جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.
توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.
تمرین:
در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:
- کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
- کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
- کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
- در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
برای دیدن سایر قسمت های توحید عملی، کلیک کنید.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
داستان هدایت دوستان به گروه تحقیقاتی عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10421MB54 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت 1052MB54 دقیقه
به نام تنها قدرت جهان
اگر من 1٪ خالصانه به این جمله ایمان داشتم الان شرایطم فرق میکرد. شاید زبانی در ظاهر ادا در بیارم ولی ایمان قلبی یه چیز دیگه است . این خدای آگاه به قلب آدما فریب نمیخوره . من با این همه ادعا در فهمیدن و عمل به قانون ، به مشکلی که برخورد کردم چنان حالم گرفته است(سعی میکنم بیان نکنم اما وقتی یه فکر مثه خوره کنترل شده تو سر باشه از چهره کاملا پیداست) که بچه ی 3 سالم میگه مامان خوشحال باش ناراحت نباش ! این یعنی من تسلیم نیستم و باید تغییر کنم
تقریبا 2 سال پیش به چالش برخوردم به زور میخواستم اونی که تو فکرم رو اجرا کنم اما نمیشد . هدایت با زور بازو جلو نمیره باید راه آسانی باشه! پس علیرغم میلم با کلنجار از پیج که تنها منبع درآمدم بود انصراف دادم کامل به شریکم واگذار کردم . بعد از چندین ماه کار کردن روی خودم به مسیر های جدیدی هدایت شدم انصافا این مسیر رو دوست دارم . و دوباره چالش جدید دارم یاد مثالای قرآنی میفتم که میگه با یه پشه نمرود قلدر رو با خاک یکسان کردیم ، منم دستشویی نرفتن بچم برام شده مهمترین چالش و تبعاتی که پشت سر هم برام داره !
دوباره باید بشکنم تسلیم بشم ، باید مثل حضرت ابراهیم که پسرش رو قربانی کرد یا مادر موسی که غیر منطقی ترین کار رو کرد منم باید دل از کارم بکنم تا فکرم آزاد بشه، تا قلبم صدای هدایت رو بشنوه . لازمه ایمانم رو ثابت کنم . باید به خودم یادآور بشم اینجایی که هستم عاقا درسته عالیه اما تنها جایی نیست که منو به بالا ببره . اینا دستانی از خداوند بودن که پر از خیر و برکت بودن اما من اول جاده وابسته ی اون زیبایی اولیه سر جاده شدم !
استاد این جلسه رو دوبار من گوش دادم چون احساس آرامش عجیبی میداد. ممنون که به الهامتون عمل کردین . ممنون که جهان رو رمزگشایی کردین و رمز ها رو در اختیار ما میزارین .