مقدمه دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها»

به نام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی

«در جریانِ رسیدن هر فردی به رویایش، باورهای محدود کننده‌ی زیادی شکسته و باورهای قدرتمند کننده‌ی زیادی ساخته می‌شود»

استاد عباسمنش عزیزم پنج سال قبل که با شما و آگاهی های شما آشنا شدم ،خیلی زود ازشما شنیدم که تنها وظیفه ی من کار کردن با تمرکز روی خودمه و من هیچ وظیفه ای درقابل هیچ کسی حتی فرزندم ندارم و اگر هرکسی در مَدارش باشه از هزاران طریق هدایت میشه ،

این شد که من با آگاهی های این سایت هر روز ذهنمو آبیاری کردم و با کنترل کانون توجهم ،علف های هرز رو چیدم و هرروز برای بهبود دائمی خودم وقت گذاشتم و بهش متعهد بودم و ابدا با نزدیکترین آدم زندگیمم راجب این آگاهی ها صحبت نکردم ،هراز گاهی هم کسی تو مهمونی یا جایی ازم میپرسید موضوع چیه،چی گوش میدی چطوره که همیشه با انگیزه و شادی ،چطور شد که اندامت بهتر شده (قانون سلامتی) ،چرا اینارو نمی‌خوری ،چطور ه تو بحثا شرکت من

نمیکنی ،هررپز چی می‌نویسی (تمرین ستاره قطبی ) و سوالهایی ازاین دست …‌

میگفتم بزا خودم نتیجه بگیرم بعد راجبش صحبت میکنم

من یقین داشتم که این مسیر نتیجه میده فقط نمی‌خواستم وقتمو برای توجیه درستی این راه تلف کنم چون قلبا اعتقاد دارم که اگر اون شخص دنبال جواب باشه ، به سمت جواب هدایت میشه ،پس من مجبور نیستم براش وقت بزارم و توضیح بدم ،چون معلومه که فقط برای سرگرمی میپرسن، واقعا قصد تغییر ندارن ،فقط چون رفتارت با دیگران متفاوت شده ،براشون جای سوال پیش اومده ،اگرم بهشون توضیح بدی متوجه نمیشن چون هزاران باور محدود کننده دیگه دارن که نمی‌ذاره این آگاهی هارو بپذیرن ،پس بهتره به حال خودشون رهاشون کنی ،اگر واقعا دنبال جواب باشد هدایت میشن.

اینجوری تمام وقتمو فقط صرف کار کردن رو خودم گذاشتم

گم کم دیدیم بدون اینکه من حرفی بزنم دیگران با دیدن موفقیت هام ، دارن ازم الگو برداری میکنن

شنیدم که دختر عموم که سالهاست ماشین داره ،زده به دل اتوبان و برای اولین بار باماشین خودش از استان خارج شده و جالب اینجاست که می‌گفت دیدم ماریا باوجود اینکه سابقش تو رانندگی خیلی کمتراز منه، ولی این شجاعتو داشت که تنها باماشینش سفر بره ،منم ازش الگو برداری کردم،درحالی که شجاعت منه ماریا از ایمانی میاد که از آگاهی های شما سرچشمه گرفته، ایمانی که خداوند نگه دارنده منه،من وظیفه دارم سمت خودمو درست انجام بدم ، گواهی نامه بگیرم و حسااااابی مهارت کسب کنم وخداوند هم مثل همیشه سمت خودشو عالی انجام میده وشجاعت قدم برداشتن و نگه دار من بودن رو برام انجام میده

یا اینکه دایی بزرگم که پنجاه سالشه و دکترای روانشناسی خانواده داره اما هرگز شجاعت برگزار کردن سمینارو نداشت وبه مامانم گفت وقتی دیدم ماریا داره سمینار برگزارمیکنه اونم تو دانشگاه ها و مراکز علمی باسطح بالا، منم میخوام شروع کنم و چون مثل من پشتوانه قوی مثل آگاهی های این سایت نداشت،نهایتا با برگزاری چند کارگاه خانوادگی کوچیک به کارش خاتمه داد

ویااینکه بازهم با توجه به آگاهی های این سایت که راجبه تقویت اعتمادبه‌نفس و احساس لیاقت بود باتوجه به مقاله های تأثیر گذار مریم جون و فایل های ارزشمند استاد عباسمنش عزیزم ،شروع کردم به تنهایی سفر کردن و ازحرف مردم نترسیدن ،واینکارم باعث شد تا یکی از نزدیکانم بمن بگه بنظرت منم میتونم مثل تو تنها سفر کنم و ازحرف مردم وشماتت خانواده ی شوهرم نترسم ،

من بهش گفتم اگر من تونستم تو هم میتونی و بتازگی بهم پیام داد که مثل تو نـتونستم با ماشین شخصی برم اما الان تو اتوبوسم وتنها دارم میرم مسافرت،من تحسینش کردم و پیش خودم یاد قانون تکامل افتادم که همه جا داره خودشو بمن نشون میده

مورد دیگری که راجبش می‌خوام براتون بگم مثال عمم هست که تقریبا 15سال ازم برزرگتره، ایشون به شدت مذهبی بودن و یه سری عادت‌هایی که از هزاران سال قبل ،پدرانش راجب مذهب بهش گفته بودن رو نه روی عشق و آگاهی و تحقیق ، بلکه از روی عادت انجام میدادن، بعدها دیدم که نگرشش خیلی تغییر کرده و دنبال توحید و ایمان واقعیه ،داره باورهای پوسیده ای که از پدرانش بهش ارث رسیده رو باز نگری می‌کنه و آگاهانه به دنبال خدا میگرده ،بتازگی که اومده بود خونه ی ما ،بهش گفتم: ازت یه سوال دارم ،اون شخصی که نگرش ترو نسبت به عادتهای گذشته ی مذهبیت که هیچ کمکی هم بهت برای رسیدن به خواستت نـمی‌کرد،کیه ؟

کی نگرشت رو تغییر داده؟کی آنقدر تأثیر گذار وقدرتمتد بودکه تونست عادتهای کهنه ترو تغییر بده ، کی باهات صحبت کرده که تو انقدر دگرگون شدی

گفت تو….

من خیلی تعجب کردم گفتم منکه هرگز راجب دیدگاهم باهات صحبتی نکردم،گفت نه تو از طریق اعمالت و نتایجی که گرفتی چشم منو باز کردی

گفت پیش خودم گفتم من آنقدر مذهبیم شبانه روز رو سجاده هستم اما از لحاظ سلامتی ،شادی ،رضابت ، وحالا ثروت به هیچ پیشرفتی نرسیدم ،و ماریا هیچ کدوم از این رفتارهای به ظاهر مذهبی رو نداره اما هرکار غیر ممکنه رو می‌ره انجام میده و میگه خداوند بهم کمک می‌کنه ،مثل من تسبح نمیزنه اماهر لحظه منتظر هدایت خداست و میگه هدایت میشم، درمقابل چه ناراحتی های بزرگی تسلیم بود و احساسش رو تحت هر شرایطی خوب نگه می‌داشت وهزاران مثال دیگه که من فهمیدم راه تو،راهیه که من می‌خوام ادامش بدم چون هم توش آرامش هست ،هم تسلیم بودن هست هم سلامتی هم تناسب اندام هم پول هم استقلال عاطفی و مالی و ….

این چندتا مثال کوچیک رو زدم تاتجربه خودمو با شما خانواده ی بزرگ عباسمنشیم به اشتراک بگذارم تا بگم ،بله واقعا وقتی من به خواستم میرسم ،باورهای محدود کننده ی زیادی هم برای خودم هم برای دیگرانی که منو میبینن شکسته میشه و اینجوری به گسترش جهان کمک میکنم

بزرگترین سپاسگزاریم ازخداوند اینه که منو هدایت کرد به این سایت توحیدی به این آگاهی های زندگی ساز تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه

سپاسگزارم از شما مریم جون عزیز که این آگاهی هارو در قالب روز شمار تحول برامون آماده کردید تا هرروز در این اقیانوس بزرگ شنا کنیم و هرروز ذهنمونو با بهترین ورودی ها پرکنیم و ازشما استاد عباسمنش عزیزم هم سپاسگزارم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین

وازخودم سپاسگزارم که متعهدم تا نسخه باشکوه تری ازخودم رو به نمایش بگذارم و جهان درمقابل این جهاد اکبرم چاره ای جز کرنش کردن و بهترین هارو تقدیمم کردن نداره

دوستتون دارم و عشق برای همه ی بچه‌های سایت توحیدی عباسمنش 🟢

من ورد پای روز ۲۹👣👣👣👣

درحال حاضر رویای من رسیدن به سطح مدیر فروش وبعدمدیر آموزش توهمین سال ۱۴۰۰ هست که امروز روزای آخرفروردینو میگذرونیم

مدیر ارشد شدن ومثبت۱۵۰ میلیون حقوق ماهانه داشتن که دیگه برام رویای بزرگیه درحالیه دیروز توچندتاکامنت تواینستا خوندم که ۳میلیارد یاچهارمیلیارد توحسابشون بود نمیدونم راست گفتن یانه ولی برای من نشانه بود چون قبلا اصلا این مبالغ رو نمیشنیدم

من قبلا هم ازاین روش برای پیشرفتم استفاده کردم اما اونموقع عشق آتشین داشتم

حالا حس میکنم اون آتشینه 🔥اون عشق سوزانه نیست براهمون هی حواسم به لذت های آنی پرت میشه ونمیتونم باتمرکز اون موقع رو هدف الانم focus کنم

مریم بانوی مهربونم تومقاله امروز گفتن که حتما الان در مدار هماهنگی باجهان هستی،قرار داری که وارد این سفر شدی واین منو خوشحال کردچون بااینکه هر روز میامو گوش میکنمو به تعهدم عمل میکنم باز شیطان با وسوسه هاش وگفتگوی هاش میاد وحس خوبو ازم میگیره ومیگه تواین روزا خیلی دست به عمل نزدی پس خوشحال نباش وحس خوب نداشته باش

هرچندکه نتایج کوچیک از راه رسیدن و چندتاخبر خوب شنیدم وفردا شنبه قرارملاقات کاری ست کردم وخیلی بهش امیدوارم چون استارت خیلی خوبی هست انشاللله،

چیزی که یکم ازم انرژی گرفت این بود که من مطمئن بودم وچندتا نقطه امید داشتم تابتونم توهمین فروردین محصول روانشناسی ثروت رو بخرم امانشد

یعنی تومدارش نیستم هنوز؟

نمیدونم واقعا…

وظیفه من اینه که شادباشم وحس خوب داشته باشمو ازداشته هام لذت ببرم وخودمو دنیارو تحسین کنم وورودی هامو هر روز تقویت کنم تاجهان منوبه سمت آدمها،شرایط واتفاقاتی که منو به خواستم میرسونه هدایت کنه

من دارم کارمو خوب انجام میدم وهرماه یه کمی بهترازماه گذشتم هستم وزمانهای بیشتری درحس خوب هستم

حالا دیگه وظیفه جهانه که به تعهدش عمل کنه