندگی ما ممکن می کند آنهم از مسیرهای طبیعی و بدیهی. آگاهی های این فایل را با تمرکز بشنوید و درک خود از این آگاهی را در بخش نظرات این فایل بنویسید.

منتظر خواندن نظرات تاثیرگذار تان هستیم.


بخشی از سرفصل های این فایل:

  • اگر بخواهیم قرآن را در یک کلمه معنا کنیم، آن کلمه “توحید” است؛
  • معیاری برای تشخیص قوانین ثابت خداوند در قرآن؛
  • نشانه های آیاتی از قرآن که، قوانین بدون تغییر خداوند را توضیح می دهند؛
  • شرک، ظلم بسیار بزرگی است؛
  • تنها گناهی که خداوند در قرآن ذکر کرده که نمی بخشد، شرک است؛
  • شرک به این معنا نیست که خدا را قبول نداریم. بلکه به این معناست که ما خدا را قبول داریم اما افراد یا عوامل مهم دیگری هم هستند که در زندگی ما بسیار تاثیر گذار هستند؛
  • ارتباط بین توحید، شرک و قدرتی که ما برای خلق زندگی مان داریم؛
  • نشانه های باور به خالق بودن خودمان؛
  • نشانه هایی از شخصیت توحیدی و شخصیت مشرک؛
  • چه افکاری از توحید و چه افکاری از شرک نشات می گیرند؛
  • ارتباط “توحید” با “باور به خالق زندگی ات بودن”
  • چرا خداوند شرک به خود را نمی بخشد؛

منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم | دوره 12 قدم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1
    378MB
    60 دقیقه
  • فایل صوتی درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1
    59MB
    60 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

352 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده اسوه صادقی» در این صفحه: 1
  1. -
    سیده اسوه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 962 روز

    سلام به استاد نازنینم استاد عباسمنش و مریم بانوی زیبا و تمام عزیزان سایت عباسمنش.

    امروز تصمیم گرفتم بنویسم و هر چی بهم گفته شد رو نوشتم بدون پس و پیش کردن و فکر کردن انقدر بنویسم و ادامه بدم که خالی بشم، که پیدا کنم باگهای ذهنیم رو در اخر نتیجه شد تمام این نوشتها و هیچ قصدی برای کامنت گذاشتن رو نداشتم چون هنوزم کامنت گذاشتن برام سخته، بعد اینکه نوشتم یه حسی گفت همینو زیر همین فایلی که امروز استاد گذاشتن بذار، بعد گفتم ولم کن بابا چی رو بذارم من اینا رو برای خودم نوشتم بعد دوباره گفت میگم بذار این خودش یه تمرینه دوباره مقاومت کردم تا باز نشونه اومد و اینبار من گفتم چشم تسلیمم نتیجه ی حرفهای من با خودم و خدا.

    خدایا هدایتم کن هر انچه بهم کمک میکنه رو تایپ کنم و بنویسم و یه آغاز دوباره برای خانه تکانی ذهنم شروع کنم کمک کن، هدایتها و الهامات پاکت رو به سویم روانه کن که باورهام رو دوباره رشد بدم، بهبود ببخشم، ریشه ای و درونی پیداشون کنم، در مسیر قوی ترشون کنم به سمت خیر و خوبی و برکت و نعمت و حال خوب. یا ربی هدایتم کن قلبم رو باز کن، با نور خودت روشن کن، ایمانم رو قوی کن، کلامم باش هر لحظه ایده های من باش، باورهای من باش، نگاه من باش، حرکتهای من باش همه چیز من باش که من هر چه دارم از آن توست.

    پاشنه آشیل من اسوه صادقی پول و ثروت است

    من با اینکه به این آگاهی رسیدم که جهان پر از فراوانیه به اندازه همه ادمها ثروت بی انتها هست و خداوند صاحب همه چیزه اما هنوز قلبی و دلی اینو نتونستم بپذیرم که آقا من به خودی خود ارزشمند هستم و لایق دریافت نعمتهای خداوندم.

    درکش میکنم اما قلبی نتونستم بپذیرم، چرا اینو میگم چون یه چیزی اعماق دلم و ذهنم میگه چرا اسوه چرا باید بدون اینکه هیچ کاری کنی همه چی داشته باشی؟ تو که انقدر زحمت نکشیدی تو که انقدر تلاش نکردی چطوری انتظار نتیجه ی دلخواهت رو داری تو باید اقداماتی انجام بدی که لایقش باشی، مثلا با اینکه میگم خدایا تو دارنده ای، تو صاحب همه چیزی قدرت دست توعه و ازش انتظار دارم که مثلا یه خونه ی عالی با تمام امکانات بهم بده دوباره یه چیزی میگه خب برای چی باید به تو بده ؟ تو چیکار کردی مگه؟ حتی وقتایی که حسم عالیه و اون لحظه تمام احساساتم میگه اره چرا که نه خدا وظیفه اش، قول داده، میتونه به راحتی، همه چی برای اونه اینجور وقتا حس میکنم اره الان دارمش خدا به زودی بهم میده اما میگذره و نتیجه ای که میخوام نمیاد.

    من در تناقض باورهام گیر کردم باورهایی که یه جاهایی عالی عمل میکنه و یه جاهایی منو جوری به زمین میزنه که احساس میکنم بلند شدن خیلی سخته و من هیچ تغییری نداشتم و دو ساله که الکی و بی هوده دارم تلاش میکنم.

    میگم من لایقم اما باز یه جاهایی مبلغ بالا برام اینطوریه که یعنی میشه؟ چطوری اخه؟ چرا اخه؟ مثلا برای دستمزد بازیگری اینطوریه که خودم و بقیه میگن اسوه باید منطقی باشی تو که انقدر رزومه نداری چرا باید به تو انقدر دستمزد بدن هر چیزی یه عرفی داره خب یه بخشی از من مقاومت داره و میگه چرا نشه الگوهای زیادی هستن که شده براشون که اقاا قرار نیست یه چیزی که عرف هستش یه چیزی رو که همه میگن درست باشه، اسوه تو چی رو باور کردی ؟ خب من میام آگاهی هایی که به دست آوردم رو بریزم تو باورهام و چون این کار کامل انجام نمیشه، نه چیزی به دست میارم نه میتونم به سمتی سوق پیدا کنم که با افکار عموم جامعه فاصله داشته باشم، خب من تجربه های غیر مالی زیادی داشتم که انجام شده و به راحتی هم انجام شده چون قضیه پول نبوده برای همین در لحظه برای من شده، اما باورهایی که مربوط به پول و ثروت میشه برای من سخت میشه پذیرفتنش، چون از بچگی دیدم بابام چقدر زحمت میکشید اما در اخر پول کمی در می‌آورد چون مامان اینا همیشه میگفتن الان نیست گرونه و من همیشه با عذاب وجدان خرید میکردم پول خرج میکردم و وقتی از مامان یا بابام پول میگرفتم و چیزی می‌خریدم به جای اینکه خوشحال باشم ناراحت میشدم که پولهاشون رو تموم کردم

    ( مامان و بابام و خواهرام و داداشم هیچوقت نگاهشون مثل من نبود من ناراحت میشدم و حرص میخوردم اونا میگفتن اشکال نداره پدر و مادرم به راحتی هر چی داشتن خرج میکردن بدون نگرانی با اینکه پول به دست اوردن رو سخت میدیدن اما هیچوقت برای ما کم نذاشتن مخصوصا برای خرید هر نوع غذا و خوراکی برای همین منم تو خرید خوراکی به راحتی خرج میکنم اما وقتی بحث خرید یه جوراب میشه بارها فکر میکنم که البته خدا رو شکر انقدر تو این مسئله کار کردم که خیلی خیلی بهتر شدم و رشدم رو میبینم از چه جایی به چه جایی رسیدم که خیلی راحت تر برای خودم خرید میکنم )

    با خودم میگم خب که چی این همه خریدی تهش میخوای بمیری این همه به دنیا وابسته بودن خوبه اصلا؟ از خدا دور میشی وقتی میری خرید و خوشحالی و چسبیدی به مال دنیا خدا رو از خودت دور کردی و برای همین باور، همیشه دنبال چیزهای ارزون بودم همیشه دنبال تخفیف بودم همیشه دنبال این بودم چیزی بخرم که به خانواده فشار نیاره تازه بعدش که میخریدم و زود خراب میشد باز یه جور دیگه ناراحت میشدم بیا الکی خرج کردی آخرم زود خراب شد خب یکی نبود بگه چون دنبال چیز ارزون و بد بودی اخه، باور کمبود باور اینکه الان اینو نخرم بعدا گرون میشه الان فرصت بود فلان چیز رو بخرم دیگه از این موقعیت ها پیش نمیاد، در صورتی که همیشه فرصت بود و من نمیدیدم،

    من همیشه در حال حساب و کتابم که مثلا انقدر پول بگیرم انقدرش رو اینطوری کنم اونطوری کنم بعد دوباره با خودم میگم اگه نشه چی اگه ندن چی؟ شرک شرک و باور به غیر خدا و باور به کمبود و نبودن و عدم احساس لیاقت، ترس داشتم همیشه چون ایمان نداشتم ترس اینکه اگه نشه چی؟ اگه قبول نکن انقدر دستمزد بدن چی؟ اگه زیاد بگم بعد قبول نکنن چی؟ اگه بعد مثلا فلانی و فلانی بیان بگن اسوه تو باید یه قیمت منطقی بگی اینطوری که نمیشه، تو هنوز انقدر به جایی نرسیدی، خب اقا اوکی بقیه اشتباه میکنن چرا مثلا باید به تو دستمزد اینجوری بدن اسوه مگه تو چی داری که بقیه ندارن؟ خب اگه میخواستن یه دستمزد اینجوری بدن یه ادم چهره تر میوردن، خب من به خودم میگم من واقعا توانمند و باهوشم و کار با من راحته عالی پیش میره من به کار ارزش اضافه میکنم، خب بقیه چی اینا رو ندارن؟ خب داشته باشن من ارزشمندم. خب مگه بقیه ارزشمند نیستن؟ (من اینو فهمیدم و یادگرفتم و میدونم که واقعا هم همینه پس باید فرق داشته باشم با کسی که اینا رو نمیدونه و قبول نداره ) چرا همه لایق هستیم من لایقش هستم لایق هر چی که دوست دارم هر چی که زندگیم رو عالی میکنه بی قید و شرط چون لایقم تو این دنیا هستم فارغ از این که چه شرایطی دارم خانواده م کین چه شکلی هستم و… لایق دریافت نعمت و ثروت هستم اقا همه این نعمتها رو خدا برای من گذاشته که استفاده کنم،

    اوکی همه اینا رو میدونم و به خودم میگم، اما آیا واقعا از ته دلم ایمان دارم بهش؟ جوابم نه نه‌ی مطلقه و نه بله‌ی مطلق بین آگاهی و باور عمیق گیر کردم چون ذهنم همه ش دنبال دلیلهای منطقی که از بچگی به خوردم رفته میگرده و هی میگه خب یعنی چی چرا تو باید لایق باشی؟ میگم خب هستم خدا خودش گفته.

    باز دوباره بحث چیزهایی که از ذهنم بزرگتر هست میشه نجواها میاد که این خیلی برای من چیز بزرگیه این اتفاق واقعا عجیبه برای من، هیجان زده میشم کلی با مبلغ خیالی ذهنم درگیر میشم چیز میخرم باهاش و هی نشخوار میکنم بعد میگم یعنی میشه؟ فلانی قبول میکنه شرک شرک شرک آخهه اسوه فلانی کیه وقتی تو میگی خدایا تو همه کاره ی منی همه چیز برای توعه تو چرا دستت به ادمهاس تو چرا منتظری ادمها این کارو برات بکنن، خب وقتی تو میدونی تمام و کمال به خدا بسپری اون خودش درجا برات همه کار میکنه چرا باز از تصمیم و حرف ادمها میترسی؟

    چرا فکر میکنی آدمها باید تو رو انتخاب کنن برای یه نقش خوب چرا باید فکر کنی آدمها هستن که به تو دستمزد و پول و روزی میدن؟ چرا فکر میکنی این ادمها هستن وقتی میری تست باید تو رو قبول کنن؟ چرا فکر میکنی کمی؟ وقتی میدونی چقدر توانایی و خدا چقدر به تو توانایی و هوش و استعداد داده و تو چقدر راحت از پسش برمیای تو بارها برات پیش اومده و به راحتی از پسش براومدی تو تجربه کردی دیدی که شده تو حرکت کردی رفتی جلو و دیدی که شده تو همه ی اینا رو تجربه کردی چرا باز فکر میکنی کمی؟

    به نظرت یه نقش کوتاه چند روزه با یه نقش بلند چند ماهه فرقی داره؟ فرقش فقط تعداد روزهایی که میری سر کار اسوه. تو از پسش به راحتی بر میای تو امتحان کردی تو جواب پس دادی تو تونستی از نقشهای چالش انگیز هر چند تعداد کم بر بیای پس یعنی اسوه تو میتونی از پسش بر میای به راحتی حتی حتی اسوه تو پروژه های بلند راحت تری چرا؟ چون تو با گذر زمان راحت تر میشی با آدمها راحت تر ارتباط بر قرار میکنی راحت تر متوجه میشی، پخته تر میشی با تجربه تر میشی و خیلی خیلی با پروژه های دیگه فرق خواهد داشت چون تو پر از توانایی هستی که واقعا الان نمیتونی انکارش کنی میتونی؟ نه واقعا نمیتونم چون شکر خدا دیگه اینو فهمیدم که من توانمندم ، و نیروی درونم که منو هدایت میکنه و بهم توانایی داده رو دیدم لمس کردم زندگی کردم تجربه کردم، پس فکر نکن این ادمها هستن که تو رو انتخاب میکنن. فکر تو انتخاب میکنه و خداوند تو رو هدایت میکنه به راحتی اسوه،

    بابا اسوه تو تجربه کردی زمانی که رفتی سر یه پروژه و کاری رو انجام دادی بدون اینکه چشمت به کسی باشه خدا خودش قشنگ برات چیده بارها و بارها برات انجام داده اما تو فراموش میکنی، یاداور نمیشی برای خودت نمیبینی نعمتهای زندگیت رو که چقدر زیادن اسوه باید ببینی و هر روز یاداور بشی و شکر گزار باشی اسوه تو واقعا ارزشمند و لایق هستی

    اسوه تو هر بار اینو عمیقا باور داشتی برات اتفاقات عالی رخ داده، تو وقتی رفتی سر (پروژه‌ی ….) حتی برای همون نقشها هم اعتماد به نفس نداشتی و میترسیدی از دست بدی تو حتی اونجا خودت رو لایق ندونستی، ولی همونجا چطوری رفتی؟ باور داشتی به خودت به اینکه خدا برات چیده خدا فرکانست رو دریافت کرد و جواب داد اما بعدش ترسیدی خودت رو کم دیدی بارها حال خودت رو بد کردی چون دوباره رو ادمها حساب کردی نظر ادمها برات مهم شد و ترسیدی به خودت و توانایی هات شک کردی و هی نقشت کم و کم شد ملاک شد رضایت اونا و از خودت و درونت دور شدی،

    تو باز برای برنامه‌ی بعدی و برای پارتنر شدن با فلانی ترسیدی ای وای من چرا باید باشم؟ خب تو چرا نباید باشی؟؟ تو وقتی این چیزها رو از خودت دور میبینی یه نقش کم اینطوری رو چطوری منتظری برای نقش اصلی یه سریال عالی انتخاب بشی؟؟ ضعفهای تو اینجا خودش رو نشون میده و معلوم میشه تو هنوز باورهای غلط زیاد داری و در برابر چیزهایی که خودت فکر میکنی بزرگه و برای خودت بزرگش میکنی مقاومت داری معلومه که نمیشه معلومه تا وقتی که برات بزرگه و بدیهی نشده ازت دور میشه مسیرت اشتباهی میشه،

    اسوه تو باید از ریشه بسازی تو باید یه جهاد اکبر داشته باشی درسته تو دو سال تو مسیر آگاهی هستی و به خودت گاهی میگی چرا چیزی نشده اون چیزی که میخوام خب اولا بپذیر تکامل ربطی به زمان نداره، دوما تو اونقدر لیزری کار نکردی، سوما تو خیلی ترمز و باورهای غلط پول داشتی تو اعتماد به نفس و احساس لیاقتت زیر صفر بوده، تو خودت رو لایق یه زندگی عالی در رفاه کامل نمیدونستی، در کلام اره در اعماق قلبت نه، اسوه حتی الانم خودت رو لایق نمیدونی، اگه میدونستی داشتن یه خونه، یه درامد عالی، الان برای ذهن تو بزرگ نبود، اسوه تو توی این دو سال دستاوردهای عالی داشتی به میزانی که تغییر کردی و روی خودت کار کردی و به میزانی که باورهات رو قوی کردی و نقطه ضعف تو نبوده رشد کردی، حس و حالت خیلی بهتر شده، خدا رو واقعی تر و بهتر شناختی، فهمیدی احساس گناه و عذاب وجدان ساخته ی ذهن ماها بوده و به ما هیچ کمکی نمیکنه،اسوه تو همین که آگاه شدی و در مسیر قوانین خداوندی بردی اسوه، اینکه بدون اگاهی از دنیا نرفتی یعنی تو سعادتمندی،خوشبختی، در پی دانستنی در پی رشدی ،

    اسوه تو مهاجرت کردی تویی که همه فکر میکردن دست و پا چلفتی هستی و از پس خودت بر نمیای تو جهاد کردی با مهاجرتت، تو کارایی کردی که برات سخت بود خجالت کشیدی اما انجام دادی خودت رو تو عمل گذاشتی رفتی جلو و هر بار رفتی نتیجه اومده، تو احساس لیاقتت اومد بالای صفر، تو هر بار در کارت احساس لیاقت کردی رشد کردی و رفتی سر کار پول دراوردی کیف کردی، خیلی راحت هم برات انجام شد، اما هر بار از خودت دور دیدی هر بار احساس کردی چطوری اخه؟ چرا اخه؟ تو هی دورتر شدی، هر بار که نجواها اومد و گفت نمیشه اخه چطوری باید بشه؟ چرا باید بشه؟ تو چیکار کردی که برات بشه؟ بقیه خونشون از تو رنگین تره.

    تو به خودت میگی زیبا ولی هنوز انقدر خودت رو دوست نداری، خودت رو یه دختر نمیبینی حس میکنی مثل بقیه دخترها لطافت نداری ظرافت نداری با اینکه میبینی همه ی اینا رو و بارها هم خودت رو و هم خالق خودت رو تحسین میکنی از این همه زیبایی بازم یه گوشه ی ذهنت میگه نه نیستی

    اسوه، به خودت میگی آدمها چرا باید تو رو انتخاب کنن وقتی این همه دختر خوشگل هست، توانا هست تو هنوز گوشه ی ذهنت اینا هست حتی الانی که داری می‌نویسی هم حسش میکنی که هنوز درونت هست، ولی آیا میبینی که تو الان جایی نشستی در رفاه کامل در تنهایی و ارامش هر انچه بخوای هست که بخوری و استفاده کنی از میوه و غذا و انواع خوراکی گرفته تا اینترنت ،پتوی گرم و بالشت گرم و عالی، اینا رو میبینی ؟ درسته اینا برای تو نیست و موقته اما الان که درش هستی و تجربه‌اش میکنی، سپاسگذار هستی برای اینکه سالمی میتونی راه بری، ببینی، بشنوی، بخوری، حرکت کنی، اشپزی کنی، اینکه یه روز دیگه اومده و تو هنوز زنده ای و کارهایی برای انجام داری، اینکه همیشه پول داشتی همیشه غذا داشتی لباس داشتی کفش داشتی همیشه خیلی جاها دعوت شدی مهمون شدی هدیه گرفتی، ادمهای عالی و دستان بی نظیر تو زندگیت بودن و هستن، توانایی پیاده روی کردن داری ورزش کردن داری اقدام کردی برای تمرین کردن برای رشد کاریت، اینا رو میبینی؟ سپاسگذار هستی؟ که تو خانواده ای داری سالم سر حال در قید حیات موفق دوست داشتنی همراه با درک و شعور،

    چهره ای به تو داده زیبا و مهربان و دلنشین، قلبی به تو داده مهربان و وسیع و پاک، توانایی هایی به تو داده از جنس توانایی های خودش خالق بودن رو. اسوه تو یاد گرفتی و دیدی که توانمندی خیلی زیاد، تو هر کاری که انجام میدی و حتی کارایی که ترس انجامشون داری و بعد انجام میدی میبینی به راحتی تونستی چون خیلی باهوشی چون در لحظه میفهمی، چون انجام دادن کارها اصلا کار سختی نیست وقتی که شروع میکنی به انجامش، اسوه تو بارها ثابت کردی به خودت که بازیگر کاملا درجه یکی هستی، خلاقی، بداهه پردازی در لحظه ای، تکنیکی و احساسی با اخلاق و حرفه ای هستی ، بازیگری هستی که آدمها میتونن به راحتی هر نقش و چالشی رو به تو بسپارن و تو ارزش و سود به اون پروژه اضافه کنی اسوه تو بارها دیدی و تجربه کردی ، لمس کردی، پس ایمان داشته باش به خودت به مسیرت به علاقه ت به کارت به توانایی هات به قدرتی که خدا بهت داده تا هر چی دوست داری رو به دست بیاری،

    اسوه جهان و قوانین کیهان فقط برای رسیدن تو به خواسته هات دارن عمل میکنن همه مشغول کارند تا تو رشد کنی و تجربه کنی زندگی با کیفیت در رفاه و ارامش و شادی رو، اسوه خدا عاشق اینه تو عالی زندگی کنی اسوه خداوند تنها کسیه که از خودت هم بیشتر و عالی تر برای تو میخواد اون تنها خالقِ اون تنها قدرتمنده، اسوه همیشه یادت باشه قدرت فقط دست خداست،

    چشمت رو از روی ادمها بردار و تمام قدرت رو بده به خدا، چون واقعا هم اونه که صاحب همه چیزه و همه چی در اختیار اونه تنها خداست که میتونه تو رو به عرش برسونه اسوه تنها خداست و لاغیر، اسوه ترس و نگرانی از بی ایمانیت میاد، از دستت به ادمها بودن میاد، از شیطان و نجواهاش میاد اسوه، اسوه تو واقعا و کامل بسپر به خدا ببین چطوری برات خدای سلیمان میشه خدای ابراهیم و موسی میشه چون این خدا همون خداست اسوه، اسوه تو هر بار سپردی واقعی و کامل مگه راحت و اسان نشده برات؟ چرا شده واقعا شده.

    خب پس برای همه چیز بسپار برای همه چیز به خودش توکل کن و از خودش بخواه اسوه، اسوه تو گنجی داری که هر کسی ازش خبر نداره، تو گنجی داری بی انتها که در درون توعه اسوه تو میتونی راحت و مستقیم از خود خدا بخوای از خالقی که تو رو خلق کرده و از تو بیشتر مشتاقه که پولدار بشی در شادی و سلامتی زندگی کنی به هر چی دوست داری برسی اسوه خدا خیلی بیشتر از خودت عاشق اینه که تو عالی زندگی کنی، اسوه تو باورش کن همونطور که باور داری میتونی دو ساعت دیگه یه غذای عالی اماده کنی و بخوری همون‌طور برای هر چیزی خودت رو اماده کن و باور کن که اسوه شدنیه به خدا قسم اسوه هر چیزی شدنیه،

    شدنیه که تو توی خونه ی خودت با وسایل عالی با نور گیر و امکانات عالی باشی مثل خوردن یه غذای عالیه به همین راحتیه اسوه باور کن باور کن باور کن خدا رو باور کن قدرتش رو باور کن اسوه، ذهنت رو پاک کن از هر چه نشدنه از هر چه که یادگرفتی و بهت گفتن پاک کن اسوه مثل یه بچه فکر کن اونجایی که خیلی مقاومت داری بشکن خودت رو،باورهای گذشته ت رو اونجا بیشتر بشکن اونجا ها بیشتر ایمان داشته باش که قلبت درست تر میگه تا ذهنت، اسوه نشدنها فقط تو ذهن توعه چون هر چیزی در این دنیا شدنیه،

    سلیمان رو به خاطر بیار آیا برای تو مثل یه فیلم فانتزی-تخیلی نیست؟ چرا هست، اما واقعیته اسوه تو میدونی که واقعیته چون کلام خدا رو باور داری چون خداوند فرموده، اسوه خدا به تو قولهایی داده که هیچگاه خلف وعده نمیکنه قولهای محکم قاطع، خداوند گفته من به تو روزی بی حسابی میدم از جاهایی که تو حتی فکرشم نمیکنی، اسوه تو وقتی مامانت بهت یه قولی میده خیالت راحت میشه و میدونی که میشه اما وقتی خدای تو خالق تو بهت یه قولی میده که بی برو برگرد همونه که گفته چرا میترسی ؟ چرا باز هی یاداوری میکنی چرا میگی خدایا فلانی یادش نره میگی خدایا من دارم به تو میگم فلانی یادش نره!! اینم شرک شرک، خدا مگه یادش میره ؟ خدا مگه آدمه که یادش بره؟

    اسوه به درونت برگرد به خودت نگاه کن خدا تویی درون توعه اون از تو جدا نیست اسوه خدا از قدرت خودش به تو داده تا هر چی دوست داری خلق کنی اسوه هیچ محدودیتی وجود نداره هر چی هست تو ذهن توعه فقط فقط چهار چوب ذهنی تو که محدودیت داره، ذهن محدود توعه که عدد براش مهمه زمان براش مهم، مبلغ بالا و پایین براش مهمه، برای خدا هیچی سخت نیست هیچی زیاد نیست، اسوه خدایی که به تو میتونه به راحتی 200 هزار تومن بده به راحتی هم میتونه 200 میلیارد 200 تیلیارد هم بده و حتی بیشتر از ایناها، این مبلغها برای ذهن تو زیاد و نشدنیه وگرنه برای خدا خیلی هم راحت و شدنیه حتی الان که می‌نویسی و داری به خودت یاداوری میکنی بازم انگار برات سخت که بپذیری، ولی اره یکیه، چه باور کنی چه نکنی همینه اسوه برای خدا فرقی نداره،خداوند یه سیستم و قانونه، انسان نیست که برای تو حساب و کتاب کنه بگه خب اسوه انقدر پول گرفتی دیگه بسته بقیه ش برای یکی دیگه اس، نه اصلا اینطوری نیست برای همه ادمها هست تا قیام قیامت هم هست تمام هم نمیشه،

    خدا بیشتر از باورت بهت نمیده اسوه، ظرفت رو بزرگتر کن باورهات رو قوی تر کن، اسوه داشتن یه زندگی در رفاه کامل با هدف مورد علاقه با حال خوب و ارامش و در خوشبختی کامل در کنار عزیزانت با آزادی مالی زیاد به قول استاد یه چیز کاملا طبیعیه اسوه، طبیعیش اینه که تو اینجوری زندگی کنی ، طبیعیش اینه سلامت باشی خوشحال باشی تو مسیر علاقه ت باشی، به راحتی پول در بیاری ازش لذت ببری سفر بری با ادمهایی که دوست داری رفت و آمد کنی خدا اینطوری بیشتر دوست داره اسوه تو هر چی پولدارتر باشی به خدا نزدیک تری حالت بهتره شکرگزار تری دست و دلباز تر میشی ادم بهتری میشی اروم با نشاط با احساس بی نظیر و عالی، به رشد خودت و دنیا و ادمها دیگه کمک میکنی، هر چه پولدارتر نزد خدا محبوب تر، هر چه پولدارتر به نوع زندگی که خدا برای ما خواسته نزدیکتر میشیم.

    خدایا شکر گزار تمام لحظات ناب زندگیم هستم، شکر گزار همین لحظه م همین هدایت ها و الهاماتت که گفتی و من نوشتم که کمکم میکنی به مسیر تو برگردم که به تو و قوانینت پایبند تر باشم، سپاسگذار باشم،شکرت که برای تک تک لحظاتم همراهم هستی منو به حال خودم نمیذاری رهام نمیکنی،

    شکرت که دستم رو میگیری و می‌بری به سمتهایی که باید برم چیزهایی که باید ببینم و بشنوم ادمهایی که باید ببینم و هر چیزی که منو به خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت نزدیک میکنه،

    خدایا من تنها تو رو میپرستم و تنها از تو یاری میجوییم پناهم باش، خودم رو تسلیم تو میکنم، منو هدایت کن به راه راست به راه کسانی که بهشون نعمت دادی ، هدایتم کن به مسیر صحیح و سالم پر از برکت و ثروت و پول و درامد عالی و روابط عالی و عشق و محبت و احترام و عزت و سربلندی و خوشبختی و سلامتی و حال خوب و رفاه و امکانات عالی و خونه ی عالی و پروژه های بی نظیر بازیگری و هر انچه خیر و نیکی هست.

    تسلیم توام سکان زندگیم در دستان توست منو بذار رو شونه‌هات و ببر بذار اونجایی که باید باشم، خدایا قدرتم رو زیاد کن در برابر هر انچه که منو رشد میده، تواناییم رو زیاد کن در برابر هر انچه منو رشد میده.

    آسانم کن برای تمام اسانی ها، خدایا من اماده ی دریافت نعمتهای تو هستم ، من اماده دریافت الهامات پاک تو هستم، من لایق دریافت الهامات و ایده های ناب ثروت افرین تو هستم، من لایق ثروت بیش از نیازم هستم، من لایق یه زندگی شاد و در رفاه کامل و ازادی هستم، من بنده ی با لیاقتت هستم هر انچه از غیب و خزانه ت داری به سمتم سرازیر کن نعمت و ثروت رو، خدایا من نمیدونم، نمی‌بینم، و ناتوانم اما تو میبینی و میدونی و توانمندی. زندگیم را سامان بده، عزت بده، ثروت بده، سلامتی و عشق و ارامش و رفاه بده تنها تو قادر مطلقی و تنها از پس تو بر میاد و لاغیر.

    عاشقتم سپاسگذارم برای هر چیز، که هر چه دارم از آن توست، سپاس برای همه چیزهای قشنگ زندگیم برای تمام داشته ها و نداشته هام شکر رب من، خدایا من به تو، عدالت تو، زمان بندی و چیدمان بی نقصت ایمان دارم و یقین دارم انچه متعلق به من است نمی‌تواند از من گرفته‌ شود پس ارام و آسوده هستم.

    استاد عزیزم سپاسگذارم ازتون

    مریم بانو جان سپاسگذارم ازتون

    عاشقتونم، شکر برای وجودتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: