مفهوم عملی ایمان به غیب

به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

سلام استاد جانم مریم خانوم مهربون

و همه دوستان عزیز و آگاهم تنی این سایت

دیشب میخواستم بنویسم نیومد که بنویسم

الان شروع کردم تمرکز کردن و اینکه به یاد بیارم آگاهی هارو

و دیدم یک سری سر درگمی ها هست یک سری چه کنم چه کنم ها انکار دوباره هست

بعد اومدم نوشتم قانون چیه؟

من دارم با فرکانسهام اتفاقات رو رقم میزنم

من دارم با افکار این لحظم اتفاقات رو رقم میزنم

من دارم با باور هام که افکار تکرار شونده هستن اتفاقات رو رقم میزنم

با فرکانس هام با افکارم با باور هام با ورودی های ذهنم

دو دقیقه نشد به چیزی که یه هو چشمامو بستم و در موردش فرکانس ارسال کردم زنگ خورد رو گوشیم!!!!!!!

فهمیدین چی شد؟!

چشمامو بستم

با تکرار اون چند خط بالا باعث شد من به جای اینکه به این فکر کنم که چیکار کنم شروع کردن به تجسم کردن خواستم احساسم رفت به سمت بهتر شدن

دو دقیقه نشد این تماس گرفته شد

،

استاد حالا میفهمم که میگی این قانونو باید هرررر لحظه به یاد خودمون بیاریم یعنی چی

،

هنوووووز که هنوووووزه می‌خوام کارارو خودم انجام بدم

یادم می‌ره خیلی زود یادم می‌ره که من دارم با فرکانسم اتفاقات رو رقم میزنم

خودم همش دنبال یک اقدام فیزیکی هستم

نه اینکه اقدام فیزیکی نباشه

اقدام باید بر پایه ی الهامی باشه که در راستای باور سازی بهمون الهام میشه

یه مثال ریز بزنم تا یادم نرفته

یادمه 5 سال پیش بود باشگاه استادم خیلی برام تکراری شده بود کسی نبود باهاش مبارزه کنم برام بورینگ و خسته کننده و تکراری شده بود همه چیش

یادمه توی رخت خواب موقع خواب تجسم میکردم دارم توی یک باشگاه تمرین میکنم که خیلی همه خفنن داریم همه مبارزه میکنیم داریم برای هدف قهرمانی تمرین میکنیم اصلا اینقدرررررر احساس خوبی پیدا میکردم و هیجان داشتم که واقعا گریه میکردم تو رخت خواب، و بعدش هدااااااااایت شدم هدایت شدم پیش قهرمان جهان توی شهر خودم، یعنی پی گیر شدم حسم گفت پیام بده زنگ بزن

اینا اقدامات عملی بود در راستای اون الهامی که بعد از اون افکار و خواسته بهم گفته شد،

و بعد از مدتی من شدم حریف تمرین محمد

اگر اقدام نمی‌کردم

اگر ایمان نداشتم

اگر همش به چطور و چگونگیش فکر میکردم

مگه من هدایت میشدم اونجا ؟

یا مثال دیگه

چقدررررر دلم میخواست بیام تهران می‌دیدم همه قهرمانان اونجان باشگاه های خفن شهر با کلاس پر شور پر رونق مردمایی که احساس نزدیکی میکردم بهشون از لحاظ فکری و فرکانسی

اصلا خودش رخ داد

یعنی خود پدرم اومد گفت بریم و این همون نشتسن روی دوش خداونده که شما میگید

تو تهران باشگاه خوب میخواستم برای آموزش دادن

وقتی خواستش تو وجودم شدید شد و با نشانه ها و تضاد ها حرکت کردم

قدم به قدم هدااااایت شدم به بهترین باشگاه هایی که می‌تونست برای من باشه

،

خیلی خیلی خیلی خیلی مثال هست خیلی مثال هست

ولی چقدر زود فراموش میکنیم

چقدر زود یادمون می‌ره که وظیفه ی ما لذت بردن در لحظه هست ،

.

این فیلم واااااقعا مفهوم عملی ایمان به غیب رو به ما نشون داد

کسی که به این حد از باور و ایمان و یقین رسیده باشه که خودش داره با فرکانس هاش اتفاقات رو رقم میزنه میتونم ه اینطوری عمل کنه و اینطوری نتیجه بگیره

دوست دارم هزار بار بنویسم

که فرکانس های کنه که داره اتفاقات رو رقم میزنه

استاد یه چیز جالب

انگار داره قدرت میگیره

یعنی انگار خیلی داره اون فاصله ی زمانی بین فکر کردن به خواسته ای تا خلقش داره کمتر میشه

خیلی جالبه ها

استاد اینقدر هنوز این کار برای خودمون و دیگران عجیبه که خیلیییییی زود فراموش میکنیم

بی نهایت هنوز برای خودمون و دیگران عجیبه که بشینی و خواستتون تجسم کنی بیشتر از اینکه پاشی یه کاری انجام بدی کار می‌کنه ،

،

آخه هر چیییییییی ما میبینیم میشنویم می‌خونیم

همشون تمرکز بر اقدامات فیزیکیه

نه ذهنی

من درسته 4 ساله دارم این جمله رو از شما می‌شنوم که ما داریم با افکارمون باور هامون فرکانس هامون اتفاقات رو رقم می‌زنیم اما 600 میلیون هزار بار دیگه شنیدیم که ما داریم با فلان کار فیزیکی فلان نتیجه رو میگیریم !!!!

خب معلومه هنوز برای ذهنم عجیب و غیر کارا به نظر میرسه

واقعا تاثیر کار فیزیکی در برابر کار ذهنی 1 به 99 هست

یعنی من باید روزی هزار بار به خودم بگم که افکار منه افکار منه افکار منه افکار منه فرکانس های منه که داره اتفاقات شرایط موقعیت ها افراد رو وارد زندگیم می‌کنه

به خدا الان دوباره داره خندم میگیره از راحتی و آسونی این جهان

،

من هی این جمله ی شما تو وجودم داره زمزمه میشه

« من به جای اینکه به این فکر کنم که چه کاری رو رو انجام بدم که این مسئله حل بشه به این فکر میکنم که چه فرکانسی رو ارسال کنم که نتیجه اونجوری که من می‌خوام پیش بره»

واقعا این جمله و این کار ، کار بسیار بسیار هنرمندانه ایه

بسیار کار خدای‌گونه ایه

چه فرکانسی رو ارسال کنم که ثروت بیشتری وارد زندگیم بشه؟

چه فرکانسی رو ارسال کنم که روابطم بهتر بشه؟

چه فرکانسی رو ارسال کنم که هزینه هام کمتر بشه؟

چه فرکانسی رو ارسال کنم که یه دوست خوب داشته باشم؟

چه فرکانسی رو ارسال کنم که بتونم شغل مورد علاقم رو تجربه کنم؟

چه فرکانسی رو ارسال کنم که بتونم کارمندان بهتری جذب کنم؟

چه فرکانسی ارسال کنم که مهاجرتم راحت تر رقم بخوره؟

چه فرکانسی رو ارسال کنم که مشت زدنم بهتر بشه؟

چه فرکانسی رو ارسال کنم که نقاشیم بهتر بشه؟

چه فرکانسی رو ارسال کنم که ماشین مورد علاقمو تجربه کنم؟

چه فرکانسی ارسال کنم که رابطم به فلانی بهتر بشه؟

چه فرکانسی رو ارسال کنم که نتیجه‌ی این اتفاق به ظاهر بد به نفع من بشه؟

چه فرکانسی ارسال کنم که برم مسافرت؟

چه فرکانسی ارسال کنم که مثلا سایتم اینستاگرامم یوتویوبم مثلا رشد کنه ؟

چه فرکانسی ارسال کنم که چرخ زندگیم روون تر بچرخه؟

چه فرکانسی ارسال کنم که از همین چیزی که عاشقشم و دوستش دارم ارزش ایجاد کنم و درآمد کسب کنم؟

چه فرکانسی ارسال کنم که با تلاش فیزیکی کمتر ثروت بیشتری بسازم ارزش بیارش ایجاد کنم؟

چه فرکانسی ارسال کنم که جسمم سالم تر کار کنه؟

چه فرکانسی ارسال کنم که خونه‌ی مورد علاقمو خلق کنم؟؟؟؟

سوال های ما باید این باشه

نه اینکه چی کار کنم ؟ چطوری؟ چجوری؟

این خیلی مهمه به خدا این اصله

ما خیلی زود گول میخوریم

خیلی زود فراموش میکنیم

خیلی زود درگیر حاشیه میشیم

،

توی این فایل خیلی در مورد درخواست کردن و احساس لیاقت صحبت شد،

واقعا چه لیاقتی بالا تر از اینکه خداوند این قدرت رو به ما داده که فقط بشینیم و با تجسم کردن خواستمون با تغییر افکار و باور هامون

اتفاقات و شرایط رو اونجوری که دوست داریم رقم بزنیم؟

واقعا چه لیاقتی بالا تر از این؟ کدوم یکی از موجودات روی کره زمین این قدرت رو دارن؟

تموم موجودات عالم به تسخیر ما هستن که ما به خواسته هامون برسیم

بابا ما خودشیم

چرا نمیخوام این درک کنم من

فکر کن

تو خودشی و همه برای تو هستن

اونجوری که توی ذهنت میسازی

همه چیز در بیرون از تو به اون شکلی در میاد که تو توی ذهنت داری میسازی

دیگه چه نعمتی بزرگتر از این

چه هدیه ای بزرگتر از این

چه ابزار ارزشمندی بزرگتر از این

،

فقط اینکه درست گفتید این حس لیاقت در ما از بین رفته ، محو شده

از بس هر چی خواستیم به ما گفته شده نه ، الان نه، نداریم، نمیشه، نمیتونی ،تحقیر شدیم، تو سرمون زده شده، محدود شدیم،

و چون در بیرون از ما میلیون ها بار به ما گفته شده و البته که در مورد خداوند هم اینطوری به ما گفته شده

ما در این مورد اصلا اصلا اصلا انگار خودمونو لایق نیمدونیم

و این تمام آنچه هست که باید روش کار کنیم تا بتونیم تازه معنی زندگی و معنی جانشینی خداوند روی زمین رو درک کنیم

و این موضوع چقدررررررررررررر ساده و آسونه که اصلا نیمتووووووووووونیم باور کنیم که قانون اصلی جهان اینه

چون همه چیز رو از بچگی به میلیون ها بار و طریق برای ما سخت و پیچیده و غیر ممکن و محدود کردن،

و واقعا چه جهاد اکبری میخواد برای اینکه در این مورد احساس لیاقت کنیم،

با اینکه ما یعنی داریم هر روز تمرین ستاره قطبی رو انجام میدیم

اما چه چیز هایی داریم درخواست میکنیم؟؟؟؟!!!!

چرا رومون نمیشه بهش بگیم خونه بده ماشین بده پول بده رابطه ی عاشقانه بده مسافرت بده ؟

چرا؟

چرا نمی‌تونیم حتی بهش فکر کنیم؟

چرا ازش بزرگ نمی‌خوایم؟

به خاطر همین احساس لیاقتس

و اینه که باید هر روز برای برگردوندنش به وجودمون روش کار کنیم

واقعا باید به حدی برسیم که طلبکارانه از خدا بخوایم

و اصلا وظییفشه

حتی نیازی نیست دادم فریاد کنی

کافیه بتونی تجسم کنی خواستتو کافیه بتویی احساسش کنی خواستتو

مقاومت نداشته باشی

اون کارشو انجام میده

اون سیستمه

آدم نیست که

بهش هویج بدی میخواد بهت آب هویج بده

لاجرم

فقط اجازه بده بیاد بریزه تو ظرفیت و بعد تو نوش جان کن،

هویجو ننداز تو دستگاه و بعد فرار کن

وایسا و با همین قدرت که وقتی هویجو می‌ندازی تو دستگاه و انتظار داری آب هویج باید توی ظرفت،

فرکانس خواسته هاتو ارسال کن و انتظار داشته باش که دقیقا عین فرکانست و حتی خیلی بهتر و شیرین تر از خواستتو بریزه تو ظرفت،

.

در مورد درخواست از آدم ها هم باید دوباره بریم رو تنظیم کارخونه،

باید بیایم ترس‌های قبلی رو کمرنگ کنیم و با افکار و باورها و فرکانس های جدید بریم از آدمها درخواست کنیم و نتایجمون رو عوض کنیم

چون همونم ما داریم به وجود میاریم

،

چه فایل فوق العاده ایه این فایل

مرسی که همیشه ارزش واقعی ایجاد میکنید

این فایل ها قیمت نداره واقعا

ما باید یاد بگیریم از شما

ما باید سپاسگذار این لطف خداوند باشیم که اینجا هستیم و داریم به این وضوح و شفافیت قوانین رو میفهمیم و استفاده میکنیم

واقعا خدارو شکر

استاد جانم مریم خانوم عزیز بی نهایت سپاسگذارم

چقدررررر این محیط اطراف توی این فایل بی نظیره چه نوری چه انعکاس نوری چه طبیعتی چه آبی چه خورشیدی چه درخت های سبز رنگی چه پنجره‌ی شیشه ای یک دست و شفافی خدارو شکر به خاطر وجودتون و این فایل ها و خدارو شکر بابت همه چی

سلام به آقا رضای عزیز

امیدوارم حالت عالی باشه

چقدر لذت بردم از سوالی که از خداوند پرسیدی و جوابی که دریافت کردی

و میخواستم مهر تاییدی بزنم روی چیزی که فهمیدی و درک کردی

آره دقیقا خدا باهات صحبت می‌کنه خیلی واضح و شفاف

دقیقا مثل یک گفت و گوی دو نفره واضح و شفاف

این میتونم بگیم بزرگترین چیزی بود که توی سال گذشته من درک کردم و

بیگ بنگ زندگی من بود

و خیلی هم داخل سایت در موردش نوشتم

آره ما باید خودمونو لایق این اتفاقاتی که داره برامون رخ میده بدونیم

اون با ما صحبت می‌کنه

هر سوالی داشته باشیم در مورد هر موضوعی بهمون پاسخ میده

اگر حواسمون باشه و باور داشته باشیم که باهاشون صحبت می‌کنه میتونیم جوابشو قشنگ بشنویم

اگر هم نشنویم به یه طریق دیگه ای بهمون میگه

به قول استاد مهمترین باوری که باید در خودمون بسازیم اینه که ما لایق دریافت الهامات و هم صحبتی با خداوند هستیم

و اون واقعا با ما صحبت می‌کنه

در مورد موضوعی که بهش علاقه پیدا کردم و بهم الهام‌شد هر بار داره باهام صحبت می‌کنه هر بار بهم میگه جواب سوالاتمو و بعد میرم میبینم مثلا تو فلان کتاب گفته یا میام مثلا میبینم خود استاد اینو گفته

یعنی همه ی ما به یک اندازه به یک منبع وصل هستیم

اون جوابهایی که به بقیه داده در مورد موضوعات مختلف به من شما استاد و همه ی انسان های دیگه هم میده

کافیه فقط ازش سوال بپرسیم و باور داشته باشیم که به ما میگه جواب سوالای مارو به یه طریقی به ما میگه

از طریق قلبمون احساسمون با ما صحبت می‌کنه

حالا وقتی می‌رفتیم تو مسیر خلق کردن

یعنی می‌خوایم یه چیز جدیدی به جهان اظافه کنیم

هنر ما اینه که سوال های جدید بپرسیم

سوالای که قبلا نبوده و براشون جوابی نیست

سوالاتی که ممکنه خیلی ها حتی از اینکه بپرسنش ترس داشته باشن

اون وقته که ما در حال خلق چیز جدید و نو هستیم،

،

ما چه خواسته چه نا خواسته داریم از خداوند درخواست میکنیم و اون پاسخ میده

این کارشه

اما خیلی از نا آگاهیم از این مسئله

خیلی از ماها واقعا خوابیم

و یه جورایی داریم چشم بسته میریم جلو

چشمامونو بستیم و داریم با صداهای اطرافمون باور میکنیم و میریم جلو

،

اما وقتی بیدار میشیم از این خواب

وقتی آگاه میشیم از خودمون از جهان از قوانین بازی

اون وقت اون اصل وجودی ما اون اصل پرسشگری ما فعال میشه

و دائم در حال پرسیدن آگاهانه و دریافت جواب آگاهانه هستیم

،

فقط شندین صدای خداوند نیاز به باور و تمرکز داره

وقتی که ما چشم هارو می‌بندیم و شروع به نفس کشیدن عمیق میکنیم که این یکی از راه های خارج کردن ذهن از مداره و رسیدن به قلب هست

توی اون لحظات واضح میتونی گفت و گو با خداوند رو شروع کنی

شروع می‌کنی به پرسیدن سوالات

و جواب هایی‌که به ذهنت میاد رو با احساست باید هماهنگ کنی

یعنی ببینی کدوم فکر بهت احساس بهتری میده کدومه که قلبتون باز می‌کنه و قلبت تاییدش می‌کنه

این همون جوابی درست برای ما هست،

خیلی از مواقع ممکنه پشت فرمون بهمون گفته بشه ممکنه توی تمرین موقع ورزش کردن بهمون گفته بشه

هر زمانی که در لحظه ی حال قرار میگیریم و عمیق میشیم و نه به گذشته و نه به آینده فکر میکنیم

او لحظه ای هست که ما به منبع وصل هستیم و میتونیم دقیق و شفاف باهاش صحبت کنیم،

،

منم قبلا فکر میکردم این گفت و گو ها مثلا خودمم که دارم با خودم صحبت میکنم

بعد نگو خداوند بوده یعنی اون چیزی جدا از ما نیست تو وجود خودمونو

فقط باید باورش کنیم باید پیداش کنیم باید خودمونو لایق بدونیم تا بهش برگردیم

،

در مورد کسبو کار و تجارت هم داخل جوابطون به یکی از دوستان هم کلی درس گرفتم و عالی بود

حقیقت خلق ثروت چیزی جز ارزش ایجاد کردن نسیت

باید ارزش ایجاد کنی

ارزش ایجاد کردن به معنای کوه کندن نه

به معنی اینکه بتونی از همون گیفت و پاداشی که خداوند بهت داده استفاده کنی و لذت ببری

اون خودش بقیه ی کارارو انجام میده

اون طبق طبیعت رزاق بودنش

هدایت می‌کنه افراد ایده ها موقعیت ها شرایطی رو که از اون توانایی و علایق روحت ارزش ایجاد بشه و نتیجه طبیعیش خلق ثروته

و چقدر این کار شیرین و لذت بخشه،

،

یه نکته ی خیلی مهمی هم که الان یادم اومد اینه که

ما باید قبل از قبل از اینکه بخوایم بریم تو درو دیوار

قبل از اینکه گیر کنیم

بیایم و از خداوند سوال بپرسیم و ازش بخوایم هدایتمون کنه ازش بخوایم جواب درست رو بهمون بگه

نه اینکه بریم دورامونو بزنیم بعد بیایم پیش اون،

هرکس زرنگ باشه

همون اول از خدا می‌پرسه ،

چیزی که خودم هنوز توش خیلی گیرم و خیلی زود فراموش میکنم و اقداماتی میکنم که اصلا بدون مشورت با اونه همش مشورت با ذهن محدودمه که محدود به یک سری اطلاعات و تجربه

،

همین جا متعهد میشم که قبل از انجام هر کاری از خداوند بخوام که هدایتم کنه ازش بپرسم و تسلیمش باشم و منتظر نشونه ها و هدایتش باشم،

،

خدارو شکر هدایت شدم به کامنت شما،

امید وارم در پناه خداوند شاد و خوشحال و ثروتمند باشید