توحید عملی | قسمت 10

جمله به جمله این فایل حاوی آگاهی هایی هایی است که نحوه اجرای توحید در عمل را به ما یادآوری می کند. اصلی که اساسی ترین عامل خوشبختی بشر در تمام جنبه هاست.

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با تمرکز گوش دهید و نکته برداری کنید. سپس در پایان، برای درک عمیق تر نقش “توحید” در تجربه خوشبختی و قرار دادن این اصل در بالاترین اولویت عملکردی خود، تمرین زیر را انجام دهید.

تمرین:

در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

  • کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
  • کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
  • کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛
  • در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
منتظر خواندن نوشته های تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری توحید عملی | قسمت 10
    421MB
    54 دقیقه
  • فایل صوتی توحید عملی | قسمت 10
    52MB
    54 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نجمه امانی» در این صفحه: 1
  1. -
    نجمه امانی گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    یَختَصُّ بِرَحمَتِهِ مَن یَشاءُ وَاللَّهُ ذُو الفَضلِ العَظیمِ

    هر که را بخواهد، به رحمت خود مخصوص می گرداند.و الله دارای فضل و بخشش بزرگ (و بی کران) است

    آل عمران(آیه: 74)

    به نام رب

    به نام خدای وهابم

    خدای روزی رسان بی حسابم

    سلام به اساتید عزیزم و همه همسایگان نوری من در این سایت بهشتی

    خدایا سپاسگزار تو ام ک منو با این آگاهی ها آشنا کردی منو به این مسیر الهی سوق دادی .سپاسگزار اساتید عزیزم هستم ک با جان و دل درسها رو به ما آموزش میدهند.

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت

    خدایا تو خیلی بزرگی خیلی بخشنده ای من هرگز کارهایی ک برام انجام میدی رو فراموش نمیکنم .

    زمانی ک ازت درخواستم کردم در کمال ناامیدی اومدم در خونه ت و تو منو با آغوش باز پذیرفتی .

    ‏زمانی ک برای پرداخت 400 میلیون تعهدی ک به آقای مهندس حسینی داشتیم و به بانک مراجعه کردم و کارمند بانک به من گفت خانم امانی این وامی ک میخواهید از آقای مهندس قبول کنید و پرداخت کنید 400 میلیونی نیست . 469 میلیون هست ک شما باید یک میلیارد و چهارصد بازپرداخت کنید . اصلا به صرفه نیست برداشت این وام . چون این وام خوابش رو رفته و الان موقع پرداخت اقساطش شده .

    ‏و منی ک با درسهایی ک از استاد گرفته بودم وام گرفتن برام خط قرمز شده بود .

    اومدم نشستم توی ماشین .

    ‏نمیدونم چرا وقتی میخوام تسلیم بشم ناخوداگاه اشکام سرازیر میشه .

    نشستم پشت فرمون . تسلیم تسلیم ..دستام دیگه جون نداشت ..اشکام بود ک بی هیچ حرفی میریخت ..

    ‏خدایا تو بگووو چیکار کنم ؟؟؟

    ‏من وام نمیخواستم ..

    ‏من میخوام شیرینی خرید خونه به جانم بشینه ن اینکه با گرفتن این وام ک در اصل حماقته اون شیرینی رو تلخ کنم .

    ‏ نگاه آسمون میکردم ..نگاه ماشین هایی ک به سرعت در رفت و آمد بودن و اشک هایی ک بی اراده رو گونه هام میریخت.

    میگفتم خدایا خودت درستش کن من نمیتونم .

    کجا برم الان ؟؟؟

    به کی بگم دستمو بگیره ؟؟.من ک جز تو کسی رو ندارم .

    من نمیتونم ..من نمیدونم ..

    تویی ک هم میدونی و هم میتونی ..

    خودت کمکم کن . من هیچی نیستم .

    هر لحظه ک تسلیمم در کارگه تقدیر

    آرام تر از آهو، بی باک ترم از شیر

    هر لحظه ک میکوشم در کار کنم تدبیر

    رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

    آقا میثم سرکار بود زنگ زد و پرسید چ خبر ؟؟بانک رفتی شرایط وام مسکنی ک آقای مهندس گرفته رو پرسیدی؟؟نمیدونستم چی جواب بدم ..گفتم آره ..درست میشه به یاری خداا

    خدایا من ک به قول خودت اگر مگسی چیزی رو از دستم بگیره نمیتونم ازش پس بگیرم

    من ک از خودم هیچ ندارم هر چ هست تویی . خودت کمکم کن .

    به غیر از تو کی میتونست دلها رو برام نرم کنه و فرصت بگیره از مهندس ک من این چهارصد تومن رو سال دیگه بعد از تکمیل و دریافت واحد پرداخت کنم ؟؟؟؟کی ؟؟؟به بزرگی و قدرتت قسم ک همش خودت بودی . چون میدونستی من خونه ای ک سندش رهن بانک بره برای وام نمیخوام .

    اون روزها من یه سر رسید پر کردم از درخواستهام با تو ..و الان میفهمم اون نوشته ها همش کارش کنترل ذهن شلوغ من بود . تا دو صفحه برات مینوشتم اروم میشدم . به میثم میگفتم به خدااااا درست میشه ..نمیدونم از کجا ولی جور میشه ..حل میشه …اونم میگفت نجمه تو ک ارومی منم ارومم

    به خدا قسم ..و درها باز شدن ..خدا درها رو به روی ما باز کرد..دلهایی رو برای ما نرم کرد و خیلی عزتمندانه ما درخواستمونو به اقای مهندس اعلام کردیم و ایشون پذیرفت ‌

    یادم باشه ک روزی هزار بار به خودم بگم نجمه این خدا همون خداست ک تورو از زیر دین وام یک میلیارد و چهارصدی براحتی بیرون کشید . یادت باشه ک تو هیچییییی نیستی . اگر با عقل پوک خودت بود ک الان باید تا دوازده سال ماهی ده میلیون قسط میدادی …

    هر جا به خدا سپردیم کمکمون کرده براحتی ..هر جایی ک فکر کردم خب خودم اینکار رو انجام میدم و با عقل خودم پیش رفتم و روی عقل خودم حساب کردم اشکم در اومده .

    اینو حتی توی کار برای بیمارام هم میبینم . تا بیمارم آستینش رو بالا میزنه و رگهاش رو میبینم هر باری ک گفتم خب این ک خوش رگه کاری نداره الان براش رگ میگیرم . به خدا قسم همون مریض خوش رگ پدر منو در آورده دو سه جای دستش رو سوراخ کردم تا تونستم بلاخره یه رگ بگیرم و سرمش رو وصل کنم .

    ولی هر جا ک گفتم خدایا خودت برام رگ بگیر . با اینکه بیمار بد رگ بوده براحتی با همون ترای اول رگش رو گرفتم .

    خدایا همه چی تویی ..من هیچی نیستم . خودت هدایتم کن به شرایط موقعیت ها افراد و مسیرهای درست و زیبا

    در پناه رب شاد و ثروتمند و سلامت باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: