اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
حتی همون پاسگاه رفتن هم یک لطف بود از طرف خداوند و درسهای خودش رو داشت و قطعا به زودی متوجه این نعمت میشین،
و اینکه این اتفاق قشنگ اون توحید رو چسبوند به قلبت تا بهتر درکش کنی و شاید درکش در زمان دیگه اینقدر تاثیر گذار نبود…
خداوند ببخشتمون و هدایتمون کنه به توحید ، وگرنه من که خودم پر از گناه و شرکم و هیچ امیدی نه به خودم دارم و نه به دیگران و همه ی امیدم به الله است و اوست قدرت بی پایان و بی انتها و ابدی
درسته که استاد در کلام میگه من این کار رو کردم اما در ذهنش،قدرتش رو به خدا میده و هر چی میگه رو از خدا میدونه و خدا که با کلام ما کاری نداره اون با نیت و باور ما کار داره…
اون باور ما اون فرکانس ما،نتایج رو میسازه…
شما هر کاری خواستی بکنی بگو من اینکار رو میکنم اما در ذهنت قدرتش رو به خدا بده..این با اون من من کردنی که در ذهنت قدرتش رو به خودت میدی فرق میکنه…
باور تو مهمه
من من کردن ما و ضربه هایی که ما میخوریم به خاطر این هست که ما کردیت اون موفقیتمون رو به خودمون میدیم در ذهنمون،چرا که خیلی وقتها شده به یک موفقیتی رسیدیم و اصلا در موردش با هیچکس صحبت نکردیم اما ازش ضربه خوردیم و اون موفقیته خیلی راحت از بین میره،چرا؟؟؟!!!
چون باور تو مهمه،چون درسته تو با کسی در موردش حرف نزدی اما در ذهنت ،کردیتش رو به خودت دادی،به عقل خودت دادی و فکر کردی من توانایی داشتم،همونطور که استاد از خودش مثال زد که وقتی میرفت روی سن تا کنفرانس بده هر کسی هر سوالی ازش داشت رو در لحظه جواب میداد و وقتی میومد پایین دیگه اون توانایی رو نداشت و خدا گفت فکر نکن اینکه میتونی هر سوالی رو جواب بدی بخاطر اون کتابهایی هست که خوندی،بلکه از الهامتی هست که من در آن واحد بهت میدم،وقتی در ذهنت قدرت رو به خودت میدی و نه خداوند جهان بهت نشون میده که تو هیچی نیستی،چون تو فقط ورودیهاتی و اون الهاماتی که باعث پیشرفت و هدایت تو میشه و از آینده میان، اونا تنها از الله است….
اینا رو به خودم میگم وگرنه من خودم میدونم که هیچی نیستم در برابر الله و هر کلامی هست از خودشه…
چقدر عالی بود…
حتی همون پاسگاه رفتن هم یک لطف بود از طرف خداوند و درسهای خودش رو داشت و قطعا به زودی متوجه این نعمت میشین،
و اینکه این اتفاق قشنگ اون توحید رو چسبوند به قلبت تا بهتر درکش کنی و شاید درکش در زمان دیگه اینقدر تاثیر گذار نبود…
خداوند ببخشتمون و هدایتمون کنه به توحید ، وگرنه من که خودم پر از گناه و شرکم و هیچ امیدی نه به خودم دارم و نه به دیگران و همه ی امیدم به الله است و اوست قدرت بی پایان و بی انتها و ابدی
کافیست که او را وکیل خودت کنی…
کافیه که خواسته مون رو بگیم به الله و بسپاریم به خودش و صبر کنیم
اون کارش رو خوب بلده،اون دلها رو برای ما نرم میکنه،جهان رو مسخر ما کرده و عاشق بنده هاشه،به شرطی که بندگیش رو بکنی…
کیست که خدا بخواد بیارتش بالا،کسی بتونه بیارتش پایین،هیچکس….هیچکس
سلام روزت خوش عزیزم
درسته که استاد در کلام میگه من این کار رو کردم اما در ذهنش،قدرتش رو به خدا میده و هر چی میگه رو از خدا میدونه و خدا که با کلام ما کاری نداره اون با نیت و باور ما کار داره…
اون باور ما اون فرکانس ما،نتایج رو میسازه…
شما هر کاری خواستی بکنی بگو من اینکار رو میکنم اما در ذهنت قدرتش رو به خدا بده..این با اون من من کردنی که در ذهنت قدرتش رو به خودت میدی فرق میکنه…
باور تو مهمه
من من کردن ما و ضربه هایی که ما میخوریم به خاطر این هست که ما کردیت اون موفقیتمون رو به خودمون میدیم در ذهنمون،چرا که خیلی وقتها شده به یک موفقیتی رسیدیم و اصلا در موردش با هیچکس صحبت نکردیم اما ازش ضربه خوردیم و اون موفقیته خیلی راحت از بین میره،چرا؟؟؟!!!
چون باور تو مهمه،چون درسته تو با کسی در موردش حرف نزدی اما در ذهنت ،کردیتش رو به خودت دادی،به عقل خودت دادی و فکر کردی من توانایی داشتم،همونطور که استاد از خودش مثال زد که وقتی میرفت روی سن تا کنفرانس بده هر کسی هر سوالی ازش داشت رو در لحظه جواب میداد و وقتی میومد پایین دیگه اون توانایی رو نداشت و خدا گفت فکر نکن اینکه میتونی هر سوالی رو جواب بدی بخاطر اون کتابهایی هست که خوندی،بلکه از الهامتی هست که من در آن واحد بهت میدم،وقتی در ذهنت قدرت رو به خودت میدی و نه خداوند جهان بهت نشون میده که تو هیچی نیستی،چون تو فقط ورودیهاتی و اون الهاماتی که باعث پیشرفت و هدایت تو میشه و از آینده میان، اونا تنها از الله است….
اینا رو به خودم میگم وگرنه من خودم میدونم که هیچی نیستم در برابر الله و هر کلامی هست از خودشه…