توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 58

1595 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1514 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان.،💞💞💞💞✨✨

    سلام به استاد عزیزم و همه‌ی دوستان این خانواده صمیمی یکتاپرستان.

    سلام به مریم بانو شایسته ی عزیز.

    سفرنامه ی 65

    خدایا یادمه که در برگ 23 این سفر ازت خواستم که همراهم باشی ، ت گفتی من نوشتم، اما اون روز حرفهای تو رو در اون مدار فهمیدم و نوشتم، امروز می خوام خودم رو تو این مدار بالاتر امتحان کنم که آیا درک ه من و مدار ه من چقدر عوض شده یا اینکه آیا اصلاً تغییر کرده یا نه، ….

    امروز هم ازت می خوام که تو باهام حرف بزنی و بگی که از این فایل تو این برگ از سفر م چی آموختم و در این مدار ه بالاتر حرف تو رو چه‌طور می فهمم، خدایا کمکم کن ….

    توحید عملی قمست 1✨✨✨✨✨✨✨✨

    استاد چه خوب و عالی حرف می زنید که هر فرد با توجه به اینکه خدا رو چقدر می شناسه و چقدر باورش داره زندگی می کنه، اگه من به خدا وصل هستم پس به او نزدیک م، پس او رو قبول دارم، پس تو زندگیم نه ترسی باید داشته باشم و نه غمی، به قول خودت خدا که بارها و بارها در قرآن این گنجینه ی وحی الهی گفته که هر کس تو مسیر من ه ، و بهم نزدیک ه، و خییییییییلی باورم داره، در تمام زندگی ش خییییییییلی راحت و آرامش داره، چون نه ترسی داره نه غمی، استاد دلم براتون بگه که وقتی من این فایل رو گوش می کنم که در حال مهاجرت هستم، و تازه به شهر جدید ی که خدا بهم الهام کرده بود رسیدم ، امروز روز دوم من ه که مستقر شدم و دارم خییییییییلی با آرامش زندگی می کنم، سید جان، روزی که می خواستم مهاجرت کنم با مخالفت، همه ی نزدیکانم حتی اول از بچه های خودم شروع شد، بعد همسرم، بعد پدر و مادرم، وبعد …..

    سید جانم با اینکه همه مخالف بودن، مسخره هم می کنن، نیش و کنایه، هم می زنن، اما من خییییییییلی خوشحال م، چون اینجاست که مطمئن میشم راه م درست ه، و من اینقدرررررررر به خدا وصل هستم که می فهمم دارم چکار می کنم، اما اونا نمی دونن، سید جانم تمام وسایل ه زندگیم رو ریختم تو همون خونه ای که دارم ، و با چندتا ظروف خییییییییلی ساده و خییییییییلی مختصر هجرت کردم، چون احساس کردم این وسایل جلوی تصمیم من رومی گیرن و واسه جابجای ه ، یه عالمه وسیله که حتی سالهاست از اونا استفاده ی چندانی هم نمی کنم، یه خستگی تو من بوجود میارند،پس قید همه رو زدم و با یک کیف لباس و چند سبد مختصر، بلند شدم و مهاجرت کردم چون خدا بهم میگه هر چی که حس می کنی می خواد ، خسته ت کنه، یا جلوی پیشرفت ه تو رو بگیره از خودت دور کن چون با من خییییییییلی عشق می کنی و لذت می بری من هم همین کردم ….

    اومدم تو این شهر جدید با یه عالمه درخواست و رویا که همه اونها در چند قدمی ه من هستن، فقط کافیست، که خدا رو باور کنم، امروز که روز دوم من هست، وقتی که ظهرشد و همسرم واسه ناهار به خونه ی جدید که ما مستأجر این خونه هستیم، وارد شد ، من سفره ی ناهار رو که آماده کرده بودم و ایشون سر سفره ناهار رو که میل کردن، وسیر شدن ، با این جمله مواجه شدم همسرم گفت خدایا شکرت از این آرامش از این که راحتم، تعجب نکردم چون مطمئن بودم کارم و راهم درست ه، و این آرامش در شهر جدید اولین بار خودشو در سفره ی ناهار نشون داد، و من خدا رو دیدم….

    خدا ینی عشق

    خدا ینی آرامش

    خدا ینی خوردن ه ، یه ناهار ساده اما خوشمزه، با حس خوب و عالی

    خدا ینی من دارم لذت می برم از اینکه حرف ش رو فهمیدم و اجرا کردم

    خدا ینی سادگی در زندگی

    خدا ینی درک کردن

    من باور دارم که وقتی خدا هست من به هیچ کس وابسته نیستم، یکی از بستگان بهم پیام داد که فاطمه جان تو که از زادگاهت رفتی و به شهر دیگه مهاجرت کردی احساس غریبی و تنهایی نمی کنی؟؟من تو دلم خندیدم و گفتم که چرا ما آدم ها به خدا وصل نیستیم و در آغوش او خودمون رو جا نمی‌دیم که هیچ وقت احساس تنهایی نکنیم بلکه شاد باشیم ولذت ببریم و ایمان داشته باشیم که وقتی ما به خدا وصل یم دگه تموم، به هیچ کس و هیچ چیز وابسته نشیم و فقط خدا رو باور کنیم که خداوند برای بندگانش کافیست….

    و اینه که من باور دارم، که وقتی خدا هست من در تمام آسایش و آرامش این دنیا، و حتی اون دنیا به سر می برم و احتیاج به دست هیچ کس و هیچ چیز ندارم، چون خودش گفته تو به من وصل بشو، تو منو قبول و باور کن، تومنو در تمام وجودت بیار من خودکفا می کنم تو را ، و هر چی و هر کس قرار شد بشه دستی از دستان من ، خودم تو رو هدایت می کنم به اون مسیر…

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت که هستی که آرامش دل کنی

    سید جان متشکرم متشکرم متشکرم متشکرم که تو می آموزی درسها و قوانین خدا رو و به من هم یاد میدی چون ایمان دارم تو رسول و فرستاده ی خدایی

    خدایا کمکم کن که تنها تو رو بپرستم

    و

    تنها از تو یاری بجویم

    ،🤲🤲🤲🙏🙏🙏🌺🌺🌺💞💞💞✨✨✨

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    منهتن گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    سلام استاد عزیزم

    از شما و خانم شایسته عزیز برای فراهم کردن مسیر این سفر زیبا که بسیار سفر لذت بخشی هست سپاسگزارم ❤️

    در این برگ میخوام از همراهی خدا در لحظه لحظه زندگیم حتی کامنت نوشتنم تشکر کنم

    خدایی که طبق تکاملم خواسته هایم رو اجابت میکنه

    و طبق مداری که داخلش هستم با الهامات و نشانه هایش هدایتم میکنه

    خدایی که دلم بهش قرصه

    خدایی که احساسش میکنم

    خدایی که میخوام بیشتر وابستش بشم

    خدایی که بهش تکیه می کنم چون او بهترین تکیه گاه است

    این خدا من رو در مسیری را هدایت کرد که بهش برسم‌‌ و خدا رو بیشتر بشناسم.‌..

    استاد عباس منش ازت مچکرم که مسیر خداشناسی رو بهم نشون دادی..‌‌.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1854 روز

    به نام خدا سلام

    نمیدونم بار چندم که این فایل گوش میکنم اما این میدانم این سری باسری های قبل فرق داشت لحن شما جنس حرف های شما ، اصلا انگاری کلمه خدا رو یه جور خاص با یه حالت خاص میگفتید انگار فقط راجب رب بود و بس و نه هیچ حرف دیگه انگار این شما نبودید که حرف میزد بلکه ربم بود که از طریق شما با من مریم حرف میزد همه چیز خیلی فرق داشت خیلی زیاد

    تمام فایل ها و کامنت های روی سایت . تبلیغ ها و دیالوگ های فیلم ها حتی نوشته ها همه و همه جدیدا برام حکم یه نشانه است نشانه ای که تلاش میکنم زبانش بفهمم به تازگی دارم یادمیگیرم که رب با من همیشه حرف میزنه و من باید سر و جان گوش باشم تا بفهمم چی میگه خیلی حرف ها میزنه ترمز هام میگه . دل گرمی و امید بهم میده ارامش در تمام سلول هام جاری میکنه . شرایط و اتفاقاتی رو وارد زندگیم میکنه که پر از درس ، درس هایی که باعث رشد وپیشرفت من باعث نزدیکی بیشتر و بهتر به ربم .

    استاد مقاومتم توی مسائل مختلف زندگی کمتر شده کمتر ،خیلی خیلی کم تر نسبت به قبل با اطرافیان بحث میکنم حتی امشب برادرم می گفت نمی دونم چرا جدیدا زود در برابر ت کوتاه میام و با لبخند رد میشم اما من میدونم چرا چون این برادرم نیست که بهم لبخند میزنه بلکه این خدای وجودش که داره بهم لبخند میزنه و من غرق شادی و محبت خودش میکنه این رب وجود اطرافیان که دوست دارند برم پیششان و پیشم باشند این رب استاد ، درسته چند سال پیش خدا را پیدا کردم و تمام وجودم احاطه کرده بود جوری که هیچ چیز نمیخواستم حتی اگه میخواستمم ازش چیزی بخوام به خودم گفتم همین که خودش دارم برام بس هرچی میدیدم هر حرفی از مولانا و شمس از الهه قمشه ای و…. می‌شنیدم از او از رب غرق لذت میشدم لذتی خالص و ناب اما این روز ها فکر میکنم ربم نمیشناسم یا بهتر بگم کم میشناسم

    اما هرچی هست دارم بیشتر و بیشتر می شناسم بیشتر و بیشتر بهش نزدیک میشم و ارامش مدت زمان بیشتری در وجودم جاری هستش که همین نشان از توحیدی بودن و درستی مسیری که درش هستم می دونم

    استاد مسیر توحید خیلی عجاب انگیز وقتی واردش میشی نمی دونی قرار چه اتفاقی بیافته نمیدونی با یه درخواست ساده قرار عاشق و شیدا بشی قرار تغییر کنی جوری که خودت نفهمی کی تغییرات شروع شد کی شدی این ادمی که هستی کی به خواسته هات رسیدی و توحید کی و چه جوری تمام زندگیت در بر گرفت هنوز اول راهم اما دلم گرم به ربم که قدم به قدم لحظه به لحظه هدایتم میکنه و راه نشانم میده و جوری هدایتم میکنه و من به خواسته هام میرسانه که خودمم میمونم تو این همه هماهنگی .

    استاد یه عالمه نشانه از گذشته تا الان پیدا کردم که من هدایت کردند برای این که یه سری از خواسته هام بهتر و بیشتر بشناسم تا بتوانم راحت تر بپذیرمشان تا وارد زندگیم بشند . من به این میگم معجزه تو زندگی خودم و ربم برای این معجزه سپاس گزارم .

    یارب بگویم میپرستمت با تمام وجود حال انکه تمام وجودم تو هستی پس بارالها تمام وجودم را به پرستش میگیرم و تسلیمت میشوم چرا که خواهان عزت و دولت توهستم یارب العالمین. دوستت دارم عشق بی همتای من .

    در پناه الله غرق در ارامش و زیبایی باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ملیحه پاسلار گفته:
    مدت عضویت: 2282 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنینم💖

    چقد لذت بخشه زندگی وقتی توحید و یکتا پرستی رو انتخاب میکنی،تمام خواسته هاتو از خدا میخوای نه بنده خدا…

    درخواست میکنی و رها میشی و مشغول لذت بردن از نعمت های زندگیت میشی🤩

    چقد این شکل زندگی شیرین و دلچسب،اینکه هر لحظه خدارو در کنارت حس کنی،هر لحظه،نه موقع غم و غصه و گرفتاری و نه فقط در شادی و خوشی در تمامی لحظات…

    خدایا سپاسگزارم که منو در این مسیر قرار دادی

    در پناه خدا💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سارا sara گفته:
    مدت عضویت: 1745 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و دوستان گلم

    روز بیست و سوم

    خدارو شکر بابت وجود شما استاد عزیز و این فایلها و آگاهیها .

    من هم بعد از مدتی که از ورودم به سایت میگذره روز به روز به خدای خوبم نزدیکتر میشم اصلا متوجه شدم بعضی از مشکلاتم بخاطر همین شرک به خداست بخاطر اینکه فقط به خودش توکل نمی‌کنیم. امیدمون به دیگران هست .

    استاد عزیزم ازت سپاسگزارم که شرک رو برای ما توضیح دادی و دنیایی از افکار منفی و اشتباه رو پاک کردی .

    من هم مانند خیلیا خداوند رو خدایی با احساسات انسانی میدیدم که حتی باهاش دعوا داشتم لج میکردم .

    استاد عزیزم تو ما رو با خدای مهربونمون آشنا کردی . تازه معنی یکتاپرستی رو فهمیدم معنی رب .

    بسیار سپاسگزارم ،⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    اوا گفته:
    مدت عضویت: 1523 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان.

    چقدر من از کامنت دوستمون که توی فایل خوندینش لذت بردم ، خیلی خیلی زیبا نوشته بود .

    با تک تک کلماتش احساس عشق میکردم

    با تک تک کلمات شما استاد احساس عشق میکردم .

    دارم روی خودم کار میکنم تا باور کنم فقط و فقط خدا واسه ی من کافیست.

    خداست که هر لحظه منو هدایت میکنه به سمت بهترینها و زیباترین ها .

    احساس خیلی خوبی دارم .

    باید بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم .

    من خالق زندگیه خودم هستم ، من انسانم اشرف مخلوقات خدا و من توانایی اینو دارم که زندگیه دلخواهم رو خلق کنم ، اصلا مهم نیست درحال حاضر چه شرایطی دارم ، از همین لحظه باید شروع کنم و توی این مسیر باید فقط و فقط به خدا توکل کنم .

    خدای مهربونم بی نهایت سپاسگزارم.

    استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم .

    دوستان خوبم بی نهایت سپاسگزارم بابت کامنت های زیباتون.

    با آرزوی بهترینها برای شما.

    دوستون دارم.💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1773 روز

    حتی لحن و تن صدای شما هم وقتی از توحید و یکتاپرستی و خداوند صحبت میکنید تغییر میکنه

    این فایل های توحیدی انقد ارامشبخشن که تاساعت ها فقط با شنیدنش حتی نه عمل کردن و فهمیدنش بمب بترکه کنارت متوجه نمیشی

    استاد شما فقط از توحید بگو

    چقدر من به خدا نیاز دارم چقد من به خدا نیاز دارممممم هربار که به یکی از خواسته هام میرسم لحظه های اول خیلی خوشحالم میپرم بالا پایین

    بعد که به خودم‌میام میگم همین؟ همین بود؟؟ چقد ساده تموم شد اون لحظه هایی که منتظرش بودم اون خواسته ای که دعا میکردم براش و آرزوم بودن

    و با هربار رسیدن به خواسته هام بیشتر متوجه میشم که خواسته اصلی من خواسته اصلی ما رسیدن به خداست شناخت خداس

    ما به خدا نیازمندیم

    دقت کردین وقتایی که به خدا نزدیکیم و‌ارامش داریم دیگه اصلا به فکر خواسته های مادیمونم نیستیم؟ چون خیالمون راحته.چون حالمون خوبه آرامش داریم.

    خدای عزیزم میدونم شاید گاهی نقش بازی کردم

    گاهی بخاطر خواسته هام خواستم بهت نزدیک بشم

    اما خودت میدونی که تو مدت زیادیه که تنها دوستمی

    میدونید امروز یه تضاد بزرگ برام پیش اومد انقد که نتونستم جلو خودمو بگیرم و همونجا داشتم گریه میکردم میخواستم بیام به خانوادم بگم تا شاید اروم بشم و خیالم راحت باشه

    اما دقیقا همونجا بود که شنیدم گفت رو کی حساب باز میکنی

    داری قدرتُ به خانوادت میدی؟؟

    اونجا بود که صدای شما تو ذهنم پلی شد در فایل فقط روی خدا‌حساب باز کن اونجا که میگفتید

    خدا میگه :اکیفکر میکنی کس دیگه ای میتونه بهت کمک کنه؟

    برو برو دنبال اونا بهت کمک کنن

    البته خداروشکر خیلی زود تونستم خودمو جمع کنم و به احساس خوب برسم

    اون الان اینجاست

    خدا همین لبخند منه

    دست منه که داره تایپ میکنه

    همین کلماته

    اون اینجاست من حسش میکنم وقتی نگام میکنه وقتی براش مینویسم حسش میکنم

    وقتی میرقصمو همراهیم میکنه

    وقتی حواسم پرت میشه و اون باز کنارمه

    وقتی فراموشش میکنم ولی اون هنوز با عشق کنارمه

    خدا اونی نیست که میگفتن تو اسموناس و باید سرتوبگیری بالا تا بتونی باهاش صحبت کنی و صداتو بشنوه

    خدا همینجاست تو قلبمون

    خدا دوست دارم

    اینجا مینویسم ثبت میکنم که

    میدونم کمکم میکنی مثل تمام ۱۸سال زندگیم که کنارم بودی و‌کمکم کردی میدونم درست میشه

    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سعید قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 2431 روز

    سلام

    نیمه شب بیست و سوم مسافرت بخیر…

    حال دلتون خوب

    نمیدونم احساسمو چطور بنویسم

    امروز از خدا خواستم برام ساده بشه

    تو آسمون نباشه

    راحت از راحت باورش کنم

    امشب این فایل…

    الان چی میتونم بگم؟

    چجوری میتونم انکارش کنم؟

    همین امشب دوباره دفتر سپاسگذاریمو راه انداختم.

    نه اینکه سپاسگذاری شبانه انجام نمیدادما.ولی تو دلم با خدای خودم زمزمه میکردم.خیلی وقت بود نمینوشتم.احساس میکردم نوشتن برام تکلیف شده از احساس واقعی دورم کرده فقط شده یه عادت.

    ولی الان تمام وجودم شوق نوشتن کلمه به کلمه سپاسگذاریامه.

    امشب دوباره خدا با من مستقیم حرف زد.

    خدایا …چرا یه وقتایی فراموشم میشه؟

    من عاشقتم.میدونم که تو هم عاشقمی کمکم کن هر لحظه بیشتر این عشقو حس کنم و باورش کنم.

    خدایا ذهن تحلیلگرمو خاموش کن تا مقاومتهام برداشته بشه.

    خدایا حجاب رو از چشم قلبم بردار .

    محدودیتهارو از ذهنم پاک کن تا به ربوبیتت به فراوانی بینهایتت به ارزشمند بودنم یقین کنم.

    خدایا همیشه گوش قلبم رو برای شنیدن پیامت پذیرا کن.

    خدایا…شکرت که منم هدایت کردی.

    به هر خیری که از جانب تو برسه فقیرم.

    تسلیمم.خدایا اعتماد به تو دارم و بس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سولماز سفیدی گفته:
    مدت عضویت: 2696 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم عزیزم و دوستان

    خداتو باور کن اگه خداتو باور کنی دیگه نیازی به هیچ پارتی یا کسی نداری خدا خودش به دقیق ترین و زیباترین شکل ممکن کاراتو ردیف میکنه…. این دینگی بود که امشب برای چندمین بار تو این مدت اخیر تو ذهنم خورد اینکه اگه خواسته ی قلبی که دارم و دنبال اینم که با پیگیری آدمی و اینکه فلانی چرا دنبال کار ما رو نمیگیره تا به نتیجه برسه.. باید جای این خدا رو در نظر بگیرم فقط خدا اینو میدونما ولی انگار گاهی نجواها منو از مسیر منحرف میکنه درست همون لحظه یه فایل به موقع مثل فایل امروز منو به مسیر درست و هدایتی برمیگردونه و میگه فقط خداست که کاراتو بسپاری بهش درست و دقیق تو رو به خواسته و نتیجه ی دلخواهت میرسونه

    خدایا سپردم به خودت

    نه به بنده هات

    ممنونم ازتون استاد نازنینم همه ی فایل ها درست و به موقع همون لحظه ای که وقتشه به گوشم میرسه این نشونه ی تغییر باورهامه

    مسیر هدایتم..

    شکرت خدایا 🙏❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    گمنام گفته:
    مدت عضویت: 1520 روز

    سلام استاد مهربانم.امروز روز 23 دوره هست ومن خیلی خوشحالم که در بهترین مسیر ها هدایت میشوم…چقدر خوب است که همه دلیل های منطقی ذهنمان را کنار بگذاریم و فقط به هدایت خدا امید ببندیم…او بوسیله نشانه ها ادم ها بوسیله خیلی چیز ها میتواند ما را هدایت کند او مرا بسوی بهترین ها هدایت میکند….دوست دارم انقدر درگیر رویاهایم بشوم که دیگر وقتی برای افراد دیگری که راهشان با من جداست باقی نباشد..چقدر خوشحالم که خداوند ادم های منفی را از زندگی من حذف کرد.خدایا سپاسگزارم.امروز میخواستم کامپیتر رو که روشن کردم بیام اهنگ گوش بدم ولی یه حسی بهم گفت بیا برو تو سایت عباسمنش و قسمت بعدی سفر رو بین.خیلی حس خوبی گرفتم راستش امروز یه جمله از خانم شایسته از یه جای دیگه به ذهنم خورد که گفته بود باید قید برنامه ریزی عقلی رو بزنی..میخام با صدای قلبم برم جلو اون منو هر لحظه هدایت میکنه کی غذا بخورم چی بخورم چقدر غذا بخورم…امروز چه کتابی بخونم..امروز چقدر ورزش کنم ..برم کجا با کی حرف بزنم با کی حرف نزنم………خدایا سپاسگزارم..نمیدانم چگونه احساسم رو بگم هرموقع میام توی این سایت از همه میبرم وارد یه دنیای دیگه میشم.حالم خیلی خوب میشه وهمه اون اعتقادات منفی انگار با یه سطل اب از بین میرن خییییییلی خوشحالم ک اینجام.خدایاااا مرسی که منو هدایت کردی مرسیییییییییییییی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: