توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10
    421MB
    54 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 10
    52MB
    54 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه و مسعود» در این صفحه: 1
  1. -
    فاطمه و مسعود گفته:
    مدت عضویت: 1617 روز

    به نام خدای مهربان …

    سلام به استاد عزیزم …پیامبر زمانه ی ما …

    من چی میتونم بگم از زیبایی این فایل ….

    امدم راجع موضوعی که به تازگی پیش اومده تعریف کنم …تا هم رد پایی باشه هم نشونه ایی برای دیگران که ایمان بیاورند به هدایت ….

    من 4 ساله که کار میکاپ انجام میدم اما سالن ندارم …

    چند شب پیش که رفتیم خونه ی بابام خیلی خیلی خیلی هدایتی بحث کار من پیش اومد و یهو بابام گفت باید سالن بزنی و هزینه ی اجازه و قبوضت هم تا یکسال با من .. و همون موقع قبل از اینکه من اوکی بدم زنگ زد به خالم که سالن کرایه میده و بهش گفت مستاجرت تا کی هست .. خاله گفت تا اخر برج و بابا گفت که خب دیگه قراردادش رو تمدید نکن چون فاطمه میخواد سالن بزنه …و خیلی هدایتی جور شد ..حتی یک سری وسیله هم میخواستم برای سالن که اون هم به صورت خیلی خیلی هدایتی دقیقا همون مقداری که پول خریدشون بود رو داشتیم و رفتیم خریدیم …خدا داره همه ی کارهای من رو پیش میبره .. و من میفهمم که همه ی این ها کار خداست ….

    خداروشکر که من رو کول توام …

    بازهم میام و راجع پیشرفت هام و معجزات بعد از سالن زدنم براتون مینویسم ….

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: