توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10
    421MB
    54 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 10
    52MB
    54 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ص» در این صفحه: 16
  1. -
    ص گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    سلام به همه دوستان

    من باز میخام بنویسم …

    من هدایت شدم

    و این کاملا برام نااشناست

    دارم تکاملم و طی میکنم

    من میخام تجربه مو تو این چندین سال بنویسم

    تمام محصولات و فایل های رایگان استاد از زمانیکه

    دارن کار میکنن فقط یه مورد هست که مخفیست و

    خیلی ها فکر میکنن میدونن در حالیکه نمیدونن

    مث من ، بحث توحید. ، توکل کل ماجرای استاد

    هست نمی‌دونم چرا دوره جهان بینی توحیدی اگه

    اشتباه نکنم از قسمت محصولات حذف شده

    به هر حال ، من فکر میکردم توکل کردم من فکر

    میکردم خدا.رو دارم دوستی که داری این کامنت

    و میخونی اگه توام فکر می‌کنی خدا رو میشناسی

    بهت قول میدم همچین خبری نیست و یه بازنگری

    کن میگی چه جوری ؟

    جوابش اینه تمام زندگیت و بررسی کن هر جا

    نتیجه دلخواه بوده کار خدا بوده و برعکس

    من اینجوری فهمیدم ماجرا رو من دیدم سالهاست

    دارم روی باورم کار میکنم ولی هیچ اتفاقی نمیفتع

    هیچ نتیجه ملموسی ندارم

    تا اینکه دلم شکست و ناخودآگاه رفتم سمت خدا

    داشتم سیگار میکشیدم ، یهو یکی تو گوشم گفت تو

    خیلی برام ارزش داری ، همین یه جمله باعث شد من سیگار و فراموش کنم و به جان خودم تا الان که دارم مینویسم یه نخ هم نکشیدم ، یه جمله خدا به کل دوره عزت نفس می ارزید ینی تمام نتایج من از دوره یه طرف اون یه جمله یه طرف این گذشت تا اینکه من بارها هدایت شدم به خاطراتی که قشنگ بود و موفقیت بود چه در روابط چه در کار چه در پول

    باورتون نمیشه همه رو خدا انجام داده

    حداقل برای من این آگاهی بود که تو نیستی و منم

    که باز هدایت شدم به این فایل و دیدم بله ماجرا همینه

    من باید تسلیم باشم راستش نمی‌دونم چی بنویسم نمی‌دونم چه جوری بنویسم ولی تمام حرف های استاد و بزارین رو یه کفه ترازو و بحث توحید و بزارید رو کفه دیگه ترازو ازهم میپاشه دیگه بحث سنگینی نیست

    بچه ها به تمام فایل های استاد با این نگاه ، گوش کنید که خداوند کنارت نشسته میبینی که چرا نمیتونی جواب بگیری

    مثلا اگه در دوره عزت نفس استاد میگه کاراتو به تعویق ننداز ، متوجه میشی کی آدم کارش و به تعویق میندازه زمانی که رب کنارت نباشه کی تو میری وام میگیری زمانی که رب کنارت حس نشه

    حالا فرضا اگه حس کنی کنارت نشسته و کاراتو می‌کنه آیا میری سراغ وام ؟ آیا میتونی اصلا اعتماد به نفس نداشته باشی ؟

    من اینجوری هدایت شدم دوستان من دارم هر لحظه پر میکشم ، الان کنارم نشسته ، داره نگاه می‌کنه من کاملا حسش میکنم چقدر. مشتاق هست ما بفهمیم و بیاد کنارمون بشینه

    اون عاشق ماست ما نمی‌تونیم عاشقش بشیم

    اونه همه چیزه ، وقتی میگیم همه چیز ینی همه چیز

    نمی‌دونم من جای استاد بودم تو محصولات چه جوری صحبت میکردم

    ولی من تو اول هر فایل اینو میگفتم که همه چیز خداست فک نکن میگیم ترمز و بردار تو برمی‌داری آ

    فک نکن تو باید کاری کنی چون ما وقتی محصولات و می‌خریم فکر میکنیم آهان گوش میکنیم عمل میکنیم و تکاملمون و طی میکنیم و تمام نه همش کشکه همه اینا زمانیکه بدونی توحید حرف اول و آخره اگه این باشه بله بقیع درسته و جواب میده

    آقا فک نکن یه درصدی دست تو هست یه درصدی دست خدا نه اصلا تو اگه ترمز و برمی‌داری اونه داره برمیداره نه تو

    نمی‌دونم احساس میکنم با اینکه استاد بارها بحث توحید و پیش کشیده ولی احساس میکنم خیلی خیلی این موضوع کمرنگه

    من الان خیلی خوب میتونم توجه کنم به چیزای خوب اصلا من کاری به جز توجه کردن به حضورش ندارم و داره منو هدایت می‌کنه کارهام و انجام میده با دستای من کارای منو انجام میده منتها دیگه پشتش مغز و اندوخته و تجربه من نیست

    قشنگ دارم میبینم من نیستم

    نمی‌دونم نصف شبی چی بهتون بگم

    من بدجوری بالام ،

    خداوند همه چیز است همه کس را

    با جون و دل سجده کردم به درگاهش به قدرتش به وجودش کاملا خالاصانه بود

    واقعا عاجزم از نوشتن چیزی که فهمیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  2. -
    ص گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    سلام

    آقا من هنوز دوست دارم راجع به این موضوع بنویسم

    تا حالا تو این 5 سال آنقدر کامنت درباره موضوعی کامنت نکرده بودم و چه حالی دارم میبرم از این توحید ، بی جهت نیست که استاد یه دفعه تصمیم میگیرند این فایل و بزارن تو سایت سپاسگزارم استاد عزیز

    آقا من آنقدر دارم لذت میبرم از زندگیم که نگو و نپرس تا حالا این لول و تجربه نکرده بودم

    همه چیز خداونده ، من الان حتی بخوام مثال بزنم نفس کشیدنمم میگم تو بگو چه جوری نفس بکشم

    و حیرانم از این همه هدایت ، درسته نتیجه کوچیکه از نظر ذهن ما انسانها ولی در اصل خیلی بزرگه

    پری روز گفتم خدایا به من یک آرایشگاه خیلی خوب معرفی کن تا موهام و اونجوری که دلم میخواد در بیاره من نمی‌دونم تو می‌دونی تو بگو

    موقع خواب یه تصویری از یک آرایشگاه دیدم که چند سال پیش رفته بودم پیشش و یهو این تصویر و آورد برام منم گرفتم مطلب و رفتم و باورتون نمیشه همونی شد که میخواستم من مدل مو برام خیلی مهمه حال میکنم از مدل موی قشنگ

    شاید کسی که این کامنت و بخونه بگه که چی مثلا حالا رفتی یه آرایشگاه دیگه

    ولی بچه ها نکته اینه تماما داره جهان رو اداره می‌کنه اصلا ما کاره ای نیستیم

    و انسان چقدر موجود با ارزشی هست که می‌تونه کمک خداوند و از مدار خارج کنه و یا برعکس

    می‌دونی استاد من گمشدمو پیدا کردم من هر جا یه ناراحتی داشتم دلیلش همین نبود توحید بود و وقتی ذهن ناخودآگاه منو می‌بره سمت اون رنج منم با این آگاهی که خداوند هدایت می‌کنه این خداونده که میگه ذهن و اسیر میکنم بهش میگم خداست که منو می‌بره و من عمل میکنم تلاش میکنم حتی من میگم اون عمل و تلاش و هم اون انجام میده این تسلیم محض حال دل من و خوب کرده چقدر دوست دارم خودم و چقدر زندگی رو دوس دارم

    چقدر آدمها رو دوست دارم چقدر لذت میبرم از اینکه خداوند هست

    آقااااااا من چرا اینهمه مدت نمی‌فهمیدم

    این بالاترین لول عزت نفس هست

    من این مسیر و مدیون دوره عزت نفس استاد هستم

    پیشنهاد من به کسانی که سردرگم هستن نمی‌دونن چه دوره ای بخرند چیو کار کنند حتما دوره عزت نفس و بخرید کار کنید فوق العاده اس این دوره

    و در آخر ای کسانی که نگران هستید نگران آینده نگران هزینه ها اقااااا همه رو بدید دست خدا همه رو انجام میده از این حالت بیرون بیایید که خب بالاخره منم باید یه حرکتی بکنم

    من هر وقت خواستم حرکتی بکنم خراب کردم

    هر وقت اون وارد عمل شد کار و تمام کرد به بهترین شیوه هم تمام کرد من هر چی نتیجه گرفتم به خاطر این بوده که خدا وارد عمل شده نه من

    سپردن کارها به خداوند تمام مسئله هست اون فرمانرواست و کار و در میاره …..

    شکرت ای خداااااا

    استاد جون دوست دارم فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    ص گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    سلام به شما دوست گرامی

    ممنون از کامنت شما ، سپاس گزارم

    بله درسته از دور وقتی کامنت من و می‌خونید اینجوری برداشت میشه که بابا اینهمه فایل ، اینهمه آگاهی …

    و درسته استاد خیلی فایل گذاشتن و خیلی در این زمینه تلاش کردن ولی خب باز کم رنگه

    من از دیدن این فایل ها به توحید نرسیدم راهی که من رسیدم و شما تعیین نکنید لطفاً

    این سایت و فایل های استاد یه جور هشدار دهنده است و منبع آگاهی نیست این میشه شرک

    ولی خب اینم حقیقتیست که خیلی می‌تونه کمک کنه به آدم من اگه فهمیدم ماجرا چیه به خاطر اتفاقاتی که برام پیش آوردن منو به درک رسوندن

    من بهتون قول میدم بدون ساپورت خداوند همه صحبت های استاد و اساتید دیگه کشکه کما اینکه قبل تر از این برای من اینجوری بود من نمی‌فهمیدم استاد از کجا داره میگه

    من بیشتر منظورم این بود هر چه صحبت کنی کمرنگه این موضوع و اگه من میخواستم راجع به توحید صحبت کنم نمی‌دونم چه جوری صحبت میکردم آیا مطلب و میرسوندم یا نه

    ولی خب بیشتر حرف من اینه جای خدا و من نوعی در فایل های استاد حداقل از نظر من روشن نیست

    من بارها نوشتم که استاد اگه خدا کارارو انجام میده پس تکلیف من چیه ؟ اینو همیشه سوال داشتم

    استاد هیچ جا هرگز نگفت اگر خداوند کنار شما باشه شما میتونی تمرکز کنی و کارارو انجام بدی

    استاد هیچ وقت نگفت زمانی میتونی توجه کنی به نکات مثبت که توحید و بفهمی همه و همه میان توجه میکننن به نکات مثبت یه سری نتایج حاصل میشه بعد که سورپرایز شدن بی خیال میشن خیلی هامون اینجوری هستیم …

    بگذریم نمی‌دونم شاید راه ایجاد محتوا اصلا همینی هست که استاد میگه

    ولی خب برداشت من این بود

    ضمنا هیچ کس رو در هیچ زمینه بت نکنیم

    من استاد عباس منش و خیلی دوست دارم ارادت خاصی هم به ایشون دارم و می‌دونم که خدا وکیلی اومدن جلو و چقدر مسائل رو شکافتن ولی اگه اون چیزی رو که باید درک کنیم ،اگاهی داده بشه بهمون متوجه میشی ای بابا استاد که فعلا چیزی نگفته….

    به دریایی در افتادم که پایانش نمی بینم

    بازم ممنون

    در پناه الله مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ص گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    با سلام خدمت همه علاقه مندان به سعادت و خوشبختی به خصوص استاد عزیزم آقای عباس منش و خانم شایسته عزیز و دوس داشتنی

    خانم شهلا قابل توجه شما دوست گرانقدرم

    آقا 23 فروردین میشه دو ماه ، دو ماهی که از آپلود این فایل خیلی خوب میگذره و دو ماه هست که زندگی من یک رنگ دیگه گرفته

    کل مجهولات عالم در بحث توحید بهش جواب داده میشه

    اگه دوستانی که این کامنت و میخونن حداقل در مباحثی که استاد در طول دوره هاشون گفتن براشون سوالاتی مطرح هست ، خواستم بگم جواب در فهم و درک و ایمان به توحید هست تمام سوالات و میگه بهتون تمام درک رو میده و آروم آروم این اتفاق میوفته

    من که نزدیک به دو ماهه اصلا هر روز هاج و واج میمونم از این توحید و یگانگی خداوند

    من در ذهنم این منطق و ساخته بودم که خداوند تا یک جایی به تو کمک می‌کنه بقیه راه و تو خودت باید بری اونم کمک می‌کنه

    ندا آمد که ینی آنقدر بد منو شناختی ، فک کردی من معامله گرم ؟ فک کردی من یه ذره شو انجام میدم بقیه رو میدم بهت فک کردی تا تو حرکت نکنی من برکت نمیدم یا برعکس ؟

    نه من همه چیز و میگم من میگم چه حرکتی کنی اینکه میای میگی یهو به ذهنم زد فلان کار و کنم اون منم میگم کاری ندارم به اسم خودت میزنی اینو در واقع همه رو من میدم همه رو من هدایت میکنم تو فقط ساکت باش و انجام بده گفت تو مث دستکش میمونی تا وقتی دست در درون دست کش نره کارایی ندارع تو هم همینی

    واقعا مات و مبهوت مونده بودم بعد دیدم عه راس میگه ما اصلا هنری نداریم به جز ایمان به او ما مگه می‌دونیم فردا چی میشه ؟ آهان پس همین بوده من برنامه ریزی میکردم و نمی رسیدم ؟؛ ای ول اون باید باشه خود به خود برنامه ریزی میشه و کار ها انجام میشه الله و اکبر

    آهان حالا میفهمم استاد تو دوره کشف قوانین میگه خواسته رو بنویسید در طول روز بعد تمرکز بزارید بعد من میرفتم انجامش میدادم روز 10 ولش میکردم چون نتیجه نمی‌داد نگو توحید باید باشه حس حضور باید باشه خواسته رو عرضه کنی خود به خود تمرکز میکنی خود به خود به باور فراوانی میتونی دسترسی داشته باشی ای ولا

    پس من میام دو تا کار میکنم یکی خواسته مو مشخص میکنم

    یکی می‌سپارمش به خودش

    اولی رو خیلی هامون بلدیم دومی یه کم کار داره

    من اومدم تمام نتایج مثبتی که تو این زندگی داشتم و نوشتم دیدم خدا وکیلی تو هیچ کدوم نقشی نداشتم هر آنچه ندارم خودم برایش اقدام کردم خودم فکر کردم خودم حرکت کردم تا به برکت برسم و نرسیدم و این سوال مطرح شد پس دیگه چیکار باید بکنم ؟ پس این باور در من شکل گرفت من ناتوانم ، عزت نفسم نابود شد ، ترس ها اومد سراغم غم نرفته ناامیدی سرک کشید و منو در نوردیدن

    پس تمام ماجرا اینه ای ول هر جایی نتیجه مثبت بوده خودش بوده پس با اون آیه هر خیری به شما رسد از جانب خداست و هر شری برسد خودتونید هم مطابقت داره

    آهان پس کاری که باید بکنم اینه که من برسم به عجز من باید واقعا خلع صلاح بشم من باید با منطق بدونم من کاره ای نیستم من حتی نمیتونم جلوی ورود مگس به دهانم رو بگیرم ( نمرود)

    پس چه کاریه اینهمه تقلا کردن من میام میسپارم به خودش عجله نمیکنم نمیگم کو پس چی شد پس کی چرا نمیشه از این حالت دست برمی‌دارم و ناگهان در زمان خودش خواسته من از راه میرسه

    اینجوری من دیگه احساس لیاقت رو دارم من خودم وقربانی نمی‌بینیم من احساس گناه ندارم که من کارامو به تعویق نمیندازم ( دوره عزت نفس )

    اینجوری ترمزها یکی یکی برداشته میشن ( دوره کشف قوانین)

    اینجوری من حرکت میکنم میرم سمت کار مورد علاقه ام و کانون توجه و کنترل میکنم ( روانشناسی ثروت 1)

    اینجوری فرد مورد علاقه من وارد رابطه من میشه آهان الان میفهمم همزمانی اینجوریه که اتفاقا اونم غذایی که من دوس دارم و دوس داره ( دوره روابط)

    اینجوری میشه که من میتونم مدیتیشن کنم ، پس در توحید هست که من میتونم به زیبایی ها توجه کنم چرا که یه نفر دیگه کارارو انجام میده

    و در آخر بزرگترین ترمز من این بوده از تو حرکت و از خدا برکت و برمی‌دارم

    خداوند میگه چیکار کنم نه مغز من نه ذهن و تجربیات من و من اونم‌وقع حرکت میکنم و خدا برکتش و میده و اینجوری من میشم اشرف مخلوقات اینجوری میشه من میشم خلیفه الله اینجوری میشه با خدا باش پادشاهی کن

    عاشقتم ای رب ای فرمانروای کیهان

    من شهادت میدم ناسپاسم

    من شهادت میدم عاجزم

    من شهادت میدم خداوند یگانه است

    من شهادت میدم تنها منبع اونه

    من شهادت میدم که خجالت میکشم ازش

    من شهادت میدم اون بود منو آورد و آگاه کرد

    امیدوارم تونسته باشم بنویسم اون چیزی رو که درک کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ص گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    سلام شهلا جان امیدوارم حالت خوب باشه

    نزدیک به یک سال پیش از کامنت ما میگذره و من در ادامه دادن مباحث توحیدی بی دریغ کار کردم و مسئله رو پیدا کردم اینجا برای شما کامنت میزاریم چرا که یادمه خیلی مشتاق بودید

    ماجرا از این قراره که همه چیز زیر مجموعه تسلیم هست و تسلیم شدن و تقریباً هیچ کسی درست حسابی توضیح نداده و فقط در چند جمله گفته شده در مقابل خدا تسلیم بشید بزارید اون کارها رو انجام بده حتی استاد عباس منش هم با اینکه چندین فایل در مورد تسلیم سخت گفتن ولی مطلب و یا نتونستن برسونن یا نخواستن بگذریم

    تسلیم شدن این نیست تو بری بگی من میخام توحیدی عمل کنم و تسلیم میشم و ناخودآگاه دچار تضاد میشی هی سر درگمی میاد که من الان تسلیمم یا نه دارم درست عمل میکنم یا نه

    در واقع بحث اصلی تسلیم در کتاب« رها کردن طریقت تسلیم » نوشته استیون هاوکینز گفته شده و همه اساتید موفقیت بلا استثنا از آنجا کپی کردن حتما این کتاب و در تلگرام سرچ کن و بخونش 1000 بار بخونی تازه میفهمی مقدمه اش چیه

    تمام فایل های استاد عباس منش حول محور همین کتاب هست

    تسلیم شدن ینی تو حاضری برای چند لحظه کوتاه هم از احساس منفی دست برداری

    این میشه تسلیم شدن ، در واقع احساس منفی ما همان باورهای ما هست من سالهاست در به در دنبال تغییر باور بودم ولی هیچ کس هیچی نمی گفت ولی جوینده یابنده است

    احساس منفی ها رو اگه اجازه بدی بالا بیاد و مشاهده کنی نجنگی باهاش و تصدیقش کنی و رهاش کنی اون باور یا اون احساس قدرتش تخلیه میشه و با یک باور بهتر خود به خود عوض میشه

    مثلا فرض کن باورت اینه من نمی توانم رابطه دلخواه ایجاد کنم این کلمه نمی توانم ماحصل هزاران احساس منفی تشکیل شده و رای صادره شده به شکل نمی توانم نمود پیدا کرده حالا برای تغییر من میام میگم بله من متوجه ام ، تصدیق میکنم من نمی توانم و به دنبالش میگم حالا که قبولش کردم من این احساس و رها میکنم

    در بعضی از احساسات با یه بار انجام دادن این روش باور عوض میشه ولی در بعضی ها که سالهاست در ذهن چرخیده باید چندین بار به کار بگیریش

    کافیه بدونی همین الان چه احساسی داری وقتی منفی ها رو کشف کردی یکی یکی رهاشون میکنی

    اتفاقی که نیفته اینه حالت خوب میشه ، طبق قانون حال خوب اتفاق خوب و میاره ، کنترل کانون توجه انجام میشه ، شکر گزاری میاد صراغت، ایده ها ، آدم ها و هر آن چیزی که استاد تو محصولات و فایل ها گفتن برات پیش میاد

    مثلا من اومدم احساسات منفی در مورد خدا رو در خودم پیدا کردم یکیش این بود خدا تا یه جایی منو کمک می‌کنه !!!

    سریعا گفتن بله درسته قبول دارم حالا من این احساس و تسلیم میکنم من این احساس و رها میکنم

    اتفاقی که افتاد فرداش خود به خود برای من که کار هنری انجام میدم اسپانسر پیدا شد اونم چه اسپانسری ، حالا کارهاش داره انجام میشه

    من 5 سال بود تو سایت استاد دنبال این مطلب بودم ولی استاد نگفته و فک نکنم هم به این صورت بیاد بگه

    در هر صورت اگر این کامنت تایید شد و اومد براتون اگه دوست داشتین حتما اونایی که گفتم و انجام بدید فوق العاده اس مسیر خیلی راحته

    نه اهرم رنج و لذت میخاد

    نه تخیل و تصور و …..

    نه میخاد ریاضت بکشی خیلی ساده در هر موضوعی که پیش میاد احساس منفی و شناسایی کن و تسلیمش کن و تمام

    منم دعا میکنی اینجوری پول هم نمیخام خخخخخخ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ص گفته:
    مدت عضویت: 2538 روز

    سلام شهلا جان کامنتا عالی بود مرسی ازت

    نمی‌دونم چه اتفاقی افتاده که نتونستی کامل کامنت و بخونی ولی خب چکیده اش و اینجا میگم

    ببینید گفته بودم کتاب رها کردن طریقت تسلیم نوشته دیوید هاوکینز و از تلگرام سرچ کنید و مطالعه کنید بارها و بارها

    تسلیم نه به معنای اینکه گردن مون و جلوی خدا خم کنیم و بگیم هیچ کاری نمیکنم خدا تو درست کن نیست خدا انجام نمی‌ده اونجوری

    در واقع تسلیم ینی اجازه بدیم خواست و اراده خداوند جاری بشه نه منیت یا ایگو ما اگه ما خواسته هامون و جایگزین کنیم تسلیم شدیم ممکنه بگید خب منم همینو میگم ولی نه تفاوت خیلی ریزی داره شما وقتی یک احساس منفی داری در واقع افکار بی پایان منفی رو تولید میکنی این مغایر تسلیم هست این ینی من

    در واقع تسلیم اینجوریه که حاضری یکبار برای چند لحظه حتی دست از احساس منفی بکشی

    استاد عباس منش به این موارد به این ریزی اشاره نکردن یا نمی‌دونن یا نمیخان بگن با اینکه بنده خدا تو چندین فایل تسلیم و توضیح دادن

    بگذریم ، پس اگه ماجرا اینه احساسات منفی افکار بی پایان منفی و ایجاد می‌کنه اگه من بیام احساس منفی رو تسلیم کنم و رهایش کنم افکار منفی حذف میشه و به احساس خوب و افکار خوب میرسم پس در واقع باورهام اصلاح میشه

    در واقع تمام سایت استاد اینو میخاد برسونه واسه همین میگه احساس خوب اتفاق خوب ، یا کنترل کانون توجه ، یا توجه به نکات مثبت و …..

    در واقع نمیاد بگه شما روزانه باید بابت چیزایی که داری سپاسگزاری کنه تا برسی به درک توجه به نکات مثبت میاد میگه توجه کن به نکات مثبت تو هم میری انجام میدی حالت خوب میشه یه سری نتایج میاد و دوباره برمی‌گردی سر جای اول وقتی هم کامنت میزاریم با این روبه رو میشی که هی گوش کن ولی ما آنقدری وقت نداریم هی گوش کنیم

    پس کاری که کلا باید انجام بدید اینه در هر لحظه احساسات منفی راجع به موارد مختلف مث روابط ، سلامتی ، حوزه کاری یا ثروت رو شناسایی کنید و بگید من این احساس منفی که الان دارم و تصدیق میکنم ازش فرار نمیکنم فرافکنی نمیکنم ، سرکوب نمیکنم نمیرم به کسی ابراز کنم بلکه می پذیرم و آگاهانه انرژی این احساس منفی و رها میکنم من تسلیمم

    در هر مورد منفی این تکنیک و به کار بگیرید تا معجزه ها رو ببینید و حتما سپاسگزاری کنید کتاب معجزه سپاسگزاری عالیه

    مثلا من سنم رفته بالا من که نمی توانم با فرد دلخواه ازدواج کنم باید برم سمت یک نفر که جدا شده یا شرایط خوبی ندارع

    این احساس منفی باعث جذب افکاری مث من بی عرضه ام ، من بد شانس ام ، من اگه فلان میکردم و …..برای از بین بردن این باور باید تصدیقش کنید و اون مراحل بالا رو انجامش بدید

    اینهمه پول هم نمیخاد بهم بدید خخخخخ

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: