توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیده مینا سیدپور» در این صفحه: 2
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1598 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    اجرای توحید در عمل….

    همیشه از دوران مدرسه میدونستم که معنی توحید میشه یکتاپرستی، یعنی به کسی میگن یه شخص توحیدی، که واقعا فقط خدارو میپرسته، مثلا نماز میخونه، روزه میگیره، کارهای خوب انجام میده، مسجد میره و….

    تصورم این شکلی بود دیگه از توحید، بعد که بزرگتر شدم میدیدم که خارجیا، انور آبیا، خصوصا تو فیلمهاشون که نگاه میکردم،نمازه نمیخونند روزه نمیگیرند، ولی چقدر آدمهای با ایمانی هستند چقدر کارهای خوب انجام میدن ودرستکار هستند، ولی به ما میگفتن اونا کافرهستند!!!!!

    چون حجابشون رو رعایت نمی کنند، یا مثلا الکل مصرف میکنند، یا چون میزنن میرقصن همش و…

    واقعا خنده ام میگیره، این سطح از درک پایین و قضاوت آدمها که یه سریها به عنوان مرجع دیدن داشتند و کردند تو مغز ما….

    اصلا تو همین کشور خودمون چرا راه دور بریم، یادمه اگه یکی مثلا بنده خدا معتاد بود، یا الکل استفاده میکرد یا یه خانومی حجاب درست حسابی نداشت و ارایش میکرد و… میگفتن اینا از خدا بیخبرند اینا بی ایمانند!!!!!

    ای واااای بر جهل و نادانی، واقعا چرا پیش خودشون، پیش خودمون فکر نمی کردیم شاید اون از من وما بهتره، شاید به خداش نزدیکتره، شاید مسیرش زودتر وبهتر از من وما به صراط مستقیم باز بشه و هدایت بشه؟

    از کجا میدونستیم که اون آدم چه ارتباطی به خدای خودش در دلش داره؟؟؟؟

    ️️️سوره 80 قرآن کریم: عبس️️️

    ️️️بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ️️️

    به نام خداوند رحمتگر مهربان

    عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿1﴾

    چهره در هم کشید و روى گردانید (1)

    أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿2﴾

    که آن مرد نابینا پیش او آمد (2)

    وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى ﴿3﴾

    و تو چه دانى شاید او به پاکى گراید (3)

    أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى ﴿4﴾

    یا پند پذیرد و اندرز سودش دهد (4)

    أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿5﴾

    اما آن کس که خود را بى ‏نیاز مى ‏پندارد (5)

    فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿6﴾

    تو بدو مى ‏پردازى (6)

    وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى ﴿7﴾

    با آنکه اگر پاک نگردد بر تو [مسؤولیتى] نیست (7)

    یعنی هر بار این سوره عبس واین 7 آیه رو میخونم به یاد اعمال خودم میفتم، اون وقتها که در پی اون باورهای نادرست دیگران رو قضاوتشون میکردم و برچسب باایمان وتوحیدی بودن یا کافر و بی ایمان بود بهشون میزدم….

    یا حتی وقتایی که خودم رو قضاوت وملامت میکردم که چقدر گناه کردم چقدر از خدا دور شدم دیگه خدا دوستم نداره دیگه دستمو نمی گیره وناامید میشدم از درگاهش وهربار دورتر….

    ولی هممون دیدیم بارها وحتی برای خودمون اتفاق افتاده که الان اینجا هستیم، دیدیم کسایی که معتاد بودند الکلی بودند هوس باز بودند بی ایمان بودند و….اماااااا از یه جایی تسلیم فرمانروای هستی شدند و گفتند مارو به راه راست به راه کسانی که به اونها نعمت دادی هدایت کن و واقعا هدایت شدند پاک ومطهر شدند و زندگی چهره ی پراز عشق و سعادتش رو بهشون نشون داده واگر ریز میشدی تو زندگیشون به وضوح توحیدی بودنشون رو حس میکردی…با ایمان بودن و یکتاپرست شدنشون رو میفهمیدی…

    در مورد سوال اول، کجاها خداوند درها رو برام باز کرده ومنو هدایت کرده؟؟؟

    می تونم بگم همه جا، حتی تو مسیر های نادرست، چون انسان ذاتا میدونه که نیروی برتری وجود داره که همواره می تونه هدایتش کنه، ومن هم حتی تو مسیرهای اشتباه ازش کمک میخواستم حالا یا میدونستم اون حرف یا عمل اشتباه هست یا نمیدونستم ولی بازم از خدا میخواستم که شرایطش رو برام فراهم کنه والبته که خداوند پاسخ میده به در خواست ها، همیشه وهر لحظه واین اجازه واختیار رو هم بهمون میده که عمل کنیم و بازتاب اعمالمون روبرو بشیم…

    همین یک هفته پیش با اینکه میدونستم یه کاری اشتباه هست ودارم عجله میکنم توش و الان وقتش نیست ولی از خدا خواستم راهو باز بذاره که انجامش بدم، قران باز کردم بهم گفت وچه کار بیهوده ای؟؟؟

    یعنی دقیقا گفتااااا، ولی من انجامش دادم ومتاسفانه شامل ضرر مالی و احساسی شدم، یعنی هم 2 میلیون ضرر کردم وهم کلی حرص خوردم که چرا اون خرید واون عمل رو انجام دادم!!!!

    یعنی ما با همچین خدایی روبرو هستیم، آگاه دانا شنوا بینا و پاسخ دهنده واجابت کننده درخواست ها…

    نیومد جلوی منو بگیره که انجامش ندم ولی بهن گفت کارت بیهوده هست انجامش نده….

    کی این وسط ضرر کرد و به خودش ظلم کرد؟؟ من

    خداوند همیشه داره مارو هدایت میکنه وزیبایی جهان وقوانینش به همینه به قول شما استاد قشنگم…

    برام زیاد پیش اومده تو کارم، یادم رفته شروع کارم بگم بانام ویادت شروع میکنم خودت در انجامش یاری ام کن، یا بگم اصلا خودت انجامش بده من نمی تونم من بلد نیستم و گند زدم، اما دقیقا همونجاها که گند میزنم تا بهش میگم من خراب کردم یا دارم خرابش میکنم بیا کمکم جوری میاد همه چیز رو درستش میکنه که در عرض چند ثانیه، چند دقیقه، ورق به نفع من و در راستای خواسته ی من تغییر میکنه واون عمل یا اون حرف به شیوه ای بسیار زیبا وبی نظیر گفته ویا انجام میشه…

    خدا خیلی نزدیکه خیلییییی، جاری وساری هست ، توی افکارمون تو گفتارمون توی اعمالمون، حد فاصله خدا وما فقط حرف زدن هست، حتی تو قلبمون، یعنی فقط توی دلت بی صدا بهش بگی کجاااایی؟ بیا من بهت نیاز دارم…

    همون لحظه اونجاست وحسش میکنی…

    اما وقتی هر جا روی خودم حساب کردم گند زدم گند…

    چندوقت پیش داشتم پرده پذیرایی خونه ی مادرم رو چندسانت کوتاه میکردم که بعد چرخ کنم، مادرم و خواهرم گفتند چقدر صاف کوتاه میکنی چقدر با قیجی راحت کار میکنی پرده به این بزرگی با این طول وعرض خوب ویکدست کوتاهش کردی، بعد منم با یه غروری گفتم کاری نداره تمرین لازمه منم بلد نبودم که خیاطی رو یادگرفتم…!

    بعد پرده رو اوردم خونه که چرخ کنم، یه دفعه گفتم فک کنم یه طرفش کجه، قیچی رو برداشتم و چند سانت بیشتر کوتاهش کردم وچرخ کردم و وقتی تموم شد بردم نصب کردم دیدم از اون حد خودش کوتاهتر شده!!!!!!!

    همونموقعه به خودم گفتم روی چی حساب کرده بودی؟ روی خودت وتوانایی خودت؟

    چرا وقتی داشتی انجامش میدادی نگفتی خدایا توبرام انجامش بده به زیبایی وآسانی؟؟

    چرا وقتی ازت تعریف کردند توی دلت نگفتی خدایا این هنر واستعداد وتوانایی از توهست ومن فقط دارم انجامش میدم اونم تازه به کمک خودت وگرنه مغز پوک من و دستان وپاها و کل جسمم وفکرم هرگز توانایی انجامش رو نداره؟؟؟؟

    بدون شک هدف شما استاد عزیز دلم، فقط وفقط این بوده که آدمهارو با توحید ویکتاپرستی آشنا کنید و تهیه اینهمه دوره و این سایت پراز اگاهی فقط وفقط یک هدف رو دنبال کرده تا الان، زندگی توحیدی داشتن….

    یعنی خیر دنیا وآخرت فقط در همین عمل نهفته ولاغیر….

    ولی چه کسی میتونه بهش عمل کنه؟؟؟

    کسی که تسلیم شده باشه از خودمحوری هاش، از خدایی کردنهاش، از خدا بودن برای دیگران، از مشرک بودن، از منم منم کردنهاش دست برداشته باشه…..

    وبگه ماااا، نه من، یگه خدایا من وتو بیا ما بشیم، تا اون بخشی که سهم منه با کمکت به انجام برسونم واون بخشی که سهم توست رو به تو واگذار کنم تا به بهترین شکل برام انجامش بدی…

    جلسه 2 قدم 9، به تنهایی همه ی حرف رو زده، به تنهایی نقشه ی گنج، چوب جادو، چراغ جادو، وهرچیزیکه بهش نیاز هست تا به آسانی زندگی کنیم و به اسانی به خواسته هامون رو برسیم بهمون داده….

    هرچقدر بهش عمل کنیم خوشبختر وسعادتمندتر زندگی می کنیم والسلاااام….

    استادقشنگم بی نهایت ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1598 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به شما اقا محمد عزیز

    چقدر با خوندن کامنتتون، غرق در نور شدم وعظمت وبزرگی و مهربانی ولطف و حکمت خداوند رو دیدم…

    چقدر قشنگ درکش کردید وخداوند هی وحاضر خواست که با یاد آوریش و ثبتش تواین سایت به منه مینا وبه هرکسیکه اکثر اوقات دنبال چراهای اتفاقات زندگیش میگرده درس بده…

    برا منیکه همیشه دنبال حکمت تضادها واتفاقات ناجالب تو امورات زندگیم میگردم والبته که هر چقدر ظرف وجودیم بزرگتر میشه و بیشتر از خداوند در خواست میکنم مسیر رو بهم بگه، حکمتهاش رو یکی پس از دیگری بهم نشون میده…

    خداوند میخواست با اون قهر بین شما و خانومتون بهتون سالگرد ازدواجتون رو یاد اور بشه…

    البته که با سختی همراه بود ولی نهایتش موجب شادی دل شما وهمسرتون شد…

    بهتون آموخت که غرور نداشته باشید واینکه به خاطر استحکام رابطه وعشق، سعی کنید تاریخهای خاص زندگی مشترکتون یادتون باشه که چقدر این امر از طرف آقایون برای خانومها باعث مسرت و شادی هست ونشون دهنده ی عشق وعلاقه…

    من معتقدم که روابط باید بر پایه عشق دوطرفه باشه و بیشتر اوقات عشق به این شکل توی روابط زوجین خودش رو نشون میده…

    واینکه یکی بیاد ادعا کنه بگه نه بابا اینا نشونه ی عشق و دوستداشتن نیست آدم باید از درون با خودش در صلح باشه باید از درون انقدر غنی باشه که نیاز به توجه نشده باشه نمیشه که مگه غیر اینه که انسانها به توجه ومحبت هم احتیاج دارند واصلا جهان بر پایه عشق ومحبت ومهربانی داره اداره میشه واگه نشون دادن دوستداشتن اینا نیست؟پس چی نشونه ی دوستداشتن هست؟

    مگر غیر اینکه گفتن عاشقتم دوستت دارم، توجه به نیازهای جسمی و جنسی و عاطفی ….طرف مقابل

    اینکه در پی این باشی که عشق ودوستداشتنت رو در قالب خرید یه هدیه یا گل ویا درست کردن یه غذا و….نشون بده به طرف مقابلش…

    واینکه خداوند می فرماید، با هر سختی آسانی هست….

    ولی چقدر خوبه که من نوعی انقدر ذهنم وتوجه تمرکزش روی اهدای عشق ومهربانی و شادی ومحبت به عزیزانم وبه کل جهان باشه، که ذهنم تربیت بشه که چطور واز چه طریقی این همه عشق ومحبت و دوستداشتن ومهربانی رو تقدیم کنم به جهان وجهانیان وخصوصا عزیزانم.

    تا خدایی نکرده با به وجود اومدن تضاد جهان من رو مجبور به کاری نکنه و از طریق ناخواسته منو به سمت خیر وخواسته هدایت نکنه…

    تجربه بهم ثابت کرده که هرچقدر من خودمراقبتر میشم هر چقدر تمرکزم روی خودم واموراتم واطرافم بیشتر میشه با تضاد وناخواسته ی کمتری روبرو میشم…

    اما یاد گرفتم که توی تضادها سریع وصل بشم به منبع وازش بخوام که هدایتم کنه تا از بهترین طریق از این تضاد عبور کنم والحق که خداوند همیشه اماده هست برای اینکه از بهترین راه وروش منو هدایت کنه به مسیری روشن وپر از خیر وبرکت…

    هر کدوم از ماها هزار تا از این اتفاقات توی زندگیم افتاده و خداوند هم هزاران بار بهمون خیر وخوشیمون رو الهام کرده و هدایتمون کرده اماااااااااا….

    نادانی ونااگاهی وبی ایمانی ما موجب شده یا متوجه نشیم یا زود فراموش کنیم…

    وخداوند شر وخیر هرکسی رو هر لحظه بهش الهام میکنه….

    میخوای پیامبر باشی، یا انسانی اگاه یا نااگاه….

    دوست عزیزم ان شالله همیشه وهر لحظه درصراط مستقیم ودر مسیر خیر وخوشی کنار عزیزانتون در پناه امن خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: