توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 124

1595 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 743 روز

    1403/12/8روز235

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیز ودوستان گل

    خدایا شکرت که امروز هدایت شدم به فایلهای توحید عملی

    چقدر خوب گفتید استاد که اگر ثروت توی زندگیمون نیست یعنی هنوز خدارو باور نکردیم و باورهامون درمورد ثروت مشکل داره

    وقتی ریشه باورهای نادرست و پیگیری می‌کنم میرسه به شرک یعنی حساب کردن به غیر خدا

    وقتی من میگم مشتری نیست یعنی قدرت خدارو باور نکردم که از جایی که فکرشو نمیکنم میتونه برای من مشتری بفرسته

    وقتی من میگم این شغل سخته یا نمیشه ازش پول ساخت یعنی قدرت دادم به شرایط بیرونی و شیطان و نجواهای منفی

    وقتی من نگرانم و استرس دارم یعنی به قدرت خدا ایمان ندارم وگرنه باید آروم باشم

    وقتی من عجله می‌کنم که زود به هدفم برسم و نمیخوام تکاملمو طی کنم یعنی به خدا اعتماد ندارم و احساس کمبود فراوانی دارم .

    وقتی من تنبلی می‌کنم و انگیزه ندارم یعنی امید به خدا ندارم که میشه وگرنه اگر ایمان و باور داشته باشم که هرچی ازخدا بخوام بهم میده اونموقت فقط من در مسیر رسیدن به خواسته ام قدم برمیدارم و نا امید هم نمیشم و میدونم که به وقتش میرسم

    اره همینه من از خدا درخواست می‌کنم اما باور قلبی ندارم که بهش میرسم بخاطر همین بی انگیزه میشم و یا نا امید میشم ولی خدا خودش گفته اگر منو باور کنی خواسته اتو اجابت می‌کنم .

    خدایا خودت کمکم کن این درک توی ذهن و قلبم رخنه کنه الهی امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    رضا یار محمدی گفته:
    مدت عضویت: 584 روز

    به نام یگانه مهندس خلقت

    سلام به همه همسفرهای ملکوت و عرش

    زیباترین چیدمانی که میشه برای مسیر موفقیت توسط هر آدمی چیده بشه

    نچیدن خوده انسان!!!!

    توحید عملی یعنی……

    خدا برات میچینه.

    کی بری…….

    کجا بری……

    کی استعفا بدی…….

    کی مرخصی بگیری…….

    چون اون چیدمان خدایی به نفعته نه چیدمان خودت و برنامه ریزی های خودت

    توحید عملی یعنی:

    ای در دل من میل و تمنا همه تو

    توحید عملی یعنی:

    من هیچی بلد نیستم هیچی نیستم

    توحید عملی یعنی:

    آن ذره که در نظر نیاید ماییم

    توحید عملی یعنی:

    ما ز خود هیچ نداریم که بدان فخر کنیم

    توحید عملی یعنی:

    تو چی میخوای رب مهربان و قدرتمند من

    توحید عملی یعنی:

    من و تو رب عزیزم ابدیت در پیش داریم

    توحید عملی یعنی:

    من تسلیم بشم و تو واسم بچینی

    توحید عملی یعنی:

    منی وجود نداره که هی مینویسم من

    توحید عملی یعنی:

    فقط تو الله مهربانم هستی و همه کاره تویی

    خدایا ما را به راه بزرگ ترین موحدان عالم

    ابراهیم،پیامبر اسلام،موسی،مریم مقدس هدایت فرما

    آمین………

    توحید عملی یعنی دل بریدن از همه غیر خودش

    توحید عملی یعنی قدرت مند تر از الله مهربان در زندگی من هیچ تاثیری نداره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    آتنا شکیب گفته:
    مدت عضویت: 240 روز

    به نام خداوند حی و حاضر که هر چه دارم از آن اوست . خدایا شکرت پای تعهدم هستم و ادامه میدم ، من میخوام تغییر کنم چون از شرایط فعلیم خسته شدم ، تصمیم گرفتم ادامه بدم این مسیر و حالا متوجه میشم سخت ترین کار کنترل ورودی های ذهنه ، و خیلی باید روی این قضیه کار کنم احساس میکنم ضعف دارم هنوز عادت نکردم یه جاهایی حواسم نیست طبق شرطی شدگی هام ادامه میدم به خصوص در کلامم دقت نمیکنم ، ولی خودمو سرزنش نمیکنم نا امید نمیشم مثل سری های قبل بگم فاییده نداره ، چون به قول استاد یک شبه باورها به وجود نیومده که سریع تغییر کنه ، باید مدام به خودم بگم خدا از ذهن من از تمام شرطی شدگی هام از من و از همه مخلوقاتش بزرگ‌تره ، و هیچ قدرتی جز قدرت رب وجود نداره و هیچ کسی هیچ قدرتی در زندگی من نداره و روی باورهای توحیدی کار کنم و قلبم به سوی حقایق باز شه و بتونم الهامات خداوند مهربون دریافت کنم باید از این توهم بیرون بیام و عظمت خودمو درک کنم که چه کسی هستم ، باید در تمام قدم هام با خداوند باشم و الویت اول زندگیم خداوند مهربون باشه ، باید توکلم به خداوند زنده باشه چون آگاهی من آگاهی خداست خدا بی که همیشه هست . من باید فرکانسمو با خداوند هماهنگ کنم ، خدایی که بزرگه و بخشنده ست و بدونم من در برابر خداوند هیچم و توسط خداست که نفس میکشم و در این دنیا ی مادی حیات دارم ، و درک کنم که همه پاره ای از خداوند هستند و اصلا خود خدا هستن ، و در همه به جای نگاه قضاوت جسم فقط خدا رو ببینم . ،و شرک نورزم و خدا رو بپرستم و از خدا یاری بطلبم ، چون اول و آخر این خداست که با من هست و همه چیز فانی و زودگذر است ، و در کل با خدا باشم و پادشاهی کنم . و هم در این دنیا بهشت تجربه کنم و هم در آخرت و بتونم لذت واقعی از زندگیم ببرم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سعید راد گفته:
    مدت عضویت: 1403 روز

    🟨به نام رب وهاب 🟨

    امروز از خدای خودم خاستم که منو به فایلی هدایت کنه که منو هدایت کرد به جهان بینی توحیدی و دیدم که نه لینک خریدش هست و نه تو قسمت محصولات اسمی ازش نیست و حتی اون قسمت بخش نظراتش خاموش بود و بعد منو هدایت کرد به این فایل

    توحید و قبل این ک فایل پلی بشه چقد خوشرنگ بودن لباس استاد انرژی خوبی بهم داد و جلب توجه میکرد

    چیزی که بهش نیاز داشتم همین توحید بود و وقتی فرمونو بدی دست فرمانروای دنیا چقد همه جا تو بهترین همزمانی ها قرارت میده

    وقتی که داشتم فایلو گوش میکردم یهو یه تصویری مشابه داستان استاد برامن از ذهنم گزشت

    این داستان داستان واقعی زندگی خودم تو بچگی بود و البته درجه ی شدتش خیلی از داستان استاد کمتر ولی از ذهنم گذشت و این خودش یه نشونه بود که این جا یه رد پایی از خودم بزارم

    داستان برمیگرده به زمانی که کلاس اول راهنمایی یا دوم راهنمایی بودم و 12 13 سالم بود که به همراه خانواده توی تعطیلات تابستون که مدارس تعطیل بود رفته بودیم شهرستان خودمون مسافرت

    یه روز که خونه ی داییم بودیم (همون روز) داییم تصمیم میگیره که با بقیه فامیل برن کوه و منم قبول میکنم که برم چون هیچ وقت کوه نرفته بودم و همچین بدمم نمیومد واسه یه بارم که شده برم تستش کنم و هیچ درک و تصوریم ازش نداشتم

    من چون سن کمی داشتم و خب تا حالا هیچ وقتم کوه نوری نکرده بودم و کلا ادم ورزشکاریم نبودم کنار داییم پا به پاش داشتیم کوهو میرفتیم بالا

    که من از بالای کوه تعادلمو از دست میدم و دستم از دست داییم ول میشه و از بالای کوه قل میخورم تا لب جاده

    (من هیچی از اون اتفاق یادم نیست و اینا چیزهایی یوده که وقتی ک بهوش اومدم داشتن تعریف میکردن.و فقط تا اون جایی که داییم تصمیم میگیره بریم کوه و حاظر شدیم که بریم و یادمع)

    من از بالای کوه جوری قل خورده بودم تا لب جاده که داییم با خودش گفت این دیگه مرد تموم شد

    و هرکسی که اون اطراف بود و همین باورو داشت اون موقع

    موقعی که رسیده بودم لب جاده بیهوش شده بودم و امبولانس میاد منو میبره بیمارستان و بعد از نیم ساعت یه ساعتی مه بهوش میام همشون میگفتن این داستان معجزه بوده که با وجود کلی تخته سنگ و خش و خاشاک و در دل کوه من فقط دندونم شکسته بود و زنده مونده بودم

    و من تا نیم ساعت بعد بهوش اومدن در شوک بودم و خودمم باورم نمیشد که همچین اتفاقی افتاده

    و اینو توی یکی از فایلای استاد که می‌گفت مرگو زندگی دست خداس وقتی کسی هنوز ماموریتش تموم نشده هیچی نمیتونه جلوی زنده نگه داشتنشو بگیره و اگه کسیم موقع رفتنش رسیدع هیچ کسی نمیتونه جلوی مرگشو بگیره

    من اون روز ماموریتم تو این دنیا ادامه داشته و باید تو این مسیر درست قرار میگرفتم باید به وجود والای خودم پی می‌بردم و باید می‌فهمیدم هدف من از متولد شدنم چی بوده

    من توی بیوپیجم زده یکتا پرست ولی تو این فایل معنیشو درک کردم و اصلا به معنیش فک کردم

    خود یکتا پرست یه باور خیلی قوی توحیدی هستش که به جز خودش به کسی رو ننداز

    یکتا پرستی یعنی بدانی نیرویی مطلق که بدون اجازه ش برگی از درخت نمیوفتد

    صاحب و رعیست هست

    اگه بتونی تمام لحظه ی زندگیت یکتا پرست باقی بمونی و اعتماد کنی اون وقت همون میشه که خدا میگه:

    آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    کبری صباحی گفته:
    مدت عضویت: 1100 روز

    خدایا هرآنچه که دارم ازآن توست وتو مالک وصاحب اختیار من هستی.

    سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی نازنین

    روزشمارتحول زندگی من فایل 65

    یکتاپرستی یعنی بدانی نیروی مطلق، که بدون اجازش برگی از درخت نمیفته، صاحب ورئیست هست. اگربتونی تمام لحظات زندگیت به او اعتماد کنی ویکتاپرست بمانی انوقت همان می‌شود که خدامیگوید:”آیاخداوند برای بنده ش کافی نیست”

    خداروصد هزارمرتبه شکر که به این مسیر هدایت شدم..

    من این روزها بادرکی که نسبت به قبلم به خداوند پیدا کردم زندگی خودم رو مانند پازلی میبینم که هرفایل از استاد وعمل کردن به اونها یه قطعه از پازل زندگی منو میسازه..

    هنوز خیلی راه مونده تاپازل زندگیم تکمیل بشه ولی باگذاشتن هرقطعه ازاون زندگیم داره شکل زیباتری پیدا میکنه.وکمک میکنه تاراحت تر قطعه بعدی رو پیداکنم.

    هرچه جلوتر میرم دارم بهتر وزیباترحضور خدا رولمس میکنم تو زندگیم.. الان ساعتها هس که بارون داره میباره ومن باشنیدن صدای بارون روی کانال کولرمیگم اینا ثروت هس که یکریز داره میباره.. ثروت درجهان بینهایت هست..

    بارون به شکل طبیعی میباره. بادبه شکل طبیعی میوزه. گیاهان وسبزه ها به شکل طبیعی رشد میکنند. درختا به شکل طبیعی میوه میدن. ما به شکل طبیعی نفس میکشیم. خورشید به شکل طبیعی طلوع میکنه وبه زمین میتابه. پیدایش شب وروز طبیعی هست.گردش سیارات طبیعی هست پس من هم به طور طبیعی باید ثروتمندبشم..

    دارم نشونه هارو هرروز دنبال میکنم.. هرروز که میگذره پول به یه شکلی داره خودشو وارد زندگیم میکنه.. به شکل تخفیف های بزرگ وکوچیک.. به شکل هدیه.. به شکل هدایت به جاهایی که کارهامو به قیمت ارزونتری میتونم تهیه کنم.. یا اینکه برگشتِ پولهایی که ازحسابم کم شده..

    من الان از لحاظ مالی هیچ تغییر بزرگی نکردم اما همین سایتی که عضوش هستم از میلیاردها میلیارد گنج وطلا ارزشش برای من بیشتره.. من اینجا دارم برای زندگیم، ثروتم، سلامتیم، آرامشم، معنویتم، روابطم، سرمایه گذاری میکنم

    ومیدونم که اینجا غیر سود برای من چیز دیگه ای نداره. اینجا (سایت) مثل اون کتابخونه ی استاد تو ایران میمونه که میگفت من هیچی نداشتم اما یه کتابخونه داشتم که ارزشش میلیاردی بود اینجاهم دقیقا همینه درسته که من الان به ظاهرثروتی ندارم که به چشم سر دیده بشه اما درواقع یک اَبَرثروتمندم.. من دارم اینارو حس میکنم..

    اون خدایی که هرروز حضورش تو زندگیم پررنگ تر میشه سلامت وثروت وآرامش وآزادی منو داره تضمین میکنه وهرروز بهم میگه که این مسیرو ادامه بده..

    ته این مسیر چیزی جز خوشبختی وسعادتمندی وثروت وسلامتی و آرامش نیست…

    اتفاقات عالی هرلحظه ی زندگی من،، هدایت هایی که میشم،، حال خوب وآرامشی که دارم.. درمسیرراست بودنِ منو تائید میکنه..

    ازخدای مهربونم ازخدای بخشنده ونازنینم بینهایت سپاسگزارم قلبا وعمیقا که منو تو این مسیر قرارداد.. که هرلحظه داره منو هدایت میکنه هرلحظه..

    استاد عزیزم استاد توحیدی من.. بینهایت ازتون سپاسگزارم بابت فایلهای ارزشمندتون بابت این حال خوبی که بهم دادید بابت اینکه الان دارم معنی زندگی کردن رو از فایلهای شما یاد میگیرم.. عاشقتونم

    مریم عزیزم بانوی توحیدی ازتون ممنونم بابت این سفرنامه جذاب که منو تغییر دادعاشقتم عزیزم وبینهایت دوستت دارم.. خدای من شکرت.. خدای من شکرت شکرت شکرت

    درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1243 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    رسالت استاد:

    *ترویج توحید و یکتاپرستی است

    با حرکت در مسیر توحید و یکتا پرستی:

    -هر آن چیزی که بخواهیم به ما داده خواهد شد

    همواره به یاد داشته باشیم:

    *قدرت مطلق از آن خداوند است

    *توحید و یکتا پرستی مثبت ترین نکته ای است که در زندگی ماست

    *دست از شرک برداریم عوامل بیرونی را در میزان موفقیت و تحقق اهدافمان موثر ندانیم

    *خداوند همواره در قلب و درون ماست

    *اگر خداوند را باور داشته اما ثروتمند نیستیم باورهای مناسبی در زمینه ی ثروت و خداوند نداریم

    *اگر خداوند را باور داشته اما سلامت نیستیم باورهای مناسبی در زمینه ی سلامتی و خداوند نداریم

    *اگر خداوند را باور داشته اما روابط خوبی نداریم باورهای مناسبی در زمینه ی روابط و خداوند نداریم

    *خداوند را فارغ از دین و مذهب خود باور کنیم

    *با هر دین و مسلکی عاملی که باعث سعادت و خوشبختی ما می شود یکتا پرستی تسلیم شدن در برابر خداوند باور کردن نیروی خداوند باور کردن نزدیکی خداوند , باور کردن اجابت درخواست های ما توسط خداوند است

    *زمانی که قدرت خداوند را باور کنیم مسیرها به ما گفته خواهد شد راه ها به ما نشان داده خواهد شد قدم ها به ما گفته خواهد شد موقعیت ها برای ما رخ می دهد افراد به عنوان دستان خداوند به ما کمک می کنند

    *هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است

    *خداوند راهنمای ماست اگر خداوند را باور کنیم زندگی ما بی نهایت آسان بی نهایت شادی بخش بی نهایت لذت بخش سرشار از فراوانی نعمت و ثروت است

    خداوند در نسیمی است که می وزد

    خداوند پروانه است که در باد می رقصد

    خداوند قلمی است که عشق را می نویسد

    خداوند سراسر زیبایی و عشق است

    خداوند در قلبی است که عشق می ورزد

    خداوند طلوع خورشید است

    خداوند نور آسمان ها و زمین است

    من دستان خداوند هستم که می نویسد

    زبان خداوند هستم که سخن می گوید

    قلب خداوند هستم که عشق می پراکند

    من دستان سخاوتمند خدا هستم که می بخشد

    این خداست که در من تجلی یافته

    آمده بودم میلیارد شوم عاشق و سرگشته ی کویت شدم

    آمده بودم تا اسرار ثروت را بیاموزم قرآن را در دستانم قرار دادی و گفتی

    بخوان

    کلید گنج های آسمان و زمین را درون کتاب خواهی یافت

    بخوان اما

    با قلبت نه با ذهنت

    بخوان

    و به دستوراتش عمل کن

    دستور العمل ثروت و خوشبختی در تمام جنبه های زندگیت در این

    کتاب نگاشته شده است

    این کتاب یک گنج نامه است

    اما باید رمز گشایی کنی تا مسیر گنج ها بر تو آشکار شود

    باید قلبت را پاک کنی از هر احساس ناروا

    خواندم تو را و اجابت کردی مرا

    ادعونی استجب لکم

    تو حکمت را بر قلبم جاری کردی

    گفتی از توحید و یکتاپرستی شروع کن

    از ابراهیم شروع کن و او را بشناس

    شناخت ابراهیم یعنی شناخت اسلام حقیقی

    معنای بت شکنی ابراهیم چه بوده است؟

    ابراهیم بنیان گذار نهضتی است که می خواهد بشریت را نجات دهد

    افتخار پیامبر اسلام انتصاب مذهب ابراهیم است

    ابراهیم حنیف

    بت پرستی پرستش مجسمه ای با یاقوت و سنگ نیست

    بت پرستی

    توجیه وضعیت اجتماعی اسفبار کنونی ات

    و نسبت دادن آن به مشیت الهی است

    به تقدیر و سرنوشت است

    بت پرستی

    قدرت دادن به شیطان و هر عامل بیرونی است برای تاثیر در زندگیت

    بت پرستی

    پذیرفتن نیرویی به نام شر است که زندگی تو را احاطه کرده و قدرت خلق زندگی را از تو سلب کرده است

    بت پرستی و شرک یعنی:

    قدرت دادن به هر کسی و هر چیزی غیر از خداوند برای تاثیر در زندگیت

    توحید و یکتاپرستی یعنی:

    همه ی ما رب واحدی داریم

    یعنی

    همه ی ما به یک اندازه به خداوند نزدیک هستیم

    یعنی

    همه ی ما برابریم

    یعنی

    همه ی ما به یک اندازه به منبع الهی دسترسی داریم

    یعنی

    همه ی ما به یک اندازه به قدرت الهی دسترسی داریم

    یعنی

    همه ی ما یک خدا داریم

    همه ی ما یکی هستیم

    تفاوت انسان ها به دلیل تفاوت باورهای آنها نسبت به قدرت خداوند است

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2608 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام و احترام

    روز 23/ توحید عملی | قسمت 1

    توحید یعنی اینکه من اجازه بدم باورهای الهی و باورهای قدرتمند کننده سکان ذهن من رو در دست بگیرن و من رو هدایت کنن به سمت خوشبختی و زیبایی ها و شرک که از باورهای محدود کننده نشائت میگیره و باورهای محدود کننده از ورودی های محدود کننده ذهن میان …

    باید مراقب باشم چه خوراکی دارم به ذهنم میدم ،، اگر وروردی های ذهتم محدود کننده باشه ،، اون وقت حرف های وگفته های دیگران سکان ذهن من رو در دست میگیرن و من عروسک خیمه شب بازی میشم !!!

    ولی باید اگاهانه هر روز با یک رد پای کوچک سکان ذهنم رو ارام ارام در دست باورهای الهی قرار بدم و اجازه بدمممم خودش من رو ببره هر جا دلم خواست !!! هر جا دلم خواست !!!

    اگر میخوام سفر عشق برم باید سکان ذهنم رو در دست نیزوی هدایت درونی قرار بدم و بزای این کار باید به شدت مراقب ورودی های ذهنم باشم !! و اجازه ندم هر کسی افکارش رو عقنه کنه توی ذهنم و من رو بازیچه قرار بده !!!

    اینا احساس لیاقت میخواد …

    چون احساس لیاقت باعث میشه شخصیتی توحیدی داشته باشم..

    احساس لیاقت باعث میشه توکلم فقط بر خدای خودم باشع… چون کسی که احساس لیاقت نداره همش دنبال پارتی و این داستاناس و همیشه بر غیر خدا متوکله !!

    خدایا کمکم کن فقط بندگی تو رو کنم !!

    خب اینم از رد پای من از روز 23 ،، خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم..

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1655 روز

    به نام خدای مهربان

    “باید هدایت رو کلید واژه تک تک لحظه های زندگیم قرار بدم

    باید همیشه سکان زندگیم رو به دست این نیرو بدم و همیشه از خودش بخوام که منو به مسیرهای بعدی هدایت کنه

    این نیرو همون خداست، همون سلامتیه، همون ثروته، همون عشقه، آرامشه، همون اطمینان قلبیه و همون خوشبینی همیشگیه موقعی که به این نیروی هدایتگر اعتماد کنم و بتونم هدایتش رو به برنامه و شیوه‌هایی ترجیح بدم که ذهنم یه عمره با دلیل و منطق برام چیده

    اون وقته که توحیدی شدم

    سهم من از عشق، سلامتی، ثروت و آرامش به اندازه ایه که بتونم توحیدی بشم و توحیدی بمونم

    شرک باعث میشه که نیروی توحیدی درونم که همه راه حل ها رو میدونه رو دست کم بگیرم و سعی کنم تا مسائلم رو به شیوه ذهنم حل کنم

    ذهنی که هیچ اساس قابل دفاعی نداره و پشت ماسک ترس پنهان شده و تا وقتی قدرت تاخت و تاز داره که ایمان نداشته باشم ذهنی که همیشه در حال حساب و کتاب کردن برای هر قدمیه که میخوام بردارم ذهنی که همیشه در حال جدا کردن ممکن ها از غیر ممکن هاست

    معمولاً هم لیست ممکن هاش خالیه ولی ظرفیت لیست غیرممکن هاش تکمیله

    مثلاً میگه امکان نداره بتونم کسب و کارم رو با توانایی‌های همین لحظه ام راه بندازم پس باید برای جلب نظر رئیس فلان بانک کاری انجام بدم تا وامی بگیرم

    برای جذب همسر دلخواهم باید فلان عمل جراحی زیبایی رو انجام بدم، چون به اندازه کافی زیبا و لایق نیستم

    راه حل این مسئله فقط در دست فلان رئیس یا فلان مامور دولته

    برای این خواسته باید این مدرک رو از فلان دانشگاه بگیرم

    یا این خواسته بزرگ تر از اونه که بشه بهش فکر کنم

    دور این یکی رو خط بکش چون مال از ما بهترونه

    قبلاً ها که دست کم بود شاید میتونستی اما الان فکرش رو هم نکن

    ولی نیروی هدایتگر درونم، بیرون و محدودیت هاشو نمیشناسه

    بزرگی یا کوچکی خواسته هام براش فرقی نداره، برای اون نه تنها دست زیاد نشده، بلکه فرصت ها هر روز در حال بیشتر شدنه و جهان هر روز در حال ثروتمند شدن

    و همیشه بهم این امید رو میده که هیچ محدودیتی رو باور نکنم

    چون اگه خواسته ای توی دلم زنده شده یه نشونه ای هست که میگه توانایی لازم برای تحقق این خواسته زودتر از این آرزو اومده”

    “یکتاپرستی یعنی بدونم نیروی مطلق که بدون اجازه اش برگی از درخت نمیفته صاحب و رئیسمه

    باید بتونم تموم لحظات زندگیم بهش اعتماد کنم و یکتاپرست بمونم

    تفاوت نتایجی که در زندگی میگیریم به خاطر تفاوت در توانایی مون در اجرا کردن توحید در عمله

    اگه یکتاپرست بشم نمیتونم به چیز دیگه ای وابسته بشم

    چون یکتاپرستی اونقدر وابستم میکنه که دیگه فضایی نمیمونه

    یکتاپرستی یعنی یقین داشته باشم که هیچ چیزی به اندازه ذره های تاثیری بر زندگی من نمیزاره

    خداوند به اندازه ایمانی که بهش میارم حمایتم میکنه

    یکتاپرستی یعنی قوانین خدا رو درک کنم و بی چون و چرا اجراشون کنم

    قوانینی که قدرت زندگیم رو در دست باورها و فرکانس‌های خودم گذاشته

    توحید عملی چیزی نیست جز اینکه رفتارم رو در هر لحظه و توی هر شرایطی با قوانین خدا منطبق کنم

    قوانینی که میگه تموم اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیجه باورهای خودمه

    یکتاپرستی آرامش و سلامتی میشه توی جسم و جانم

    سرمایه اولیه میشه تا کسب و کارم رو شروع کنم

    بهم جرأت و جسارت میده برای حرکت کردن عزت نفس میشه تا بتونم ارزشمندی و توانایی هام رو درک کنم

    خوش بینی و امیدواری میشه تا بتونم اونچه که دیگران بحران میدونن، فرصتی بدونم که برای رشدم اومده

    اگه ایمان بیارم تموم اونچه به دنبالش هستم در توحید عملیه، اون وقت تموم سعیم این میشه که باورهایی بسازم که منو یکتا پرست تر، سپاسگزار تر و ایمانم رو محکم تر کنه تا اصلا ذره ای شرک توی وجودم راه پیدا نکنه

    چون شرک یعنی قدرت دادن به عوامل بیرون از خودم برای خلق خواسته هام

    شرک یعنی تصمیم بگیرم قدرتی که خدا برای خلق زندگیم به وسیله فرکانس هام داده رو نادیده بگیرم و دو دستی اونو به عوامل بیرون از خودم بدم که هیچ کنترلی بر اون ندارم

    باید بدونم که قدرت مطلق خداونده و دست از شرک بردارم

    اینکه فلانی کمکم کنه، رئیس بانک، فرماندار، رییس مجلس

    یا اون پارتیم بشه

    اگه خدا رو پیدا کنم ثروت خود به خود سراغم میاد

    اگه فکر میکنم خدا رو پیدا کردم ولی ثروت ندارم بدونم که باورهام هم در مورد خدا ایراد داره هم در مورد پول

    اگه فکر میکنم خدا رو پیدا کردم ولی سلامتی ندارم باور هام هم در مورد سلامتی ایراد داره هم در مورد خدا

    اگه فکر میکنم خدا رو پیدا کردم ولی رابطه خوبی با آدم ها، همسر و فرزند و دوستان ندارم، هم باورهام در مورد خدا ایراد داره هم در مورد آدم ها و روابط و هم در مورد خودم اون چیزی که از همه مهمتره و باعث سعادت و ثروت میشه یکتاپرستیه، تسلیم در برابر خداونده، باور کردن نیروهای خداونده، باور کردن نزدیکی خداونده

    وقتی اینو باور کنم اون وقت بهم گفته میشه چیکار کنم

    “مسیرها بهم گفته میشه

    راه ها بهم نشون داده میشه

    قدم ها بهم گفته میشه

    موقعیت ها برام به وجود میاد

    آدم ها به صورت دستانی از خداوند میان و بهم کمک میکنن🪴”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    ماهان خلیلی گفته:
    مدت عضویت: 202 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز و بقیه دوستان

    توی این مدت پنجاه روزی که با استاد اشنا شدم و شروع به استفاده از اموزش های استاد کردم

    با اینکه خیلی پیشرفت کردم ولی به خاطر باور های نادرست احساس میکردم هیچ پیشرفتی نکردم

    در واقع تا همین چند روز پیش هم وضعیت من همین بود

    انگار فقط به فکر این بودم که چجوری با این اموزش ها پولدار بشم.اصلا برام شناخت و ارتباط با خدا مهم نبود.سلامتیم مهم نبود اینکه حالم خوب باشه مهم نبود فقط میخواستم پولدار بشم و خیلی سریع هم میخواستم این اتفاق بی افته

    وقتی کامنت های بقیه دوستان رو می‌خوندم و میدیم که چجوری از پیشرفت هاشون می نویسن حسودی میکردم و میگفتم خدا پس چرا من پیشرفت نکردم؟درحالی که اگه با دقت نگاه میکردم متوجه تغییرات میشدم مثلا برخلاف بقیه همکلاسی هام که همیشه از شرایط بد اقتصادی میگفتن همیشه همدیگر رو مسخره میکردن و کلی رفتار ها و باور های غلط دیگه

    من دیگه اون رفتار هارو نداشتم.البته نه اینکه کامل خوب شده باشم ولی خیلی کمتر شده

    ولی به خاطر اون باورم فکر میکردم اصلا تغییر نکردم

    همش از خدا خواسته های بزرگ میخواستم و توقع داشتم همون لحظه اون خواسته جلوم ظاهر بشه و چون نمیشد با خودم فکر میکردم چرا خدا خواسته بقیه رو انجام میده ولی برای من رو نه؟

    تا اینکه 3 روز پیش وقتی رو تخت دراز کشیده بودم و واقعا حالم از این موضوع بد بود.

    ناگهان شروع کردم به گفتن اینکه خدا من تسلیمم دیگه نمی تونم اینجوری زندگی کنم

    من این شرایط زندگیم رو نمی پذیرم و ازت میخوام کمکم کنی.به قول استاد دیگه نمیخوام کتک خوردم ملس باشه دیگه بسمه

    تا اینکه یه حسی بهم گفت شروع کن قران بخون

    اولش نمی خواستم توجه کنم.چون چند باری قران خونده بودم و برام خیلی سنگین بود و انگار هیچی ازش نمی‌فهمیدم.همش برداشتم این بود که خدا داره منو تهدید میکنه

    ولی این بار انقدر اون حس قوی بود که تسلیم شدم و شروع کردم به خوندن.اصلا باورم نمیشد این همون کتابه

    تا جایی که چند بار نگاه کردم ببینم دارم قران میخونم؟

    اون احساس تهدید تبدیل شده بود به ارامش

    داشتم قانون رو تو اکثر آیه ها متوجه میشدم البته هنوز بعضی از ایه ها برام مبهم و بی معنیه ولی مطمئنم چند وقت دیگه که دوباره بخونم چون فرکانسم تغییر می‌کنه اون ایه ها هم متوجه میشم البته این ایه های هم که متوجه میشم هم نمی تونم کامل درک کنم ولی نسبت به اون دفعه ها که قران رو میخوندم بیشتر باهاش ارتباط برقرار کردم

    وقتی همزمان با قران شروع کردم به گوش کردن دوباره فایل های استاد انگار داشتم برای اولین بار گوش میکردم.کلی مطالب جدید متوجه شدم

    تازه متوجه شدم چقدر حالم خوب شده

    چقدر از کلی نظر بهتر شدم و از وقتی که دارم قران میخونم کلی ارتباطم با خدا خوب شده

    و متوجه شدم باید صبر کنم.باید تکاملم رو انجام بدم.

    هنوز هم کلی جای کار دارم ولی از خدا سپاس گذارم که من رو با استاد اشنا کرد و اینجوری من رو به مسیر درست هدایت کرد️

    از استاد عزیز هم ممنونم بابت اموزش هاشون️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    پونه گفته:
    مدت عضویت: 1082 روز

    سلام به بهترین خانواده دنیا ، خانواده عباسمنش

    چقدر این جمله زیبا بود :

    من یکتا پرستم

    فارغ از هر دینو آیینی ،فارغ از هر مذهب و فرقه ای ، (من یکتا پرستم)

    وتنها تورا میپرستم ، تویی که یگانه ای ، یگانه ای بی همتا

    یگانه ای بی توقع.

    یگانه ای بخشنده ، که بی دریغ به همگان میبخشد، مثل آفتاب ،مثل نور ،مثل هوا ، مثل باران.

    یا محوِّل الحَول والاحوال

    خودم را ، احوالم را،شرایطم را به تو میسپارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: