توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10
    421MB
    54 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 10
    52MB
    54 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «خاتون حاجی وند» در این صفحه: 2
  1. -
    خاتون حاجی وند گفته:
    مدت عضویت: 1965 روز

    سلام بر خداوند که هر آنچه دارم از آن اوست.

    سلام استاد عزیزم سلام به همه دوستانم در این مسیر سبز و زیبا

    استاد من زمانی که خدا رو باور کردم و بهش لینک شدم رو دقیقا یادمه چه زمانی بود

    شرایط زندگیم از هر جهت نازیبا بود. تنها بودم . یه پسر کوچولو داشتم، بیکار بودم. از خانوادم دور شده بودم، همسرم هم مشکلات زیادی داشت. حسرت یه زندگی معمولی با یه آرامش نسبی داشتم. فکر میکردم آدم بدی بودم، خدا از من متنفره و داره مجازاتم میکنه.هر روز احساس بد، استرس، نگرانی و هزار اتفاق ناخوشایندی که به دنبال احساس بد من پیش میومد.

    اما همیشه به این فکر میکردم که باید یه کاری انجام بدم. یه جوری این وضعیتو سر و سامون بدم.

    شاگرد شما شدم و شروع به فایل گوش دادن و تمرین انجام دادن شدم

    ساعت ها در روز زمان میگذاشتم و روی خودم کار میکردم

    فقط به این فکر میکردم که باید این مسیرو برم تا زندگیم متحول بشه و بتونم مثل آدمای عادی زندگی کنم…

    از خدا درخواست شغل کردم، تجسم کردم، تمرینات شکرگزاری رو شروع کردم. یه شغلی رو میخاستم که ساده باشه بتونم به پسر کوچولومم برسم. یه مدت گذشت تا به دستش آوردم ، بعد شوهرم شرایطشو آروم آروم بهبود داد. روابطم خوب نبود. دور و برم پر شده بود از آدمایی که نامناسب بودن و من هم به درک فعلیم از خدا نرسیده بودم خیلی در کنارشون اذیت میشدم و کاملا بی عزت نفس و بی اعتماد به نفس بودم .

    آروم آروم اتفاقاتی در زندگیم رخ داد و همراه فایل های توحیدی و کار کردن رو مباحث شما یهویی دیدم که لینک شدم به نیروی برترم. ساعت ها اشک میریختم با لذت

    یه آهنگی رو برای اولین بار گوش دادم که این بیتو داشت: گفتم ببینمت شاید که از سرم دیوانگی رود، آن دم که دیدمت دیوانه تر شدم خدا میدونه که قلبم باز شده بود و اشک ها که نمیریختم

    خدای من چه حسیه که کشف کنی یکی هست که کافیه برات

    خدای من جباره ، جبار یعنی جبران کننده ، جبران میکنه همه چیزو برات به شرط باور و ایمان

    از اون زمان من هر جا ایمانمو بهش نشون دادم در کسری از ثانیه مسئله مو حل کرده

    چرخ زندگی من توسط این نیرو روان شده

    منی که از اول تا آخر زندگیم درد و حرص و اتفاقات تلخ بود الان مدتهاست که صبح ها با حال خوب بیدار میشم و شبها با امید میخابم

    این احساسات من که زیر و رو شده کار من نیست که کار اونه من فقط اعتماد کردم و درخواست. بقیه رو خودش انجام داده

    یعنی چه حسی شیرین تر از اینکه آقا همه چیز ساده و روانه وقتی روی شونه های خدایی

    دیگه من بنده چی میخام واقعا.

    امروز اگه از کارم اخراجم بشم دیگه استرس ندارم چون باور دارم قراره بهترش بیاد.

    در یک کلام خدا خیال منو راحت کرده.

    اعتراف میکنم هنوزم گاهی ترس میاد نگرانی میاد اما خدا رو شکر خیلی زود ایمان و انرژی توحیدی جاشو برام میگیره

    استاد تمرین ستاره قطبی به نظرم خیلی کمک میکنه به تقویت توحید ، وقتی کل روزتو ازش درخواست میکنی و شب میبینی که اتفاق افتاده میبینی که کار من نبوده کار همونی بوده که ازش درخواست کردم .

    من امروز اگه یه محتوا واسه سایت بزنم و کلی بازدید بیاره اولین کاری که میکنم انگشتمو میگیرم سمتش و میگم دمت گرم ایده رو تو رسوندی بهم چقدر خوب که به حرفت گوش دادم.

    هر روز هم که سیمم وصل نباشه به خدا، گند میزنم خودم کاملا میفهمم

    از وقتی با خدا رفیق شدم و چسبیدم بهش واقعا نظر و احساس دیگران برام اهمیتی نداره .

    یه روزی وابسته بودم به ارتباط با آدما ، میترسیدم ازم برنجن و فاصله بگیرن .

    اما حالا به جرات میتونم بگم اگه تنهای تنها هم بشم و کلی آدم از زندگیم حذف بشن خیلی اهمیتی نداره چون اونو دارم و میدونمم قراره آدمای بهتر به سمتم جاری کنه. اتفاقی که واقعا افتاد برام. خداوند افراد زیادی که بدو بدو دنبالشون بودم که با هم بریم تفریح و سینما و … ازم دور کرده و این سایت زیبا رو با یه استاد عالی و کلی دوست به سمت زندگیم روانه کرده که ارتباط باهاشون برام کلی نعمت به همراه داره.

    استاد واقعا سپاسگزارم، از خداوند هم بسیار سپاسگزارم که این ایده زیبا را به ذهن شما جاری کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  2. -
    خاتون حاجی وند گفته:
    مدت عضویت: 1965 روز

    سلام دوست عزیز

    نوشته ی تاثیرگذار شما رو هم خوندم

    از اینکه دلنوشته من هم روی شما تاثیر گذاشته خوشحالم

    دقیقا من وقتی لحظه ای غرق در ارتباط با خدا میشم و بهش فکر میکنم اشکم سرازیر میشه

    یاد گذشته میفتم که از چه جاهایی و چطوری با وجود کم ایمانی هام منو کشونده و رسونده به این جایی که الان هستم و این آرامشی که دارم متحیر میشم و اشک هام سرازیر میشه.

    تو چشمام پر اشک و روی لب هام خنده و ندیدم هیچ لذتی رو به این اندازه .

    موفق و موید باشید .

    در پناه خودش شاد و سالم و برقرار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: