مفهوم عملی ایمان به غیب - صفحه 2

424 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید رضا نارنجی ثانی گفته:
    مدت عضویت: 1979 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام به شما خانم شایسته نازنین

    و سلام به همه دوستان نازنین در این سایت

    امروز میخام مطلبیو بنویسم که همین یکی دو روزه رخ داده

    و کاملا مرتبط بود با موضوع این فایل فوقالعاده

    یعنی با بخشی از صحبتهای خانم شایسته

    یعنی موضوع خلق و موضوع احساس لیاقت

    چند روز پیش سوال و درخواستم از خدا این بود که خدایا میخوام درک کنم که خلق چیه؟ تسخیر چیه؟ اون ایایتی که در جلسه پنج قدم سه بررسی میشه قرار چی به من یاد بده

    تمام ارکان هستی چجوری رام و مسخر منه؟

    احساس لیاقت برای رسیدن یه خواسته ها چجوری در وجودم بیدار میشه؟

    خدایا خودت بهم بگو

    اسان بگو ساده بگو . یجوری بگو من بفهمم. منی که دارم توسال 1403 شمسی زندگی میکنم بفهمم

    مگه به محمد نگفتی من قرانی نازل کردنم به زبان عربی که خیلی سادست خیلی روانه؟

    پس به من به حمید هم یه چیزی بگو که به زبان فارسی باشه با درک من از زمانه خودم سازگار باشه

    مگه واسه محمد مثال از کشت و کار و مخصول و ابر و باران و …. نزدی

    واسه منم یه مثالی بزن که من بفهممش

    من شبها عادت دارم قبل از رفتن به خونه با ماشین میرم دور تا دور کمربندی شهر رو میچرخم

    حدودا چهل دقیقه طول میکشه

    ترکیب شب و سکوت و رانندگی در جاده اونهم تنهایی واقعا زیبا و لذت بخشه برام

    فکر میکنم از خدا سوال میکنم باهاش حرف میزنم منتظر جواب میمونم

    وقتی برگشتم خونه حدود دوازده شب بود و زفتم تو تخت که بخوابم

    همینجوری مشغول فکر کردن به همین مساعل بودم

    نه خواب بودم نه بیدار

    حدود ساعت یک و نیم شب تو همون حال و هوای خواب وبیداری یه دفعه خودمو تو کابین یه جرثقیل بزرگ دیدم که دارم یه سری وسیله رو جابجا میکنم.

    چند ثانیه ای گذشت

    و من یهووو پریدم و نشستم

    گفتم خدایا داری چی میگی؟

    گفت مگه تو ماشین نپرسیدی ازم؟

    گفت مگه نپرسیدی تو موضوع خلق و تسخیر جایگاه تو کجاست جایگاه من کجاست؟

    مگهخ نگفتی نقش من چیه نقش تو چیه؟

    گفتم چرا

    گفت همینه دیگه

    گفت فکر کن به جرثقیل

    جرقثیل چجوری کار میکنه؟

    بهش با دقت فکر کن تا بفهمی نقش تو چیه؟ نقش منی که خدام چیه؟

    حالا بزارید از موضع خدا بیام بیرون و برم تو جلد خودم.

    ایمان و عمل صالح

    اینو داشته باشید فعلا

    خدا گفت و منبهش فکر کردم و الان مینویسم

    گفت نقش توی انسان دقیقا اپراتور یا راننده جرثقیله

    تقش توی انسان اینه که قوانین کار با اهرمها و کلید ها و کنترلر هارو بفهمی و بدونی چجوری با استفاده از اونها هر بار سنگینی رو جابجا کنی

    گفت هر چقدر بیشتر ماهر بشی در استفاده از اون اهرمها وسیله ها راحت تر و اسانتر و با دقت بیشتر و با اسیب کمتری جابجا میشن

    گفت توی انسان فقط باید نقش حودتو خوب یادبگیری

    یعنی بشی یک راننده یا اپراتور خوب که بلد باشه به بهترین شکل از اون ادوات و اهرمها استفاده کنه

    گفت تا اینجاشو. فهمیدی؟ گفتم اره

    گفت حالا باید درک کنی که هر اهرم یا کلیدی که زیر دست توعه و تو فقط با تکون دادن چند سانتی متری یک اهرم قادر به جابجایی اون دکل عظیم جرثقیل هستی داره طبق یک برنامه ریزی و سیستم دقیق عمل میکنه

    یعنی اگر تو اهرم رو به راست ببری دکل به سمت راست میره

    گفت ایا تو برای تکون دادن اون اهرم رنجی میکشی؟ کفتم نه

    گفت ایا عرق میریزی؟ گفتم نه

    گفت ایا بیچاره میشی؟ گفتم نه

    گفت پس چی؟

    گفتم هیچی یاد گرفتم چجوری با استفاده از این اهرم ها ازین دستگاه غول پیکر استفاده کنم

    گفت اره دقیقا همینه

    گفت من خدا هستم نقش من نقش دکل جرثقیله

    تو یه اهرم رو با علم و اگاهی که بدست اوردی تکون میدی من یک بار چند تنی رو برات جابجا میکنم

    اینجا یاد اون ایه ای افتادم که خدا به سلیمان میگه»

    فَفَهَّمْنَاهَا سُلَیْمَانَ ۚ وَکُلًّا آتَیْنَا حُکْمًا وَعِلْمًا ۚ وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیْرَ ۚ وَکُنَّا فَاعِلِینَ

    ما آن را به سلیمان فهماندیم؛ و به هر یک از آنان علم فراوانی دادیم؛ و کوه‌ها و پرندگان را با داوود مسخّر ساختیم، که تسبیح (خدا) می‌گفتند؛ و ما این کار را انجام دادیم!

    اینجاش مهمه . اون تیکه اخرش:

    میگه :وَکُنَّا فَاعِلِینَ و ما این کار را انجام دادیم

    اینجا نقش خدا و نقش سلیمان رو داره تفکیک میکنه

    سلیمان عامله ولی خدا فاعله

    عمل توسط سلیمان انجام میشه ولی فعل یعنی انجام اون کار توسط خدا اتفاق میفته

    همیشه برام گنگ و مبهم بود که من نقشم چیه و خدا نقشش چیه؟

    خدا اینو. گفت

    گفت عمل کننده تویی و انجام دهنده خداست

    نه نقش تو نقش خدا رو کمرنگ میکنه نه نقش خدا نقش تورو

    هر دو باید باشه و هیچ کدوم نقض کننده دیگری نیستند

    اگر اهرم رو من تکون ندم دکل حرکت نمیکنه

    نمیکنه اقااااا نمیکنه

    حرکت اون اهرم توسط من که البته بواسطه علم و درک من از کارکرد اون دستگاهه باعث ایجاد حرکت دکل میشه

    به این مرحله میگیم عمل صالح

    عمل ناصالح چیه؟

    این که تو بلئ نباشی چطور از دستگاه و اون اهرمها استفاده کنی

    یعنی بشینی تو کابین راننده و بدون علم اهرمها رو تکون بدی و دکل بخوره به درخت و قطعش کنه بخوره به ساختمون بقلی و شیشه هارو بریزی روی سرو صورت خودت بزنی ماشین همسایه رو له کنی

    در کل یعنی با استغاده از اون قدرت عطیمی که توسط درک درست نحوه عملکرد دستگاه در اختیارت قرار داده شده بجای استفاده درست (عمل صالح ) به بدترین شکل (عمل ناصالح ) استفاده کنی و بجای فایده و سود به خودت و اطرافیانت و همچنین دنیای اطرافت اسیب برسونی

    این شد عمل صالح

    گفتم حالا نقش ایمان چیه؟ که همیشه با عمل صالح اومده.

    گفت ایمان یعنی اینکه بپزیری که یک رابطه مستقیم وجود داره بین اهرم و دکل

    که اون دکل داره واکنش نشون میده به اهرمی که زیر دست توعه

    اگر علم استفاده از اون اهرمهارو بلد باشی

    ولی ایمان نداشته باشی که اهرم ها به دکل متصله اصلا نمیشینی پشت اون صندلی و از اون اهرمها استفاده نمیکنی و لاجرممم هیچ حرکتی تو دکل مشاهده نخواهی کرد.

    گفتم اره منطقیه

    حالا پازل تکمیل شد

    ایمان عمل صالح و نتیجه میشه جابجایی های غول اسا فقط با یه تکون اهرم که نه رنجی داره نه زحمتی فقط نیاز داره به درک درست قوانین

    نتیجه میشه اون بهشتی که خدا میگه

    به کل این ماجرا دقت کردید؟

    که خدا در سال 1403 برای من زد

    برای منی که معمارم

    برای منی که میفهمم جرثقیل چطوری کار میکنه

    برای من ملموس و قابل فهمه

    بقول خود خدا که میگه و ما اینچنین مثال میزنیم

    تمام این مکالمه شاید در حد سه دقیقه طول کشید

    و من دوباره دراز کشیدم

    گفتم خدایا یعنی تو با من حرف زدی؟ یعنی تو اسان و بی واسطه با من حرف زدی برام مثال زدی

    گفت اره

    و اینجا چالش دوم شروع شد

    بحث احساس لیاقت

    همیشه تو این سالها من از خدا میخواستم خدایا هدایتم کن و خدا هدایتم میکرد به قران

    و من میخوندم و حالا یا درک میکردم یا نمیکردم

    اما اینبار خدا مستقیم بهم گفت

    چرا تا حالا نگفته بود؟ چون من تاحالا نخواسته بودم

    اما الان که گفته

    حمید پس چه مرگته نصف شبی ؟ بگیر بخواب دیگه . برو عشق کن

    اما ذهنم میگفت اووووو چه غلطا

    میگه خدا بیواسطه با من حرف میزنه

    دیگه چی؟

    گفتم اره دیگه برام مثال زد

    گفت نه عمو جووون

    دیگه روت زیاد شده.مگه تو کی هستی که خدا باهات حرف بزنه؟

    گفتم حرف زد اخه

    گفت نه اینا توهمه

    انگاز ذهنم میخواست بگه تو مثل قبل از خدا میخای که تو قران بهت یه سرنخ نشون بده

    گفتم اره این درسته ولی قبلا ریشه ترمزهای من تو خود قران بود یعنی چون به ما گفته بودن خدا گفته فلان. من باید مطمعن میشدم که خدا نگفته. پس قران برام خیلی موثر بود.

    الانم هست ها ولی حالا که میدونم و کمی میفهمم خدا کلیت موضوعش چیه هدفش چیه چه ایرادی داره که برام متال واضح بزنه؟

    قبلا گفته بودن پول بده چون خدا گفته

    الان برام شفاف شده که پول خیلی هم خوبه اتفاقا چون خدا گفته

    حالا واسه نظم پیدا کردن ذهنم خدا مثال به این واضحی زده .این چه ایرادی داره؟

    و اینجا بود که فهمیدم من خودم رو لایق دریافت المات خدا نمیدونم

    یعنی لایق میدونم خدا بگه برو تو قران فلان ایه رو بخون تا به جواب برسی. اما اینکه خدا اسون الهام کنه و به زبان خودم باهام حرف بزنه نه

    بالاخره خوابم برد

    فردا حوالی ظهر کاری داشتم که باید سری به یکی از دوستان میزدم

    ایشون هم مثل گذشته من بسیار مذهبی بوده که الان تغییر مسیر داده

    شروع کرد به یه صحبتی که درظاهر هیچ ربطی به چالش ذهنی من نداشت

    اما موضوع حرفش این بود:

    که یه برنامه ای بوده که فرزند ده ساله فلان شهید میگفته من افتخار میکنم که پدرم لیاقت و سعادت شهادت داشته و از خدا میخام که این سعادت نسیب برادر کوچیکم که الان سه سالشه هم بشه

    از همین دوستان شهید شهدای مقاومت و این مساعل

    گفت ببین مردم فکر میکنن شهادت لیاقت میخواد اما نه اون صزفا به خواسته درونیش هدایت شده و به خواستش که شهادت بوده رسیده مثل همه ادمها که به خواسته هاشون هدایت میشن

    ازینجا به بعد اون داشت حرف میزد ولی من دیگه نمیشنیدم چون رفتم تو فکر

    گفتم ارههههه همینه

    لیاقت چیه اصلا؟

    اون پدیده توهمی که ما تو ذهنمون در مورد لیاقت ایجاد کردیم کاملا غلطه

    لیاقت یعنی چیزی که جزو ذات ماست

    اصلا نمیشه که نباشه

    یعنی ما ذاتا خالق خلق شدیم. روزی نیست که ما خلق نکنیم .روزی نیست که لیاقت از ما جدا بشه

    اما مساله اینه که ذهن ما طبق فرهنگ و مذهب رایج کشور استباط غلطی از لیاقت داشته

    میخوام یه مثال اگزجره بزنم که کنتراستش ملموس باشه براتون

    یه اقایی سوار ماشین میشه که بره تو خیابون بصورت رندومی یه خانمی که اهل برنامه هست رو سوار کنه برن خونه به اهداف مورد نظرشون برسن و شب هم خدافظ خدافظ و تموم.

    این دقیقا یعنی لیاقت

    که همه ادمها به خواستشون میرسن

    جرا چون همه ما لیاقت رسیدن به خواسته همون بخشی از ذاتمونه

    اما تو همین مثال ما اینرو لیاقت نمیدونیم

    لیاقت رو فقط به امور معنوی ( اونهم طبق فرهنگ کشور) ربطش میدیم

    یهنی اون اقا به خواستش رسیده ولی نمیگیم لیاقت داشت

    ولی اگر خواسته اون شخص شهادت بود و الان که بهش رسیده میگیم اون سعادت داشت اون لیاقت داشت

    اما نه فقط خواسته این دو نفر با هم متفاوت بود وگرنه به ذات، این دو در میزان لیاقت رسیدن به خواسته باهم برابر بودن.

    اما مردم به یکی میگن سعادتمند و به یکی میگن شقاوتمند

    اقااااا اینها فقط به خاطر درک اشتباه ماست

    قانون به درخواست های ما پاسخ میده

    حالا درخواست ما شهادت باشه مارو در مسیر چنگ و درگیری و کشته شدن و در نهایت شهادت قرار میده

    درخواست ما عشق و حال باشه در مسیر یه کیس مناسب واسه خوشگزرونی و ….. قرار میده

    اینجا بود که کلا نگاهم به مساله احساس لیاقت عوض شد

    نمیتونم بگم عمیقا درکش کردم ولی واقعا نگاهم تغییر کرد.

    گفتم من لایق هستم

    خدا طبق نوع خلقت من ،درخواست کردن از طرف من و پاسخ دادن از طرف خودش رو تضمین کرده

    پس اینکه من مثلا پیامبر یه لیاقت ویژه ای داشته که من ندارم کلا اشتباهه

    خود خدا برای محکم کردن دل پیامبر به انچه که خدا بهش وحی میکنه و محمد مینویسه و شده قران فعلی ما، صد بار میگه ایا این در کتاب گذشتگاه هم موجود نبود؟

    چرا اینو میگه؟

    چون حتما محمد هم اوایل که مدارش فرق داشته وقتی خدا بهش وحیی میکرده دچار همین سوتفاهمات میشده. مثل من.

    خدا هی میخاد بهش یاداوری کنه ببین اینو قبلا به نوح و داوود و … هم گفته بودم

    الانم دارم برای تو با زبان خودت و با درک مساعل خودت میگم برات مثالهایی از شرایط فعلی خودت میزنم

    واسه این بود که وقتی قبلا ایات کرامت و ارزشمندی انسان رو بررسی میکردم راضیم نمیکردو دلمو قرص نمیکرد

    میگفتم نه خدا. هنوز نمیفهممش

    اما فقط یه ایه بود که دیروز بعد از این اتفاقات دلمو قرص کرد

    ایه 72 سوره ص:

    فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ

    پس زمانی که اندامش را درست و نیکو نمودم و از روح خود در او دمیدم، برای او سجده کنید.

    از روح خود در او دمیدم

    از روح خود در او دمیدم

    از روح خود در او دمیدم

    از روح خود در او دمیدم

    تا حالا فکر کردیم که روح خدا چیه؟

    این که خدا از روح خودش در من دمیده یعنی چی؟

    اصلا مفهوم این قضیه چیه؟

    یعنی خدا تمام ماهیت خودشو به من منتقل کرده

    یعنی هر کاری که خدا میگه میتونم انجام بدم من هم میتونم

    یعنی اگر اون خالقه من هم خالقم

    یعنی اگر اون دنیا به تسخیرشه به تسخیر منم هست

    ما ذاتا لایقیم به اندازه لیاقت خدا

    هر چیزی کمتر ازین ، هر کم توانی در انجام هر کار یعنی کم توان دونستن خدا در انجام اون کار

    خدایی که ناتوانه وجود نداره

    پس منی که ناتوانه هم وجود نداره

    حالا میفهمم چرا مهمه من توانایی خودم رو ببینم

    چرا مهمه برای خودم ارزش قاعل بشم

    چرا من انقدر مهم ام

    چون روح خدا یعنی تمام قدرت خدا در وجود منه

    خدایا شکرت

    بخاطر تمام الهامات و هدایتهات

    استاد نازنین و خانم شایسته عزیز بی نهایت از شما ممنونم

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 318 رای:
    • -
      سارا مرادی همت گفته:
      مدت عضویت: 1055 روز

      وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا ۖ وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَىٰ کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ

      و به داوود و سلیمان علم دادیم و اونها هم گفتند سپاسگزاریم خدایا که این فضل به ما دادی و ما برتری داریم بر اکثریت مومنان

      سلام به روی ماهت حمید رضای بینظیر

      این کامنت چقدر بینظیر بود

      من که عشق کردم

      از همون دور زدن با ماشین در سکوت شب تا گفتگوی شبانه با خدا

      خیلی حس خوبی بهم داد

      چون تمرکزی رو سلیمان داری کار میکنی برات از سلیمان آیه نوشتم که عشق کنی

      فقط احساس لیاقت و ببین که میگه خدایا دمت گرم که بهم علم دادی و من توسط این علم برتری پیدا کردم

      دقیقا نکته همینجاست

      وقتی درست درخواست می‌کنیم ، خدا هم میره سر اصل مطلب و مستقیم پاسخ میده

      وقتی واضح سوال میپرسیم ، خدا هم واضح پاسخ میده

      منم طبق شرایط خودم از خدا میپرسم

      خدا هم طبق شرایط خودم پاسخ میده

      خیلی برات خوشحالم که این گفتگوی زیبا و مفید و با خدا داشتی

      تحسینت می‌کنم حمیدرضا

      خیلی قشنگ قانون و مزه مزه میکنی

      از سبک و روش کار کردنت لذت میبرم

      آفرین آفرین آفرین

      در مورد قسمت آخر کامنتت میخوام یه چیزی بگم که خودم درک کردم

      خدا وقتی انسان و خلق کرده از روحش در انسان ‌دمیده ، وقتی هم میمیریم روح که به جهان بعدی میره چون جسم که به چرخه طبیعت برمیگرده

      وقتی تجسم میکنی در واقع روحت داره تجربه میکنه

      اصلا هر کاری که انجام میدی روحت داره لذت میبره

      یا روحت داره عذاب میکشه

      چرا خدا گفته وقتی مومنان میان بهشت میگن اینجا شبیه چیزی که در دنیا داشتیم ؟

      جسم که نمیره که بگه اره من ماشین و خونه و مقام داشتم ؟

      روح که میگه اینجا شبیه جایی که قبلا بودم

      واسه همینه احساس خوب یعنی اصل

      در واقع تو باید به ثروت برسی که استفاده از اون ثروت باعث لذت روحت بشه

      تو باید رابطه کامل داشته باشی که روحت لذت ببره

      تو باید جسم سالم داشته باشی که روحت آرام باشه

      میبینی همش روح ِ ؟؟!!!!

      واسه همین خدا گفته کسانی که به بازی های دنیا سرگرم هستن از آخرت بی خبر هستن و گمراه میشن و عذاب سخته

      چون کسی که از ثروت از رابطه لذت نمیره داره به روحش ظلم میکنه

      وقتی بگی من میخوام ثروت مند باشم که روحم لذت ببره کل بحث احساس لیاقت اجرا میشه

      دیگه رابطه ات فقط برای ارضا روحت ِ

      نه نمایش به بقیه

      ماشینت برای لذت روحت نه بقیه

      درآمد و سفر و رفاهی که داری برای لذت روحت ِ و این میشه بهشت

      درک این موضوع خیلی بهم آرامش داد

      تو میتونی در هر شرایطی در درونت بهشت و تجربه کنی

      و این بهشت با خودش نعمت ها رو هم میاره لاجرم

      سلیمان این قانون و فهم کرد که سپاسگزار شد

      از امپراتوری خودش لذت برد واسه همین ملکه سبا از دیدن ملک سلیمان تسلیم شد چون در امپراتوری سلیمان روحش بهشت و لمس کرد

      میدونی حمیدرضا ، درک یه چیزهایی آدم و به پرواز در میاره و این پرواز در علم مصداق راسخون فی علم میشه

      رسوخ میکنی در علم

      خداروشکر برای همین لحظه و همین حال نابی که دارم

      یه سوال هم دارم

      نظرت راجع به زکات چیه ؟؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 77 رای:
      • -
        حمید رضا نارنجی ثانی گفته:
        مدت عضویت: 1979 روز

        سلام سارا جانم

        سلام سارای نازنین

        بینهایت ازت ممنونم

        هم بخاطر ابراز لطفت بینهایت سپاسگزارم

        هم بخاطر ایات سلیمانی

        همینجا از بقیه دوستان عزیز هم سپاسگزاری میکنم بخاطر الطاف سخاوتمندانه شون.

        سارا جان

        اونجا که گفتی روح باید لذت رو تجربه کنه ،

        میخام با همین اصل به سوالت پاسخ بدم

        البته که این درک منه

        و برای خودم قانع کننده است ولی ممکنه از نگاه بقیه بی پایه و اساس باشه

        البته که درک من بواسطه چند هزار ساعت مطالعه و بررسی قرآن بدست اومده و حرف بیهوده نیست

        اصولا من آدم سخت گیری هستم

        دنبال راه فرار و پیچوندن نیستم

        نمیدونم این خوبه یا بد

        یعنی اگر به نتیحه برسم که یه کاری درسته دیگههههه درسته

        اگر بفهمم غلطه دیگههههه غلطه

        کلا مذهبی هم که بودم دنبال کلاه شرعی و … نبودم

        با درک اون زمان ام میگفتم این‌کار درسته پس دیکه تمام

        اینارو گفتم که بگم من واسه درک‌یه مطلبی تو قران سخت گیرم.

        بقول استاد از هزار تا زاویه بهش حمله میکنم تا به جواب کاملی برسم.

        من حدود یک سال و نیم‌پیش بصورت کاملی ریشه زکاه رو بررسی کرده بودم و تو ذهنم نتیجه گیری کرده بودم

        اما اون برای خودم بود

        امروز که میخواستم به سوالت جواب بدم گفتم نه ، دوباره باید بررسی کنم که حرف مفت نزنم.

        شاید با درک الانم نتیجه گیری دیگه ای بکنم

        پس دوباره رفتم که درک کنم

        همین‌اول بگم که زکاه به هیچ وجه اون چیزی که مترجمین معنی کردند نیست

        یعنی اسلامیون و مذهبیون کلا چون پول رو کثیف و غیر الهی میدونن میگن پولتو بده بره تا پاک بشه

        این اصل و اساس ترجمه دوستان عزیزه

        اما زکاه هم‌مثل بقیه کلمات قرآن معنی یک‌ کلمه ای نداره

        بلکه با توحه به فضای یک سوره یا آیه باید مفهومش رو درگ گرد.

        برداشت کلی و عامه و البته درست از زکاه اینه:

        پرداختن به اصلاح و حذف ایرادات برای رسیدن به رشد ، یجورایی پروردن یا پرورش دادن

        مثل گل ، یعنی برای پرورش یک گل ممکنه یوقت نیاز باشه براشون بکنی

        یوقت کود میخاد

        یوقت نیاز به نور داره

        در کل به این‌ پروسه نگهداری و مراقبت و پرورش گل میشه گفت زکاه

        یا مثلا پرورش اندام

        بدن برای رشد و زیبایی یه وقت نیاز داره که به چیزایی رو ازش حذف کنی، یوقت بهش چیزی اضافه کنی

        یوقت ممکنه نیاز باشه اول عضله رو تخریب کنی تا بعد دوباره درست بسازیش.

        حالا با این ذهنیت بریم سراغ قرآن بصورت موردی:

        در سوره کهف میگه :

        خضر اون جوون رو کشت تا بجاش خدا یه بچه بهتر به پدر و مادرش بده

        به این میگه زکاه

        حذف یک فرزند ناخلف ، و جایگزینی با یک فرزند صالح

        یعنی رشد بوسیله زکاه.

        سوره بعدی سوره روم:

        این آیه خیلیییی بینظیره

        و اگر درکش کنم کلی پاشنه آشیل باهاش از بین میره

        اینو پارسال درک نکرده بودم

        چون هزار تا باور مخرب سر راهش بود که نمی‌فهمیدم

        اما الان سوال تو سارا جان باعث شد به جواب سوال خودم هم برسم

        اون هم‌ترنزهایی که در باب کسب و کار داشتم که در جریانش هستی

        و خدا با سوال تو منو به جواب خودم هدایت کرد

        خوب فهمیدیم که خدا هدفش از خلقت ما رشده ، رشد در هر زمینه ای

        که یکی از مهمترینش هم رشد مالیه ، السابقون السابقون، اولئک المقربون شدنه

        خدا میگه :

        شما باید مالتون پولتون رو رشد بدید

        اما دو تا راه وجود داره

        یکیش از طریق ربا یکیش از طریق زکاه

        خیلییی نکته داره این آیه

        اصلا کل اصول کسب و کار ، کل دوره ثروت یک تو همین آیه نهفتست

        میگه باید مالتون رو رشد بدید ولی نه با ربا

        ربا رو چطور تعریف میکنه ؟

        میگه نه اینکه پولتون رو بدید قاطی پول بقیه رشد کنه ،لای مال مردم افزایش پیدا کنه ، نههه

        این دقیقا میشه هر کاری که خودت گاری نکنی و پولتو بدی دیگران برات زیادش کنن

        این شامل وام میشه ، شامل تمام بازارهای مالی و بورس و فارکس و …. میشه

        میکه این ها نزد خدا افزایش پیدا نمیکنه

        همونی که استاد میگه

        میگه شما باید مولد باشید

        میگه پولتون رو توسط زکاه افزایش بدید که این نزد خدا درسته.

        حالا یعنی چیکار کنیم ؟ یعنی هر کاری که در دسته ربا قرار نمیگیره

        بالاخره یعنی چی ؟

        یعنی تو سوره بقره که میگه:

        عده ای گفتند تجاره و ربا با هم یکی هست

        خدا میگه نه ، بیع ( تجارت، داد و ستد و معامله، کسب و کار ) حلال و ربا حرامه

        دقت کردین چیشد؟

        خدا در سوره بقره ربا رو متضاد با تجارت میدونه

        در سوره روم ربا رو متضاد زکاه میدونه

        یعنی نگاه خدا در مورد افزایش مال و ثروت پرداختن به کسب و کار و تجارته نه هر جور افزایش پول مثل ربا و نزول و فارکس و بورس

        که خودت کاری نکنی و بدی کسی برات پولتو زیاد کنه.

        من اینجا یه مربی باشگاه پرورش اندام رو تجسم میکنم که شاگرداش دور خودش جمع کرده

        میگه من میخام بدن هاتون رو رشد بدید پرورش بدید ، حجم عضلاتتون رو زیاد کنید

        نه با آمپول ها نه با مکمل هااااا نه با ربا هااااااا

        بلکه با ورزش با کار درست با عمل صالح

        چون بالخره هر دو باعث رشد میشن اما این کجا و اون کجا

        این همون خدایی هست که بنده هاشو جمع کرده میگه باید پولدار بشید ها

        اما نه با آمپول بلکه با تحاره و کسب و کار

        حالا باز چرا اینو میگم؟

        چون در ایات فراوانی میگه اونهایی که صلاه کردند و زکاه کردند و به آخره ( آخرت به معنای سرانجام کار و نتیجه پایدار ) ایمان دارند اینها مومن هستند، و اگر غیر ازین باشه طبق آیه 6 سوره فصلت میگه اینها مشرک هستند

        اصلا خیلی جالبه که خدا در مورد توصیف ربا میگه:

        ربا مثل کفِ پف کرده روی اب دریاست ، میگه اون از بین میره

        دقیقا مثل عضلات پف کرده یک ورزشکار آمپولی

        میگه اون‌پایدار نیست ، واسه چهار روزه

        در کل ارتباط واضحی وجود داره بین ربا و زکاه در قرآن

        حالا زکاه فقط در مورد مال نیست

        اغلب در مورد ذهن هم گفته شده

        میگه صلاه کنید و زکاه کنید

        یعنی مادامی که داری صلاه میکنی یعنی توجه میکنی و تجسم میکنی خواسته ات رو ممکنه دجار افکار منفی و نجوا هم بشی میکه باید افکارت رو زکاه کنی ، اصلاحش کنی پرورش اش بدی.

        در سوره مریم یه چیز جالب میگه

        در مورد باقیات و الصالحات

        که میگه این نزد خدا بهتره

        یعنی خدا دنبال چیزیه که تو بصورت‌پایدار بسازی نه آمپولی

        در بسیاری از سوره ها مثل مائده نور انبیا بقره و …. از زوایه مباحث ذهنی بهش میپردازه

        حالا بریم سوره نور آیه 37

        اییییین آیه یکی از همون آیاتی یود که در گذشته ، منِ مذهبیِ سطحی نگرِ کوته فکر رو گمراه کرده بود

        رِجَالࣱ لَّا تُلۡهِیهِمۡ تِجَٰرَهࣱ وَلَا بَیۡعٌ عَن ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰهِ وَإِیتَآءِ ٱلزَّکَوٰهِۙ یَخَافُونَ یَوۡمࣰا تَتَقَلَّبُ فِیهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَٰرُ

        مردانى که هیچ تجارت و خرید و فروختى از یاد خدا و نمازگزاردن و زکات دادن بازشان ندارد، از روزى که دلها و دیدگان دگرگون مى‌شوند هراسناکند

        چند تا آیه این مدلی هست که هر ادم‌مذهبی اینارو بخونه و درک درستی مثل گذشته من هز قرآن نداشته باشه فکر میکنه خدا با داد و ستد و کسب و کار مشکل داره ، فکر میکنه خدا کسب و کار رو متضاد با صلاه و زکاه و راه خدا میدونه

        و نتیجه اش میشه من ،خودِ خودِ من

        یه کاروانی که کارش تجارت زیتون بوده وارد شهر میشه و طبل و دهل می‌زدند که مردم متوجه حضور اون کاروان بشن

        اتفاقا پیامبر هم میخواسته نماز بخونه

        و عده ای نماز رو ترک می‌کنند و میرن سراغ خرید و فروش و تجاره

        خدا اینجا اینو میگه

        میگه اون کسب و کار در صورتی برای شما سود ده واقع میشه که شما صلاه و زکاه کرده باشید هااااا

        اون عمل فیزیکی باید باشه کاملا هم درسته اما زمانی نتیجه میده که روی باورهاتون کار کرده باشید.

        در ایه بعدی میگه چنین مردانی که تجاره باعث نمیشه اهمیت صلاه و زکاه و پرورش دادن و اصلاح افکار رو از یاد ببرن خدا بیش ازون چه که میخاستن سود میده بهشون

        میگه تو بیا باورتو بساز بیا اره تو تیز کن بعد همون کسب و کار ببشتر ازونی که میخای برات پول می‌سازه

        در ایه بعدی باز میگه اونهایی که به این مساله ایمان ندارند اون تجاره نه تنها براشون‌ سود نداره بلکه مثل سرابه براشون ،هر چی بیشتر تلاش میکنن هیچ سودی نمیکنند

        باز در ایه بعدتر میگه اینا این تجارتشون مثل امواج سیاه و عمیق در دریایی مواجه که تاریکی روی تاریکی قرار گرفته باز تاکید میکنه روی اون‌ امواج موج سیاه دیگری قرار گرفته و‌باز بر فراز اونها ابر سیاه عظیمی خیمه زده

        میگه این تاریکی بقدری عمیقه که طرف حتی دست خودشو هم نمیتونه ببینه.

        این دقیقا یعنی کسایی که کار می‌کنند ولی هیییییچ پولی آخر سر براشون نمیمونه و فقط در تاریکی و ظلمات گیج میزنن

        مثل همون دوست تریدر ما که چند ماه پیش مثالشو زدم

        ردزی چند صد دلار سود

        ولی یهو حیرون و سرگردون میشی که پس کووووو پولام؟ کو خونم ؟ کو وسیله های خونم؟؟؟؟

        همش دود شد رفت هوا

        چون تو باورااتو درست نکرده بودی .چون تو دنبال رشد آمپولی بودی نه رشد پایدار

        در سوره بینه میگه اونهایی که به صلاه و زکاه ایمان ندارند در عذاب جاودانه اند و اینان بد ترین موجودات زمینند

        حتی به موسی میگه برو به فرعون بگو آیا برنامه ای واسه تزکیه نداری؟

        میگه نمیخای خودت رو اصلاح کنی ؟ و نتیجه هم که معلومه

        در سوره لیل باز از زاویه رشد مالی به قضیه نگاه میکنه

        میگه اونی که مالشو زکاه میکنه این خواستار وجه الله ه

        یعتی بخاطر خدا اینکارو میکنه

        ایات بسیار بسیار زیادی هست که مساله رو بازتر میکنه و من فقط چند تاشو گفتم

        ولی در کل درک من همینه

        خدا رشد مارو میخاد

        رشد مال ، رشد شخصیت، رشد اخلاقی ، رشد همه جانبه

        ولی با ایات مختلف داره تلاش میکنه ما راه رشد اصولی و درست و البته پایدار رو درک کنیم

        نه رشد مقطعی و آمپولی

        سارا جان

        ازت ممنونم بخاطر این سوال

        چون همونطور که گفتم من خیلی به خودم سخت میگیرم برای درک یک‌ مساله

        و هنوز اون مساله کسب و کار برام جا نیفتاده بود ،میگفتم خدایا بازم واضحتر لطفا

        و الان دوباره اون ایات برام واضح کرد.

        اون‌مساله کسب و کار و مساله ربا و زکاه

        که تنها راه برای رشد مالی تحاره یا بیع یا کسب و کاره

        و من صرفا براساس یک نگاه غلط از گذشته فکر میکردم خدا کسب و کار رو مغایر با راه خدا میدونه

        در پناه خدا باشی سارای نازنین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 64 رای:
        • -
          یاسمن سالاری گفته:
          مدت عضویت: 769 روز

          به نام خداوند هدایتگرم

          سلام‌دوست عزیزم

          واقعا ممنونم بابت کامنت زیباتون ، و اینکه با‌کامنت‌فوق العادتون باعث شدین بچه ها هم جواب هایی بدن ک باز بیشتر درک‌ کنیم مطالب رو

          واقعا تحسین‌میکنم نگاه‌ توحیدی و دقیق شمارو

          هنوز خیلی حرفاتونو درک نمیکنم ولی اینقدر توضیحاتتون ناب بود ک از هیجان از سرجام بلند شدم

          حس میکردم‌ دیگه‌ یکجا نمیتونم بشینم

          چقدر خوبه ک سوالتون از خدا مشخصه و جواب مشخص هم‌میگیرین

          چون‌من حتی سوالم نامفهومه ، ینی گاهی خودمم نمیدونم چی میخوام

          واقعا این فایل عالی بود چون من خیلی وقته ک میخوام دریم بورد‌ درست کنم اما‌فکر‌میکردم‌ فقط باید روی مقوا باشه و اینجا‌فهمیدم من میتونم از همین گوشیم استفاده کنم

          با‌کامنت یکی از بچه ها هدایت‌شدم ک نرم‌افزار iMovie نصب کنم

          حس میکنم از این ب بعد بهتر بتونم تجسم کنم

          هرچند‌کلا ب خودم‌سخت‌نمیگیرم و مطمئنم با طی کردن تکاملم درک من از آگاهی ها بهتر میشه

          جالب اینجاست منم خیلی وقته با خودم‌میگم خدایا من نمیدونم ب چی علاقه دارم ، چطوری باید ثروتمند‌بشم ، اووووو کووو تا من معلم زبان بشم ، این همه معلم زبان و …… همینطور نجواها میومدن ‌ آخر سر گفتم خدایا دارم دیوونه میشم خودت کمکم کن

          یهو تو‌ کامنت یکی از بچه ها‌نوشته بود دست خدارو نبندیم

          یهو احساس یافتم یافتم بهم دست داد گفتم همییییینه

          من هر روز دارم ب خودم‌استرس میدم و این راه اشتباهه

          من باید بگم خدایا من فلان چیز و فلان چیز و میخوام دیگه ب من چههههه ک خدا می‌خواد چطوری بهم‌بده‌از چ‌راهی با چ شغلی

          واقعا از دیشب حسم بهتره احساس سبکی دارم

          خدا جوووونم شکرت ک‌هدایتم کردی

          دوستای‌گلم ، حمید آقای گل ممنونم از همتون بابت اینکه آگاهی هاتونو با عشق واسه‌ما‌کامنت میزارین

          بخدا بهتر از شماها در جهان نیییییست

          استاد جونم مررررسی

          مریممممممم جوووونم شما عشقی

          مرسی بابت این فایل و این‌آگاهی ها

          عااااشق همتونم

          خداروهزاران‌مرتبه شکر ک‌هدایتمون کرد

          تا‌درودی دیگر بدرود️

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          سارا مرادی همت گفته:
          مدت عضویت: 1055 روز

          بنام خدایی که همین جاست

          سلام به روی ماهت حمیدرضای دوست داشتنی و آگاه و بینظیر

          حدودا یک هفته یی هست که پاسخ و برام نوشتی و من تو این مدت بارها بارها خوندمش و لذت بردم

          جواب ندادم جون دوست داشتم فایلش تو ذهنم باز بمونه و دوباره بیام سراغش

          خیلی ازت سپاسگزارم که دست و دلبازانه با عشق پاسخ دادی

          چند روز قبل از اینکه این سوال و از شما بپرسم ، این سوال و از خدا پرسیدم و خدا بهم گفت زکات یعنی از آنچه داری با عشق بدی

          دقیقا همون آیه 39 سوره روم که خدا میگه ربا باعث زیاد شدنتون نیست اما زکات هست

          ببخش هنر ، علم ، عشقی که داریم باعث گسترش ما و جهان میشه

          باعث گسترش ثروت در زندگی ما میشه

          حمیدرضای عزیزم از اینکه اینقدر بینظیر قوانین و درک میکنی من حیران و شادمانم

          اصلا عشق می‌کنم وقتی کامنت هات و میخونم

          مثل بچه یی که فردا قرار بره اردو و از ذوق لذت فردا ، خوابش نمیبره

          منم ذوق زده هستم از خوندن کامنت های رویایی شما

          جات خالی الان تو یه کافه بسیار زیبا نشستم و غرق در احساس سپاسگزاریم برای همین لحظه و دوست داشتم با فرکانس این لحظه ام برات بنویسم و سپاسگزاری کنم برای عشق و آگاهی که بهم هدیه کردی

          حمیدرضا ع عزیزم سپاسگزارتم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
        • -
          ساناز گفته:
          مدت عضویت: 1316 روز

          به نام خدای معجزه ها

          سلام دوست عزیز

          صبح پاییزتون بخیر باشه اقا

          اقا شما دوباره غوغا به پا کردین که

          خدارو شکر

          و خدارو هزاران بار شکرت که من هدایت شد به این کامنت فوق العاده

          و چقدر برای من درس داشت. با اینکه آدم اصلا مذهبی نبودم و نیستم اما هر ماه خودمو موظف میکردم حتما مبلغی از پولم رو باید ببخشم که پولم حلال باشه و حتی اگه این کار با تاخیر انجام میشد فکرمیکردم علت اینکه فروش ندارم یا مشکلی سر راه من قرار میگیره بابت این هست که هنوز اون مبلغ رو نبخشیدم و تا جایی که ی روز گفتم خدایا این باور من چیه که داره اینقدر خوره ذهنی برای من ایجاد میکنه و کم کم نشستم برای حل این قضیه و ذهنمو شرطی کردم که تمام این پول که هر ماه بدست میاری حاصل دسترنج خودته و هدیه خداست و وقتی دیدی مازاد بر خواسته های خودت بود طبق میل باطنی خودت هر عددی که دوست داشتی رو اهدا کن

          و به قولا هر جا تونستی کمکی کنی که خودت در مضیقه قرار نگیری چه اشکال داره انجام بده. تو هم دست خدا شدی در این جهان بالاخره که

          و من امروز با این کامنت زیبای شما هزاران درس گرفتم که

          خدایا هزاران بار شکرت

          و ی مساله خیلی مهم

          خیلی خوشحالم که بالاخره به این نتیجه رسیدین که چه ترمزی درباره درامد زایی داشتین.

          دیدین ادم میخواد ی کار بزرگی انجام بده مثلا خونه تکونی

          خیلی ها میان کمکش و خیلی ها خیلی کارها میکنن اما اون کار بزرگه اون ریشه اصلی رو وقتی خودم ادم انجام میده ی جور خاصی به دلش میشینه.

          تو این مسیر هم هر کسی هر ایده یا نظری داده باشه انگاری مسیر رو برای شما هموار کرده و وقتی خود شما اون سنگ بزرگه مسیر رو برداشتی اصلا این باور به طرز عجیبی به دل میشینه و بعدش به قول استاد نتایج مث بمب بمب میریزه رو سر آدم

          هزاران بار این مورد رو تجربه کردم و قول میدم تا یکی دو ماه دیگه قشنگ میای و برامون مینویسی

          ممنونم دوست عزیز که منو هم وادار به کنکاش ذهن کردی

          خدایا دمت گرم.

          داداش حمید خدا شریک لحظه هاتون

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1082 روز

      سلام به آقا حمیدرضای عزیزم

      سپاسگزارم از کامنتی که برامون نوشتین اونم از الهامات و هدایت قلبی تون که به شدت لذت بردم

      خداروشکر هزاران بار شکر برای وجود ارزشمندتون در این جهان زیبا و در این سایت بهشتی مون

      خداروشکر هزاران بار شکر

      چه رزق پربرکتی از کامنت تون دریافت کردم

      ایه 72 سوره ص:

      فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ

      پس زمانی که اندامش را درست و نیکو نمودم و از روح خود در او دمیدم، برای او سجده کنید…

      همیشه باخوندن این آیه

      انگار لیست توانمندی های دوره احساس لیاقت جلوم بازمیشه

      انگار احساس عالی بعداز انجام تمرین آگهی تبلیغاتی بهم دست میده

      پراز شور وعشق و قدرت میشم ..

      خیلی تحسین تون میکنم

      برای در مسیر توحیدی بودن تون

      برای احساس ارزشمندی ولیاقت تون

      برای کنترل ذهن ومدیریت احساس تون

      برای مسئولیت پذیری تون

      برای کامنت نوشتن در فایل ها و دوره ها و عقل کل

      برای میزان تعهد وعملگرایی تون

      خلاصه که نوش جانتون باشه

      این همه کار کردن وعمل گرایی ونتایج خوشگل

      وشیک ومجلسی ..

      به وجودتون افتخار میکنیم و قدردان تون هستیم ..

      الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
      • -
        Life time گفته:
        مدت عضویت: 1457 روز

        سلام دوست گرامی

        دوست دارم براتون بنویسم

        الان در حین دیدن کامنت تون

        چراغی در ذهنم روشن شد

        یه آگاهی جدید …

        من همیشه این آیه که در سوره یوسف هست رو بهش توجه میکردم

        اذ قال یوسف لابیه یا ابت انی رایت احد عشر کوکبا و الشمس و القمر رایتهم لی ساجدین

        در کودکی یوسف این خواب را میبیند و پدرش که پیامبر بود میفهمد یوسف به جایگاه والایی میرسد و به او میگوید خوابت را برای کسی تعریف نکن

        یوسف پس از طی مراحلی به اون حد از شکوفایی میرسد

        الان ربطش بااین ایه که شما اوردید

        فاذا سویته و نفخته فیه من روحی

        فقعوا له ساجدین

        این شد برام که

        ما انسانها به صورت ذاتی روحی داریم که شامل تمام صفات خداوندی است

        ولی باید خودمان را به مرحله ای برسانیم که این روح در ما به صورت کامل فعال شود و مورد بهره برداری قرار بگیرد

        توحید همینه اینکه از همه ترس ها و شرک ها و گردن خم کردن ها و کمتر بودن ها نجات پیدا کنی طوری مقام پیدا کنی که همه به سجده در بیان البته نه در برابر تو در برابر خدایی که تو مظهر تمام نمای او میشی وقتی که کامل میشی

        رسیدن به ثروت عزت احترام آبرو سلامتی و تمام نعمتها باعث میشه که خدا رو بشکل کامل نشون بدی و یه جورایی باعث میشه دیگه تو نباشی که گردن جلو کسی خم کنی بلکه همه گردن ها به سمت تو بچرخه

        البته که هدف این نیست هدف خداست

        ولی در کنارش اینم رخ میده

        ان شاءالله

        ممنون از کامنتتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      وحید گفته:
      مدت عضویت: 1933 روز

      سلام اقا حمید عزیز و دوست هم فرکانسی من .

      میخواستم از شما تقدیر و تشکر کنم بابت این کامنت فوق العاده ارزشمند و عالی که نوشتید و وقت گذاشتید و الهامی که بهتون شده بود رو برای ما هم بازگو کردید.

      بسیار سپاسگزارم عجب مثال ساده و روانی زدید چقدر درک من یکی بیشتر شد از نقش خودم و نقش خداوند . از عمل صالح و از ایمان داشتن که دقیقا یعنی چی و مفهومش چیه.

      در اینجا یکم مکث کردم و فکر کردم به خودم ؛ خیلی از مواقع بوده که من عمل صالح انجام میدادم و میدم ( مثلا کارهایی که میدونم باید انجام بدم باید حرکت کنم باید عمل کنم نه اینکه فقط فکر کنم و کنترل ذهن کنم و تجسم کنم ؛ نه بلکه این تجسم ها و این کنترل ذهن ها و این کارکردن ها روی خودم باید منجر بشه به عمل. و عمل هم میکنم ؛ اما متوجه شدم که توی بخش دوم من مشکل دارم انگاری ؛ بخش دوم یعنی ایمان ؛ یعنی اینکه من ایمان داشته باشم که این اعمال خوب من این حرکت های من باعث ایجاد نتیجه میشه. خیلی اوقات شاید به قول استاد عزیزم توی دوره کشف قوانین اون بکرگراند هست که داره نتیجه رو رقم میزنه .

      ببینیم تو بکگراند ذهنمون چی هست هست چه ترمزی هست

      یعنی اینکه من انجام میدم حرکت هم میکنم ؛ اما تو بکگراند وجودم ایمان خیلی نیست ؛ خیلی باور ندارم و ایمان ندارم که این اعمال من جواب میده و منجر به نتیجه میشه)

      پس باید خیلی بیشتر روی بخش دوم که همون ایمان هست کار کنم ؛ اینکه ایمان داشته باشم که با جابه جا کردن اون اهرم دکل هم حرکت میکنه . اینکه مثلا موقع بازی کردن فوتبال با پلی استیشن وقتی من ایمان دارم که با زدن دکمه ضربدر بازیکن شوت میزنه من این دکمه رو میزنم ؛ اگه شک داشته باشم یا بگم معلوم نیست که شوت بزنه یا نه من اون دکمه رو نمیزنم که.

      واقعا بازم تشکر میکنم از شما واسه این کامنت و خیلی ساده تر شد واسم این مفاهیم عمل صالح و ایمان.

      ان شاالله که خداوند همه ما رو به راه راست ؛ راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کنه.

      نعمت در همه جنبه های های زندگی ؛ که یکی از این نعمت های بزرگ هم همین دریافت الهامات هست.

      همیشه شادو تن درست و سلامت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      فرهاد نجاتی گفته:
      مدت عضویت: 1050 روز

      سلام آقا حمید رضا

      ممنونم بابت این همه دُر و گوهری که اینجا پاشیدی .

      کامنتت رو که خوندم خیلی از خودم راضی شدم واقعا ب خودم افتخار کردم . اگه یک سال پیش به کامنت شما می‌رسیدم دو خط اولش رو که میخوندم میگفتم ولش کن این یکی هم ک داره فیلم سینمایی تعریف میکنه و رد میشدم میرفتم کامنت بعدی .

      اما الان خدا شاهده بعد از خوندن کامنتت قلبم باز شد احساس میکنم قلبم بزرگتر شده .تک ب تک جملات کامنتت رو درک کردم و فهمیدم

      آخ آخ چقدر همه چیز راحت و ساده هست اصلا چیز پیچیده ای وجود نداره . فقط ما باید بخواهیم از خودش بخواهیم و اونقدر ایمان داشته باشیم و قلبمون باز باشه ک اینجوری مثل شما وقتی جواب سوالمون بهمون الهام میشه بفهمیم و درکش کنیم و بدونیم ک این جواب از طرف خداونده .

      بهتون تبریک میگم ک این لیاقت رو در خودتون ایجاد کردین ک به این راحتی و واضحی جواب سوالتون رو از خدا گرفتین.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      Ali گفته:
      مدت عضویت: 1577 روز

      سلام دوست من

      چقدر کامنتت پر بود از آگاهی های ناب

      مبهوت این همه آگاهی شدم

      برای من گنجینه ای بود

      از خداوند میخواهم که من هم بتونم درک کنم این قوانین الهی رو

      از خداوند سپاس گذارم که هدایت کرد به این کامنت

      ازشما هم سپاس گذارم که با ما به اشتراک گذاشتی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      سیف الله خالقی گفته:
      مدت عضویت: 992 روز

      سلام دوست من

      چقدر زیبا نوشتی و با مثالها که خود استاد می گه مثال زدن خود آموزشه

      و درک قوانین با مثال چقدر آسون

      می شه

      و من تحسینت می کنم که خیلی خوب

      الهامات خداوند را گرفتی

      امیدوارم که همیشه در مسیر هدایت

      باشی

      شاد و موفق و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سمیه پیروز گفته:
      مدت عضویت: 2098 روز

      سلام به آقا حمیدرضای گل

      کامنت هات همیشه طولانی بوده و شاید درست نخوندم ولی این دفعه کامل خوندمش چون خیلی قشنگ نوشته بودی چون اصلا نوشته ات رو خدا گفته بود و تو فقط نقل قول کردی

      در تک تک ثانیه هایی که تو ماشین بودی انگار خودمو در کنارت میدیدم عشق کردم با کامنتت عالی بود

      منم چون توی شرکت ادوات کشاورزی کار میکنم همیشه جرثقیل برام به دستگاه جالب بوده چند روز قبل مدیرم داشت باش کار می‌کرد و من میگفتم کاش منم بلد بودم و دقیقا هی نگاه میکردم به اهرم ها که مدیرم چپ و راست می‌کرد با اون نوار نقاله بالا که واقعا هم کار باش سخت نیست

      خدا چه قشنگ جواب داده که من این کارا رو میکنم و نقش تو فقط تکون دادن اهرمه

      الله اکبر

      چه راحت با زبون خودت بات حرف زد چون معمار هستی

      حتما از زبون چوپان و نقاش و معلم هم همین قدر ساده حرف میزنه

      کار خدا رو ببین جابجا کردن اون ادوات سنگینه و کار ما تکون دادن اهرم که فقط بایذ بدونی چی رو کجا تکون بدی چه مثال قشنگی خدا زده چه دیالوگ باحالی

      در مورد احساس لیاقت نمیتونم بگم من خیلی وارد هستم چون منم حتما احساس لیاقت بالایی ندارم در بسیاری مسائل

      اما چه قشنگ مچ دهنتو گرفتی راجع به حرف زدن با خدا

      بله راحت میشه با خدا حرف زد

      میدونی چیه چند ماه قبل بش گفتم خدایا همش من دارم بات حرف میزنم پس تو چی چرا بام حرف نمیزنی

      بم گفت قرآن بخون

      گفتم خب واقعا بخونم گفت آره بردار گفتم خب کدوم سوره گفت یونس

      خوندم عجب آیاتی داره

      اولش راجع به وحی میگه که کامل جواب‌ منو داد

      بعد میری جلو میگه بنده هام منو تنها میذارن فقط موقع سختی یادشون بمن میفته…

      من یاد اون مکالمه قشنگ انداختی

      من گاهی در لحظه حال که قرار میگیرم به نفس کشیدنم دقت میکنم

      به یک خدای درون

      یک قدرت درونی

      همونی که بی اختیار راه میره…

      همون خدای خالقه که دلش میخواست از طریق تک تک بنده هاش دنیا رو تجربه کنه

      دلش میخواد پولدار و قدرتمند باشه خوش باشه سوار هواپیمای فرست کلس بشه

      شاد و بشاش باشه

      بهتره که خدا رو به آرزوهاش برسونیم

      حمید جان مرسی از اشتراک گذاری مکالمه ات با خدای قشنگمون

      منو در دور دورای شبانه ات و خلوت های قشنگت با خدا یاد کن. (:

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      حسین و نرگس گفته:
      مدت عضویت: 1806 روز

      سلام خدمت برادر عزیزم، چقدر خوب درک کردید بحث قانون رو در مثالی که از جرثقیل زدید..اما یه سو تفاهمی که بعضا میبینم تو بعضی کامنتها جا داره اینجا در موردش صحبت کنم…ببینید درسته که به قول استاد همه چیز برمیگرده به باورها و خداوند بر همین اساس زندگی انسانها رو تغییر میده، اما یه نکته خیلی مهم مغفول واقع میشه..

      دو حالت رو تصور کنید.. حالت اول اینه که بگیم ما هر جور باور کنیم اتفاق میفته..حالت دوم اینه که یه دفترچه بگیریم دستمون به اسم توحید و بگیم اگه این مدلی باور کنیم نتیجه مثبته و اگه نه منفیه…

      در حالت اول که هیچ متر و معیاری نیست و فقط باوره داره کار میکنه که خیلیا اینطوری توحیدو درک کردن، هیچ معیاری برای درست و غلط نیست و باور فصل الخطابه..و این مدل کاملا اشتباهه و جهان اینمدلی کار نمیکنه.. اما در حالت دوم که جهان اینطوری کار میکنه، توحید یعنی اینکه اگر ما این مدلی باور کنیم باورهامون و درکمون خدایی تر میشه و بالطبع زندگیمون هم خدایی تر میشه..یعنی ما غنی میشیم، کریم میشیم، جواد و …نماینده اسما خداوند میشیم..چرخ زندگیمون روون میشه و …

      اما نکته ای که هست اینه که چون ما از وجود خداوندیم بالذات ارزشمندیم، این درست..اما اگر طبق اون معیارهای خداوند عمل نکنیم اون احساس لیاقت سرکوب میشه و کاراییشو از دست میده..اینکه عشق و حال جنسی رو در بحث احساس لیاقت کنار شهادتی میزارین که هر دو در قرآن تبیین شده شاید نشات گرفته از این باشه که درک شما از توحید، از نوع اولش باشه که متر و معیاری نیست و فقط ذهنه و ذهن..که این نگاه در نهایت انسان رو به پوچی میرسونه..موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      زهرا موسوی گفته:
      مدت عضویت: 1378 روز

      درود بر آقا حمیدرضا جان

      آقا حمید وقتی اسمتونو عکستونو متنتونو میبینم فقط خدا میدونه که چقدر ذوق میکنم و خداروشکر میکنم

      چون میدونم خداوند از طریق شما قراره سوالات ذهنمو جواب بده

      آقا حمید چی بگم از کامنتتون که ذهن و روح و جسممو میخ کوب کرد .صبح جمعه زود از خواب بیدار بشی و خدا این کامنت رو رزق قرار بده برات .چطور تشکر کنم که اینقدر زیبا اینقدر صحیح اینقدر کامل اینقدر واضح گفتگوی خودتو خدا و ذهنت رو برامون نوشتی ،این هم نعمتیه که خداوند به شما هدیه داده که مو به مو گفتگوهای درونیتو بنویسی.

      هر سطر خدا خدا میکردم تموم نشه.

      من در مورد خصوصیات مثبتم مینویسم عاشق مطالعه م بعد ذهنم میگه برو بابا تو از وقتی رفتی توی سایت عباسمنش 2 کتاب بزور خوندی یادته قبلا چقدر کتاب میخوندی ،پس الکی نگو اینو ننویس دیگه که عاشق مطالعه ای.

      اما همین الان خدا بهم گفت اینکه باعشق کامنت های سایت رو میخونی این جزء مطالعه محسوب میشه.

      دقیقا هر زمان که منم از خداوند سوال میپرسم و جواب میده ، ذهنم میگه برو بابا توهم زدی ،خدا یه موجود بزرگ و سرشلوغه آخه مگه بچه بازیه که بیاد با تو یکی به دو کنه

      اما همون خدا بهم میگه نه من یه جسم بزرگ سرشلوغ نیستم من در درونتم من روحتم من انرژیم ،تو فقط ادامه بده

      حمیدرضا جان کامنتهاتو توی عقل کل میخونم توی فایل ها میخونم و با تک تک سلولهام درک میکنم.

      آرزوی بهترین هارو دارم برات چون لایق بهترینها هستید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      بهناز عادلی فر گفته:
      مدت عضویت: 491 روز

      سلام دوست عزیز.

      ممنون.

      واقعا ممنون بابت کامنت زیباتون.

      خیلی خیلی خوشحالم که هدایت شدم و این کامنت رو خوندم.

      و جواب سوال من بود.

      جواب درگیری های ذهنی من بود.

      چند وقت پیش در یک کاری موفق شدم.

      البته با توکل به خدا و بودن در مسیر درست.

      و احساس اعتماد به نفس فوق العاده ای داشتم از انجام اون کار.

      خوشحال و راضی از اینکه از پسش براومدم.

      وقتی میخواستم بنویسم و شکر گزاری کنم، تا میخواستم بنویسم من این کار رو کردم، ذهنم میگفت تو ؟ مگه تو انجامش دادی؟ نه خدا انجامش داد.

      تا میخواستم بگم خدایا شکرت که این کار رو برام کردی، باز میدیدم اون اعتماد به نفسی که به دست آوردم از بین میره، اینکه من موفق شدم، اینکه من الان تونستم پس در آینده هم میتونم.

      کلا ذهنم درگیر بود.

      از آخر گفتم من به کمک خداوند موفق شدم.

      ولی دقیق نمیتونستم بفهممش.

      مثالتون خیلی واضح و مشخص جواب سوال من رو داد.

      خدا رو شکر .

      و ممنون از شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مریم فرقدانی گفته:
      مدت عضویت: 1136 روز

      به نام خدای بی نهایت بخشنده و آرام بخش

      سلام استاد گلم و مریم جان و همه دوستان

      سلام حمیدرضا گل کامنت بسیار طولانی شما رو اتفاقی و تا آخرش خوندم خیلی عالی بود اصلا نفهمیدم طولانی بودنش رو . خیلی بهم کمک کردید برای قوی تر شدن احساس لیاقتم سپاسگزارم . این کامنت رو برای تشکر از شما گذاشتم، خیلی وقته کامنتی ننوشتم. بیشتر کامنت دوستان رو میخونم و کلی لذت میبرم . با آرزوی بهترینها برای شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      اعظم برزگری گفته:
      مدت عضویت: 1410 روز

      سلام حمید رضای عزیز

      درک و الهام و آگاهی تون بسیار ناب بود!

      منم تازگیا اینطور حسی رو تجربه میکنم،یعنی به وضوح بهم میگه!

      دیروز وقتی این فایل تصویری رو دیدم و اون دریم بورد استاد رو،جرقه ای در ذهنم روشن شد که بابا خدا چطوری بهت بگه،چرا اینقدر خودتو زدی به نشنیدن و راه رسیدن به همه ی اون چیزهایی رو که میخوای داره با یه الگوی دقیق و بدون خطا نشون میده،مگه قراره دوباره آیه ای نازل بشه تا تو درک کنی!؟

      چی از این واضح تر که استاد میگه چندین سال قبل اینا برام خواسته بودند الان بیشتر از اون چیزی که میخواستم بهش رسیدم،یعنی همین مسیری رو که من طی کردم بیا،کنترل کن ذهنتو،احساست رو خوب نگه دار،اعراض کن،توجه کن به زیبایی ها و کلا ناظر باش بر اون چه که از ذهنت میگذره و نذار افکار بیهوده و منفی جولان بدن در ذهنت چون همین افکار چه خوب و چه بد ،مسیر زندگی تو رو روشن میکنن!

      دیروز دنبال یه برنامه بودم تا باهاش پاور پوینت درست کنم و چند مدل دیدم ولی بابه دلم نبود انگار و رهاش کردم،دوباره شب به خودم گفتم یه چیزی به قلبت میوفته همون رو انجام بده چرا سرسری میگیری و شب با همون افکار خوابیدم!

      یه خواب کلا بی ربطی دیدم و صبح با احساس خوب صبح رو شروع کردم و دیدم اون خواب بی ربط دلیلش این بود که افکار من توی این چند روزه گذشته بیشتر و بیشتر پیرامون اون اتفاق بود و زمان بیشتری رو بهش توجه کردم و در نتیجه همون چیزی رو روزها ناآگاهانه بهش توجه میکنم،شب همون برام پدیدار میشه و فهمیدم دلیل رفتارم رو و توبه کردم از خدا و گفتم فهمیدم علت این خواب رو و ازش سپاسگذاری کردم و دوباره ذهنم رو به سمتم اون خواسته ام هدایت کردم و احساسم رو خوب کردم و چون همسرم برای گرفتن سنگک داغ رفته بودند انگار دوباره خوابم گرفت و نمیدونم شایدم بیدار بودم!

      بهم گفت:همه چیز در گوشیت هست،همون چیزی که دنبالش هستی!تا حالا چند تا از برنامه هاش رو استفاده کردی که همیشه تو دسترست هست؟ بغیر از اونایی که همه دارند و بطور عموم از اون استفاده می کنند!؟آیا تا بحال برنامه هاش رو دونه به دونه باز کردی تا بدونی چی داره گوشیت؟

      گفتم استفاده میکنم فقط انگشت شمار…

      بیدار شدم و گفتم خدایا داری باهام حرف میزنی!؟

      چی بود این!؟

      چی گفتی!؟

      و چی میخواستی بگی اصلا!؟

      و رفتم و صبحانه رو آماده کردم و هر وقت میخواستم بهش فکر کنم حسم خوب میشد و چون وقت هایی که اینطوری چیزی رو میشنوم اگه توجه نکنم بهش کلا از یادم میره و نمیتونم درک اون چیزی رو که گفته شده رو بیابم!

      کارهام رو انجام دادم و گوشیم رو باز کردم…

      گفتم بزار ببینم درست بود اون الهامه یا من گمان کردم که چیزی شنیدم!

      دومین گزینه ای که روش زدم برنامه ی imovie بود!

      بازش کردم و دیدم از نمونه کارهایی که قبلا داشتم و عکس گرفته بودم ازشون،یه فیلم زیبا درست شده،گزینه ها رو زدم و دیدم بله این همون هدایت خدا بوده،آسون و راحت!

      من دیروز داشتم دنبال برنامه می گشتم تا مشکلم رو حل کنم و در این لحظه اینطوری معجزه کردی!

      بخدا پریدم بالا و از شدت شوق اشک ریختم و گفتم خدا جانم یعنی داری باهام حرف میزنی؟

      یعنی داری بهم میگی ؟

      یعنی من دارم میشنوم؟

      اون قدر اشک ریختم و گریه کردم و سجده کردم که چندین وقت بود چنین حسی رو نداشتم و دیدم آره بابا!

      و شروع کردم اون خواسته هایی رو که دارم و دوست دارم تو این دنیای مادی،تجربه شون کنم رو بوسیله ی این برنامه ی هدایتی از جانب خودش،درست کردن و چقدر اون لحظه حس و حالت فوق العاده میشه!

      انگار میگه همه ی اینایی که خواستی رو برات انجام دادم و بیشتر و بیشتر بخواه و بیشتر تو این حس بمون!

      یه دریم بورد فوق العاده درست کردم و در تمام اون تایمی که با عشق و لذت گذشت و کلا جوری شد که خونه خلوت بود داشت اشک هام از گونه هام می غلتید و میوفتاد رو صفحه ی گوشی،چقدر حال دلم امروز بواسطه ی اون هدایته فوق العاده بود!

      خدا داره هر لحظه به گفته ی استاد با ما حرف میزنه ولی انگار ما خودمون رو زدیم به نشنیدن!

      این برنامه رو بیش از یه سال بود من تو گوشیم داشتم و اصلا ندیده بودمش!

      یعنی خدا میگه پرده ها رو از جلوی چشمان شما برمیداریم!

      دقیقا همینکار رو امروز با من کرد!

      خیلی شده از اون الهامات سره صبحی شنیدم و دیدم دقیقا داره بهم هینت میده ولی انگار توجه نکردم بهش و کلا از یادم رفته ولی امروز گفتم آگاهانه هر چی رو که شنیدم عمل میکنم!

      خدایا چقدر حست فوق العاده ست!

      چقدر زبانت ساده و قابله فهمه!

      چقدر صدات رسا و شنیدنیه!

      من دنبال یه برنامه بودم تا باهاش پاور پوینت درست کنم به سادگی و هر چی جستجو کردم دیدم خیلی سخت کردن و وقتی سپردم بهش به زیباترین و راحت ترین و دسترس ترین راه هدایتم کرد…

      خدا جان میشه تو رو داشت و همه چیز رو تجربه کرد!

      حمید رضای عزیز!

      دقیقا اون حستون رو درک کردم که گفتین در حال خواب وبیداری یه همچین مثالی رو برام زد!

      دقیقا برام همین امروز اتفاق افتاد و درک کردم انگار خدا به زبون هر کسی با توجه به فهم و درکش داره باهاش حرف میزنه ولی باید بفهمی و توجه کنی به اون گفته تا برات راهها باز بشن!

      ممنون و سپاسگذار خدایم هستم که در این مسیره فوق العاده،دارای دوستان ارزشمندی چون شما هستیم!

      چون دیگه برام شدین یه الگوی مناسب و هر وقت کامنتی از شما در عقل کل یا فایلا میاد زود بازش میکنم چون زبان درک شما از آگاهی ها ساده ست!

      خدا رو شکر و سپاسگذارم که در این روز زیبای پاییزی و بارونی شهرم،از شمال غربی ترین شهر ایران دارم این کامنت رو می نویسم و یه احساس عالی رو تجربه کردم!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      هادی و مهسا گفته:
      مدت عضویت: 1810 روز

      سلام به دوست عزیزم در سایت پر برکت عباسمنش

      واقعا لذت بردم از الهامی که بهت شده و درست دریافت کردی

      این تیکه خیلی قشنگه که شما معمار هستی و خدا در مورد چیزی برات مثال میزنه که شما کامل درک میکنی

      همون طوری که به محمد در مورد خرما مثال میزنه چیزی که درک ازش داره

      خیلی لذت بردم چند وقتی بود یه همچین نگاهی نسبت به خدا داشتم امروز واقعا درک بهتر با نوشته شما داشتم

      باز هم ازتون سپاسگذارم که نوشتین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      علی میرفخررجایی گفته:
      مدت عضویت: 1498 روز

      سلام به آقا رضای عزیز

      امیدوارم حالت عالی باشه

      چقدر لذت بردم از سوالی که از خداوند پرسیدی و جوابی که دریافت کردی

      و میخواستم مهر تاییدی بزنم روی چیزی که فهمیدی و درک کردی

      آره دقیقا خدا باهات صحبت می‌کنه خیلی واضح و شفاف

      دقیقا مثل یک گفت و گوی دو نفره واضح و شفاف

      این میتونم بگیم بزرگترین چیزی بود که توی سال گذشته من درک کردم و

      بیگ بنگ زندگی من بود

      و خیلی هم داخل سایت در موردش نوشتم

      آره ما باید خودمونو لایق این اتفاقاتی که داره برامون رخ میده بدونیم

      اون با ما صحبت می‌کنه

      هر سوالی داشته باشیم در مورد هر موضوعی بهمون پاسخ میده

      اگر حواسمون باشه و باور داشته باشیم که باهاشون صحبت می‌کنه میتونیم جوابشو قشنگ بشنویم

      اگر هم نشنویم به یه طریق دیگه ای بهمون میگه

      به قول استاد مهمترین باوری که باید در خودمون بسازیم اینه که ما لایق دریافت الهامات و هم صحبتی با خداوند هستیم

      و اون واقعا با ما صحبت می‌کنه

      در مورد موضوعی که بهش علاقه پیدا کردم و بهم الهام‌شد هر بار داره باهام صحبت می‌کنه هر بار بهم میگه جواب سوالاتمو و بعد میرم میبینم مثلا تو فلان کتاب گفته یا میام مثلا میبینم خود استاد اینو گفته

      یعنی همه ی ما به یک اندازه به یک منبع وصل هستیم

      اون جوابهایی که به بقیه داده در مورد موضوعات مختلف به من شما استاد و همه ی انسان های دیگه هم میده

      کافیه فقط ازش سوال بپرسیم و باور داشته باشیم که به ما میگه جواب سوالای مارو به یه طریقی به ما میگه

      از طریق قلبمون احساسمون با ما صحبت می‌کنه

      حالا وقتی می‌رفتیم تو مسیر خلق کردن

      یعنی می‌خوایم یه چیز جدیدی به جهان اظافه کنیم

      هنر ما اینه که سوال های جدید بپرسیم

      سوالای که قبلا نبوده و براشون جوابی نیست

      سوالاتی که ممکنه خیلی ها حتی از اینکه بپرسنش ترس داشته باشن

      اون وقته که ما در حال خلق چیز جدید و نو هستیم،

      ،

      ما چه خواسته چه نا خواسته داریم از خداوند درخواست میکنیم و اون پاسخ میده

      این کارشه

      اما خیلی از نا آگاهیم از این مسئله

      خیلی از ماها واقعا خوابیم

      و یه جورایی داریم چشم بسته میریم جلو

      چشمامونو بستیم و داریم با صداهای اطرافمون باور میکنیم و میریم جلو

      ،

      اما وقتی بیدار میشیم از این خواب

      وقتی آگاه میشیم از خودمون از جهان از قوانین بازی

      اون وقت اون اصل وجودی ما اون اصل پرسشگری ما فعال میشه

      و دائم در حال پرسیدن آگاهانه و دریافت جواب آگاهانه هستیم

      ،

      فقط شندین صدای خداوند نیاز به باور و تمرکز داره

      وقتی که ما چشم هارو می‌بندیم و شروع به نفس کشیدن عمیق میکنیم که این یکی از راه های خارج کردن ذهن از مداره و رسیدن به قلب هست

      توی اون لحظات واضح میتونی گفت و گو با خداوند رو شروع کنی

      شروع می‌کنی به پرسیدن سوالات

      و جواب هایی‌که به ذهنت میاد رو با احساست باید هماهنگ کنی

      یعنی ببینی کدوم فکر بهت احساس بهتری میده کدومه که قلبتون باز می‌کنه و قلبت تاییدش می‌کنه

      این همون جوابی درست برای ما هست،

      خیلی از مواقع ممکنه پشت فرمون بهمون گفته بشه ممکنه توی تمرین موقع ورزش کردن بهمون گفته بشه

      هر زمانی که در لحظه ی حال قرار میگیریم و عمیق میشیم و نه به گذشته و نه به آینده فکر میکنیم

      او لحظه ای هست که ما به منبع وصل هستیم و میتونیم دقیق و شفاف باهاش صحبت کنیم،

      ،

      منم قبلا فکر میکردم این گفت و گو ها مثلا خودمم که دارم با خودم صحبت میکنم

      بعد نگو خداوند بوده یعنی اون چیزی جدا از ما نیست تو وجود خودمونو

      فقط باید باورش کنیم باید پیداش کنیم باید خودمونو لایق بدونیم تا بهش برگردیم

      ،

      در مورد کسبو کار و تجارت هم داخل جوابطون به یکی از دوستان هم کلی درس گرفتم و عالی بود

      حقیقت خلق ثروت چیزی جز ارزش ایجاد کردن نسیت

      باید ارزش ایجاد کنی

      ارزش ایجاد کردن به معنای کوه کندن نه

      به معنی اینکه بتونی از همون گیفت و پاداشی که خداوند بهت داده استفاده کنی و لذت ببری

      اون خودش بقیه ی کارارو انجام میده

      اون طبق طبیعت رزاق بودنش

      هدایت می‌کنه افراد ایده ها موقعیت ها شرایطی رو که از اون توانایی و علایق روحت ارزش ایجاد بشه و نتیجه طبیعیش خلق ثروته

      و چقدر این کار شیرین و لذت بخشه،

      ،

      یه نکته ی خیلی مهمی هم که الان یادم اومد اینه که

      ما باید قبل از قبل از اینکه بخوایم بریم تو درو دیوار

      قبل از اینکه گیر کنیم

      بیایم و از خداوند سوال بپرسیم و ازش بخوایم هدایتمون کنه ازش بخوایم جواب درست رو بهمون بگه

      نه اینکه بریم دورامونو بزنیم بعد بیایم پیش اون،

      هرکس زرنگ باشه

      همون اول از خدا می‌پرسه ،

      چیزی که خودم هنوز توش خیلی گیرم و خیلی زود فراموش میکنم و اقداماتی میکنم که اصلا بدون مشورت با اونه همش مشورت با ذهن محدودمه که محدود به یک سری اطلاعات و تجربه

      ،

      همین جا متعهد میشم که قبل از انجام هر کاری از خداوند بخوام که هدایتم کنه ازش بپرسم و تسلیمش باشم و منتظر نشونه ها و هدایتش باشم،

      ،

      خدارو شکر هدایت شدم به کامنت شما،

      امید وارم در پناه خداوند شاد و خوشحال و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1957 روز

    به نام خدای رحمان و رحیم

    وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ

    و بزودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی

    سلام به اساتید توحیدیم و دوستان عزیزم

    ◀️مفهوم عملی ایمان به غیب

    ◀️این فایل برای من بشارت و مژده خداوند بود بر درستی مسیرم و نتایجی که 100٪لاجرم تو زندگیم میاد

    🟢این روزها با کارکردن روی پروژه خانه تکانی ذهن و کارکردن روی دوره باشکوه و ارزشمند روانشناسی ثروت 3 که خداوند بینهایت زیبا و ساده هدایت کرد با اکانت خواهرم !!! هم مدار بشیم با این دوره و روش کار کنیم و

    این همزمانی با فایل مفهوم عملی ایمان به غیب به من نوید داد که دارم خوب رو خودم کار میکنم و نتایج لاجرم میاد

    من دوره قانون آفرینش رو تا قسمت دو دارم و کاملا این اگاهیها رو درک کردم و با کار کردن روی این دوره خیلی از نظر شخصیتی تغییر کردم و خیلی تو مسیر درستم کمک کننده بود و انشالله در مدار خرید ادامه این دوره هم به راحتی و اسونی هدایت بشم

    🟢چقدر این آگاهی ارزشمندی بود که مریم جانم گفتید که برای اینکه ببینیم استاد از چه مسیری به این نتایج رسیدند و ریشه های این درخت تنومند پر بار رو ببینیم و درک کنیم نیاره روی این دوره و ساخت ریشه ها کار کنیم

    🟡من فقط تو همون دو دوره اول این دوره بی نظیر بینهایت درکم به آگاهی ها و قوانین الهی بیشتر شد و واقعا تفکر و شخصیت من رو بهتر کرد و نیاز داره بیشتر و بهتر روی این دوره کار کنم و..

    واقعا از نظر مداری به حدی رشد کردم

    که تونستم با دوره لیاقت و ثروت 3 هم مدار بشم و بهتر درک کنم به امید الله مهربان تکاملی درکم بهتر بشه

    ◀️اجرای توحید درعمل : کار کردن روی این دوره ها و تمرکز گذاشتن روی درک و عمل به قوانین الهی…

    به جای فکر کردن به گذشته و آینده و ترسیدن و غمگین شدن بیام در لحظه بدون هیچ فکری (به خصوص برای من که خیلی فکر میکنم ) به چگونگی….باید ایمان داشته باشم که درک و عمل به قوانین مهمترین وظیفه انسانی، الهی و مقدس و معنویه منه

    🟢این فایل قلب منو مطمئن و آروم کرد که من تو مسیر درستم فقط نیاز به ایمان به غیب و ادامه دادن با تعهد بسیار بسیار به این مسیر هست

    وظیفه من : تنها خدایا تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم

    وظیفه خدا: اجابت خواسته هامه اگر باور کنم وظیفه خدا اجابته… اجابت میشم ،اگر باور کنم وظیفه خداست که به توقع و انتظار من پاسخ بده پاسخ میده این قانونه ،قانون خداوند اینه طلبکار باشم از خدا تا دریافت کنم

    قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿35﴾

    گفت پروردگارا مرا ببخش و ملکى به من ارزانى دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد در حقیقت تویى که خود بسیار بخشنده‏ اى (35)

    فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ ﴿36﴾

    پس باد را در اختیار او قرار دادیم که هر جا تصمیم مى‏ گرفت به فرمان او نرم روان مى ‏شد (36)

    وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿37﴾

    و شیطانها را [از] بنا و غواص (37)

    وَآخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ ﴿38﴾

    تا [وحشیان] دیگر را که جفت جفت با زنجیرها به هم بسته بودند [تحت فرمانش درآوردیم] (38)

    هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿39﴾

    [گفتیم] این بخشش ماست [آن را] بی‏شمار ببخش یا نگاه دار (39)

    وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿40﴾

    و قطعا براى او در پیشگاه ما تقرب و فرجام نیکوست (40)

    ◀️دریم بردی که درست کردم فایلهای باور فراوانی و ثروت و خواسته هایی که با موزییک آروم و زیبا من و خواهرم صبح و شب نگاه می‌کنیم محو زیبایی این نعمت‌ها میشیم کار کردن روی دوره ثروت 3 همزمان با دیدن این فایلها همگی تایید خداونده به درست بودن مسیرم

    فقط ایمان به غیب با تعهد میخواد اگر الان فعلا از نظر ظاهری خواسته هام رو نمیبینم ولی با ادامه ادامه دادنم وارد تجربه زندگیم میشه از مسیری لذت بخش زیرا این یک قانونه من باید با این قانون هماهنگ بشم

    ◀️معیاری برای تشخیص وعده های خداوند

    به قول قرآن:

    شیطان وعده فقرو کمبود وترس وسختی می‌دهد و به زشتی ها وا می‌دارد!!

    ️««ولی خداوند وعده آمرزش و فزونی نویدتان می دهد»»

    🟢اصل ساده است جهان ،قانون ،زندگی ساده است تو سِودا جان پیچیده اش نکن با زیادی فکر کردن در مورد چگونگی

    🟡واقعیت اینه جهان ساده است همه چی واضح هست کلید دست خودمه

    خدایا سپاسگذارم بهم بشارت بخشش و امید به رحمت خودت رو دادی منو راضی و خشنود کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 85 رای:
    • -
      فواد بنیادی گفته:
      مدت عضویت: 876 روز

      سلام سودا جان

      امید وارم حالت خوب و عالی باشد

      چقدر زیبا و عالی می نویسی چقدر عالی آیه ها را کنار هم قرار می دهی چقدر خوب و عالی منطق برای خودت و برای تمام اعضای که کامنتت را می خواند می سازی خییلی سپاسگزارم که با این همه جزییات می نویسی من هر بار کامنتت را می خوانم خییلی لذت میبرم و تحسینت می کنم

      سودا عزیز انشالله که هر کجایی این کره خاکی هستی سال سالم ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فاطمه قانعی گفته:
    مدت عضویت: 966 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم

    من دیروز براتون در قسمت دوره قانون آفرینش کامنت گذاشتم و براتون نوشتم دوره رو خریدم ،براتون نوشتم که چند شب پیش به همسرم گفتم بیا دوره رو با هم بخریم اما همسرم قبول نکرد و من همون شب خودم دوره رو خریدم و به همسرم هم نگفتم ،گفتم هر وقت همسرم در مدار دریافت آگاهی های این دوره قرار بگیره خودش دریافتش می‌کنه .

    اتفاق خیلی جالبی که افتاد این بود که دیشب همسرم بهم گفت یه فیلم جدید دانلود کردم بیا با هم ببینیم ،بهش گفتم چه فیلمی اگه خوب باشه میبینم گفت خیلی خوبه بیا ،گوشیش رو وصل کرد به تلویزیون فیلم باز شد شوکه شدم دیدم زده جلسه اول قانون آفرینش ،یه لحظه جا خوردم گفتم گوشی من وصل کردی گفت نه چطور ،گوشی خودمه بیا دوره قانون آفرینش خریدم بیا با هم ببینیم همون لحظه اشک توی چشام جمع شد گفتم منم دو شب پیش دوره رو خریدم ،اونم شوکه شد گفت پس چرا به من نگفتی گفتم نمیدونم گفتم به وقتش بهت میگم اما خودتم دوره رو خریدی .اما جفتمون خوشحال بودیم که دوره برای خودمون خریده بودیم .

    اونجا خیلی خدا رو شکر کردم به همسرم گفتم اینم نشونه اس برای ما این داره به ما نشون میده که ما دو تا چقدر با هم ،هم مدار هستیم ،خدا میخواست که این دوره رو با هم شروع کنیم و با هم رشد کنیم . واقعا چقدر خدا کاراش قشنگه و چقدر زیبا و معجزه وار ما رو پیش می‌بره به سمت خودش .

    خدا رو شکر از وقتی این دوره رو تهیه کردم نعمت های زندگیم بیشتر شده و هر لحظه هم داره بیشتر و بیشتر میشه به لطف الله.

    خدایا من به هر خبری که از تو بهم برسه نیازمندم.

    خدایا من را آسان کن برای آسانی ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 97 رای:
  4. -
    نرگس گلی گفته:
    مدت عضویت: 1830 روز

    سلاااااام به استادان نازنین و دوستان عزیز

    منم یه مدت خیلی زیاد قبلا هر روز و هر زوز نشانم قانون افرینش میشد حالا هر بار یه قدمش بعد گفتم ای بابا مگه چیه رفتم قدم اولو خریدم و گوش دادم نشانش همون روز اول اومد ارامشی تمام ذهنمو گرفت که تا حالا نداشتم حسم خوب بود نتایج ریز ریز اومد تا قدم دو رفتم بعد ول کردم و رفتم سراغ دوره دیگه ولی انقدر نرم و اسون شما توضیح دادین قانون جهانو که ادم کیف میکنه استاد واقعاااا تحسینوتون میکنم افرین باریکلا وقتی مریم نازنین عکس دریم بورد شمارو گذاشت با هر عکسی چشام از حدقه در میومد که اااا این خواسته الان بهترشو داره دوباره اااا اینو تجسم کرده الان فرای اینو داره

    این روزا زیاد دارم از تجسم میشنوم خب من الان تو دوره شیوه حل مساعل هستم جلسه اخرش درمورد همین موضوعه از دیشب تجسمو استارت زدم که خب نه احساسی در من ایجاد کرد نه عصبیم کرد نه هیچی گفتم خوبه ادامه بده فقط شروع کن چقدر من با تجسم کردن مشکل داشتم یعنی همیشه ذهن من اینکاراو وقت تلف کردن میدونست حتی سر سریالای سفر به دورامریکا و زندگی در بهشتم همینو میگفت ابجیم میگفت زندگی در بهشتو ببینی عاشقش میشی اون اوایل تو شروع مسیر منم میگفتم چیه بابا اینا وقت تلف کردنه یللی تللیه من دارم فایل گوش میدم اصل اینه کار مفید یعنی این چیه اون سریال که انقدر مقاومت کردم یه روز گفتم بیام ببینم دیدم جلسه اولو که شروع کردم فقط میخکوب بودم و بعد ادامه و ادامه و تا رسیدم به اخر فایل و دیدم چه حال خوبی دارم خداروشکر و همین باعث شد دوباره به فکر شروع این مستندا بیوفتم هرچند که الان قسمت 10 سریال زندگی در بهشتم ولی به صورت زنگ تفریح بهش نگاه میکردم در حالی که اون والا خودش یه دورست مخصوصا مکمل دوره شیوه حل مساعله خیلییی با این دریم بورد شما حال کردم تشکر ویژه از مریم نازنین که زحمت کشیدن و این فایلو برامون تدوین کردن خدا بهتون حتما پاداش خواهد داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    فاطی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2327 روز

    بنام خدای مهربانم

    خدای هدایتگرم

    هزار هزاران بار شکرت بابت نشانه ها و الهامات

    به لطف الله من دیروز خرید دوره زدم

    و دیشب فک میکردم آیا دوره دیگه میخریدم ؟

    ک این فایل با معرفی دوره افرینش ادامه مهر تایید پروردگارم بر هدایتم بود

    مفهوم عملی ایمان به غیب

    خیلی حس خوبی دارم

    همیشه Dream board میشنیدم از استاد ،الان ک قراره کلی آگاهی های جدید دریافت کنم ک پایه و اساس قوانین برام بسازه بینهایت حس آرامش داره

    شما دو عزیز نه تنها تی شرت تون، سِت هست

    مفهوم احساس خوب اتفاقات خوب رو داره

    و لبخند به چهره م آورد دارید

    بلکه الگویی از هم مسیر ترین شریک های زندگی هستید و خدا میدونه چقد تابو و باور محدود فقد با دیدنتون درونم ترک خورد

    و قراره پایه های درست برام ساخته بشه

    خدارو شکر برا وجود تمام بنده های توحیدی

    بسیار سپاسگزارم از محبت های خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1756 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم شایسته عزیزم

    دوستتون دارم

    سلام خدمت تمام دوستانم در سایت عباس منش

    من هفته گذشته دوره قانون آفرینش را خریدم از سایت

    خیلی خوشحالم

    دارم تمریناتش را انجام میدهم

    اتفاقا دیروز به همین موضوع فکر میکردم که چقدر خوب شد این دوره را تهیه کردم

    چون احساس کردم قوانین را استاد انگار به زبان ساده تر و قابل فهم تر برای من در این دوره باز میکنه

    خدایا بینهایت از شما تشکر میکنم که به من الهام کردی دوره قانون آفرینش را تهیه کنم

    خدایا هر وقت الهاماتت را درک کردم و گوش دادم چقدر احساس کردم که بهترین کار عمرم را انجام دادم

    چقدر جلو افتادم به راحتی

    خدایا من خیلی ممنونم

    خدایا سپاسگزاریی که لایق این همه نعمت باشه بلد نیستم

    ولی با همین زبان خودم و درک خودم شکرت میکنم

    خدایا بینهایت شکر به خاطر همه چی

    مریم جان از شما هم خیلی تشکر میکنم که وقت و انرژی گذاشتی و این دوره را دوباره تدوین کردی

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  7. -
    علی ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    درود بر شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز متشکرم بابت زحماتتون که دستی از طرف خداوند شدید تا این آگاهی ها رو با بالاترین کیفیت به دست ما برسونید

    چقدر این آگاهی به موقع اومد و چقدر به مسیر تکامل و رشد من کمک کرد،چقدر فوق العاده بود و من الان موندم که چی شد چطوری انقدر خداوند سریع پاسخ مسئله توی ذهنم (چطوری درخواست کنیم و خواسته هامون چطور به وجود میاد) رو داد

    شاید الان که دارم مینویسم شرایط خرید دوره قانون آفرینش رو نداشته باشم اما به قول استاد شما نسبت به جایگاهتون هدایت میشوید و نسبت به این جایگاهم شرایط به سمتی رفت که خداوند این آگاهی که لازم بود برای مسیرم رو با رضایت کامل استاد وارد زندگیم کرد بدون اینکه بخوام از راه نامناسب به این آگاهی ها دسترسی داشته باشم وارد مداری شدم که این آگاهی بهم رسید

    دمتون واقعا گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    امیرحسین ۱۹۱۷ گفته:
    مدت عضویت: 1405 روز

    سلام و درود

    عجب فایل دقیقه صحیحی….چندین همزمانی واسه من رو این فایل رخ داد….یکی اینکه ایمان عملی ب نیروی غیب ک اطرافیانم اینجوری نیستن ولی من اطمینان دارم ب نیروی غیب و راه قانون همونطور ک عباسمنش دریم بورد ساخت و دقیقا ب همون آروی ک تصویر کرده بودن رسیدن…..الهی شکرت

    همزمانی بعدی اینه ک من دقیقا دارم روی قانون آفرینش عمل میکنم و بخش 1 رو تموم کردم و دقیقا الان میخوام بخش 2 قانون درخواست رو شروع کنم ک قسمتهایی ازشو خانم شایسته الان گذاشتن و دیدمش……….برای اینکه حرف من ثابت شه برید دقیقا محصولات خریده شده منو ببینید ک فقط قانون توجه رو خریدم و 25 روز از 40 درصد تخفیف مونده…… چقدرررررر خوشم اومد ک خانم شایسته dream board استاد رو گذاشتن و بهم امید و انگیزه داد و این باگ رو پی بردم ک آقا تمررررین باید کرد و خود عباسمنش هم تمرین کرده و ب اینجا رسیده و من تابحال لحظه تمرین کردن استاد رو ندیدم دلیل نمیشه ک فقط ب حرفاشون گوش بدم و بگم چقدررر قشنگه حرفا….

    عباسمنش هم دقیقا ی آدم معمولیه و ی انرژی از خدا اند و دقیقا مثل منه ک انرژی از خدا ام……و فقط قانون و خدا وجود داره و شرک نورزم ک انگار خدا قبل اینکه چیزی بگه اول ب عباسمنش الهام میکنه و اگه عباسمنش اوکی داد ب ما میگه و خدااا فقط ب عباسمنش الهام میکنه و ما هیچی نمیفهمیم…..

    و من باید سنگ بنا و معیار رو قانون و احساس خوب بزارم ن اینکه خط کش من عباسمنش باشه ک اون تو این شرایط چیکار کرد منم همونکار رو کنم فقط ب قلبم نگاه کنم و حس و نیروی آرامشبخش رو بهش گوش کنم……

    من قبلا این فایل رو دیده بودم ولی این دفعه کامل تر بود و خیلی برام ب جا و ب موقع و الهام بخش بود و لذت بردم…….خدایا شکرت ک منو با قانون خودت آشنا کردی و ایمان دارم ک من 15 روز بعد ب بهترین مکان و معنوی ترین آدمای روی کره زمین مهاجرت و هجرت خواهم کرد الهی شکرت….آمین…….

    گر زبان شود بر تنم هر موییی

    یک شکر از هزار نتوان کرد……….

    راستی اصل رو گم نکنم اصل قانونه اصل خداهه اصل قلبه اصل احساسیه ک قلبمون بهمون میگه گیر فرعیات و مثلا استاد چجوری با چ فن بیانی تو اون موقعیت چیکار گردن رو ول کنیم اصل چی میگه قلب چی میگه الهام چی میگه چون هرررر کسی موقعیت شرایطش با دیگری و استاد فرق میکنه و کپی برداریدنکنیم بلکه الگو برداری کنیم.همه جانبه بیندیش ولی شخصی و فردی عمل کن……

    حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس…….

    در پی این مباش ک نشنید یا شنید……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  9. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1396 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    استاد شایسته عزیز سپاسگزارم از شما که این دوره رو تدوین کردید و این فایل رو هم آماده کردید.سپاسگزار استاد هستم که روزی به ندای قلبش گوش کرد و وارد سخنرانی و صحبت و یادگیری و عمل کردن و یاد دادن شد.

    خداوند توسط شما هزاران نفر رو به آرزوهاشون رسونده و این باور رو تو وجودشون ایجاد کردید که خیلی راحت خداوند جواب میده و نون رو تو سفره تون میزاره،در صورتیکه همگان عکس این قانون رو باور دارن.

    همین الان که دارم این نوشته رو مینویسم حدود 20 روزی هست که آزادی زمانی بدست آوردم که فقط روی خودم کار کنم و همچنین خداوند مشتری بغیر الحسابی برام آورد که از جایی که فکر نمیکردم (همون کاری که داشتم)به من سود و درآمد برسونه و درآمدی که هیچ وقت نداشتم رسوند و بعد کارگری خوب رسوند و ادامه ماجرا به صورتی شد که الان میتونم از آزادی زمانیم استفاده کنم.

    قدر این آزادی ها رو الان میدونم(چون در گذشته نسبتا دورتر)داشتم و شاید قدر ندانستم و شاید اون مقدمه ای برای ورود من به این دوره 3 ساله زندگیم بوده.

    من به هیچ وجه بنده خوبی برای خدا نبودم ولی خداوند 1 رو تبدیل میکنه به 700 و طرف دیگه تا جایی که ما اصرار به گناه نکنیم و ادامه ندیم میبخشه و شاید یه کم از خودمون آدمیت نشون بدیم تبدیل به حسنه میکنه.

    خدا رو شکر میکنم در مدار دریافت آگاهی ها قرار گرفتم و در حال یادگیری و انشاالله رشد هستم.

    خیلی دوست داشتم داریم بورد استاد رو ببینم ،جایی ندیده بودم و خدا رو شکر دیدم.این نشون میده ما به هر چی بخواهیم می‌رسیم و اینکه خدا بیشتر میده .

    خدا به ایشون یه خونه وسط دریاچه داده که چند هکتار زمین داره و خودش بهشته و البته آرزوی من و بچه ها هست که بیاییم از اونجا از نزدیک با هم صحبت کنیم و راهنمایی بشیم.

    ما هممون در حال رشد هستیم،آگاهی های این روزها که از استاد و شاگرد زرنگها یاد گرفتم اینه که فقط روی خودمون کار کنیم و درخواست کنیم و انتظار مثبت داشته باشیم و نشانه ها رو ببینیم و کوچکترین نتیجه ها رو بازگو کنیم هم به خودمون و هم به هم فرکانسیهای خودمون.

    الان خدا رو شکر که میتونم بگم منی که خوب روی خودم کارگر نکردم و مخصوصا تو باورهای توحیدی هنوز ضعیفم نتایجی گرفتم که حاصلش برام شده آرامش و حال خوب.

    البته دائمی نیست چون خوب کار نکردم و البته که فرکانسها هم ممکنه بالا پایین بشه.

    اگه بخام از دوره آفرینش بگم اولین دوره خریداری شده من بود و البته با توجه وقتم هنوز تصویری اونو ندیدم و صوتی اونو چند بار گوش کردم و واقعا فوق العاده است.

    احساس میکنم استاد به خدا خیلی نزدیک بوده و با اطمینان حرف میزنه و فرکانس خیلی خوبی داره.

    تقریبا همه مباحث رو تو دل خودش داره و باعث رشد آدم میشه .

    انشالله بدرستی استفاده کنیم.

    من تشکر میکنم از همه همکاران استاد و استاد شایسته عزیز و دوستانی که میان و کامنت می‌نویسن و بعضی از کامنت ها هم خودش دوره ای و من تو همین روزها خیلی هدایت شدم به کامنتها و از کامنتها درس گرفتم.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  10. -
    محمد رضا و فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 565 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام بر استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز

    خدایا شکر ات که امروز هدایتم کردی به این فایل فوق العاده

    این فایل خیلی بهم کمک کرد یه ضعف ای که چند ماهه درگیرم باهاش رو بهم یاد آوری کرد و بهم نشون داد مشکل اصلی من کجاست

    خدایا شکر ات

    خداوند قطعا پاسخ میده به درخواست ما چون خودش گفته و برای خدایی که فرمانروای جهان هست مگه فرقی داره چقدر درخواستمون بزرگ باشه؟

    قطعا پاسخ میده خداوند

    وقتی ویدیو دریم بورد استاد رو دیدم خیلی باور هام قوی تر شد که چقدر دقیق و چقدر بزرگ تر از خواسته های استاد بهش داده شده و تنها کاری که استاد انجام داد این بود که به قانون عمل کرد ، مستمر انجامش داد ، ایمان داشت به خداوند و درخواست کرد خداوند هم اجابت کرد

    خدایا شکر ات

    بازم برام تکرار شد خداروشکر که اصلا کاری نداشته باش چجوری ، تو بنویس و درخواست کن خداوند اجابت میکنه ، تو فقط باید بندگی کنی وظیفه ی خداست که بهت بده خواسته هات رو

    و هرچقدر خداوند رو بزرگتر ببینی بیشتر ازش میخوای و خداوند بیشتر بهت میده چون هر کسی به اندازه ی باور اش درخواست میکنه و طبیعتا به اندازه ی باور اش دریافت میکنه

    خدایا شکر ات

    خدایا شکر ات که هر لحظه من رو هدایت میکنی به ثروت ، نعمت ، سلامتی و زیبایی

    خدایا شکر ات خدایا شکر ات خدایا شکر ات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: