توحید عملی | قسمت 10 - صفحه 51 (به ترتیب امتیاز)

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فردین ایران نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    سلام استاد،

    ممنونم بابت این فایل زیبا.

    چند وقتی هست کانال یوتوبم فایل هایی میگذارم و در دفتر ایده هایم نوشتم ضمیر ناخودآگاه ولی هیچ توضیحی جلوش ننوشته بودم ولی با دیدن این فایل یک توضیح تونستم جلوی اون کلمه ضمیر ناخود آگاه بنویسم.

    آگاهی من از این قراره که میشه ضمیر ناخودآگاه رو به روش کار جهان هستی خداوند تشبیه کرد. به ضمیر ناخودآگاه میگویی من ارزشمندم اونم تایید میکند و وقتی ما فرکانس ارزشمندی به جهان میفرستیم جهان هم آن را تایید میکند. اگر بگویی به ضمیر ناخودآگاه که نمیتوانی اونم مثال ها و نمونه هایی رو در ذهنت می آورد که تایید میکند و وقتی به جهان فرکانس ناتوانی رو میفرستی جهان هم نشانه هایی رو بهت نشون میده که تایید بشه این باور و فکر که تو ناتوانی.

    درقرآن همان طور که گفته شده هر خیری از طرف خداست یعنی ضمیر ناخودآگاه ما هماهنگ با خداست و وقتی خدا میگوید هر شری بهتون میرسه از طرف خودتونه چون ما انتخاب میکنیم چه چیزی به ضمیر ناخودآگاهمون تغذیه کنیم و وقتی ضمیر ناخودآگاهمون با خداوند هماهنگ نباشه آن نعمت رو ما دریافت نمیکنیم.

    یک نیرو وجود داره اونم خیر هست. خدا یک ضمیر خودآگاه و نا خودآگاه در اختیارمون قرار داده که میتونیم با استفاده از اون با خداوند هماهنگ بشیم.

    این نکات حین گوش دادن به اواخر این فایل به ذهنم خطور کرد.

    در پناه الله یکتا شاد ثروتمند سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    دوستدار شما

    فردین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    رویا زینلی گفته:
    مدت عضویت: 1254 روز

    به نام خدایی که زنده کننده دلهاست

    استاد جان چقدر تشنه ی این مطالب بودم و یکی از اصول رو بهم یاد اوری کرد. این مدت چندتا اتفاق مهم برام رقم خورد ولی یادم رفته بود اعتبارش برای کیه و از کجا اب میخوره. یادم رفته بود من به تنهایی نمیتوانستم این موفقیتها را کسب کنم و خدا و جریانش این تکه ها رو کنار هم قرار دادن تا این اتفاقات رقم بخوره.

    بیشتر از قبل شکرگزارشم. دقیقا اینها مواردی بود که بهش نیاز داشتم. ازش ممنونم که منو رها نکرده با اینکه داشتم به خود مغرور میشدم…

    در آستانه ی 28 سالگی از خدا میخوام منو در مسیر توحید نگه داره، پر قدرت تر، با ثبات تر و با ایمان تر، نمیشه هم زمان ترس داشت هم ایمان… زندگی باهاش پر از همزمانی و اتفاقات شگفت انگیزه…و انسان چقدر راحت فراموش میکنه و ناسپاس میشه

    ازش ممنونم که منو هدایت کرد به چنین جمعی

    زندگی ماها پر از بارقه هایی از حضورش هست

    خدایا من ترجیح میدم در آغوش تو باشم و بی محابا برم جلو تا ذهنم مشغول این باشه با فلانی و فلانی لینک بشم که کارمو ببرن جلو…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 999 روز

    به نا الله یکتا که هر چی دارم از اوست

    سلام به استاد عزیزم که همیشه اون الهاماتی که بهتون میشه رو از طریق فایل با ما هم در میان میذارید و ماهم میتونیم از اون الهامات شما درس بگیریم

    وقتی فایل رو گوش دادم و به نتایجم فکر کردم دیدم اره تمام اون کارها سفارشات مشتری ایده ها همش کار خداونده و من هیچ کاری برای اینها نکردم

    میدونم این کارها از شجاعتی که به خرج دادم از توکل و ایمانی که بهش داشتم از باورهای درستی که در مورد توحید ساختم داره اب میخوره

    همه چیز توحیده

    وقتی از کارخونه میخاستم بیام بیرون اصلا به این فکر نکردم که اگه جواب نده .اگه مشتری نیاد اگه فروش نداشته باشم اگه نتونم خرج زندگیمو در بیارم چی .فقط و فقط یه ایمان و حس خوب منو به حرکت کردن به بیرون از دایره امنم حل داد و حالا میفهمم که اون خداوند بوده که میخاسته من حرکت کنم به سمت خواسته ها و ثروتهای بی نهایت .

    وقتی توی شرایطی بودم که هیچ مشتری و درامد و پولی نداشتم این خداوند بود که برام نعمت میاورد این خداوند بود که برام مشتری میشد و سفارش میداد این خداوند بود که میگفت الان برو توی طبیعت لذت ببر تا بتونی ذهنتو کنترل کنی بر ترسها و افکار منفی .این خداوند بود که بهم راه نشون میداد که چطور از مواد دور ریختنی محصول تولید کنی .این خداوند بود که بهم ایده داد که کجا محصولاتم رو بفروشم و از همه مهمتر این خداوند بود که رام تبلیغ میکرد و افرادی که من نمیشناختمشون زنگ میزدن و سفارش میدادن

    هر موقع توی کار همه چیز جور نیست میگم خدایا خودت درستش کن من بلد نیستم و همون وقت بهم الهام میشه که این کارو بکن و دقیقا درست میشد

    وقتی فایلهای توحیدی رو میبینم خیلی ارامش میگیرم خیلی حالم بهتر میشه خیلی ریلکستر میشم و این همون خداونده درونمه که ذهن منطقیمو اروم میکنه و برمیگردونه به اون طبیعت و زات انسانی که باید همیشه ارام صبور ریلکس باشم تا خداوند برام کارهارو انجام بده .

    وقتی میخایم خودمون همه کارهارو با عجله انجام بدیم هیچ کاری به سرانجام نمیرسه چون تمام اعتبار و توانایی هارو به خودمون ربط میدیم اما اینتور نیست خداست که داره هر لحظه مارو هدایت میکنه خداست که همه چیز بهمون داده .خداست که این توانایی رو داده تا بتونیم ازش استفاده کنیم .خداست که این جسم و با این قدرت ساخته و خیلی منظم مدونه دخالت من داره به کارش ادامه میده .

    همه چیز از ان اوست و ما بدونه خدا هیچی نیستیم.

    خدایا برای تمام نعمتها و ثروتها لذتها و سلامتی و شادی و عشق و روابط عاشقانه و پول و کار ومشتری شکر که همه چیز داری بهم میدی

    سپاس فراوان از شما استاد عزیز که باز با اگاهی های فراوان مارو اگاهتر کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    آرام و علی گفته:
    مدت عضویت: 968 روز

    به نام خدایی که میگه: فقط مرا بخوانید (“اُدعُونِی”)

    مفهوم آیه “اُدعُونِی اَستَجِب لَکُم” این است که در این آیه هیچ شرط دیگری گذاشته نشده است، می فرماید: “مرا بخوانید تا اجابت تان کنم. سوره غافر آیه 60

    در “اُدعُونِی” نکته ای عمیق و باطنی نهفته است. “الله یکتا” می گوید؛ مرا بخوانید! فقط خود خدا را! “او” را بخوان. “او” که باشد نیاز به چیزی نیست. خودش کافیست. زیرا همه چیز در خدمت اوست. “او” را بخوان. تنها “او” را داشته باش. فقط و فقط اصل را بگیر. همه خیر و برکت را گرفته‌ای. تو چیزی کم نخواهی داشت.

    همچنین این دعای ذیل حضرت موسی در قرآن، یک شاهکار تمام است. اوج هوشمندی انسان توحیدی را می رساند و به تنهایی خود کلاس آموزش دعاست.

    “رَبِّ اِنِّی لِما اَنزَلتَ اِلیَّ مِن خَیرٍ فَقِیرٌ”(پروردگارا، هر خیری که نصیبم کنی به آن محتاجم) – سوره قصص آیه 24

    دقت کن! موسی برای خدا، احتیاجاتش را لیست نمی کند، نمی گوید این و آن را می خواهم، به ذهنش جهت نمی دهد، با کلماتش خود را محدود نمی کند، فضای دعا را باز می گذارد تا هر خیری از هر کجا و هر زمان و به هر مقدار و کیفیت، از طرف تنها منبع خیر مطلق بر او ببارد.

    موسی در نهایت تواضع، هوشمندانه رفتار می کند، به خدا دستور نمی دهد، اَداهای عالمانه در نمی آورد، بلکه در برابر او، یک پذیرش و تسلیم تام می شود. زیرا خوب می داند این خداست که صلاح کار او را می داند. خدایی که خود فقط منبع خیر و نیکی است و جز خیر از او صادر نمی شود. پس فقط کافی است با این “خیر مطلق” رابطه ای عاشقانه بر اساس تسلیم و تواضع برقرار کرد. چه اگر چنین شود، کار تمام است و بی شک انسان توحیدی از بهترین ها برخوردار شده است … حال در بافت آیه، که در واقع بیش از هشت کلمه نیست، دقت کن؛ با “رَبّ”، آغاز کرده و با “فقیر” به پایان برده، “خیر” را کنار “فقیر” نشانده، مقصد “نزول” را بر خودش هدف گرفته، “خیر” را نکره آورده تا محدود و معین نباشد و هر چیزی را شامل شود، از فعل “اَنزَلتَ” استفاده کرده، او را بالا و خود را پایین دیده، و با این فعل، خیر را “دفعه‌ً” نشانه رفته، … و اینچنین است که بلافاصله در آیه ی بعد گره از تنهایی و سرگردانی اش آن هم به بهترین وجه گشوده می شود … ای دوست، یک انسان توحیدی تسلیم و هوشمند، دعایش اینگونه است. همیشه آن را دعا و ذکر خود قرار دهیم.

    استاد عزیزم، این فایلت عالی است خیلی خیلی لذت میبرم وقتی فایل های توحیدی عملی رو گوش می‌کنم.

    ربنا، من هرآنچه دارم ازآن توست و تو به من دادی و اعتبار همه کسم و همه چیزم را به الله یکتا میدهم.

    در پناه الله یکتا همیشه سلامت، شاد و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      محمد جواد اسدی گفته:
      مدت عضویت: 880 روز

      چه آگاهی نابی

      چقدر کیف کردم از این نوع نگاه

      یعنی من بیشتر از خدا میفهمم که چی میخوام؟؟؟!!!

      یعنی خدایی که من رو به راه راست هدایت میکنه من باید بهش بگم چی میخوام!!!!

      من پر شدم با باورهای نادرست و محدود کننده و چه بسا شری را به جای خیر طلب کنم و وقتی نرسم فکر کنم که خدا نیست یا چرا به خواسته های من عمل نمیکند،در صورتی که من فقیرم به هر خیری به هر سلامتی به هر ثروتی به هر ارتباطی و به هر هدایتی و …

      چقدر خوبه میشه که توی همه زمینه ها خودمون رو فقیر بدونیم حتی اگر فکر میکنیم در اون زمینه عالی هستیم چون هیچ عالی وجود نداره و شرایط همیشه میتونه بهتر و بهتر بشه و من فقیرم به هر خیری از خداوندم و چقدر این نوع نگاه زیباست و این قطعا هدایت الله است برای من و سجده میکنم به درگاه پاک و قدرتمندش….

      ممنون از شما دوست عزیز که دست خدا شدین برای من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        آرام و علی گفته:
        مدت عضویت: 968 روز

        با عرض سلام و خدا قوت خدمت محمد جواد عزیز

        من هم لذت بردم از نظرات جنابعالی

        امیدوارم حالتون خوب و لحظاتتون سرشار از آرامش باشه در پناه الله یکتا.

        ما در این سایت توحیدی جمع شده ایم که با کمک و راهنمایی همدیگر بتونیم در مسیر خداوندی باشیم که مالک و فروانروای جهانیان است.

        و از جایی که تصوّر نمى کنیم الله یکتا روزی مى رساند و کسی که بر خدا توکل کند، فقط و فقط خدا برایش کافی است که خدا فرمان و خواسته اش را به انجام می رساند، یقیناً خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است.

        و هر آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است همه را براى ما مسخر ساخت، اینها از جانب خداست، به راستى در این امور براى مردمى که مى اندیشند نشانه هایى بر یکتایى خدا و تدبیر اوست.

        ربنا، ما را از تمام نعمت ها، ثروت ها و برکات دنیا و آخرت (شامل هر دو) بهره‌مند گردان و از عذاب آتش دوزخ نگاه دار.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 996 روز

    به نام خالق و هدایتگر و روزی بخش هستی

    سلام خدمت استاد گرانقدر و مریم جاننن زوج دوست داشتنی و الگوی من وعاشقای واقعی

    امروز به یه چی برخوردم به یه احساس عجیب

    اینم بگم خداجون سپاسگزارم که حالا خیلی از احساسم و باورهام سر در میارم به موقعه و این و لطف کرمی دیگت هس که ارزانی ام داشتی

    امروز یکی ازم یه درخواستی کرد من زورم میومد انجام بدم و کمی گیجم کرده بود چه انتخابی کنم تقریبا ازم میخاست سفارشو پیشه یکی دیگه بکنم که کارش راه بیوفته من از یه طرف این باور داشتم که همواره خداهست و ازش درخواست هامو اجابت میکنه و و دیگه من از کسی درخواستی برای کاری یا چیزی نمیکردم

    و حالا زورم میومد من سختم بود درخواست سفارش کنم اون موقعه اون میگفت برای من انجام بده و من از خدا هدایت خواستم و اومدم توی سایت و اینجا و یادم اومد مدتیه درخواست ها تو جهم روی درخواست از بقیه هست میشه این کارو بکنی اون کارو بکنی بعد دوباره برام یاد اوری شد همیشه دل به تو ببندم و درخواست هامو بیارم پیشه خودت فقط نه توو و بابقیه باهم میدونم همه قدرت دسته تو هست و من از تو درخواست میکنم و راحت اجابت دونه دونه خواسته هامو میکنی من میدونم ربم همواره غذا عشق شادی حرکت هر چی که لازمم میشده به وقتشبهترین و فراوان برام میرسونده و بی نهایت سپاسگزارتم و اگه جاییم چیزی میخاستم نداشتم توش خیزیت که میشه و باید همواره خودمو بهتر بهتر کنم و زندگیمم بهتر بهتر بشه به لطفت رب مهربونم

    و دیگه خداجون ازت میخام همواره یادم بندازی هر چی دارم از ان توست حتی این فایل این همه سپاسگزاری پیشرفت و دونه دونه بوس و عشقی که تو قلبمه از بخشتدگی و لطف های بیکرانته بینهایت سپاسگزارم

    و میخام همواره پیشت من رو فروتن سپاسگزار و جز بندگان صالح و شایسته ات باشم

    برای همو میخام بندهاتو به خودت نزدیک تر بکنی و خوشبختی بیشتر داشته باشه و غرق در اگاهی و خوشبختی و ارامش باشیم

    مثال

    جمعه ایه رفتیم دهات قبلا از اینکه مادرم کسی یا شوهرم طرفداری کسیو بکنه بهش گوش بدن موقعه حرف زدن عصبانی میشدم و احساس کمبود احساس بی ارزشی میومد سراعم و من تو زهنم به صورت یه سوال در میومد و بعد از اونجا که تو رو داشتم یاده تو که منبع خوشبختی همواره عاشق و و پشتیبان منی دیگه ارامش میگرفتم و خیالمو راحت راحت میکردی ارامشو ارزانی ام میداشتی با اینکه اگه اون لحظه احساس کمبود میکردم و میرفتم خودم به طرف نشون بدم و باج بدم که طرف منو به ادم حساب کنه چقد خدارو شاکر و چه قدر باور و اگاهی ارزشمند و لدت بخشی به کسی باج نمیدم برای احترامم بهم بزاره برای اینکه بدونه من ارزشمندم بعد همون طرف که نمی خاستم جلب توجه کن و بهم توجه کنه یا کسه دیگه یه نعمت خفن بهم میرسید

    مثلا بیرون رفتیم شوهرم با چند نفر بودیم به اونا خیلی توجه میکرد و من رفت که دلخور بشم و احساسم بد بشه بعد باز یاد منبع هستی منبل توشبختی میوفتادم و میگفتم تو ارزشمندی چه بهت توجه بکنه چه نکنه چه باهات حرف بزنه چه نزنه من همواره غرق در خوشبختی و لذتم و ارام ارام خوشبختی منو فرا گرفت

    و چقد احساس خوبیه بدونی به ظاهر بهت توجه نشد ولی تو خودت میدونی خیره خداس پشته همه این لدت ها و بعد نعمت پشته نعمت ببینی عشق پشته عشق چقدر لذت داره

    چقدر باور قشنگی هست که بدونی ارزشمندی و عشق و برکت همه دسته تو هست و همواره ارزانی بنده هات میداری

    و برای زره ای توجه و اینکه بهت گوش بده کسی یا قوربونت بره باج ندی و حرکت و قدمی که خدا هدایتت میکنه ببینی و با نشونه ای که خودت میفهمی راهنمااییت کنه و همواره یادم باشه طرف من تویی و من کارم همواره سپاسگزاری و فروتنم قرار بده در مقابلت نه سرکش و مغرور

    من میخام در برابر منبع بتشش و عشق که منو روی دوشش سوار کرده همواره یادم باشه این کارها این نعمت ها کاره تو هست و همواره قدمی که تو میپسندی و با الهام هات زندگی کنم و حرکت کنم و محصولی تو اگاهی و میدونی درسته قدمی که کو میدونی درسته بردارم

    امیدوارم امه مون در پناه و عشق تو باشیم

    من سپاسگزارم ازت منبع خوشبختی ها که همواره در خوشبختی ام و اگه دست اندازی هم بوده با لذت منو حرکت دادی و مسله مو باز کردی

    من خیلی مسله ها بوده که اصلا به نطر نمیرسیده بشه حل بشه ولی تو برام حل کردی

    تو خانواده مون ازدواج موفق و اینکه زنو شوهر انقد همو بخان کمه ولی میشه برای من هم شد خیلی از ازدواج میترسیدم ولی ازدواج کردم و بی نهایت لدت وارد زندگیم شد

    از مادرشوهر و پدرشوهر خواهر شوهر میترسیدم چطوری باهاشون باشم ولی الان انقد باهم خوب و راحتیم مثل خواهر برادر

    انقد جاها رفتم بترسم احساس ترس و بی ارزشی بکنم ولی خودت به وقتش هدایتم کردی باورهای قشنگ و احساس قشنگ و خیاله راحت و ارامش و قلب پر از ارزشمنری و خوشبختیو ارزانی ام داشتی بینهایت از وجودت سپاسگزارم وقتی دیگه احساس کردم دارم دور تر میشم با هدایت و چندتا نشونه اگاهم کردی که من همواره غرق در عشق توعم و درخواست هامو تو میدونی و بهت میگم میبینی و همواره حلشون میکنی و خواهی کرد

    واقعا خوشحال باشم که تو رو دارم و چقدر قلبم نیاز داشت به این حرفا به این اگاهی به این موقعه و باز یادم باشه پشت این فایل های ارزشمند پشند این همه موفقیت و نقاشی هاش قشنگم همه اینا تویی و من امواره فروتنم در برابرت و تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    در پناه همیشگی تو ای منبع همه ی خوشبختی های بی نهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    پریا یکتاپرست گفته:
    مدت عضویت: 694 روز

    وای خدای من

    تو این دل شب از ساعت 3 من و بیدار کردی که کامنت برتر این فایل از سعیده عزیزم رو بخونم که چی بهم بگی؟؟

    باورم نمیشه تو با منم حرف زدی

    مثل موسی

    مثل ابراهیم

    باورم نمیشه حالا که مدتیه کم آوردم و میخواستم قید همه ی خوشبختی ها و نعمت هات رو بزنم و بقیه ی عمرم رو هم نقش قربانی رو بازی کنم و این غم و حسرت عمیق رو که از تو خواستم و ندادی رو تا اون دنیا با خودم حمل کنم. امشب این مژده رو بهم دادی

    خدایاااا مگه میشه؟ مگه داریم؟؟

    تو به منم مثل استاد عباسمنش وحی کردی

    یه گره از قرآنت رو تو این دل شب برای چشمان گریونم باز کردی

    مدتیه دارم دست و پا میزنم تلاش می‌کنم پل های پشت سرم همه رو خراب کردم ، از کار ، روابط، خانواده ، مال …

    همه رو به امید اینکه دوباره با کمک خدا از صفر می‌سازم خراب کردم

    عذاب وجدان اونهمه خرابی که تهش چیزی جز خسارت مالی و عاطفی و تنهایی نشد داشت روح و روانم رو داغون می‌کرد

    امشب بیدارم کرد تا بهم بگه:

    از کسی نخواه

    از من بخواه

    من قدرت مطلقم

    من عشق بی نهایتم

    من رزاق بغیر حسابم

    یه بار از زیر صفر به اینجا رسوندمت دوباره و ده باره هم میتونم به بالاترش برسونمت

    غصه ی چی رو میخوری؟

    تا من و داری غم نداری

    راستش قصد کرده بودم قید همه چیز و بزنم و خودم و قربانی کنم باز برای رسیدن فرزندم به آرزوهاش

    هر چی دارم و ندارم بریزم به پاش. و خودم به یک لقمه نون خالی و یه زندگی بدون عشق اکتفا کنم تا بمیرم

    اونم چطور؟

    با یه دل پر از درد

    و طلبکار از خدا

    که:

    خدایا

    من خواستم و تو ندادی

    من دعوت الداع اذا دعان و انجام دادم

    و

    تو اُجیبُ رو انجام ندادی

    تو وعده کردی و من به وعدُکَ صِدق تو دل بستم و تو خلف وعده کردی

    در واقع من و مسخره کردی

    (خدایا من و ببخش)

    و تو این دل شب حکمت فرستادن گوسفند برای ذبح به جای اسماعیل رو بهم فهموندی:

    استاد عزیزم ، دوستان پر مهرم ، سعیده ی عزیزم که کامنت تو باعث چنین حال خوشی و چنین گنجی برای من و همه ی شما شد

    خوب دقت کنید:

    خدا به من گفت:

    ((( من گوسفند رو فرستادم نزد ابراهیم برای قربانی بجای اسماعیل که به همه شما بچه های نازنینم بگم:

    من نمیخوام شما آرزوهاتون و قربانی کنید و سر ببرید و در نطفه خفه کنید )))

    من اون نعمتهایی که آرزوش و در دل شما گذاشتم مثل آرزوی فرزند در کهن سالی ابراهیم رو برآورده میکنم

    اما انقدر سنگدل نیستم که بگم حالا که دادم قربانی کن و در حسرتش یه عمر بسوز

    من اگه آرزویی تو دل شما میزارم میخوام که شما از من بخواید و من اجابت کنم

    برای چی میخواستی آرزوی زندگی پر از نعمت و ثروت و زندگی با عشق رو قربانی کنی؟؟

    چون با تکیه بر توانایی های محدود خودت داشتی دست و پا میزدی و موفق نمی شدی؟؟؟

    مگه منم قدرتم در حد توئه که موفق نشم؟؟

    رحمانیتم کجا رفته که قلب پر از آرزوی تو رو ببینم و فقط نظاره گر نرسیدن هات باشم ؟؟؟

    اونم وقتیکه خودم دارم و بی نیازم به همه ی اونها

    میخوام برای خودم نگه دارم؟

    من که نیازی ندارم

    پس اینهمه زمین و آسمون و کهکشان. و برای کی درست کردم .؟.

    پاشو عزیزم ، توکل کن به خودم و مهاجرت کن

    سفری که در پیش داری ازم بخواه هدایتت کنم به بهترین مکان برای زندگی

    تا

    تکاملت رو طی کنی و پا روی ترسهات بزاری و بیای همونطور که ابتدای این مسیر ازم خواستی بهترین ها رو نشونت بدم

    یه یاعلی بگو و بلند شو عزیزم.

    خدایا شکرت، بعد از چند روز سردرگمی چه حال خوبی باهات پیدا کردم

    اونم

    درست وقتیکه به ندای قلبم گوش دادم و گدایی محبت از بنده هات و کنار گذاشتم

    دمت گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 1012 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش واستاد شایسته

    اونقد این فایلو دوسش دارم که نمیدونم از کجاش بنویسم

    هر روز این فایل رو گوش بدم کلی باهاش حالم خوب میشه

    احساس میکنم به خدانزدیکتر میشم

    بینهایت ازشما سپاسگذارم استاد عزیزم

    تمام فایلهای شما بینظرین،اما فایلهای توحیدی برای من یه چیز دیگه ان،اگه هزاربارم گوش بدم بازم انگار باراولمه که میشنوم

    خدارو شکرمیکنم که با سایت شما آشنا شدم

    وواقعا زندگیم بینهایتت تعقیر کرد وبهتر شد

    خدایا شکرت برای نعمتهای زیادی که توزندگیم هست

    خدایا عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1049 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزارم خداوندم بابت حضور در فضای این اگاهی ها

    الهی از صمیم قلبم سپاس گزارم بابت احساس رشد و بهبودی که در شخصیتم و باورهام دارم .

    الهی صد هزار مرتبه شکرت که دراجرای قانون در عمل هر بار دارم بهتر و بهتر میشوم و با هر باری که به قلبم و به ارامش قلبم گوش میکنم و نتایج رو خداوند رقم میزنه دفعه ی بعد این کار برام راحتتر و ساکت کردن ذهنم با این منطق ها اسونتر میشه

    الهی سپاس گزارم بابت قوانین ثابت و بدون تغییرت و مسیری که نشونم دادی و فقط کارم اینه که هربار توی این مسیر بهتر و بهتر بشم

    اومدم بنویسم و دوباره قانون رو تکرار کنم و این تکرارها برام شیرینه چون هر بار که مینویسم کمی بهتر درک میکنم اهمیت قانون رو و به اندازه ای که درک میکنم کمی بیشتر عمل میکنم و نتایج میاد و من حس میکنم که دارم بهتر و بهتر میشم و این برام از میلیون ها دلار باارزشه ،چون درمسیر ساختن ذهنی هستم که قراره میلیاردها میلیارد ثروت در تمام ابعاد بهم بده در تمام ابعاد

    قانون خداوند چیه ؟؟؟

    تکرار و تکرار و تکرار

    تکرار باورهای خوب نسبت به خداوند

    یادآوری وعده های خداوند و نیات خداوند نسبت به من

    یاد اوری تمام پیامبران و اسطوره هایی که ذهنشون رو‌تونستن کنترل کنن و خدا سمت خودش رو عالی انجام داده و این ها ایمان و باور میسازه

    اینکه خدا به من نزدیکه

    خدا از رگ گردن به من نزدیکتره

    خدا هر لحظه در حال هدایت منه

    خدا بیشتر از من میخواهد که من به خوایته هام برسم

    خداوند دوس داره که نیازهای منو برطرف کنه

    خداوند نیازی نداره که من با زجر به خواسته هام برسم ،بلکه مکانیزم خداوند اینه که به نوع نگاهی که بهش دارم به باوری که نسبت بهش دارم داره پاسخ میده ،اگر من باورم این باشه که با زجر کشیدن باید لایق شوم ،خداوند بدون قضاوت منو درمسیری قرار میده که زجر بکشم تا لایق شم ،چون به انتخاب من احترام میزاره

    و اگر که من باورم این باشه که خداوند منو افریده و گفته که هر که از هدایت من پیروی کند نه ترسی براوست و نه غمی

    اگر باورم این باشه که خداوند بر خودش وظیفه دونسته که منو هدایت کنه

    اگر باورم این باشه که من فرکانس هامو درست میکنم و خداوند وظیفشه که کاره منو انجام بده

    اگر باورم این باشه که من اومدم تا از انجام کار مورد علاقم لذت ببرم

    اگر باورم این باشه که من لایق افریده شدم

    اگر به غیر از خداوند به کسی متوسل نشم

    اونوخ خداوند تمام این باورهارو به من ثابت میکنه ، خداوند عشق میکنه از اینکه من اجازه بدم کارهای منو انجام بده

    خداوند عشق میکنه از اینکه من خوشبخت باشم

    و باز هم من باید از یک قانون ساده پیروی کنم

    فقط و فقط ذهنت رو کنترل کن و ارومش کن در هر شرایطی و بدون که خداوند در زمان مناسبش از راه میرسه ،هدایت خداوند از کنار تو رد نخواهد شد ،خداوند جوری هدایتت میکنه که تو میفهمیش ،خداوند جوری باهات ارتباط میگیره که تو میفهمیش ،

    خداوند همه رو داره توی مسیرهایی که دوس دارن در هر لحظه هدایت میکنه

    اتفاقا استاد دیشب توی یوتیوب دو ویدیو دیدم هدایتی از دوتا از رپرای معروف ایران

    محمد رضا شایع و حسین تُهی که با علی ضیا باهاشون مصاحبه میکرد ، خیلی نکات برای یاداوری قانون بود و توحید و هدایت خداوند

    دوتاشون اذعان داشتن که اون شعرهایی که نوشتن و خوندن که خیلی ترکونده و ترند شده همه الهامی بوده ، میگفتن مثلا ما یه موزیکی رو خیلی روش کار میکنیم و به خیال خودمون میگیم که ما دیگه با این ترکوندیم و میگه میدیم بیرون و هیچ اتفاق خاصیم نمی افته ،ولی میگفتن اون شعری که خودش اصن میاد و مینویسیم خیلی جواب میده ،

    حسین ُتهی حتی راجب فرکانس و مدار حتی حرف زد و گفت که من بد کسی رو نمیخوام هیچوقت و با تمام وجودم از موفقیت بقیه خوشحال میشم و میگف یک‌دزدی بزرگ ازم شد که من از خداوند سپاس گزاری کردم و گفتم حتما خیری توش بوده و میگف از خدا براشون طلب هدایت کردم و گفتم اون بنده خداها هم حتما گرفتار هزارتا مشکل بودن که دست به چنین کاری زدن و میگفت استاد بعد این موضوع یک اتفاقای مالی عالی برام افتاد هم کاری و از هر لحاظ برام بهتر شد ، خیلی قانون و میدونست حس میکردم ، حسین تُهی جزو اولین اشخاصیه که رپ رو توی ایران جا انداختن و به قول خودشون نسل صفر رپ‌ایرانن و اونام الگویی نداشتن که کسی توی ایران قبل اونا باشه که توی این سبک موسیقی کار کنه ولی میگف من عشقشو داشتم و از 11سالگی رویاپردازی میکردم وحرفای قشنگی میزد ،میگف اصن نیاید برید دنبال پول ،پول‌خودش میاد و حتی به اون اصل مهم تمرکز اشاره کرد که من تمرکزم روی فقط این کاره ، استاد فک کنم اصن عباس منشی بود

    میگف بالای چندین اهنگ مختلف که با بهترین خواننده های دنیا باهم خوندیم و امادس همه چیشون و مجوز پخش و همه رو گرفتم و میگفت ولی من اعتماد دارم به این که زمانش باید برسه و میگف یه وقتایی دیر کردن به معنای دیر شدم واقعا نیست و میگف من اعتماد دارم و از حسم کمک میگیرم و اون میگه و حتی میگف یکی از بهترین اهنگام به نام :خدایا مرسی که به اهنگ شادیم هست

    میگف بعد یه کنسرت خوب با بچه ها اومدیم و با حال خوی رفتم توی بالکن و داشم منظره رو نگاه میکردم و یه ملودی پخش بود که اصن میگف کل این اهنگ بالای فک کنم گف 50درثد این اهنگ رو همونجا به من گفته شد و و همینجوری اومد و من ضبط کردم حتی ریتمش خودش میومد ، واین یکی از بهترین اهنگاشه

    اصن لذت بردم از این مصاحبه

    اینا داره نشون میده که توحید اصله

    داره نشون میده هدایت هر لحظس از جانب خدایی که عالم مطلقه و از همه چیز خبر داره

    حسین تُهی میگف خیلی سعی میکنم که به خدا نزدیک تر باشم چون خیلی از اونایی که الان زندانن و بیمارستان میگف اگه اون اشخاص توی زندان اگر قبل اینکه اون کار و انجام بدن خدارو ناظر میدیدن شاید این کار و نمیکردن و میگف ایمان به خدا باعث شد که توی مسیرم از خیلی چیزها دور باشم

    عشق کردم با این مصاحبه و این حجم از حال خوب

    الهی شکرت

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    سیداحمد میرابوالقاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام بر استاد خوشتیپ خوش استایل خوش هیکل خوشگل و دانشمند

    در برابر خداوند متواضع تر باشیم کارها رو خداوند انجام می‌دهد

    هر خیری به ما می‌رسد به خاطر خداوند است و هر شری از ناحیه خودمان است

    خداوند همه کارها رو خودش انجام میدهد

    خدایا هر آنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

    امروز یه اتفاق جالب برام افتاد که دوست دارم اینجا بنویسم تا هم قدرت خدا رو بیشتر درک کنم و هم ردپایی برای خودم باشد.

    امروز صبح که از خواب بیدار شدم آسمون رو نگاه کردم و گفتم امروز حال میده برم کوهپمایی، لب تاپ و دفتر و خودکار برداشتم که بعد از پایان کوهپیمایی برم کتابخونه باغ ایرانی آخه چند وقته که از دوست خوبم جناب آقای احمد فرهنگیان همون آقای خاص یاد گرفتم که برای فعالیت روی فایلها برم کتابخونه و اونجا از اون فضا استفاده کنم، لب تاپ گذاشتم صندوق عقب ماشین و دخترم رو که رسوندم مدرسه رفتم سمت کوه به سمت دره زیبای درکه، مامن و خلوتگاه من، عشق من کوه، تو مسیر هم ناخواسته با یک راننده که یهو پیچید جلوم کمی کل کل کردم و بعدش یهو به خودم اومدم بابا سید احمد کنترل ذهن کنترل رفتار، پس چرا عملی انجام نمیدی بعد با خدا کمی صحبت کردم از کرده خودم عذرخواهی کردم.

    رسیدم درکه و تو کوچه های درکه یه جایی که معمولا اونجا پارک میکنم پارک کردم،البته روزهای پنج شنبه و جمعه اینجا که همیشه من میرم با ماشین نمیشه رفت ولی روزهایی مثل امروز که خلوته میشه رفت پارک کرد، موقع پارک یکی از اهالی دید دارم پارک میکنم بهش گفتم جای پارک خوبه گفت یه کم کنارتر پارک کن که کنارت ماشین پارک کنه، منم گوش کردم پارک کردم در صندوق عقب ماشین رو باز کردم و قفل فرمون رو برداشتم و زدم به فرمون و ریموت قفل ماشین رو زدم رفتم…

    حدود ساعت 8صبح بود که پیاده به سمت بالای کوه حرکت کردم، خیلی حال داد خیلی باحال بود برف نشسته بود توی مسیر و روی کوه کلی حال کردم کلی با خدا صحبت کردم کلی شکرگزاری کردم دوباره بابت کل کل کردن با راننده و و رفتار اشتباهم از خداوند عذرخواهی کردم و گفتم خدا اگه حس اون راننده با رفتار اشتباه من بد شده من دیگه به اون راننده دسترسی ندارم خودت حس و حالش رو خوب و کاری کن به خاطر رفتار من حس بد و اتفاق بدی براش نیفته… خلاصه کلی با کوهپمایی و صحبت با خدا و دیدن آدمهای کوهنورد با انرژی، تو این هوای سرد زمستانی و برفی کیف کردم هم انرژی مثبت دادم و هم انرژی مثبت گرفتم از کوهنوردها و رهگذرهای توی کوه، موقع برگشت هم رفت کافه عمران با یه اسپرسو دبل و باقلوای خوشمزه حسم رو بهتر کردم. حدود ساعت 10:20 هم برگشتم یعنی حدود 2 ساعت و 20دقیقه

    وقتی رسیدم نزدیک ماشین دیدم صندوق عقب ماشین رو باز گذاشتم و یادم رفته درب صندوق رو ببندم، البته باز باز نه، طوری بود که خودم از فاصله حدود 3یا4متری متوجه شدم درب صندوق باز گذاشتم، اصلا حسم رو بد نکردم و با خودم گفتم خودم فراموش کردم و به لطف خدا هم کسی به صندوق دست نزده،… در صندوق رو باز کردم دیدم بله لب تاپم هست، وسایل صندوق عقب هست و اصلا کسی به ماشین دست نزده… یعنی اگر کسی میخواست میتونست به راحتی کیف لب تاپ رو برداره، زاپاس رو برداره، حتی از درب کوچیکی که از صندوق عقب به صندلی عقب و ماشین راه داره دست پیدا کنه وسایل داخل ماشین رو برداره و حتی شاید ماشین رو هم ببره… یعنی خدای عزیزم تو این زمان حدود 2ساعت و20دقیقه خودش مراقب ماشین من بوده که اصلا کسی متوجه بازبودن صندوق عقب نشه… خودش خود خدا… کلی شکرگزاری کردم توی دفتر یادداشتی که همیشه تو داشبوردم هست سریع این داستان رو نوشتم و شکرگزاری کردم و وویس هم گرفتم که تو گوشیم باشه که همیشه یادش باشم یاد اتفاقی که میتونست یه جور دیگه بشه ولی به خاطر احساس خوب و حس شکرگزاری و سپاسگزاری که خداوند نصیبم کرد همچنان حسم رو خوب نگهداشت

    به قول شاعر: گر نگهدار من آن است که من میدانم/شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد

    و به قول خودم گر مراقب من آن است که من میدانم ماشین و وسایل داخلش رو حتی با باز بودن درب صندوق هم باز محافظت میکنه و سالم بهم تحویل میده. همین

    خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم خدایا ممنونم

    دوشنبه 1403/11/1

    موقع پایین اومدن هم کلی آواز خوندم و دوباره کلی شکرگزاری و سپاسگزاری از خدای عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    سما میم گفته:
    مدت عضویت: 929 روز

    به نام الله مهربانم

    سلام به استاد عزیزم

    من عاشق فایلهای توحید عملی هستم. و چقدر نیاز داشتم به این فایل این روزها و قطعا هر روز و هر روز لازمه گوش کنم و تمرین عملی داشته باشم. دوبار گوش کردم و هربار از قدرت بی نظیر انسان که با قدرت رب میتونه همراستا باشه به وجد اومدم و این عظمت رب که هر چقدر هم قدرتمند بشیم از آن خداونده، و باید تعظیم کنیم در برابر منبع قدرت اصلی جهان. با این کرنش و تسلیم و تعظیم راه برای هدایت رو برای خودمون هموار میکنیم.

    همیشه یادم باشه هر چه دارم از رب العالمینه…

    در مورد اینکه کجاها خدا در رو برام باز کرده و مسیرم رو هموار کرده، خیلی خیلی موارد هست مثل یک سری پرداخت ها، خریدهای آسان و با کیفیت، سفرهای راحتی که برام پیش اومده، در صورتی که افرادی با شرایط یکسان سختی های عجیب و غریبی رو متحمل میشدن، محو شدن موانع در مسیر تحصیلم که باز هم وقتی مقایسه میکنم با اطرافیانم، میبینم چقدرر خدا هوامو داشته، آمهایی که ظاهرا انتظار خیر رسیدن ازشون نمیره اما خدا جوری اونها رو منشا خیر کرده که من متعجب شدم…

    یادم نمیاد مغرور شدنم و زمین خوردنم رو. قطعا بوده اما اینکه ضربه سختی خورده باشم و یادم مونده باشه نه…

    آنچه که خیلی علاقمندم و منتظرم رخ بده راحت تر شدن کسب درآمدم هست و مهاجرت آسان که مطمئنم در مسیرشون قرار دارم و هر لحظه راحت تر میشه رسیدنم و نزدیکتر هستم به این خواسته هام.

    سپاسگزار استادم بابت این فایل بی نظیر و الله مهربانم رو شکر میکنم بابت همه نعمتهایی که داشتم و حضور استاد در زندگی مون…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: