توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10
    421MB
    54 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 10
    52MB
    54 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رسول سواری» در این صفحه: 1
  1. -
    رسول سواری گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    سلام به خدای مهربون خودم.سلام به خدای بزرگ وعزیزم.سلام به خدایی که اگه خوب میشناختمش ودرست درکش میکردم همین دنیاهم برام بهشت میشد.سلام به خدایی که اگه همیشه وباتمام وجودبهش اعتمادمیکردم وخودشابزرگترین نیروبخشنده ترین میدونستم دیگه نگران هیچ چیزی نبودم چون میدونستم یکی هست که بهش تکیه کردم وچه تکیه گاه محکمیه برام!تکیه گاهی که پراز عشقه:تکیه گاهی پراز شادی :تکیه گاهی پراز مهربونی:تکیه گاهی که بی اندازه میبخشه ولی حیف که من نتونستم ازش بی اندازه بخوام؛حتی نتونستم ازش درست بخوام.تکیه گاهی که وقتی بهش تکیه کردی اینقدر بودن باهاش آرومت میکنه که دیگه یادت میره ازش چی میخواستی ومیگی من فقط خودتا میخوام.

    وسلامی به استاد عباسمنش وتمام دوستان عزیزم

    جدیدترین تجربه من از اعتماد به خدا همین 4روزقبل بود.حدود40روزقبل پیام اومد که بایدتاریخ 11/15مبلغ 60میلیون بابت قسط مسکن ملی واریزکنیدومنم هیچ پس اندازی نداشتم ولی از تمام وجودم اعتماد داشتم که خدای مهربونم جورش میکنه؛حدود20روزقبل یه مشتری17میلیون دادکه همون موقع دادم طلاخریدم وبه مادرم گفتم تاتاریخ واریزقسط یه سودی میکنم چون انگار یه چیزی درونم اینکارا کردحتی بدون مشورت باخانمم.وتاریخ واریزقسط حدود2تومن سودکردم.یه روز مونده بود به آخرین مهلت واریزقسط وغیراون 17تومن هیچ پولی نداشتم ولی خودخدامیدونه یک ثانیه هم نشدکه نگران باشم؛یه سری جنس مشتری راتحویل دادم واکثروقت شرایط تسویه کارم اینه که بعدتحویل جنس تافاکتوربره حسابداری واونم بیادتسویه کنه یاپول بده یاچک حده اقل دربهترین شرایط10الی12روززمان میبره ولی فردای اون روزی که تحویل دادم به مسئول شرکت گفتم جریان چیه اونم بی درنگ پولاریخت وجمع پولم شده بود 53تومن.رفته بودم تو بانک که فعلا همین 53تومنابریزم که خداشاهده توبانک نوبتم شده بود که دیدم یه نفربرام7تومن ریخته وپیامش اومد.همونجااشک توچشمم جمع شدوتودلم خداراشکر کردم نه بخاطر جورشدن پول بیشتربرااینکه نتونستم بزرگی وعظمت خدارادرست درک کنم.

    این من فراموشکارم که یادم میره خداچه کارهایی تابحال برام کرده .خداچقدر بزرگه ومنم چقدر زودیادم میره!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: