اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان عزیزم و دوستان عالی و بینظیرم
استاد عزیز بی نهایت از شما سپاسگزارم به خاطر چند فایل اخیر و آخری که فایل توحید عملی بود که با گوش دادنش قلبم باز شد و فکر کنم 4 بار تا الان گوش دادم اون هم با تمرکز بالا .
استاد من دیروز کلی کامنت برای این فایل نوشتم ولی به یک باره با یک اشتباه کوچک پاک شد و جالبه اصلا ناراحت نشدم و همون لحظه به خودم گفتم :الخیر فی ما وقع. اشکال نداره بزار دوباره فایل رو گوش بدم و بعد کامنت می نویسم.
استاد نمیدونم چرا این فایل هر بار من گوش میدم ، احساس میکنم انگار من اصلا نشنیدم و هر بار گوش میدم برام تازگی داره . من این همه فایل از شما را گوش دادم تا حالا تو هیچ کدوم از فایل ها این طوری نبودم . هر روز به من گفته میشه این فایل رو گوش کن و وقتی گوش میدم ، باز برام تازه است و تشنه تر از قبل میشم .حس میکنم ، انقدر درکش برام سنگینه باید انقدر گوش بدم تا تو وجودم نفوذ کنه
استاد در مورد سوالاتی که فرموده بودید :
کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برات هموار ساخته ؟
استاد آزادی که دارم و الان اون طوری که دوست دارم زندگی میکنم و خداوند راه ها را برام هموار کرد . و دیروز به خدا میگفتم : خدایا دوست دارم باز هم آزادی بیشتری رو تجربه کنم ، آزادی (مالی ،زمانی و مکانی )تا بتونم به دور دنیا سفر کنم . این آرزوی منه که دوست دارم قبل از مرگم تجربه اش کنم
استاد من زمانی که تو ایران زندگی میکردم هیچ موقع فکر نمی کردم که به چنین آزادی برسم و همسرم هم در راستای خواسته های من اینگونه تغییر کنه ، یعنی واقعا هیچ موقع فکرش رو نمی کردم ولی الان اتفاق افتاده و همه ی این کارها رو خدا برام انجام داده ، خدایا بی نهایت سپاسگزارم
*کجاها خداوند دستان مناسب خودش رو فرستاده و گره زندگی مرا باز کرده ؟
بارها بارها چه از نظر مالی ، چه سوال ها و ابهاماتی تو ذهن من بوده ، خداوند دستان خودش رو برای من فرستاده .
یکی از دستان خدا، خود شما بودید استاد عزیزم .
من تو یک خانواده ی مذهبی بزرگ شدم ولی من از همون دوران نوجوانی با یه سری از عقیده های آنها مخالف بودم اما جرات بیان کردنش رو نداشتم .
اصلا طریقه آشنایی من با شما و سایت شما ، یکی از این سوال های مذهبی بود که برای من یک جور معما بود که شما حل کردید . و اون هم در مورد موضوع حجاب بود و یک روز من واقعا از خداوند خواستم و دو روز طول نکشید که من به یک کانال تلگرامی که فایل های دانلودی شما رو گذاشته بود هدایت شدم و فایل حجاب در قرآن رو دیدم . خداروشکر خیلی زود به کانال تلگرامی شما رسیدم و از اونجا وارد سایت شما شدم . و استاد من بی نهایت از شما سپاسگزارم به خاطر فایل های حجاب در قرآن . من بعد از گوش دادن اون فایل احساس میکردم چند تا گاری از من کنده شده و چقدر سبک شدم. استاد خواستم این رو بهتون بگم این تنها خواسته ی خواهر شما نبود بلکه خواسته ی هزاران زن دیگر هم بود که شما آن را به بهترین شکل پاسخ دادید ،بی نهایت از شما سپاسگزارم
مسئله دیگه اضافه وزن من بود که با دوره ی قانون سلامتی من به وزن ایده آل حتی پایین تر از اون اومدم و هیچ موقع فکرش رو نمی کردم که چربی زیر شکمم این طوری آب بشه و جز رویاهام بود ولی الان اتفاق افتاده . من از وزن 70 کیلو به راحتی به راحتی به وزن 55 کیلو رسیدم ، بی نهایت از شما سپاسگزارم ، خدایا شکرت
* کجاها خداوند بی دریغ مسائلتون رو حل کرده به گونه ایی به مو رسیده و پاره نشده؟
استاد خداوند بارها بارها تو شرایط سخت دستم رو گرفته و مسائلم رو به بهترین شکل ممکن حل کرده .
یکیش که همین الان خداوند به ذهن من انداخت زمانی بود که بچه اول من قلبش تشکیل نشد و من باید کورتاژ میکردم . یادمه اون زمان تمام وجودم رو غم و ترس فرا گرفته بود . استاد چه لحظاتی بود و اون موقع ها هیچی از قانون نمی دونستم ولی چقدر اون مسئله رو خداوند به راحتی و بدون اینکه هیچ دردی داشته باشم ، حل شد و بعد از 6 ماه من دوباره باردار شدم و خداوند یک پسر سالم به من هدیه داد و الان 13 سالشه ، وااااااااااااای خدای من بی نهایت سپاسگزارم.
یکی دیگه اش زمانی بود که ما وام مسکن گرفته بودیم و قصد های بانک عقب افتاده بود و واقعا الان یادم نیست چطوری پرداخت شد و خداروشکر دیگه بعد از اون ،به سمت وام ، قصد و چک .... این جور چیزها نرفتیم . الهی شکرت
استاد بخوام بگم خیلی طولانی میشه و مابقی رو با خودم حتما مرور میکنم و سپاسگزاری میکنم
استاد زمان هایی، مخصوصا اون اوایل وقتی آموزش هایی از خودشناسی دریافت میکنه خیلی این حالت غرور سراغ آدم میاد و فکر میکنه همه چی دونه و انگار از دماغ فیل افتاده و بقیه مردم دور از جون همه ، هیچ کس هیچی حالیشون نیست و فقط من هستم که عالمم . من ضربه ی این رفتار خام خودم رو خوردم ولی خوب الان بهتر شدم ، مخصوصا با گوش دادن این فایل ، بیشتر بهم کمک میکنه تا حواسم رو بیشتر جمع کنم و مواظب رفتارهام باشم .
استاد باز هم بی نهایت از شما سپاسگزارم به خاطر وجودتون که چراغ هدایت شدید تو زندگی من و خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که من رو با شما و مریم جان عزیزم آشنا کرد .
وخیلی آیات دیگه که موجود هست که میگه من از هم چیز شما خبر دارم و همه چیز دست منه،
پس چرا شما فایل هاتون در مورد چگونه رسیدن ب خواسته های دنیاست ،نمیگم بده خوبه ولی اصل چیز دیگست ،اصل آخرته ، ماشاالله خدا این عنایت رو ب شما کرده ،اینهمه مخاطب دارید ،چرا آخرت رو بیشتر باز نمیکنید مردم ب این دنیا دل نبندند ،و موقعی که نچسبند ب این دنیا بهشون داده میشه ،
الان بجای اینکه از مسلمانها تعریف کنید و همبستگی رو بهشون یاد بدید ،بیشتر از مسیحی ها یهودی ها تعریف میکنید ،یه جوری فایل میسازید که انکار همه دنیا با مسلمونا خوبن ماها با همه بدیم ،مگ قرآن نگفته
آیات بالا مگه نمیگه ب یهود و نصاری و…اعتماد نکنید ،همشون دشمن مسلمونا هستن ،پس چرا شما این دیدگاه رو تو ذهن مخاطبان ایجاد میکنید اونا خوبن ،هرجوری استاد حساب کنی کسی که مسلمونه و دلش نام خدا از اونایی که مسیح رو پسر خدا میدونن بهترین
نمیکنم با هاشون دشمنی کنیم ولی نباید زیاد هم تبلیغشون کنید ،
در مورد نماز هم که اینهمه تو قرآن تاکید شده خواستید آیات زیادی هم هست میتونم بفرستم که طرض نماز خواندن رو آورده ،که شما ماشاالله همه رو انکار کردید ،و میگید که هرجوری دوست دارید نماز بخونید ،مگه نگفته تو قرآن مسیحی ها یهودی ها نماز رو ضایع کردن ،پس چرا شما این دیدگاه رو تو ذهن مخاطبان جا دادید که نماز رو جور دیگه بخونن ،من خودم خیلی هارو سراغ دارم که با این دیدگاه شما دیگه نماز نمیخونن ،آیا واقعا میتونید جواب گو رب تون باشید
بجای اینکه بگید محل کارتون رو بکنید مسجد و اون خانمی که خانه داره فکنه خونه مسجد برایش و بخاطر رضای خدا ب شوهرش ب بچهاش رسیدگی کنه بخاطر خدا نه کس دیگه ای ب خونش برسه ،یا اون راننده تاکسی که مسافر میزنه بخاطر خدا مسافر ببره و دنبال کرایه بالا یا پایین قیمت نباشه و رزاقیت خدا رو یادش باشه که میگه
و همه شغلها اینجور دیدگاهی داشته باشند ،بنظرتون این دنیای زودگذر این دنیای فانی براشون گلستان نمیشه
بنظرتون این دیدگاه بهتر نیست تا اینکه بگید نماز رو جور دیگه ای بخونید ،
در مورد اهل بیت هم که ماشاالله دوست ندارید اصلا یه دقیقه در موردشان صحبت کنید ،
مگه داریم از علی علیهالسلام بهتر ،سالانه 80هزار مثقال طلا در آمدش بوده ،همه رو میبخشید جوری که برای نان زن و بچهاش ضرهش رو گرو میزاره ،انقدر ب خدا رسیده که فقط خوشنودی خدا رو میخواهد ،مثل مادری که هرچی بچه اش میخواد براش میخره اون بچه هیچ خیر و ضرری ب مادر نمیتونه بزنه ولی مادر میگه دوسش دارم اون اینها رو میخواد براش میخرم ،علی علیهالسلام هم اینجوری میبخشه میگه اون الله اینجوری دوست داره اونم همه رو میبخشه چون تو صراط مستقیم هست ،یا حسین علیه السلام مگه همه چیزش رو نبخشید برای اسلام برای خدا کی میتونه مثل اون باشه ،ابراهیم هم انگشت کوچیکه حسین علیه السلام نیست چرا اینارو دوست ندارید بگید ،میترسید شرک باشه ،نه استاد جان شرک چیز دیگه ای هست اینا این اهل بیت خودشون استاد نشون دادن شرک هستن شما مردم رو از اینا دور نکنید
در آخر هم باید عبد بودن رو یاد بگیریم ،اگه واقعا بنده باشیم باید اعتقادمون ایمانمون ب رب ب اون وجود لایتناهی قوی باشه که هر اتفاقی برامون افتاد ب خیریتش نگاه کنیم ،و این کلام خدارو هر لحظه بیاد داشته باشیم که این دنیا بازیچه ای بیش نیست و بهش دل نبندیم
سلام به همه عشقای من در خانواده ی زیبای عباس منشی .
این فایل منو یاد مثنوی بسیار زیبا از حضرت مولانا آورد و واقعا تاثیر گذار هست ، اگه درکش کنیم و اگه در مدار فهمش قرار بگیریم زندگیمون، دیدمون ، افکارمون ، و رفتارمون توحیدی تر میشود و همچون استاد عزیزم که واقعا در توحید یکی از بهترین الگوهای حال حاظر دنیا هست ما هم میتونیم قدم جای پاهای قشنگش بزاریم و به مسیر خداگونه و توحیدی حرکت کنیم .
و اما مثنوی ……
مَن اگر با مَن نباشم می شَوَم تنها ترین
کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین
مَن نمی دانم کی ام مَن ، لیک یک مَن در مَن است
آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن ، روشن است
مَن اگر از مَن بپرسم ای مَن ای همزاد مَن !
ای مَن غمگین مَن در لحظه های شاد مَن !
هرچه از مَن یا مَنِ مَن ، در مَنِ مَن دیده ای
مثل مَن وقتی که با مَن می شوی خندیده ای؟
هیچ کس با مَن ، چنان مَن مردم آزاری نکرد
این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد
ای مَنِ با مَن ، که بی مَن ، مَن تر از مَن می شوی
هرچه هم مَن مَن کنی ، حاشا شوی چون مَن قوی
مَن مَنِ مَن ، مَن مَنِ بی رنگ و بی تأثیر نیست
هیچ کس با مَن مَنِ مَن ، مثل مَن درگیر نیست
کیست این مَن ؟ این مَنِ با مَن زمَن بیگانه تر
این مَنِ مَن مَن کنِ از مَن کمی دیوانه تر ؟
زیر باران، مَن از مَن پر شدن دشوار نیست
ورنه مَن مَن کردن مَن ، از مَنِ مَن عار نیست
راستی ! این قدر مَن را از کجا آورده ام ،
بعد هر مَن بار دیگر مَن ، چرا آورده ام ؟
در دهان مَن نمی دانم چه شد افتاد مَن
مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من !
اینقدر من من کردم که خود درگیریه مزمن گرفتم واقعا
اما لحظاتی و جاهایی در مواجه با اتفاقاتی به صورت کاملا واقعی خداوند من رو دریافت و منجی من شد که هیچ برگ و پری برام نموند و در جاهایی که از ترس داشت نفسم بند میرفت عاشقانه اومد و من رو در آغوش گرفت و کنار گوشم بهم گفت آروم باش عزیز دلم من اینجام …….
تو ، توو آغوش منی
من هواتو دارم
من مواظبتم
من نگرانیهاتو برطرف میکنم .
از هیچی نترس تو منو داری
و احساس میکردم مثل یک بچه خیلی کوچیک که از یه چیزایی ترسیده و بعدش پناه آورده به مأمن گرم مادرش ، به مأمن گرم و لطیف و بی نهایت عشق و مهر و محبت خداوند رفتم و آروم شدم و حتی بیشتر احساس قدرت کردم و میخواستم به همه دنیا بگم
ببینید ببینید من تو آغوش کسی هستم که همه کاره هست ، و از همتون قدرتش بیشتره و من به این قدرت اطمینان دارم ، ببینید وقتی من تو آغوش همچین قدرتی هستم از هیچ چیز و از هیچ کس نمیترسم و نگران نیستم ( لا خوف علیهم و لا هم یحزنون) رو به معنای واقعی درک کردم….
ولی به خاطر تمام شنیده هام و دیده هام که سراسر شرک بود و شرک بود و شرک ..از اصل فاصله گرفتم و منم مث خیییییلی های دیگه رنگ و لعاب خود محوری و من من گرفتم ، گاهی اوقات به خودم نیشتر میزنم که حواست باشه ، یادت نره که کی تو رو نجات داد ، یادت نره که کجا بودی و الان به لطف خدا هست که تو اینجایی ، یادت نره کی فرزندتو بهت برگردوند در حالی که مرگش حتمی بود ، یادت نره که کی تو رو از اعتیاد و فقر و تنگدستی نجات داد، یادت نره که خداوند منجیه تو بود ،
معنای به مو رسیدن و پاره نشدن رو دیدم و درک کردم ، لحظاتی که حاظرم تنها چیزی که الان در وجود منه و جانم هست و حتی جان من هم واسه خودشه رو حاظرم بدم و این احساس رو حفظ کنم ….
خداوندا از تو بینهایت سپاسگذارم که خودت رو بهم نشون میدی اگر چه این نا تعادلی در من باعث میشه که گاهی از تو غافل شوم ولی تو همیشه هستی و هر وقت خواندمت مرا اجابت کردی .
و لحظه ای که نفس تو سینم حبس شده بود و وقتی به خودم اومدم که تمام صورتم با اشک خیس شده بود ،
خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیریم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم ،
و شهامتی تا تغییر دهم آنچه را که میتوانم،
و دانشی که تفاوت این دو را بدانم …..
خداوند مهربانم هر آنچه که دارم و خواهم داشت از آن توست ،
من بی تو هیچم …
تنها تو مرا کفایت میکنی و تویی که مرا پر میکنی
تنها منبع رزق تویی ،
تنها تو را میپرسم و تنها از تو یاری میجویم.
خداوند مهربانم مرا در حالت رضا و تسبیح بمیران و روی ماااااااااااهت را نشانم بده .
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و غنا عذاب النار .
خوشحالم که احساسات درونیم رو به اشتراک گذاشتم و خداوند هر ضربان همراهم بود و هست و بهم گفت و خودش هم به قلم آورد .
من چه منم ؟
به آغوش مهربان تر از مادر میسپارمتون
حال دلتون خوب و عالی باشه و در دریای بیکران رحمت پروردگار عالمیان رب العالمین باشید .
به نام خداوند ی که صاحب اختیار من و فرمانروای کل کیهان است سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته سلام به بچههای گروه تحقیقاتی عباس منش استاد عزیزم متشکرم ازت از بابت این فایل فوق العاده عالی دستانت را میبوسم و با تمام وجود قدردانت هستم انشاالله که بتوانیم به این آموزهها عمل بکنیم توکل به الله مهربان ار خداوند میخواهم که درک بالاتری از قوانین کیهانی داشته باشم و هدایتم کند به مدار بالاتری از توحید و یکتاپرستی و ظرف وجودیم را برای دریافت نعمتها الهامات و ایدههایش بزرگتر کند شور و اشتیاقم را برای تحقق خواستههایم بیشتر و بیشتر کند هدایت کند واقعا استاد صحبتهای شما را باید مانند وحی منزل بپذیرم و عمل کنم واقعاً هرچه که داریم از آن الله یکتاست هر نعمتی که داریم از آن خداوند است انشالله همیشه سالم شاد ثروتمند و سعادتمند و خوشبخت باشید در پناه الله مهربان
درود بر تمامی کسانی که دارن روی خودشناسی و خداشناسی کار میکنند و این فایل رو جذب کردند
من چهار سال پیش با هدایت خداوند اومدم در یکی از شهرستانهای استان یزد دفتر املاک زدم
به لطف خداوند کم کم با محیط آشنا شدم و اعتبار پیدا کردم
تو این چهار پنج سال بالا پایین داشتم و هر روز به لطف و هدایت خداوند با تجربه تر شدم و زمان هایی بود که به مو میرسید ولی پاره نمیشد
چهار ماه پیش از مغازه ای که چهار سال داخلش بودم به الهام خداوند بیرون اومدم و قبل از اینکه خالی کنم گفتم خدایا اگر من باید برم توی اون خیابان و اون مغازه (که مد نظرم بود) نشانه ای برام بفرست نزدیک غروب صاحب مغازه جدیدم خودش اومد دفتر من (بعد از دو سه ماه که ندیده بودمش)و داستان را بهش گفتم.
گفت امروز این طرف کار داشتم گفتم یه سری بهت بزنم و گفت دیروز اومدن اجاره کنن برای پوشاک فروشی ندادم و تو بیا
از یک ماه پیش هر شب قبل از خواب و بعد از بیدار شدن معنی سوره حمد را مینویسم
بنام خداوند بخشنده مهربان (1)
سپاس و ستایش مخصوص خدایی است که فرمانروای جهانیان است(2)
بخشنده و مهربان است(3)
مالک روز جزاست(4)
تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم(5)
ما را به راه راست هدایت کن(6)
به راه کسانی که به آنان نعمت دادی و نه کسانی که بر آنان غضب کردی و نه گمراهان(7)
و در آخر این رو مینویسم که:
خدایا به هر خیری که از تو به من برسد محتاج و نیازمندم (هر شب و هر صبح)
و هر روز صبح با هدایت خداوند میرم جلو اینه و کلی از خودم تعریف میکنم و میگم
تو ارزشمند و با لیاقت هستی
تو انسان شایسته ای هستی
تو بنده خاص خداوندی هستی
تو لایق بهترین ها هستی
تو لایق هم صحبتی با خداوند هستی
تو لایق دریافت الهامات خداوند هستی
خداوند مقدر کرده که تو ثروتمند باشی
تنها منبع رزق،ثروت،سلامتی و خوشبختی تو خداست
فقط روی خداوند حساب باز کن
و ………………..
و هر روز صبح به لطف خداوند به محضی که پام رو میزارم تو دفتر املاک
معنی ایه الکرسی رو برای خودم میخونم
بنام خداوند بخشنده مهربان
نیست معبودی جز خدای یگانه،او زنده و پاینده است(1)
هیچگاه کسالت خواب سبک و سنگینی او را فرا نمیگیرد(2)
آنچه در آسمان ها و انچه در زمین است از آن اوست(3)
کیست که در نزد خدا جز به فرمان خدا شفاعت کند(4)
انچه پیش رویشان و پشت سرشان است میداند(5)
کسی به علم او محیط نمیشود به اندازه ای که در مشیتش باشد(6)
تخت او اسمان ها و زمین را در بر گرفته و نگهداری از انها او را خسته نمیکند(7)
او بلند مرتبه و عظیم است(8)
من به لطف خداوند و هدایتش هر روز چند صفحه از کتاب استاد ( رویاهایی که رویا نیستند) رو رونویسی میکنم و الان فصل پنجم هستم که چند خطش رو اینجا مینویسم:
زیرا وقتی که فقط قدرت این نیرو را باور میکنی،وقتی فقط از این نیرو مدد میخواهی،وقتی به این یقین مرسی که هدایت همه جهان و طبیعت،حتی غریزه آن حیوان نیز در سیطره ی قدرت من است.
وقتی این یقین را جزئی جداناپذیر از خود بدانی،انگاه یک موسی،محمد،مسیح،یا ابراهیم دیگری میشوی که قادر است در زندگی معجزه کند!چون نیرویی را باور کرده است که مدیریت جهان در دست اوست.نیرویی که محافظ هر جنبنده ای است.نیرویی که هیچ خطا یا تغییری در قوانینش نمی توان دید.
نیرویی که بی اذن او حتی برگی هم از درخت نمیافتد.چنین حدی از یقین تو را چون ابراهیم،از هر تردید یا ترس دور خواهد کرد.
و با این تمریناتی که انجام میدم هر روز معجزه برام اتفاق میفته
من خیلی کم اتفاق میفته که فایل هام رو برای فروش بزارم تو برنامه دیوار
چند وقت پیش یه فایل برام اوردن و بهم الهام شد که این رو بزار توی دیوار
منم فورا گذاشتم و به لطف خدا چند روز بعد یه مشتری اومد و خریدش و حق الزحمه خوبی هم گرفتم
و حتی از توی این فایل که گذاشتم توی دیوار با چند تا مشتری جدید آشنا شدم
این رو هم بگم
و یه کاری که از استاد یاد گرفتم (توی دوره روانشناسی ثروت 1)استاد میگه تو فقط پیشنهاد بده
منم به لطف خدا فقط یک بار با مشتری تماس میگیرم و پیشنهاد میدم و میزارم دیگه مشتری باهام تماس بگیره و معجزه ها دیدم از این کار چیزی بنام پیگیری ندارم اگر ملکی که بهش پیشنهاد دادم رو میخواد اون باید باهام تماس بگیره
(قبلا چندین بار به عنوان پیگیری با مشتری تماس میگرفتم و حتی جواب من رو هم نمیدادن مشتری ها)
ولی الان اگر میخوان از یه مشاور املاک ارزشمند و بالیاقت و پاک دست و راستگو و درستکار ملک بخرند اونها باید با من تماس بگیرن
من هر روز از خداوند هدایت میطلبم
و خداوند برام کارها رو انجام میده
مثلا دیروز یه خانمی اومده بود برای کار خیاطی (مغازه زیر دفتر) خیاط نبود اومد بهم گفت من این لوازم رو میزارم اینجا میرم و بر میگردم گفتم باشه گفت راستی دو واحد داریم برای اجاره و شماره ی اقاش را بهم داد
یه روز دیگه یه خانمی اداره گاز کار داشت (قبلا کنار دفترم بوده و جا ب جا شدن)اومد ادرس جدید اداره گاز رو بپرسه بهم یه فایل برای فروش سپرد
دیشب رفتم یه مغازه خرید کنم صاحب مغازه بهم گفت شما تو کار ملک هستین گفتم آره(اصلا من نمیشناختمش)گفت یه اپارتمان دارم برام بفروشید
منی که تو این شهر غریب هستم و هیچ تبلیغاتی انجام ندادم خداوند از در و دیوار برام فایل و مشتری جور میکنه
شنبه شب بخاری دفتر رو یادم رفته بود خاموش کنم و فرداش هم که تعطیل بود، یکشنبه شب تو خونه،رو تخت خوابیده بودم یه لحظه بهم گفته شد که پاشو از خونه برو بیرون به خانمم گفتم الان بهم گفته شد که برم بیرون
لباس پوشیدم رفتم بیرون یه خورده راه رفتم تو خیابون بهم گفت که ماشین بردار برو دفتر دوباره رفتم جلوتر بهم گفت برو ماشین بردار برو دفتر دوباره پیاده رفتم جلوتر و باز بهم گفت
منم برگشتم ماشین رو برداشتم و رفتم دفتر دیدم بخاری روشنه و خاموشش کردم.
امروز صبح گفتم خدایا دوست دارم امروز تو بشی مدیر فروش و بازاریاب کسب کار من
یه مشتری با خانمش اومدن خونه اجاره ای میخواستن با خوش رویی باهاش برخورد کردم بعد گفت دفتر شما فلان جا نبود گفتم آره گفت یه خونه قدیمی دارم میخوام بفروشم و مشخصات ملک رو بهم داد و قرار شد شب بیاد خونه برای اجاره بهش نشون بدم(چون صاحب خونه رفته بود یزد)
همین الان که دارم این کامنت رو مینویسم یکی از مشاور املاک های منطقه اومد پیشم (میدونن که من با هیچ کدوم از املاک ها کار نمیکنم)و چند تا از ملک هایی که صاحبش خودش هست رو برای فروش بهم سپرد
واقعا وقتی از خداوند هدایت میطلبیم خیلی قشنگ و راحت هدایتمون میکنه
چند روز پیش قبل از اینکه استاد این فایل رو بزارین خونه مادرم بودم بابت یه کاری که برادرم نتونسته بود انجامش بده من با یکی از دوستانم تماس گرفتم و گفت بیا من برات اوکی میکنم وقتی گوشی رو قطع کردم یه لحظه گفتم ببین این مسئله هم رو (من) حل کردم به محضی که حرفم تموم شد من و خانمم باهم گفتیم خدا کرد
استاد ممنونم بخاطر این فایل فوق العاده و بی نظیر
ممنونم که دست خداوند شدین تا زندگی من و هزاران هزار نفر دیگه از طریق فایل ها و محصولات شما دگرگون بشه
سلام بر استادعزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان گلم
من گم شده بودم
آنقدر ذهنم نزدیک به دوسالی که درسایت هستم درگیر شناسایی موانع ذهنی و کدنویسی و تغییر باورها و قانون جهان و فرکانس ها و قدرت ذهن و گاز وترمز و این مفاهیم شده بود که اصل تو ذهنم کمرنگ و کمرنگ ترشد و علیرغم پر کردن چندین دفاتر و سررسید و شب وروز فایل گوش دادن وتحلیل کردن و شناسایی موانع و عقل کل سرچ کردن و… به خواسته ام نرسیدم .
ولی منم منم زباد شد و خدا درذهنم ردیف آخر ماجرا بود .
اگرچه از خدا میخاستم تو بهم بگو که باز کدوم مانع مونده من کولاکی بهش حمله کنم .
دیگه این اواخر مستاصل شده بودم و روند تکراری وخسته کننده .
تسلیم شدم به خدا گفتم من هرکاری از دستم برمیومد
انجام دادم ومیدم تو بهم بگو دیگه چی کارکنم .
این اواخر مرتب یا دستم روچاقو میزدم یا دستم میسوخت یا پاهام کبود میشد .
خدایا چرامن اینطوری شدم . آخه یه خیار پوست کردن اینهمه دست بریدن داره و…
الان که این فایل رو شنیدم گفتم آره همینه .
منی که توان پوست کندن خیار رو ندارم یا… چطور ادعا میکنم من قدرت خلق خواسته ام رو دارم و اعتبار رو به خودم دادم .
خدایی که هرلحظه ازم مراقبت میکنه رو فراموش کردم وقدرت رو به خودم دادم .
قانون اینه
من درخواست میدم
خدا همش اجابت میکنه
من کافیه باهاش همجهت بشم .
همین .
مگه من ملکی داشتم که چندین سال برای فروش گذاشته بودم دریغ از یه مشتری . اما وقتی به خدا واگذار کردم وبهش گفتم خدایا تو بنگاهی من باش .
ان واحد ملکم فروش رفت بدون حق بنگاهی و باقیمت عالی که همه تعجب کرده بودن .
رفتم دوباره ملک خریدم بدون حق بنگاهی
مگه من ماشین خریده بودم اصلا دخالتی داشتم ماشینی که در حد نو بود و سالم .فقط به خدا واگذار کردم .
مگه من توشغلم اینهمه پیشرفت داشتم وخداشاهده درمسیر آدمهای فوق العاده ای قرار گرفتم که خودشان مشتاق یادگیری من بودن بدون دستمزدی . تلاشی کردم .چون به خدا سپرده بودم .
من دوره آرایشگری رفتم بدون دادن یک ریال دستمزد به آرایشگر وحتی کار برای ایشون. و آموزش فوق العاده مربی
یا من سالن باز کردم باقیمت فوق العاده عالی که صابخونه سال دوم بهم گفت پول رهن نمیخام باهمون قیمت پارسال باشین .بازم سپرده بودم به خدا .
اصلا آشنایی ام بااین سایت که تو پروفایلم نوشتم وهمه وهمه .
من فقط یه کار کردم روی خدا حساب باز کردم وتسلیم شدم . اونوقت نتیجه میومد .
چقدر این فایل به موقع اومد انگار بازم تسلیم بودم وخدا جواب اینهمه ابهاماتم رو داد .
استادعزیز ازتون ممنونم که چالشهای این مسیر رو که باعث توقف ما درمسیر میشه رو بهمون گوشزد میکنید وچه به موقع این فایل اومد موقعی که سردرگم بودم .و ازتون ممنونم که اینهمه برای دانشجویانتون وقت میزارید و کمک میکنید تا ما هم بتونیم تجربه زیبایی از زندگی کردن تو این دنیا داشته باشیم .
امروز. صبح بیدار شدم و استرس داشتم و انگار یه چیزی بهم فهموند دلیل استرس تو اینه که به کارهات نرسیدی و الان ریختی به هم که دیگه نتیجه اتفاق نمی افته پس تو شرک داری خودت رو همه چیز می دونی
عمیقا از خدا خواسته بودم این مسیله رو برطرف کنه چرا کن انقد تکیه می کنم روی خودم روی باورسازی هام روی ستاره قطبی هام و دارم زور میزنم و این باعث حس بد میشه
آیا خدا اگر بخواد کارهامو کنه و قدرت دست اون باشه الان من باید به هم بریزم اونجا فهمیدم ایمان من واقعی نیست ….
در ادامه ی کامنت قبلیم ، به قول آقای دکتر عباس موزون در برنامه محفل
خدایا این من ها را از من بگیر ،
من چیه؟؟
اگه نگاهم نکنه چیم من؟
اگه به لحظه به خودم واگذارم کنه من چیم؟؟
اگه یه لحظه به قول خودش آب دریا عا را تلخ و شور کنه من میتونم چیکار کنم؟؟
اگه رزق و روزی واسم نفرسته من چبکار کنم؟
اگه روشو اون طرف کنه من میتونم کجا پناه ببرم ؟
اگه لحظه ای کوچکترین تداخلی در سلامتی من رخ بده واقعا من کجام؟
من چیم توی این جهان بدون خداوند ؟
خداروشکر الان این روزها در محل کارم دارم حس میکنم با استاد عباس منش عزیز چقدر بزرگ شدم چقدر رشد کردم و چقدر فاصله دارم از بقیه همکارا و چقدر آرامش دارم ، این ارامش درونی این صلح همش از نگاه خداونده همش از آگاهی هاست که خداوند در وجودم قرار داده ، و چقدرمن خرسندم از این بابت اگه بخوام بنویسم طومار میشه با اینکه دارم از خستگی بیهوش میشم اما دلم میخواد فقط بنویسم فقط ذوق کنم فقط بگم که خدا در لحظه لحظه داره کمکم میکنه و ابن نگاه و ابن کمک چقدر شیرینه ،
خدایا از تو ممنونممممممم تا همیشه کمکم کن ممنونت باشم .
سلام به شما استاد متواضع استاد عباسمنش موحد و همه ی اعضای فعال و با اراده ی این سایت زیبا.
روح من چن روزیه که دوباره زنده شده، زنده بود به ظاهر ولی دوباره به خودم اومدم ، دیدین خیلی وقتها فکر میکنی تو مسیر درستی؟ مغرور میشی و فکر میکنی خب دیگه من همه اتفاقات خوبو دارم میکشونم نیازی نیست خیلی هم سخت بگیرم بابا بذا حالا یه سرک بکشم مثلا تو اینستا بذا برم تو پیجای دیگه ببینم دارن چیکار میکن منم یاد بگیرم و جالبه واسه خودمم بهونه میارم که من دارم ایده میگیرم از بقیه ولی دوستان این یه تله است و ما رو از اصل به شکل نامحسوسی دور میکنه طوری که بعدش به خودمون میایم میبینیم چند وقته دیگه از کنترل درست و حسابی ذهن خبری نیست️ و هر چی هست دیگرانن و طرز تفکرشان و حرفهاشون و جالبه که چند وقته که مضطرب شده بودم و انگار که ته واقعا دارم ناامید میشم، اِ چرا دارم خودمو که تازه کارم رو شروع کردم با اونایی که چند ساله این کارشونه مقایسه میکنم، خلاصه بگم براتون که من تو این تله افتاده بودم و از خداوند هدایت خواستم واسه کارم واسه رشدش واسه اینکه گمراه نشم و یهو بخوام قدمی بردارم که بی نتیجه باشه، چن وقت بود که کمتر به سایت سر میزدم چون سرگرم اونور بودم بعد به خودم نهیب زدم و یادم افتاد اون اتفاقات خوبی که واسم افتاده در نتیجه ی چه مسیری بوده و من هدایت شدم به اینکه فایلا رو ببینم و چن روزه که اینستا رو کم کردم و دوباره به درونم رجوع کردم و دارم روی این بخش هدایت بیشتر کار میکنم تا امروز که دیگه با دیدن این فایل الهی حالم دگرگون شد. از وسطای فایل این خداوند بود که از زبان شما همه چی رو برام واضح کرد استاد و من از شدت شادی گریه و گریه و گریه کردم که خداوندا این همه سوالی که توی ذهنم بود و این 2 دلی که داشتم رو چطور هدایتم کردی و جوابم رو دادی .استاد اینو هم بگم که چند روزیه که مثل قبل هر روز دارم با خودم از ته دل و با ایمان زمزمه میکنم که تنها تویی که هدایتگری تنها تویی که ورق رو به سود من برمیگردونی، همونطور که چند ماه پیش در حالی که صاحب خونمون میخواست خونه رو بفروشه و ما قرار بود از این خونه بریم و دردسرهای دوباره اساس کشی و اینا ولی من با حس خوب و توکل به تو ایمانم رو حفظ کردم و همش میگفتم از جایی که فکرشو نمیکنم درست میشه، در کمال ناامیدی همسرم و امیدواری من جوری درست شد که هم تو همون خونه موندیم و هم خونه دار شدیم استاد از راهی که فکرشم نمیکردیم. ممکنه به مو برسه ولی پاره نمیشه و تو بهترین زمان اتفاق خوبه رخ میده و ایمانم رو قویتر میکنه. واقعا فایلتون بجا و به موقع بود استاد جان از خداوند سپاسگذارم که بهتون الهام کرد تا این صحبت ها رو کنید. باورتون میشه من دیروز از خداوند تو تمرین ستاره قطبی درخواست کرده بودم که “خداوندا ازت درخواست میکنم که مسیر کارم رو هموار کنی و تکلیفم رو روشن کنی” استاد جان تکلیفم روشن شد از بین این همه هیاهویی که میگفت فلان کار رو انجام بده، فلان محصول رو بخر فلان جا برو و و و امروز اومدم تو سایت و گفتم خدایا هدایتم کن که چیکار کنم تا فایل توحید عملی 10 رو دیدم و انقدر حالم رو دگرگون کرد که الان مسیر برام دوباره روشن شد مسیری که میگه متمرکز باش و از حاشیه بیا بیرون روی اصل کار که توکل و هدایته تمرکز کن از خداوند هر چی میخوای رو بخواه به شکل روان و راحت همه ی اون سوالاتت رو پاسخ میده و نتایج خوب رو رقم میزنه .از هیچ نترس اون قدم ها رو برات برمیداره فقط بهش اعتماد کن و درخواست کن.
استاد جان بینهایت سپاسگذارم از شما که انقدر با کیفیت و ساده از زبان خداوند سخن میگید.
به نام خدای وهاب و رزاق
سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان عزیزم و دوستان عالی و بینظیرم
استاد عزیز بی نهایت از شما سپاسگزارم به خاطر چند فایل اخیر و آخری که فایل توحید عملی بود که با گوش دادنش قلبم باز شد و فکر کنم 4 بار تا الان گوش دادم اون هم با تمرکز بالا .
استاد من دیروز کلی کامنت برای این فایل نوشتم ولی به یک باره با یک اشتباه کوچک پاک شد و جالبه اصلا ناراحت نشدم و همون لحظه به خودم گفتم :الخیر فی ما وقع. اشکال نداره بزار دوباره فایل رو گوش بدم و بعد کامنت می نویسم.
استاد نمیدونم چرا این فایل هر بار من گوش میدم ، احساس میکنم انگار من اصلا نشنیدم و هر بار گوش میدم برام تازگی داره . من این همه فایل از شما را گوش دادم تا حالا تو هیچ کدوم از فایل ها این طوری نبودم . هر روز به من گفته میشه این فایل رو گوش کن و وقتی گوش میدم ، باز برام تازه است و تشنه تر از قبل میشم .حس میکنم ، انقدر درکش برام سنگینه باید انقدر گوش بدم تا تو وجودم نفوذ کنه
استاد در مورد سوالاتی که فرموده بودید :
کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برات هموار ساخته ؟
استاد آزادی که دارم و الان اون طوری که دوست دارم زندگی میکنم و خداوند راه ها را برام هموار کرد . و دیروز به خدا میگفتم : خدایا دوست دارم باز هم آزادی بیشتری رو تجربه کنم ، آزادی (مالی ،زمانی و مکانی )تا بتونم به دور دنیا سفر کنم . این آرزوی منه که دوست دارم قبل از مرگم تجربه اش کنم
استاد من زمانی که تو ایران زندگی میکردم هیچ موقع فکر نمی کردم که به چنین آزادی برسم و همسرم هم در راستای خواسته های من اینگونه تغییر کنه ، یعنی واقعا هیچ موقع فکرش رو نمی کردم ولی الان اتفاق افتاده و همه ی این کارها رو خدا برام انجام داده ، خدایا بی نهایت سپاسگزارم
*کجاها خداوند دستان مناسب خودش رو فرستاده و گره زندگی مرا باز کرده ؟
بارها بارها چه از نظر مالی ، چه سوال ها و ابهاماتی تو ذهن من بوده ، خداوند دستان خودش رو برای من فرستاده .
یکی از دستان خدا، خود شما بودید استاد عزیزم .
من تو یک خانواده ی مذهبی بزرگ شدم ولی من از همون دوران نوجوانی با یه سری از عقیده های آنها مخالف بودم اما جرات بیان کردنش رو نداشتم .
اصلا طریقه آشنایی من با شما و سایت شما ، یکی از این سوال های مذهبی بود که برای من یک جور معما بود که شما حل کردید . و اون هم در مورد موضوع حجاب بود و یک روز من واقعا از خداوند خواستم و دو روز طول نکشید که من به یک کانال تلگرامی که فایل های دانلودی شما رو گذاشته بود هدایت شدم و فایل حجاب در قرآن رو دیدم . خداروشکر خیلی زود به کانال تلگرامی شما رسیدم و از اونجا وارد سایت شما شدم . و استاد من بی نهایت از شما سپاسگزارم به خاطر فایل های حجاب در قرآن . من بعد از گوش دادن اون فایل احساس میکردم چند تا گاری از من کنده شده و چقدر سبک شدم. استاد خواستم این رو بهتون بگم این تنها خواسته ی خواهر شما نبود بلکه خواسته ی هزاران زن دیگر هم بود که شما آن را به بهترین شکل پاسخ دادید ،بی نهایت از شما سپاسگزارم
مسئله دیگه اضافه وزن من بود که با دوره ی قانون سلامتی من به وزن ایده آل حتی پایین تر از اون اومدم و هیچ موقع فکرش رو نمی کردم که چربی زیر شکمم این طوری آب بشه و جز رویاهام بود ولی الان اتفاق افتاده . من از وزن 70 کیلو به راحتی به راحتی به وزن 55 کیلو رسیدم ، بی نهایت از شما سپاسگزارم ، خدایا شکرت
* کجاها خداوند بی دریغ مسائلتون رو حل کرده به گونه ایی به مو رسیده و پاره نشده؟
استاد خداوند بارها بارها تو شرایط سخت دستم رو گرفته و مسائلم رو به بهترین شکل ممکن حل کرده .
یکیش که همین الان خداوند به ذهن من انداخت زمانی بود که بچه اول من قلبش تشکیل نشد و من باید کورتاژ میکردم . یادمه اون زمان تمام وجودم رو غم و ترس فرا گرفته بود . استاد چه لحظاتی بود و اون موقع ها هیچی از قانون نمی دونستم ولی چقدر اون مسئله رو خداوند به راحتی و بدون اینکه هیچ دردی داشته باشم ، حل شد و بعد از 6 ماه من دوباره باردار شدم و خداوند یک پسر سالم به من هدیه داد و الان 13 سالشه ، وااااااااااااای خدای من بی نهایت سپاسگزارم.
یکی دیگه اش زمانی بود که ما وام مسکن گرفته بودیم و قصد های بانک عقب افتاده بود و واقعا الان یادم نیست چطوری پرداخت شد و خداروشکر دیگه بعد از اون ،به سمت وام ، قصد و چک .... این جور چیزها نرفتیم . الهی شکرت
استاد بخوام بگم خیلی طولانی میشه و مابقی رو با خودم حتما مرور میکنم و سپاسگزاری میکنم
استاد زمان هایی، مخصوصا اون اوایل وقتی آموزش هایی از خودشناسی دریافت میکنه خیلی این حالت غرور سراغ آدم میاد و فکر میکنه همه چی دونه و انگار از دماغ فیل افتاده و بقیه مردم دور از جون همه ، هیچ کس هیچی حالیشون نیست و فقط من هستم که عالمم . من ضربه ی این رفتار خام خودم رو خوردم ولی خوب الان بهتر شدم ، مخصوصا با گوش دادن این فایل ، بیشتر بهم کمک میکنه تا حواسم رو بیشتر جمع کنم و مواظب رفتارهام باشم .
استاد باز هم بی نهایت از شما سپاسگزارم به خاطر وجودتون که چراغ هدایت شدید تو زندگی من و خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که من رو با شما و مریم جان عزیزم آشنا کرد .
دوستتون عزیزای دلم
بنام خدا
سلام خدمت استاد عزیز
استاد جان یه چند تا انتقاد دارم ب شما ،
چرا بیشتر زندگی مادی رو تبلیغ میکنید ،مگه خدا نگفته
الأنعام
وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَهُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺎﺯﻱ ﻭ ﺳﺮﮔﺮﻣﻰ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺳﺮﺍﻱ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭘﺮﻫﻴﺰﻛﺎﺭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ . ﺁﻳﺎ ﻧﻤﻰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻴﺪ ؟(٣٢)
مگه نمیگیدهمه چیز از خداست ،خدا خودش مگه نگفته همچیز از منه ،
چرا رو این کلام خدا فایل نمیسازید ،
مگه نگفته
النجم
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَىٰ
ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺧﻨﺪﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﺎﻧﺪ ;(4٣)
الذاریات
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتِینُ
ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻭ ﺻﺎﺣﺐ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ .(5٨)
ق
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ
ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪﻳﻢ ﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎﻃﻨﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻴﻢ ، ﻭ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﮒ ﮔﺮﺩﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺗﺮﻳﻢ .(١6)
وخیلی آیات دیگه که موجود هست که میگه من از هم چیز شما خبر دارم و همه چیز دست منه،
پس چرا شما فایل هاتون در مورد چگونه رسیدن ب خواسته های دنیاست ،نمیگم بده خوبه ولی اصل چیز دیگست ،اصل آخرته ، ماشاالله خدا این عنایت رو ب شما کرده ،اینهمه مخاطب دارید ،چرا آخرت رو بیشتر باز نمیکنید مردم ب این دنیا دل نبندند ،و موقعی که نچسبند ب این دنیا بهشون داده میشه ،
الان بجای اینکه از مسلمانها تعریف کنید و همبستگی رو بهشون یاد بدید ،بیشتر از مسیحی ها یهودی ها تعریف میکنید ،یه جوری فایل میسازید که انکار همه دنیا با مسلمونا خوبن ماها با همه بدیم ،مگ قرآن نگفته
المائده
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ
ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﮕﻴﺮﻳﺪ ، ﺁﻧﺎﻥ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ . ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ، ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﮔﻴﺮﺩ ﺍﺯ ﺯﻣﺮﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ; ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﺭﺍ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ .(5١)
المائده
فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَن تُصِیبَنَا دَائِرَهٌ فَعَسَى اللَّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِی أَنفُسِهِمْ نَادِمِینَ
ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ، ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺑﺎ ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻱ ﺷﺘﺎﺏ ﻣﻰ ﻭﺭﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻴﻢ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺰﻧﺪ ﻧﺎﮔﻮﺍﺭﻱ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺮﺳﺪ ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﻳﺎ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﭘﻴﺶ ﺁﺭﺩ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﻤﺎﺭﺩﻟﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ، ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ .(5٢)
آیات بالا مگه نمیگه ب یهود و نصاری و…اعتماد نکنید ،همشون دشمن مسلمونا هستن ،پس چرا شما این دیدگاه رو تو ذهن مخاطبان ایجاد میکنید اونا خوبن ،هرجوری استاد حساب کنی کسی که مسلمونه و دلش نام خدا از اونایی که مسیح رو پسر خدا میدونن بهترین
نمیکنم با هاشون دشمنی کنیم ولی نباید زیاد هم تبلیغشون کنید ،
در مورد نماز هم که اینهمه تو قرآن تاکید شده خواستید آیات زیادی هم هست میتونم بفرستم که طرض نماز خواندن رو آورده ،که شما ماشاالله همه رو انکار کردید ،و میگید که هرجوری دوست دارید نماز بخونید ،مگه نگفته تو قرآن مسیحی ها یهودی ها نماز رو ضایع کردن ،پس چرا شما این دیدگاه رو تو ذهن مخاطبان جا دادید که نماز رو جور دیگه بخونن ،من خودم خیلی هارو سراغ دارم که با این دیدگاه شما دیگه نماز نمیخونن ،آیا واقعا میتونید جواب گو رب تون باشید
بجای اینکه بگید محل کارتون رو بکنید مسجد و اون خانمی که خانه داره فکنه خونه مسجد برایش و بخاطر رضای خدا ب شوهرش ب بچهاش رسیدگی کنه بخاطر خدا نه کس دیگه ای ب خونش برسه ،یا اون راننده تاکسی که مسافر میزنه بخاطر خدا مسافر ببره و دنبال کرایه بالا یا پایین قیمت نباشه و رزاقیت خدا رو یادش باشه که میگه
الذاریات
وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ
ﻭ ﺭﺯﻕ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﻳﺪ ، ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ(٢٢)
و همه شغلها اینجور دیدگاهی داشته باشند ،بنظرتون این دنیای زودگذر این دنیای فانی براشون گلستان نمیشه
بنظرتون این دیدگاه بهتر نیست تا اینکه بگید نماز رو جور دیگه ای بخونید ،
در مورد اهل بیت هم که ماشاالله دوست ندارید اصلا یه دقیقه در موردشان صحبت کنید ،
مگه داریم از علی علیهالسلام بهتر ،سالانه 80هزار مثقال طلا در آمدش بوده ،همه رو میبخشید جوری که برای نان زن و بچهاش ضرهش رو گرو میزاره ،انقدر ب خدا رسیده که فقط خوشنودی خدا رو میخواهد ،مثل مادری که هرچی بچه اش میخواد براش میخره اون بچه هیچ خیر و ضرری ب مادر نمیتونه بزنه ولی مادر میگه دوسش دارم اون اینها رو میخواد براش میخرم ،علی علیهالسلام هم اینجوری میبخشه میگه اون الله اینجوری دوست داره اونم همه رو میبخشه چون تو صراط مستقیم هست ،یا حسین علیه السلام مگه همه چیزش رو نبخشید برای اسلام برای خدا کی میتونه مثل اون باشه ،ابراهیم هم انگشت کوچیکه حسین علیه السلام نیست چرا اینارو دوست ندارید بگید ،میترسید شرک باشه ،نه استاد جان شرک چیز دیگه ای هست اینا این اهل بیت خودشون استاد نشون دادن شرک هستن شما مردم رو از اینا دور نکنید
در آخر هم باید عبد بودن رو یاد بگیریم ،اگه واقعا بنده باشیم باید اعتقادمون ایمانمون ب رب ب اون وجود لایتناهی قوی باشه که هر اتفاقی برامون افتاد ب خیریتش نگاه کنیم ،و این کلام خدارو هر لحظه بیاد داشته باشیم که این دنیا بازیچه ای بیش نیست و بهش دل نبندیم
بازم ممنون از این سایت خوبتون
سلام به همه عشقای من در خانواده ی زیبای عباس منشی .
این فایل منو یاد مثنوی بسیار زیبا از حضرت مولانا آورد و واقعا تاثیر گذار هست ، اگه درکش کنیم و اگه در مدار فهمش قرار بگیریم زندگیمون، دیدمون ، افکارمون ، و رفتارمون توحیدی تر میشود و همچون استاد عزیزم که واقعا در توحید یکی از بهترین الگوهای حال حاظر دنیا هست ما هم میتونیم قدم جای پاهای قشنگش بزاریم و به مسیر خداگونه و توحیدی حرکت کنیم .
و اما مثنوی ……
مَن اگر با مَن نباشم می شَوَم تنها ترین
کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین
مَن نمی دانم کی ام مَن ، لیک یک مَن در مَن است
آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن ، روشن است
مَن اگر از مَن بپرسم ای مَن ای همزاد مَن !
ای مَن غمگین مَن در لحظه های شاد مَن !
هرچه از مَن یا مَنِ مَن ، در مَنِ مَن دیده ای
مثل مَن وقتی که با مَن می شوی خندیده ای؟
هیچ کس با مَن ، چنان مَن مردم آزاری نکرد
این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد
ای مَنِ با مَن ، که بی مَن ، مَن تر از مَن می شوی
هرچه هم مَن مَن کنی ، حاشا شوی چون مَن قوی
مَن مَنِ مَن ، مَن مَنِ بی رنگ و بی تأثیر نیست
هیچ کس با مَن مَنِ مَن ، مثل مَن درگیر نیست
کیست این مَن ؟ این مَنِ با مَن زمَن بیگانه تر
این مَنِ مَن مَن کنِ از مَن کمی دیوانه تر ؟
زیر باران، مَن از مَن پر شدن دشوار نیست
ورنه مَن مَن کردن مَن ، از مَنِ مَن عار نیست
راستی ! این قدر مَن را از کجا آورده ام ،
بعد هر مَن بار دیگر مَن ، چرا آورده ام ؟
در دهان مَن نمی دانم چه شد افتاد مَن
مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من !
اینقدر من من کردم که خود درگیریه مزمن گرفتم واقعا
اما لحظاتی و جاهایی در مواجه با اتفاقاتی به صورت کاملا واقعی خداوند من رو دریافت و منجی من شد که هیچ برگ و پری برام نموند و در جاهایی که از ترس داشت نفسم بند میرفت عاشقانه اومد و من رو در آغوش گرفت و کنار گوشم بهم گفت آروم باش عزیز دلم من اینجام …….
تو ، توو آغوش منی
من هواتو دارم
من مواظبتم
من نگرانیهاتو برطرف میکنم .
از هیچی نترس تو منو داری
و احساس میکردم مثل یک بچه خیلی کوچیک که از یه چیزایی ترسیده و بعدش پناه آورده به مأمن گرم مادرش ، به مأمن گرم و لطیف و بی نهایت عشق و مهر و محبت خداوند رفتم و آروم شدم و حتی بیشتر احساس قدرت کردم و میخواستم به همه دنیا بگم
ببینید ببینید من تو آغوش کسی هستم که همه کاره هست ، و از همتون قدرتش بیشتره و من به این قدرت اطمینان دارم ، ببینید وقتی من تو آغوش همچین قدرتی هستم از هیچ چیز و از هیچ کس نمیترسم و نگران نیستم ( لا خوف علیهم و لا هم یحزنون) رو به معنای واقعی درک کردم….
ولی به خاطر تمام شنیده هام و دیده هام که سراسر شرک بود و شرک بود و شرک ..از اصل فاصله گرفتم و منم مث خیییییلی های دیگه رنگ و لعاب خود محوری و من من گرفتم ، گاهی اوقات به خودم نیشتر میزنم که حواست باشه ، یادت نره که کی تو رو نجات داد ، یادت نره که کجا بودی و الان به لطف خدا هست که تو اینجایی ، یادت نره کی فرزندتو بهت برگردوند در حالی که مرگش حتمی بود ، یادت نره که کی تو رو از اعتیاد و فقر و تنگدستی نجات داد، یادت نره که خداوند منجیه تو بود ،
معنای به مو رسیدن و پاره نشدن رو دیدم و درک کردم ، لحظاتی که حاظرم تنها چیزی که الان در وجود منه و جانم هست و حتی جان من هم واسه خودشه رو حاظرم بدم و این احساس رو حفظ کنم ….
خداوندا از تو بینهایت سپاسگذارم که خودت رو بهم نشون میدی اگر چه این نا تعادلی در من باعث میشه که گاهی از تو غافل شوم ولی تو همیشه هستی و هر وقت خواندمت مرا اجابت کردی .
و لحظه ای که نفس تو سینم حبس شده بود و وقتی به خودم اومدم که تمام صورتم با اشک خیس شده بود ،
خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیریم آنچه را که نمیتوانم تغییر دهم ،
و شهامتی تا تغییر دهم آنچه را که میتوانم،
و دانشی که تفاوت این دو را بدانم …..
خداوند مهربانم هر آنچه که دارم و خواهم داشت از آن توست ،
من بی تو هیچم …
تنها تو مرا کفایت میکنی و تویی که مرا پر میکنی
تنها منبع رزق تویی ،
تنها تو را میپرسم و تنها از تو یاری میجویم.
خداوند مهربانم مرا در حالت رضا و تسبیح بمیران و روی ماااااااااااهت را نشانم بده .
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و غنا عذاب النار .
خوشحالم که احساسات درونیم رو به اشتراک گذاشتم و خداوند هر ضربان همراهم بود و هست و بهم گفت و خودش هم به قلم آورد .
من چه منم ؟
به آغوش مهربان تر از مادر میسپارمتون
حال دلتون خوب و عالی باشه و در دریای بیکران رحمت پروردگار عالمیان رب العالمین باشید .
به نام خداوند ی که صاحب اختیار من و فرمانروای کل کیهان است سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته سلام به بچههای گروه تحقیقاتی عباس منش استاد عزیزم متشکرم ازت از بابت این فایل فوق العاده عالی دستانت را میبوسم و با تمام وجود قدردانت هستم انشاالله که بتوانیم به این آموزهها عمل بکنیم توکل به الله مهربان ار خداوند میخواهم که درک بالاتری از قوانین کیهانی داشته باشم و هدایتم کند به مدار بالاتری از توحید و یکتاپرستی و ظرف وجودیم را برای دریافت نعمتها الهامات و ایدههایش بزرگتر کند شور و اشتیاقم را برای تحقق خواستههایم بیشتر و بیشتر کند هدایت کند واقعا استاد صحبتهای شما را باید مانند وحی منزل بپذیرم و عمل کنم واقعاً هرچه که داریم از آن الله یکتاست هر نعمتی که داریم از آن خداوند است انشالله همیشه سالم شاد ثروتمند و سعادتمند و خوشبخت باشید در پناه الله مهربان
بنام خداوند بخشنده مهربان
درود بر استاد عباس منش عزیز
درود بر استاد شایسته ی،شایسته
درود بر تمامی کسانی که دارن روی خودشناسی و خداشناسی کار میکنند و این فایل رو جذب کردند
من چهار سال پیش با هدایت خداوند اومدم در یکی از شهرستانهای استان یزد دفتر املاک زدم
به لطف خداوند کم کم با محیط آشنا شدم و اعتبار پیدا کردم
تو این چهار پنج سال بالا پایین داشتم و هر روز به لطف و هدایت خداوند با تجربه تر شدم و زمان هایی بود که به مو میرسید ولی پاره نمیشد
چهار ماه پیش از مغازه ای که چهار سال داخلش بودم به الهام خداوند بیرون اومدم و قبل از اینکه خالی کنم گفتم خدایا اگر من باید برم توی اون خیابان و اون مغازه (که مد نظرم بود) نشانه ای برام بفرست نزدیک غروب صاحب مغازه جدیدم خودش اومد دفتر من (بعد از دو سه ماه که ندیده بودمش)و داستان را بهش گفتم.
گفت امروز این طرف کار داشتم گفتم یه سری بهت بزنم و گفت دیروز اومدن اجاره کنن برای پوشاک فروشی ندادم و تو بیا
از یک ماه پیش هر شب قبل از خواب و بعد از بیدار شدن معنی سوره حمد را مینویسم
بنام خداوند بخشنده مهربان (1)
سپاس و ستایش مخصوص خدایی است که فرمانروای جهانیان است(2)
بخشنده و مهربان است(3)
مالک روز جزاست(4)
تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم(5)
ما را به راه راست هدایت کن(6)
به راه کسانی که به آنان نعمت دادی و نه کسانی که بر آنان غضب کردی و نه گمراهان(7)
و در آخر این رو مینویسم که:
خدایا به هر خیری که از تو به من برسد محتاج و نیازمندم (هر شب و هر صبح)
و هر روز صبح با هدایت خداوند میرم جلو اینه و کلی از خودم تعریف میکنم و میگم
تو ارزشمند و با لیاقت هستی
تو انسان شایسته ای هستی
تو بنده خاص خداوندی هستی
تو لایق بهترین ها هستی
تو لایق هم صحبتی با خداوند هستی
تو لایق دریافت الهامات خداوند هستی
خداوند مقدر کرده که تو ثروتمند باشی
تنها منبع رزق،ثروت،سلامتی و خوشبختی تو خداست
فقط روی خداوند حساب باز کن
و ………………..
و هر روز صبح به لطف خداوند به محضی که پام رو میزارم تو دفتر املاک
معنی ایه الکرسی رو برای خودم میخونم
بنام خداوند بخشنده مهربان
نیست معبودی جز خدای یگانه،او زنده و پاینده است(1)
هیچگاه کسالت خواب سبک و سنگینی او را فرا نمیگیرد(2)
آنچه در آسمان ها و انچه در زمین است از آن اوست(3)
کیست که در نزد خدا جز به فرمان خدا شفاعت کند(4)
انچه پیش رویشان و پشت سرشان است میداند(5)
کسی به علم او محیط نمیشود به اندازه ای که در مشیتش باشد(6)
تخت او اسمان ها و زمین را در بر گرفته و نگهداری از انها او را خسته نمیکند(7)
او بلند مرتبه و عظیم است(8)
من به لطف خداوند و هدایتش هر روز چند صفحه از کتاب استاد ( رویاهایی که رویا نیستند) رو رونویسی میکنم و الان فصل پنجم هستم که چند خطش رو اینجا مینویسم:
زیرا وقتی که فقط قدرت این نیرو را باور میکنی،وقتی فقط از این نیرو مدد میخواهی،وقتی به این یقین مرسی که هدایت همه جهان و طبیعت،حتی غریزه آن حیوان نیز در سیطره ی قدرت من است.
وقتی این یقین را جزئی جداناپذیر از خود بدانی،انگاه یک موسی،محمد،مسیح،یا ابراهیم دیگری میشوی که قادر است در زندگی معجزه کند!چون نیرویی را باور کرده است که مدیریت جهان در دست اوست.نیرویی که محافظ هر جنبنده ای است.نیرویی که هیچ خطا یا تغییری در قوانینش نمی توان دید.
نیرویی که بی اذن او حتی برگی هم از درخت نمیافتد.چنین حدی از یقین تو را چون ابراهیم،از هر تردید یا ترس دور خواهد کرد.
و با این تمریناتی که انجام میدم هر روز معجزه برام اتفاق میفته
من خیلی کم اتفاق میفته که فایل هام رو برای فروش بزارم تو برنامه دیوار
چند وقت پیش یه فایل برام اوردن و بهم الهام شد که این رو بزار توی دیوار
منم فورا گذاشتم و به لطف خدا چند روز بعد یه مشتری اومد و خریدش و حق الزحمه خوبی هم گرفتم
و حتی از توی این فایل که گذاشتم توی دیوار با چند تا مشتری جدید آشنا شدم
این رو هم بگم
و یه کاری که از استاد یاد گرفتم (توی دوره روانشناسی ثروت 1)استاد میگه تو فقط پیشنهاد بده
منم به لطف خدا فقط یک بار با مشتری تماس میگیرم و پیشنهاد میدم و میزارم دیگه مشتری باهام تماس بگیره و معجزه ها دیدم از این کار چیزی بنام پیگیری ندارم اگر ملکی که بهش پیشنهاد دادم رو میخواد اون باید باهام تماس بگیره
(قبلا چندین بار به عنوان پیگیری با مشتری تماس میگرفتم و حتی جواب من رو هم نمیدادن مشتری ها)
ولی الان اگر میخوان از یه مشاور املاک ارزشمند و بالیاقت و پاک دست و راستگو و درستکار ملک بخرند اونها باید با من تماس بگیرن
من هر روز از خداوند هدایت میطلبم
و خداوند برام کارها رو انجام میده
مثلا دیروز یه خانمی اومده بود برای کار خیاطی (مغازه زیر دفتر) خیاط نبود اومد بهم گفت من این لوازم رو میزارم اینجا میرم و بر میگردم گفتم باشه گفت راستی دو واحد داریم برای اجاره و شماره ی اقاش را بهم داد
یه روز دیگه یه خانمی اداره گاز کار داشت (قبلا کنار دفترم بوده و جا ب جا شدن)اومد ادرس جدید اداره گاز رو بپرسه بهم یه فایل برای فروش سپرد
دیشب رفتم یه مغازه خرید کنم صاحب مغازه بهم گفت شما تو کار ملک هستین گفتم آره(اصلا من نمیشناختمش)گفت یه اپارتمان دارم برام بفروشید
منی که تو این شهر غریب هستم و هیچ تبلیغاتی انجام ندادم خداوند از در و دیوار برام فایل و مشتری جور میکنه
شنبه شب بخاری دفتر رو یادم رفته بود خاموش کنم و فرداش هم که تعطیل بود، یکشنبه شب تو خونه،رو تخت خوابیده بودم یه لحظه بهم گفته شد که پاشو از خونه برو بیرون به خانمم گفتم الان بهم گفته شد که برم بیرون
لباس پوشیدم رفتم بیرون یه خورده راه رفتم تو خیابون بهم گفت که ماشین بردار برو دفتر دوباره رفتم جلوتر بهم گفت برو ماشین بردار برو دفتر دوباره پیاده رفتم جلوتر و باز بهم گفت
منم برگشتم ماشین رو برداشتم و رفتم دفتر دیدم بخاری روشنه و خاموشش کردم.
امروز صبح گفتم خدایا دوست دارم امروز تو بشی مدیر فروش و بازاریاب کسب کار من
یه مشتری با خانمش اومدن خونه اجاره ای میخواستن با خوش رویی باهاش برخورد کردم بعد گفت دفتر شما فلان جا نبود گفتم آره گفت یه خونه قدیمی دارم میخوام بفروشم و مشخصات ملک رو بهم داد و قرار شد شب بیاد خونه برای اجاره بهش نشون بدم(چون صاحب خونه رفته بود یزد)
همین الان که دارم این کامنت رو مینویسم یکی از مشاور املاک های منطقه اومد پیشم (میدونن که من با هیچ کدوم از املاک ها کار نمیکنم)و چند تا از ملک هایی که صاحبش خودش هست رو برای فروش بهم سپرد
واقعا وقتی از خداوند هدایت میطلبیم خیلی قشنگ و راحت هدایتمون میکنه
چند روز پیش قبل از اینکه استاد این فایل رو بزارین خونه مادرم بودم بابت یه کاری که برادرم نتونسته بود انجامش بده من با یکی از دوستانم تماس گرفتم و گفت بیا من برات اوکی میکنم وقتی گوشی رو قطع کردم یه لحظه گفتم ببین این مسئله هم رو (من) حل کردم به محضی که حرفم تموم شد من و خانمم باهم گفتیم خدا کرد
استاد ممنونم بخاطر این فایل فوق العاده و بی نظیر
ممنونم که دست خداوند شدین تا زندگی من و هزاران هزار نفر دیگه از طریق فایل ها و محصولات شما دگرگون بشه
شادابتر و موفقتر باشید.
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (صف1)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ، برای خدا تسبیح میکند و اوست عزیز و حکیم
یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِـمَ تَقُـولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ( صف2)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا حرفی میزنید که [به آن] عمل نمیکنید؟
کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُـولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ( صف3)
کاری بسیار زشت نزد خداست، که حرفی بزنید که به آن عمل نمیکنید.
===========================
پرسیدم این همه حرف از معجزه، معجزه .. کو معجزه
ندا رسید از آسمان یافت کن در این جهان
چیزی به غیر از معجزه
اعضای همه وجودت مگر معجزه نیست
روح و جسم و تارو پودت مگر معجزه نیست
پیدایش آفرینش مگر معجزه نیست
دنیا و آسمون و زمینش مگر معجزه نیست
بیدارشو بیدارشو ای مانده در خواب
هشیار شو هشیار شو ای گوهر ناب
یارب زسر لطف و کرامت نظرم کن
من شاخه بی برگ و برم بارورم کن
یارب بنشان بردل من نور حقیقت
وز ظلمت و جهلم برهان سحرم کن
دانم که تو سلطان جهانی خدایا
هر لحظه که غافل شوم از تو خبرم کن
پرسیدم این همه حرف است
معجزه معجزه .. کو معجزه
ندا رسید از آسمان یافت کن در این جهان
چیزی به غیر از معجزه ..
سلام بر استادعزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان گلم
من گم شده بودم
آنقدر ذهنم نزدیک به دوسالی که درسایت هستم درگیر شناسایی موانع ذهنی و کدنویسی و تغییر باورها و قانون جهان و فرکانس ها و قدرت ذهن و گاز وترمز و این مفاهیم شده بود که اصل تو ذهنم کمرنگ و کمرنگ ترشد و علیرغم پر کردن چندین دفاتر و سررسید و شب وروز فایل گوش دادن وتحلیل کردن و شناسایی موانع و عقل کل سرچ کردن و… به خواسته ام نرسیدم .
ولی منم منم زباد شد و خدا درذهنم ردیف آخر ماجرا بود .
اگرچه از خدا میخاستم تو بهم بگو که باز کدوم مانع مونده من کولاکی بهش حمله کنم .
دیگه این اواخر مستاصل شده بودم و روند تکراری وخسته کننده .
تسلیم شدم به خدا گفتم من هرکاری از دستم برمیومد
انجام دادم ومیدم تو بهم بگو دیگه چی کارکنم .
این اواخر مرتب یا دستم روچاقو میزدم یا دستم میسوخت یا پاهام کبود میشد .
خدایا چرامن اینطوری شدم . آخه یه خیار پوست کردن اینهمه دست بریدن داره و…
الان که این فایل رو شنیدم گفتم آره همینه .
منی که توان پوست کندن خیار رو ندارم یا… چطور ادعا میکنم من قدرت خلق خواسته ام رو دارم و اعتبار رو به خودم دادم .
خدایی که هرلحظه ازم مراقبت میکنه رو فراموش کردم وقدرت رو به خودم دادم .
قانون اینه
من درخواست میدم
خدا همش اجابت میکنه
من کافیه باهاش همجهت بشم .
همین .
مگه من ملکی داشتم که چندین سال برای فروش گذاشته بودم دریغ از یه مشتری . اما وقتی به خدا واگذار کردم وبهش گفتم خدایا تو بنگاهی من باش .
ان واحد ملکم فروش رفت بدون حق بنگاهی و باقیمت عالی که همه تعجب کرده بودن .
رفتم دوباره ملک خریدم بدون حق بنگاهی
مگه من ماشین خریده بودم اصلا دخالتی داشتم ماشینی که در حد نو بود و سالم .فقط به خدا واگذار کردم .
مگه من توشغلم اینهمه پیشرفت داشتم وخداشاهده درمسیر آدمهای فوق العاده ای قرار گرفتم که خودشان مشتاق یادگیری من بودن بدون دستمزدی . تلاشی کردم .چون به خدا سپرده بودم .
من دوره آرایشگری رفتم بدون دادن یک ریال دستمزد به آرایشگر وحتی کار برای ایشون. و آموزش فوق العاده مربی
یا من سالن باز کردم باقیمت فوق العاده عالی که صابخونه سال دوم بهم گفت پول رهن نمیخام باهمون قیمت پارسال باشین .بازم سپرده بودم به خدا .
اصلا آشنایی ام بااین سایت که تو پروفایلم نوشتم وهمه وهمه .
من فقط یه کار کردم روی خدا حساب باز کردم وتسلیم شدم . اونوقت نتیجه میومد .
چقدر این فایل به موقع اومد انگار بازم تسلیم بودم وخدا جواب اینهمه ابهاماتم رو داد .
استادعزیز ازتون ممنونم که چالشهای این مسیر رو که باعث توقف ما درمسیر میشه رو بهمون گوشزد میکنید وچه به موقع این فایل اومد موقعی که سردرگم بودم .و ازتون ممنونم که اینهمه برای دانشجویانتون وقت میزارید و کمک میکنید تا ما هم بتونیم تجربه زیبایی از زندگی کردن تو این دنیا داشته باشیم .
سپاس سپاس سپاس
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه
امروز. صبح بیدار شدم و استرس داشتم و انگار یه چیزی بهم فهموند دلیل استرس تو اینه که به کارهات نرسیدی و الان ریختی به هم که دیگه نتیجه اتفاق نمی افته پس تو شرک داری خودت رو همه چیز می دونی
عمیقا از خدا خواسته بودم این مسیله رو برطرف کنه چرا کن انقد تکیه می کنم روی خودم روی باورسازی هام روی ستاره قطبی هام و دارم زور میزنم و این باعث حس بد میشه
آیا خدا اگر بخواد کارهامو کنه و قدرت دست اون باشه الان من باید به هم بریزم اونجا فهمیدم ایمان من واقعی نیست ….
خدایا دلم ایمان به تو می خواد نه ایمان به خودم
اینجا بود که استاد این فایل رو گذاشت
سلام صدف جان
چقدر حرفت برای من تلنگر خوبی بود و آگاهی بخش
منم دقیقا همین استرس دارم اما با این نکته ای که گفتی متوجه این باورمخرب، ترمز، هرچیزی که اسمش میزارن شدم
واقعا ایمانم واقعی نیست
اگر محمد، ابراهیم، موسی، سلیمان از خدا درخواستی داشتند چه میکردن بعدش، اونها چطور درخواستشون میگفتن، من دارم چطور میگم
بزرگترین باور محدودکننده من اینکه ایمانم به خدا کمه، خدای من چقدر قدرت داره؟؟؟ چقدر روی قدرتش حساب میکنم؟؟
فقط از خودش میخام که به همه ما ایمانی بیشتر از روز قبل بده
هرجا هستی در پناه خودش، غرق آرامش و نعمت باشی
در ادامه ی کامنت قبلیم ، به قول آقای دکتر عباس موزون در برنامه محفل
خدایا این من ها را از من بگیر ،
من چیه؟؟
اگه نگاهم نکنه چیم من؟
اگه به لحظه به خودم واگذارم کنه من چیم؟؟
اگه یه لحظه به قول خودش آب دریا عا را تلخ و شور کنه من میتونم چیکار کنم؟؟
اگه رزق و روزی واسم نفرسته من چبکار کنم؟
اگه روشو اون طرف کنه من میتونم کجا پناه ببرم ؟
اگه لحظه ای کوچکترین تداخلی در سلامتی من رخ بده واقعا من کجام؟
من چیم توی این جهان بدون خداوند ؟
خداروشکر الان این روزها در محل کارم دارم حس میکنم با استاد عباس منش عزیز چقدر بزرگ شدم چقدر رشد کردم و چقدر فاصله دارم از بقیه همکارا و چقدر آرامش دارم ، این ارامش درونی این صلح همش از نگاه خداونده همش از آگاهی هاست که خداوند در وجودم قرار داده ، و چقدرمن خرسندم از این بابت اگه بخوام بنویسم طومار میشه با اینکه دارم از خستگی بیهوش میشم اما دلم میخواد فقط بنویسم فقط ذوق کنم فقط بگم که خدا در لحظه لحظه داره کمکم میکنه و ابن نگاه و ابن کمک چقدر شیرینه ،
خدایا از تو ممنونممممممم تا همیشه کمکم کن ممنونت باشم .
هزار تا قلب آخر نوشتم ….
بنام خدایی که هر چه دارم از اوست…
سلام به شما استاد متواضع استاد عباسمنش موحد و همه ی اعضای فعال و با اراده ی این سایت زیبا.
روح من چن روزیه که دوباره زنده شده، زنده بود به ظاهر ولی دوباره به خودم اومدم ، دیدین خیلی وقتها فکر میکنی تو مسیر درستی؟ مغرور میشی و فکر میکنی خب دیگه من همه اتفاقات خوبو دارم میکشونم نیازی نیست خیلی هم سخت بگیرم بابا بذا حالا یه سرک بکشم مثلا تو اینستا بذا برم تو پیجای دیگه ببینم دارن چیکار میکن منم یاد بگیرم و جالبه واسه خودمم بهونه میارم که من دارم ایده میگیرم از بقیه ولی دوستان این یه تله است و ما رو از اصل به شکل نامحسوسی دور میکنه طوری که بعدش به خودمون میایم میبینیم چند وقته دیگه از کنترل درست و حسابی ذهن خبری نیست️ و هر چی هست دیگرانن و طرز تفکرشان و حرفهاشون و جالبه که چند وقته که مضطرب شده بودم و انگار که ته واقعا دارم ناامید میشم، اِ چرا دارم خودمو که تازه کارم رو شروع کردم با اونایی که چند ساله این کارشونه مقایسه میکنم، خلاصه بگم براتون که من تو این تله افتاده بودم و از خداوند هدایت خواستم واسه کارم واسه رشدش واسه اینکه گمراه نشم و یهو بخوام قدمی بردارم که بی نتیجه باشه، چن وقت بود که کمتر به سایت سر میزدم چون سرگرم اونور بودم بعد به خودم نهیب زدم و یادم افتاد اون اتفاقات خوبی که واسم افتاده در نتیجه ی چه مسیری بوده و من هدایت شدم به اینکه فایلا رو ببینم و چن روزه که اینستا رو کم کردم و دوباره به درونم رجوع کردم و دارم روی این بخش هدایت بیشتر کار میکنم تا امروز که دیگه با دیدن این فایل الهی حالم دگرگون شد. از وسطای فایل این خداوند بود که از زبان شما همه چی رو برام واضح کرد استاد و من از شدت شادی گریه و گریه و گریه کردم که خداوندا این همه سوالی که توی ذهنم بود و این 2 دلی که داشتم رو چطور هدایتم کردی و جوابم رو دادی .استاد اینو هم بگم که چند روزیه که مثل قبل هر روز دارم با خودم از ته دل و با ایمان زمزمه میکنم که تنها تویی که هدایتگری تنها تویی که ورق رو به سود من برمیگردونی، همونطور که چند ماه پیش در حالی که صاحب خونمون میخواست خونه رو بفروشه و ما قرار بود از این خونه بریم و دردسرهای دوباره اساس کشی و اینا ولی من با حس خوب و توکل به تو ایمانم رو حفظ کردم و همش میگفتم از جایی که فکرشو نمیکنم درست میشه، در کمال ناامیدی همسرم و امیدواری من جوری درست شد که هم تو همون خونه موندیم و هم خونه دار شدیم استاد از راهی که فکرشم نمیکردیم. ممکنه به مو برسه ولی پاره نمیشه و تو بهترین زمان اتفاق خوبه رخ میده و ایمانم رو قویتر میکنه. واقعا فایلتون بجا و به موقع بود استاد جان از خداوند سپاسگذارم که بهتون الهام کرد تا این صحبت ها رو کنید. باورتون میشه من دیروز از خداوند تو تمرین ستاره قطبی درخواست کرده بودم که “خداوندا ازت درخواست میکنم که مسیر کارم رو هموار کنی و تکلیفم رو روشن کنی” استاد جان تکلیفم روشن شد از بین این همه هیاهویی که میگفت فلان کار رو انجام بده، فلان محصول رو بخر فلان جا برو و و و امروز اومدم تو سایت و گفتم خدایا هدایتم کن که چیکار کنم تا فایل توحید عملی 10 رو دیدم و انقدر حالم رو دگرگون کرد که الان مسیر برام دوباره روشن شد مسیری که میگه متمرکز باش و از حاشیه بیا بیرون روی اصل کار که توکل و هدایته تمرکز کن از خداوند هر چی میخوای رو بخواه به شکل روان و راحت همه ی اون سوالاتت رو پاسخ میده و نتایج خوب رو رقم میزنه .از هیچ نترس اون قدم ها رو برات برمیداره فقط بهش اعتماد کن و درخواست کن.
استاد جان بینهایت سپاسگذارم از شما که انقدر با کیفیت و ساده از زبان خداوند سخن میگید.