در این فایل استاد عباس منش با توضیح کلام خداوند در بخشی از آیات سوره طه و شعرا، اصولی اساسی را به ما یاد آور می شود که بذر توحید، بذر احساس لیاقت بی قید و شرط و باور به خالق بودن مان را در وجودمان می سازد.
- همان اصولی که تا کنون به خاطر “ناتوانی در تشخیص اصل از فرع” در قرآن، به آن توجه نشده است؛
- همان اصولی که راهنمایی است برای قدم برداشتن در مسیر خلق خواسته هایمان؛
- همان اصولی که اطمینانی است برای غلبه بر ترس ها و شک و تردید هایمان؛
- همان اصولی که منطق هایی قوی در دست ما قرار می دهد برای امکان پذیر دانستن تحقق خواسته هایمان؛
- و اطمینانی است برای باور به خالق بودنمان، درک قدرتی که خداوند برای خلق زندگی دلخواه مان به ما داده است و بهره برداری از این قدرت خلق؛
آگاهی های این فایل، “توحید” را در وجود ما بیدار می کند. توحید به عنوان مفهومی که قدرت خلق را در وجود ما زنده و فعال نگه می دارد، مسیر تحقق خواسته ها را بر ما هموار می کند و غیر ممکن ها را در زندگی ما ممکن می کند آنهم از مسیرهای طبیعی و بدیهی. آگاهی های این فایل را با تمرکز بشنوید و درک خود از این آگاهی را در بخش نظرات این فایل بنویسید.
منتظر خواندن نظرات تاثیرگذار تان هستیم.
بخشی از سرفصل های این فایل:
- اگر بخواهیم قرآن را در یک کلمه معنا کنیم، آن کلمه “توحید” است؛
- معیاری برای تشخیص قوانین ثابت خداوند در قرآن؛
- نشانه های آیاتی از قرآن که، قوانین بدون تغییر خداوند را توضیح می دهند؛
- شرک، ظلم بسیار بزرگی است؛
- تنها گناهی که خداوند در قرآن ذکر کرده که نمی بخشد، شرک است؛
- شرک به این معنا نیست که خدا را قبول نداریم. بلکه به این معناست که ما خدا را قبول داریم اما افراد یا عوامل مهم دیگری هم هستند که در زندگی ما بسیار تاثیر گذار هستند؛
- ارتباط بین توحید، شرک و قدرتی که ما برای خلق زندگی مان داریم؛
- نشانه های باور به خالق بودن خودمان؛
- نشانه هایی از شخصیت توحیدی و شخصیت مشرک؛
- چه افکاری از توحید و چه افکاری از شرک نشات می گیرند؛
- ارتباط “توحید” با “باور به خالق زندگی ات بودن”
- چرا خداوند شرک به خود را نمی بخشد؛
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم | دوره 12 قدم
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1378MB60 دقیقه
- فایل صوتی درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 159MB60 دقیقه
بنام خداوند بخشنده مهربان
درود بر همه دوستان
فک میکنم بعد از چندماهی که خوندن قرآن رو شروع کرده بودم امروز تموم شد و چون از همون روز اول از خدا خاستم که اگه میخونمش بفهممش، درکش کنم و متوجه قوانین توی این کتاب بشم، و واقعا بقول استاد اگه بخایم کل قرآن رو توی یک کلمه خلاصه کنیم فقط میشه توحید معنی کرد، فقط به یکتاپرستی و عبادت و بندگی رب العالمین میرسیم، قبلا هم چندین بار خونده بودمش ولی خب وقتی سرباز سپاه بودم یکی اون جلو میخوند و ما بزور روی کلمات نگاه میکردیم و همخونی میکردیم، یا توی شبانه روزی هم به همین شکل، خب اکثر مواقع هم که همه میان عربیش رو میخونن و خب قاعدتا کسی چیزی از مفهوم و چیزی که توی کتاب نوشته شده نمیفهمه خب، منم چیزی نمیفهمیدم و تازه اگرم اون موقع با معنی فارسی هم میخوندن بازم من توجهی نمیکردم و چیزی نمیفهمیدم چون اول که من کلا مخالف مذهب و قرآن و امام و پیامبر بودم و تنها چیزی که قبولش داشتم یه خدایی بود که فقط اسمش رو شنیده بودم و البته شناختی روش نداشتم، و دوم که اگر مذهبی هم گیریم که بدم چون توی مدارش نبودم لازم متوجه نمیشدم، و بخاطر همین از خدا خاستم اگه قراره قرآن رو بخونم ازش درخواست میکنم که کمک کنه بفهمم و درکش کنم، چون من یه اعتقادی دارم که خیلیم بابت اعتقادم از خودم حال میکنم، من اعتقاد دارم خوندن این کتاب مثلا با صوت و این چیزا نه ثوابی داره که منو اون دنیا ببره بهشت نه این حرفا، فقط خوندنش هدایت میکنه منو به مسیر اصلی و درست و شناخت جهان و قوانین خداوند، حتی جاییم که توی قرآن خدا میفرماید تا میتوانید قرآن بخوانید، دلیلش این نیست که هرچی بخونی ثواب میکنی، خدا میگه هرچی میتونی بخون که بهتر بفهمیش، بهتر درکش کنی، چون خدا میدونه که من اگه یبار خوندمش و کلیت قرآن رو فهمیدم که این کتاب اصلش توحید و یکتاپرستی هست بار بعدی که میخونم یچیزای جدیدتری درک میکنم، بار سوم دوباره چیزای جدید تر و آگاهی های بیشتر، مثل یک درخت میمونه که تو نگاه اول من فقط یک درخت بزرگ میبینم و تو نگاه های بعدی با دقت بیشتر به شاخه ها و تنه ها میرسم و بار بعدی به شاخه های کوچکتر و هی به برگ و میوه و گل های درخت، و درآخر یه درخت رو با تمام جزییاتش بخوبی میفهمم و درک میکنم، هرچند این دنیا جای کامل و صددرصدی برای درک و فهمیدن هیچی نیست ولی حداقل میتونم که خودم رو به 1 برسونم و از صفر فاصله بیشتری بگیرم، پس اگه با این دید که استاد قبلا هم توی فایلهای توحیدی گفتن که با نگاه غیر مذهبی و متعصبانه این کتاب رو بخونیم، درست مثل اونایی که میخان مثنوی بخونن یا اشعار سعدی و حافظ و مولانا علاقه دارن که بخونن و بفهمن، این کتاب هم دقیقا همین طوری باید بخونی بنظر من.
توی این کتاب چندین داستان درمورد پیامبرا گفته میشه و البته تکرار میشه که بنظرم هرکدومش یک درس و یک قانون اصلی و خیلی خیلی مهم هستن، یعنی من هیچوقت بعنوان یک داستان نگاه نکردم بهشون و فقط خوندم و سعی کردم ازشون درس بگیرم و بقول خدا نشانه هاش رو درک کنم، چه داستان شعیب، چه داستان زکریا چه داستان عیسی چه ابراهیم چه محمد و همه این داستان ها و از همشون جالب تر برای من داستان موسی هست، چون از بدو تولدش و ایمانی که مادرش داشته و اونو به رود انداخته تا کشتن یه آدم و رفتن به کوه طور و صحبت با خدا و از همه مهمتر و عجیب تر رفتن پیش فرعونی که بقول استاد قدرتمندترین انسان اون زمان بوده و این رو میشه از اهرام مصر به اون عظمت فهمید، من همیشه به خودم میگم به اندازه ایمان و باوری که دارم نتیجه میگیرم، امروز نشستم به خودم گفتم واقعا اینهمه نتیجه که گرفتی بخاطر ذره ای ایمانی که نشون دادی و حالا حساب کن من الان بیام 1درصد اون ایمانی که موسی داشت و رفت پیش فرعون رو داشته باشم، بخدا که درتمام جهات زندگیم غوغا میشه، یعنی همون کن فیکون قرآن همینه دیگه، واسه خدا کاری نداره این کن فیکون کردن، فقط من باید کمی ایمان نشون بدم، کمی باور به این خداوند و این جهان.
البته این تکامل رو باید رعایت کنم و عجله ای ندارم چون میدونم اگه تو مسیر درست بمونم و استقامت داشته باشم حتی ممکنه از نظر ایمان به حد موسی و ابراهیم برسم یا حتی بیشتر، چون ابراهیم انسان بوده و موحد شده، منم دقیقا همون انسانم و میتونم موحد و خلیل الله بشم یا حتی بالاتر.. ایشاله توی این مسیر میمونم با یاری خدا و با استقامت زیاد، شکرت یا رب العالمین
درپناه حق و موفق باشید