جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.
توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.
تمرین:
در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:
- کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
- کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
- کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
- در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
داستان هدایت دوستان به گروه تحقیقاتی عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10421MB54 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 1052MB54 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا -سوره اسرا آیه 23
ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﺘﻴﺪ ﻭ ﺗﺎ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺑﻲﻭﺍﺳﻄﻪ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺑﻲ ﻛﻨﻴﺪ. ﺍﮔﺮ ﻳﻜﻲﺷﺎﻥ ﻳﺎ ﻫﺮ ﺩﻭﻳﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺳﻦ ﭘﻴﺮی ﺑﺮﺳﻨﺪ، ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻟﺎً ﻫﻢ ﻣﻲﺭﺳﻨﺪ،* ﺑﻪ ﺁﻥﻫﺎ ﺣﺘﻲ ﻳﮏ «ﺍَﻩ» ﻧﮕﻮ، ﺻﺪﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﻳﺸﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﻜﻦ، ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﻠﺎﻳﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻦ، (٢٣)
بنام خداوند روزی ده رهنما
خدایا هر آنچه دارم و هر خیری که از من به هرکسی میرسد همه از توست.
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همه همراهان و همسفرهای دستچین شده این مسیر توحیدی و این سایت الهی و معبد همه ما حق پرستان و طالبان سعادت و رستگاری
در ابتدای نوشته ام میخواستم پیشاپیش از نقایص این نوشته عذرخواهی نمایم .
من بیش از 5 بار این فایل الهی و بی نظیر را گوش دادم و اکنون الهامی را دریافت کردم که گفت بنویس! بااینکه من بندرت توفیق کامنت گذاشتن در این سایت را دارم (شاید بخاطر عزت نفس ضعیفم باشد.) ولی اینبار می خواهم بنویسم.
من بیش از 5 سال است که افتخار عضویت در این معبد الهی را دارم ولی بااینکه سعی میکردم هر روز فایلهای رایگان و دوره های استاد عباس منش را گوش کنم و باورهایم را اصلاح کنم ولی موفق نمی شدم تا اینکه از یکسال قبل با توجه بیشتر به پدر و مادر پیرم و خدمت آنها را انجام دادن خدا مرا مشمول دعاهای خیر پدر و مادرم فرمود و اتفاقات خوبی برای من افتاد و تقریبا هر روزه الهامات او را دریافت می کنم و با عمل به آنها زندگی ام راحت تر و احساسم بهتر و از همه مهمتر شکرگزار تر شده ام. برای نمونه 3مورد از اتفاقاتی که برایم افتاده را می نویسم:
1_من تا یکسال قبل بیش از 4 سال بود که در شرایط کاری نامناسب و بسیار پر استرس و با ساعت کاری بسیار زیاد که عملا در روایط خانوادگی ام تاثیری بدی گذاشته بود و از طرف دیگر با همه زمانی که برای کارم میگذاشتم درآمدم کفاف مخارج زندگیم را نمی داد ولی بعد از این اتفاق به من الهام شد که درخواست انتقالی به واحد دیگری بدهم و با اینکه قبلا هم چندبارسعی کرده بودم که منتقل شوم درخواستم تایید نشده بود ولی اینبار انجام شد
هیچ وقت فراموش نمی کنم وقتی برگه انتقالی ام را مدیرم می خواست امضا کند حدود 30 ثانیه مکث کرد مثل اینکه میخواهد در مقابل قدرتی مقاومت کند و من مشیت الهی را در آن لحظه با تمام پوست و گوشت و استخوانم به عینه دیدم و الان با آرامش در محیطی بسیار دوستانه و با درآمدی بهتر مشغول بکار هستم و هر روز خدا راصدها بار شکر می گویم.
2-یکی از همکاران قبلی ام در زمانی که در آن واحد بودم اشتباهی انجام داد و مبلغی اشتباها به حساب یکی از موجران قبلی یکی از شعب ما پرداخت کرد که با همه پیگیریها و تماسها و جلسات حضوری موجر مذکور نه پول را عودت میداذ و نه پاسخ روشنی میداد که این مطلب حدود 17 ماه طول کشید و مدیر ما هم به همکارم تهدید کرده بود که این پول که 20 میلیون تومان بود از حقوقش کسر میگردد که نسبت به حقوق ایشان مبلغ زیادی بود و هر وقت که او را میدیدم ناراحت و نگران بود از قضا زد و واحد من عوض شد و در این واحد ما به شعب ماموریت میرویم یک روز که من تازه از یکی از شعبمان برگشته بودم مدیر جدیدم دستور داد که فردا باید به آن شعبه بروم و من هم ناراحت شدم که ای بابا من از راه نرسیده باید دوباره بروم ولی چاره نبود و باید میرفتم خلاصه رفتم و آنجا در حین انجام کارها یاد این همکارم افتادم و شماره تماس آن موجر را از مدیرشعبه گرفتم ضمنا این را هم بگویم که مدیر شعبه گفت که موجر اغلب خارج از ایران هست و زمانی هم که ایران است حاضر به پاسخگویی نشده و در آخرین جلسه هم کار به درگیری رسیده و جواب تماسهای ما را نمی دهد من هم با موبایلم با ایشان تماس گرفتم و با احترام و زبان ملایم و گفتند وضعیت این همکارمان که این اشتباه را کرده خدا خواست ودل موجر نرم شد و با هماهنگی که انجام شد جلسه ای برگزار شد و تکلیف این مبلغ روشن و صورتجلسه شد و پس از دریافت تاییدیه مدیریت این مسئله به خیر به پایان رسید.
3-مادر زن برادرم طبق تجویز پزشک متخصص قلب و کمیسیون پزشکی که انجام شده بود و در آن بهترین متخصص جراح قلب ایران حضور داشتند اعلام شده بود که ایشان باید عمل قلب باز نمایند این مطلب را هم خاطر نشان کنم که ایشان سنشان زیاد است حدود 70سال دارند و از بیماری دیابت رنج میبردند .
خلاصه ایشان برای عمل قلب در بیمارستان بستری میشوند ولی بعلت عدم ثبات قند خون پس از 2 هفته بستری عمل انجام نشده بود.
یک روز در تماسی که با برادرم داشتم این مطلب را به من گفتند و نگرانی که در خانواده ایشان بخاطر این عمل و خطرات آن با آن درگیر هستند و آرامش از این خانواده گرفته شده به من اعلام کرد.
بعد از پایان تماس ناگهان یاد باجناقم افتادم که ایشان هم درگیر همین موقعیت بودند و با مراجعه به پزشکی که با تجهیزات و شیوه جدیدی که داشته مشکل ایشان را بر طرف کرده پس فورا با برادرم تماس گرفتم و آدرس و شماره تماس آن پزشک را دادم و با مراجعه آنها به آن پزشک مشکل آنها هم بر طرف گردید.
بعنوان کلام آخر بعنوان برادری کوچک از همه شما عزیزان می خواهم که کلام خداوند را در زندگی خود اجرا کنید و نتیجه آن را ببینید.
در پناه حق