توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10
    421MB
    54 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 10
    52MB
    54 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مصطفی شهنواز» در این صفحه: 4
  1. -
    مصطفی شهنواز گفته:
    مدت عضویت: 903 روز

    به نام رب زیبا و قدرتمند من خدایا عاشقتمااا

    سلام استاد قشنگم و خانوم شایسته مهربان و تماامی دوستانم

    عاشق این فایلم امشبم میخواستم رو دوره ی کشف قوانین کار کنم ولی دلم گفت بیا بازم این فایل این کلمات خداوندا بشنو

    وااقعاا وقتی به فقط پارسال خودم نگاه میکنم چقدر به خودم افتخار میکنم که چقدر در راه خداوند توحیدی تر شدم یکتا پرست شدم ولی میدونم که باید روی خودم کار کنم همچنان منی که از بچه گی از پنج شیش سالگی تو هیئت ها بزرگ شدم فقط بهم گفتن حضرت ابلفضل دو دستش قط شده خداوند دو تا بال بهش داده از اون بخاا اون دستتو میگیره از حضرت فاطمه بخا چون برای حسینش گریه کردی بهت میده از فلان امام فلان کس بخااا یا خیلی شاهکار میکردیم خداوندو به این امام اون امام قسم میدادیم مشرک تمااام بودم وقتی اومدم توی سایت دیدم عجب انسان وقیحی بودم چه مشترکی بودم بعضی اوقات فایل های استادو میشنیدم هنگ بودم چراا واقعا به ما هزار درجه برعکسشو گفتن خدا خودش شاهده من چند بار ذهن درد گرفتم سر درد پیشش عین مورچه در برابر فیله وحشتناکه دردش با هیچی آروم نمیشه و ذهنم میگفت این مضخرفات این آدمو دیگه نمیخوام بشنوم استاد ببخشید اما واقعااا همینو میگفت و من مقاومت کردم به لطف لله و یواش یواش هر بار توحیدی تر شدم خدایا شکرت

    هنوز شاید نود درصد ایران بت پرستن و وقتی خودمون میبینم ما بچه های سایت که این کلماتی از یکی از بهترین دست خداوند میشنویم باید به خودمون افتخار کنیم وقتی طرفی میبینم که فکر میکنم خیلی مذهبی خیلی مومنه عکس اقای خامنه ی یا عکس سردار سلیمانی رو رو صفحه گوشیش توی خونه ش زده میگم خدایا شکرت که دارمت که هستی که منو یکتا پرست کردی همینجااام میگم خدایا بی نهایت سپاسگزارتم

    الانام که قرآن میخونم چقدر مسائلو بهتر میفهمم حرفای استادو بهتر میفهمم چقدر درکم بالاتر رفته اون اوایل تازه اومده بودم تو مسیر خیلی دلم میخواست قرآن بخونم نمیشد بعد دقیقا به یه فایل رسیدم که میگفت قرآن خوندنم تکامل می‌خواد عجله نکن و گذشته گذشتو تکاملمو طی کردم الانا پنج صفحه پنج صفحه قرآن میخونم چقدر زیباست همنشنی با کلام لله خدایا بی نهایت سپاسگزارتم

    من توی کارم آنقدر کارم عالیه همیشه ازم تعریف میشده اون موقع ها نا آگاهانه بود به کار فکر میکردم اون فکر خداوند بود و آنقدر قشنگ به من ایده میداد

    الانا ولی فرق داره اول هر کاری میگم خدایا خودت باید ایده شو بدی خودت جنسم میشی خودت کارگرم میشی خودت ابزارم میشی منم حواسم هست کسی تعریف کنه مشتری تعریف کنه میگم خداوند انجام داده من فقط اجرا کننده ام خدایا شکرت

    واقعاا هر جا به خودم اعتبار دادم کار خیلی اذیتم کرد ولی گفتم خدایا تو کردی کارم به بهترین شکل ممکن انجام شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    مصطفی شهنواز گفته:
    مدت عضویت: 903 روز

    به نام رب لعالمین قشنگ من

    سلام استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و تماامی دوستانم

    هر سری این فایل رو میبینم حالم درگون میشه کلی از داستان های خودم میاد. جلوی چشمام که خداوند چطور با دستانش از من محافظت کرده حتی یه جاهای با فرشتگانش ازم محافظت کرده دیروز یه جای قران رو میخوندم که نوشته بود وقتی شیطان کافرانو به جنگ با مسلمانان وسوسه میکنه و وقتی میره در همون جنگ شیطان پای به فرار میزاره چون فرشتگان خداوند که برای یاری مسلمانان اومده بودنو میبینه و خدا شاهده من یه جاهای رو توی زندگیم رو یادم افتاد که فقط میتونم بگم خدای من با فرشتگانش ازم محافظت کرده خدایا صد. هزار مرتبه سپاسگذارتم

    استاد من سر کارامم همیشه ازم تعریف میشد از وقتی که اومدم توی این کار کار کابینت و کار چوب اصلا استاد همون که میگین اگر عاشق کارت باشی ثروتمند میاد من یه کاریو میخواستم بزنم به گوشه گوشه ی کار فکر میکردم اون فکر. خداوند بود. و بهترین ایده هاشو بهم میداد و همه از کارم تعریف میکردن الانا که قوانینشو یادم داده دقیقا میگم من فقط طرحی رو که خداوند داده اجرا کردم حتی به یه مشتریم گفتم اگر کار خوب شده یعنی من تونستم ایده های خداوند رو قشنگ پیاده کنم اگر کار بد بشه یعنی من نتونستم طرح های خداوند اجرا کنم مشکل از من بوده

    یه تخت بچه ساختم از اونا که پله میخوره سه ماه پیش مشتری قبلیم گفت اینجوری میخوام پله میخورد پله هاشم کشو بود بعد. تختش بالا زیرشم کمدو میز تحریر همون موقع نجوا اومد که برو بیرون چند. تا نگا کن بعد بساز من به خدام گفتم من طرحشو از شما میخوام دقیقا قدم به قدم بهم گفت چه کار کنم انقدر که این کار. خاص و زیبا و محکم شد انقدر مشتری تعریف کرد بهمم گفت شما اینجا نمون اینجا حروم شدی برو خارج از ایران همونجا چند بارم بهش گفتم من فقط طرحو یپاده کردم کار مال خدامه ولی انصافا همیشه بهترین کارو تحویل دادم

    اینم همیشه درباره ی من میگفتن که دیر تحویل میده اینم به خاطر باور محدود کننده ی خودم بود میگفتم مگه میشه کار خوب تحویل بدم ولی یه روزه تموم شه و دقیقا کارام طول میکشید با دوره ی کشف قوانین اینو فهمیدم که اگر کارها ساده و با سرعت بالا انجام بشه یعنی خداوند اون کارو انجام داده من دقیقا این کدو برای خودم نوشتم یادمه انقدر پول داشتم که پول نقد خودمو جنس میگرفتم بعد چک مشتری رو میخوابوندم توی حساب اینم توی دوره ی کشف قوانین فهمیدم که چقدر ترمز داشتم سر ثروت و پول اصلا یادم نیست اون پولا چطور رفت چه کارش کردم الان دقیقا میفهمم که اون ترمز ها اون پول ها رو نابود کرد

    سر. همین که خداوند همه کاراس سر داستان انشالله اینکه یه بنده خدای از حضرت محمد یه سوالی میپرسه که حضرت محمد میگه فردا بهت میگم که چهل شب به حضرت محمد الهام نشد وحی نشد که بعد چهل شب به حضرت محمد میگه چراا نگفتی انشالله احتمالا حضرت محمد مغرور شده اونجام خداوند به ما خواسته قوانینو بگه که من همه کارم خداوندخیلی قشنگ و زیبا توی قران توی گوشه گوشه ش قوانینو به ما یاد داده خدایا شکرت که منو با قرآنت همنشین کردی چقدر خوشحالم که هر روز قرآنو میخونم

    خدایا شکرت که منو با خودت همنشین کردی

    خدایا در راه توحید در. راه یکتا پرستی کمکم کن

    استاد قشنگم سپاسگذارم

    خانوم شایسته نازنین سپاسگذارم

    و از تماامی خانواده صمیمی عباسمنش سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    مصطفی شهنواز گفته:
    مدت عضویت: 903 روز

    به نام رب قدرتمند و زیبای من

    سلام استاد عزیزم و مریم بانوی زیبا و تماامی دوستان

    هر چقدر از این زیبایی فایل بنویسم بازم کمه الان باز تا شروع به کامنت نوشتن کردم اشک چشمام میخوان بریزن یه حال عجیب امشب سومین شبیه که این فایل گذاشته شد روی سایت منم هر شب میام اول این فایل رو میبینم بعد میرم سراغ روز شمار تحول زندگی استاد من شاید بگم فایل های رایگانه شمارو فایل های توحیدی شمارو خوردم کلی از فایل های دوره های که دارم گوش دادم ولی جنس این فایل فرق داره خداوند داره دونه دونه این کلمات رو میچینده کنار هم استاد من قبل این فایل هم توی نمازام مخصوصا نماز صب این جمله که خدایا من بدون شما هیچم با شما فرمانروام پس خودت کمک کارم باش همیشه میگفتم تو کامنت های قبلیم قبل این فایل نوشتم اما اینجا خداوند قشنگ داره میگه حواست باشه استاد من شاید یه ماه پیش بود بعد تسبیح خدامو کردن و بعد نماز صب مثل همیشه اومدم تا ساعت هشت بخابم نمیدونم خواب بود رویا بود واقعیت بود نمیدونم اما دیدم از پاهام دارن جونمو میگیرن دارن روحمو جدا میکنن یه حس خاص یه حس عجیب بعد گفتم خدایا یعنی دارم میام پیش شما،،من از بچه گی همیشه از مرگ ترسی نداشتم گفتم خدایا من تازه قوانینتو یاد گرفتم تازه فهمیدم که من خالق زندگیمم بزار یه زندگی رویایی بسازم بعد بیام پیشت شاید چند ثانیه طول نکشید این حرفا چشمامم بسته بود بعد گفتم بزار ببینم کیه داره جونمو میگیره یه لحظه چشمامو باز کردم شاید دو ثانیه م نشد یه چیزی موجودی عین عروسک بود داشت میخندید روی دیوار روبروم خیلی خوشحال شدم که داره میخنده با شنیدن این فایل اینو درک کردم که اونجام خداوند بهم گفت ببین جونتم دست منه یه لحظه س بخام روحتو جدا کنم لله اکبر خدایا بی نهایت سپاسگذارتم بابت این مسیر

    من اومدم ثروتمند بشم به شما رسیدم یکتا پرستم کردی اومدم ثروتمند بشم دیدم یا خدا از بچه گی که فکر میکردم که خیلی مومنم جام اول بهشته فهمیدم مشرک کامل بودم خدایا شکرت فقط میگم شکرت

    این جمله استاد که خداوند میگه من تیر زدم تو نزدیو امروز دقیقا تو قران بهش رسیدم ایه 16 سوره ی انفال هست خیلی قشنگه خدای من خیلی بزرگه خدایا شکرت

    خدایا عاشقنه دوستت دارم

    خدایا عاشقنه میپرستمت

    خدایا بی نهایت سپاسگذارتم

    استاد بی نهایت ازتون سپاسگذارم که شدین کلام خداوند

    خانوم شایسته نازنین ازتون سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    مصطفی شهنواز گفته:
    مدت عضویت: 903 روز

    به نام خالق هدایت گر من

    سلام استاد جاان و خانوم شایسته نازنین و همه ی دوستان

    چقدر زیبا بود این فایل چقدر قشنگ بود. این کلماتی که خداوند از زبان یکی از بهترین دستانش به ما میگه

    خدایا بی نهایت سپاسگذارتم

    استاد من صبا دم سحر بارها اینو میگم به خداوند توی کامنت های قبلیم گفتم که خدایا من بدون شما هیچم با شما فرمانروم دقیقا همینه خدایا واقعاااا به این جملات احتیاج داشتم داستان هدایت داستان این که همه کاره خداونده این چه باور قشنگیه

    سر. داستان هدایت ما شیعه بودیم از بچه گی با مهر نماز. میخوندیم ولی خیلی قشنگ به من گفته شد احتیاجی به مهر. نیست من خیلی وقته سرمو روی همون سجاده ی خودم میزارم ولی مثلا یه بار رفتیم سفر توی راه اونجا تمیز نیست قشنگ به من گفته شد اینجا مهر بزار یا دقیقا سر نماز صب به من گفت که من توی قلبتم خیلی زیباست این داستان الهام کلام خداوند خیلی قشنگه

    من قبل اینکه بیام تو سایت استاد تو یکی دیگه از سایت ها بودیم یه استاد دیگه بعد یکی از مشتریام بچه ش مریض بود بهش گفتم فقط تنها کسی که میتونه بچه تو خوب کنه همون استاد رو گفتم البته اینم گفتم که این استاد رابطه ش خیلی خوبه با خداوند من همیشه نیم ساعت قبل اذان صب بیدار میشم اون روز بیار نشدم پارسال زمستون بود پاشدم دیدم هوا روشن شد بیار نشدم گفتم خدایا چراا بیدارم نکردی مگه میشه بیدار نشم من قشنگ بهم گفت چراا به اون ادم گفتی فقط اون ادم میتونه بچه شو خوب کنه چراا منو نگفتی همونجا سجده کردم گفتم خدایا غلط کردم ببخش منو گفتم خدایا خودت دیدی گفتم اون ادم رابطه ش با شما خوبه خیلی قشنگ بهت گیر داد خیلی قشنگه حرف زد با خداوند

    یا سر رانندگی استاد من میپرسم از کجا برم همونجوری که شما گفتین راهو نشونم میده اینجوری به من گفته میشه بچه های تهران کرج قشنگ میدونن اتوبان تهران کرج همیشه ترافیکه از همین سفر میومیدیم یه اتوبان جدید زدن نمیدونم اسمش چیه فکر کنم الغدیر ابجی من جلوتر. بود زنگ زد گفت از اتوبان جدید بیا از سمت کرج ترافیکه من همونجا از. قلبم از خدام پرسیدم قشنگ به من گفته شد همین مسیرو برو و من رفتم یه کوچلو هم ترافیک بود بنده خدای که کنارم بود گفت بهت گفتن از اون مسیر برو رسیدیم خونه ابجیم اینا تازه رسیده بود گفتن تو اون جاده تصادف شده بود کلی علاف شدیم

    واقعاا خیلی قشنگ داستان الهام داستان هدایت داستان اینکه همه چیزتو به خداوند بسپاری و نتایجتو به خداوند بدی

    واقعاا از خدام سپاسگذارم بابت این فایل

    استاد قشنگم واقعاااا سپاسگذار شمام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: