اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد جان به قول خودتون چقدر فایلهاتون همیشه به موقع و به جا هستن
استاد من یه سالی هست که یه پراید 90 خریدم و خیلی اذیتم میکنه وچون تیبا 95 داشتم خیلی دوست دارم دوباره تیبا بخرم و کلا چند وقته که رو این موضوع زوم کردم .
داماد کوچیک ما کاسب ماشین ،
و دیشب تولد پسرش بود واسه شام دعوت بودیم واینکه خانمم میگفت تو اگه بهش بگی حتما برات ماشین تیبا میخره و ما قسطی بهش پولشو بر میگردونیم
ولی حس خوبی به این کار نداشتم واز درونم همش با خودم کلنجار میرفتم که چرا به خدا نمیگی و دوباره بهش میگفتم خوب اینم دستان خداوندن و از قانون درخواست استفاده کن ،
و شب بهش گفتم و از درون احساس حقارت میکردم و در جا فهمیدم که ….
به ازت وجلالم قسم قطع میکنم امید بنده ای که به غیر از من امید دارد
و متاسفانه من امید بستم شب هم اونجا خوابیدیم واخر شب کلی عکس تیبا دانلود کردم و یه کلیپ درست کردم و به خودم گفتم مثل چند دفعه قبل دوباره بعد از 20 الا 30 روز فرکانس میفرستم و توجه میکنم و به من ربطی نداره و جهان برام میاردش
و امروز فایل شمارو گوش کردم و کلی کیف کردم که خدارا شکر که زود خودمو پیدا کردم
و این فایل خیلی حالمو خوب ترکرد و اینکه به خدا اعتماد داشته باشم و از دل هر اتفاق بعد دنبال یه خیریتی بگردم
استاد زمانی که برای جدا شدن دیگه تسلیم شدم و گفتم خدایا خسته شدم دست هام از نگه داشتن این زندگی خسته شد من دیگه نیستم تو خودت بیا وسط
و از اونجا معجزه پشت معجزه شروع شد
دستی از دستان خدواند وارد مسیر شد و وکیل شد و منو به سرانجام رسوند اما من که ایمان نداشتم و فکر میکردم کار وکیله و نگران از دست دادنش بودم کامل از من گرفته شد و دوباره به خدا رو آوردم باور کنید بازم خداوند رحمان و رحیم با معجزه بعدی به من هدیه داد بچه ها به من برگردونده شدند استاد خداوند من بسیار رحمان و رحیمه اونجا که برادرم منو از کار بیرون کرد خیلی با احترام با هدایت رفتم یک وام گرفتم همین پنج سال پیش و 50 میلیون یک دفتر جدید زدم من قوانین رو نمیدونستم اما اون رب وهاب قوانین رو کاملا با گذشت برای من انجام میداد و چون من شروع کردم خداوند با صدها قدم جلوتر از من کارها رو پیش برد کمتر از 5 ساله که 1600 مشتری برام فرستاده فقط همین امسال قسم به نام رب وهاب که من هیچ کاری بلد نبودم که انجام دهم بعد بازم از نظر ظاهر اتفاق منفی رخ داد که کمتر از یک سال منجر به استارت کار من در حوزه خلیج فارس شد استادم اگه من اینجا توی ایران میتونستم حرف بزنم توی این کشورها که حتی زبون اونها رو بلد نیستم حتی نمیتونم مفهوم خواسته خودم رو بهشون بگم ولی مگه من کاره ای هستم رب وهاب رب رحمان رب رحیم یک دست از دستانش رو فرستاد به اون فهماند و البته که کمتر از یکماه کار رو اونجور جلو برد که به هر کس بگم باور کردنی نیست اما دیگه اینجا یکی بیاد بگه من بودم
چی بودم چیکار کردم کی هستم
به بزرگی رب وهاب خانه و زندگی اونجا برام تشکیل شده که با ایران فرقی نداره
استاد من دارم روی دوش خداوند کارها رو پیش میبرم
الان هم استادم من یک رب دارم و اون بی نظیره برای من کسی رو فرستاد و رابطه ی رویایی برام قرار داد که باور کردنی نیست
کار مهاجرت من به آمریکا اونجور داره جلو میره که غیر از رب وهاب کسی قادر به پیشرفتش نیست
من رب وهابم رو به اندازه ی بزرگیش شکرگزارم
استادم هزاران نه میلیاردها معجزه از لحظه به لحظه ی زندگی من هست که دیگه غیر قابل انکاره هر کس در هر جا کمی شک داشت نسبت به قدرت پروردگارم کافیه یک نصفه روز با من باشه و ببینه
امیدوارم این فایل ها همچنان ادامه دار باشه و به عدد 3 رقمی برسه
چون همه چیز همینه، همه چیز
استاد تمامی فایل ها یک طرف حتی دوره ها که بسیار مفید و عالی هستن ولی این فایل های توحیدی یکطرف
«تواضع در مقابل خداوند»
دقیقا به اندازه ای که هر اتفاق خوبی که میفته یاداوری میکنم که خدایا تو این کار کردی ،به همون اندازه بعدش اتفاقات خوب افتاده و هر زمان هم یاداوری نکردم و کمتر یاداوری کردم به خودم، اتفاقات خوب هم کمتر میشه
و وقتی که این یاداوری کم که میشه کلا اصلا از اون حال خوب دور میشم و اون حس نزدیکی ازدست میدم و اون حس لطیف و ارامش کمتر میشه
باید هر روز برای هر اتفاق و هر چیزی اینکار کنیم
دقیقا استاد من برای خرید این اواخر همیشه از خودش خواستم میگفتم خدایا تو بهتر میدونی با اون چیزی که من میخوام کدوم یکی از اجناس بخرم برام عالی ترین باشه و با اینکه اینترنتی بودن ، حقیقتا اجناسی هستن که بهترین کیفیت و مطابق خواستم هستن.
بهترین مثال هم همین هست که همین مغزی که داره فرمان میده، که حرف بزنیم ،ببینیم ،تایپ کنیم، فکر کنیم
همه و همه رو ما خلق نکردیم و این ها همشون توسط خالق ما خلق شده ما فقط داریم استفاده میکنیم
این کاینات با این عظمت بی نهایت که انقدر داره با نظم داره کار میکنن
همین گل های من که دارن رشد میکنن
به من فقط میگه بهش کِی اب بدم و کود بدم باقیش که همه و همه توسط خودش داره انجام میشه
ما برای پخت غذا فقط شعله رو روشن میکنیم و غذا رو میریزم داخل قابلمه و هم میزنیم ،اون روشن موندن شعله حتی اون گاز، من براش کاری نکردم بلکه اون خدا در دریا سالیان سال روی اون فعل و انفعالات زیادی شکل داده تا من بتونم غذا بپزم یا حتی هیزمی که برای اتش استفاده میکنم از درختی میاد که در جنگلی بریده شده که خداوند صفر تا صد کار انجام داده و اون درخت به اون حد رسیده.
هر انچه داریم، دوستانی که یاری م میکنن، مشتری هایی که برای من میاد همشون خود خداست( به میزان ایمانم خداوند شکل میگیره در زندگی م به اشکال مختلف)
چه مثال زیبایی از سهام زدید و من چقدر لذتت میبرم از مثال هایی که میزنید
این مثال های شما ایمان من قوی تر میکنه
اتفاقا خیلی منطقی هست وقتی ازش استفاده کنی و جوابش گرفته باشی خیلی راحت تر میپذیریم
من یکی از نکاتی که این مدت دارم خیلی به خودم تکرار میکنم اینکه خداوند در هر لحظه داره با ما حرف میزنه و هدایت میکنه ولی به اندازه اگاهی من، به اندازه میزان باور من و به میزان تمرکز من میتونم دریافت کنم
استاد دقیقا بارها شده برای من که نشانه ای داده هدایت کرده و من به درستی متوجه نشدم و به خداوند گفتم خدایا برای من واضحتر نشونه بفرست تا بدونم چه کار کنم
این بارها و بارها برای من اتفاق افتاده و این روزها که دارم همه چیز رها میکنم بخاطر همون نشانه های و هدایت خداونده
مدار ها: دقیقا این مثال شما باعث شده بود من در مورد هر خواسته ای که دارم، خیلی بهتر متوجه شدم که هر خواسته من در یک مداری هست و من باید وارد اون سطح بشم
این مثال حقیقتا خیلی برای من واضح کرده بود که چرا به خواستم نمیرسم و از اونجا به بعد دیگه غر نمیزدم و ناله نمیکردم که چرا نمیرسم به خواستم ؟و خیلی بهتر تونستم درک کنم که باید خودم به اون فرکانس برسونم !!!
راهش هم تغییر باور, اون هم از طریق تغییر توجه شکل میگیره
استاد من بارها نشونه رو دیدم از خداوند و بعد از یک مدت کارها به نفع من شده ولی از یکجا به بعد دیگه اون نجوا اومد و بعد خودم حرکتی کردم و اومدم به عبارتی خودم دست گرفتم و بعدش همه چیز خراب شده
اما اینبار دیگه کامل کنار کشیدم و حتی دیشب یک نشانه ای اومد ولی من دیگه اینبار هیچ کاری نکردم و طبق حرف و خواسته خدا پیش رفتم و اجازه دادم خدا کار کنه
و منتظرم برای اینکه کم کم نتایج و زمان مناسب درست انجام میده و میبینم
چه جمله زیبایی: توهین به خداوند !!!
افرین بسیار دیدگاه زیبایی از اینکه قدرت از خداوند میگیریم یک نوع توهین هست به خداوند
مثال عالی بعدی : رسیدن به یک خواسته ای در زمان نامناسب اینکه بخوای بدون تکامل طی کردن، سریع بخوای انجام بشه و زمان مناسب رعایت نکنیم
بارها برای خودم پیش اومده در زمانی که نیاز داشتم کلامی که باید میشنیدم از فایل های شما شنیدم
گاهی در لحظه سوال پیش میومد و همون لحظه جواب از طریق شما بیان شده و این ها همش از خداوندی میاد که کل جهان داره هدایت میکنه
اون واقعا چه خدایی که در لحظه میتونه جواب هزاران نفر از سمت یک فرد بیان کنه و همه رو هدایت کنه
این چه قدرتی هست که داره
الله اکبر
و خیلی وقت ها کاری انجام میدم برای من هم پیش میاد که ذهن میگه خودت انجام دادی و بعد من میگم این کار خدا بوده
حتی زمانی که میرم برای پیاده روی و از خدا میخوام که من هدایت کنه به مسیری که هرگز نرفتم ومیگم هم امن باشه هم زیبا باشه هم محیط ارامی داشته باشه و بعد رفتم و هدایت کرد دیدم چه منظره ای چه مکانی
فوق العاده بوده .
و دقیقا از زمانی که بیشتر پذیرفتم که خدا همه کارها رو میکنه این هدایت ها نشانه ها خیلی بیشتر شده
اخ استاد دقیقه 36 از جایی که گفتید: زندگی خیلی قشنگ میشه، گفته میشه همه چی ایده ها رو میگه موفقیت ها پیش میادو…
اصلا از اینجا به بعد فایل من یک حس دیگه ای داشتم.
قطعا همینطوره منی که خیلی کم کنترل کردم ذهن م انقد اوضاع برام بهتر شده
قطعا برای شما که انقد خوب کنترل کردید زندگی بسیار زیبا و اسان شده و خدا شما رو اسان کرده برای اسانی ها
چه مثال خوبی از کوکاکولا: این هم الهامی بوده
چه جمله ای گفته : واقعا فکر کردید انقدر باهوش هستیم؟؟؟؟
ولی خدای ما انقدر باهوش هست که از بدترین اتفاقات به ظاهر بد، از دلش بهترین نتایج میتونه در بیاره اگه باور کنیم ادامه بدیم و روی باورهامون بمونیم
خداوندِ ما انقدر باهوش هست که میتونه انقد دقیق برنامه ریزی کنه برامون از دل تاریکی نور میتابونه به زندگی مون
واااااااااااای چه نکته ای گفتید استاد: وقتی متواضع نباشی در مقابل خدا حتی اگه کارها رو خوب پیش ببری نتیجه خوب نمیشه!!!!!
این خیلی جمله کلیدی که چرا خیلی وقت ها ما کارها رو با دقت جلو بردیم ولی دقیقه 90 همه چی خراب شده
این از همون میاد که ما فکر میکنیم خودمون به تنهایی همه کارها رو کردیم
من بارها گیر کردم خواستم جایی برم در شهر دیگه ای تنها بودم حتی پول کافی نداشتم که بتونم با اسنپ برم ولی در لحظه گفتم بریم ببینیم چی میشه و باورتون نمیشه پیاده سوار خداشاهده جوری من برد و برگردوند که اگه با اسنپ میخواستم برم و برگردم و میزان زمانی که منتظر اسنپ باشم
ولی پیاده سوار من زودتر برد و اورد!!!!
و اون بارها وبارها برای خودم تکرار کردم و باعث شده بارهای بعد بهتر ،راحت تر ،بیشتر برای من کارها رو انجام داده و الان هرجا میخوام برم به خدا میسپرم و به راحتی خدا شاهده که به راحتی میرم و میام
ولی شده در مورد مسایل مهم زندگی م مقاومت کردم و کامل نسپردم و هی وسط کار اومدم خودم دخالت کردم و باعث شده جلوی دریافت نعمت گرفتم
چون نذاشتم خداوند کارها رو انجام بده
گاهی فقط کاری که از ما میخواد اینکه کاری نکنیم و سکوت کنیم و واکنش نشون ندیم و با همینکار ایمان نشون بدیم تا روی دوش خودش بشینیم و همه کارها رو انجام بده
اره دقیقا خیلی جاها کارهام پیش نرفته همین بوده که من یادم رفته که کارها رو خدا انجام میده
الان در مورد باورهام چند مدت میگم خدایا تو بهم بگو کدوم باور ترمز و بهم بگو چه باوری باید بسازم و حتی میگم خدایا من نمیدونم تو بهم بگو چه باوری هست (دیگه فکر نمیکنم که من هستم باورهام درست میکنم بلکه همین هم کار خودشه)
من فقط میتونم نشانه رو که گرفتم بارها برای خودم تکرار کنم که تبدیل بشه به ایمان و باور
وقتی کارها رو به خدا بسپریم خیلی راحت تر هم پیش میره
چقد تحسینتون کردم و میکنم در مورد موندن روی اعتقاداتتون و کنترل ذهن داشتید و نذاشتید نجواها بترسوندتون
و به خودم میگم دلم میخواد تلاش کنم همینطور باشم و همینقدر کنترل ذهن داشته باشم و ایمان داشته باشم به قدرت خداوند و خداوند در درون خودم بزرگ کنم و افراد کوچک کنم
به نام خداوند زیبایی ها که همیشه به موقع همه انسان ها را هدایت میکنه
واقعا موضوعی که صحبت کردین چیزی بود که واقعا لازم بود بشنوم و یادآوری بشه به من
با وجود تمام نتایج خوبی که از دوره دوازده قدم گرفتم و بعدا ازش مینویسم نیاز بود تا این موضوع رو وسط کارکردن در قدم یازده بشنوم و عالی بود.
الان متوجه شدم که تمام کارها و رفتار ها و اتفاقاتی که به صورت مناسب در زمان مناسب برای پیشرفت من افتاد برای چی بود.
الان فهمیدم کنترل ذهنم هم حاصل کار خود خدا برای من بود چون واقعا این کار برام سخت بود و از خدا کمک گرفتم.
الان فهمیدم که من از قانون استفاده نمیکردم. در واقع خداوند قانون رو برایم اجرا کرد در زندگی.
واقعا زندگی که توصیف کردین رو از همه لحاظ در فکرم و رویاهایم دیده بودم و واقعا نمیدونستم چطور میشه که واقعا بشه و این زندگی شما الگویی برای اون زندگی رویایی من شد.
وقتی در آخر قابل درباره تهدیدات صحبت کردیم خیلی درک تون کردم وقتی که خودم میخواستم این کار ها رو بکنم اما نمیتونستم و میترسیدم. و الان متوجه شدم این به خاطر توحید ضعیف من بود.
از شرک من بود
وقتی درباره بازی کردن پینگ پونگ گفتید یاد خودم افتادم وقتی که با پسرداییم در پی اس فایو فوتبال بازی میکنم و وقتی که میبردم فکر میکردم حاصل تکنیکی بوده که من زدم. اما در واقع کار من نبود. چون بردن پسرداییم به عنوان یک حرفه ای کار آسونی برام نبوده.
وقتی که امروز صبح جلسه سوم رو در قدم یازده شنیدم و چند روزی بهش عمل کردم واقعا متوجه میشدم جنس جواب ها فرق داره. و خوشبختانه الان متوجه شدم که واسه چیه
یادم نمیره که این دوره دوازده قدم از طرف خداوند به صورت هدایتی و کاملا هدیه از طرف پدرم که خودش هم استفاده کرده بهم رسیده و این هدایت پروردگاره. خدا رو شکر
به زودی و بعد از اتمام دوازده قدم کامنت های زیادی بر روی سایت منتشر میکنم البته با اکانت خودم.
خدا رو شکر به خاطر تمام وجودم که در پرتو هدایت توئه
شاد و موفق باشید استاد عزیز و خانم شایسته و پدر عزیزم و تمام خوانندگان این کامنت.
سلام استاد نازنینم عباس منش و خانم شایسته عزیزم و تک تک مسافرین این سفر بی نظیر
فکر کنم اولین کامنت سایت هستم
من روزانه هزاااااار بار اینجام
این سایت شده مکان ارامش و تقرب ب سمت الله
الان اومدم از نتایج خودم بگم ک چقددددد تغییر کردم.چقددددددد آروم شدم.اتفاقی ک این ماه افتاد برامون اگه قبل اشنا شدنم با سایت استاد بود اصلا امکان نداشت من اینقد عالی پیش برم و اینقد عالی آرامشم حفظ بشه
اتفاقی بود ک اولین بار توی عمرم برام افتاد.اولین باری ک بعد چهل سال زندگی آبرومند و سالم و صادقانه ام افتادو کاملا حق خوری بود.کاملا ظلم بود.اما من با این اتفاق متوجه شدم اینقد تغییر کردم
ما توو یه فروشی ک داشتیم خریدار کاملا غیر منتظره ازمون شکایت کرد و ما رو کیلومترها کشید دادگاه منطقه خودشون و این یک ماه ک من منتظر ابلاغیه دادگاه بودم خدای رحمن و رحیم من شاهده ک ذره ای استرس ب من وارد نشد.و همونجوری ک استاد گفتن بخودم گفتم ببینم با این چالش چجوری میتونم کنار بیام.فقط از همون ابتدا گفتم خدای من استاد عباس منش میگه بخودت بسپارم و دیگه نگران نباشم.منم فقط تو را وکیل و قاضی و حامی و ولی خودم میدونم.وخودت توی دادگاه زبون من باش.وکیل من باش.تا یادم میومد فلان تاریخ باید برم فلان شهر برای رسیدگی شکایت فقط میگفتم حسبی الله نعم الوکیل.خداشاهده همه چی رو دادم دست خودش و در آرامش رفتم دادگاه و تا گفتم جناب قاضی جسارتا ایشون دروغ تحویل محضر شما دادن فورا همون دقیقه اول شاکی گفت بله من دروغ گفتم و رضایت میدم.به همین راحتی همه چی تموم شد.چقد خوبه کار رو ب کاردان سپرد.چقد خوبه در تمام مراحل اینقد قوی توکل کرد ب خودش.و فقط و فقط این آرامش و این توکل رو مدیون اموزش های خوبتون هستم استاد جان
سلام به خدای مهربون خودم.سلام به خدای بزرگ وعزیزم.سلام به خدایی که اگه خوب میشناختمش ودرست درکش میکردم همین دنیاهم برام بهشت میشد.سلام به خدایی که اگه همیشه وباتمام وجودبهش اعتمادمیکردم وخودشابزرگترین نیروبخشنده ترین میدونستم دیگه نگران هیچ چیزی نبودم چون میدونستم یکی هست که بهش تکیه کردم وچه تکیه گاه محکمیه برام!تکیه گاهی که پراز عشقه:تکیه گاهی پراز شادی :تکیه گاهی پراز مهربونی:تکیه گاهی که بی اندازه میبخشه ولی حیف که من نتونستم ازش بی اندازه بخوام؛حتی نتونستم ازش درست بخوام.تکیه گاهی که وقتی بهش تکیه کردی اینقدر بودن باهاش آرومت میکنه که دیگه یادت میره ازش چی میخواستی ومیگی من فقط خودتا میخوام.
وسلامی به استاد عباسمنش وتمام دوستان عزیزم
جدیدترین تجربه من از اعتماد به خدا همین 4روزقبل بود.حدود40روزقبل پیام اومد که بایدتاریخ 11/15مبلغ 60میلیون بابت قسط مسکن ملی واریزکنیدومنم هیچ پس اندازی نداشتم ولی از تمام وجودم اعتماد داشتم که خدای مهربونم جورش میکنه؛حدود20روزقبل یه مشتری17میلیون دادکه همون موقع دادم طلاخریدم وبه مادرم گفتم تاتاریخ واریزقسط یه سودی میکنم چون انگار یه چیزی درونم اینکارا کردحتی بدون مشورت باخانمم.وتاریخ واریزقسط حدود2تومن سودکردم.یه روز مونده بود به آخرین مهلت واریزقسط وغیراون 17تومن هیچ پولی نداشتم ولی خودخدامیدونه یک ثانیه هم نشدکه نگران باشم؛یه سری جنس مشتری راتحویل دادم واکثروقت شرایط تسویه کارم اینه که بعدتحویل جنس تافاکتوربره حسابداری واونم بیادتسویه کنه یاپول بده یاچک حده اقل دربهترین شرایط10الی12روززمان میبره ولی فردای اون روزی که تحویل دادم به مسئول شرکت گفتم جریان چیه اونم بی درنگ پولاریخت وجمع پولم شده بود 53تومن.رفته بودم تو بانک که فعلا همین 53تومنابریزم که خداشاهده توبانک نوبتم شده بود که دیدم یه نفربرام7تومن ریخته وپیامش اومد.همونجااشک توچشمم جمع شدوتودلم خداراشکر کردم نه بخاطر جورشدن پول بیشتربرااینکه نتونستم بزرگی وعظمت خدارادرست درک کنم.
این من فراموشکارم که یادم میره خداچه کارهایی تابحال برام کرده .خداچقدر بزرگه ومنم چقدر زودیادم میره!
سلام بر پیامبر امروزمان استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم و تک تک مسافرین این سفر بی نظیر
فکر کنم اولین کامنت سایت هستم
من روزانه هزاااااار بار اینجام
این سایت شده مکان ارامش و تقرب ب سمت الله
الان اومدم از نتایج خودم بگم ک چقددددد تغییر کردم.چقددددددد آروم شدم.اتفاقی ک این ماه افتاد برامون اگه قبل اشنا شدنم با سایت استاد بود اصلا امکان نداشت من اینقد عالی پیش برم و اینقد عالی آرامشم حفظ بشه
اتفاقی بود ک اولین بار توی عمرم برام افتاد.اولین باری ک بعد چهل سال زندگی آبرومند و سالم و صادقانه ام افتادو کاملا حق خوری بود.کاملا ظلم بود.اما من با این اتفاق متوجه شدم اینقد تغییر کردم
ما توو یه فروشی ک داشتیم خریدار کاملا غیر منتظره ازمون شکایت کرد و ما رو کیلومترها کشید دادگاه منطقه خودشون و این یک ماه ک من منتظر ابلاغیه دادگاه بودم خدای رحمن و رحیم من شاهده ک ذره ای استرس ب من وارد نشد.و همونجوری ک استاد گفتن بخودم گفتم ببینم با این چالش چجوری میتونم کنار بیام.فقط از همون ابتدا گفتم خدای من استاد عباس منش میگه بخودت بسپارم و دیگه نگران نباشم.منم فقط تو را وکیل و قاضی و حامی و ولی خودم میدونم.وخودت توی دادگاه زبون من باش.وکیل من باش.تا یادم میومد فلان تاریخ باید برم فلان شهر برای رسیدگی شکایت فقط میگفتم حسبی الله نعم الوکیل.خداشاهده همه چی رو دادم دست خودش و در آرامش رفتم دادگاه و تا گفتم جناب قاضی جسارتا ایشون دروغ تحویل محضر شما دادن فورا همون دقیقه اول شاکی گفت بله من دروغ گفتم و رضایت میدم.به همین راحتی همه چی تموم شد.چقد خوبه کار رو ب کاردان سپرد.چقد خوبه در تمام مراحل اینقد قوی توکل کرد ب خودش.و فقط و فقط این آرامش و این توکل رو مدیون اموزش های خوبتون هستم استاد جان
من یاد گرفتم که باید در مقابل خدا متواضع باشم،من یاد گرفتم باید اعتبار دستاوردهام را به خدا بدهم،من یاد گرفتم که باید جلوی خدا غرور نداشته باشم،من یاد گرفتم باید توی هر کاری از خدا مشورت بگیرم و اعتبارش را به خودش بدهم، من فهمیدم که خداست من را تا اینجا رسونده،من فهمیدم دلیل دستاورد هام خداست،من فهمیدم دلیل تمام رسیدن هام خداست،من فهمیدم خداست که داره من را به خواسته هام نزدیک میکنه، من فهمیدم خداست که این همه نتیجه بوجود اورده،من تازه فهمیدم معنی تسلیم بودن را،من تازه بقیه ی قسمت های توحید عملی را فهمیدم.
من فهمیدم برای اینکه الهامات را دریافت کنم برای اینکه توسط خدا هدایت شوم باید جلوی خدا فروتن و افتاده باشم و بدونم که بدون اون هیچم،باید بدونم که من به اون وابستم،باید بدونم من به اون نیاز دارم.
زمانی که من این ها را بدونم دیگه اعتبار تمام دستاوردها و الهامات و ایده هایم را به خودم نمیدم بلکه به خدای خودم میدهم و این یک چیز درونی است نیاز نیست این را به بقیه بگم فقط باید اگاه باشم که من هیچ کاره ام و نباید با کله ی خودم تصمیم بگیرم و بگویم من همه چیز را میدونم،بلکه بگویم من ناآگاهم در مورد تصمیماتم و بگویم این ها همش مال خداست نه مال من، خدا این ایده ادم و موقعیت هارا برای من رسوند نه اینکه من پیداشون کردم.
و باید این را هر روز به خدا اعلام کنم که خدایا من در مقابل تو هیچ چیز نیستم،خدایا هر خیری از تو به من برسه من بهش فقیرم.تو وهابی تو بزرگی تو عظیمی تو دانایی تو بصیری.
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و هر چه خواهی کن.
خدایاشکرت درود استاد .سپاسگزارم از فایل بی نظیرت حدود هفت هشت بار همین امروز گوشش کردم واصلا متوجه نمیشم چطور تموم شد.توحید همه چیه وقتی میفهمی همه چیز خداست همه کس خداست .همین که من سوالی از خدا دارم وامروز توسط این فایل شما استاد انقد پاسخ سوالم را از فایل شما کامل دریافت میکنم که میگم خدابخاطر من به دلتون انداخته این فایل ساخته شه ونمیدونم چطور این همه گوشش کردم شاید هفت هشت بار وبیشتر شد .چقدر این مفهوم هدایت سپردن تسلیم بودن رو درک کردم چقدر خدا این چند روز هدایتم کرد .استاد ما ساعت هفت صبح جمعه از شهر جیرفت به سمت قشم درگهان که حدود چهارصد کیلومتر که با لندینگ کرافت ماشینمون رد کردیم چهار روز ایران تعطیل بود خیلی ها گفتن نرین شلوغه یا حداقل ماشین نبرین نوبت لندینگ کرافت دیر میشه اما من گفتم در آسانترین شکل زیباترین وعزت مندانه ترین میریم من تنبل عقب ماشین کلا خواب بودم هر چند ساعت یک بار انگیزه میدادم ودقیقا هم ترافیک کاری با ما نکرد از لابه لای ماشین ها وخاکی ها ی بغل جاده میرفتیم وگواهینامه هم نبود همراه هیچکی من و فرزند همسر برادر همسرم بودیم که برادر همسر راننده بود بخاطر مدارک اذیت نشدیم هیچ .بخاطر لندینگ کرافت معطل نشدیم هیچ و دقیقا آخرین ماشین ما شد در لندینگ کرافت واولین ماشین ام ماشین ما بیرون اومد.رفتیم درگهان وکلی جنس خریدیم برای مغازه لباس بچگانه مردانه زنانه وهمش هدایتی وجنس ها هم خارجی قاچاق همه رو ریختیم تو چمدانها وتو چادر مسافرتی وزیر صندلی ها و زیر پتوها و…باز ترس بود که نکنه بارمونو بگیرن یازده شب بودباز گفتم به آسانی زیبای وعزت مندانه خوابیدم اونا هم جلو ماشین رسیدیم لندینگ کرافت گفتن بارمون نگشتن.به آسانی زیبایی هم واردشدیم خارج هم که شدیم یه جا بسته بودن ماشین ها میگشتن گفتم راحت باشین با خودمون کاری ندارن و با احترام برای ما راه باز کردن البته اینم بگم خیلی با خدا هم با عشق صمیمیت ایمان درعمق وجودم به خدا میگفتم وبهتر از اونی که ازش خواستیم جواب داد راستی مغازه فروش لباس هم یک هفته نیست باز شده از یک عصر باز شد وهمون عصر مشتری بود خداروشکرراضی هستیم کلی حرف مونده که نگفتیم تا ببینیم مغازه چه ها خواهد گفت خلاصه جز خدا کی میتونست این همه کارو انجام بده خدایاشکرت
سلام به روی ماه و توحیدیت استاد گلم. سلام بنده خوب خدا. سلام الهام بخش و الگوی بی نظیرم. هزار الله اکبر از این فایل به موقع،هزار الله اکبر از این حجم از آگاهی و تواضع و سخاوت و صداقت که مو به تن آدم سیخ می کنه. هزار الله اکبر از این حجم از هدایت مو به مو که غبطه برانگیز و جذاب و فوق العاده اس،هزار الله اکبر از این فایل دقیق و به موقع برامون که وسط فایل های سریالی ذهن قدرتمندکننده خودش رو بروز میده و انقد دلنشین و خواستنی از آب درمیاد که یکساعت آدم رو میخکوب می کنه جلوی کامپیوتر. خوش به حال رویاییت استاد که انقدر وصلی،خوش به حالت که انقد تسلیم و سربه زیری،خوش به حالت که اعتبار این زندگی بهشتیت رو خاضعانه و آگاهانه میدی به رب العالمین بی همتا،خوش بحالت که انقد مو به مو و ثانیه به ثانیه طلب هدایت می کنی،خوش به حالت که شجاعانه و بی پروا رفتی تو تیم خدا و همه عالم رو حریفی چون رو شونه هاش داری پادشاهی میکنی،خوش به حالت که فرمون رو چشم بسته دادی دست خودش و لم دادی کنارش و داری در کمال آرامش لذت می بری و خوش به حال ما که همچین الگوی بی نظیر و زنده ای پیش رومون هست که میاد انقد زلال و ساده و قابل فهم برامون توضیح میده که این مدلی هم میشه زندگی کرد انقد راحت و جذاب و دوست داشتنی و در کمال بی نیازی به خلق الله و ما قند تو دلمون آب میشه که بابا استاد مارو باش،رفیق و هم پیاله اش خودِ خداست، بنده راستین خدا که مثل آب خوردن درخواست میده و خدا هم یه okخوشگل حواله اش میکنه و میگه حله داداش،تو انجام شده بدونش. چی میخواد دیگه آدم از زندگی دنیا و آخرتش؟ چی بهتر از این که مشاور و خزانه دار و مُبلّغ و نویسنده و حسابدار و وکیل و همدم و رییس و کارمند و همه کارت خدا باشه؟ دیگه کی و چی حریفته اصلا؟ بابا ناز شستت استاد این دم و تشکیلات و این زندگی،گوارای وجودت این حجم از خوشبختی فراتر از درک انسانی، گوشت بشه به تنت این همه آرامش و آسایش و رفاه و خوشبختی، ناز نفس حقت این الهام خدایی و بی نظیر. چقدر لازم بود برام این فایلِ از نون شب واجبتر،چقدر تکونم داد و چقد حالم رو دگرگون کرد تک تک کلماتی که به زبون اوردین. خیلی وقت بود که این حس عجیب رو تجربه نکرده بودم مخصوصا که این اواخر مدام تو کار غرق شده بودم و کمتر به خودم و روح و روانم و این سایت الهی سر میزدم،چه خوش موقع اومدم،چه هدایتی شدم خداجونم، دم خودت و خدات گرم استاد بی نظیرم. الان که به زندگیم نگاه میکنم و این حجم از تغییرات مادی و معنوی رو تو زندگیم می بینم فقط ردپای خدا توشه که به یُمن آشنایی با شما برام رخ داد و من زندگی شش سال گذشته ام هیچ ربطی به قبلش نداره و خدا همیشه برام سنگ تموم گذاشته و هرجا هم کم و کسری بوده باعث و بانیش خودم بودم و بس. استاد سپاسگزارم که انقدر قشنگ و صمیمی و دلنشین این ارتباط الهی رو برامون توصیف کردین که با تک تک سلولهای وجودمون درکش کنیم و روحمون رو جلا بدیم. قول میدم بارها و بارها این فایل رو مثل همه اون فایلهای توحید عملی قبلی گوش بدم تا منم مثل شما بشم رفیق جینگِ خدا و رو دوشش عشق کنم و زندگیم رو مثل شما پر از خیر و برکت و آرامش و شادی و سلامتی و ثروت و رحمت کنم و بنازم به رفاقت یگانه رفیق ازلی و ابدی عالم هستی. دست مریزاد استاد نازنین و خدایی… از صمیم قلب دوستت دارم و برات بهترین ها و شایسته ترین های دنیا و آخرت رو از خدای یکتا و بلندمرتبه می خوام. روز و روزگارت سرشار از خوشبختی و نگاه خداوند
به نام خداوند بخشنده مهربان
به نام خدای که هرچه دارم از اوست
سلام خدمت استاد عزیزم و تمام خانواده عزیزم
استاد جان به قول خودتون چقدر فایلهاتون همیشه به موقع و به جا هستن
استاد من یه سالی هست که یه پراید 90 خریدم و خیلی اذیتم میکنه وچون تیبا 95 داشتم خیلی دوست دارم دوباره تیبا بخرم و کلا چند وقته که رو این موضوع زوم کردم .
داماد کوچیک ما کاسب ماشین ،
و دیشب تولد پسرش بود واسه شام دعوت بودیم واینکه خانمم میگفت تو اگه بهش بگی حتما برات ماشین تیبا میخره و ما قسطی بهش پولشو بر میگردونیم
ولی حس خوبی به این کار نداشتم واز درونم همش با خودم کلنجار میرفتم که چرا به خدا نمیگی و دوباره بهش میگفتم خوب اینم دستان خداوندن و از قانون درخواست استفاده کن ،
و شب بهش گفتم و از درون احساس حقارت میکردم و در جا فهمیدم که ….
به ازت وجلالم قسم قطع میکنم امید بنده ای که به غیر از من امید دارد
و متاسفانه من امید بستم شب هم اونجا خوابیدیم واخر شب کلی عکس تیبا دانلود کردم و یه کلیپ درست کردم و به خودم گفتم مثل چند دفعه قبل دوباره بعد از 20 الا 30 روز فرکانس میفرستم و توجه میکنم و به من ربطی نداره و جهان برام میاردش
و امروز فایل شمارو گوش کردم و کلی کیف کردم که خدارا شکر که زود خودمو پیدا کردم
و این فایل خیلی حالمو خوب ترکرد و اینکه به خدا اعتماد داشته باشم و از دل هر اتفاق بعد دنبال یه خیریتی بگردم
ممنونم که وقت گذاشتین و کامنت من خوندین
سلام به رب وهاب
سلام به استاد سخاوتمندم و مریم عزیز مهربونم
استاد زمانی که برای جدا شدن دیگه تسلیم شدم و گفتم خدایا خسته شدم دست هام از نگه داشتن این زندگی خسته شد من دیگه نیستم تو خودت بیا وسط
و از اونجا معجزه پشت معجزه شروع شد
دستی از دستان خدواند وارد مسیر شد و وکیل شد و منو به سرانجام رسوند اما من که ایمان نداشتم و فکر میکردم کار وکیله و نگران از دست دادنش بودم کامل از من گرفته شد و دوباره به خدا رو آوردم باور کنید بازم خداوند رحمان و رحیم با معجزه بعدی به من هدیه داد بچه ها به من برگردونده شدند استاد خداوند من بسیار رحمان و رحیمه اونجا که برادرم منو از کار بیرون کرد خیلی با احترام با هدایت رفتم یک وام گرفتم همین پنج سال پیش و 50 میلیون یک دفتر جدید زدم من قوانین رو نمیدونستم اما اون رب وهاب قوانین رو کاملا با گذشت برای من انجام میداد و چون من شروع کردم خداوند با صدها قدم جلوتر از من کارها رو پیش برد کمتر از 5 ساله که 1600 مشتری برام فرستاده فقط همین امسال قسم به نام رب وهاب که من هیچ کاری بلد نبودم که انجام دهم بعد بازم از نظر ظاهر اتفاق منفی رخ داد که کمتر از یک سال منجر به استارت کار من در حوزه خلیج فارس شد استادم اگه من اینجا توی ایران میتونستم حرف بزنم توی این کشورها که حتی زبون اونها رو بلد نیستم حتی نمیتونم مفهوم خواسته خودم رو بهشون بگم ولی مگه من کاره ای هستم رب وهاب رب رحمان رب رحیم یک دست از دستانش رو فرستاد به اون فهماند و البته که کمتر از یکماه کار رو اونجور جلو برد که به هر کس بگم باور کردنی نیست اما دیگه اینجا یکی بیاد بگه من بودم
چی بودم چیکار کردم کی هستم
به بزرگی رب وهاب خانه و زندگی اونجا برام تشکیل شده که با ایران فرقی نداره
استاد من دارم روی دوش خداوند کارها رو پیش میبرم
الان هم استادم من یک رب دارم و اون بی نظیره برای من کسی رو فرستاد و رابطه ی رویایی برام قرار داد که باور کردنی نیست
کار مهاجرت من به آمریکا اونجور داره جلو میره که غیر از رب وهاب کسی قادر به پیشرفتش نیست
من رب وهابم رو به اندازه ی بزرگیش شکرگزارم
استادم هزاران نه میلیاردها معجزه از لحظه به لحظه ی زندگی من هست که دیگه غیر قابل انکاره هر کس در هر جا کمی شک داشت نسبت به قدرت پروردگارم کافیه یک نصفه روز با من باشه و ببینه
اوست تواناترین و بالاتر از او نیست
با سلام خدمت استاد عزیزم و همراهان گرامی
توحید عملی 10
امیدوارم این فایل ها همچنان ادامه دار باشه و به عدد 3 رقمی برسه
چون همه چیز همینه، همه چیز
استاد تمامی فایل ها یک طرف حتی دوره ها که بسیار مفید و عالی هستن ولی این فایل های توحیدی یکطرف
«تواضع در مقابل خداوند»
دقیقا به اندازه ای که هر اتفاق خوبی که میفته یاداوری میکنم که خدایا تو این کار کردی ،به همون اندازه بعدش اتفاقات خوب افتاده و هر زمان هم یاداوری نکردم و کمتر یاداوری کردم به خودم، اتفاقات خوب هم کمتر میشه
و وقتی که این یاداوری کم که میشه کلا اصلا از اون حال خوب دور میشم و اون حس نزدیکی ازدست میدم و اون حس لطیف و ارامش کمتر میشه
باید هر روز برای هر اتفاق و هر چیزی اینکار کنیم
دقیقا استاد من برای خرید این اواخر همیشه از خودش خواستم میگفتم خدایا تو بهتر میدونی با اون چیزی که من میخوام کدوم یکی از اجناس بخرم برام عالی ترین باشه و با اینکه اینترنتی بودن ، حقیقتا اجناسی هستن که بهترین کیفیت و مطابق خواستم هستن.
بهترین مثال هم همین هست که همین مغزی که داره فرمان میده، که حرف بزنیم ،ببینیم ،تایپ کنیم، فکر کنیم
همه و همه رو ما خلق نکردیم و این ها همشون توسط خالق ما خلق شده ما فقط داریم استفاده میکنیم
این کاینات با این عظمت بی نهایت که انقدر داره با نظم داره کار میکنن
همین گل های من که دارن رشد میکنن
به من فقط میگه بهش کِی اب بدم و کود بدم باقیش که همه و همه توسط خودش داره انجام میشه
ما برای پخت غذا فقط شعله رو روشن میکنیم و غذا رو میریزم داخل قابلمه و هم میزنیم ،اون روشن موندن شعله حتی اون گاز، من براش کاری نکردم بلکه اون خدا در دریا سالیان سال روی اون فعل و انفعالات زیادی شکل داده تا من بتونم غذا بپزم یا حتی هیزمی که برای اتش استفاده میکنم از درختی میاد که در جنگلی بریده شده که خداوند صفر تا صد کار انجام داده و اون درخت به اون حد رسیده.
هر انچه داریم، دوستانی که یاری م میکنن، مشتری هایی که برای من میاد همشون خود خداست( به میزان ایمانم خداوند شکل میگیره در زندگی م به اشکال مختلف)
چه مثال زیبایی از سهام زدید و من چقدر لذتت میبرم از مثال هایی که میزنید
این مثال های شما ایمان من قوی تر میکنه
اتفاقا خیلی منطقی هست وقتی ازش استفاده کنی و جوابش گرفته باشی خیلی راحت تر میپذیریم
من یکی از نکاتی که این مدت دارم خیلی به خودم تکرار میکنم اینکه خداوند در هر لحظه داره با ما حرف میزنه و هدایت میکنه ولی به اندازه اگاهی من، به اندازه میزان باور من و به میزان تمرکز من میتونم دریافت کنم
استاد دقیقا بارها شده برای من که نشانه ای داده هدایت کرده و من به درستی متوجه نشدم و به خداوند گفتم خدایا برای من واضحتر نشونه بفرست تا بدونم چه کار کنم
این بارها و بارها برای من اتفاق افتاده و این روزها که دارم همه چیز رها میکنم بخاطر همون نشانه های و هدایت خداونده
مدار ها: دقیقا این مثال شما باعث شده بود من در مورد هر خواسته ای که دارم، خیلی بهتر متوجه شدم که هر خواسته من در یک مداری هست و من باید وارد اون سطح بشم
این مثال حقیقتا خیلی برای من واضح کرده بود که چرا به خواستم نمیرسم و از اونجا به بعد دیگه غر نمیزدم و ناله نمیکردم که چرا نمیرسم به خواستم ؟و خیلی بهتر تونستم درک کنم که باید خودم به اون فرکانس برسونم !!!
راهش هم تغییر باور, اون هم از طریق تغییر توجه شکل میگیره
استاد من بارها نشونه رو دیدم از خداوند و بعد از یک مدت کارها به نفع من شده ولی از یکجا به بعد دیگه اون نجوا اومد و بعد خودم حرکتی کردم و اومدم به عبارتی خودم دست گرفتم و بعدش همه چیز خراب شده
اما اینبار دیگه کامل کنار کشیدم و حتی دیشب یک نشانه ای اومد ولی من دیگه اینبار هیچ کاری نکردم و طبق حرف و خواسته خدا پیش رفتم و اجازه دادم خدا کار کنه
و منتظرم برای اینکه کم کم نتایج و زمان مناسب درست انجام میده و میبینم
چه جمله زیبایی: توهین به خداوند !!!
افرین بسیار دیدگاه زیبایی از اینکه قدرت از خداوند میگیریم یک نوع توهین هست به خداوند
مثال عالی بعدی : رسیدن به یک خواسته ای در زمان نامناسب اینکه بخوای بدون تکامل طی کردن، سریع بخوای انجام بشه و زمان مناسب رعایت نکنیم
بارها برای خودم پیش اومده در زمانی که نیاز داشتم کلامی که باید میشنیدم از فایل های شما شنیدم
گاهی در لحظه سوال پیش میومد و همون لحظه جواب از طریق شما بیان شده و این ها همش از خداوندی میاد که کل جهان داره هدایت میکنه
اون واقعا چه خدایی که در لحظه میتونه جواب هزاران نفر از سمت یک فرد بیان کنه و همه رو هدایت کنه
این چه قدرتی هست که داره
الله اکبر
و خیلی وقت ها کاری انجام میدم برای من هم پیش میاد که ذهن میگه خودت انجام دادی و بعد من میگم این کار خدا بوده
حتی زمانی که میرم برای پیاده روی و از خدا میخوام که من هدایت کنه به مسیری که هرگز نرفتم ومیگم هم امن باشه هم زیبا باشه هم محیط ارامی داشته باشه و بعد رفتم و هدایت کرد دیدم چه منظره ای چه مکانی
فوق العاده بوده .
و دقیقا از زمانی که بیشتر پذیرفتم که خدا همه کارها رو میکنه این هدایت ها نشانه ها خیلی بیشتر شده
اخ استاد دقیقه 36 از جایی که گفتید: زندگی خیلی قشنگ میشه، گفته میشه همه چی ایده ها رو میگه موفقیت ها پیش میادو…
اصلا از اینجا به بعد فایل من یک حس دیگه ای داشتم.
قطعا همینطوره منی که خیلی کم کنترل کردم ذهن م انقد اوضاع برام بهتر شده
قطعا برای شما که انقد خوب کنترل کردید زندگی بسیار زیبا و اسان شده و خدا شما رو اسان کرده برای اسانی ها
چه مثال خوبی از کوکاکولا: این هم الهامی بوده
چه جمله ای گفته : واقعا فکر کردید انقدر باهوش هستیم؟؟؟؟
ولی خدای ما انقدر باهوش هست که از بدترین اتفاقات به ظاهر بد، از دلش بهترین نتایج میتونه در بیاره اگه باور کنیم ادامه بدیم و روی باورهامون بمونیم
خداوندِ ما انقدر باهوش هست که میتونه انقد دقیق برنامه ریزی کنه برامون از دل تاریکی نور میتابونه به زندگی مون
واااااااااااای چه نکته ای گفتید استاد: وقتی متواضع نباشی در مقابل خدا حتی اگه کارها رو خوب پیش ببری نتیجه خوب نمیشه!!!!!
این خیلی جمله کلیدی که چرا خیلی وقت ها ما کارها رو با دقت جلو بردیم ولی دقیقه 90 همه چی خراب شده
این از همون میاد که ما فکر میکنیم خودمون به تنهایی همه کارها رو کردیم
من بارها گیر کردم خواستم جایی برم در شهر دیگه ای تنها بودم حتی پول کافی نداشتم که بتونم با اسنپ برم ولی در لحظه گفتم بریم ببینیم چی میشه و باورتون نمیشه پیاده سوار خداشاهده جوری من برد و برگردوند که اگه با اسنپ میخواستم برم و برگردم و میزان زمانی که منتظر اسنپ باشم
ولی پیاده سوار من زودتر برد و اورد!!!!
و اون بارها وبارها برای خودم تکرار کردم و باعث شده بارهای بعد بهتر ،راحت تر ،بیشتر برای من کارها رو انجام داده و الان هرجا میخوام برم به خدا میسپرم و به راحتی خدا شاهده که به راحتی میرم و میام
ولی شده در مورد مسایل مهم زندگی م مقاومت کردم و کامل نسپردم و هی وسط کار اومدم خودم دخالت کردم و باعث شده جلوی دریافت نعمت گرفتم
چون نذاشتم خداوند کارها رو انجام بده
گاهی فقط کاری که از ما میخواد اینکه کاری نکنیم و سکوت کنیم و واکنش نشون ندیم و با همینکار ایمان نشون بدیم تا روی دوش خودش بشینیم و همه کارها رو انجام بده
اره دقیقا خیلی جاها کارهام پیش نرفته همین بوده که من یادم رفته که کارها رو خدا انجام میده
الان در مورد باورهام چند مدت میگم خدایا تو بهم بگو کدوم باور ترمز و بهم بگو چه باوری باید بسازم و حتی میگم خدایا من نمیدونم تو بهم بگو چه باوری هست (دیگه فکر نمیکنم که من هستم باورهام درست میکنم بلکه همین هم کار خودشه)
من فقط میتونم نشانه رو که گرفتم بارها برای خودم تکرار کنم که تبدیل بشه به ایمان و باور
وقتی کارها رو به خدا بسپریم خیلی راحت تر هم پیش میره
چقد تحسینتون کردم و میکنم در مورد موندن روی اعتقاداتتون و کنترل ذهن داشتید و نذاشتید نجواها بترسوندتون
و به خودم میگم دلم میخواد تلاش کنم همینطور باشم و همینقدر کنترل ذهن داشته باشم و ایمان داشته باشم به قدرت خداوند و خداوند در درون خودم بزرگ کنم و افراد کوچک کنم
ما هم عاشقتون هستیم استاد
بسسسسسسسسسسسسیار فایل عالی بودخیلی ازتون سپاسگذارم
از خدای خوبم هم سپاسگذارم که باز هم من هدایت کرده
و داره بهم میگه همه کار ها رو برای من انجام میده
اخ خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت
دوستت دارم خدای خوبم
خدایا شکرت.
در پناه خداوند یکتا.
به نام خداوند زیبایی ها که همیشه به موقع همه انسان ها را هدایت میکنه
واقعا موضوعی که صحبت کردین چیزی بود که واقعا لازم بود بشنوم و یادآوری بشه به من
با وجود تمام نتایج خوبی که از دوره دوازده قدم گرفتم و بعدا ازش مینویسم نیاز بود تا این موضوع رو وسط کارکردن در قدم یازده بشنوم و عالی بود.
الان متوجه شدم که تمام کارها و رفتار ها و اتفاقاتی که به صورت مناسب در زمان مناسب برای پیشرفت من افتاد برای چی بود.
الان فهمیدم کنترل ذهنم هم حاصل کار خود خدا برای من بود چون واقعا این کار برام سخت بود و از خدا کمک گرفتم.
الان فهمیدم که من از قانون استفاده نمیکردم. در واقع خداوند قانون رو برایم اجرا کرد در زندگی.
واقعا زندگی که توصیف کردین رو از همه لحاظ در فکرم و رویاهایم دیده بودم و واقعا نمیدونستم چطور میشه که واقعا بشه و این زندگی شما الگویی برای اون زندگی رویایی من شد.
وقتی در آخر قابل درباره تهدیدات صحبت کردیم خیلی درک تون کردم وقتی که خودم میخواستم این کار ها رو بکنم اما نمیتونستم و میترسیدم. و الان متوجه شدم این به خاطر توحید ضعیف من بود.
از شرک من بود
وقتی درباره بازی کردن پینگ پونگ گفتید یاد خودم افتادم وقتی که با پسرداییم در پی اس فایو فوتبال بازی میکنم و وقتی که میبردم فکر میکردم حاصل تکنیکی بوده که من زدم. اما در واقع کار من نبود. چون بردن پسرداییم به عنوان یک حرفه ای کار آسونی برام نبوده.
وقتی که امروز صبح جلسه سوم رو در قدم یازده شنیدم و چند روزی بهش عمل کردم واقعا متوجه میشدم جنس جواب ها فرق داره. و خوشبختانه الان متوجه شدم که واسه چیه
یادم نمیره که این دوره دوازده قدم از طرف خداوند به صورت هدایتی و کاملا هدیه از طرف پدرم که خودش هم استفاده کرده بهم رسیده و این هدایت پروردگاره. خدا رو شکر
به زودی و بعد از اتمام دوازده قدم کامنت های زیادی بر روی سایت منتشر میکنم البته با اکانت خودم.
خدا رو شکر به خاطر تمام وجودم که در پرتو هدایت توئه
شاد و موفق باشید استاد عزیز و خانم شایسته و پدر عزیزم و تمام خوانندگان این کامنت.
سلام استاد نازنینم عباس منش و خانم شایسته عزیزم و تک تک مسافرین این سفر بی نظیر
فکر کنم اولین کامنت سایت هستم
من روزانه هزاااااار بار اینجام
این سایت شده مکان ارامش و تقرب ب سمت الله
الان اومدم از نتایج خودم بگم ک چقددددد تغییر کردم.چقددددددد آروم شدم.اتفاقی ک این ماه افتاد برامون اگه قبل اشنا شدنم با سایت استاد بود اصلا امکان نداشت من اینقد عالی پیش برم و اینقد عالی آرامشم حفظ بشه
اتفاقی بود ک اولین بار توی عمرم برام افتاد.اولین باری ک بعد چهل سال زندگی آبرومند و سالم و صادقانه ام افتادو کاملا حق خوری بود.کاملا ظلم بود.اما من با این اتفاق متوجه شدم اینقد تغییر کردم
ما توو یه فروشی ک داشتیم خریدار کاملا غیر منتظره ازمون شکایت کرد و ما رو کیلومترها کشید دادگاه منطقه خودشون و این یک ماه ک من منتظر ابلاغیه دادگاه بودم خدای رحمن و رحیم من شاهده ک ذره ای استرس ب من وارد نشد.و همونجوری ک استاد گفتن بخودم گفتم ببینم با این چالش چجوری میتونم کنار بیام.فقط از همون ابتدا گفتم خدای من استاد عباس منش میگه بخودت بسپارم و دیگه نگران نباشم.منم فقط تو را وکیل و قاضی و حامی و ولی خودم میدونم.وخودت توی دادگاه زبون من باش.وکیل من باش.تا یادم میومد فلان تاریخ باید برم فلان شهر برای رسیدگی شکایت فقط میگفتم حسبی الله نعم الوکیل.خداشاهده همه چی رو دادم دست خودش و در آرامش رفتم دادگاه و تا گفتم جناب قاضی جسارتا ایشون دروغ تحویل محضر شما دادن فورا همون دقیقه اول شاکی گفت بله من دروغ گفتم و رضایت میدم.به همین راحتی همه چی تموم شد.چقد خوبه کار رو ب کاردان سپرد.چقد خوبه در تمام مراحل اینقد قوی توکل کرد ب خودش.و فقط و فقط این آرامش و این توکل رو مدیون اموزش های خوبتون هستم استاد جان
سلام به خدای مهربون خودم.سلام به خدای بزرگ وعزیزم.سلام به خدایی که اگه خوب میشناختمش ودرست درکش میکردم همین دنیاهم برام بهشت میشد.سلام به خدایی که اگه همیشه وباتمام وجودبهش اعتمادمیکردم وخودشابزرگترین نیروبخشنده ترین میدونستم دیگه نگران هیچ چیزی نبودم چون میدونستم یکی هست که بهش تکیه کردم وچه تکیه گاه محکمیه برام!تکیه گاهی که پراز عشقه:تکیه گاهی پراز شادی :تکیه گاهی پراز مهربونی:تکیه گاهی که بی اندازه میبخشه ولی حیف که من نتونستم ازش بی اندازه بخوام؛حتی نتونستم ازش درست بخوام.تکیه گاهی که وقتی بهش تکیه کردی اینقدر بودن باهاش آرومت میکنه که دیگه یادت میره ازش چی میخواستی ومیگی من فقط خودتا میخوام.
وسلامی به استاد عباسمنش وتمام دوستان عزیزم
جدیدترین تجربه من از اعتماد به خدا همین 4روزقبل بود.حدود40روزقبل پیام اومد که بایدتاریخ 11/15مبلغ 60میلیون بابت قسط مسکن ملی واریزکنیدومنم هیچ پس اندازی نداشتم ولی از تمام وجودم اعتماد داشتم که خدای مهربونم جورش میکنه؛حدود20روزقبل یه مشتری17میلیون دادکه همون موقع دادم طلاخریدم وبه مادرم گفتم تاتاریخ واریزقسط یه سودی میکنم چون انگار یه چیزی درونم اینکارا کردحتی بدون مشورت باخانمم.وتاریخ واریزقسط حدود2تومن سودکردم.یه روز مونده بود به آخرین مهلت واریزقسط وغیراون 17تومن هیچ پولی نداشتم ولی خودخدامیدونه یک ثانیه هم نشدکه نگران باشم؛یه سری جنس مشتری راتحویل دادم واکثروقت شرایط تسویه کارم اینه که بعدتحویل جنس تافاکتوربره حسابداری واونم بیادتسویه کنه یاپول بده یاچک حده اقل دربهترین شرایط10الی12روززمان میبره ولی فردای اون روزی که تحویل دادم به مسئول شرکت گفتم جریان چیه اونم بی درنگ پولاریخت وجمع پولم شده بود 53تومن.رفته بودم تو بانک که فعلا همین 53تومنابریزم که خداشاهده توبانک نوبتم شده بود که دیدم یه نفربرام7تومن ریخته وپیامش اومد.همونجااشک توچشمم جمع شدوتودلم خداراشکر کردم نه بخاطر جورشدن پول بیشتربرااینکه نتونستم بزرگی وعظمت خدارادرست درک کنم.
این من فراموشکارم که یادم میره خداچه کارهایی تابحال برام کرده .خداچقدر بزرگه ومنم چقدر زودیادم میره!
سلام بر پیامبر امروزمان استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم و تک تک مسافرین این سفر بی نظیر
فکر کنم اولین کامنت سایت هستم
من روزانه هزاااااار بار اینجام
این سایت شده مکان ارامش و تقرب ب سمت الله
الان اومدم از نتایج خودم بگم ک چقددددد تغییر کردم.چقددددددد آروم شدم.اتفاقی ک این ماه افتاد برامون اگه قبل اشنا شدنم با سایت استاد بود اصلا امکان نداشت من اینقد عالی پیش برم و اینقد عالی آرامشم حفظ بشه
اتفاقی بود ک اولین بار توی عمرم برام افتاد.اولین باری ک بعد چهل سال زندگی آبرومند و سالم و صادقانه ام افتادو کاملا حق خوری بود.کاملا ظلم بود.اما من با این اتفاق متوجه شدم اینقد تغییر کردم
ما توو یه فروشی ک داشتیم خریدار کاملا غیر منتظره ازمون شکایت کرد و ما رو کیلومترها کشید دادگاه منطقه خودشون و این یک ماه ک من منتظر ابلاغیه دادگاه بودم خدای رحمن و رحیم من شاهده ک ذره ای استرس ب من وارد نشد.و همونجوری ک استاد گفتن بخودم گفتم ببینم با این چالش چجوری میتونم کنار بیام.فقط از همون ابتدا گفتم خدای من استاد عباس منش میگه بخودت بسپارم و دیگه نگران نباشم.منم فقط تو را وکیل و قاضی و حامی و ولی خودم میدونم.وخودت توی دادگاه زبون من باش.وکیل من باش.تا یادم میومد فلان تاریخ باید برم فلان شهر برای رسیدگی شکایت فقط میگفتم حسبی الله نعم الوکیل.خداشاهده همه چی رو دادم دست خودش و در آرامش رفتم دادگاه و تا گفتم جناب قاضی جسارتا ایشون دروغ تحویل محضر شما دادن فورا همون دقیقه اول شاکی گفت بله من دروغ گفتم و رضایت میدم.به همین راحتی همه چی تموم شد.چقد خوبه کار رو ب کاردان سپرد.چقد خوبه در تمام مراحل اینقد قوی توکل کرد ب خودش.و فقط و فقط این آرامش و این توکل رو مدیون اموزش های خوبتون هستم استاد جان
سلام ودرود بر همگی
عجب فایلی بود استاد
من چی یاد گرفتم؟
من یاد گرفتم که باید در مقابل خدا متواضع باشم،من یاد گرفتم باید اعتبار دستاوردهام را به خدا بدهم،من یاد گرفتم که باید جلوی خدا غرور نداشته باشم،من یاد گرفتم باید توی هر کاری از خدا مشورت بگیرم و اعتبارش را به خودش بدهم، من فهمیدم که خداست من را تا اینجا رسونده،من فهمیدم دلیل دستاورد هام خداست،من فهمیدم دلیل تمام رسیدن هام خداست،من فهمیدم خداست که داره من را به خواسته هام نزدیک میکنه، من فهمیدم خداست که این همه نتیجه بوجود اورده،من تازه فهمیدم معنی تسلیم بودن را،من تازه بقیه ی قسمت های توحید عملی را فهمیدم.
من فهمیدم برای اینکه الهامات را دریافت کنم برای اینکه توسط خدا هدایت شوم باید جلوی خدا فروتن و افتاده باشم و بدونم که بدون اون هیچم،باید بدونم که من به اون وابستم،باید بدونم من به اون نیاز دارم.
زمانی که من این ها را بدونم دیگه اعتبار تمام دستاوردها و الهامات و ایده هایم را به خودم نمیدم بلکه به خدای خودم میدهم و این یک چیز درونی است نیاز نیست این را به بقیه بگم فقط باید اگاه باشم که من هیچ کاره ام و نباید با کله ی خودم تصمیم بگیرم و بگویم من همه چیز را میدونم،بلکه بگویم من ناآگاهم در مورد تصمیماتم و بگویم این ها همش مال خداست نه مال من، خدا این ایده ادم و موقعیت هارا برای من رسوند نه اینکه من پیداشون کردم.
و باید این را هر روز به خدا اعلام کنم که خدایا من در مقابل تو هیچ چیز نیستم،خدایا هر خیری از تو به من برسه من بهش فقیرم.تو وهابی تو بزرگی تو عظیمی تو دانایی تو بصیری.
با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و هر چه خواهی کن.
خدایاشکرت درود استاد .سپاسگزارم از فایل بی نظیرت حدود هفت هشت بار همین امروز گوشش کردم واصلا متوجه نمیشم چطور تموم شد.توحید همه چیه وقتی میفهمی همه چیز خداست همه کس خداست .همین که من سوالی از خدا دارم وامروز توسط این فایل شما استاد انقد پاسخ سوالم را از فایل شما کامل دریافت میکنم که میگم خدابخاطر من به دلتون انداخته این فایل ساخته شه ونمیدونم چطور این همه گوشش کردم شاید هفت هشت بار وبیشتر شد .چقدر این مفهوم هدایت سپردن تسلیم بودن رو درک کردم چقدر خدا این چند روز هدایتم کرد .استاد ما ساعت هفت صبح جمعه از شهر جیرفت به سمت قشم درگهان که حدود چهارصد کیلومتر که با لندینگ کرافت ماشینمون رد کردیم چهار روز ایران تعطیل بود خیلی ها گفتن نرین شلوغه یا حداقل ماشین نبرین نوبت لندینگ کرافت دیر میشه اما من گفتم در آسانترین شکل زیباترین وعزت مندانه ترین میریم من تنبل عقب ماشین کلا خواب بودم هر چند ساعت یک بار انگیزه میدادم ودقیقا هم ترافیک کاری با ما نکرد از لابه لای ماشین ها وخاکی ها ی بغل جاده میرفتیم وگواهینامه هم نبود همراه هیچکی من و فرزند همسر برادر همسرم بودیم که برادر همسر راننده بود بخاطر مدارک اذیت نشدیم هیچ .بخاطر لندینگ کرافت معطل نشدیم هیچ و دقیقا آخرین ماشین ما شد در لندینگ کرافت واولین ماشین ام ماشین ما بیرون اومد.رفتیم درگهان وکلی جنس خریدیم برای مغازه لباس بچگانه مردانه زنانه وهمش هدایتی وجنس ها هم خارجی قاچاق همه رو ریختیم تو چمدانها وتو چادر مسافرتی وزیر صندلی ها و زیر پتوها و…باز ترس بود که نکنه بارمونو بگیرن یازده شب بودباز گفتم به آسانی زیبای وعزت مندانه خوابیدم اونا هم جلو ماشین رسیدیم لندینگ کرافت گفتن بارمون نگشتن.به آسانی زیبایی هم واردشدیم خارج هم که شدیم یه جا بسته بودن ماشین ها میگشتن گفتم راحت باشین با خودمون کاری ندارن و با احترام برای ما راه باز کردن البته اینم بگم خیلی با خدا هم با عشق صمیمیت ایمان درعمق وجودم به خدا میگفتم وبهتر از اونی که ازش خواستیم جواب داد راستی مغازه فروش لباس هم یک هفته نیست باز شده از یک عصر باز شد وهمون عصر مشتری بود خداروشکرراضی هستیم کلی حرف مونده که نگفتیم تا ببینیم مغازه چه ها خواهد گفت خلاصه جز خدا کی میتونست این همه کارو انجام بده خدایاشکرت
سلام به روی ماه و توحیدیت استاد گلم. سلام بنده خوب خدا. سلام الهام بخش و الگوی بی نظیرم. هزار الله اکبر از این فایل به موقع،هزار الله اکبر از این حجم از آگاهی و تواضع و سخاوت و صداقت که مو به تن آدم سیخ می کنه. هزار الله اکبر از این حجم از هدایت مو به مو که غبطه برانگیز و جذاب و فوق العاده اس،هزار الله اکبر از این فایل دقیق و به موقع برامون که وسط فایل های سریالی ذهن قدرتمندکننده خودش رو بروز میده و انقد دلنشین و خواستنی از آب درمیاد که یکساعت آدم رو میخکوب می کنه جلوی کامپیوتر. خوش به حال رویاییت استاد که انقدر وصلی،خوش به حالت که انقد تسلیم و سربه زیری،خوش به حالت که اعتبار این زندگی بهشتیت رو خاضعانه و آگاهانه میدی به رب العالمین بی همتا،خوش بحالت که انقد مو به مو و ثانیه به ثانیه طلب هدایت می کنی،خوش به حالت که شجاعانه و بی پروا رفتی تو تیم خدا و همه عالم رو حریفی چون رو شونه هاش داری پادشاهی میکنی،خوش به حالت که فرمون رو چشم بسته دادی دست خودش و لم دادی کنارش و داری در کمال آرامش لذت می بری و خوش به حال ما که همچین الگوی بی نظیر و زنده ای پیش رومون هست که میاد انقد زلال و ساده و قابل فهم برامون توضیح میده که این مدلی هم میشه زندگی کرد انقد راحت و جذاب و دوست داشتنی و در کمال بی نیازی به خلق الله و ما قند تو دلمون آب میشه که بابا استاد مارو باش،رفیق و هم پیاله اش خودِ خداست، بنده راستین خدا که مثل آب خوردن درخواست میده و خدا هم یه okخوشگل حواله اش میکنه و میگه حله داداش،تو انجام شده بدونش. چی میخواد دیگه آدم از زندگی دنیا و آخرتش؟ چی بهتر از این که مشاور و خزانه دار و مُبلّغ و نویسنده و حسابدار و وکیل و همدم و رییس و کارمند و همه کارت خدا باشه؟ دیگه کی و چی حریفته اصلا؟ بابا ناز شستت استاد این دم و تشکیلات و این زندگی،گوارای وجودت این حجم از خوشبختی فراتر از درک انسانی، گوشت بشه به تنت این همه آرامش و آسایش و رفاه و خوشبختی، ناز نفس حقت این الهام خدایی و بی نظیر. چقدر لازم بود برام این فایلِ از نون شب واجبتر،چقدر تکونم داد و چقد حالم رو دگرگون کرد تک تک کلماتی که به زبون اوردین. خیلی وقت بود که این حس عجیب رو تجربه نکرده بودم مخصوصا که این اواخر مدام تو کار غرق شده بودم و کمتر به خودم و روح و روانم و این سایت الهی سر میزدم،چه خوش موقع اومدم،چه هدایتی شدم خداجونم، دم خودت و خدات گرم استاد بی نظیرم. الان که به زندگیم نگاه میکنم و این حجم از تغییرات مادی و معنوی رو تو زندگیم می بینم فقط ردپای خدا توشه که به یُمن آشنایی با شما برام رخ داد و من زندگی شش سال گذشته ام هیچ ربطی به قبلش نداره و خدا همیشه برام سنگ تموم گذاشته و هرجا هم کم و کسری بوده باعث و بانیش خودم بودم و بس. استاد سپاسگزارم که انقدر قشنگ و صمیمی و دلنشین این ارتباط الهی رو برامون توصیف کردین که با تک تک سلولهای وجودمون درکش کنیم و روحمون رو جلا بدیم. قول میدم بارها و بارها این فایل رو مثل همه اون فایلهای توحید عملی قبلی گوش بدم تا منم مثل شما بشم رفیق جینگِ خدا و رو دوشش عشق کنم و زندگیم رو مثل شما پر از خیر و برکت و آرامش و شادی و سلامتی و ثروت و رحمت کنم و بنازم به رفاقت یگانه رفیق ازلی و ابدی عالم هستی. دست مریزاد استاد نازنین و خدایی… از صمیم قلب دوستت دارم و برات بهترین ها و شایسته ترین های دنیا و آخرت رو از خدای یکتا و بلندمرتبه می خوام. روز و روزگارت سرشار از خوشبختی و نگاه خداوند