توحید عملی | قسمت ۱

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

یکتاپرستی یعنی بدانی نیرویی مطلق، که بدون اجازه‌اش برگی از درخت نمی‌افتد، صاحب و رئیس ات است. اگر بتوانی تمام لحظات زندگی‌ات، به او اعتماد کنی و یکتاپرست بمانی، آنوقت همان می‌شود که خدا می‌گوید:

آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟

به نظرم تفاوت نتایج ما، تفاوت در میزان توانایی مان در اجرای توحید در عمل است.

اگر یکتاپرست باشی، نمی توانی به چیز دیگری وابسته شوی، زیرا یکتاپرستی آنقدر وابسته‌ات می‌کند که دیگر فضایی نمی‌ماند.

یکتاپرستی یعنی یقین بدانی هیچ چیز به قدر  ذره‌ای، تأثیری بر زندگی‌ات ندارد.  یعنی باور کنی خداوند، همان که من، شما، موسی را هدایت کرد، عشق مسیح را در دل مردم انداخت و مردم را دور محمد ص جمع کرد،  به اندازه‌ی ایمانم به او‌، حامی‌ام می‌شود و به برکتش دسترسی می‌یابم.

یکتاپرستی یعنی درک قوانین خداوند و اجرای بی چون چرایشان. قوانینی که قدرت زندگی ات را در دست باورها و فرکانس های خودت گذاشته و توحید عملی چیزی نیست جز “منطبق نمودن رفتارت در هر لحظه و در هر شرایطی، با قوانین خداوند

قوانین که می‌گوید تمام اتفاقات زندگی‌ات بدون استثناء نتیجه باورهایت است.

یکتاپرستی آرامش و سلامتی می‌شود در جسم و جانت، سرمایه اولیه می‌شود برای شروع کسب و کارت، جرات و جسارت می‌شود برای حرکت، عزت نفس می‌شود برای درک ارزشمندی و توانایی هایت و خوش بینی و امیدواری می‌شود تا قادر شوی آنچه را دیگران بحران می‌شمارند، فرصتی بدانی که برای رشد تو آمده است.

اگر ایمان بیاوری که تمام آنچه به دنبالش هستی، در توحید عملی است، آنوقت تمام سعی ات ساختن باورهایی می شود که تو را یکتاپرست تر، سپاس گزارتر و ایمان ات را راستین تر و پولادین تر نماید تا ذره‌ای شرک در وجودت راه نیابد.

زیرا شرک یعنی، قدرت دادن به عوامل بیرون از تو، برای خلق خواسته هایت. شرک یعنی تصمیم بگیری قدرتی که خداوند برای خلق زندگی ات بوسیله فرکانس هایت به تو داده است را نادیده بگیری و دو دستی آن را به عواملی بیرون از خود بدهی، که هیچ کنترلی بر آن نداری.

آدم‌های کمی موفق‌اند، زیرا آدمهای کمی قادر به جاری ساختن یکتاپرستی در اعماق وجودشان شده‌اند.

یکتاپرستی  متعلق به یک مذهب خاص نیست. بلکه همان چیزی که یک روز به پشتوانه‌ی آن، تصمیم به ورود به کالبد جسمانی‌مان گرفتیم. ورود به جهانی که هیچ شناختی از آن نداشتیم اما می‌دانستیم قدرتی در وجود ما و با ماست که همه راه حل‌ها را می‌داند و حالا و برای همیشه، تنها کارمان این است که: به یادبیاوریم که باید عملا موحد باشیم.

سید حسین عباس منش


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    289MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۱
    22MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1595 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا زارعی» در این صفحه: 6
  1. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت همین لحظه ی ناب

    سپاس گزار خداوندم بابت اینکه درهای رحمتش همواره به روی ما بازه

    خداوند چیه؟؟؟

    خداوند همین احساس آرامش و چشمانی پرشده از اشک شوق و ذوقه

    خداوند همون حس قدرتیه که وقتی از درونم میجوشه ،احساس میکنم مالک جهانم

    اون حس قدرتی که وقتی از درون میجوشه من با تمام وجودم احساس میکنم که توانایی انجام هر کاری رو دارم هررررر کاری

    خداوند نور آسمانها و زمین است

    خداوند ثروت است

    خداوند سلامتیه

    خداوند ارامشه

    خداوند حس ناب حضوره

    خداوند همان شادمانیه که از درون میجوشه

    ببین ابراهیم چی میگه درباره خداوند به نمرود

    میگه خدای من همونیه که آفتاب رو هرروز از شرق طلوع میده و از غرب غروب میده

    الحمدالله رب العالمین ،رب العالمین

    خداوند من همونیه که تمام قدرتهای جهان در مقابل قدرتش اندازه پشه هم نیستن

    خداوند من خالق پرنده های زیباس

    و تمام ذرات هستی هر لحظه در حال عبادت او هستند

    خداوند من همونیه که چنان بر وجودم جاری شد که جای تمام خلأهای منو پر کرد

    خداوند من همونیه که به اندازه‌ی ایمان من شاهکار می‌کنه

    خدای من همونیه که منو مثل خودش خالق آفرید !!!!من و اون ؟؟؟ نه نه نه ما با این حس بهتری دارم

    خدای من همونیه که قدرت خلق زندگیمو داد دست خودم و جهان رو مسخر فرکانس های من کرد

    خداوند من مادریه که به من عشق میورزه

    خداوند من رهگذریه که به من لبخند میزنه

    خدای من بچه کوچولوییه که با شیرین زبونیش دل می‌بره

    خدای من تمام عشق هاییه که نثار من میشه

    خدای من همان روابط سرشار از عشق و احترامه ،اون همه چیزه ،اون همه چیزه

    همه چیز میشود همه کس را

    او نان میشود در سفره ی شامت

    الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت اینکه من پاره ای از توام

    سپاس گزارم که منو به راه حق و حقیقت هدایت فرمودی و پرده از وجودم برانداختی

    به قول اکهارت توله :گدایند آنهایی که تورا نشناختند

    و چقدر آدما هستن که طعم لحظات ناب اتصال را نچشیده اند

    چقدر آدما هستن که درگیر هزاران باور و تعصب هستن و توی واقعی را نشناختند

    دوست دارم بگم لایف استایل من یکتا پرستیه

    یکتا پرستی سبک زندگی منه ،تو در این راه کمک کن تا به عهدهایی که با خودم می‌بندم وفادار باشم ای بخشنده و مهربان

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    خدایاشکرت بابت قوانین ساده و بدون تغییرت

    خدایا شکرت وسپاس گزارم بابت باورهایی که هرروز به لطف تو هدایت های تو قدرتمندتر میشوند ، الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت توانایی کنترل ذهنم، الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت پذیرش کم و کاستی هام و اشتباهاتم ،الهی شکرت بابت قدرت پذیرشی که به من عطا می‌کنی و من میپذیرم تا تغییر دهم ،الهی صد هزار مرتبه شکرت که هرروز بیشتر و بیشتر به این پی میبرم که به غیر از فرکانس های من و باورهای من هیچ چیزی تاثیر گذار نیست ، هرروز بیشتر و بیشتر به قدرتی که برای خلق زندگیم توسط باورهای عطا کردی پی میبرم ، من میتوانم بپذیرم و ازهمان لحظه اول به درون خودم نگاه کنم و از درون مسأله رو حل کنم از ریشه ،تا نتایج بیرون عوض بشه ، الله اکبر که چقدر قوانینت زیباست ، چقدر عشق جاریه دروجودم ،چون هم جهتم با قوانین تو ،چون خدای واقعی را شناخته ام ، میتوانم ذهنم را کنترل کنم به لطف تو و هربار در این موضوع بهتر و بهتر عمل میکنم ، من قلبی پاک و مهربان دارم و میتونم ببخشم ، من هدایت شده از جانب توام و همواره حساسم به اینکه چه حرف هایی میزنم و آیا ریشه این حرف از یک باور قدرتمندکننده میاد یا باور تضعیف کننده ؟؟؟من حواسم هست که موحد باشم نه مشرک ،من همواره ازت یاری می‌طلبم و بی نهایت بهت محتاجم از هر لحاظ تا کمکم کنی بهتر و بهتر بشم ، تا به من قدرت بیشتری بدی تا توحید رو هر لحظه در زندگیم اجرا کنم ، تا به تو وابسته باشم ، یه پولی قرار بود دستم بیاد و طرف خیلی طولش داد و من برگشتم به خودم و گفتم که ایراد ازمنه ، من نباید نسیه کار میکردم ،و پذیرفتم و گذاشتمش کنار ،البته داستان به جورایی شراکتی بود وگرنه من عمرا نسیه قبول کنم و خداروشکر خیلی خوشگل و بی تعارف راجب پول و کمیسیونم حتی با عزیز ترین آدمم حرف میزنم چون بسیار به خودم ،به پول و کارم ارزش قاعلم ، خلاصه سره اون جریان من قید پولو زدم چون ارزش نداشت مثل یه وزنه از ذهنم آویزون بشه و تمرکزمو بگیره و ازته دلم با تمام وجودم گفتم که ایشالله همون پولی که میخواست به من بده ،خرج عشق و حالش کنه و حلالش باشه و نوش جونش باشه ،گفتم من که به اشتباهم پپی بردم چرا به اون بخوام خرده بگیرم??گفتم فک کن اون نیست یکی دیگست ،خب بازم تقصیره منه نه اون و خلاصه گفتم خدایا اون پولو بخشیدم بهش و حلالش باشه نوش جونش و میخوام بهتون بگم که اون پولو طرف صبح زده بود به حسابم ، گرفتی ؟؟؟؟یعنی ما کل کارمون با خداست و قوانین فوق العادش ، مگه میشه عاشق این خدا نشد ؟؟؟عاشق این قوانین ساده و بدون تغییرش ؟؟؟ خدایا من میدانم مقصد تویی نه بهشت و وعده هات ،من تورا می‌ستایم چرا که خدای خوبی هستی ، چرا که همواره نگهبان منی ،همواره با گوش دادن به حرفت احساس آرامش دارم و لذت میبرم از لحظات شیرین زندگی و این مدتی که مهمان این جسم هستم ،فارغ از اینکه فردا چی میشه وبا عمل خیر و عمل صالح بهشتیم یا نه ،فارغ از همه ی اینا من احساسم خوبه و این احساس خوب و آرامش و اطمینان قلبی درتمام موارد ،خودش بزرگترین پاداشه برای من .

    تفاوت نتایج ما ،تفاوت در میزان توانایی مان در اجرای توحید در عمل است ، الله اکبر عجب جمله ای ، خدایی که فقط میگه روی نیازت به من باشه تا بی نیازت کنم ، تا از اسکله رجایی برسونمت به فلوریدا با عزت و احترام و اعتباری که مثال زدنی واقعا ، مگه برای خدا کاری داره؟؟؟ ایا اون نمیتونه منو هدایت کنه؟؟؟خدایی که پیامبرشو در آغوش دشمنش پرورش میده ،نمیتونه منو هدایت کنه؟؟؟ خدایی که از تک تک جنبندگان حمایت و هدایت می‌کنه و با نظمی دیوانه واری که در ذهن انسان نمی‌گنجد ، آیا نمیتونه منو هدایت کنه؟؟؟خدایی که دریای شور و شیرین رو کنار هم نگه داشته بدون اینکه اینها با محدوده هم تجاوز کنن، آیا قدرت هدایت منو نداره ذهن عزیزم؟؟؟ خدایی که به من قدرت خدایی داده و جهان رو مسخر من کرده من برم دره کی و بزنم؟؟؟به کی روبندازم غیر خودش ؟؟؟میگن پیرمردی بی گناه به زندان میفته و شب پادشاه آشفته از خواب بیدار میشه و میگه اون پیرمرد و بیارین اینجا ،میارنش و پادشاه میگه من تو خواب بهم گفته شده که تو بی گناهی حالا برای جبران اشتباه هر چی میخوای بگو اجابت میشه ،پیرمرد لبخندی میزنع و میگه خدایی که پادشاه مملکت و نصف شب از خواب بیدار می‌کنه به خاطر من ،نامردی نیست من بیام از تو حاجت بخوام؟؟؟؟

    آره کل داستان توحیده ، توحیدی که بعضی وقتا چنان حسش میکنم که اصن انگار منم که فرمانروام و قدرتی در وجودم هست شبیه قدرت او ، مخصوصا وقتی بحث عوامل بیرونی و تهدید از جانب کسی باشه ، خندم میگیره به حال اون بدبخت صاحب مقام فلان و حتی اندازه موشم حسابش نمیکنم ، خب منبع این قدرت کجاست؟؟؟ خدا هست یا نیست؟؟؟منبع این قدرتی که داره زوزه می‌کشه از کجاست؟؟؟ مگه میشه یکی این قدرت رو یک بار تجربه کنه و این حس درونی رو تجربه کنه و بعدش بخواد قدرت رو بده به یکی دیگه؟؟؟نه من خیلی وابستم به این نیرو و شیرین ترین وابستگیه برای من و آخرین و تنهاترین وابستگی به لطف الله ، اون روز یه نفر گف که فلان مشتریم تو اطلاعات فلانه و گفته که ببین هرکاری داشتی فقط زنگ بزن و می‌گفت خب من باید هوای این دوست و رفیق داشته باشم یا نه ؟ ارزش داره یا نه ؟؟؟ منم تبسم کردم و گفتم خدایا به تو پناه میبرم از شر شرک ، و چقدر آدما خدا دارن برا خودشون ، چقد حسابهای جاری دارن پیش این و اون ، چقدر آدمها بر این عقیده ان که باید تو عالم کارو کاسبی و کسب و کار همه رو یه جوری راضی نگه دارن و اعتقادشونم بر اینه که آدم بازاری و کاسب باید مردم دار باشه و از این حرفا ، خدایا به اسمت قسم تو خیلی مهربونی که داری به اینا روزی میرسونی با این همه شرک ،تو قوانینت خیلی زیباست ،یه قول علی (ع) یک کار بد یه امتیاز منفی اما یک کار خوب 10امتیاز مثبته ، ازت ممنونم که منو هدایت می‌کنی ، خداوندا کمکم کن تا با تمام وجودم در مسیر توحید حرکت کنم و هرگونه شرک رو از وجودم پاک کن و بزدا ، من به تو رحمت تو قدرت تو لطف و مهربانی تو ،به رزاقیت و وهابیت تو ایمان دارم ،پروردگار مهربان من این جنس ایمان رو هرروز ریشه دار کن در وجودم و بهم کمک کن پیرو الهاماتت باشم .

    من تنها تورا میپرستم و تنها توازتو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    امروز چقدر خوب شروع شد و چقدر سرشار از عشق بود

    آنکه تورا دارد چه ندارد؟؟؟؟؟و آنکه همه چیز دارد اما تو را ندارد چه دارد؟؟؟!!!!

    دیشب نزدیک 3ساعت در عقل کل بودم و روی باور فراوانی کار میکردم و با عشق جواب میدادم کامنتهای زیبایی که در از آگاهی بودن و تشکر میکردم و اصلا خواب به چشمم نمیومد و انقدر غرق در حال خوب بودم که فقط عشق میکردم و تایید و تحسین میکردم فراوانی های الله رو و ساعت یک و نیم خوابیدم و صب ساعت 6 کاملا سرحال بیدار شدم در حالی که مدتهاست شبا 12اینا می‌خوابم و صبح نه بیدار میشم اما امروز اصن فرق داشت ، البته چند روزی بود تصمیم داشتم صبح ها برم باشگاه که خدا گف پاشو برو و ساعت 6ونیم راهی باشگاه شدم و برگشتنی هم دوست نازنینی منو رسوند هوا عالی بود و طلوع خورشید چقدر زیبا بود و برگشتم و مادرم صبونه رو آماده کرده بود و دوش گرفتم و نشستم سر سفره و سایت و باز کردم که فایل گوش بدم که دیدم یکی از عزیزان به کامنتم پاسخ داده و رفتم کامنت خودمو بخونم و الله اکبر !!!انگار خدا هم غافلگیرم کرد با عشقش و کامنت خودمو داشتم می‌خوندم که دل نوشته ای بود که بهم الهام شده بود و در فایل آرامش در پرتو آگاهی 3نوشته بودم خدااااای من گفتم به غیر این احساس یکی شدن و عشق خالص هیچی نمی‌خوام ازت خوندم و همینطور اشک میریختم و وجودم سرشار از عشق بود و بعدش با عشق جواب کامنتو دادم و تشکر کردم و سیر نمیشم از نوشتن و مادرم میگف صبونتو بخور و میگفتم چشم و می‌نوشتم ،البته مادرم خیلی افکارش نزدیکمه و پذیراس و طالب تغییره ،خلاصه من چند دقیقه ای فارغ از ذهن بودم و عجب حال و هوایی که البته در اکثر اوقات احساسم خوبه که اینم نتیجه کنترل ورودی ها و تحسین نکات مثبت و تمرکز رو نکات مثبته ،و عجب هدایتی چقدر به موقع و کامنت خودم باهام حرف زد و الله اکبر ،امروز بیشتر از هرروز برام همه چیز رنگه دیگه ای داشت و همش داشتم بهش میگفتم اینو امروز عشق ورزیدم و عشق گرفتم ، یه مشتری داشتم که چنتا فایل نشونش داده بودم و یادم رفته بود و دیروز زنگ زده بود شمارشو اول نشناختم و بعد امروز زنگ زدم بهش و با کلی تشکر ازم شماره کارت خواست و گفت من یه جا دیگه معامله کردم ولی به پاس قدردانی از شما باید من یه مبلغی بزنم به حسابتون و بعدش شماره کارت فرستادم و یه مبلغ قابل توجه زد به حسابم و گفتم الله اکبر چطور اینجوری میرسونی آخه ؟؟؟چقدر انسان هایی که باهاشون برخورد دارم شریفن و قدر دان نعمت و اینها همه حاصل کار کردن روی باورهامه ، حاصل محترم مشردن و عمل به قوانین الله مهربانه ، حاصل توحیده و دعای هرروز که که خدایا به من قدرت سپاس گذاری بده و کمک کن و هدایت کن تا توحیدی تر از دیروز باشم چون وقتی اینطور باشه همه چی حله با این دوتا ، واقعا اونی که عشق بی قید شرط خدارو حس نکرده و تجربه نکرده مثل ما ، چطوری بهش میشه فهموند ؟؟؟مگه امکان داره ؟؟؟؟ نه به هیچ عنوان .

    آخه مگه میشه به کور مادر زاد از تجربه ی گلستان بگی؟؟؟ مگه امکان داره ببینه چیزهایی که دقیقا تو دیدی؟؟؟ گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش ،امروز سراسر عشق بود و عشق و خنده های از ته دل ،

    الله اکبر با شروع کامنتم بارون شروع به باریدن کرد و جوری به شاخ و برگ درختان میزد و ناودون هارو راه انداخت و حتی صدای قطراتش وقتی به زمین می‌خورد میومدن ، وقتی عاشق باشی معشوق با صدای دل نواز قطرات بارانش تو را همراهی میکند و قدرتشو به رخ می‌کشد و تایید میکند که تنها من کافیم برای تو الان باران بند آمده و آخرین قطرات در حال ریختن هستن و از ناودون ها هنوز داره آب می‌ریزه و دیدن قطراتی که سر میخورند و از برگ ها به زمین می‌ریزند تماشاییست .

    خداوندا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم ،من تماما محتاجم بهت و نیازمندم بهت ، من تنها روی نیازم به توا تنها قدرت مطلق کیهان ، من در برابر عظمتت خوارو خاکسارم ،تو منو هرروز پاک تر و خالص تر و ناب ترم گردان و خودت منو به خودت نزدیکتر کن و از صالحان درگاهت فرما .

    آمده ام که سرنهم

    عشق تورا به سر برم

    ور تو بگوییم که نی

    نی شکرم شکر برم .

    در پناه الله یکتا با عشق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به همگی دوستان عزیزم در این سایت الهی

    واما روز بیست و سوم از سفرشگفت انگیزمان

    میگن خداوند و نمیشه دید و نمیشه لمس کرد ؟؟؟!!!!!

    اما به نظرم دور از انصافه خیلی

    چون من به هر طرف که می‌نگرم اورا میبینم من خداوند را در ظرافت بال یک پروانه در رقص و بازی یک دختر کوچولوی زیبا و لبخندش میبینم و حس میکنم

    خداوند عروسکیست که با اون دخترک زیبا حرف میزند و به سوال هایش جواب میدهد و به او عشق می ورزد خداوند همانیست که وقتی آن دخترک به خواب می‌رود نگهبان اوست خداوند همانیست که وقتی به دنیا آمدیم حتی اختیاره نگه داشتن گردنمان را نداشتیم و خدا به مالطف کردو ماراتنومند ساخت خداوند همانیست که در لحظه ی حال جاریست آری اگر میخواهی خداراداشته باشی باید در لحظه غرق شوی و لذت ببری چون زمانی وجود ندارد زمان ماله دنیای مادیه چون مکانی وجود ندارد و مکان مال همین دنیاست

    چون همه چیز در هر لحظه در حال اتفاق افتادن است تا چیزی باشند که به نظر میرسند و چیزه ایستایی وجود ندارد ،پس تجلی خداوند را در چه چیزی نمیتوان دید ؟؟؟قدرت و عظمت خداوند را چه کسیت که منکرشود؟؟حتی مشرک ترینم در اعماق وجودش میداند قدرت از آن کیست اما سایه ی نجواهایش سنگینی میکند،

    وقتی واقعا به این دنیا فکر میکنم واقعا خنده داره برام اصن مثه یه بازیه کودکانه برام میمونه و بیشتر درک میکنم که واقعا یه مسافرم و آدم تو مسافرت می‌ره که لذت ببره و من دقیقا برای تجربه خودم و این جهان مادی و تجربه خلق به اختیار خودم پابه این جهان مادی گذاشتم ،

    چند روز پیش از باغ انگور چیدم و خیلی شیرین بود تو دستم گرفتم احساس سپاس گزاری داشتم یک لحظه یاد آیه قرآن افتادم که خداوند میفرماید از خاک مرده نعمات بیشمار به شما عطا کردیم ،الله اکبر خوشه انگورو گذاشتم زمین روی خاک و شروع به فکر کردن !!!الله اکبر گفتم آخه خدایا این میوه به این خوشمزگی چه ربطی داره به این خاک بی جان آخه حتی شیرینی ترشی و مزه شون باهم تفاوت داره !!!آخرش گفتم تویی آگاه به اسرار عالم هستی آخرش سجده کردم و گفتم تویی که دربرابر علم و عظمتت خارو خاکسارم

    پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و اوراسپاس میگویم

    هه مثال میوه زدم چرا مثال انسان و نزنم؟؟؟منم از خاک مرده و از نطفه ای ضعیف آفریدی و رو چه حسابی؟؟؟تویی توانمند فرزانه خدای من تویی که تمام ذرات هستی تجلی توست و قانونمند اداره می‌شوند تویی که از آب همه چیز را آفریدی !!!!از آب!!!!!!!!! آخه روچه حسابی !!!!!

    تویی که همه چیز را جفت آفریدی ،و‌عظمتت و علمت به همه چیز برتری دارد و تمام انسانها تا به ابد برتری به قدرت تو نخواهند داشت تویی که مغز منو باتمام پیچیدگی هاش آفریدی !!!یاده فیلم ابراهیم افتادم اونجا که پدر ابراهیم بهش میگه من با این دستانم مجسمه ها را به این زیبایی خلق میکنم و ابراهیم دستای پدرشو‌میگیره و میگه این دستها رو کی آفریده ؟؟؟؟اه خدای من درچه چیزی تجلی تو نیست؟؟؟پس چرا من باید شرک بورزم؟؟؟

    چه قدرتی بالاتر از قدرت توست؟؟؟؟چرا من باید سرخم کنم؟؟؟؟چه وعده ای بالاتر از وعده ی توست؟؟؟؟چرا من باید وعده ی این و اون مقدم تر بشمارم؟؟؟؟چه کسی وفادارتر از توست به عهد و وعده ی خویش؟؟؟خدایا کمک کن هرروز ایمانم و توکلم و باورهای توحیدیم و بنیادی تر کنم در وجودم

    مگر تو نام ابراهیم را تا به امروز بلند آوازه نساختی؟؟؟مگر تو عشق عیسی را به دل مردم ننداختی؟؟؟مگر تو بدون اینترنت و تبلیغات مردم و دور محمد جمع نکردی؟؟؟مگر تو هدایت گره همه اونها نبودی و بهشت و در دنیا و آخرت نصیبشان نساختی؟؟؟؟مگر تمام انسانها به یک اندازه به تو دسترسی ندارن ؟؟به قدرت تو لطف تو به فضل تو به ثروت تو ،

    پس خداوندا هدایت گرم باش همواره و وجودم را از هرگونه شرک پاک و زلال گردان و مرا هرروز به سمت توحیدی و موحد بودن بیشتر و بیشتر به سمت تسلیم بودن بیشتر و بیشتر به سمت اعتماده به خودت بیشتر و بیشتر به سمت دریافت الهاماتت بیشتر و بیشتر و به سمت قلبی بازو تسلیم هدایت فرما آمین

    خداوندا میدانم که هیچ کس قدرتی ندارد و یدالله بالاتر از همه است میدانم که تمام قدرت ها و سیستم ها و دولت ها گنده ی گنده ی گندشون پشه ای دربرابر تو نیستن تو همانی که کسی که ادعای خدایی میکردو با یه پشه ناچیز به درک واصل کردی ، نهایت خفت و خاری نیست که من از قدرت کسی بترسم ،

    وقتی که قدرتی با منه که تسلط داره به همه ی قدرت‌ها

    خیلی سخته به نیرویی اعتماد کنم که موسی را از اقیانوس تو یک گهواره عبور میده به سلامت؟؟؟و اونو برای پیامبری چندین هزار نفر مبعوث می‌کنه ؟؟؟سخته به نیرویی اعتماد کنم که یوسف و از ته چاه به مقام عزیز مصر می‌رسونه ؟؟؟سخته به نیرویی اعتماد کنم که به محمد اون مقام و میبخشه به محمدی که بیسواد بود واز طریق اون بزرگترین و معجزه اساترین کتابتو برای هدایت جهانیان فرستادی ؟؟؟واقعا سخته که به توانایی خودم و قدرت تو اعتماد کنم؟؟؟خیلی سخته ؟؟؟

    خدایا هدایتم کن تا صدای الهاماتت و نشانه های هدایتت را جدا کنم از ذهن استدلالی و منطق چون منطقی نیست ساختن کشتی در کوهستان !!!چون منطقی نیست برای نجات جان طفل اونو به دریا بندازی !!!چون منطقی نیس وقتی ارتش دشمن دنبالت میاد تو به سمت رودخونه فرار کنی چون رودخونه بن بسته !!!!اما موسی این کارو می‌کنه موسی اعتماد داشت و میدونست قدم بعدی بهش گفته میشه موسی توکل کرد موسی آرام بود و اطمینان قلبی داشت

    منطقی نیست طفل شیرخوار وسط بیابون رها کنی و بری اما ابراهیم این کارو می‌کنه

    منطقی نیست در صد سالگی بچه دار بشی اما خداوند اسماعیل رو به ابراهیم میبخشه

    خدایا از این جنس ایمان و توکل و خالصی قلب و ذهن و روح به ما عطا کن الهی آمین

    من تورا قدرت مطلق میدانم و هر تهدیدی از جانب هر کسی برایم خنده دار است

    من تورا قدرت مطلق میدانم پس درهرشرایطی آرام و آسوده هستم

    من نگران چیزی نیستم چون میدانم برگی بدون اذن تو به زمین نمی افته

    خداوندا ،رب یکتای من به ما توفیق اجرای توحید در عمل را در لحظه به لحظه زندگیمان عطا کن

    واین میسر نیست مگر با درک و بکارگیری قوانینت در هر لحظه پس خودت درک مارا هرروز نسبت به قدرت و عظمتت و علمت و قوانینت بیشتر و واضح تر گردان

    تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم

    در پناه الله یکتا و قدرتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    سلام زکیه جان

    همواره از کامنت هات حس خوب میگیرم چقدر زیبا نوشتی و بهم یادآور شدی که من چقدر عاجزم بدون لطف اون ، چقدر من ناتوانم در برابر نجواهای ذهنم بدون کنترل اون ،

    چقدر زیبا نوشتی که من حتی بدون کمکت نمیتونم آب دهانم و قورت بدم ، درسته ، آخه من چیزی ندارم از خودم تمام جسممو اون داده و اون با همه ی پیچیدگی هاش داره هدایتش می‌کنه ، واقعا من چی دارم از خودم ؟؟؟؟؟!!!!!!جواب این سوال چیه ؟؟؟؟فقط………..

    در پناه الله یکتا لحظاتت غرق در نور و سلامتی و عشق پاک الهی باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    سلام به دوست عزیزم

    چقدر کامنت پرباری نوشتی ، چقدر لذت بردم از خوندن کامنت ،گقام بیام بنویسم تا بیشتر درک کنم ، چقدر زیبا نوشتی که کدوم ریسک؟؟؟؟وقتی من خودم دارم خلق میکنم ،وقتی که من می‌دونم تا زمانی که یک فرکانس مشخص ارسال میکنم یک نتیجه مشخص دریافت میکنم ،وقتی می‌دونم که فقط باورهای من تاثیر گذاره پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟ وقتی می‌دونم که همه چیز درونیه و درون من باید عوض بشه تا نتایجم عوض شه ،پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟وقتی درمسیرم لذت میبرم و آگاهم به قوانین خداوند و سازوکار جهان هستی و هرروز دارم این درک رو بهبود میدم ،پس کدوم ریسک؟؟؟ وقتی خدایی دارم که تعهد کرده که مراقب من باشه ، وقتی می‌دونم که دنیا فانیه و رسیدن به خواسته هام برای لذت بیشتره ،وقتی می‌دونم که اصل چیه و می‌دونم که هدف احساس لذت بیشتر احساس شادی بیشتر و احساس آرامش هست ،پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟وقتی اولویت هام مشخصه و ارزش هام معلومه پس دیگه کدوم ریسک ؟؟؟وقنی مسیری که توش هستم و انتخاب کردم خودم به دلخواه خودم و خدا کلی تو این مسیر به من کمک کرده و حواسش بوده همیشه ،دیگه کدوم ریسک ؟؟؟ از این به بعدم خدا هست ،هدایتش هست ،حمایتش هست، اصل اونه و دیگه بقیه که همش بچه بازیه دنیا ،کدوم ریسک ؟؟؟فک‌کن اصن ضررم کردیم ،خب که چی؟؟؟ آخرش که چی ؟؟؟ دنیا مگه ابدیه؟؟؟دوستی می‌گفت در طول تاریخ بشر 150میلیارد انسان اومدن تا به الان و رفتن ،البته نمیدونم که این آمار درسته یا نه ،ولی می‌دونم که منم یکی از اونهام و ابدی نیستم در این دنیا ،همین کره ی زمینو حساب کنیم که خیلی کره ی کوچیکیم هست ،چندسال عمرشه؟؟؟طبق گفته ها 85میلیون سال قبل دایناسورها توش زندگی میکردن و 13میلیارد سال طبق تحقیقات دانشمندان از انفجار بیگ بنگ میگذره ،13میلیارد سال و انسان تنها 3میلیون ساله که پا به این کره ی خاکی گذاشته ،خب با همه ی این ها و آمار و ارقام مگه من چقدر عمر میکنم در خوشبینانه ترین حالت 150سال؟؟؟ایا چیزی خرابه که من باید درستش کنم؟؟؟نه من اومدم خودمو تجربه کنم و لذت ببرم ، اومدم یه توک پا به شهربازی و برم خونه ،و‌خدایی دارم که لحظه به لحظه منو هدایت کنه پس ریسکی درکارنیس ،هدف تجربه خودم و لذته و قدم برداشتن درمسیر علایقم ،خب دیگه ؟؟؟چع عجله اییه؟؟؟به چی باید برسم؟؟؟

    خدایا شکرت بابت همه چیز

    خدایا ممنونم بابت قدرت خلقی که به من عطا فرمودی و منو خالق زندگیم قرار دادی ،

    دوست عزیزم امیدوارم لحظاتت غرق در آرامش باشه .

    و در پناه الله مهربان و یکتا شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: