اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و خوندن تمام 586 دیدگاهی که تا الان روی این فایل منتشر شده می تونم قسم بخورم و مثل روز برام روشنه که این فایل فقط می تونه وحی ای باشه که خدا خودش داره به وضوح میگه عاقا!!! بزرگترین و مهم ترین باور قدرتمندکننده اینه که یادتون نره که فقط و فقط من فرمانروای کل کیهان هستم!
یادت باشه فقط منم که تمام دستاوردها و موفقیت هاتون را براتون کسب کردم!
دیدی هروقت مغرور شدی هیچکاری از دستت برنیومده؟
دیدی هر وقت فکر کردی خبریه و … من آنم که رستم بود پهلوان!!! همچین با خاک یکسان شدی که با تمام وجودت درک کنی عاقا! من نبودم اون همه موفقیت و دستاورد به دست اوردم!
البته یه ریزه من بودم ها! اما فقط در حد درخواست!
و خدا بود که منو رو شونه هاش برد و به شیرینی و آسانی خواسته ام را با عشق بهم تقدیم کرد!
هر جا بیشتر کارامو بهش سپردم آسان تر به خواسته هام رسیدم
هر جا عقل و فکرمو دخیل کردم رسیدنم به خواسته هام سخت تر شد!
چه درس الهی بزرگی بود این فایل
چه یادآوری مهم و ریزبینانه ای برای من داشت!
چه آگاهی ناب و عمیقی
هنوز تمرینات جلسه دو و سه باورهای قدرتمند کننده را کامنت نکردم با وجود اینکه در زمان گوش کردن و نوشتن واو به واو فایل ها تمرینات را هم نوشتم برای خودم!
حالا می تونم برگردم و دوباره آگاهانه هدف کوتاه مدت ام را بسپرم به شونه های قدرتمند خداجونم و با هم بریم و عشق کنیم و خواسته هام را خلق کنم!
خدا جونم سپاسگزارم که بازم یه آگاهی و هدایت دیگه به من از فضل و رحمتت عطا کردی!
استاد عزیزم سپاسگزارم به خاطر این که خودتون تو بغل خدایین و هرچند وقت یه بار برمی گردین پشتتون مارو نگاه می کنین و می گین بچه ها بیاین! راه همینه! ادامه بدین! نا امید نشین!
همکلاسی های عزیزم سپاسگزارم ازتون به خاطر کامنت های بی نظیرتون!
استاد من منتظر بودم ادامه مباحث قبل رو بشنوم ولی وقتی اینو دیدم گفتم حتما این برام خیلی ارزشمند تره
از لحظه اول میخکوب صحبت های شما شدم و نفهمیدم چطور تمام شد
الله اکبر از این همه هدایت و لطف خدا
توی صحبت ها گفتید همیشه بچه هه میگن استاد شما از کجا میدونستی که من به همچین صحبت هایی نیاز داشتم و شما چیزی نمیدونستی ولی خدا میدانست
چقدر نیازمند شنیدن این صحبت ها بودم در این برهه از زندگی ام چقدر باید دوباره به خودم متذکر میشدم که خدا داره برات کارها رو انجام میده تو نگران نباش
چقدر به موقع این فایل رو دیدم چقدر عالییییی بود واقعا موقع نگاه کردن اشک می ریختم که ببین خدا چطوری داره باهات حرف میزنه
وای وای نمیدونم چطوری احساس واقعی ام رو بیان کنم فقط میتونم بگم خدایا شکرت که هر لحظه داری هدایت میکنی خدایای شکرت به خاطر وجود شما
اونجایی که گفتید میخواستید ادامه فایل قبلی رو ضبط کنید و صحبت ها نیامد و منجر به این فایل شد این یعنی لطف خدا این یعنی هدایت واقعی الهی که شما چقدر زیبا بهش عمل میکنید چقدر هوشمندانه گوش میدید به الهام های الهی
بارها میگم بیخودی نیست استاد اینقدر در همه زمینه ها موفق هستش چون الهامات رو خوب درک میکنه و خوب عمل میکنه و این عمل کردن رمز موفقیت شماست
اونجایی که در مورد کیفیت ضبط فتیل ها گفتید من خودم توی فایل قبلی اشاره کردم که چقدر کیفیت نور و صدا و فیلم برداری عالیه واقعا آدم فکر میکنه توی استودیو داده ضبط میشه و شماهم الان اشاره کردید که با ساده ترین امکانات دارید فیلم میگیرید و این چیزی نیست جز لطف خدای مهربان.
واقعا استاد لذت بردم نمیدونم چطوری تشکر کنم که اینقدر دلسوزانه این مطالب رو بیان میکنید و مارو هم آگاه میکنید
خداروشکر بابت وجود شما
خدا خودش میدانه که چقدر احتیاج داشتم به شنیدن این صحبت های الهی که از زبان شما به گوش من رسید
خداروشکر که شما هستید
مطمئنم شما جزو اولیاء الهی هستید
شما جزو امامان ما هستید همونطور که توی قرآن اشاره شده بهش
شما جزو کسایی هستید که ما باید ازش پیروی کنیم
استاد خیلی حالم رو خوب کردید و مطمئنم این انرژی مثبت به خود شما هم برمیگرده
خوش به حال شما که اینقدر در مسیر درست هستید امیدوارم ماهم مثل شما بتونیم به خدا اینقدر اعتماد داشته باشیم و به قول شما روی دوش خداوند سوار بشیم و از مسیر زندگی لذت ببریم
شما لایق بهترین ها هستید شما لایق بهشت واقعی هستید براتون شادی و عشق آرزو میکنم
اى خدا من از تو درخواست ایمنى مى کنم آن روز سختى که ظالم از پشیمانى و حسرت انگشت به دندان مى خاید و مى گوید «اى کاش من با رسول حق راه طاعت پیش مى گرفتم»
و قبیلهاش که همیشه بحمایتش برمىخواستند و هر که در روى زمین است همه را فداى خود گرداند تا از عذاب نجات یابد و هرگز نجات نخواهد یافت که آتش دوزخ بر او شعله ور است تا سر و صورت و اندامش پاک بسوزد
معبودم، در عین توانگری تهیدستم، پس چگونه در تهیدستی تهیدست نباشم، خدایا در عین دانایی نادانم، پس چگونه در عین نادانی نادان نباشم. معبودم همانا متفاوت بودن تدبیرت و سرعت تغییر تقدیراتت، بندگان عارف به تو را، از اطمینان به بخشش و ناامیدی از تو در گرفتاری باز داشته است. معبودم، از من است آنچه سزاوار پستی من است و از توست آنچه شایسته بزرگواری توست؛
معبودم، تو خود را با خوبی و مهربانی به من توصیف کردهای پیش از پیدایش ناتوانی من، آیا آن دو را از من دریغ ورزی پس از پدید آمدن ناتوانیام، معبودم، اگر زیباییهایی از من نمایان شود، به احسان توست و تو را بر من مهرورزی بسیار است و اگر زشتیهایی از من ظاهر گردد، به عدل توست و تو را بر من حجت کامل است.
خدایا چگونه مرا وا مینهی در صورتی که عهدهدار من شدهای؟ و چگونه مورد ستم واقع شوم و حال آنکه تو یار منی؟ یا چگونه ناامید گردم، درحالیکه نسبت به من سخت مهربانی، اینک به سبب نیازم به تو، متوسل به توأم و چگونه متوسل به تو شوم به آنچه محال است به تو برسد، یا چگونه از حالم به تو شکایت کنم و حال آنکه بر تو پوشیده نیست؟ یا چگونه با گفتارم توضیح حال دهم، درحالیکه از تو برای تو واضح است؟ یا چگونه آرزوهایم را به عرصه نومیدی بری، در صورتیکه به آستان تو وارد گشته؟ یا چگونه احوالم را نیکو نگردانی، درحالیکه احوال من استوار به توست؟
معبودم چه اندازه به من لطف داری. با این نادانی فوقالعاده من و چهقدر به من مهربانی، با این عمل زشت من؟ معبودم چقدر به من نزدیکی و من چقدر از تو دورم و چه اندازه به من مهر میورزی پس چیست آنچه مرا از تو در پرده میکند؟ معبودم از اختلاف آثار و تغییرات احوال دانستم که خواستهات از من این است که خود را در هر چیز به من بشناسانی تا در هیچچیز نسبت به تو جاهل نباشم، معبودم هر زمان فرومایگیام از سخن مرا بازداشت، کرم تو گویایم نمود و هروقت اوصافم ناامیدم کرد، نعمتهایت به طمعم انداخت؛
بله ،این کلام بزرگان ماست که باورهای توحیدیشان را نشان می دهد امامن چی ،سرتاپاشرک ،همه چیز را از آنها می خوام ،
بعضی وقتها که ته ته ذهنم را کاوش می کنم می بینم من فقط از بچگی یاد گرفتم کلام ایشان را در مراسمات مذهبی گوش
بدم و گریه کنم ،ولی وقتی به تک تک این جملات گوش می دهی و تفکر می کنی و درک می کنی تازه می فهمی اینها کجا
بودند چی می گفتند و من چی فکر می کردم ،ای خدای من ،ای رب العالمین ،ای مالک جهان و جهانیان ،ای الله همه عالم
مرا به بزرگی خودت ببخش و بیامرز ،همچنان که موسی را بخشیدی و در زمره بهترین بندگانت قراردادی ،همچنان که یونس
را از دل ماهی نجات دادی ،همچنان که یوسف را از قعرچاه به جاه وجلال رساندی ،ای روزی ده بی منت تنها تورا می پرستم
وتنها از تواستعانت می جویم ومی دانم که تورحیمی تورحمانی پس همانطور که موسی به خود احساس گناه نداد و به لطف
وکرمت امیدوار بود ” رَبِّ إِنِّی لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرٖ فَقِیرٞ”من هم به خودم وبه ذهنم می گویم وقتی خدایی به این خوبی داری
که هم رحمان است ورحیم ،پس تو هم به خود احساس گناه مده وهمه را از او بخواه او که از رگ گردن به تو نزدیکتر است او
که علی در نامه 31نهج البلاغه می گوید :
بدان، خدایى که گنجهاى آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازه درخواست داده، و اجابت آن را به عهده گرفته است. تو را فرمان داده که از او بخواهى تا عطا کند، درخواست رحمت کنى تا ببخشاید، وخداوند بین تو و خودش کسى را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه اى پناه ببرى،
و در صورت ارتکاب گناه در توبه را مسدود نکرده است، در کیفر تو شتاب نداشته، و در توبه و بازگشت، بر تو عیب نگرفته است، در آنجا که رسوایى سزاوار توست، رسوا نساخته، و براى بازگشت به خویش شرائط سنگینى مطرح نکرده است،
در گناهان تو را به محاکمه نکشیده، و از رحمت خویش نا امیدت نکرده، بلکه بازگشت تو را از گناهان نیکى شمرده است. هر گناه تو را یکى، و هر نیکى تو را ده به حساب آورده، و راه بازگشت و توبه را به روى تو گشوده است. هر گاه او را بخوانى، ندایت را مىشنود، و چون با او راز دل گویى راز تو را مىداند، پس حاجت خود را با او بگوى، و آنچه در دل دارى نزد او باز گوى، غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن، تا غمهاى تو را بر طرف کند و در مشکلات تو را یارى رساند.
و از گنجینههاى رحمت او چیزهایى را درخواست کن که جز او کسى نمىتواند عطا کند
سپس خداوند کلیدهاى گنجینه هاى خود را در دست تو قرار داده که به تو اجازه دعا کردن داد،
پس هر گاه اراده کردى مىتوانى با دعا، درهاى نعمت خدا را بگشایى، تا باران رحمت الهى بر تو ببارد.
هرگز از تأخیر اجابت دعا نا امید مباش، زیرا بخشش الهى باندازه نیّت است،
خیلی برام جالبه. مدتی هست که دارم قرآن رو با دقت میخونم و داشتم به سوره حمد فکر میکردم که رسیده بودم به آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین. دقیقا این فایل شما مرتبط بود با این آیه و توضیحات شما در مورد توحید عملی چقدر معنای این آیه رو برام تکمیل کرد.
اگر هر روز بخوای این موضوع رو بررسی کنیم خداوند کجاها مسیر رو هموار کرد برامون میبینیم خیلی جاها اما انقدر برامون بدیهی شده یا حوصله نداریم بهش فکر کنیم که به خیال خودمون همچی خودش همینجوری روی رواله من هر روز میبینم چقدر خداوند مسیرو برام هموار میکنه انقدر دقتم بالا رفته که خیلی جاها متوجه حضورش میشم مثلا امروز دستگاه مغازه جام کرد و اون لحظه یه مشتری اومد که دقیقا اون ادم فنی بود و فوق العاده حرفه ای من چون خودم صاحب کسب وکارمم عملا مرد فنی نیست که سریع بیادوبهم کمک کنه ایشون یکساعت تمام بدون هیییچ چشم داشتی بهم کمک کرد همون لحظه گفتم خدایا چرا تو هر روز منو روانی تر خودت میکنی!! چرا انقدر تو بی نظیری اخه من چطور جلو بغضمو بگیرم جلو این مشتری خلاصه دستگاهم درست شد و کلی در حیرت موندم که چطور ؟ دقیقا لحظه ای خراب شد که یه ادم فنی بیاد ازم خرید کنه؟…
زندگی هر روز من اینه پرررراز ادمایی که دست خداوندن برام و بارهااا وبارها این هموار شدن مسیر کارای من اتفاق میفته
یه موضوع دیگه اینکه ما برای شروع کار مغازه، از داداشم طلا گرفتیم که کار کنیم کمک و لطف ایشونو بهشون برگردونیم و دقیقا توی کرونا بودو خلاصه درامدم کم خب یه مدتی شد و ایشون خواهان عودت طلاشون شدن چون طلام دچار تورم شده بودو نگران این موضوع هم بودم هیجوقت فراموشمنمیشه چطور خداوند بهم کمک کرد اونروز من واقعااانمیتونستم گریه نکنم یه کمک هزینه خربد دستگاه توی مجوزها میدادن درخواست دادم و به طرزعجیبی با بازپرداخت خییلی کم بهم تعلق گرفت و من بدهی طلامو دادم وخیلی خوشحالم که با این تورم پول طلا جور شد
شاید باورتون نشه ولی من هر روز برای کمک های بی نظیر پروردگارم اشک شوق میریزم و هر انچه دارم متعلق به اوست تمام داراییی ام تمام وجودم برای خدای بی نظیر و یگانه ام
خدارو هزار مرتبه شکرت که امروز این آگاهی ناب را به من آموختی
پروردگارم شکرت که تو مرا در این مسیر آگاهی قرارم دادی و ابن سخنان بی نظیر را میشنوم
واقعا استاد همیشه میگه این حرفا به من گفته میشه دقیقا مشخصه این حرفا به استاد گفته میشه که انقدر به دل میشینه و مستقیم وارد قلب آدم میشه و آرامش میگیریم
چقد این حرفها ناب و عالیه خدابا هزاران مرتبه شکرت
من دقیقا بعد از گوش دادن این فایل ناب یه موردی برای من پیش اومد که از دست من هیچ کاری بر نمیومد بلافاصله این حرفهای استاد که تازه گوش داده بودم و تو ذهنم بود تو دلم گفته. خدایا من که هیچ کاری از دستم برنمیاد میسپرمش به خودت من تسلیمم اگه به نفع منه برام انجامش بده
بعد دیگه رهاش کردم و سپردم به دستان الهی و چند دقیقه بعدش گوشیم رنگ خورد و کار من همونجوری که میخواستم انجام شد
استاد واقعا درست میگه ما هیچ کاره هستیم
اگر هر کاریرو بسپریم دست خودش خیلی بهتر از خودمون انجام میده
به شرط اینکه واقعا تسلیم بشی و خاشع باشی و از ته قلبت بفهمی که همه کارهارو خدا انجام میده نه ما
همونجوری که حضرت یونس در شکم ماهی تسلیم شد و به خدایش گفت که ان لااله الا انت سبحانک آنی کنت من الضالمین
که هیچ الله جز خدا نیست پاک و منزه ی تو من از گمراهان بودم و خداوند نجاتش داد
خدایا هزاران مرتبه شکرت که تمام امورات مارا تو انجام می دهی
استاد عزیز ممنونم که با گوش دادن به فایل هات چقد زندگیم قشنگتر و زیباتر و خداگونه تر شده
چقد سپاسگزارتر شدم چقد با خدای خودم دوست شدم چقدد هر روز ایمانم قوی تر شده چقدر هر روز دارم نشانه هارو شکار میکنم چقدد قوانین و درک میکنم
ممنونم از تمام بچه های عزیز این سایت که کامنتاشون عالیه و به قول استاد کامنتهای بچه ها از هزاران کتاب انگیزشی بهتره
عاشقانه دوستتون دارم
بی نظیرید بچه ها
استاد دوست دارم که حرفات مستقیم تو قلبم میشینه ممنون که هستی
اول حمد و ثنای رب العالمین و سپس سپاسگزاریم از استاد زیبایی ها که این چنین کلام حق را بر قلب های ما جاری میسازند و نور حق را در دل های ما روشن میکنند و جهان را جایی بهتر برای زندگی مینمایند.
اللهی هزاران مرتبه تو را بخاطر استاد عباسمنش عزیز شکر…
چقدر استاد نورانی هستند در فایل های توحید عملی و چقدر خداوند از زبان استاد با ما سخن میگوید و چقدر دلنشین هست این صحبت ها و چقدر این حرفها از جان آمده و بجان مینشیند…
چقدر به موقع گفته شد این سخنان به استاد زیبایی ها و چقدر این حرف ها لازمه همین الان من و تمامی بچه های این سایت زیبا هست…
– روزی که خداوند در سن 15 یا 16 سالگی به قلبم ندا داد که رشته مهندسی معدن را برای خود انتخاب کن نه ایده ای داشتم و نه میدونستم میخوام بکجا برسم و تا دوران کارشناسی هیییچ ایده ای نداشتم و او بود هادی راه من،در طول تمامی سال های تحصیلم نمره الف کلاس بودم و مورد احترام بچه های کلاس و اساتید.آخرای ترم آخر بودیم که یکی از بچه ها گف بهروز تو که اینقده ذهنت خوبه چرا اومدی معدن چرا نرفتی دکتر بشی یا استاد و یکی از بچه های شهر خواف گف خب معلومه بهروز میره تو شهرش معدن ثبت میکنه و میفروشه و پولدار میشه.
خدا شاهده تا اون لحظه که این حرفو نشنیده بودن ایده ای برای زندگی کاریم نداشتم و رفتم از هفته بعد دنبال ثبت محدوده های معدنی و الان در سن 33 سالگی جزو معدنداران این مرز و بوم هستم و از 20 سالگی معدن دارم کرد خداوند و هیچ سختی در کاری که میگن سخت ترین کار دنیاست ندیدم و تمامی این سالها پر از خاطرات عالی هست.ایده کاری و مالی من رو خداوند اون روز از زبان اون دوستم بهم گفت و منم گفتم سمعا و طاعتا…
تا سن 31 سالگی در مجردی به سر میبردم و روی خودم و باورهام کار میکردم و تمام اقوام و دنیا میگفتن پیر شدی پسر و کسی باهات ازدواج نمیکنه و داری از کت و کول میفتی و هزار باور مخرب دیگه!!!خب چی شد نتیجه توکل و توحید؟!!
در سن 31 سالگی یه شب بعد مهاجرتم از شهرم به مرکز استانمون ساعت 2 شب بود ندایی از عمق جان بهم گف فلانی!!!برو خواستگاری فلانی…و من چند روزی بود که از خداوند درخواست داده بودم خدایا خودت هدایتم کن و یکی رو بهم الهام بنما…
دختری متولد 1380 که 11 سال از من بچه تر بود…هیچ منطقی،هیچ کسی تحت هیچ شرایطی و البته خانوادا ام این ازدواج را تایید نکرد و همه متحدالقول میگفتند سرانجامی نخواهی داشت!!!
دو سال از اون ندا و ازدواجم گذشته و در هر دو طایفه وقتی میخوان مثال بزنند کیا خوشبختن میگن بهروز و زهرا…همون هایی که میگفتند نکن اشتباست و زمین میخوری!!!!
برا مراسم ازدواجم پول کم داشتم ولی با توکل روز مراسم رو تعیین کردم و درحالیکه از لحاظ منطقی اصلا کار درستی نبود و نجواها میگفتم چطوری میخوای پول مراسم رو جور کنی….شرک میگفت بیا و مراسم رو عقب بنداز و توحید در عمل میگف تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس….
7 روز مونده به مراسم یکی از دوستان قدیمی در حالیکه با ال 90 اسنپ کار میکردم بهم زنگ زد و پیشنهاد مشاوره معدنی بهم داد و به درخواست خودش 40 میلیون پول پیش بهم داد و تمامی مراسم من در اوج شکوه برگزار شد و نتیجه توحید در عمل از جایی که بوالله روحمم خبر نداشت،یرزقه فمن حیث لایحتسب شدم و روزی داد رب العرش العظیم.
بعد زندگی مشترک یه معدن آهن ثبت کردم و روش یه عالمه خرج کردم و تنهایی در دل کوه میرفتم و کاراشو میکردم و آخرش هیچی نشد و پولم بفنا رفت ولی گفتم خدایا من نباید تعیین کنم دقیقا چه شکلی میخوان موفق شم پس دفترمو برداشتم و گفتم خدایا یه معدن بده که 7 میلیون تن ذخیره داشته باشه و عیارش عالی باشه و مسیرشم خوب باشه و کاربرد داشته باشه و پولدارم کنه…
این درخواست رو برج 2 سال 1401 نوشتم…اگر این درخواستمو برا هریک از معدنی های ایران بخونید میتونه ساعت ها بخنده و مسخره کنه و نیش و کنایه بزنه که فلاین همه دنبال همچین معدنی هستند یه وقت ترشت نکنه!!!!
بوالله کمتر از دو ماه بعد من معدن دولومیت با عیار عالی و ذخیره 15 میلیون تنی در طبس گلشن ثبت کردم و تمامی امورات اداریش رو تا بهره برداری خداوند برام انجام داد و خودم که بخودم اومدم دیدم خداوند بیش از اونی که فکرشو میکردم بهم داده!!!
اللهی شکرا شکرا شکراااا
خدایا ممنونتم که اگر سر بر استانت نهیم و توکل کنیم و صدای مغز رو کم و صدای قلب رو بالا ببریم بهشت رو درهمین دنیا عرضه خواهی نمود…رسد آدمی بجایی که بجز خدا نباشد!
الان چند وقته که جلسات متعدد در تهران و مشهد دارم و با افراد زیادی سروکله میزنم برای فروش یا راه اندازی این معدن و هر بار کارم گره میخوره و داشتم تز فریمان مشهد برمیگشتم که تو مسیر دیدم استاد فایل توحید عملی 10 رو دادن…
چشمام برق زد و گفتم ایییینه این اومده که مشکل از کارم بگشاید…
اللهی الحمدالله که اینقدر هوای بنده هاتو داری.
فکر کنم ازدوشنبه صبح تا الان بیش از 25 بار فایل رو گوش دادم وحرص و طمع من نمیذاره بیخیال شم.
کامنتهای بچه ها دیوانم میکنه و میدونم این شدت از تسلیم بودنم و دراز بودن دست های گداییم پیش ربم نتایجی خواهد داد که میام و میگم ازشون ان شالله عمری باقی باشه.
این چند روز نه زنگ زدم به کسی و نه زنگ خواهم زد و چند اگهی رایگان معدنم رو که تو سه تا سایت گذاشته بودمم رو پاکشون کردم و گفتم خدایا خودت درستش کن آگهی کیلو چند؟!
صبح تاشب تواضع پیشه کردم و فقط روی نیازم بسوی استان مقدس خودش هست و همش بهش میگم خدایا چرا من زنگ بزنم و درمورد معدنم پیگیر بشم تو که بیشتر از من شماره های افراد رو داری تو زنگ بزن تو واسطه شو و کارم رو از بینهایت دستانت راه بنداز و تقسیم کار کردم با ربم
من احساس خوب میفرستم و عشق و حال میکنم واون هم پیگیری میکنه کارهامو و دستاشو میفرسته برا رفع نیازهام….
اللهی شکرت بخاطر هدایتت بهاین فایل طلایی
ممنونم از استاد زیبایی ها و مریم عزیز
روی ماهتون رو میبوسم از دور
الذین قالوا حسبنا الله ثم استقاموا لاخوف علیهم و لا هم یحزنون.
میخوام یه مثال از تسلیم بودن تو زندگیم بگم، همه ی دخترا میدونن یه جوی بین ما هست که وقتی سن کم کم بالا میره و تو هنوز مجردی یه نگرانیهایی پیش میاد و حتی پچ پچ هایی بین مردم.
و خیلی از دخترا همش گله و شکایت میکنن که ای بابا پیر شدیم و فلان…
اما من هیچ نگرانی ای بابت این موضوع نداشتم و میگفتم تو “زمان مناسب” اتفاق میفته و واقعا آرامش داشتم.فقط روی خودم کار میکردم، آرزوهامو دنبال میکردم و مابقیش رو به خدا سپرده بودم . جالبه این نگاه من واسه اطرافیانم و مخصوصا دوستام که اونام شرایط من رو داشتن خیلی عجیب بود چون من آروم و بیخیال بودم (چون به خدا اعتماد داشتم و تسلیم بودم) و اونا همیشه نگرانی و دل مشغولی داشتن.
من از سال98 با قانون اشنا شدم اما پارسال یعنی 1401 شروع کردم با تعهد روی خودم کار کردم و ادامه دادم تا اینکه خرداد امسال درحالیکه اصلا تو فکر ازدواج نبودم و روی کارم تمرکز کرده بودم خدا فردی رو سر راهم قرار داد که خیلی بهتر از چیزی بود که من میخواستم، مهمترین ویژگیش که من واقعا آرزوش رو داشتم اینه که بطرز شگفت آوری قانون رو بلده و عمل میکنه و خیلی بیشتر از من متعهده . نکته اینجاست اون یکسالی که روی خودم کار میکردم بیشترین چیزی که از سایت میدیدم و البته خدا بهم میگفت، فایل های سفربه دور آمریکا بود و وقتی رابطه ی استاد و مریم جان رو میدیدم خیلی ذوق میکردم و میگفتم چقدر خوبه مریم جان همسری داره که هر روز ازش یاد میگیره و همیشه درمورد قانون باهاش صحبت میکنه(البته مریم عزیزم خودشون هم استادن) اما واقعا فکر نمیکردم بجز استاد اصلا کسی وجود داشته باشه که بتونه اینقد خوب درمورد قانون حرف بزنه و عمل کنه، چه برسه که بخواد بیاد تو زندگیِ من.
اما با دیدن اون فایل ها و تکرارشون در طول چند ماه، توی ناخودآگاهم این خواسته شکل گرفته بود . خدا از ته قلب من، جایی که خودمم با اون وضوح ازش خبر نداشتم، باخبر بود که چیو دوست دارم و بهم هدیه دادش و همین دو هفته ی پیش نامزد شدیم. خدا خودش همه کارا رو به بهترین شکل ممکن پیش برد و از اول نه من هیچ تلاشی برای این اتفاق کردم نه همسرم، حتی هیچکدوم از ما تو اون برهه به فکر ازدواج نبودیم و توسط یک شخصی به هم معرفی شدیم و وقتی توی اولین مکالممون در شروع صحبتش از کلمه ی فرکانس استفاده کرد من واقعا سورپرایز شدم.
از اونموقع اینقد نشونه دیدیم که مطمئن شدیم مال همیم.
من کسی رو میخواستم که باهاش ایمانم روز به روز قوی تر بشه و واقعا آرزوی من بود و وقتی فهمیدم اسم این فرد ایمانِ برام یه نشونه از طرف خدا بود که ایمان اومده تا ایمانم قوی تر بشه و خداروشکر تو این مدتی که باهاش بودم خیلی رشد کردم و به مسیرم مطمئن تر و متعهدتر شدم.
یه نکته ی دیگه ام بگم که قبل از این اشنایی یه روز کامنت زیبای یکی از دخترای سایت رو خوندم که نوشته بود با یکی از اعضای سایت ازدواج کرده و خوشحال بود، همون لحظه منم از خوشحالی اشکهام سرازیر شد و فکر میکنم یک هفته از این قضیه نگذشته بود که با نامزدم آشنا شدم.
خداروشکر میکنم که تو این قضیه همه چیزو به خودش سپردم و خدا هم برام بهترینها رو رقم زد.
از خدا میخوام هدایتگر هممون باشه و کمک کنه همیشه تو مسیر درست در حرکت باشیم ، دستمون تو دستای مهربونش باشه ، سرمون پایین و متواضع باشیم در مقابلش.
سلام به همهی عزیزانم
استاد جانم بعد از به گوش جان شنیدن این فایل الهی
و خوندن تمام 586 دیدگاهی که تا الان روی این فایل منتشر شده می تونم قسم بخورم و مثل روز برام روشنه که این فایل فقط می تونه وحی ای باشه که خدا خودش داره به وضوح میگه عاقا!!! بزرگترین و مهم ترین باور قدرتمندکننده اینه که یادتون نره که فقط و فقط من فرمانروای کل کیهان هستم!
یادت باشه فقط منم که تمام دستاوردها و موفقیت هاتون را براتون کسب کردم!
دیدی هروقت مغرور شدی هیچکاری از دستت برنیومده؟
دیدی هر وقت فکر کردی خبریه و … من آنم که رستم بود پهلوان!!! همچین با خاک یکسان شدی که با تمام وجودت درک کنی عاقا! من نبودم اون همه موفقیت و دستاورد به دست اوردم!
البته یه ریزه من بودم ها! اما فقط در حد درخواست!
و خدا بود که منو رو شونه هاش برد و به شیرینی و آسانی خواسته ام را با عشق بهم تقدیم کرد!
هر جا بیشتر کارامو بهش سپردم آسان تر به خواسته هام رسیدم
هر جا عقل و فکرمو دخیل کردم رسیدنم به خواسته هام سخت تر شد!
چه درس الهی بزرگی بود این فایل
چه یادآوری مهم و ریزبینانه ای برای من داشت!
چه آگاهی ناب و عمیقی
هنوز تمرینات جلسه دو و سه باورهای قدرتمند کننده را کامنت نکردم با وجود اینکه در زمان گوش کردن و نوشتن واو به واو فایل ها تمرینات را هم نوشتم برای خودم!
حالا می تونم برگردم و دوباره آگاهانه هدف کوتاه مدت ام را بسپرم به شونه های قدرتمند خداجونم و با هم بریم و عشق کنیم و خواسته هام را خلق کنم!
خدا جونم سپاسگزارم که بازم یه آگاهی و هدایت دیگه به من از فضل و رحمتت عطا کردی!
استاد عزیزم سپاسگزارم به خاطر این که خودتون تو بغل خدایین و هرچند وقت یه بار برمی گردین پشتتون مارو نگاه می کنین و می گین بچه ها بیاین! راه همینه! ادامه بدین! نا امید نشین!
همکلاسی های عزیزم سپاسگزارم ازتون به خاطر کامنت های بی نظیرتون!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود به استاد عشق
استاد من منتظر بودم ادامه مباحث قبل رو بشنوم ولی وقتی اینو دیدم گفتم حتما این برام خیلی ارزشمند تره
از لحظه اول میخکوب صحبت های شما شدم و نفهمیدم چطور تمام شد
الله اکبر از این همه هدایت و لطف خدا
توی صحبت ها گفتید همیشه بچه هه میگن استاد شما از کجا میدونستی که من به همچین صحبت هایی نیاز داشتم و شما چیزی نمیدونستی ولی خدا میدانست
چقدر نیازمند شنیدن این صحبت ها بودم در این برهه از زندگی ام چقدر باید دوباره به خودم متذکر میشدم که خدا داره برات کارها رو انجام میده تو نگران نباش
چقدر به موقع این فایل رو دیدم چقدر عالییییی بود واقعا موقع نگاه کردن اشک می ریختم که ببین خدا چطوری داره باهات حرف میزنه
وای وای نمیدونم چطوری احساس واقعی ام رو بیان کنم فقط میتونم بگم خدایا شکرت که هر لحظه داری هدایت میکنی خدایای شکرت به خاطر وجود شما
اونجایی که گفتید میخواستید ادامه فایل قبلی رو ضبط کنید و صحبت ها نیامد و منجر به این فایل شد این یعنی لطف خدا این یعنی هدایت واقعی الهی که شما چقدر زیبا بهش عمل میکنید چقدر هوشمندانه گوش میدید به الهام های الهی
بارها میگم بیخودی نیست استاد اینقدر در همه زمینه ها موفق هستش چون الهامات رو خوب درک میکنه و خوب عمل میکنه و این عمل کردن رمز موفقیت شماست
اونجایی که در مورد کیفیت ضبط فتیل ها گفتید من خودم توی فایل قبلی اشاره کردم که چقدر کیفیت نور و صدا و فیلم برداری عالیه واقعا آدم فکر میکنه توی استودیو داده ضبط میشه و شماهم الان اشاره کردید که با ساده ترین امکانات دارید فیلم میگیرید و این چیزی نیست جز لطف خدای مهربان.
واقعا استاد لذت بردم نمیدونم چطوری تشکر کنم که اینقدر دلسوزانه این مطالب رو بیان میکنید و مارو هم آگاه میکنید
خداروشکر بابت وجود شما
خدا خودش میدانه که چقدر احتیاج داشتم به شنیدن این صحبت های الهی که از زبان شما به گوش من رسید
خداروشکر که شما هستید
مطمئنم شما جزو اولیاء الهی هستید
شما جزو امامان ما هستید همونطور که توی قرآن اشاره شده بهش
شما جزو کسایی هستید که ما باید ازش پیروی کنیم
استاد خیلی حالم رو خوب کردید و مطمئنم این انرژی مثبت به خود شما هم برمیگرده
خوش به حال شما که اینقدر در مسیر درست هستید امیدوارم ماهم مثل شما بتونیم به خدا اینقدر اعتماد داشته باشیم و به قول شما روی دوش خداوند سوار بشیم و از مسیر زندگی لذت ببریم
شما لایق بهترین ها هستید شما لایق بهشت واقعی هستید براتون شادی و عشق آرزو میکنم
دوستتان دارم
در پناه الله یکتا شاد باشید
به نام رب ،تنهافرمانروا ،تنهامالک وتنها اله جهان وجهانیان
“به قول خواجه عبدالله انصاری “،آنکس که تورادارد که راندارد وآنکس که توراندارد که رادارد…
و به قول بنده محبوب تو که چون ابراهیم کلام وعملش مملو از ایمان وبدور از شرک است ،همیشه از سالها قبل
این جملات تو ذهنم چرخ می خوردند و می خورند البته این چندساله خیلی بیشتر درکشان می کنم،باید باطلانوشت
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ إِلاَّ الرَّبُ ،تامرحله ای پیش می رود که می گوید مولای من
توزنده ابدی هستی ومن مرده ودرحق مرده بی روح جززنده ابدی که رحم خواهدکرد مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْحَیُّ وَ أَنَا الْمَیِّتُ
وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَیِّتَ إِلاَّ الْحَیُ ،متن کاملش را اینجا می آورم که همگی به قول معروف حالش و ببریم
اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْأَمَانَ یَوْمَ لاَ یَنْفَعُ مَالٌ وَ لاَ بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ
پروردگارا من از تو درخواست ایمنى مى کنم آن روز سختى که مال و فرزند هیچ نفع نبخشد و چیزى جز آنکه با قلب پاک و سالم حضور خدا آید سود ندهد
وَ أَسْأَلُکَ الْأَمَانَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ (یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً)[1]
اى خدا من از تو درخواست ایمنى مى کنم آن روز سختى که ظالم از پشیمانى و حسرت انگشت به دندان مى خاید و مى گوید «اى کاش من با رسول حق راه طاعت پیش مى گرفتم»
وَ أَسْأَلُکَ الْأَمَانَ یَوْمَ یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَ الْأَقْدَامِ
و از تو درخواست ایمنى مىکنم آن روز سختى که گنهکاران به سیمایشان شناخته مىشوند که پس موى پیشانى آنها را با پایهاشان بگیرند
وَ أَسْأَلُکَ الْأَمَانَ یَوْمَ لاَ یَجْزِی وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لاَ مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَیْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ
و از تو درخواست ایمنى مىکنم در روز سختى که نه پدرى به جاى فرزند و نه فرزندى به جاى پدر جزا و کیفر شود و البته آن روز وعده خدا حق و حقیقت است
وَ أَسْأَلُکَ الْأَمَانَ یَوْمَ لاَ یَنْفَعُ الظَّالِمِینَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ
و از تو درخواست ایمنى مىکنم در روز سختى که مردم ظالم ستمگر را عذرخواهى سود نبخشد و بر آنان لعن و منزلگاه بد است
وَ أَسْأَلُکَ الْأَمَانَ یَوْمَ لاَ تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئًا وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ
و از تو درخواست ایمنى مىکنم در روز سختى که هیچکس را قدرت بر کس دیگر نیست و فرمان در آن روز خاص خداست
وَ أَسْأَلُکَ الْأَمَانَ یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ
و از تو درخواست ایمنى مىکنم در روز سختىکه هر شخص از برادر و مادر و پدر و زن و فرزندانش مىگریزد
لِکُلِّ امْرِىءٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ
که هر کس در آن روز توجه به کار خویش از غیرش بىنیاز دارد
وَ أَسْأَلُکَ الْأَمَانَ یَوْمَ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِیهِ
و از تو درخواست ایمنى مىکنم در روزى که کافر بدکار آرزو کند که اى کاش توانستى فرزندانش را فداى خود سازد و از عذاب برهد و هم زن و برادر
وَ فَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ یُنْجِیهِ کَلاَّ إِنَّهَا لَظَى نَزَّاعَهً لِلشَّوَى
و قبیلهاش که همیشه بحمایتش برمىخواستند و هر که در روى زمین است همه را فداى خود گرداند تا از عذاب نجات یابد و هرگز نجات نخواهد یافت که آتش دوزخ بر او شعله ور است تا سر و صورت و اندامش پاک بسوزد
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْعَبْدَ إِلاَّ الْمَوْلَى
اى آقاى من اى آقاى من تویى مولاى من و من بنده توام و آیا در حق بنده جز مولایش که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْمَالِکُ وَ أَنَا الْمَمْلُوکُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَمْلُوکَ إِلاَّ الْمَالِکُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى مالک وجود من و من مملوک توام و آیا در حق مملوک جز مالکش که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْعَزِیزُ وَ أَنَا الذَّلِیلُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الذَّلِیلَ إِلاَّ الْعَزِیزُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى با عزت و اقتدار و من بنده ذلیلم و آیا در حق شخص ذلیل جز ذات با عزت و اقتدار که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلاَّ الْخَالِقُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى آفریننده من و من مخلوق توام و آیا در حق مخلوق جز آفریننده او که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْعَظِیمُ وَ أَنَا الْحَقِیرُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْحَقِیرَ إِلاَّ الْعَظِیمُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى خداى بزرگ و من بنده حقیر ناچیز و آیا در حق بنده ناچیزى جز خداى بزرگ که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْقَوِیُّ وَ أَنَا الضَّعِیفُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الضَّعِیفَ إِلاَّ الْقَوِیُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى قوى و توانا و من ضعیف و ناتوان و آیا در حق ضعیفى ناتوان جز شخص قوى توانا که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْغَنِیُّ وَ أَنَا الْفَقِیرُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْفَقِیرَ إِلاَّ الْغَنِیُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى بىنیاز و من فقیر و آیا در حق فقیرى محتاج جز غنى بىنیاز که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْمُعْطِی وَ أَنَا السَّائِلُ وَ هَلْ یَرْحَمُ السَّائِلَ إِلاَّ الْمُعْطِی
اى آقاى من اى آقاى من تویى عطا بخش سائلان و من به درگاهت سائلم و آیا در حق سائل جز عطا بخشنده که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْحَیُّ وَ أَنَا الْمَیِّتُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَیِّتَ إِلاَّ الْحَیُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى زنده ابدى و من مرده بىروح و آیا در حق مردهاى بىروح جز زنده ابدى که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْبَاقِی وَ أَنَا الْفَانِی وَ هَلْ یَرْحَمُ الْفَانِیَ إِلاَّ الْبَاقِی
اى آقاى من اى آقاى من تویى وجود باقى و من مخلوقى تباه و فانى و نابودم و آیا در حق فانى نابود شدنى جز ذات باقى سرمدى که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الدَّائِمُ وَ أَنَا الزَّائِلُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الزَّائِلَ إِلاَّ الدَّائِمُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى موجود دایم ازلى و من موجودى زوال پذیر و آیا در حق موجودى زوال پذیر جز ذات دایم ازلى که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ إِلاَّ الرَّازِقُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى روزى دهنده خلق و من روزى خواهم و آیا در حق روزىخواهان جز رازق و روزى دهنده خلق که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِیلُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْبَخِیلَ إِلاَّ الْجَوَادُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى صاحب جود و احسان و من بخیل و آیا در حق بخیل جز شخص با جود و احسان که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْمُعَافِی وَ أَنَا الْمُبْتَلَى وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمُبْتَلَى إِلاَّ الْمُعَافِی
اى آقاى من اى آقاى من تویى عافیت بخش و شفا بخش و من مبتلا و آیا در حق مبتلا جز عافیت و شفا بخش که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْکَبِیرُ وَ أَنَا الصَّغِیرُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الصَّغِیرَ إِلاَّ الْکَبِیرُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى خداى بزرگ و من بنده کوچک و آیا در حق بنده صغیرى جز خداى بزرگ که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْهَادِی وَ أَنَا الضَّالُّ وَ هَلْ یَرْحَمُ الضَّالَّ إِلاَّ الْهَادِی
اى آقاى من اى آقاى من تویى رهنماى خلق و من بنده گمراه و آیا در حق بنده گمراه جز رهنماى عالم که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَرْحُومَ إِلاَّ الرَّحْمَنُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى خداى بخشاینده و من بنده قابل ترحم و بخشش و آیا در حق بنده قابل بخشش جز خداى بخشاینده که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ السُّلْطَانُ وَ أَنَا الْمُمْتَحَنُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ إِلاَّ السُّلْطَانُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى سلطان و من بنده امتحان شده و آیا در حق بنده امتحان شده جز سلطان عالم که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الدَّلِیلُ وَ أَنَا الْمُتَحَیِّرُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمُتَحَیِّرَ إِلاَّ الدَّلِیلُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى رهبر و دلیل و من متحیر و سرگردان و آیا در حق متحیر سرگردان جز دلیل و رهبر که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْغَفُورُ وَ أَنَا الْمُذْنِبُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمُذْنِبَ إِلاَّ الْغَفُورُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى خداى غفور آمرزنده و من بنده گنهکار و آیا در حق بنده گنهکار جز خداى غفور که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْغَالِبُ وَ أَنَا الْمَغْلُوبُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ إِلاَّ الْغَالِبُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى خداى غالب و قاهر و من بنده عاجز مغلوب و آیا در حق بنده مغلوب مقهور جز خداى غالب قاهر که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ إِلاَّ الرَّبُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى پروردگار پرورنده خلق و منمربوب و پرورش یافته توام و آیا در حق مربوبى جز آنکه پروردگار اوست که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الْمُتَکَبِّرُ وَ أَنَا الْخَاشِعُ وَ هَلْ یَرْحَمُ الْخَاشِعَ إِلاَّ الْمُتَکَبِّرُ
اى آقاى من اى آقاى من تویى خداى با کبریا و بزرگى و من بنده فروتن و عاجز و آیا در حق بنده عاجز فروتن جز خداى باکبریاى بزرگ که ترحم خواهد کرد؟
مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ ارْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ وَ ارْضَ عَنِّی بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ وَ فَضْلِکَ
اى آقاى من اى آقاى من برحمتت ترحم کن و به جود و کرمت و فضل و احسانت از من راضى و خشنود باش
یَا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ وَ الطَّوْلِ وَ الاِمْتِنَانِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
اى خداى صاحب جود و احسان و فضل و نعمت به حق رحمتت اى مهربانترین مهربانان عالم
وفرزند این بزرگ مرد چه زیبا می گوید :
إِلٰهِى أَنَا الْفَقِیرُ فِى غِناىَ فَکَیْفَ لَاأَکُونُ فَقِیراً فِى فَقْرِى؟! إِلٰهِى أَنَا الْجاهِلُ فِى عِلْمِى فَکَیْفَ لَاأَکُونُ جَهُولاً فِى جَهْلِى؟! إِلٰهِى إِنَّ اخْتِلافَ تَدْبِیرِکَ وَسُرْعَهَ طَواءِ مَقادِیرِکَ مَنَعا عِبادَکَ الْعارِفِینَ بِکَ عَنِ السُّکُونِ إِلىٰ عَطاءٍ، وَالْیَأْسِ مِنْکَ فِى بَلاءٍ. إِلٰهِى مِنِّى مَا یَلِیقُ بِلُؤْمِى وَمِنْکَ مَا یَلِیقُ بِکَرَمِکَ؛
معبودم، در عین توانگری تهیدستم، پس چگونه در تهیدستی تهیدست نباشم، خدایا در عین دانایی نادانم، پس چگونه در عین نادانی نادان نباشم. معبودم همانا متفاوت بودن تدبیرت و سرعت تغییر تقدیراتت، بندگان عارف به تو را، از اطمینان به بخشش و ناامیدی از تو در گرفتاری باز داشته است. معبودم، از من است آنچه سزاوار پستی من است و از توست آنچه شایسته بزرگواری توست؛
إِلٰهِى وَصَفْتَ نَفْسَکَ بِاللُّطْفِ وَالرَّأْفَهِ لِى قَبْلَ وُجُودِ ضَعْفِى أَفَتَمْنَعُنِى مِنْهُما بَعْدَ وُجُودِ ضَعْفِى؟ إِلٰهِى إِنْ ظَهَرَتِ الْمَحاسِنُ مِنِّى فَبِفَضْلِکَ وَلَکَ الْمِنَّهُ عَلَىَّ، وَ إِنْ ظَهَرَتِ الْمَساوِئُ مِنِّى فَبِعَدْلِکَ وَلَکَ الْحُجَّهُ عَلَىَّ.
معبودم، تو خود را با خوبی و مهربانی به من توصیف کردهای پیش از پیدایش ناتوانی من، آیا آن دو را از من دریغ ورزی پس از پدید آمدن ناتوانیام، معبودم، اگر زیباییهایی از من نمایان شود، به احسان توست و تو را بر من مهرورزی بسیار است و اگر زشتیهایی از من ظاهر گردد، به عدل توست و تو را بر من حجت کامل است.
إِلٰهِى کَیْفَ تَکِلُنِى وَقَدْ تَکَفَّلْتَ لِى؟ وَکَیْفَ أُضامُ وَأَنْتَ النَّاصِرُ لِى؟ أَمْ کَیْفَ أَخِیبُ وَأَنْتَ الْحَفِىُّ بِى؟ها أَنَا أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِفَقْرِى إِلَیْکَ، وَکَیْفَ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِمَا هُوَ مَحالٌ أَنْ یَصِلَ إِلَیْکَ؟ أَمْ کَیْفَ أَشْکُو إِلَیْکَ حالِى وَهُوَ لَایَخْفىٰ عَلَیْکَ؟ أَمْ کَیْفَ أُتَرْجِمُ بِمَقالِى وَهُوَ مِنْکَ بَرَزٌ إِلَیْکَ؛ أَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ آمالِى وَهِىَ قَدْ وَفَدَتْ إِلَیْکَ؟ أَمْ کَیْفَ لَاتُحْسِنُ أَحْوالِى وَبِکَ قامَتْ؟
خدایا چگونه مرا وا مینهی در صورتی که عهدهدار من شدهای؟ و چگونه مورد ستم واقع شوم و حال آنکه تو یار منی؟ یا چگونه ناامید گردم، درحالیکه نسبت به من سخت مهربانی، اینک به سبب نیازم به تو، متوسل به توأم و چگونه متوسل به تو شوم به آنچه محال است به تو برسد، یا چگونه از حالم به تو شکایت کنم و حال آنکه بر تو پوشیده نیست؟ یا چگونه با گفتارم توضیح حال دهم، درحالیکه از تو برای تو واضح است؟ یا چگونه آرزوهایم را به عرصه نومیدی بری، در صورتیکه به آستان تو وارد گشته؟ یا چگونه احوالم را نیکو نگردانی، درحالیکه احوال من استوار به توست؟
إِلٰهِى مَا أَلْطَفَکَ بِى مَعَ عَظِیمِ جَهْلِى! وَمَا أَرْحَمَکَ بِى مَعَ قَبِیحِ فِعْلِى! إِلٰهِى مَا أَقْرَبَکَ مِنِّى وَأَبْعَدَنِى عَنْکَ! وَمَا أَرْأَفَکَ بِى! فَمَا الَّذِى یَحْجُبُنِى عَنْکَ؟ إِلٰهِى عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الْآثارِ وَتَنَقُّلاتِ الْأَطْوارِ، أَنَّ مُرادَکَ مِنِّى أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَىَّ فِى کُلِّ شَىْءٍ حَتَّىٰ لا أَجْهَلَکَ فِى شَىْءٍ. إِلٰهِى کُلَّما أَخْرَسَنِى لُؤْمِى أَنْطَقَنِى کَرَمُکَ، وَکُلَّما آیَسَتْنِى أَوْصافِى أَطْمَعَتْنِى مِنَنُکَ؛
معبودم چه اندازه به من لطف داری. با این نادانی فوقالعاده من و چهقدر به من مهربانی، با این عمل زشت من؟ معبودم چقدر به من نزدیکی و من چقدر از تو دورم و چه اندازه به من مهر میورزی پس چیست آنچه مرا از تو در پرده میکند؟ معبودم از اختلاف آثار و تغییرات احوال دانستم که خواستهات از من این است که خود را در هر چیز به من بشناسانی تا در هیچچیز نسبت به تو جاهل نباشم، معبودم هر زمان فرومایگیام از سخن مرا بازداشت، کرم تو گویایم نمود و هروقت اوصافم ناامیدم کرد، نعمتهایت به طمعم انداخت؛
بله ،این کلام بزرگان ماست که باورهای توحیدیشان را نشان می دهد امامن چی ،سرتاپاشرک ،همه چیز را از آنها می خوام ،
بعضی وقتها که ته ته ذهنم را کاوش می کنم می بینم من فقط از بچگی یاد گرفتم کلام ایشان را در مراسمات مذهبی گوش
بدم و گریه کنم ،ولی وقتی به تک تک این جملات گوش می دهی و تفکر می کنی و درک می کنی تازه می فهمی اینها کجا
بودند چی می گفتند و من چی فکر می کردم ،ای خدای من ،ای رب العالمین ،ای مالک جهان و جهانیان ،ای الله همه عالم
مرا به بزرگی خودت ببخش و بیامرز ،همچنان که موسی را بخشیدی و در زمره بهترین بندگانت قراردادی ،همچنان که یونس
را از دل ماهی نجات دادی ،همچنان که یوسف را از قعرچاه به جاه وجلال رساندی ،ای روزی ده بی منت تنها تورا می پرستم
وتنها از تواستعانت می جویم ومی دانم که تورحیمی تورحمانی پس همانطور که موسی به خود احساس گناه نداد و به لطف
وکرمت امیدوار بود ” رَبِّ إِنِّی لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرٖ فَقِیرٞ”من هم به خودم وبه ذهنم می گویم وقتی خدایی به این خوبی داری
که هم رحمان است ورحیم ،پس تو هم به خود احساس گناه مده وهمه را از او بخواه او که از رگ گردن به تو نزدیکتر است او
که علی در نامه 31نهج البلاغه می گوید :
بدان، خدایى که گنجهاى آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازه درخواست داده، و اجابت آن را به عهده گرفته است. تو را فرمان داده که از او بخواهى تا عطا کند، درخواست رحمت کنى تا ببخشاید، وخداوند بین تو و خودش کسى را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه اى پناه ببرى،
و در صورت ارتکاب گناه در توبه را مسدود نکرده است، در کیفر تو شتاب نداشته، و در توبه و بازگشت، بر تو عیب نگرفته است، در آنجا که رسوایى سزاوار توست، رسوا نساخته، و براى بازگشت به خویش شرائط سنگینى مطرح نکرده است،
در گناهان تو را به محاکمه نکشیده، و از رحمت خویش نا امیدت نکرده، بلکه بازگشت تو را از گناهان نیکى شمرده است. هر گناه تو را یکى، و هر نیکى تو را ده به حساب آورده، و راه بازگشت و توبه را به روى تو گشوده است. هر گاه او را بخوانى، ندایت را مىشنود، و چون با او راز دل گویى راز تو را مىداند، پس حاجت خود را با او بگوى، و آنچه در دل دارى نزد او باز گوى، غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن، تا غمهاى تو را بر طرف کند و در مشکلات تو را یارى رساند.
و از گنجینههاى رحمت او چیزهایى را درخواست کن که جز او کسى نمىتواند عطا کند
سپس خداوند کلیدهاى گنجینه هاى خود را در دست تو قرار داده که به تو اجازه دعا کردن داد،
پس هر گاه اراده کردى مىتوانى با دعا، درهاى نعمت خدا را بگشایى، تا باران رحمت الهى بر تو ببارد.
هرگز از تأخیر اجابت دعا نا امید مباش، زیرا بخشش الهى باندازه نیّت است،
سلام استاد
خیلی برام جالبه. مدتی هست که دارم قرآن رو با دقت میخونم و داشتم به سوره حمد فکر میکردم که رسیده بودم به آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین. دقیقا این فایل شما مرتبط بود با این آیه و توضیحات شما در مورد توحید عملی چقدر معنای این آیه رو برام تکمیل کرد.
سپاسگزارم
بنام خالق بی نظیرم
سلام به محبوب ترین انسان زندگیم استاد بزرگوارم
اگر هر روز بخوای این موضوع رو بررسی کنیم خداوند کجاها مسیر رو هموار کرد برامون میبینیم خیلی جاها اما انقدر برامون بدیهی شده یا حوصله نداریم بهش فکر کنیم که به خیال خودمون همچی خودش همینجوری روی رواله من هر روز میبینم چقدر خداوند مسیرو برام هموار میکنه انقدر دقتم بالا رفته که خیلی جاها متوجه حضورش میشم مثلا امروز دستگاه مغازه جام کرد و اون لحظه یه مشتری اومد که دقیقا اون ادم فنی بود و فوق العاده حرفه ای من چون خودم صاحب کسب وکارمم عملا مرد فنی نیست که سریع بیادوبهم کمک کنه ایشون یکساعت تمام بدون هیییچ چشم داشتی بهم کمک کرد همون لحظه گفتم خدایا چرا تو هر روز منو روانی تر خودت میکنی!! چرا انقدر تو بی نظیری اخه من چطور جلو بغضمو بگیرم جلو این مشتری خلاصه دستگاهم درست شد و کلی در حیرت موندم که چطور ؟ دقیقا لحظه ای خراب شد که یه ادم فنی بیاد ازم خرید کنه؟…
زندگی هر روز من اینه پرررراز ادمایی که دست خداوندن برام و بارهااا وبارها این هموار شدن مسیر کارای من اتفاق میفته
یه موضوع دیگه اینکه ما برای شروع کار مغازه، از داداشم طلا گرفتیم که کار کنیم کمک و لطف ایشونو بهشون برگردونیم و دقیقا توی کرونا بودو خلاصه درامدم کم خب یه مدتی شد و ایشون خواهان عودت طلاشون شدن چون طلام دچار تورم شده بودو نگران این موضوع هم بودم هیجوقت فراموشمنمیشه چطور خداوند بهم کمک کرد اونروز من واقعااانمیتونستم گریه نکنم یه کمک هزینه خربد دستگاه توی مجوزها میدادن درخواست دادم و به طرزعجیبی با بازپرداخت خییلی کم بهم تعلق گرفت و من بدهی طلامو دادم وخیلی خوشحالم که با این تورم پول طلا جور شد
شاید باورتون نشه ولی من هر روز برای کمک های بی نظیر پروردگارم اشک شوق میریزم و هر انچه دارم متعلق به اوست تمام داراییی ام تمام وجودم برای خدای بی نظیر و یگانه ام
ممنون از نگاه زیباتون
زندگیتون پر از حضور پروردگار مهربانم
به نام خداوند رزاق و وهاب
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز
چقد ذوق میکنم وقتی یه فایل جدید رو سایت میبینم
خدارو هزار مرتبه شکرت که امروز این آگاهی ناب را به من آموختی
پروردگارم شکرت که تو مرا در این مسیر آگاهی قرارم دادی و ابن سخنان بی نظیر را میشنوم
واقعا استاد همیشه میگه این حرفا به من گفته میشه دقیقا مشخصه این حرفا به استاد گفته میشه که انقدر به دل میشینه و مستقیم وارد قلب آدم میشه و آرامش میگیریم
چقد این حرفها ناب و عالیه خدابا هزاران مرتبه شکرت
من دقیقا بعد از گوش دادن این فایل ناب یه موردی برای من پیش اومد که از دست من هیچ کاری بر نمیومد بلافاصله این حرفهای استاد که تازه گوش داده بودم و تو ذهنم بود تو دلم گفته. خدایا من که هیچ کاری از دستم برنمیاد میسپرمش به خودت من تسلیمم اگه به نفع منه برام انجامش بده
بعد دیگه رهاش کردم و سپردم به دستان الهی و چند دقیقه بعدش گوشیم رنگ خورد و کار من همونجوری که میخواستم انجام شد
استاد واقعا درست میگه ما هیچ کاره هستیم
اگر هر کاریرو بسپریم دست خودش خیلی بهتر از خودمون انجام میده
به شرط اینکه واقعا تسلیم بشی و خاشع باشی و از ته قلبت بفهمی که همه کارهارو خدا انجام میده نه ما
همونجوری که حضرت یونس در شکم ماهی تسلیم شد و به خدایش گفت که ان لااله الا انت سبحانک آنی کنت من الضالمین
که هیچ الله جز خدا نیست پاک و منزه ی تو من از گمراهان بودم و خداوند نجاتش داد
خدایا هزاران مرتبه شکرت که تمام امورات مارا تو انجام می دهی
استاد عزیز ممنونم که با گوش دادن به فایل هات چقد زندگیم قشنگتر و زیباتر و خداگونه تر شده
چقد سپاسگزارتر شدم چقد با خدای خودم دوست شدم چقدد هر روز ایمانم قوی تر شده چقدر هر روز دارم نشانه هارو شکار میکنم چقدد قوانین و درک میکنم
ممنونم از تمام بچه های عزیز این سایت که کامنتاشون عالیه و به قول استاد کامنتهای بچه ها از هزاران کتاب انگیزشی بهتره
عاشقانه دوستتون دارم
بی نظیرید بچه ها
استاد دوست دارم که حرفات مستقیم تو قلبم میشینه ممنون که هستی
خدارو شکر میکنم که در مسیر شما قرارم داد
ایاک نعبد و ایاک نستعین
همگی در پناه الله یکتا شاد و سلامت و تندرست باشیم
خدابا شکرت خدابا شکرت خدابا شکرت
سلام به استاد زیبایی ها و خانم شایسته عزیز
سلام به تمامی همراهان این سایت بی نظیر
سلام بر تمامی موحدان این سایت بی نظیر
اول حمد و ثنای رب العالمین و سپس سپاسگزاریم از استاد زیبایی ها که این چنین کلام حق را بر قلب های ما جاری میسازند و نور حق را در دل های ما روشن میکنند و جهان را جایی بهتر برای زندگی مینمایند.
اللهی هزاران مرتبه تو را بخاطر استاد عباسمنش عزیز شکر…
چقدر استاد نورانی هستند در فایل های توحید عملی و چقدر خداوند از زبان استاد با ما سخن میگوید و چقدر دلنشین هست این صحبت ها و چقدر این حرفها از جان آمده و بجان مینشیند…
چقدر به موقع گفته شد این سخنان به استاد زیبایی ها و چقدر این حرف ها لازمه همین الان من و تمامی بچه های این سایت زیبا هست…
– روزی که خداوند در سن 15 یا 16 سالگی به قلبم ندا داد که رشته مهندسی معدن را برای خود انتخاب کن نه ایده ای داشتم و نه میدونستم میخوام بکجا برسم و تا دوران کارشناسی هیییچ ایده ای نداشتم و او بود هادی راه من،در طول تمامی سال های تحصیلم نمره الف کلاس بودم و مورد احترام بچه های کلاس و اساتید.آخرای ترم آخر بودیم که یکی از بچه ها گف بهروز تو که اینقده ذهنت خوبه چرا اومدی معدن چرا نرفتی دکتر بشی یا استاد و یکی از بچه های شهر خواف گف خب معلومه بهروز میره تو شهرش معدن ثبت میکنه و میفروشه و پولدار میشه.
خدا شاهده تا اون لحظه که این حرفو نشنیده بودن ایده ای برای زندگی کاریم نداشتم و رفتم از هفته بعد دنبال ثبت محدوده های معدنی و الان در سن 33 سالگی جزو معدنداران این مرز و بوم هستم و از 20 سالگی معدن دارم کرد خداوند و هیچ سختی در کاری که میگن سخت ترین کار دنیاست ندیدم و تمامی این سالها پر از خاطرات عالی هست.ایده کاری و مالی من رو خداوند اون روز از زبان اون دوستم بهم گفت و منم گفتم سمعا و طاعتا…
تا سن 31 سالگی در مجردی به سر میبردم و روی خودم و باورهام کار میکردم و تمام اقوام و دنیا میگفتن پیر شدی پسر و کسی باهات ازدواج نمیکنه و داری از کت و کول میفتی و هزار باور مخرب دیگه!!!خب چی شد نتیجه توکل و توحید؟!!
در سن 31 سالگی یه شب بعد مهاجرتم از شهرم به مرکز استانمون ساعت 2 شب بود ندایی از عمق جان بهم گف فلانی!!!برو خواستگاری فلانی…و من چند روزی بود که از خداوند درخواست داده بودم خدایا خودت هدایتم کن و یکی رو بهم الهام بنما…
دختری متولد 1380 که 11 سال از من بچه تر بود…هیچ منطقی،هیچ کسی تحت هیچ شرایطی و البته خانوادا ام این ازدواج را تایید نکرد و همه متحدالقول میگفتند سرانجامی نخواهی داشت!!!
دو سال از اون ندا و ازدواجم گذشته و در هر دو طایفه وقتی میخوان مثال بزنند کیا خوشبختن میگن بهروز و زهرا…همون هایی که میگفتند نکن اشتباست و زمین میخوری!!!!
برا مراسم ازدواجم پول کم داشتم ولی با توکل روز مراسم رو تعیین کردم و درحالیکه از لحاظ منطقی اصلا کار درستی نبود و نجواها میگفتم چطوری میخوای پول مراسم رو جور کنی….شرک میگفت بیا و مراسم رو عقب بنداز و توحید در عمل میگف تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس….
7 روز مونده به مراسم یکی از دوستان قدیمی در حالیکه با ال 90 اسنپ کار میکردم بهم زنگ زد و پیشنهاد مشاوره معدنی بهم داد و به درخواست خودش 40 میلیون پول پیش بهم داد و تمامی مراسم من در اوج شکوه برگزار شد و نتیجه توحید در عمل از جایی که بوالله روحمم خبر نداشت،یرزقه فمن حیث لایحتسب شدم و روزی داد رب العرش العظیم.
بعد زندگی مشترک یه معدن آهن ثبت کردم و روش یه عالمه خرج کردم و تنهایی در دل کوه میرفتم و کاراشو میکردم و آخرش هیچی نشد و پولم بفنا رفت ولی گفتم خدایا من نباید تعیین کنم دقیقا چه شکلی میخوان موفق شم پس دفترمو برداشتم و گفتم خدایا یه معدن بده که 7 میلیون تن ذخیره داشته باشه و عیارش عالی باشه و مسیرشم خوب باشه و کاربرد داشته باشه و پولدارم کنه…
این درخواست رو برج 2 سال 1401 نوشتم…اگر این درخواستمو برا هریک از معدنی های ایران بخونید میتونه ساعت ها بخنده و مسخره کنه و نیش و کنایه بزنه که فلاین همه دنبال همچین معدنی هستند یه وقت ترشت نکنه!!!!
بوالله کمتر از دو ماه بعد من معدن دولومیت با عیار عالی و ذخیره 15 میلیون تنی در طبس گلشن ثبت کردم و تمامی امورات اداریش رو تا بهره برداری خداوند برام انجام داد و خودم که بخودم اومدم دیدم خداوند بیش از اونی که فکرشو میکردم بهم داده!!!
اللهی شکرا شکرا شکراااا
خدایا ممنونتم که اگر سر بر استانت نهیم و توکل کنیم و صدای مغز رو کم و صدای قلب رو بالا ببریم بهشت رو درهمین دنیا عرضه خواهی نمود…رسد آدمی بجایی که بجز خدا نباشد!
الان چند وقته که جلسات متعدد در تهران و مشهد دارم و با افراد زیادی سروکله میزنم برای فروش یا راه اندازی این معدن و هر بار کارم گره میخوره و داشتم تز فریمان مشهد برمیگشتم که تو مسیر دیدم استاد فایل توحید عملی 10 رو دادن…
چشمام برق زد و گفتم ایییینه این اومده که مشکل از کارم بگشاید…
اللهی الحمدالله که اینقدر هوای بنده هاتو داری.
فکر کنم ازدوشنبه صبح تا الان بیش از 25 بار فایل رو گوش دادم وحرص و طمع من نمیذاره بیخیال شم.
کامنتهای بچه ها دیوانم میکنه و میدونم این شدت از تسلیم بودنم و دراز بودن دست های گداییم پیش ربم نتایجی خواهد داد که میام و میگم ازشون ان شالله عمری باقی باشه.
این چند روز نه زنگ زدم به کسی و نه زنگ خواهم زد و چند اگهی رایگان معدنم رو که تو سه تا سایت گذاشته بودمم رو پاکشون کردم و گفتم خدایا خودت درستش کن آگهی کیلو چند؟!
صبح تاشب تواضع پیشه کردم و فقط روی نیازم بسوی استان مقدس خودش هست و همش بهش میگم خدایا چرا من زنگ بزنم و درمورد معدنم پیگیر بشم تو که بیشتر از من شماره های افراد رو داری تو زنگ بزن تو واسطه شو و کارم رو از بینهایت دستانت راه بنداز و تقسیم کار کردم با ربم
من احساس خوب میفرستم و عشق و حال میکنم واون هم پیگیری میکنه کارهامو و دستاشو میفرسته برا رفع نیازهام….
اللهی شکرت بخاطر هدایتت بهاین فایل طلایی
ممنونم از استاد زیبایی ها و مریم عزیز
روی ماهتون رو میبوسم از دور
الذین قالوا حسبنا الله ثم استقاموا لاخوف علیهم و لا هم یحزنون.
ارادتمند شما بهروز مروی
استاد و برادر عزیز آن شاءالله همیشه خدا پشت و پناهت باشه حالا که داری نتیجه میگیری استپ نکن و تلاش سخت و بی پایانی انجام بده
و مطمن باش خدا کمکت میکنه
اینکه فقط منتظر بمونی و هیچ تلاشی نکنی شکستت حتمیه شک نکن
.
.
.
موفق باشی داداش
به نام خدایی که از سر درون قلب ها آگاهه
سلام به استاد عزیزم و دوستان بینظیرم
میخوام یه مثال از تسلیم بودن تو زندگیم بگم، همه ی دخترا میدونن یه جوی بین ما هست که وقتی سن کم کم بالا میره و تو هنوز مجردی یه نگرانیهایی پیش میاد و حتی پچ پچ هایی بین مردم.
و خیلی از دخترا همش گله و شکایت میکنن که ای بابا پیر شدیم و فلان…
اما من هیچ نگرانی ای بابت این موضوع نداشتم و میگفتم تو “زمان مناسب” اتفاق میفته و واقعا آرامش داشتم.فقط روی خودم کار میکردم، آرزوهامو دنبال میکردم و مابقیش رو به خدا سپرده بودم . جالبه این نگاه من واسه اطرافیانم و مخصوصا دوستام که اونام شرایط من رو داشتن خیلی عجیب بود چون من آروم و بیخیال بودم (چون به خدا اعتماد داشتم و تسلیم بودم) و اونا همیشه نگرانی و دل مشغولی داشتن.
من از سال98 با قانون اشنا شدم اما پارسال یعنی 1401 شروع کردم با تعهد روی خودم کار کردم و ادامه دادم تا اینکه خرداد امسال درحالیکه اصلا تو فکر ازدواج نبودم و روی کارم تمرکز کرده بودم خدا فردی رو سر راهم قرار داد که خیلی بهتر از چیزی بود که من میخواستم، مهمترین ویژگیش که من واقعا آرزوش رو داشتم اینه که بطرز شگفت آوری قانون رو بلده و عمل میکنه و خیلی بیشتر از من متعهده . نکته اینجاست اون یکسالی که روی خودم کار میکردم بیشترین چیزی که از سایت میدیدم و البته خدا بهم میگفت، فایل های سفربه دور آمریکا بود و وقتی رابطه ی استاد و مریم جان رو میدیدم خیلی ذوق میکردم و میگفتم چقدر خوبه مریم جان همسری داره که هر روز ازش یاد میگیره و همیشه درمورد قانون باهاش صحبت میکنه(البته مریم عزیزم خودشون هم استادن) اما واقعا فکر نمیکردم بجز استاد اصلا کسی وجود داشته باشه که بتونه اینقد خوب درمورد قانون حرف بزنه و عمل کنه، چه برسه که بخواد بیاد تو زندگیِ من.
اما با دیدن اون فایل ها و تکرارشون در طول چند ماه، توی ناخودآگاهم این خواسته شکل گرفته بود . خدا از ته قلب من، جایی که خودمم با اون وضوح ازش خبر نداشتم، باخبر بود که چیو دوست دارم و بهم هدیه دادش و همین دو هفته ی پیش نامزد شدیم. خدا خودش همه کارا رو به بهترین شکل ممکن پیش برد و از اول نه من هیچ تلاشی برای این اتفاق کردم نه همسرم، حتی هیچکدوم از ما تو اون برهه به فکر ازدواج نبودیم و توسط یک شخصی به هم معرفی شدیم و وقتی توی اولین مکالممون در شروع صحبتش از کلمه ی فرکانس استفاده کرد من واقعا سورپرایز شدم.
از اونموقع اینقد نشونه دیدیم که مطمئن شدیم مال همیم.
من کسی رو میخواستم که باهاش ایمانم روز به روز قوی تر بشه و واقعا آرزوی من بود و وقتی فهمیدم اسم این فرد ایمانِ برام یه نشونه از طرف خدا بود که ایمان اومده تا ایمانم قوی تر بشه و خداروشکر تو این مدتی که باهاش بودم خیلی رشد کردم و به مسیرم مطمئن تر و متعهدتر شدم.
یه نکته ی دیگه ام بگم که قبل از این اشنایی یه روز کامنت زیبای یکی از دخترای سایت رو خوندم که نوشته بود با یکی از اعضای سایت ازدواج کرده و خوشحال بود، همون لحظه منم از خوشحالی اشکهام سرازیر شد و فکر میکنم یک هفته از این قضیه نگذشته بود که با نامزدم آشنا شدم.
خداروشکر میکنم که تو این قضیه همه چیزو به خودش سپردم و خدا هم برام بهترینها رو رقم زد.
از خدا میخوام هدایتگر هممون باشه و کمک کنه همیشه تو مسیر درست در حرکت باشیم ، دستمون تو دستای مهربونش باشه ، سرمون پایین و متواضع باشیم در مقابلش.
سلام دوست عزیزم
بهت تبریک میگم بابت دریافت این هدیه الهی توسط پروردگار عالم .
و تونستی همسری که با ویژگیهایی که خودت دوست داشتی رو از منبع عشق دریافت کنی .
برات آرزوی خوشبختی میکنم و آرزوی بهترینها برات .
خدا رو شکر میکنم که مهتاب خانم هم باایمانی که بهت داشت حرکت کرد و همواره توسط خودت هدایت شد و این عشق رو دریافت کرد .
خدایا ممنونم که هستی .
استادعزیز ممنونیم ازت که شدی دستی از دستان خدا برای اوردن پیغام خدا برامون .که فقط روی خدا حساب کنیم و بس . الهی شکر
سلام استادم
خیلی وقت بود که کامنتی ننوشته بودم
و یجورایی از خدا دلگیر بودم که چرا کار های من را خوب پیش نمیبرد
کم کم میدیدم دارم از اصل خودم دور میشوم
میدیدم که داره احساسم بدتر میشود
کم کم میدیدم دارم ناامید تر مشوم
دارم به خودکشی باز فکر میکنم
دارم کفر میگوییم
اما تهش میدونستم بدون خدا من هیچم
من خیلی متکبر شده بودم
و میگفتم خدا هیچکاری برای ما انجام نمیده
و ماییم که داریم با نیروی فکر خودمون شرایط را خلق میکنیم
به جایی رسیدم که قشنگ اقدام کردم به خودکشی
از ناامیدی زیاد
از درست انجام نشدن کارهایم
ولی باز کم کم حالم خوب شد
دیدم که خدا داره کاری میکنه که من حسم خوب بشه
و امروز این فایل بمن فهموند که چقدر ازش غافل بودم
غافل بودم از خدایی که همه کار میکند
خدایی که یک شرایط کاری خوب برایم ایجاد کرده
و دارم یکی از بهترین تخصص هارو یاد میگیرم
ولی احساس ناسپاس گذاری
من را ریز ریز خورد و تمومم کرد
امروز خیلی دلم میخواست که یکم با خدا خودم خلوت کنم
و این فایل این را فراهم کرد
و من امیدوار شدم
خدایی که در همه حال به یاری من میاید
یاد گرفتم عاشق باشم
عاشق خودم که اینهمه ایراد دارم
چون خدا باز هم داره به من پُر ایراد کمک میکند
پس من را دوست دارد خدا
خدارو شکر که باز هم شرایط من را خوب کرد
تا حال خوب را دوباره لمس کنم
آری این خداست که همه کار میکند
اگر ایده ای برای انجام کار هایم دارم خداست
اگر حرفی برای گفتن در جای خاص دارم خداست
اگر اتفاق خوبی میافتد خداست
درکل همه اینها خداست
و من فقط توان این را دارم که بدی را خلق کنم
چون خودش گفته هر بدی به سمت شما بیاید از جانب خودتان است
پس هرچی خوبی هست خداست
این بهترین خط کش برای شناسایی رد پای خدا در زندگیم هست
و امیدوارم بهتر شکرگذار باشم
خدایا شکرت برای حال خوبم
مرسی استاد جانم واقعا احتیاج داشتم این آگاهیی را
خدایا شکرت
خدایا این عزت مرا بس است که من بنده توام
و این افتخار مرا کافیست که تو پروردگار منی
تو انچنانی که من دوست دارم
مرا همچنان کن که دوست میداری
سلام به استاد توحیدی و عزیزم
سلام به خانم شایسته عزیز و مهربان
و سلام به همه همراهانم در این سفر زیبای الهی
خدایا ازت سپاسگزارم قلبمون رو با نور این اگاهی ها روشن میکنی
و همیشه و لحظه به لحظه داری ما رو هدایت میکنی
هدایت به سمت زیبایی ها
به سمت نعمت ها
به سمت فراوانی ها
به سمت نور ها و روشنی ها
خداجونم ازت سپاسگزارم
با اینکه درونم شرک و بی ایمانی وجود داره ولی باز هم به زیبایی من رو میبخشی و رحمت خودت رو شامل حالم میکنی
و هدایت های زیبایت رو به قلبم الهام میکنی
بی نهایت رئوف و رحیمی
بی نهایت بزرگ و بخشنده ای
خدایا ازت سپاسگزارم
خدایا توفیق ایمان بیشتری رو بهم بده
توفیق یقین و باور قلبی بیشتری رو بهم بده
توفیق بده بیشتر باور کنم که تمام کارها رو تو هستی که داری انجام میدی
تمام موجودات و کل جهان رو تویی داری اداره میکنی
کل کیهان و کل عالم هستی رو تویی که داری مدیریت میکنی
چه قدر این ایه به ادم احساس خوبی میده
احساس ارامش قلبی میده
و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی
خدایا این تو هستی و قدرت تو هست که داره کارها رو انجام میده
خدایا این قدرت تو هست که کل جهان هستی و کل عالم رو فرا گرفته
این تویی که به همه چیز تسلط کامل داری
خدایا تو صاحب و مالک اختیار مایی
این قدرت تو ست که در همه چیز تجلی پیدا میکنه
این قدرت و هدایت تو هست که کل این نظامات و این عالم رو داره مدیریت میکنه
یدالله فوق ایدیهم
قدرت تو بالا ترین قدرت هاست
اگه تو بخواهی و اراده کنی کاری انجام بشه، هیچ کسی، ذره ای توان مقابله با قدرت تو رو نداره
تو بر انجام هر کاری قادری
خدایا خودت بهم کمک کن ایمان بیشتری داشته باشم
در مقابل قدرت تو متواضع تر باشم
خاشع تر باشم
باورهای توحیدی قوی تری داشته باشم
قدرت رو فقط به تو بدم و عوامل بیرونی رو مهم ندونم
توحیدی تر از قبلم عمل کنم و شرک درونم رو کمتر و کمتر کنم
و خودت بهم کمک کن ظرفیتم برای دریافت الهاماتت بزرگتر بشه
استاد جونم این فایل شما رو چند روزی هست صبح و شب دارم گوش میکنم
هر بار که گوش میکنم متوجه یه نکته جدیدی میشم که قبلا نشنیده بودمش
سر فایل های توحیدی شما یه جورایی مغزم گیر میکنه
گر چه تموم فایل های شما بوی توحید و یکتا پرستی رو میده
ولی قلبم بهم میگه فقط اونا رو هی گوش بده و گفته های استاد رو دائم با خودت مرور کن
استاد عزیزم بحث توحید و یکتا پرستی رو از شما یاد گرفتم
شما حرف و عمل تون با هم یکی هست
قلب ادم گفته های شما رو کامل قبول میکنه و اونا رو کامل تصدیق میکنه و یه جورایی احساس سبکی و ارامش درونش به وجود میاد
استاد جونم بینهایت ازتون ممنونم و از ته قلبم از تون سپاسگزارم
در پناه الله یکتا در کنار خانم شایسته عزیز سربلند و سلامت، شاد و ثروتمند باشین