https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/10/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-22 04:04:312024-10-22 04:10:16درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1
352نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من کلا یه مسئله داشتم اونم اینه که نمیتونستم با تعهد و پیوسته ( حداقل برای یه مدت قابل توجهی ) به تمرینات استاد عمل کنم . در طول مسیر هی سست میشم . هی به خودم میگم هر روز کامنت بزارم ولی بعد چند روز این روند خراب میشه .
داشتم نگاه میکردم شاید یکی از دلایلش کمال گرایی من باشه .
مثلا همزمان اومدم بخودم گفتم باید یه برنامه برا ورزش داشته باشم . پیش میومد که صبح دیر پا میشدم یا مثلا اومدم شروع کنم یه کاری پیش اومد اون لحظه نتونستم ورزش کنم . ولی به محض اینکه وقتم ازاد شد همون جایی که بودم شروع کردم .
کمال گرایی رو گذاشتم کنار . این طوری تونستم این روند رو ادامه بدم .
یا مثلا پیش میومد صبح دیر از خواب پا میشدم احساس میکردم دیگه از برنامه زندگیم جا موندم . کل روزم خراب شد . ولی کمال گرایی رو گذاشتم کنار از بقیه روزم استفاده کردم . در پایان روز هم خیلی خوشحال بودم از اینکه تونستم از وقتم استفاده کنم .
الان هم روزم شلوغ بود بود نتونستم فایلی از استاد نگاه کنم . ولی این باعث نمیشه که روند کامنت گذاشتنمو متوقف کنم . دقیقا دفعات قبل هم همینجا ها متوقف میشدم و بعد کلا دور میشدم .
الان گفتم چکار میتونم بکنم . دیر وقته ولی وقت دارم کامنت بزارم . میام رو همین فایلی که دیروز دیدم و کامنت نوشتم دوباره کامنت میزارم . کمال گرایی رو میزارم کنار و از همون حایی که هستم حرکت میکنم . منتظر نمیمونم تا شرایط در بهترین حالت خودش باشه . حرکت میکنم و بهونه نمیارم .
انشالله هر کجا که هستید حال دلتون خوب باشه احساس رهایی داشته باشید
احساس ازادی که تنها نتیجه این فکره که خودمون رو خالق زندگیمون بدونیم
این تفکر تنها وقتی ممکن میشه که قدرت رو در دستان خدایی بدونیم که همه چیزه .
از مفاهیم زندگی گرفته مثل محبت کردن
تا خود کسی که محبت می ورزه
تا دنیایی که محبت درش در جریانه ️
همه از خداس و غیر از خدا هیشکی نبوده و نیست
جالبه برام که منابع علمی هم معتقدن که همه چیز از یه منبع مشترک بووجود اومده که بهش میگن انرژی و چیزی جز این انرژی وجود نداره . همه چیز شکل متفاوتی از همین ماهیته .
خدارو شکر میکنم بابت هدایتش . من خودم این مدت در روابطم دچار شرک شده بودم . حداقل این مورد برام واضح بود .
خیلی وابسته به طرف مقابلم بودم . با توجه به اموزه های استاد سعی کردم خودمو از بلاتکلیفی در بیارم . خیلی جدی از طرف مقابلم پرسیدم و فهمیدم که در چه وضعیتی هستم و سعی کردم بدون ترس اقدام کنم . تماما میترسیدم که اگه این رابطه شکل نگیره دیگه هیچ رابطه ای نیس که خوب باشه . فقط همینه .
به خودم یاد اوری کردم که من موقعی که برا کنکور درس میخوندم یعنی یه سه سال پیش . یه تعداد از دوستان بودیم باهم درس میخوندیم . فضای فوق العاده دوست داشتنی بود . افرادی با باور های مختلف ولی کاملا به هم احترام میزاشتیم و باهم صمیمی بودیم . موقع ناهار غذامونو باهم تقسیم میکردیم . اصلا فضا صمیمی جوری که تاحالا ندیده بودم تو زندگیم
زمانی که موقع کنکور شد و میخواستیم از هم جدا بشیم این حس رو داشتم که دیگه تموم شد . دیگه رابطه ای نیست به این خوبی باشه .
ولی حرکت کردم خودمو جدا کردم و به زندگیم ادامه دادم . با خودم گفتم همون منی که تو اون موقع به لطف خدا این روابط زیبا رو با دوستانم ایجاد کردم . اون شرایط بسیار صمیمی و دوست داشتنی که هزاران برابر بهتر از شرایط قبل ترم بود .
بازهم میتونم این کارو بکنم . و الان به لطف خدا تو دانشگاه با دوستانم روابطی فوق العاده دارم . احترامی که از همه دوستانم دریافت میکنم . اون عشقی که به بقیه میورزم . واقعا تونستم به لطف خدا باز هم شرایطمو نسبت به قبل بهتر کنم .
اینو به خودم یاد اوری کردم و گفتم که اگر این رابطه شکل نگرفت هیچ اشکالی نداره . فرصت های بی نهایتی در انتظارمه .
و به راحتی در کمال احترام و حس خوب از هم خدافظی کردیم .
یه جمله هست که فکر کنم حتی رو لباس استاد هم بود . Be the change you want to see in the world
تو اون تغییری باش که میخوای تو دنیا ببینی . استاد هم گفته بود وقتی افراد از هم جدا میشن تمام اون خاطرات خوبشونو فراموش میکنن .
منم با خودم میگفتم چه کار بدی .
پس من میشم همون تغییری که میخوام تو اطرافم ببینم .
این موضوع اصلا باعث نمیشه بخوام از طرف مقابلم بد بگم . اصلا .
اون فرد باورهای خودش رو داشت که برای من کاملا قابل احترام . نکات مثبت بسیار زیادی که باعث شد احساس کنم تو همین مدت خیلی کوتاه اشناییمون خیلی چیز ها ازش یاد گرفته باشم .
به قول قران که میگه ( خیر فی ما وقع )
اگر بخوام دنبال نکات مثبت بگردم .
اول باید بگم که چه انسان های فوق العاده ای پیدا میشن که بهت اهمیت میدن و با همچین احترامی نظرشون رو بیان میکنن .
و اینکه این اتفاق تمام برام تجربه بود . یه تجربه عالی . خیلی از قبل بزرگ تر شدم .
خدارو شکر میکنم و باز هم به مسیر زندگیم ادامه میدم
مسیر زندگی خیلی قشنگه ️
تمام لحظات تلخ و شیرینش به یاد موندنیه
مثل طعم شکلات رو یه قهوه دلچسب که حالتو جا میاره
دوستان عزیز همتونو دوس دارم
دوس دارم در کنار هم بشیم همون تغییری که همیشه میخواستیم تو اطرافمون بووجود بیاد
● ترجمه آیه:به یقین پروردگار شما خداست که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر تخت [فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش] چیره و مسلط شد، شب را در حالی که همواره با شتابْ روز را می جوید بر روز می پوشاند، و خورشید و ماه و ستارگان را که مُسخّر فرمان اویند [پدید آورد]؛ آگاه باشید که آفریدن و فرمان [نافذ نسبت به همه موجودات] مخصوص اوست؛ همیشه سودمند و با برکت است، پروردگار عالمیان.
●پیام آیه:
1- آفریدگار هستى، لایق تدبیر و مدیریّت آن است. رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ …
2- عرش، مرکز مدیریّت و تصمیمگیرى خداوند است. «اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»
3- تعقیب دائمى شب و روز، تنها با کروى بودن و حرکت داشتن زمین ممکن است. «یَطْلُبُهُ حَثِیثاً»
4- هستى، هم نظام دارد و هم تسلیم ارادهى خداست. «مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ»
5- هم آفرینش به دست خداست، هم اداره و تدبیر آفریدهها. «لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ»
6- خداوند سرچشمهى برکات است. «تَبارَکَ اللَّهُ»
7- نزول برکات، از ربوبیّت خداوند است. «تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ»
8- تمام هستى در حال تکامل و تحت تربیت الهى است. «رَبُّ الْعالَمِینَ»
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
مولوى مىگوید:
مکر شیطان است تعجیل و شتاب
خوى رحمن است صبر و احتساب
با تأنّى گشت موجود از خدا
تا به شش روز این زمین و چرخها
ورنه قادر بود کز کُن فَیکون
صد زمین و چرخ آوردى برون
آدمى را اندک اندک آن همام
تا چهل سالش کند مردى تمام
این تأنّى از پى تعلیم توست
صبر کن در کار، دیر آى و درست
● یه باوری استاد مامان من داره و بارها بارها که من عجله در کاری می کنم چرا نشددددد
مامانم می گه نگران نباش
دیرآید درست آید…
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■گفت وگو با خدا
خدایا خداجانم قربان بودنت بروم، می دانم که من چو طفلیام نادان و سرمست که هر دم به سویی رهسپارم و میدانم که تو چو مادری مهربان و عاشق محافظم هستی, اما قلب من به بودنت گرم است و در سختترین شرایط ایمان دارم که تو بهترین را برایم در نظر داری, پس آرام و صبورم و سعی میکنم تنها درس بگیرم از هر وضعیتی و به یادم بماند که تمام آنچه تجربه میکنم آن است که باید رخ دهد چرا که صلاح توست برای تعالی و رشدم، خدای مهربانم به مهر و بخشش تو ایمان دارم و از تو یاری میجویم که در هر لحظهای آرامش و عزت و آبرویم را در پناه عشق خودت حفظ نمایی.
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ (یادداشت های شخصی) :
شرک ظلم بسیار بسیارعظیمیه.
به همین دلیلم خداوند بارها توی قرآن میگه شما دارید به خودتون ظلم می کنید.
زمانی که شما روی کسی حساب می کنید.احساس میکنی که این میتونه کارتو انجام بده هر باربچهها هر بارکه ما رو کسی حساب میکنیم که میتونه کار ما را انجام بده که اگر اون نباشه شرایط ما بد میشه ما بهش نیاز داریم هر بار این فکره میاد ما داریم شرک میورزم.
اینو میخوام در همین حد بدونیدحتی همین فکری که آقا من به یه کسی نیاز دارم حالانیازه میتونه نیاز سیاسی باشه نیاز مالی باشه نیاز عاطفی باشه یا اگر اون نباشه کار من انجام نمیشه یا اون میتواند تاثیری در زندگی من بگذاردیا اون میتواند زندگی مرا خراب کند یا او میتواند زندگی مرا آباد کندبه هر شکلی اینا میشه شرک اینا میشه تاثیرگذاری غیر خداوند بر زندگی مابه شکلهای مختلف .
وقتی که یک نفری مثلاً فکر میکنه نماینده مجلسه مثلاً کمکش میتونه بکنه یک نفری فکر میکنه که رئیس جمهور میتونه بهش کمکی کنه یک نفر که فکر میکنه شاه بهش کمکی میتونه بکنه، کدخدا بهش کمکی میتونه بکنه…. اینا همه شرک
هر نگاهی که قدرتی رو بده به غیر از خداوند میشه شرک حتی توی حالتهای خیلی خیلی کوچکترش که آقامن فکر میکنم اگر فلانی تو زندگیم نباشه حتی رابطه عاطفی من مثلاً نابود میشم اینا میشه شرک…
خداوند میگه شرک ظلم بسیار بزرگه…
خداوند میگه من شرک رو هرگز نمیبخشم.
حواسمون باشه که زندگیمون داریم خودمون خلق میکنیم اصلاً داستان توحیدو داستان شرک و داستان خلق زندگی خودمون.
اینا همشون به هم وصلن به نظر من وقتی شما ایمان داشته باشی که خداوند از روح خودش به تو دمیده و قدرت خلق زندگی خودتوبه خودت داده اون وقت دیگه شرک نمیورزی اون وقت دیگه موحد هستی .
من خالق زندگی خودم هستم خداوند قدرت خلق کنندگی را به من داده وقتی که این فکرو داشته باشم و تکرارش کنم و باورش کنم دیگه شرک از وجود من میره بیرون به همین دلیل اگر شرک از وجود من بره بیرون خداوندو نعمتهاش وارد زندگی من میشه.
توی آیه سخره هر آنچه که خداوند گفته ما مسخر کردیم زمین و آسمانها رو مسخر خودم کردم .تو آیههای دیگه میگه مسخر شماما به تسخیر شما درآوردیم.
میگه زمین و آسمانها را به تسخیر شما درآوردیم حیوانها رو به تسخیر شما درآورم همون چیزی که قبل آیههای متفاوت میگه به تسخیر خودم درآوردم یعنی خودش رو و انسان رویکی میکنه توی بحث تسخیرو اگر آدم این باور اینکه آقا من زندگی خودمو دارم خلق میکنم من دارم اتفاقاتو رقم میزنم اصلاً نیازی نیست کسی هوای منو داشته باشه، نیازی نیست به کسی باج بدم، نیاز نیست که از کسی حساب ببرم، نیاز نیست که بترسم، نیاز نیست که به کسی به غیر خداوند التماس کنم،منم که دارم اتفاقات خودمو رقم میزنم اگر اگر اونجوری که داره اتفاق میفته زندگی من اون چیزی نیست که مورد دلخواه منه من ایراد دارم نه اینکه، بیام شرک بوزم یه کسی رو بیارم که مثلاً مشکل منو حل کنه، من ایراد دارم. ببینم ایرادم چیه؟
زمانی که داری توحیدی فکر میکنی و زمانی که شرک از وجودت میره بیرون.
این قضیه روخیلی جدی بگیرم خیلی بیشتر حواسم باشه خیلی بیشتر تکرار کنم که آقا تویی که داری اتفاقاتو رقم میزنی.
کسی که باور داره که خودش خالق زندگی خودش اصلاً نگران تهدیدهای بقیه نیست نگران کسی که باور داره خودش خالق زندگی خودشه نگران نیست که مثلاً کی رئیس جمهور کی رئیس جمهور نیست اصلاًمهم نیست کسی که باور داره خالق زندگیشه نگران نیست که آقا مثلاً توی کاری که چه میدونم کسی بیاد کمک نیاد کمکش اگرکمک به من نکنن من نمیتونم مثلاً کارمو انجام بدم. میدونه که آقاهدایت میشه آدمهای مناسب میاد من دارم اتفاقاتو خلق میکنم کسی که باور داره خالق زندگی خودشه سراغ ربا نمیره سراغ نزول نمیره سراغت وام نمیره میگه آقا من میدونم که میتوانم زندگی خودمو خلق کنم. نیاز نیست که کس دیگهای چه میدونم پول بهم قرض بده من میتوانم زندگی خودم را خلق کنم یعنی من هر بار به خودم اینو گفتم که آقا تو میتوانی زندگی خودتو خلق کنی،تو میتوانی آنچه را که میخواهی در زندگی خود رقم بزنی و اگر فکر میکنی یه عامل بیرونی باید باشه تا بتونی این کارو بکنی تو داری شرک میورزی ،تو داری شرک میورزی وقتی که خداوند را باور کنیم و یکتاپرستی را باور کنی همه چیز رو خدا برای تو انجام میده،شمادرخواست میکنی و خداوند اجابت میکنه آدما رو میاره آدم باید بیاد کسی باید بیاد یه سری کارا رو انجام بده میاره و اونا دستان خداوندند اگر اون نیاد یه کس دیگهای رو میاره.
تو آویزون دستای خداوند نشو تو بدون که کی اونا رو آورده و اگر اونایه موقعی خواستن برن یا تهدیدت کردن یا خواستن ازت سوء استفاده کنن خیلی راحت با خدا صحبت میکنی اصلاً کاری به اونا نداری میگی خدایاتو این دستو برای من آوردی تو این کارو برای من انجام دادی تو دل مردم رو به قول قرآن نرم کردی بازم میتونی این کارو انجام بدی نگران نیستی میدونی یک احساسی از آرامش چه چیز دیگهای میتونه این حد از احساس آرامشو در ما ایجادکنه چه دیدگاه دیگه ای چه باور دیگهای غیر از اینکه باور داشته باشیم من خالق زندگی خودم هستم ،چه چیزی در جهان میتوانداین حد از احساس آرامش و در وجودآدم ایجاد کنه وقتی که این باور هست اصلاً نگران نیستی هر اتفاقی بیفته میگی آقامن دارم خلقش میکنم الان حواسم نبود افسار زندگی رو رها کردم الان حواسمو جمع میکنم همه چی رو دوباره درست می کنم من دارم شرایط رو رقم می زنم.
ما با افکار و باورها و احساسات داریم اتفاقات رو رقم میزنیم هر بار احساس میکردم که دارم توحیدی تر عمل می کنم و توحیدی تر میشم و خدام نشون داد خودشویعنی زندگی من از زمانی که من این باورهای توحیدی رو ، روی خودم دارم کار میکنم اصلاً زندگی من از اینور به اون ور شد در تمام جنبه ها.
●چیزهایی که به ظاهر نشدنیه به ظاهر امکانپذیر نیست اگر محدودیتهای ذهنمونو برداریم امکانپذیر میشودخداوند هدایت می کنه خداوند درها را بازمی کنه در واقع ما محدودیم که نمیتونیم هدایت بشیم به مسیرها .ذهن ما باور نمیکنه ذهن ما قبول نمیکنه حتی اگرخواسته این باشه که بری با فرعون صحبت کنی نشدنیترین کار ممکن میشود این کارو انجام داد اگر جور دیگهای به قضیه نگاه کنی میشوداین ماموریت راانجام داد.
حالا در مورد خواستههامونم همینه
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ سپاسگزاری:
● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیمبنشینم.
● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم
꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂
خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدار خود ارزشمندی بیشتر ودر مدار ثروت و موفقیت و آگاهی بیشتر قرار بگیرم.آمین یا رب العالمین.
چند وقت پیش توی ذهنم این امدش که بیام در مورد اهمیت ارتباط داشتن ما با خداوند برای یک زندگی لذتبخش در قرآن تحقیق کنم تا به تقویت باورهام در مورد خداوند کمک کنه
ولی چون احساس کردم ممکنه یکم سخت باشه بیخیالش شدم
الان احساس کردم که خدا به من گفتش بیا من کمکت میکنم
بنابراین میخوام شروع کنم به یکسری منطق های قرآنی اوردن در رابطه با همین موضوع
همین اول چیزی که به من گفتش این بود که برم سوره آل عمران ، تقریباً آیات انتهایی سوره آل عمران رو ببینم
(یقیناً در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه هایی برای خردمندان است)
توی این آیه خدا داره در مورد کسانی صحبت میکنه که به نشونه ها توجه می کنند یعنی حواسشون به نشونه های خدا هست چون داره حتی در مورد شب و روز میگه یعنی هر آن چیزی میتونه باشه
مثلاً صبح بعد از اینکه صبحانه مو خوردم پاشدم رفتم دَم پنجره ، به محض اینکه پنجره رو باز کردم دقیقاً همزمان دیدم مامانم از روبروی چشمام داره میاد سمت خونه ، ما خونه مون کنار یک بلوار محلی خیلی زیبایی هستش که از هر طرف راه داره در حالیکه من مامانمو از زاویه ای دیدم که برای من قابل رؤیت بود چون اگر از جاهای دیگه ای میومد سمت خونه دیده نمیشد یا پریروز داشتم در مورد دوره جدید استاد عباسمنش عزیزم که قراره برگزار کنه با خدا صحبت میکردم ، اینکه حالا من دوست دارم توی این دوره حضور داشته باشم چون که تا حالا توی این 3 سالی که استاد به صورت real-time دوره برگزار کرده من حضور نداشتم اونم بخاطر اینکه واقعیت چندان احساس نمی کردم میخوام حتماً باشم ولی در مورد این دوره چرا احساس میکنم من باید باشم
اصلاً بدون من صفایی نداره:)))
بابت همین تصمیم گرفته بودم حتی دفترشم از الان بخرم تا زمانیکه استاد عباسمنش دوره رو برگزار کنه و من از قبل آماده کرده باشم
همون چیزی که یادمه استاد توی یک فایلی گفته بود که انگار یکسری آدم ها از قبل خودشونو آماده یکسری اتفاقاتی که دوست دارند بیوفته می کنند
چه اتفاقی افتاد؟
دیشب که پای لپتاپم نشسته بودمو داشتم کدنویسی سایت اقامتگاهی مشتریمو انجام میدادم دفتری که میخواستم برم بیرون بخرم خودش با پای خودش امد روی دستام ، یه دفتر 100 برگ زیبا الان توی کشومه چون دقیقاً هم 100 برگ میخواستم نه 200 برگ یعنی من بدون اینکه برم دفتر برای دوره جدید بخرم دفتر برام خریداری شد
اینا دقیقاً همون نشونه ها و هدایت های خداونده که توی همین آیه 190 سوره آل عمران داره میگه که حواستون به نشونه های خدا باشه
کلمات لِأُولِی الْأَلْبَابِ رو من توی قرآن که سرچ زدم متوجه شدم 16 بار این کلمات با هم توی آیات مختلف در سوره ها تکرار شده
همین الان چندتا آیه که در بین این 16تا آیه کلمات لِأُولِی الْأَلْبَابِ به کار رفته رو میذارم تا ببینیم اصلاً اینکه خدا توی قرآن از کلمات لِأُولِی الْأَلْبَابِ استفاده کرده ، یعنی چی!
اولیش که همون آیه 190 سوره آل عمران بودش که گذاشتم
(آیا ندیدی که خداوند آبی را از آسمان نازل می کند و آن را در زمین چشمه می زند، سپس با آن زراعتی به رنگ های مختلف بیرون می آورد، سپس بهم می زند و می بینی که زرد می شود؟ سپس آن را به خاک تبدیل میکند، که در این تذکری است برای خردمندان)
چیزی که متوجه شدم از این آیه ، این هستش که میخواد بگه یکسری کارهایی رو در جهان انجام داده که هیچ کسی از پسش برنمیاد
اینکه آب از آسمون فرو بریزه
اینکه چشمه ها ایجاد کنه
اینکه زمین کشاورزی یا گیاهان رشد کنند بعد همون ها در فصل سرد خشک بشن طوری که انگار وجود نداشتن
اینا رو و خیلی چیزهایی که خداوند داره در کل هستی انجام میده چه کسانی میتونند درک کنند؟
کسانی که فکر می کنند ، این افراد با توجه کردن به نشونه ها و کارهایی که توسط خداوند انجام شده به قدرت و توانایی خداوند پِی میبرند
یعنی در اصل لِأُولِی الْأَلْبَابِ به افرادی میگن که هر چیزی رو قبول نمی کنند
(کسانی که سخن را می شنوند و از بهترین آن پیروی می کنند، آنها کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است و آنها خردمندانند)
یعنی دقیقاً توی این آیه از سوره زمر خدا میگه أُولُو الْأَلْبَابِ کسانی هستند که حتی هر حرفی رو قبول نمی کنند و اون حرفی رو قبول می کنند یا باور می کنند که بهشون کمک میکنه
یعنی در اصل میشه گفت أُولُو الْأَلْبَابِ همون بچه زرنگ های خدا هستند یعنی کسانی که در مورد هر آن چیزی که توی دنیا هست فکر می کنند ، سرسری قبولش نمی کنند
مخصوصاً اینکه به نشونه ها خیلی توجه می کنند
شیش دونگ حواسشون به نشونه های خدا هست اینارو دقیقاً خدا بهشون میگه خردمند یا همون أُولُو الْأَلْبَابِ
(این پیامی است برای مردم تا به وسیله آن انذار شوند و بدانند که او خدای یگانه است و تا خردمندان متذکر شوند)
در این آیه از سوره ابراهیم انگار خدا امده آدم ها رو دو دسته کرده
دسته اول همون مردم عادی هستند که اول از همه باید باورهاشون در مورد خداوند درست بشه اینکه خداوند تنها قدرت یکتای جهانیان هستش
دسته دوم توی این آیه همون أُولُو الْأَلْبَابِ هستند یا توی فارسی میشه خردمندان، در کل کسانی که حواسشون به خدا و هدایت هاش و نشونه هاش هست بابت همین حتی اگر قرآن هم می خواهند بخونند در مورد هر موضوعی توی قرآن فکر می کنند و عمل می کنند نه فقط توی قرآن ، خدا در مورد آسمان ها و زمین گفته یعنی در مورد هر چیزی فکر می کنند و به درستی اون چیزهایی که ایمان دارند عمل می کنند که مهمترینش توجه به نشونه ها و الهامات خدا و عمل کردن بهشون هست
آیه بعدی سوره آل عمران که آیه 191 میشه ، دیگه خیلی واضح داره از کسانی میگه که با تمام وجودشون کانون توجه شون روی خداوند و نشونه هاش هستش
میگه: (آنان که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو یاد مىکنند و در آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند: اى پروردگار ما، این جهان را به بیهوده نیافریدهاى، تو منزهى، ما را از عذاب آتش بازدار)
اینجا دیگه فکر میکنم خیلی عالی و واضح خداوند اهمیت ارتباط داشتن با خدا رو داره از توی همین آیه میگه
چون تنها کسی که نسبت به من ، نسبت به خواسته های من ، نسبت به باورهایی که دارم ، نسبت شرایط زندگی من و نسبت به هر آن چیزی که هست آگاهه و میتونه منو از دل تغییراتی که هر لحظه در تمام ابعاد دنیا داره ایجاد میشه منو از بهترین و کوتاه ترین مسیر به خواسته هام هدایت کنه
(پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می کند، همانا اوست که مردگان را زنده می کند و او بر هر کاری تواناست)
این دیگه ته قدرته
ته انجام دادن هر آن چیزی که فکرشو کنی
این خدا
این نیرو
این قدرت
تنها و تنها کسی هستش که پایداره و میتونه من و هر کسی رو به سمت هر چیزی که دوست داشته باشیم هدایت کنه
کسیِ که داره بابت هر کاری و هر تصمیمی حمایتم میکنه ، کسیِ که داره کارهای منو انجام میده
به خداوندی خدا قسم از وقتی که یه کوچولو باورهام نسبت به خداوند بهتر شده به همون نسبت به مسائلی که راه حلی براشون نداشتم بیخیال تر شدم اصلاً دارم می بینم که خداوند چطور داره حتی کدهایی که باید بنویسم اینقدر راحت هدایتم میکنه که بنویسم در حالیکه الان به مرحله ای از توسعه سایت اقامتگاهی مشتریم رسیده بودم که نسبت به قبل یکم محاسباتی تر و سخت تر شده بود ولی به الهی که میپرستمش از قبل هم آسون تر کارهام داره انجام میشه
فقط برای اینکه فهمیدم من در مقابل خدا هیچی نیستم و هر چی هم هستم و دارم و میدونم از خداونده
استاد عزیزم بی نهایت دوستتون دارم ازتون ممنونم از اینکه منو با خداوند و قوانینش آشنا کردین و دارین به من درس زندگی و بندگی خداوند رو میدین
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که خواستم و هدایتم کرد به سمت درک قوانین جهان هستی تا بااین درک ،موحد باشم و خالق تمام عیار خواسته هام باشم
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین ، چقدر عالی و بی نقص این کارو انجام میدید و من چقدر خوشبختم که باآگاهی های این سایت زندگی میکنم و هدایت شدنم به آگاهی ها،بزرگترین سپاسگزاری من از مهربان پروردگارِ سخاوتمندم هست.
استاد عباس منش عزیزم نمیدونم چجوری ازتون سپاسگزاری کنم که انقدر قابل فهم برامون توضیح میدید آموزش هاتون چقدر سلیس و روان و دلنشین مقابل فهم هستند،شماعالی قوانین رو توضیح میدید و من چقدر ایمانم قوی تر میشه وقتی به این جنس از آگاهی ها گوش جان میسپارم .
«ازتون تا بی نهایت سپاسگزارم»
قبلا یجایی تو فایل ها و آموزش هاو مقاله های مریم جون ، شنیده بودم که زیستن به شیوه ی قوانین یعنی توحیدی زندگی کردن ،اولین بار که ذهنم واقعا مقاومت داشت چون خیلی از افکارشرک آلود میومد تو ذهنم ، شرکی که تَوَهُم بود و جز آموزه های گذشته و کهنه و بی اساسِ مذهبی که به خوردم داده بودن چیز دیگری نبود ،
اما با بیشتر موندن در سایت و بیشتر تأمل کردن در این مورد و پیدا کردن ارتباط بین قوانینی که شما دارید یادمون میدید و توحیدی زندگی کردن ، کمی درک کردم که منظورتون از این آگاهی ها چی هست و حالا با این فایل و این جمله که «««زمانی که داری به خالق بودنت فکر میکنی زمانیه که داری توحیدی فکر میکنی و باعث میشه شرک از وجودت بره بیرون»»» ودیگر توضیحاتی که راجب این جمله دادید بسیار بهتر برام جا افتاد که چرا زیستن به شیوه قوانین یعنی موحد بودن ،برام بهتر جا افتاد که اگر قدرت خداوند و قدرتی که درخلق زندگیم بهم داده رو باور کنم اونوقت دیگه نگران حضور و یاخروج یک آدم ،یک شغل ،یک منبع خاص برای بهتر زندگی کردنم نیستم چون میدونم وقتی بهتر زندگی میکنم که خواسته هام برآورده بشن و وقتی خواسته هام برآورده میشن که من موحد باشم و بدونم اگر بر طبق قوانین زندگی کنم خداوند در زمان مناسب انسان مناسب ، کار مناسب ،منبع درآمد مناسب و ….رو وارد زندگیم میکنه از این روی دیگه وابسته به موندن با رفتن هیچ شخصی در زندگیم نیستم و بخاطر این باور که من خالق زندگی و شرایط و تجربیات خودم هستم ، قوی تر و توحیدی تر عمل میکنم .
خیلی ازتون ممنونم که این مطلب رو اینجا بازش کردید و من خیلی بهتر از قبل درکش کردم امیدوارم این آگاهی در جانم بشینه و فرمون زندگیمو دست بگیره و هرجا داشتم مُشرک میشدم به یادم بیاد که ماریا رها کن تو خالق زندگی خودت هستی به شغلی به آدمی به منبعی غیر از خداوند نچسب اجازه بده خداوند آدم درست رو وارد زندگیت کنه اجازه بده خداوند قدم به قدم هدایتت کنه ،و یادت باشه هدایت های که بهت میشه هماهنگ هست با مدار کنونیت پس انجامشون بده تا مدارت بالاتر بره و بدون درمدار بالاتر اتفاقات شرایط و ایده های بهتری برات وجود داره ، ماریا امکان پذیری تحقق خواست رو با محدودیت های شرایط الانت نسنج ،که اگر دراون دام بیوفتی هرگز راه حلی برای داشتنشون پیدا نمیکنی ، باید بتونی به مسائل جوردیگری نگاه کنی باید خالق بودن خودتو یادت بندازی تو همیشه خالق بودی منتها ورودی نا مناسب دادی خروجی نامناسب تحویل گرفتی ، هرآنچه که در دایره تجربیاتت داری نمودی از باورهای گذشتته ، ورودی هاتو تغییر بده ، اطلاعات جدید از سایت بگیر و کنترل کانون توجه داشته باش تا خروجی هات تغییر کنن،تو خالقی ماریا همیشه خالق بودی ، منتها اون موقع ناآگاهانه توجهت به ناخواسته هابود و طبق قانون همونو وارد زندگیت میکردی ،حالا به خداوند و قدرتی که برای خلق زندگیت دراختیارت گذاشته توجه کن تا تجربیاتی از همین جنس وارد زندگیت شه ، و گوش دادن فایل هایی که توحیدت رو قوی و شرک رو بهت میشناسونه بهترین کاریه که میتونی دراین راستا انجام بدی و این فایل یکی از همون فایل هاست پس با تمام توان و تمرکز گوش کن و یقین داشته باش که خداوند حامی تو دراین مسیر روشن و دلنشینه، بدون که خداوند بیشتر از تو میخواد که تو به خواستت برسی ، به رویا ها و اهدافت وفادار باش و دراین مسیر توحیدی که توش هستی ثابت قدم باش و استمرار بروز و یقین داشته باش که خداوندبه وعده هاش عمل میکنه چه کسی متعهد تر از خداوند به وعده هاش.
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین ، چقدر تشنه ی شنیدن این فایل های توحیدی هستم فایل های که قدرت خداوند و قدرت موحد بودن رو بیشتر به رُخم میکشه من فقیرم به هر خیری که از خداوند بهم برسه و این فایل ها همون خیر بزرگ هست تو زندگیم .
عاشقتونم استاد عباس منش عزیزم و عشق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.
سپاسگزارم ازت زیبا رو ، چه چهره ی دلنشین و چه موهای زیبایی داری ، کنار دریا عکس انداختی و عکست بسیار زیبا شده
خوشحالم که تو سایت هستی و از این اقیانوس آگاهی بهرمندی،واقعا شکر بابت حضور استاد و شکر بایت آگاهی های این سایت ، خداروشکر که هدایت شدیم به آسان شدن برای آسانی ها،
سپاسگزارم که برام کامنت گذاشتی ،هم صحبتی با دوستان سایت بسیار برام ارزشمند هست
سپاسگزارم بابت تحسین هات ، لذت بردم و از خداوند خواستم تا تعهدمو بیشتر کنه تا بتونم بیشتر توحیدی باشم که توحیدی بودن باعث میشه تا آرام باشم و نترسم و بیشتر لذت ببرم از این فرصت زیبای زیستن که مهربان پروردگارِ سخاوتمندم بهمون هدیه داده
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان . امیدوارم حالتون عالی باشه
◀این دومین باری هست که این فایل رو تماشا کردم و این درک الانم هست از صحبت های استاد رو برای ردپا مینویسم
مهم ترین درس من که این فایل و دوره های استاد که همه زندگی رو پوشش میده کنترل ذهن یا تقواست .
با کنترل ذهن از تضادها عبور میکنیم و ظرف وجودی گسترش پیدا کرده و با کنترل ذهن که هدایت رو در پی داره هی رشد میکنیم و نعمت میاد توی زندگیمون. تا کنترل ذهن رو یاد نگیریم نمیتونیم به نیروی وجودی دست پیدا کنیم . کنترل ذهن یعنی توحیدی شدن
وجه تمایز من و موفق ترین افراد و پیامبران توی کنترل ذهن یا تقواست .
چی میشه که ابراهیم خلیل الله میشه . ایلان ماسک اینقدر رشد میکنه یک دلیلش همین کنترل ذهنه
در کل من یک خواسته دارم . برای اینکه به خواسته برسم یکسری تضاد روبرو میشوم که به سطح خواسته ام و ظرفم اندازه بشه اما اگر کنترل ورودی نکنم همین تضاد منو میشکنه و بدتر از قبل و ناامید تر میشم و با هربار ناامیدی این روح از روشنایی فاصله میگیره و انقدر دور میشه که خاموش میشه و به جهنم میرسه.
دومین باوری که توجهم جلب شد و میتونه کار کردن روش خیلی از باورهای دیگه را تحت تاثییر قرار بده و عنوان ستون قرار داره این باور که من خالق زندگی خودم هستم
خب زمانی که من این باورو صددرصد داشته باشم ایا روند رشد و ثروت شدن من سریع تر نمیشه؟ . ایا جلوی بقیه دست دراز میکنم ؟ ایا منتظر بقیه هستم ؟
مثل اینه که ایا یه پادشاه میره سراغ گدای شهر که بهم پول قرض بده و یا ایا یک درخت پرتقال به درخت پرتقال دیگه میگه میوه هاتو بده به من . میگه من چه نیازی به تو دارم و درخت خیلی مثال خوبی هست.
چرا خداوند به موسا گفت برو سراغ قوم فرعون ؟ چون مردم به اختیار خودشون به این ظلم تن داده بودن و تسلیم حق نبودن و خداوند میخواست به مردم نعمت رهایی بده و بهشون خالق بودن رو بفهمونه و این چقدر این دوره هم دیده میشه در خود من که وابسته خانوادم هستم . به ترس باج میدم . برای حرف مردم ارزش قائلم و دلار و ترامپ و هزاران نفر رو خدا کردم. یه لحظه تصور کنیم اگه من هرچیزی رو اراده کنم دارم چی میشه؟ خالق بودن همینه اما ترمزها نمیزاره اون خواسته سریع اجابت بشه . محدودیت از ماست نه از نعمت ها
سلام خدمت استاد عزیز و تمام بچه های سایت عباس منش خلاصه بگم که سوالی دارم که اینه که من از طریقی با کتاب راز و معجزه شکرگزاری آشنا شدم و حدودا 3الی4 سالی از این موضوع میگذره و من به تمرینات کتاب معجزه شکرگزاری عمل کردم و حدودا بعد از سه ماه بعد از آشنایی با این کتاب و انجام تمرینات و البته بعد از مشکلات به سابلیمینال هدایت شدم (سابلیمینال یک محرک زیر آستانه یست) و خریدم و گوش دادم و بسیار هم توی زندگیم تأثیر داشت تاثیر بسیار مثبت الان هم که دارم گوش میدم تاثیراتش رو میبینیم داخل زندگیم و حتی من باور دارم از طریق همون فایل های سابلیمینال به سایت استاد عباس منش هدایت شدم و بسیار از لحاظ درونی هم عالی تر شدم و الان دارم هم از فایل های استاد استفاده میکنم و هم سابلیمینال گوش میدم و اینم میدونم که ما خالق زندگی خودمون هستیم و من میتونم با تغییر فرکانس هایم نتیجه های دیگری بگیرم (بر اساس همون مقدار که من تغییر میکنم) و سوالم اینکه که آیا من با استفاده از سابلیمینال که توسط یک فردی ساخته شده و من گوش میدم آیا دارم شرک می ورزم یا خیر؟ سپاس گزارم از جوابتون در پناه الله یکتا شاد ثروت مند سعادت مند در دنیا و آخرت باشید
سلام به بزرگواری که نقش هدایت گری را به نحو عالی به انجام میرساند و سلام حضور عزیزانی که در جهت رشد و تکاملشان دست از کوشش برنمیدارند،
بگذارید موردی را برایتان شرح بدهم:
چند روزی پیش با مدیر مدرسه ای بنا به اقتضاء شغلی ملاقات کردم،در مجاورت مدرسه ایشان که مدرسه ای غیر دولتی است مدرسه غیر دولتی دیگری به تازگی از جای دیگر شهر نقل مکان کرده،ایشان در مورد مدرسه جدید و مدیر آن مدرسه مجاور توضیحاتی داد که مدیر آن مدرسه فلانی است و فلان تخلفات را دارد و چه و چه ….،در ادامه اضافه کرد که چون یک جاهایی با هم برخوردهای جزئی داشته اند بین مدیران این دو مدرسه رابطه خوبی برقرار نیست و مدیر مدرسه جدید قاصدی نزد ایشان فرستاده و ایشان را تهدید کرده که اگر به رقابت با من ادامه بدی یا کار به کار من داشته باشی مدرسه ات را آتش میزنم!
و آنچه که برای من وسط این ماجرا جالب بود این که مدیر تهدید شده بلافاصله رفته و مدرسه اش را بیمه آتش سوزی کرده که اگر چنین اتفاقی رقم بخورد من از قبل آمادگی داشته باشم
در حالیکه این مدیر طرف ما انسان بسیار مذهبی با دیدگاه های مذهبی است،
وقتی آدمی دو قدرت قائل باشد یکی “قدرت خیر” و دیگری “قدرت شر”، این شرک مطلق است هر چند که ما این را متوجه نباشیم،اگر به یک قدرت آنهم قدرت خداوند ایمان و اتکاء داشته باشیم و به دیگران قدرت ندهیم آنگاه تازه قدم در طریقت وحدانیت گذاشته ایم،
باشد که همه موحد باشیم.
در داستان موسی نکته های توحیدی جالبی هست که آنچه آموخته ام را می نویسم شاید مورد توجه کسانی قرار بگیرد:وقتی موسی قوم یهود را از سرزمین مصر خارج کرد و قوم در صحرا گرفتار شد به موسی گفتند که مگر ما نگفتیم که در مصر میمانیم و خدمت میکنیم و بهتر است در صحرا بمیریم!!و موسی به قومش فرمود که ” بایستید و نترسید که خدا شما را نجات خواهد داد”
انسان اگر در حضور پیامبر موحد خدا هم باشد شک و تردید رهایش نمیکند مگر آنکه در دل موحد باشد و بتواند بی قید و شرط به خداوند و نقشه خداوند اعتماد کند چنان که موسی کرد: وقتی خداوند فرمان داد که قوم یهود به سوی آب حرکت کند موسی نگفت خوب در آنجا چه کنیم؟آنجا چه خواهد شد؟چگونه از آب گذر کنیم؟ چون موسی یقین داشت که خداوند هرگز در وعده هایش دیر نمیکند،
مگر میشود نقشه آن خدایی که همه چیز را در این جهان پهناور تدبیر میکند کار نکند؟،وظیفه بندگی ما رسیدن به این اعتماد خالص است.
خدایا شکرت (◍•ᴗ•◍)
من کلا یه مسئله داشتم اونم اینه که نمیتونستم با تعهد و پیوسته ( حداقل برای یه مدت قابل توجهی ) به تمرینات استاد عمل کنم . در طول مسیر هی سست میشم . هی به خودم میگم هر روز کامنت بزارم ولی بعد چند روز این روند خراب میشه .
داشتم نگاه میکردم شاید یکی از دلایلش کمال گرایی من باشه .
مثلا همزمان اومدم بخودم گفتم باید یه برنامه برا ورزش داشته باشم . پیش میومد که صبح دیر پا میشدم یا مثلا اومدم شروع کنم یه کاری پیش اومد اون لحظه نتونستم ورزش کنم . ولی به محض اینکه وقتم ازاد شد همون جایی که بودم شروع کردم .
کمال گرایی رو گذاشتم کنار . این طوری تونستم این روند رو ادامه بدم .
یا مثلا پیش میومد صبح دیر از خواب پا میشدم احساس میکردم دیگه از برنامه زندگیم جا موندم . کل روزم خراب شد . ولی کمال گرایی رو گذاشتم کنار از بقیه روزم استفاده کردم . در پایان روز هم خیلی خوشحال بودم از اینکه تونستم از وقتم استفاده کنم .
الان هم روزم شلوغ بود بود نتونستم فایلی از استاد نگاه کنم . ولی این باعث نمیشه که روند کامنت گذاشتنمو متوقف کنم . دقیقا دفعات قبل هم همینجا ها متوقف میشدم و بعد کلا دور میشدم .
الان گفتم چکار میتونم بکنم . دیر وقته ولی وقت دارم کامنت بزارم . میام رو همین فایلی که دیروز دیدم و کامنت نوشتم دوباره کامنت میزارم . کمال گرایی رو میزارم کنار و از همون حایی که هستم حرکت میکنم . منتظر نمیمونم تا شرایط در بهترین حالت خودش باشه . حرکت میکنم و بهونه نمیارم .
خدایا شکرت
دوستان عزیزم
در پناه الله
شاد و رها باشید
فعلا (◕ᴗ◕)
خدایا شکرت (◍•ᴗ•◍)
سلام به همه عزیزان
انشالله هر کجا که هستید حال دلتون خوب باشه احساس رهایی داشته باشید
احساس ازادی که تنها نتیجه این فکره که خودمون رو خالق زندگیمون بدونیم
این تفکر تنها وقتی ممکن میشه که قدرت رو در دستان خدایی بدونیم که همه چیزه .
از مفاهیم زندگی گرفته مثل محبت کردن
تا خود کسی که محبت می ورزه
تا دنیایی که محبت درش در جریانه ️
همه از خداس و غیر از خدا هیشکی نبوده و نیست
جالبه برام که منابع علمی هم معتقدن که همه چیز از یه منبع مشترک بووجود اومده که بهش میگن انرژی و چیزی جز این انرژی وجود نداره . همه چیز شکل متفاوتی از همین ماهیته .
خدارو شکر میکنم بابت هدایتش . من خودم این مدت در روابطم دچار شرک شده بودم . حداقل این مورد برام واضح بود .
خیلی وابسته به طرف مقابلم بودم . با توجه به اموزه های استاد سعی کردم خودمو از بلاتکلیفی در بیارم . خیلی جدی از طرف مقابلم پرسیدم و فهمیدم که در چه وضعیتی هستم و سعی کردم بدون ترس اقدام کنم . تماما میترسیدم که اگه این رابطه شکل نگیره دیگه هیچ رابطه ای نیس که خوب باشه . فقط همینه .
به خودم یاد اوری کردم که من موقعی که برا کنکور درس میخوندم یعنی یه سه سال پیش . یه تعداد از دوستان بودیم باهم درس میخوندیم . فضای فوق العاده دوست داشتنی بود . افرادی با باور های مختلف ولی کاملا به هم احترام میزاشتیم و باهم صمیمی بودیم . موقع ناهار غذامونو باهم تقسیم میکردیم . اصلا فضا صمیمی جوری که تاحالا ندیده بودم تو زندگیم
زمانی که موقع کنکور شد و میخواستیم از هم جدا بشیم این حس رو داشتم که دیگه تموم شد . دیگه رابطه ای نیست به این خوبی باشه .
ولی حرکت کردم خودمو جدا کردم و به زندگیم ادامه دادم . با خودم گفتم همون منی که تو اون موقع به لطف خدا این روابط زیبا رو با دوستانم ایجاد کردم . اون شرایط بسیار صمیمی و دوست داشتنی که هزاران برابر بهتر از شرایط قبل ترم بود .
بازهم میتونم این کارو بکنم . و الان به لطف خدا تو دانشگاه با دوستانم روابطی فوق العاده دارم . احترامی که از همه دوستانم دریافت میکنم . اون عشقی که به بقیه میورزم . واقعا تونستم به لطف خدا باز هم شرایطمو نسبت به قبل بهتر کنم .
اینو به خودم یاد اوری کردم و گفتم که اگر این رابطه شکل نگرفت هیچ اشکالی نداره . فرصت های بی نهایتی در انتظارمه .
و به راحتی در کمال احترام و حس خوب از هم خدافظی کردیم .
یه جمله هست که فکر کنم حتی رو لباس استاد هم بود . Be the change you want to see in the world
تو اون تغییری باش که میخوای تو دنیا ببینی . استاد هم گفته بود وقتی افراد از هم جدا میشن تمام اون خاطرات خوبشونو فراموش میکنن .
منم با خودم میگفتم چه کار بدی .
پس من میشم همون تغییری که میخوام تو اطرافم ببینم .
این موضوع اصلا باعث نمیشه بخوام از طرف مقابلم بد بگم . اصلا .
اون فرد باورهای خودش رو داشت که برای من کاملا قابل احترام . نکات مثبت بسیار زیادی که باعث شد احساس کنم تو همین مدت خیلی کوتاه اشناییمون خیلی چیز ها ازش یاد گرفته باشم .
به قول قران که میگه ( خیر فی ما وقع )
اگر بخوام دنبال نکات مثبت بگردم .
اول باید بگم که چه انسان های فوق العاده ای پیدا میشن که بهت اهمیت میدن و با همچین احترامی نظرشون رو بیان میکنن .
و اینکه این اتفاق تمام برام تجربه بود . یه تجربه عالی . خیلی از قبل بزرگ تر شدم .
خدارو شکر میکنم و باز هم به مسیر زندگیم ادامه میدم
مسیر زندگی خیلی قشنگه ️
تمام لحظات تلخ و شیرینش به یاد موندنیه
مثل طعم شکلات رو یه قهوه دلچسب که حالتو جا میاره
دوستان عزیز همتونو دوس دارم
دوس دارم در کنار هم بشیم همون تغییری که همیشه میخواستیم تو اطرافمون بووجود بیاد
عاشق همتون هستم
در پناه خدای زیبا
فعلا (◕ᴗ◕)
﷽
■ برگه ای از کتاب هدایت
■آیه 54 سوره اعراف :إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ.
● ترجمه آیه:به یقین پروردگار شما خداست که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر تخت [فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش] چیره و مسلط شد، شب را در حالی که همواره با شتابْ روز را می جوید بر روز می پوشاند، و خورشید و ماه و ستارگان را که مُسخّر فرمان اویند [پدید آورد]؛ آگاه باشید که آفریدن و فرمان [نافذ نسبت به همه موجودات] مخصوص اوست؛ همیشه سودمند و با برکت است، پروردگار عالمیان.
●پیام آیه:
1- آفریدگار هستى، لایق تدبیر و مدیریّت آن است. رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ …
2- عرش، مرکز مدیریّت و تصمیمگیرى خداوند است. «اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»
3- تعقیب دائمى شب و روز، تنها با کروى بودن و حرکت داشتن زمین ممکن است. «یَطْلُبُهُ حَثِیثاً»
4- هستى، هم نظام دارد و هم تسلیم ارادهى خداست. «مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ»
5- هم آفرینش به دست خداست، هم اداره و تدبیر آفریدهها. «لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ»
6- خداوند سرچشمهى برکات است. «تَبارَکَ اللَّهُ»
7- نزول برکات، از ربوبیّت خداوند است. «تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ»
8- تمام هستى در حال تکامل و تحت تربیت الهى است. «رَبُّ الْعالَمِینَ»
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
مولوى مىگوید:
مکر شیطان است تعجیل و شتاب
خوى رحمن است صبر و احتساب
با تأنّى گشت موجود از خدا
تا به شش روز این زمین و چرخها
ورنه قادر بود کز کُن فَیکون
صد زمین و چرخ آوردى برون
آدمى را اندک اندک آن همام
تا چهل سالش کند مردى تمام
این تأنّى از پى تعلیم توست
صبر کن در کار، دیر آى و درست
● یه باوری استاد مامان من داره و بارها بارها که من عجله در کاری می کنم چرا نشددددد
مامانم می گه نگران نباش
دیرآید درست آید…
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■گفت وگو با خدا
خدایا خداجانم قربان بودنت بروم، می دانم که من چو طفلیام نادان و سرمست که هر دم به سویی رهسپارم و میدانم که تو چو مادری مهربان و عاشق محافظم هستی, اما قلب من به بودنت گرم است و در سختترین شرایط ایمان دارم که تو بهترین را برایم در نظر داری, پس آرام و صبورم و سعی میکنم تنها درس بگیرم از هر وضعیتی و به یادم بماند که تمام آنچه تجربه میکنم آن است که باید رخ دهد چرا که صلاح توست برای تعالی و رشدم، خدای مهربانم به مهر و بخشش تو ایمان دارم و از تو یاری میجویم که در هر لحظهای آرامش و عزت و آبرویم را در پناه عشق خودت حفظ نمایی.
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ (یادداشت های شخصی) :
شرک ظلم بسیار بسیارعظیمیه.
به همین دلیلم خداوند بارها توی قرآن میگه شما دارید به خودتون ظلم می کنید.
زمانی که شما روی کسی حساب می کنید.احساس میکنی که این میتونه کارتو انجام بده هر باربچهها هر بارکه ما رو کسی حساب میکنیم که میتونه کار ما را انجام بده که اگر اون نباشه شرایط ما بد میشه ما بهش نیاز داریم هر بار این فکره میاد ما داریم شرک میورزم.
اینو میخوام در همین حد بدونیدحتی همین فکری که آقا من به یه کسی نیاز دارم حالانیازه میتونه نیاز سیاسی باشه نیاز مالی باشه نیاز عاطفی باشه یا اگر اون نباشه کار من انجام نمیشه یا اون میتواند تاثیری در زندگی من بگذاردیا اون میتواند زندگی مرا خراب کند یا او میتواند زندگی مرا آباد کندبه هر شکلی اینا میشه شرک اینا میشه تاثیرگذاری غیر خداوند بر زندگی مابه شکلهای مختلف .
وقتی که یک نفری مثلاً فکر میکنه نماینده مجلسه مثلاً کمکش میتونه بکنه یک نفری فکر میکنه که رئیس جمهور میتونه بهش کمکی کنه یک نفر که فکر میکنه شاه بهش کمکی میتونه بکنه، کدخدا بهش کمکی میتونه بکنه…. اینا همه شرک
هر نگاهی که قدرتی رو بده به غیر از خداوند میشه شرک حتی توی حالتهای خیلی خیلی کوچکترش که آقامن فکر میکنم اگر فلانی تو زندگیم نباشه حتی رابطه عاطفی من مثلاً نابود میشم اینا میشه شرک…
خداوند میگه شرک ظلم بسیار بزرگه…
خداوند میگه من شرک رو هرگز نمیبخشم.
حواسمون باشه که زندگیمون داریم خودمون خلق میکنیم اصلاً داستان توحیدو داستان شرک و داستان خلق زندگی خودمون.
اینا همشون به هم وصلن به نظر من وقتی شما ایمان داشته باشی که خداوند از روح خودش به تو دمیده و قدرت خلق زندگی خودتوبه خودت داده اون وقت دیگه شرک نمیورزی اون وقت دیگه موحد هستی .
من خالق زندگی خودم هستم خداوند قدرت خلق کنندگی را به من داده وقتی که این فکرو داشته باشم و تکرارش کنم و باورش کنم دیگه شرک از وجود من میره بیرون به همین دلیل اگر شرک از وجود من بره بیرون خداوندو نعمتهاش وارد زندگی من میشه.
توی آیه سخره هر آنچه که خداوند گفته ما مسخر کردیم زمین و آسمانها رو مسخر خودم کردم .تو آیههای دیگه میگه مسخر شماما به تسخیر شما درآوردیم.
میگه زمین و آسمانها را به تسخیر شما درآوردیم حیوانها رو به تسخیر شما درآورم همون چیزی که قبل آیههای متفاوت میگه به تسخیر خودم درآوردم یعنی خودش رو و انسان رویکی میکنه توی بحث تسخیرو اگر آدم این باور اینکه آقا من زندگی خودمو دارم خلق میکنم من دارم اتفاقاتو رقم میزنم اصلاً نیازی نیست کسی هوای منو داشته باشه، نیازی نیست به کسی باج بدم، نیاز نیست که از کسی حساب ببرم، نیاز نیست که بترسم، نیاز نیست که به کسی به غیر خداوند التماس کنم،منم که دارم اتفاقات خودمو رقم میزنم اگر اگر اونجوری که داره اتفاق میفته زندگی من اون چیزی نیست که مورد دلخواه منه من ایراد دارم نه اینکه، بیام شرک بوزم یه کسی رو بیارم که مثلاً مشکل منو حل کنه، من ایراد دارم. ببینم ایرادم چیه؟
زمانی که داری توحیدی فکر میکنی و زمانی که شرک از وجودت میره بیرون.
این قضیه روخیلی جدی بگیرم خیلی بیشتر حواسم باشه خیلی بیشتر تکرار کنم که آقا تویی که داری اتفاقاتو رقم میزنی.
کسی که باور داره که خودش خالق زندگی خودش اصلاً نگران تهدیدهای بقیه نیست نگران کسی که باور داره خودش خالق زندگی خودشه نگران نیست که مثلاً کی رئیس جمهور کی رئیس جمهور نیست اصلاًمهم نیست کسی که باور داره خالق زندگیشه نگران نیست که آقا مثلاً توی کاری که چه میدونم کسی بیاد کمک نیاد کمکش اگرکمک به من نکنن من نمیتونم مثلاً کارمو انجام بدم. میدونه که آقاهدایت میشه آدمهای مناسب میاد من دارم اتفاقاتو خلق میکنم کسی که باور داره خالق زندگی خودشه سراغ ربا نمیره سراغ نزول نمیره سراغت وام نمیره میگه آقا من میدونم که میتوانم زندگی خودمو خلق کنم. نیاز نیست که کس دیگهای چه میدونم پول بهم قرض بده من میتوانم زندگی خودم را خلق کنم یعنی من هر بار به خودم اینو گفتم که آقا تو میتوانی زندگی خودتو خلق کنی،تو میتوانی آنچه را که میخواهی در زندگی خود رقم بزنی و اگر فکر میکنی یه عامل بیرونی باید باشه تا بتونی این کارو بکنی تو داری شرک میورزی ،تو داری شرک میورزی وقتی که خداوند را باور کنیم و یکتاپرستی را باور کنی همه چیز رو خدا برای تو انجام میده،شمادرخواست میکنی و خداوند اجابت میکنه آدما رو میاره آدم باید بیاد کسی باید بیاد یه سری کارا رو انجام بده میاره و اونا دستان خداوندند اگر اون نیاد یه کس دیگهای رو میاره.
تو آویزون دستای خداوند نشو تو بدون که کی اونا رو آورده و اگر اونایه موقعی خواستن برن یا تهدیدت کردن یا خواستن ازت سوء استفاده کنن خیلی راحت با خدا صحبت میکنی اصلاً کاری به اونا نداری میگی خدایاتو این دستو برای من آوردی تو این کارو برای من انجام دادی تو دل مردم رو به قول قرآن نرم کردی بازم میتونی این کارو انجام بدی نگران نیستی میدونی یک احساسی از آرامش چه چیز دیگهای میتونه این حد از احساس آرامشو در ما ایجادکنه چه دیدگاه دیگه ای چه باور دیگهای غیر از اینکه باور داشته باشیم من خالق زندگی خودم هستم ،چه چیزی در جهان میتوانداین حد از احساس آرامش و در وجودآدم ایجاد کنه وقتی که این باور هست اصلاً نگران نیستی هر اتفاقی بیفته میگی آقامن دارم خلقش میکنم الان حواسم نبود افسار زندگی رو رها کردم الان حواسمو جمع میکنم همه چی رو دوباره درست می کنم من دارم شرایط رو رقم می زنم.
ما با افکار و باورها و احساسات داریم اتفاقات رو رقم میزنیم هر بار احساس میکردم که دارم توحیدی تر عمل می کنم و توحیدی تر میشم و خدام نشون داد خودشویعنی زندگی من از زمانی که من این باورهای توحیدی رو ، روی خودم دارم کار میکنم اصلاً زندگی من از اینور به اون ور شد در تمام جنبه ها.
●چیزهایی که به ظاهر نشدنیه به ظاهر امکانپذیر نیست اگر محدودیتهای ذهنمونو برداریم امکانپذیر میشودخداوند هدایت می کنه خداوند درها را بازمی کنه در واقع ما محدودیم که نمیتونیم هدایت بشیم به مسیرها .ذهن ما باور نمیکنه ذهن ما قبول نمیکنه حتی اگرخواسته این باشه که بری با فرعون صحبت کنی نشدنیترین کار ممکن میشود این کارو انجام داد اگر جور دیگهای به قضیه نگاه کنی میشوداین ماموریت راانجام داد.
حالا در مورد خواستههامونم همینه
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ سپاسگزاری:
● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیمبنشینم.
● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم
꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂
خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدار خود ارزشمندی بیشتر ودر مدار ثروت و موفقیت و آگاهی بیشتر قرار بگیرم.آمین یا رب العالمین.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
سلام به استاد عباسمنش بزرگوار
سلام به استاد شایسته عزیز
سلام به دوستان نازنین
چند وقت پیش توی ذهنم این امدش که بیام در مورد اهمیت ارتباط داشتن ما با خداوند برای یک زندگی لذتبخش در قرآن تحقیق کنم تا به تقویت باورهام در مورد خداوند کمک کنه
ولی چون احساس کردم ممکنه یکم سخت باشه بیخیالش شدم
الان احساس کردم که خدا به من گفتش بیا من کمکت میکنم
بنابراین میخوام شروع کنم به یکسری منطق های قرآنی اوردن در رابطه با همین موضوع
همین اول چیزی که به من گفتش این بود که برم سوره آل عمران ، تقریباً آیات انتهایی سوره آل عمران رو ببینم
خب اول خداوند امده از قدرتش گفته
آیه 189 سوره آل عمران
وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
(و فرمانروایى آسمانها و زمین از آنِ خداست، و خداوند بر هر چیزى تواناست)
خیلی جذابه از اینکه میدونی سرپرست واقعی تو کسی هستش که فرمانروای جهانیانه و قدرت داره و دنیا مال اونه
حالا آیه بعدیش یعنی آیه 190 سوره آل عمران
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِأُولِی الْأَلْبَابِ
(یقیناً در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه هایی برای خردمندان است)
توی این آیه خدا داره در مورد کسانی صحبت میکنه که به نشونه ها توجه می کنند یعنی حواسشون به نشونه های خدا هست چون داره حتی در مورد شب و روز میگه یعنی هر آن چیزی میتونه باشه
مثلاً صبح بعد از اینکه صبحانه مو خوردم پاشدم رفتم دَم پنجره ، به محض اینکه پنجره رو باز کردم دقیقاً همزمان دیدم مامانم از روبروی چشمام داره میاد سمت خونه ، ما خونه مون کنار یک بلوار محلی خیلی زیبایی هستش که از هر طرف راه داره در حالیکه من مامانمو از زاویه ای دیدم که برای من قابل رؤیت بود چون اگر از جاهای دیگه ای میومد سمت خونه دیده نمیشد یا پریروز داشتم در مورد دوره جدید استاد عباسمنش عزیزم که قراره برگزار کنه با خدا صحبت میکردم ، اینکه حالا من دوست دارم توی این دوره حضور داشته باشم چون که تا حالا توی این 3 سالی که استاد به صورت real-time دوره برگزار کرده من حضور نداشتم اونم بخاطر اینکه واقعیت چندان احساس نمی کردم میخوام حتماً باشم ولی در مورد این دوره چرا احساس میکنم من باید باشم
اصلاً بدون من صفایی نداره:)))
بابت همین تصمیم گرفته بودم حتی دفترشم از الان بخرم تا زمانیکه استاد عباسمنش دوره رو برگزار کنه و من از قبل آماده کرده باشم
همون چیزی که یادمه استاد توی یک فایلی گفته بود که انگار یکسری آدم ها از قبل خودشونو آماده یکسری اتفاقاتی که دوست دارند بیوفته می کنند
چه اتفاقی افتاد؟
دیشب که پای لپتاپم نشسته بودمو داشتم کدنویسی سایت اقامتگاهی مشتریمو انجام میدادم دفتری که میخواستم برم بیرون بخرم خودش با پای خودش امد روی دستام ، یه دفتر 100 برگ زیبا الان توی کشومه چون دقیقاً هم 100 برگ میخواستم نه 200 برگ یعنی من بدون اینکه برم دفتر برای دوره جدید بخرم دفتر برام خریداری شد
اینا دقیقاً همون نشونه ها و هدایت های خداونده که توی همین آیه 190 سوره آل عمران داره میگه که حواستون به نشونه های خدا باشه
کلمات لِأُولِی الْأَلْبَابِ رو من توی قرآن که سرچ زدم متوجه شدم 16 بار این کلمات با هم توی آیات مختلف در سوره ها تکرار شده
همین الان چندتا آیه که در بین این 16تا آیه کلمات لِأُولِی الْأَلْبَابِ به کار رفته رو میذارم تا ببینیم اصلاً اینکه خدا توی قرآن از کلمات لِأُولِی الْأَلْبَابِ استفاده کرده ، یعنی چی!
اولیش که همون آیه 190 سوره آل عمران بودش که گذاشتم
آیه بعدی ، آیه 21 سوره زمر هستش
[أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَامًا ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَذِکْرَىٰ لِأُولِی الْأَلْبَابِ]
(آیا ندیدی که خداوند آبی را از آسمان نازل می کند و آن را در زمین چشمه می زند، سپس با آن زراعتی به رنگ های مختلف بیرون می آورد، سپس بهم می زند و می بینی که زرد می شود؟ سپس آن را به خاک تبدیل میکند، که در این تذکری است برای خردمندان)
چیزی که متوجه شدم از این آیه ، این هستش که میخواد بگه یکسری کارهایی رو در جهان انجام داده که هیچ کسی از پسش برنمیاد
اینکه آب از آسمون فرو بریزه
اینکه چشمه ها ایجاد کنه
اینکه زمین کشاورزی یا گیاهان رشد کنند بعد همون ها در فصل سرد خشک بشن طوری که انگار وجود نداشتن
اینا رو و خیلی چیزهایی که خداوند داره در کل هستی انجام میده چه کسانی میتونند درک کنند؟
کسانی که فکر می کنند ، این افراد با توجه کردن به نشونه ها و کارهایی که توسط خداوند انجام شده به قدرت و توانایی خداوند پِی میبرند
یعنی در اصل لِأُولِی الْأَلْبَابِ به افرادی میگن که هر چیزی رو قبول نمی کنند
مثلاً همین آیه رو نگاه کنید
آیه 18 سوره زمر میشه
[الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ]
(کسانی که سخن را می شنوند و از بهترین آن پیروی می کنند، آنها کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است و آنها خردمندانند)
یعنی دقیقاً توی این آیه از سوره زمر خدا میگه أُولُو الْأَلْبَابِ کسانی هستند که حتی هر حرفی رو قبول نمی کنند و اون حرفی رو قبول می کنند یا باور می کنند که بهشون کمک میکنه
یعنی در اصل میشه گفت أُولُو الْأَلْبَابِ همون بچه زرنگ های خدا هستند یعنی کسانی که در مورد هر آن چیزی که توی دنیا هست فکر می کنند ، سرسری قبولش نمی کنند
مخصوصاً اینکه به نشونه ها خیلی توجه می کنند
شیش دونگ حواسشون به نشونه های خدا هست اینارو دقیقاً خدا بهشون میگه خردمند یا همون أُولُو الْأَلْبَابِ
مثلاً این آیه هم هست
آیه 52 سوره ابراهیم
[هَٰذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِیُنْذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ]
(این پیامی است برای مردم تا به وسیله آن انذار شوند و بدانند که او خدای یگانه است و تا خردمندان متذکر شوند)
در این آیه از سوره ابراهیم انگار خدا امده آدم ها رو دو دسته کرده
دسته اول همون مردم عادی هستند که اول از همه باید باورهاشون در مورد خداوند درست بشه اینکه خداوند تنها قدرت یکتای جهانیان هستش
دسته دوم توی این آیه همون أُولُو الْأَلْبَابِ هستند یا توی فارسی میشه خردمندان، در کل کسانی که حواسشون به خدا و هدایت هاش و نشونه هاش هست بابت همین حتی اگر قرآن هم می خواهند بخونند در مورد هر موضوعی توی قرآن فکر می کنند و عمل می کنند نه فقط توی قرآن ، خدا در مورد آسمان ها و زمین گفته یعنی در مورد هر چیزی فکر می کنند و به درستی اون چیزهایی که ایمان دارند عمل می کنند که مهمترینش توجه به نشونه ها و الهامات خدا و عمل کردن بهشون هست
آیه بعدی سوره آل عمران که آیه 191 میشه ، دیگه خیلی واضح داره از کسانی میگه که با تمام وجودشون کانون توجه شون روی خداوند و نشونه هاش هستش
الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
میگه چی؟
میگه: (آنان که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو یاد مىکنند و در آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند: اى پروردگار ما، این جهان را به بیهوده نیافریدهاى، تو منزهى، ما را از عذاب آتش بازدار)
اینجا دیگه فکر میکنم خیلی عالی و واضح خداوند اهمیت ارتباط داشتن با خدا رو داره از توی همین آیه میگه
چون تنها کسی که نسبت به من ، نسبت به خواسته های من ، نسبت به باورهایی که دارم ، نسبت شرایط زندگی من و نسبت به هر آن چیزی که هست آگاهه و میتونه منو از دل تغییراتی که هر لحظه در تمام ابعاد دنیا داره ایجاد میشه منو از بهترین و کوتاه ترین مسیر به خواسته هام هدایت کنه
به قول خودش توی آیه 13 سوره ملک
وَأَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ ۖ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
(و گفتارتان را پنهان کنید یا آن را آشکار سازید، مسلماً او به نیّات و اسرار سینه ها داناست)
بابت همین بهترین کسی که باید همیشه باهاش در رابطه باشی فقط و فقط خداونده کسی که در هر لحظه میتونه یه چیزی رو به وجود بیاره یا از بین ببره
فَانْظُرْ إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِکَ لَمُحْیِی الْمَوْتَىٰ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (آیه 50 روم)
(پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده می کند، همانا اوست که مردگان را زنده می کند و او بر هر کاری تواناست)
این دیگه ته قدرته
ته انجام دادن هر آن چیزی که فکرشو کنی
این خدا
این نیرو
این قدرت
تنها و تنها کسی هستش که پایداره و میتونه من و هر کسی رو به سمت هر چیزی که دوست داشته باشیم هدایت کنه
کسیِ که داره بابت هر کاری و هر تصمیمی حمایتم میکنه ، کسیِ که داره کارهای منو انجام میده
به خداوندی خدا قسم از وقتی که یه کوچولو باورهام نسبت به خداوند بهتر شده به همون نسبت به مسائلی که راه حلی براشون نداشتم بیخیال تر شدم اصلاً دارم می بینم که خداوند چطور داره حتی کدهایی که باید بنویسم اینقدر راحت هدایتم میکنه که بنویسم در حالیکه الان به مرحله ای از توسعه سایت اقامتگاهی مشتریم رسیده بودم که نسبت به قبل یکم محاسباتی تر و سخت تر شده بود ولی به الهی که میپرستمش از قبل هم آسون تر کارهام داره انجام میشه
فقط برای اینکه فهمیدم من در مقابل خدا هیچی نیستم و هر چی هم هستم و دارم و میدونم از خداونده
استاد عزیزم بی نهایت دوستتون دارم ازتون ممنونم از اینکه منو با خداوند و قوانینش آشنا کردین و دارین به من درس زندگی و بندگی خداوند رو میدین
در پناه ربّ العالمین همیشه شاد باشید
سلام دوست عزیزم
من چطور می تونم ایمیل یا راه ارتباطی شما رو داشته باشم
دیدم که شما تو کار طراحی سایت هستید منم خیلی وقته دنبال یه نفر مطمئن هستم
اگر ممکن بود جواب بدین تا در مورد سایتم با همدیگه صحبت داشته باشیم
این تیکه از متن شما رو دیدم باور بفرمایید الان توی همین فکر بودم و چند روزه فکرم درگیر این موضوعه
کدنویسی سایت اقامتگاهی مشتریمو انجام میدادم
سپاسگزارم بابت کامنتتون ،هم صحبتی با دوستان سایت بسیار برام ارزشمند هست
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که خواستم و هدایتم کرد به سمت درک قوانین جهان هستی تا بااین درک ،موحد باشم و خالق تمام عیار خواسته هام باشم
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین ، چقدر عالی و بی نقص این کارو انجام میدید و من چقدر خوشبختم که باآگاهی های این سایت زندگی میکنم و هدایت شدنم به آگاهی ها،بزرگترین سپاسگزاری من از مهربان پروردگارِ سخاوتمندم هست.
استاد عباس منش عزیزم نمیدونم چجوری ازتون سپاسگزاری کنم که انقدر قابل فهم برامون توضیح میدید آموزش هاتون چقدر سلیس و روان و دلنشین مقابل فهم هستند،شماعالی قوانین رو توضیح میدید و من چقدر ایمانم قوی تر میشه وقتی به این جنس از آگاهی ها گوش جان میسپارم .
«ازتون تا بی نهایت سپاسگزارم»
قبلا یجایی تو فایل ها و آموزش هاو مقاله های مریم جون ، شنیده بودم که زیستن به شیوه ی قوانین یعنی توحیدی زندگی کردن ،اولین بار که ذهنم واقعا مقاومت داشت چون خیلی از افکارشرک آلود میومد تو ذهنم ، شرکی که تَوَهُم بود و جز آموزه های گذشته و کهنه و بی اساسِ مذهبی که به خوردم داده بودن چیز دیگری نبود ،
اما با بیشتر موندن در سایت و بیشتر تأمل کردن در این مورد و پیدا کردن ارتباط بین قوانینی که شما دارید یادمون میدید و توحیدی زندگی کردن ، کمی درک کردم که منظورتون از این آگاهی ها چی هست و حالا با این فایل و این جمله که «««زمانی که داری به خالق بودنت فکر میکنی زمانیه که داری توحیدی فکر میکنی و باعث میشه شرک از وجودت بره بیرون»»» ودیگر توضیحاتی که راجب این جمله دادید بسیار بهتر برام جا افتاد که چرا زیستن به شیوه قوانین یعنی موحد بودن ،برام بهتر جا افتاد که اگر قدرت خداوند و قدرتی که درخلق زندگیم بهم داده رو باور کنم اونوقت دیگه نگران حضور و یاخروج یک آدم ،یک شغل ،یک منبع خاص برای بهتر زندگی کردنم نیستم چون میدونم وقتی بهتر زندگی میکنم که خواسته هام برآورده بشن و وقتی خواسته هام برآورده میشن که من موحد باشم و بدونم اگر بر طبق قوانین زندگی کنم خداوند در زمان مناسب انسان مناسب ، کار مناسب ،منبع درآمد مناسب و ….رو وارد زندگیم میکنه از این روی دیگه وابسته به موندن با رفتن هیچ شخصی در زندگیم نیستم و بخاطر این باور که من خالق زندگی و شرایط و تجربیات خودم هستم ، قوی تر و توحیدی تر عمل میکنم .
خیلی ازتون ممنونم که این مطلب رو اینجا بازش کردید و من خیلی بهتر از قبل درکش کردم امیدوارم این آگاهی در جانم بشینه و فرمون زندگیمو دست بگیره و هرجا داشتم مُشرک میشدم به یادم بیاد که ماریا رها کن تو خالق زندگی خودت هستی به شغلی به آدمی به منبعی غیر از خداوند نچسب اجازه بده خداوند آدم درست رو وارد زندگیت کنه اجازه بده خداوند قدم به قدم هدایتت کنه ،و یادت باشه هدایت های که بهت میشه هماهنگ هست با مدار کنونیت پس انجامشون بده تا مدارت بالاتر بره و بدون درمدار بالاتر اتفاقات شرایط و ایده های بهتری برات وجود داره ، ماریا امکان پذیری تحقق خواست رو با محدودیت های شرایط الانت نسنج ،که اگر دراون دام بیوفتی هرگز راه حلی برای داشتنشون پیدا نمیکنی ، باید بتونی به مسائل جوردیگری نگاه کنی باید خالق بودن خودتو یادت بندازی تو همیشه خالق بودی منتها ورودی نا مناسب دادی خروجی نامناسب تحویل گرفتی ، هرآنچه که در دایره تجربیاتت داری نمودی از باورهای گذشتته ، ورودی هاتو تغییر بده ، اطلاعات جدید از سایت بگیر و کنترل کانون توجه داشته باش تا خروجی هات تغییر کنن،تو خالقی ماریا همیشه خالق بودی ، منتها اون موقع ناآگاهانه توجهت به ناخواسته هابود و طبق قانون همونو وارد زندگیت میکردی ،حالا به خداوند و قدرتی که برای خلق زندگیت دراختیارت گذاشته توجه کن تا تجربیاتی از همین جنس وارد زندگیت شه ، و گوش دادن فایل هایی که توحیدت رو قوی و شرک رو بهت میشناسونه بهترین کاریه که میتونی دراین راستا انجام بدی و این فایل یکی از همون فایل هاست پس با تمام توان و تمرکز گوش کن و یقین داشته باش که خداوند حامی تو دراین مسیر روشن و دلنشینه، بدون که خداوند بیشتر از تو میخواد که تو به خواستت برسی ، به رویا ها و اهدافت وفادار باش و دراین مسیر توحیدی که توش هستی ثابت قدم باش و استمرار بروز و یقین داشته باش که خداوندبه وعده هاش عمل میکنه چه کسی متعهد تر از خداوند به وعده هاش.
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین ، چقدر تشنه ی شنیدن این فایل های توحیدی هستم فایل های که قدرت خداوند و قدرت موحد بودن رو بیشتر به رُخم میکشه من فقیرم به هر خیری که از خداوند بهم برسه و این فایل ها همون خیر بزرگ هست تو زندگیم .
عاشقتونم استاد عباس منش عزیزم و عشق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.
ماریا جان جانان
تو بی نظیری
تو بهترینی
کامنتت سراسر درس بود ، سراسر دوره کردن آموزش های استاد بود برام ، بارها متوقف شدم تا نت برداری کنم تا دوباره از زاویه ی دیگه جملاتت رو به جونم بشونم.
الهی شکرت که انقدر خوب هدایت شدی
از نتایجت توی کامنتهای قبلیت خوندم ، صد هزار بار آفرین . تحسینت میکنم که انقدر خوب عمل کردی و نتایج عالی رو نوش جان کردی
الهی شکرت که هدایت شدم به کامنتت
به کامنتی که دقیقا توی روز تولد من نوشتی 12 بهمن
کلی کیف کردم
کلی یاد گرفتم
الهی شکرت
خدایا شکرت
از ته دل برات نتایج عالی تر رو میخوام
الهی شکر به خاطر قانون بدون تغییر خداوند
الهی شکر برای این فضای معنوی سایت
سلام به مونای عزیزم
سپاسگزارم ازت زیبا رو ، چه چهره ی دلنشین و چه موهای زیبایی داری ، کنار دریا عکس انداختی و عکست بسیار زیبا شده
خوشحالم که تو سایت هستی و از این اقیانوس آگاهی بهرمندی،واقعا شکر بابت حضور استاد و شکر بایت آگاهی های این سایت ، خداروشکر که هدایت شدیم به آسان شدن برای آسانی ها،
سپاسگزارم که برام کامنت گذاشتی ،هم صحبتی با دوستان سایت بسیار برام ارزشمند هست
سپاسگزارم بابت تحسین هات ، لذت بردم و از خداوند خواستم تا تعهدمو بیشتر کنه تا بتونم بیشتر توحیدی باشم که توحیدی بودن باعث میشه تا آرام باشم و نترسم و بیشتر لذت ببرم از این فرصت زیبای زیستن که مهربان پروردگارِ سخاوتمندم بهمون هدیه داده
به نام خدای مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و همه دوستان هم فرکانسیم در مسیر خودشناسی .
الهی شکرت یک روز زیبای دیگه میتونم در این سایت بهشتی بنویسم .
قوانین جهان را خداوند در قران چقدر زیبا و کامل تکاملی در مورد موضوعات مختلف باز کرده و چقدر هم
یک سری از قوانین مهم خودش را که در مورد توحید یکتاپرستی است قشنگ میگه که اصل را دریابید به
فرعیات توجه نکنید داره قشنک خداوند در قران باورسازی میکنه مثل سوره حضرت موسی و ابراهیم و نوح
من قبلا که به این مسیر زیبا هدایت بشم وقتی معنی قران را میخوندم همش میگفتم چه جوری که این همه
توضیحات در مورد موضوعی این همه تکرار کرده ادم فکر مکینه اشتباه نوشتن و نمیدونستم که این تکراها مثل داستان
موسی که از همه بیشتر تکرار شده اینقدر مهمن که داره با تکرارش مهم بودن اون را نشون میده و باورسازی مکینه
که اقا جهانم شما این موضوعات را جدی بگیر تکرار کن همش همیشه یک روندی است این مفاهیم که باید تکرار بشه
تا باورسازی بشه خدا با نشانه ها حرف میزنه این قران هم که زبان نشانه هاست نمیشد برای هر موضوعی
کلی توضیح بده یک جورایی کدهایی با نشانه بهمون داده تا خودمون بریم دنبالش تا راه را از چاه تشخیص بدیم
فرعیات توجه نکنیم اصل را تکرار کنم اصل فقط توحید هست و بس اصل یکتا پرستی است اصل خود شناسی است
اصل وصل شدن به خودم شناخت خودم کشف خودم رسالتم همان توحید و خودشناسی است همه چی در توحید
خلاصه میشه وقتی خدا گفته که من برای بنده ام کافی هستم یعنی چی ؟
یعنی خدا برایم کافی است توکل کنم همه چی در خدمت منه خدا از قدرت خلاقه خودش بهم داده از روح خودش در من
دمیده خدا عاشق منه منو دوست داره منو برای خودش خلق کرده خدا وقتی من به کسی به غیر اون تکیه کنم امید
داشته باشم امیدم را نا امید میکنه واقعا خدا از کسی که به خودش توکل نکنه کمک نمیکنه کسی که شجاعت
داره و صبور و نترس حرکت میکنه با توکل به نیرویی که اصلا نمیبینتش حرکت میکنه ایمان داره به غیب
مثل موسی بدون اینکه بدونه چی میخاد بشه میره به سمت دریا و براش مسیر باز میشه موسی نمیدونست
دریا باز میشه ولی رفت اصلا هیچ پلنی نداشت ولی فقط ایمان داشت که درها باز میشن وقتی تو با شجاعت
حرکت میکنی همه چی درست میشه عصای چوبی میشه مار و آتش برای ابراهیم برای باورهای ابراهیم
میشه گلستان در دل کوهستان بی اب برای نوح میشه دریا کشتی ساخته شده وقتی هیچ خبری از دریا نبود
ولی ایمان کافی بود که باید انجام بده به موقع اتفاق میفته خدا با این داستانهای واقعی در قران داره به ما
اموزش باورسازی میده الگو سازی میکنه برای ما برای ذهن ما که ببین چی کارها میتونم انجام بدم برای
هر کسی که به من توکل کنه به من ایمان بیاره بندگی منو بکنه منم براش اربابی میکنم
من هر جا که تونستم به خدا توکل کنم همه کارها را به او بسپرم شک و تردید نداشتم کارم راه افتاده و عالی پیش رفت
ولی وقتی خودم فرمون زندگی را به دست عقلم گرفتم زدم به در و دیوار و همه چی خراب شد و دوباره برگشتم سر خونه
اول گفتم خدیا غلط کردم خودت فرمون دست بگیر من بلد نیستم تو بلدی منو ببخش هدایتم کن به راه راست
راه آنهایی که به آنها نعمت دادی و نه راه کسانی که بر انها غضب کردی و نه راه گمراهان عالم و نه غضب شدگان
همه چی ایمان به خداست توکل فقط به تنها فرمانروای کل کیهان میتونه ما را از ذهن جدا کنه و به شهودمون
وصل بشه با قلبمون بشنویم بفهمیم الهامات را دریافت کنیم
تنها راه خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت فقط توحیدی زندگی کردن تسلیم بودن است که الگو بی نظیر
و نامبروان اقای استاد عباس منش خودمون هست و دیگر دوستانی که پا جای پای استاد گذاشتن و این
مسیر زیبا به سعادت در این دنیا و انشالله در اخرت نورانی خواهند بود
خدایا کمکم کن بتونم منم مثا استادم و دیگر دوستان و پیامبرانت توحیدی باشم تا انتهای عمرم سعادتمند باشم
الهی آمین .
تا روز دیگر ردپای دیگر همه شما را به خدای بزرگم میسپرم
خدا نگهدارتون .
یا حق
درود بیکران برشما هم دانشجویی محترم و گرامی
هزاران بار احسنت به این جملات ناب ،ناب شما نه تنها درکلامتان نهفته بلکه در جان شما رسوخ کرده
آن هم به این نشانه که
میخواندم و اشک میریختم درود آنجایی که از اربابی خدا سخن میگفتید
امیددارم همیشه در پناه ایزد منان
شاد ، سلامت و تندرست باشید و هر قدم از زندگیتان پر بار تر از قبل باشد
و ثروت بی پایان روزیتان باشد دوست گرامی.
آمین
به نام رب العالمین
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان . امیدوارم حالتون عالی باشه
◀این دومین باری هست که این فایل رو تماشا کردم و این درک الانم هست از صحبت های استاد رو برای ردپا مینویسم
مهم ترین درس من که این فایل و دوره های استاد که همه زندگی رو پوشش میده کنترل ذهن یا تقواست .
با کنترل ذهن از تضادها عبور میکنیم و ظرف وجودی گسترش پیدا کرده و با کنترل ذهن که هدایت رو در پی داره هی رشد میکنیم و نعمت میاد توی زندگیمون. تا کنترل ذهن رو یاد نگیریم نمیتونیم به نیروی وجودی دست پیدا کنیم . کنترل ذهن یعنی توحیدی شدن
وجه تمایز من و موفق ترین افراد و پیامبران توی کنترل ذهن یا تقواست .
چی میشه که ابراهیم خلیل الله میشه . ایلان ماسک اینقدر رشد میکنه یک دلیلش همین کنترل ذهنه
در کل من یک خواسته دارم . برای اینکه به خواسته برسم یکسری تضاد روبرو میشوم که به سطح خواسته ام و ظرفم اندازه بشه اما اگر کنترل ورودی نکنم همین تضاد منو میشکنه و بدتر از قبل و ناامید تر میشم و با هربار ناامیدی این روح از روشنایی فاصله میگیره و انقدر دور میشه که خاموش میشه و به جهنم میرسه.
دومین باوری که توجهم جلب شد و میتونه کار کردن روش خیلی از باورهای دیگه را تحت تاثییر قرار بده و عنوان ستون قرار داره این باور که من خالق زندگی خودم هستم
خب زمانی که من این باورو صددرصد داشته باشم ایا روند رشد و ثروت شدن من سریع تر نمیشه؟ . ایا جلوی بقیه دست دراز میکنم ؟ ایا منتظر بقیه هستم ؟
مثل اینه که ایا یه پادشاه میره سراغ گدای شهر که بهم پول قرض بده و یا ایا یک درخت پرتقال به درخت پرتقال دیگه میگه میوه هاتو بده به من . میگه من چه نیازی به تو دارم و درخت خیلی مثال خوبی هست.
چرا خداوند به موسا گفت برو سراغ قوم فرعون ؟ چون مردم به اختیار خودشون به این ظلم تن داده بودن و تسلیم حق نبودن و خداوند میخواست به مردم نعمت رهایی بده و بهشون خالق بودن رو بفهمونه و این چقدر این دوره هم دیده میشه در خود من که وابسته خانوادم هستم . به ترس باج میدم . برای حرف مردم ارزش قائلم و دلار و ترامپ و هزاران نفر رو خدا کردم. یه لحظه تصور کنیم اگه من هرچیزی رو اراده کنم دارم چی میشه؟ خالق بودن همینه اما ترمزها نمیزاره اون خواسته سریع اجابت بشه . محدودیت از ماست نه از نعمت ها
خداروشکر
سلاموقتبخیر بسیار خوشحالم ازاینکهباسایتشمااشناشدم
ودلیلشهماینکهاستادازقراناستفاده کرده
وخیلیزیباقوانین جهانراازقراناستنباطمیکند
سوالیکهازاستادبزرگوار دارماینکهایاشرکتدرکلاسایانجمنمعتادانگمنام وقدمهایدوازدهگانهNAوراهنما گرفتنشرکهستش
باتشکر
سلام دوست من
با اجازه تون من نظرمو راجب سوال شما میگم
بقول استاد خداوند هزاران و بلکه میلیونها دست داره تا از طریق اونها به ما کمک کنه که ما به اینها میگیم وسیله.
خداونده که هدایت میکنه و پیامبر میشه واسطه ، خداونده که دردهارو درمان میکنه و دارو و دکتر میشه وسیله.
خداونده که یادآور میشه و عباسمنش میشه واسطه. خداونده که بهت یاد میده و معلم و تجربه هات میشن وسیله. برای هر هدفی یکسری وسیله ها نیازن.
شرط اینه که ما اون وسیله هارو خدا نکنیم
اگر شما در مسیر هدایت باشی بلاخره هدایت میشی و مهم نیس از چه طریق.
“خداوند راههاش بیشماره” و مهمه که اینو در یاد داشته باشیم که همه چیز از سمت خداست و جز اون هرچه هست ابزار و وسیله ست
اگر پشت اتفاقات خدارو ببینیم و سپاسگزار او باشیم نه تنها این شرک نیس بلکه خود خود توحیده.
براتون بهترینهارو آرزومندم و امیدوارم هرچی که میخواید از آسونترین راهها بهش برسید.
به نام آنکه که هر آنچه دارم از اوست
سلام خدمت استاد عزیز و تمام بچه های سایت عباس منش خلاصه بگم که سوالی دارم که اینه که من از طریقی با کتاب راز و معجزه شکرگزاری آشنا شدم و حدودا 3الی4 سالی از این موضوع میگذره و من به تمرینات کتاب معجزه شکرگزاری عمل کردم و حدودا بعد از سه ماه بعد از آشنایی با این کتاب و انجام تمرینات و البته بعد از مشکلات به سابلیمینال هدایت شدم (سابلیمینال یک محرک زیر آستانه یست) و خریدم و گوش دادم و بسیار هم توی زندگیم تأثیر داشت تاثیر بسیار مثبت الان هم که دارم گوش میدم تاثیراتش رو میبینیم داخل زندگیم و حتی من باور دارم از طریق همون فایل های سابلیمینال به سایت استاد عباس منش هدایت شدم و بسیار از لحاظ درونی هم عالی تر شدم و الان دارم هم از فایل های استاد استفاده میکنم و هم سابلیمینال گوش میدم و اینم میدونم که ما خالق زندگی خودمون هستیم و من میتونم با تغییر فرکانس هایم نتیجه های دیگری بگیرم (بر اساس همون مقدار که من تغییر میکنم) و سوالم اینکه که آیا من با استفاده از سابلیمینال که توسط یک فردی ساخته شده و من گوش میدم آیا دارم شرک می ورزم یا خیر؟ سپاس گزارم از جوابتون در پناه الله یکتا شاد ثروت مند سعادت مند در دنیا و آخرت باشید
سلام به بزرگواری که نقش هدایت گری را به نحو عالی به انجام میرساند و سلام حضور عزیزانی که در جهت رشد و تکاملشان دست از کوشش برنمیدارند،
بگذارید موردی را برایتان شرح بدهم:
چند روزی پیش با مدیر مدرسه ای بنا به اقتضاء شغلی ملاقات کردم،در مجاورت مدرسه ایشان که مدرسه ای غیر دولتی است مدرسه غیر دولتی دیگری به تازگی از جای دیگر شهر نقل مکان کرده،ایشان در مورد مدرسه جدید و مدیر آن مدرسه مجاور توضیحاتی داد که مدیر آن مدرسه فلانی است و فلان تخلفات را دارد و چه و چه ….،در ادامه اضافه کرد که چون یک جاهایی با هم برخوردهای جزئی داشته اند بین مدیران این دو مدرسه رابطه خوبی برقرار نیست و مدیر مدرسه جدید قاصدی نزد ایشان فرستاده و ایشان را تهدید کرده که اگر به رقابت با من ادامه بدی یا کار به کار من داشته باشی مدرسه ات را آتش میزنم!
و آنچه که برای من وسط این ماجرا جالب بود این که مدیر تهدید شده بلافاصله رفته و مدرسه اش را بیمه آتش سوزی کرده که اگر چنین اتفاقی رقم بخورد من از قبل آمادگی داشته باشم
در حالیکه این مدیر طرف ما انسان بسیار مذهبی با دیدگاه های مذهبی است،
وقتی آدمی دو قدرت قائل باشد یکی “قدرت خیر” و دیگری “قدرت شر”، این شرک مطلق است هر چند که ما این را متوجه نباشیم،اگر به یک قدرت آنهم قدرت خداوند ایمان و اتکاء داشته باشیم و به دیگران قدرت ندهیم آنگاه تازه قدم در طریقت وحدانیت گذاشته ایم،
باشد که همه موحد باشیم.
در داستان موسی نکته های توحیدی جالبی هست که آنچه آموخته ام را می نویسم شاید مورد توجه کسانی قرار بگیرد:وقتی موسی قوم یهود را از سرزمین مصر خارج کرد و قوم در صحرا گرفتار شد به موسی گفتند که مگر ما نگفتیم که در مصر میمانیم و خدمت میکنیم و بهتر است در صحرا بمیریم!!و موسی به قومش فرمود که ” بایستید و نترسید که خدا شما را نجات خواهد داد”
انسان اگر در حضور پیامبر موحد خدا هم باشد شک و تردید رهایش نمیکند مگر آنکه در دل موحد باشد و بتواند بی قید و شرط به خداوند و نقشه خداوند اعتماد کند چنان که موسی کرد: وقتی خداوند فرمان داد که قوم یهود به سوی آب حرکت کند موسی نگفت خوب در آنجا چه کنیم؟آنجا چه خواهد شد؟چگونه از آب گذر کنیم؟ چون موسی یقین داشت که خداوند هرگز در وعده هایش دیر نمیکند،
مگر میشود نقشه آن خدایی که همه چیز را در این جهان پهناور تدبیر میکند کار نکند؟،وظیفه بندگی ما رسیدن به این اعتماد خالص است.
باشد که همه موحد باشیم.