مفهوم عملی ایمان به غیب

به نام خداوند بخشنده و مهربان

سلام و عشق تقدیم استاد عباسمنش،خانم شایسته و دوستان عزیزم در مکتب الهی

همزمانی جالبی اتفاقا منم از دیروز بخش اول قانون آفرینش را استارت زدم و نکات مهم را یاداشت برداری میکردم و بعضی از اون جملات ناب را براتون مینویسم که از دیروز ذهن منا درگیر خودش کرده،همون مدار و فرکانس من قبلا این دوره را گوش دادم ولی دیروز مثل اینکه چیزهای جدیدی داشتم می‌شنیدم خصوصا اولین جمله که ساختار باورها و جملاتی که تا الان شنیده بودم را شکست

واقعیت اون چیزی نیست که شما در زندگی تجربه میکنید و نپذیرید این موضوع را

ما انسان ها به راحتی در زندگی تسلیم شرایط زندگیمون میشیم و می پذیریم که بله حتما خدا میخواسته من با این فرد،با این پدر و مادر،در این شهر،در این کشور،و هزاران با اینها … و باور اشتباه تسلیم بشیم نه واقعیت زندگی ما اونچیزی هست که ما می‌سازیم ابتدا در ذهنمون به وسیله باورهامون و اون بشکل حقیقت در زندگی واقعی ما به نمایش در میاد درسته به راحتی نوشتم ولی درک و فهمش یکم دشواره،مگه میشه واقعیت زندگی ما حاصل گفتار،کردار،افکار و باورهایمان باشه،بله میشه وقتی دقیقا روش زوم میکنیم می‌بینیم به اونچیزی که اکثر اوقات در ذهنمون بهش فکر میکنیم در زندگی مادی و جسمی تجربه اش میکنیم،اگه همیشه به تصادف فکر میکنیم همش تصادف می‌بینیم، اگه به طلاق فکر می‌کنیم همش طلاق می بینیم،اگه همش به بنز فکر می‌کنیم همش بنز می‌بینیم

باورهای ما که حاصل شنیده ها،دیده های ما،دوستان،مدرسه،گذشتگان،فرهنگ،فیلمها و …است به صورت واقعیت زندگی پیرامون ما را شکل می دهد و تمام حرف هایی که می شنویم،رفتارهایی که دیگران با ما دارند،افرادی که با انها برخورد می‌کنیم حاصل همین باورهاست. تغییر باورها نیاز به جهاد اکبر درونی دارد پس هیچ چیزی نباید در ابتدا در خارج تغییر کند و تنها ما خودمان هستیم که باید از درون تغییر کنیم،در واقع نمی توان با تلاش های فیزیکی سخت تر،مشکلات حاصل از باورهای محدود کننده را جبران کرد.اگر بر چیزی تمرکز کنید آن را جذب می کنید و باور می کنید واقعیت همان است، تنها با مدیریت ورودی افکار میتوانیم باورهایمان را مدیریت نماییم

نمی توان در آن واحد،هم به موضوع مثبت توجه کنی و هم به موضوع منفی پس وقتی به موضوعات خوب و مثبت توجه کنی یعنی به موضوعات بد و منفی توجه نمیکنی و این یعنی توجه به خواسته ها و جذب اونها

پایه ای ترین مسئله در قانون،مسئولیت پذیری و تعهد به این که من خودم شرایط فعلی زندگیم را به وجود آورده ام به واسطه افکار و اعمالم و درک عاجز بودن از تغییر دیگران و زندگی دیگران،و پذیرش اینکه هر کسی در جایگاه فعلی هست که باید باشد و هیچ بی عدالتی صورت نگرفته است و اگر قرار است تغییری صورت گیرد باید اون تغییر توسط خود اون فرد انجام پذیرد نه دیگران.

داشتن احساس لیاقت و فراوانی

اینکه ما هر چقدر از خدا بیشتر درخواست کنیم ذره ای از نعمت ها و وفور اونها کاسته نمی‌شود همان طور که وقتی ما به اندازه یک لیوان از دریا آب میخوریم و اینکه ما خودمون را لایق نعمت ها و درخواست هایی که میکنیم بدانیم

و آیه ی مهمی که در مورد نعمت،دعا،خدا توضیح می‌دهد آیه 186 سوره بقره

وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

ترجمه:

هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند.

با جمله امروزم که در گوشیم نمایش داده شد کامنتم را تموم میکنم دشوارترین قدم همان قدم اول است پس من قدم اول را بر میدارم هیچ جادویی در کار نیست همه چیز آسان است کافی است فقط شروع کنیم از همین الان،از یک صفحه کتاب خوندن روزانه،از یک ساعت گوش دادن به فایل های استاد در روز،از توجه به خوبی های دیگران اگر چه بدیشان در نظر ما باشد،از زیبا صحبت کردن ،از دیدن زیبایی ها محیط اطراف و انسان های اطرافمون و صحبت کردن با دیگران و خودمون در مورد این موارد،از بحث و جدال نکردن،از نادیده گرفتن خیلی از چیزها،از صحبت نکردن در مورد خیلی چیزها،از محبت کردن به همه،از انرژی دادن به همه،از شاد بودن