یکتاپرستی یعنی بدانی نیرویی مطلق، که بدون اجازه‌اش برگی از درخت نمی‌افتد، صاحب و رئیس ات است. اگر بتوانی تمام لحظات زندگی‌ات، به او اعتماد کنی و یکتاپرست بمانی، آنوقت همان میشود که خدا می‌گوید:
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟
به نظرم تفاوت نتایج ما، تفاوت در میزان توانایی مان در اجرای توحید در عمل است.
اگر یکتاپرست باشی، نمی توانی به چیز دیگری وابسته شوی، زیرا یکتاپرستی آنقدر وابسته‌ات می‌کند که دیگر فضایی نمی‌ماند.
یکتاپرستی یعنی یقین بدانی هیچ چیز به قدر ذره‌ای، تأثیری بر زندگی‌ات ندارد. یعنی باور کنی خداوند، همان که من، شما، موسی را هدایت کرد، عشق مسیح را در دل مردم انداخت و مردم را دور محمد ص جمع کرد، به اندازه‌ی ایمانم به او، حامی‌ام میشود و به برکتش دسترسی می‌یابم.
یکتاپرستی یعنی درک قوانین خداوند و اجرای بی چون چرایشان. قوانینی که قدرت زندگی ات را در دست باورها و فرکانس های خودت گذاشته و توحید عملی چیزی نیست جز “منطبق نمودن رفتارت در هر لحظه و در هر شرایطی، با قوانین خداوند”
قوانین که می‌گوید تمام اتفاقات زندگی‌ات بدون استثناء نتیجه باورهایت است.
یکتاپرستی آرامش و سلامتی میشود در جسم و جانت، سرمایه اولیه میشود برای شروع کسب و کارت، جرات و جسارت میشود برای حرکت، عزت نفس میشود برای درک ارزشمندی و توانایی هایت و خوش بینی و امیدواری میشود تا قادر شوی آنچه را دیگران بحران می‌شمارند، فرصتی بدانی که برای رشد تو آمده است.
اگر ایمان بیاوری که تمام آنچه به دنبالش هستی، در توحید عملی است، آنوقت تمام سعی ات ساختن باورهایی می شود که تو را یکتاپرست تر، سپاس گزارتر و ایمان ات را راستین تر و پولادین تر نماید تا ذره‌ای شرک در وجودت راه نیابد.
زیرا شرک یعنی، قدرت دادن به عوامل بیرون از تو، برای خلق خواسته هایت. شرک یعنی تصمیم بگیری قدرتی که خداوند برای خلق زندگی ات بوسیله فرکانس هایت به تو داده است را نادیده بگیری و دو دستی آن را به عواملی بیرون از خود بدهی، که هیچ کنترلی بر آن نداری.
آدمهای کمی موفق‌اند، زیرا آدمهای کمی قادر به جاری ساختن یکتاپرستی در اعماق وجودشان شده‌اند.
یکتاپرستی متعلق به یک مذهب خاص نیست. بلکه همان چیزی که یک روز به پشتوانه‌ی آن، تصمیم به ورود به کالبد جسمانی‌مان گرفتیم. ورود به جهانی که هیچ شناختی از آن نداشتیم اما می‌دانستیم قدرتی در وجود ما و با ماست که همه راه حل‌ها را می‌داند و حالا و برای همیشه، تنها کارمان این است که: به یادبیاوریم که باید عملا موحد باشیم.
سید حسین عباس منش
برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD289MB24 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۱22MB24 دقیقه
به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان که همیشه هدایتگر و انرژی بخش زندگی من است.
سلام به استاد عزیز و آگاهم به قوانین جهان و مریم جونم و دوستان خوبم
استاد این کنترل ذهن همیشه کمک کنندست. و اصلا اصل زندگیه، اینکه ذهنت رو خالی کنی و خداوند رو جای بدی.
چه نیروی ارامش بخشی درونم جاری میشود وقتی خودم رو زندگیم رو فقط به یکی میسپارم به دستان یکی میپسپارم. به دستان کسی میبخشم که همه جا همه لحظه در هر مکان و در هر اتفاقی یاری دهنده‌ی من هست. و وسیع، نیروبخش، تمام عزت و بزرگی و مهربانی و بخشندگی و ثروت و سلامتی از ان اوست.
چقدر این جمله برام تکان دهنده بود اینکه هرجا در سلامتی و … مشکل داری همونجا باورت مشکل داره.
همه چیز باوره همه چیزه این چقدر ایمان داری چقدر یکتا پرستی چقدر باور داری که خداوند کافی ست.
چه میخواهی که خداوند کافی نیست؟
نچسبیم به هرچیزی غیر از خداوند غیر از اصل.
خداوندا من تسلیم توام
به نام خالق زیبایی ها
سلام استاد عزیزم
یکم گیجم چی بنویسم اما شروع میکنم و میدونم خدا خودش هدایت میکنه.
اگه بهش باور کنیم مارو به ثروت به خوشبختی به عشق به دوستان و رابطه‌ی عاشقانه به سفرهای فوق العاده به طبیعت های بی نظیر به اتفاقات خوشحال کننده به هوای خوب به هر خواسته‌ای که از ذهنمون خطور کرده. اگه بهش باور کنیم بهش ایمان داشته باشیم بهش توکل کنیم بهش اعتماد داشته باشیم مارو به سمت خوبی ها هدایت میکنه. و اون خداست.
[همیشه نزدیک چیزهایی بمان که باعث میشوند احساس زنده بودن بکنی]
این جمله نمیدونم از کجا خوندمش اما عین حقیته. چی باعث میشه من احساس زنده بودن بکنم؟ احساس اینکه خدایاشکرت زندم خدایاشکرت دارم این زندگی بی نظیر رو تجربه میکنم. خدایا شکرت که میتونم نفس بکشم. در واقع همینه احساس زنده بودن بکنی. اینکه سلول های بدنت از اینکه وجود دارند و زنده‌ان خوشحال باشن. چی به تو احساس زنده بودن میده؟ خدا. نزدیکی به خدا، رها بودن، وابسته نبودن. اعتماد به خدا و ایمان به خدا باعث میشه من از هر لحظه لحظه‌ی زندگیم احساس خوشبختی کنم. راضی باشم از این زندگی.
زندگی یعنی تجربه کردن لذت، یک لذت واقعی یک لذتی که با پوست و استخونت خوشحال باشی براش، عمیق باشه.
ایمان به خدا تو رو به خوشبختی میرسونه تورو به هرچی که میخوای میرسونه.
استاد به خودم افتخار میکنم که این روزها دارم میبینم چقدر کنترل ذهن دارم چقدر دارم قوانین رو درک میکنم چقدر همه چیز خوبه چقدر زندگی قشنگه چقدر فراوانه و من اصلا نگران خرج کردن نیستم همه چیز خیلی خوب سرجاشه و پیش میره و این احساس به من میگه مهلا داره نتیجه میده و بزودی منتظر پاداش این تعهد قشنگت باش عزیزم.
از خودم تشکر میکنم که این چنین دارم متعهدانه عمل میکنم و زیبا در این مسیر قرار گرفتم.
یه چیز خوبی که این روزها درون خودم پرورش میدم اینکه توی ذهنم وقتی اتفاقی رو پیش بینی میکنم یا ناخوداگاه و ناخواسته دارم به چیزی فکر میکنم که مثل شرایط قبلم هست سریع میگم من اون شرایط رو به چه قیمتی میخوام؟ یا از روی جلب توجه به اتفاقی فکر میکنم. میگم من اون شرایط رو به چه قیمتی میخوام؟ به این قیمت که بعدش اسیب ببینم بعدش حالم بد باشه؟ من نمیخوامش. من اتفاقات خوب رو میخوام. من میخوام بی نیاز باشم از هرچیزی و همه‌چیز خیلی قشنگ و بی نظیر تو زندگیم باشه. من نیاز به اون اتفاقات ندارم من خدارو دارم چی از این بزرگتر؟ مگه قدرتی بزرگ تر و عظیم تر از قدرت خداوند هست؟ اون با بهترین حال خوبی که وجود داره من رو به خواستم میرسونه.
پس من باور دارم به خدا و هروز توحیدی تر از قبل میشم و به احساس ترسی که توی ذهنم میاد توجهی نمیکنم.
استاد ازتون خیلی ممنونم که به من این اگاهی های قشنگ رو دادید و کیفیت زندگیم اینچنین بی نظیر بالا رفته. وقتی تو قسمت وصیت نامه امام علی(ع) به فرزندش گفتید از خدا بیشترین و بهترین چیزهارو بخوایین. اصلا فکر نکنین اگه کم بخوایین خدا میگه چه بنده‌ی خوبیه، بزرگترین و بیشترین رو بخوایین خداوند میده چون میگه بنده ی من به من اعتماد داره من رو قبول داره. و منم بهترین همه چیز رو میخوام از خداوند همه چیز از شرایط الانم بهترین شو میخوام. بیشترین سلامتی بیشترین ثروت بیشترین حال خوب وبیشترین احساس عشق بیشترین رابطه های فوق العاده و…. همه چیز رو همه چیز رو بهتریت و بزرگترین و بیشترینشون رو میخوام خدای قشنگم.
فایل بی نظیری بود استاد دیروز 4،5 شاید هم بیشتر گوشش کردم.
دوستتون دارم به خدای برذگ میسپارمت
خدایا شرکت بابت این باران زیبا بابت این ثروت بی نهایت
برای این دانه های باران که فراوان اند
برای این بوی زیبای باران
برای این صدای رعد و برق
برای این صدای شور و هیجان بچه ها در کوچه
برای احساس خوبی که هزاران ادم در این شهر دارند
بابت سلامتی که دارم
بابت این احساس خوشبختی
بابت مادر عزیزم
بابت پدر عزیزم که هردوشون هنیشه کمکم کردن و خواستن همیشه بهم کمک کنند
بابت سلامتیشون
بابت خواهرای و بردارم
برای کسی که همیشه حضورش قشنگه
بابت این صدای اواز بچه ها که به گوش میرسه میگن بارون بارون هه
برای نفس هام
برای چشم
گوش هام
دستاهام
برای پاهام
برای استاد عزیزم و مریم جون
برای دوستای خوب این سایت قشنگ
برای همه چیز
خدایا شکرت
روز بیست سوم سفرنامه