اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد گلم چند روزی هستش کهفقط این فایل ارزشمند دارم گوش میدم و شاهد معجزات خداوند هستم
فایل که گوش میدم هر بار بیشتر میفهمم که چقدر دچار. منیت شده ام من کردم من تمام کردم من شروع کردم من کسب کردم من من من …
برای همه ما اتفاق افتاده یه پولی پس انداز کردن با هزار تا بدبختی بعد براش برنامه ریزی میکنیم که فلان جا سرمایه گذاری میکنم تا سود کنم ازش همون سرمایه گذاری تا دیروز سود ده بود وقتی ما سرمایه گذاری میکنیم میشه ضرر ده .مردم چقدر رفتن روی دلار بورس و ارز دیجیتال سرمایه گذاری کردن تا بیشتر پول به دست بیارن 90 درصد شون بد کله خوردن زمین .اون تعداد ی که سود کردن فقط مطمئنا با حال خوب و حس خوب سرمایه گذاری کردن و این حس خوب فقط و فقط و فقط وقتی ایجاد میشه که به خدا وصل باشی و آنوقت کریدیت تمام کارها با خداست من و ت. انجام نمیدم خداست تمام کارها رو انجام میده فقط کار من و تو این اتصال انجام دادن هستش
چرا این همه ما مشرک میشیم کار به این راحتی انجام میدیم چرا تقسیم کار نمیکنیم با خدا چرا کارهای سخت به خدا نمیسپاریم چون فقط میگیم من من من …و اونوقت دچار استرس و اضطراب میشیم و میگیم دولت و خانواده و مردم و فلانی باعث عدم موفق بودن من هستش
باید هر لحظه و هر ثانیه این اتصال چک کنیم مواظب باشیم دچار منیت نشیم
این مسیر خیلی زیباست فقط کنترل ذهن میخواد
خدایا مارا به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت دادی هدایت کن
سلام استاد خدا قوت من چندسالی هست که دارم سایت شمارو دنبال میکنم و دوره کشف قوانین رو به لطف الله تهیه کردم و بسیار زیاد در تغییر باورها به من و به خصوص به پسر 11 سالم کمک کرد این دوره کشف قوانین و از این بابت از شما ممنون و سپاسگزارم، امروز اتفاقی متوجه شدم دوره توحید عملی به صورت رایگان روی سایت قرار دارد و رفتم همین جلسه ی 11 رو دیدم اما سوالی که همیشه و همیشه ذهن من رو درگیر میکنه اینه که شما همیشه گفتید ما با باورهامون همه چیز رو میسازیم اما داخل این جلسه فرمودین؛ من توجه میکنم ببینم خدا به چه سمتی هدایتم میکنه و گوش میدم و میشنوم که یه صدایی بهم میگه الان برو یا نه، اون چیزی که من این جلسه متوجه شدم درست یا غلط اینه که در نهایت موضوعات از قبل تعیین شده هستند و ما با انتخاب هامون به سمت خیر و خوشی و یا ناخواسته هامون هدایت میشیم و خدا میدونه که چی برای بهتره و ما نمیدونیم و باید گوش بدیم ببینیم در مورد خواسته یا موضوعی که داریم نظر خدا چیه، که این نوع نگرش البته خیلی زیاد شبیه به آموزش هایی هست که از بچگی دیدم ولی در دوره کشف قوانین شما میگید بی قید و شرط شما میتونید به هر خواسته ای که دارید برسید و با تغییر باورها و با کد نویسی آموزش دادید که چطور بتونیم هر مسیری که مدنظرمون هست رو شروع ادامه و به نتیجه برسونیم سوال من اینه بالاخره این ما هستیم که میتونیم موضوع مورد نظرمون رو با یه پایانِ خوش تبدیل کنیم یا اون فرد خداست؟
چقدر کامل و عالی توضیح دادی ممنونم ازت از وقتی که گذاشتی و بهترین کلماتت رو برام تایپ کردی چندین بار پاسخت رو خوندم و مشکلم رو متوجه شدم من هنوز صدای خدارو واضح نمیشنوم و شک میکنم که این صدای خدا بوده یا توهم من و اگر میتونستم صدای خدارو بهتر بشنوم و تشخیص بدم شاید مسیرها بهتر برام باز میشدن ممنونتم که انرژی خوبت رو باهام تقسیم کردی
سلام و درود بی پایان بر استاد عزیزم. با شنیدن این فایل چقدر اگاهی های بی نظیری را دریافت کردم. من هم می خواهم یک اعترافی بکنم. آزمون وکالت امسال برگزار شد و من به خاطر مشغله زیادی که داشتم و اتفاقات نامیمونی که برایم افتاده بود اصلا حوصله شرکت در آزمون را نداشتم تاجایی که خواهرم کارهای ثبت نام آزمون رو انجام داد و حتی روز جلسه آزمون خوابیده بودم که برادرم آمد دنبالم و مرا برد سر جلسه آزمون .من در طول این چند وقتی که با شما و درسهای شما آشنا شدم و فایلهای رایگان رو گوش می دادم یاد گرفته بودم که هر روز صبح آرزوهایی رو که دارم بنویسم و جوری تشکر کنم که انگار در عالم واقع اتفاق افتاده است. من همیشه از خداوند به خاطر این که وکیل شدم سپاسگزاری می کردم و کارم صرفا همین بود.البته به همراه دیگر خواسته هایی که داشتم. سر جلسه آزمون که نشستم اینقدر خسته بودم که حوصله ماندن سر جلسه آزمون را نداشتم و فقط یادمه یکی دو تا درس رو اونهم با اکراه زدم و بقیه رو سوالات رو بستم و به گزینه ها نگاه می کردم و به هر گزینه که میل بیشتری داشتم همون گزینه رو در پاسخ نامه میزدم و اولین نفر از سر جلسه آزمونی که به گفته شرکت کنندگان سخت ترین آزمون سالهای اخیر بود بیرون آمدم و رفتم روی چمن های دانشگاه فردوسی ،محل آزمون، دراز کشیدم تا برادرم آمد و رفتیم. زمان اعلام نتایج خواهرم گفت امید نتایج آمده نمی خوای نگاه کنی.گفتم نه من که قبول نمیشم آخه می دونستم که چطور گزینه ها روپر کردم. النهایه با اصرار خواهرم برگ نتایج رو دانلود کردم و با معجزه روبرو شدم . قبول شده بودم اونهم با درصدهای خوب و رتبه خوب.منی که هیچی نخونده بودم بین 130 هزار نفر شرکت کننده رتبه 954 رو آورده بودم و نمی دونستم چی بگم فقط مثل دیوونه ها می خندیدم و این اتفاق رو هدایتی از جانب خدا می بینم که از کار کارمندی بیام بیرون و برم وکالت تا خداوند منو از نعمتهای فراوانش سرشار کند. البته الان به تعارض قبول نکردن استعفا برخوردم که می دونم درست میشه و من به خواسته هایم خواهم رسید. جالب اینه که شما گفتید باید به احساس عجز برسم و من در این آزمون اصلا هیچ اعتمادی به داشته های خودم نداشتم و قبول شدم ودر آزمونی دیگری که اون هم وکالت بود ومعروفه به ازمون مشاوران با اعتماد به داشته های علمی خودم سوالها رو جواب دادم و با وجودی که حقوقدانان می دانند کسی که ازمون وکالت کانون وکلا رو قبول بشه صد درصد آزمون مشاوران رو قبول خواهد شد. اما، من به خاطر نداشتن همان احساس توکل به خدا و اعتماد به داشته های خودم آزمون مشاوران رو قبول نشدم و همین قضیه برای من ایمان محکمی رو بوجود آورده که حرفهای استاد کاملا درسته .چون برای خودم دقیقا مشابه اتفاقی که برای استاد اتفاق افتاد، اتفاق افتاده است. با تشکر.
سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم ، ممنونم خیلی لطف کردید این آگاهی های ناب را با ما به اشتراک میزارید، من چطور قدر دان شما باشم که به ما لطف و محبت میکنید، هر آگاهی که دریافت میکنید برای ما هم این آگاهی ها را یاد آوری میکنید که از مسیر درست، مسیر خداوند دور نشیم.
ما هر چی داریم و هر چی میخواهیم در زندگی داشته باشیم همه از برکت وجود خداونده ، یادم باشه من تا اینجایی که رشد کردم هم، خدا من را پرورش داده، یادم باشه به هر آنچه که دوست داشتم برسم و رسیدم خداوند کمک کرده، اگه خدا نبود، منی هم وجود نداشت، خدایا من به تو فقیرم، خدایا من به تو محتاجم، خدایا اگه تو دستم را نگیری پس دستم را به سمت کی دراز کنم، خدایا ممنونم که من را بخاطر تمام اشتباهاتم میبخشی و هر جا که روی عقل محدود خودم حساب کردم عاجز شدم و وقتی به سمت تو اومدم کمکم کردی و نگفتی چرا همان اول پیش من نیومدی بدون هیچ سوالی به من کمک کردی.
همه ی ما مسائلی در زندگی داشتیم یا خواسته ای داشتیم و وقتی عاجز شدیم و از خدا کمک خواستیم در سریع ترین زمان به ما کمک کرده، من هم اینقدر این مثال ها را دارم دیگه مطمئنم اگه میخواهم به هر چیزی که میخواهم برسم باید دستم تو دست خدا بزارم، باید فقط و فقط امیدم به خدا باشه،
دوست دارم در مورد تجربیاتی از این که چه زمانی عاجز شدم و از خدا کمک خواستم و به بهترین شکل هدایت شدم بنویسم، من و همسرم چند بار میخواستیم مثلا یه وسیله یا دستگاهی برای خونه بخریم مثلا اسپرسو ساز یا تخت خواب یا رو تختی یا کمد یا هر چیزی که میخواستیم تمام انتطارات که دوست داشتیم اون وسیله مورد نظر داشته باشه در نظر میگرفتیم دیگه رهاش میکردیم تا خدا برامون بهترین وسیله را بیاره و همیشه هم بخاطر این احساس خوب و رهایی و توکل بر خدا و این اطمینان قلبی که خدا به بهترین ها ما را هدایت میکنه، به بهترین ها هم هدایت میشدیم، و فکر میکردیم دیگه ایمانمون به خدا کامل شد که همه چیز را به خدا میسپاریم ولی بازم این اصل را فراموش کردیم و روی عقل خودمون حساب کردیم، چند وقتی بود دوست داشتیم گریل نینجا شبیه گریل استاد داشته باشیم خیلی شهر ها را گشتیم ولی هیچ نشونه ای از گریل نینجا توی ایران پیدا نمیکردیم ما فقط گیر داده بودیم حتما همین مدل گریل و اینقدر پا فشاری کردیم که اصلا هیچ کدوم از مدل های نینجا تو بازار نمیدیدیم و خلاصه بعد از چند ماه گشتن عاجز شدیم، گفتیم خدایا هر چی تو بگی شاید گریل بهتری برای ما میخواهی، خدایا خودت هدایتمون کن، دیگه رهاش کردیم ، بعد 2 روز همسرم رفته بود برای خرید، به طرز هدایتی به یه مغازه رفته بوده و گریل نینجا را پیدا کرده بود با اینکه ما این همه گشته بودیم ولی در چند قدمی ما پیدا شد ولی چون مدل گریل استاد نبود بازم دست دست کردیم برای خرید یعنی هنوز به هدایت ایمان نداشتیم، ولی ته دلمون می گفتیم شاید این برای ما مناسب تره که بعد از این همه دور زدن برای اون مدل گریل حالا به گریل نینجا هدایت شدیم ولی مدل دیگه اش، خلاصه یه سرچ کردیم دیدیم این گریل بیشتر برای ما مناسبه و گریل استاد باربیکیو هست و برای داخل خونه زیاد مناسب نیست بخاطر بوی دود و خلاصه با توکل بر خدا گریل نینجا مدل دیگه را خریداری کردیم الان داریم از گریل نینجا لذت میبریم و هر روز از خدا تشکر میکنیم و هر روز به خودمون یاد آوری میکنیم خدایا گذاشتی ما دور هامون را بزنیم و بعد برگردیم سمت تو و تو ما را به سمت چیزی که برای ما مناسبتره هدایت کردی
با سلام خدمت استاد بزرگوار ،خانم شایسته و دوستان خوبم ، خیلی عالی توضیح دادید استاد ،واقعا همینطوره وقتی با خدا صحبت میکنی و روی خدا حساب میکنی در لحظه ای که ازش میخای و بهش وصل میشی بهت جواب میده ،تجربیات زیادی دارم در مورد حرف زدن با خدا و جواب گرفتن یادمه سال گذشته که بشدت از نظر مالی تو فشار بودم و اجاره خونه و مغازه و حتی مخارج خونه رو نداشتم به خدا گفتم خدایا من نمیدونم چکار کنم نمیدونم چطوری اجاره ها رو پرداخت کنم هر روز صاحب خونه و مغازه و املاکی زنگ میزدن و من چیزی نداشتم جز اینکه امروز و فردا کنم ،گفتم خدایا من نمیدونم چکار کنم خودت دستمو بگیر ، ذهنم بشدت داغون بود و هر چی تلاش میکردم کنترل کنم نمیشد و نجواهای ذهن داشت دیوونم میکرد تا اینکه خداوند پاسخ داد ، یروز پسر عمم بهم زنگ زد گفت من 30 سال پیش با ماشین شما تصادف کردم و زدم ماشینتونو داغون کردم اونروز نداشتم خرج تعمیرشو بدم و این باعث شده چند سال عذاب وجدان داشته باشم الان میخام به قیمت روز کل بدهیمو بدم و خودش حساب کرده بود به قیمت انروز 200 میلیون تومن میشد ، هر چی که گفتیم ما اصلا یادمونم نیست نمیخاد بدی ،میگفت نه تا ندم اروم نمیشم ،خلاصه ول کن نبود و در نهایت پرداخت کرد ، استاد واقعا نمیدونی مو بر تنم سیخ شده بود گریم گرفته بود ،هنگ کرده بودم از این پاسخ خداوند گفتم الهی شکرت دمت گرم اونجایی که ذهن داره بهت میگه خدانیست پس کجاست چرا جواب منو نمیدی ،در زمان خودش بهت پاسخ میده و سرک میکشه میگه دالی من اینجام ،الهی شکرت گریه م میگیره وقتی یاد اون روز میفتم ، الانم که دارم مینویسم بغض تو گلو گیر کرده ، الهی شکرت ،موارد اینچنینی زیاد دارم که وقتی باهاش حرف زدم بهش سپردم جواب داده و دقیقا اون لحطه ای که واقعی میسپری جواب میده ، ولی متاسفانه ذهن ما خیلی اوقات فراموش میکنه ودر مسیر قبلی قرار میگیرم از خدا میخوام که هدایتم کنه که همیشه به یادش باشم و همه چی رو از اون بخام ، تشکر میکنم از استاد خوبم شاد باشید
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و کلیه دوستان عزیز
روز همگی بخیر این قسمت توحید عملی 11هم مثل بقیه توحید عملی عالی و تاثیری گذار بود از خدای مهربان بسیار سپاسگزارم که منو هدایت کرد به سایت ارزشمند و از استاد عزیزم سپاسگزارم که به ما یاد آوری میکنه که روی خودمون حساب نکنیم و همیشه روی هدایت خدا حساب کنیم و باید باور کنیم این هدایت را و باور کنیم و باور کنیم این هدایت را و به خودمون مغرور نشویم و منم منم نکنیم از زندگی لذت ببریم برای خودم هم پیش آمده که وقتی از توحید فاصله گرفتم و مغرور شدم و روی عقل خودم حساب کردم بدجور زمین خوردم و برعکس استاد ازتون مچکرم انشاالله که همیشه سالم و تندرست باشید
خدایا هرچه دارم لطف و عطای توست، بخشندگی و عنایت توست
و رحمت بینهایت تو در لحظه به لحظه زندگی ام جاریست
تو مالک و فرمانروای کل عالم هستی
و همه امور به دستان قدرتمند توست
سلام و درود فراوان به استاد توحیدی نازنین و مریم بانوی عزیز و با سلیقه و همه دوستان خوب و هم فرکانسی
صبح خنک و زیباتون بخیر و شادی باشه
استاد جان من عاشقتونم
قبلا گفتم بازم میگم خیلی توانا هستین
با شیوه خیلی نرم و ساده موضوعات رو بیان میکنین
اونم به این خاطر هست، که اجازه میدید بهتون الهام بشه و با قلبتون سخن میگید
شما خیلی راحت میتونید ذهن منطقی و نجواهاش رو خاموش کنید و اجازه بدین خدا شما رو هدایت کنه و بهتون الهام کنه
استاد عزیزم ، بذر محبتتون اونقدر تو اعماق وجود ادم ریشه میکنه و گلای زیبا میده که حتی با کلمه و جمله و کامنت اصلا نمیشه بیانش کرد و ازتون تشکر و قدر دانی کرد
خدایا شکرت
راستی استاد تو ادامه سفرم الان دقیقا بین مرز گیلان و اردبیل ایستادم
راستش جاده ای که اومدم منو یاد جاده دم اژدها تو سریال سفر نامه انداخت :)
خیلی پیچ و خم داشت خیلی سرسبز و زیبا بود
حس و حالش فوقالعاده زبیا و بینظیر بود
چند سال پیش بود این جاده رو اومده بودم ولی این دفعه زیبایش دو چندان شده بود
دو چندان که چه عرض کنم ، بی نهایت بیشتر شده بود
یه جورایی حضور خداوند و هدایت های زیباش رو این سری احساس میکردم
چون اول سفر مثل شما گفتم خدایا منو در بهترین زمان، در بهترین مکان با بهترین انسانها قرار بده
و واقعا به طرز معجزه اسایی، همین طور هم شده
هم اتفاقات بسیار زیبا و عالی برام رقم خورده
هم به مسیر های بسیار زبیا و قشنگ هدایت میشم
و هم به ادمای خونگرم و خوش برخورد و صمیمی بر میخورم
خودمم نمیتونم باورش کنم
فقط میتونم خدا رو شکر کنم
و ازش سپاسگزاری کنم
خدایا شکرت منو لایق هدایت های زیبات میدونی
شکرت منو لایق بهترین ها میدونی
لحظه به لحظه حواست به من هست و حس و حال عالیو برام رقم میزنی
سلام به همگی. سپاااااااسگذارتونم مثل همیشه .این نهایت خوشبختیه که هر لحظه در حال هدایت شدن باشی الهی هزار بار شکر برای این مسیر و این استاد و این وحی های منزل .
الان که به خودم نگاه میکنم می بینم که دقیقا من هم مثل آقا ابراهیم هنوز هم باور سختی توی وجودمه هم اینکه با وجود اینکه دارم روی خودم کار میکنم اما در مورد هر مسئله خوب که دور هامو زدم و ….بعد که عاجز شدم میام و از خدا هدایت میخوام .
خدای من هیچ جا بهمون اینچیزها رو یاد ندادن .هیچ چیز توحیدی توی اون مذهب آشغالی به ما یاد ندادن .امیدوارم که خدا کمکمون کنه بعد از این همه خطا رفتن بتونیم خودمونو توی مسیر درست نگه داریم .
الان که به خودم نگاه میکنم می بینم هر جا با عقل و دانایی خودم پیش رفتم گرچه که نهایت تلاشمو کردم اما نتیجه پوچ بود و چقدددر آزار دیدم و مسیر برام سخت شد و زمانم از دست رفت و ….و گمراه شدم کلی مسیرها رو امتحان میکردم اما دریغ از نتیجه .
اما هر جا که عاجز شدم و گفتم خدایا من دیگه نمیدونم مثل جریان هایی که برای سلامتیم پیش میومد.
در مورد شغلم فکر میکردم باید ادامه تحصیل بدم با اینکه درونم اصلا موافق نبود و خداوند در حقم لطف کرد و هدایتم کرد که نیازی به تحصیل نیست و الان که مسیر شغلیم برام واضح تر شده که همینم با هدایت خداوند بود و عقل خودم نمیرسید،می بینم که برای شغل من اصلا نیازی به مدرک نیست.
هر چیز خوبی که دارم تمامش از هدایت هایی بوده که توسط خدا بهم شده و هر چیزی که از دستم رفته یا هر سختیی که بهم وارد شده از دونستن های خودم و از منم منم کردن هام ….
باید مدام حواسم باشه و هر روز صبح برعکس اینکه همه مغازه دارها کِرکِره شونو میدن بالا ،من کرکره ی مغز و عقلمو بکشم پایین و یه قفل گنده هن بزنم سرش و خیال خودم و خدا رو راحت کنم که من واااااقعا نمیدونم .شبیه یه آدم نا بینا هستم که دارم یه مسیری رو میرم و اگر خدا راه رو بهم نشون نده و هدایت نخوام ازش هر آن ممکنه بیفتم توی چاله چوله یا به مانعی برخورد کنم و بلا سر خودم بیارم .
استاد سپاسگذارتونم .حالا می فهمم دلیل اینهمه آسانی و زود به نتیجه رسیدن هاتون، عمل به هدایت هاتون و روی عقل خودتون حساب نکردنه.امیدوارم که بتونم به خوبی شما عمل کنم .در پناه خدا باشید
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان همفرکانسی از وقتی استاد این شعر خانوم اعتصامی رو تو یکی از فایلهای دانلودیشون که به واسطه عزیزدلم بهم رسید بود، خوند تمام من پر شد از خدا و ب خود خدا قسم که از قبل هم بریده تر شدم از دست غیر خدا و فقط و فقط نگاهم به خدا بود و هست
روز 20بار فقط صبحها که میرفتم ورزش و پیاده روی با تمام وجودم این شعر زیبا رو با صدای استاد عزیزم گوش میدادم جوری که برام مهم نبود تو پارکم یا باشگاه یا خیابون با استاد همخونی
میکردم و در آخر حفظ شدم شعر پروین اعتصامی عزیزم رو من هرچه دارم از خداست و به لطف خودش هر روز دارم زیباتر،ثروتمندتر،شاد تر، سلامت تر، با عشق تر زندگی میکنم چون حتی خودم هم تسلیم تسلیمم در برابر خداوند و. فقط خود خود خدا میدونه من چه داغ سنگینی رو پشت سر گذاشتم و روی نیازم فقط و فقط به خودش بوده و هست من هیچی از خودم ندارم و هرچه که دارم از لطف و کرم و بخشش خدای بزرگم حتی فرزندم که هدیه و یادگار عزیزدل بهشتی منه و همسرم مهربونم که الان در جایگاه پدر برای فرزندم و دقیقا زندگی من مصداق بارز این شعر، خدای من ی چیز ارزشمند رو از من گرفت اما صبر، خضوع و تسلیم بودن من عزیزدلم رو سر راهم قرار داد که هم پدر شد برای فرزندم و هم مونس و رفیق برای من خدایا شکرت برای بیحساب بخشیدنت
…
و در آخر من بهار عزیزبنده خدا
به داشتن خدای قادر و توانام میبالم و تا آخر عمرم تسلیم خداوند و امر اون هستم میبالم به خدایی که بهم قدرت داد تا از سخت ترین بحران زندگیم با یه بچه 1ساله عبور کنم و الان به لطف خدا 6ساله که بنده مفلس و مخلص خداوندم البته با طی کردن تکامل، سپاسگذار خداوندم، و دستان خداوند روی زمین استاد عزیزم که این فایل ارزشمند رو برامون ضبط کرد و دوباره منو لبریز از خدا کرد،و مونس و رفیقم همسر مهربانم
روزهایی رو پشت سر می گذارم که شرایط سینوسی دارم گاهی در قله و گاهی در پایین ترین نقطه هستم و کنترل ذهنم آسان نیست. چند ماه پیش در بهترین شرایط دوران زندگیم بودم و هیچ دوره زندگیم آنقدر شکرگزار نبودم و از لحظه لحظه زندگیم لذت می بردم و سرشار از شکرگزاری بودم و تمام کائنات رو حامی و محافظ خودم می دانستم و خودم رو خالق زندگیم می دونستم تا اینکه حال پدرم بد شد و در بیمارستان بستری شد، در تمام مدت به خداوند گفتم تو آگاهتر از هر آگاهی هستی (من همیشه به خدا میگم با من صحبت کن و قرآن رو باز می کنم و همیشه خداوند جواب می دهد و گفت خداوند آگاهتر از هر آگاهی است) و فقط تو می دونی علت بیماری چیست و با تمام وجود به خداوند توکل کردم و گفتم آماده دیدن معجزه هستم – خدایا آماده دریافت شکوهی از جانب تو هستم- خدایا کاری کن که از دست خودت برمیاد و تمام جواب آزمایشات که باید به بخش تحویل می دادم رو نگاه نمی کردم و میگفتم خداوند به بهترین صورت ممکن تبدیل میکنه و به بخش تحویل می دادم، قبلا جواب آزمایشات را در گوگل سرچ می کردم اما گفتم با تمام وجود به خداوند اعتماد دارم و به او می سپارم و هر دکتری که معالج پدرم است بهترین دکتری است که از جانب خداوند معرفی شده تا روزی که مرخص شد. روز ترخیص احساس کردم حال پدرم خوب نیست اما بیمارستان گفت بخاطر این است که چند روز خوابیده بود و الان بلند شده. آمدیم خونه و نوبت بعدی دکتر برای جواب آزمایش رو گرفتیم ،بعد هم نسخه رو گرفتیم و فقط یک قرص معده بود و اونجا به خودم گفتم به خدا توکل کن چون سال پیش برادرم به کما رفت و به لطف خدا برگشت وقتی از بیمارستان مرخص شد خیلی ضعیف شده بود و حتی قدرت بلع نداشت. برگشتیم خونه کنار پدرم بودم و تمام مدت از خدا می خواستم مرا هدایت کند و نشانه امروز من رو جستجو کردم که فایل 175 زندگی در بهشت بود رو کنار پدرم دیدم و به دوستم گفتم برای پدرم دعا کنه اول قرص معده رو دادیم و بعد بابا غذا خورد. بعد از توکل به خدا و احساس بهتر تصمیم گرفتیم خرید برویم و گوشت و میوه تازه بخریم. وقتی نزدیک خونه بودیم یک لحظه احساس کردم قلبم از سینه ام کنده شد ولی سعی کردم به خودم مسلط شوم و چیزی به خواهرم نگفتم وقتی به خونه رسیدیم منتظر اورژانس بودند و حال بابا بد شده بود و اورژانس آمد و احیا قلبی جواب نداد و بابا به رحمت خدا رفت (در صورتیکه بابا روز قبل اکو کرده بود و همه چیز خوب بود).
همیشه خواب این موضوع منو به شدت پریشان میکرد ولی قدرتی خداوند به ما هدیه کرد و موقع خاکسپاری احساس خوبی داشتیم و خداوند ما رو بغل کرده بود اما بعد از آن دچار سرزنش خودم شدم و اینکه چرا کاری نکردی… چرا به ذهنت نرسید به دکتر زنگ بزنی … چرا متوجه نشدی حال بابا بد است … چرا به ذهنتت نرسید فشارخون بابا رو چک کنی …. چرا اون روز از جلوی کلینیک خونه رد نشدی که شاید به ذهنت برسه با دکتر مشورت کنی … چرا دکتری که در ساختمان ما بود رو ندیدم و با او مشورت کنی …. و هزاران چراهای دیگر… اگر لحظه ای احساس میکردم قرار است این اتفاق بیفته زمین و زمان رو بهم میریختم.
من هر روز سوره حمد رو می خوانم و از خداوند هدایت می خواهم، من به معجزه اعتقاد دارم و بارها معجزه رو دیدم و هر موقع به خدا توکل میکردم معجزه میشد اما این بار که به خواسته ام نرسیدم به توکل خدا شک کردم و فکر کردم باید خودم کاری میکردم (گفتم قوانین خداوند و سیستم کائنات درست عمل میکنه و حتما من اشتباه کردم و کار درست رو انجام ندادم). ترس و عذاب وجدان وجود منو فرا گرفته بود و دیگر نمی توانستم توکل کنم و رها کنم و به خداوند بسپارم و خودم رو مسئول همه چیز می دونستم و این که همه چیز بخاطر من است. این مدت شنیدن فایل های استاد و پاسخ دوستان در عقل کل حال مرا خوب میکنه ولی گاهی هم دچار نجواهای ذهن می شوم اگر کاری میکردم الان بابا زنده بود و اینکه شاید در این ساعتها بابا حالش بد بوده اما چیزی نگفته و من متوجه نشدم. بعضی صحبت های اطرافیان و این افکار حال مرا بد می کند (گاهی فکر می کنم نمی توانم نفس بکشم الان پاهام درد میکنه و میدانم که وقتی در مسیر اشتباه هستی ابتدا جسم واکنش می دهد ) که سعی می کنم ذهنم را کنترل کنم و پاسخ دوستانم رو مرور می کنم و خدا رو به خاطر این سایت و دوستانم سپاسگزارم که خیلی به من کمک کردند اما به خودم یادآوری میکنم که به زمان بندی خدا باید اعتماد کنم چون تنها قدرت جهان خداوند است که همیشه خیر است خداوند هزاران دست دارد و هزاران وسیله برای نجات انسانها دارد و تمام این سالها قلب پدرم رو خداوند هدیه داده بود تا بتپد و نفس بکشه. یکبار هم مجددا از قرآن هدایت خواستم و آیه مادر موسی آمد که نوزادش را به نیل بیاندازد و اینکه خلاف منطق است اما خداوند اینگونه او را نجات داد. از خداوند خواستم مرا هدایت کند که این فایل را شنیدم الان احساس می کنم توکلم درست بوده اما به تضاد برخورد کردم. (روز قبل هم دوبار آیه یدا… فوق ایدیهم رو شنیدم)
این طبیعیه که آدم بعد از ازدست دادن عزیزی دچار این حسرتها میشه.
من پیشنهادی که یه روان شناس به یکی از دوستان ما که عزیزی از دست داده بود
به شما میگم.
سوگ را انجام بدهید.
یعنی یه بار که خیلی برا بابات دلتنگ شدی تو تنهایی خودت حسابی براش گریه کن یا اینکه سر مزارش تنها برو و هر چه می خوای باهاش درد و دل کن و احساساتت را بگو و گریه کن تا آرام بشی.
چون گاهی اوقات گریه کردن آدمو آرام می کنه.
مثل گریه ای که عرفا در دل شب با خدا راز و نیاز می کنند و آرامش می گیرند.
خداوند پدر و مادر عزیزتون رو حفظ کنه. از پاسخ پرمهر و ارزشمند شما سپاسگزارم. هر روز این صفحه رو چک میکنم و خواندن پاسخ ها خیلی به من کمک میکنه تا احساس بهتری داشته باشم و مشتاقانه نظرات دوستان را می خوانم. برای راهنمایی شما بسیار سپاسگزارم.
من هم مثل شما پدر از دست دادم و تنها کسی از خانواده که اشکی نریخت و آرام بود من بودم چون همیشه سعی می کردم تا زمانی که پدر و مادر هستند بدون منت و با عشق تا آنجا که در توانم هست خدمتشون کنم و بارها و بارها پدر و مادر بهم گفتند که با تو راحت هستیم و حتی الان که در خدمت مادرم هستم نسبت به بقیه خواهر و برادرها با من راحت تر هست و حتی وصیت شو هم به من کرده.
حتی من نسبت به بقیه خواهر و برادرها بیشتر خواب پدرم را می بینم چون همیشه یاد خوبیهاش هستم و هر وقت یادم میاد خیراتی براش می فرستم حالا یک صلوات باشه یک آب دادن به کسی باشه، یاد خوبی هاش در بین جمع می کنم، یک سوره حمد براش می خونم و حتی ی بار هم در خواب مطلبی گفت که فهمیدم منظورش منه و برام دعا می کرد می خوام بگم یاد عزیزانمون بودن خیلی راحت فقط خوبی هاشون را در ذهنمون مرور کنیم و در بین اقوام از خوبی هاش تعریف کنیم همین یاد کردن آنها قلب انسان را آرام می کند چون روحشون از ما شاد و خداوند هم از اینکه خوبی های بندشو بازگو می کنیم خوشحال می شود و این شادی قطعا به ما هم می رسد.
من همیشه از خداوند این دعا دارم که خدایا هر کسی در کنارم هست احساس آرامش و امنیت داشته باشد و اگر هم می خوام کاری کنم براش، بی منت و عاشقانه باش حالا هرکی می خواد باشه. و این دعا خیلی بهم کمک کرده و باعث آرامش وجودم شده.
امیدوارم عزیزانی که جاودان شدند در عالم دیگر، اول آسایش و راحتی و شعف آنها باشه و ما هم همیشه خیر بندگانش را با کردار خودمون نشون بدیم
خداوند پدر بزرگوارتان رو رحمت کنه و در آغوش پرورگار مهربان مشعوف باشه. برای پاسخ ارزشمند شما سپاسگزارم. خواندن پاسخ شما دوستان به من کمک میکنه تا احساس بهتری داشته باشم و به لطف خداوند و شما همراهان در سایت قلبم آرامتر و شادتر بشه.
بنام خدای مهربان
إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ
استاد گلم چند روزی هستش کهفقط این فایل ارزشمند دارم گوش میدم و شاهد معجزات خداوند هستم
فایل که گوش میدم هر بار بیشتر میفهمم که چقدر دچار. منیت شده ام من کردم من تمام کردم من شروع کردم من کسب کردم من من من …
برای همه ما اتفاق افتاده یه پولی پس انداز کردن با هزار تا بدبختی بعد براش برنامه ریزی میکنیم که فلان جا سرمایه گذاری میکنم تا سود کنم ازش همون سرمایه گذاری تا دیروز سود ده بود وقتی ما سرمایه گذاری میکنیم میشه ضرر ده .مردم چقدر رفتن روی دلار بورس و ارز دیجیتال سرمایه گذاری کردن تا بیشتر پول به دست بیارن 90 درصد شون بد کله خوردن زمین .اون تعداد ی که سود کردن فقط مطمئنا با حال خوب و حس خوب سرمایه گذاری کردن و این حس خوب فقط و فقط و فقط وقتی ایجاد میشه که به خدا وصل باشی و آنوقت کریدیت تمام کارها با خداست من و ت. انجام نمیدم خداست تمام کارها رو انجام میده فقط کار من و تو این اتصال انجام دادن هستش
چرا این همه ما مشرک میشیم کار به این راحتی انجام میدیم چرا تقسیم کار نمیکنیم با خدا چرا کارهای سخت به خدا نمیسپاریم چون فقط میگیم من من من …و اونوقت دچار استرس و اضطراب میشیم و میگیم دولت و خانواده و مردم و فلانی باعث عدم موفق بودن من هستش
باید هر لحظه و هر ثانیه این اتصال چک کنیم مواظب باشیم دچار منیت نشیم
این مسیر خیلی زیباست فقط کنترل ذهن میخواد
خدایا مارا به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت دادی هدایت کن
امین
سلام استاد خدا قوت من چندسالی هست که دارم سایت شمارو دنبال میکنم و دوره کشف قوانین رو به لطف الله تهیه کردم و بسیار زیاد در تغییر باورها به من و به خصوص به پسر 11 سالم کمک کرد این دوره کشف قوانین و از این بابت از شما ممنون و سپاسگزارم، امروز اتفاقی متوجه شدم دوره توحید عملی به صورت رایگان روی سایت قرار دارد و رفتم همین جلسه ی 11 رو دیدم اما سوالی که همیشه و همیشه ذهن من رو درگیر میکنه اینه که شما همیشه گفتید ما با باورهامون همه چیز رو میسازیم اما داخل این جلسه فرمودین؛ من توجه میکنم ببینم خدا به چه سمتی هدایتم میکنه و گوش میدم و میشنوم که یه صدایی بهم میگه الان برو یا نه، اون چیزی که من این جلسه متوجه شدم درست یا غلط اینه که در نهایت موضوعات از قبل تعیین شده هستند و ما با انتخاب هامون به سمت خیر و خوشی و یا ناخواسته هامون هدایت میشیم و خدا میدونه که چی برای بهتره و ما نمیدونیم و باید گوش بدیم ببینیم در مورد خواسته یا موضوعی که داریم نظر خدا چیه، که این نوع نگرش البته خیلی زیاد شبیه به آموزش هایی هست که از بچگی دیدم ولی در دوره کشف قوانین شما میگید بی قید و شرط شما میتونید به هر خواسته ای که دارید برسید و با تغییر باورها و با کد نویسی آموزش دادید که چطور بتونیم هر مسیری که مدنظرمون هست رو شروع ادامه و به نتیجه برسونیم سوال من اینه بالاخره این ما هستیم که میتونیم موضوع مورد نظرمون رو با یه پایانِ خوش تبدیل کنیم یا اون فرد خداست؟
بنام خدایی که در تمام ذرات حضور داره
سلام به روی ماهت الناز عزیز
چرا خودت و خدا را دو عامل جدا از هم میدونی ؟؟
اتفاقا امروز برای یکی از دوستان در عقل کل پاسخ همین سوال و نوشتم و همون و براتون اینجا مینویسم
در روزگاران قدیم ی استادی بود که شاگردی داشت که هم عجول بود هم لوچ،
یعنی هر چیزی رو دو تا میدید
ی روز استادش بهش میگه برو از توی پستو ی شیشه عسل بیار
شاگرد میره و دست خالی برمیگرده و میگه
اونجا دوتا شیشه عسل بود و من نمیدونم کدوم و براتون بیارم
استاد با توجه به شناختی که از شاگردش داشته میگه برو یکی و بشکن و یکی و بیار
شاگرد میره و یکی از شیشه ها رو میشکنه
بعد میبینه هر دو شیشه شکسته شد
الناز جان
باید مشکل لوچ بودن خودمون و اصلاح کنیم تا خودمون و خدا رو یکی ببینیم
رسم دل نیست با یک دل ، دو دل برداشتن
یا ز جانان ، یا ز جان باید که دل برداشتن
البته این فهم و درک منه از خداوند و خودم
خاشع بودن در برابر نیرویی که هر لحظه داره بهت راه و نشون میده
همون نیرویی که به نوزاد چند ساعته مسیر مکیدن سینه مادرش و یاد میده
مگه خداوند نمیگه الله نور سماوات و الارض ؟؟؟
خب پس همه چی خودشِ
من خدا هستم ، شما خدایی ، پسر 11 ساله شما هم خداست
منتهی هر کسی به اندازه قدرت درک و فهمش از این خدای درونش میتونه بهرمند بشه
در واقع نیروی خالق ،درون ِ خود ماست
تو کد و مینویسی و نیروی درونت اجراش میکنه
درکی که من از خداوند دارم اینه
من میخوام و خدا اجابتش میکنه
تو هر لحظه با کد هایی که مینویسی
مسیر اجابت و تغییر میدی
امروز صبح کد مینویسی که فلان پول بیاد تو حسابت
خدا هم در جا اجراش میکنه و دستور شما میره تو مرحله اجرا
بعد حدود ساعت 10 صبح ، داری با خودت فکر میکنی حالا این پول که درخواست دادم اگه نشه ، یا اینکه از کجا قرار جور بشه
با همین افکار سریع مرحله اجرا رو متوقف میکنی
بعدش فکر میکنی خدا نخواسته یا تو و خدا جدا از هم هستین
اگه ایمان داشته باشیم هر خواسته یی که داریم همون لحظه اجابت میشه ، دیگه نگران رسیدن به خواسته هامون نیستیم
اگه آنلاین خرید کرده باشین این پروسه رو بهتر درک میکنید
خرید میکنی ، پولم پرداخت کردی اما هنوز جنسی که خریدی بدستت نرسیده
تو خرید کردی پولم دادی اما ی پروسه یی داره تا محصول بدستت برسه
دیگه وقتی خرید کردی ، نگران نمیشی که اگه محصول نرسی اگه وسط راه همه چی بهم بخوره یا هزارتا اگه و اما
باید با همین قدرت درخواست بدیم و مطمئن باشیم اجابت شده
ایشالا که آسون بشی برای دریافت تک تک خواسته هات عزیزم
سلام و درود سارای عزیزم
چقدر کامل و عالی توضیح دادی ممنونم ازت از وقتی که گذاشتی و بهترین کلماتت رو برام تایپ کردی چندین بار پاسخت رو خوندم و مشکلم رو متوجه شدم من هنوز صدای خدارو واضح نمیشنوم و شک میکنم که این صدای خدا بوده یا توهم من و اگر میتونستم صدای خدارو بهتر بشنوم و تشخیص بدم شاید مسیرها بهتر برام باز میشدن ممنونتم که انرژی خوبت رو باهام تقسیم کردی
سلام و درود بی پایان بر استاد عزیزم. با شنیدن این فایل چقدر اگاهی های بی نظیری را دریافت کردم. من هم می خواهم یک اعترافی بکنم. آزمون وکالت امسال برگزار شد و من به خاطر مشغله زیادی که داشتم و اتفاقات نامیمونی که برایم افتاده بود اصلا حوصله شرکت در آزمون را نداشتم تاجایی که خواهرم کارهای ثبت نام آزمون رو انجام داد و حتی روز جلسه آزمون خوابیده بودم که برادرم آمد دنبالم و مرا برد سر جلسه آزمون .من در طول این چند وقتی که با شما و درسهای شما آشنا شدم و فایلهای رایگان رو گوش می دادم یاد گرفته بودم که هر روز صبح آرزوهایی رو که دارم بنویسم و جوری تشکر کنم که انگار در عالم واقع اتفاق افتاده است. من همیشه از خداوند به خاطر این که وکیل شدم سپاسگزاری می کردم و کارم صرفا همین بود.البته به همراه دیگر خواسته هایی که داشتم. سر جلسه آزمون که نشستم اینقدر خسته بودم که حوصله ماندن سر جلسه آزمون را نداشتم و فقط یادمه یکی دو تا درس رو اونهم با اکراه زدم و بقیه رو سوالات رو بستم و به گزینه ها نگاه می کردم و به هر گزینه که میل بیشتری داشتم همون گزینه رو در پاسخ نامه میزدم و اولین نفر از سر جلسه آزمونی که به گفته شرکت کنندگان سخت ترین آزمون سالهای اخیر بود بیرون آمدم و رفتم روی چمن های دانشگاه فردوسی ،محل آزمون، دراز کشیدم تا برادرم آمد و رفتیم. زمان اعلام نتایج خواهرم گفت امید نتایج آمده نمی خوای نگاه کنی.گفتم نه من که قبول نمیشم آخه می دونستم که چطور گزینه ها روپر کردم. النهایه با اصرار خواهرم برگ نتایج رو دانلود کردم و با معجزه روبرو شدم . قبول شده بودم اونهم با درصدهای خوب و رتبه خوب.منی که هیچی نخونده بودم بین 130 هزار نفر شرکت کننده رتبه 954 رو آورده بودم و نمی دونستم چی بگم فقط مثل دیوونه ها می خندیدم و این اتفاق رو هدایتی از جانب خدا می بینم که از کار کارمندی بیام بیرون و برم وکالت تا خداوند منو از نعمتهای فراوانش سرشار کند. البته الان به تعارض قبول نکردن استعفا برخوردم که می دونم درست میشه و من به خواسته هایم خواهم رسید. جالب اینه که شما گفتید باید به احساس عجز برسم و من در این آزمون اصلا هیچ اعتمادی به داشته های خودم نداشتم و قبول شدم ودر آزمونی دیگری که اون هم وکالت بود ومعروفه به ازمون مشاوران با اعتماد به داشته های علمی خودم سوالها رو جواب دادم و با وجودی که حقوقدانان می دانند کسی که ازمون وکالت کانون وکلا رو قبول بشه صد درصد آزمون مشاوران رو قبول خواهد شد. اما، من به خاطر نداشتن همان احساس توکل به خدا و اعتماد به داشته های خودم آزمون مشاوران رو قبول نشدم و همین قضیه برای من ایمان محکمی رو بوجود آورده که حرفهای استاد کاملا درسته .چون برای خودم دقیقا مشابه اتفاقی که برای استاد اتفاق افتاد، اتفاق افتاده است. با تشکر.
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
خدایا
إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ
ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِیمَ
صِرَٰطَ ٱلَّذِینَ أَنۡعَمۡتَ عَلَیۡهِمۡ غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّینَ
سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم ، ممنونم خیلی لطف کردید این آگاهی های ناب را با ما به اشتراک میزارید، من چطور قدر دان شما باشم که به ما لطف و محبت میکنید، هر آگاهی که دریافت میکنید برای ما هم این آگاهی ها را یاد آوری میکنید که از مسیر درست، مسیر خداوند دور نشیم.
ما هر چی داریم و هر چی میخواهیم در زندگی داشته باشیم همه از برکت وجود خداونده ، یادم باشه من تا اینجایی که رشد کردم هم، خدا من را پرورش داده، یادم باشه به هر آنچه که دوست داشتم برسم و رسیدم خداوند کمک کرده، اگه خدا نبود، منی هم وجود نداشت، خدایا من به تو فقیرم، خدایا من به تو محتاجم، خدایا اگه تو دستم را نگیری پس دستم را به سمت کی دراز کنم، خدایا ممنونم که من را بخاطر تمام اشتباهاتم میبخشی و هر جا که روی عقل محدود خودم حساب کردم عاجز شدم و وقتی به سمت تو اومدم کمکم کردی و نگفتی چرا همان اول پیش من نیومدی بدون هیچ سوالی به من کمک کردی.
همه ی ما مسائلی در زندگی داشتیم یا خواسته ای داشتیم و وقتی عاجز شدیم و از خدا کمک خواستیم در سریع ترین زمان به ما کمک کرده، من هم اینقدر این مثال ها را دارم دیگه مطمئنم اگه میخواهم به هر چیزی که میخواهم برسم باید دستم تو دست خدا بزارم، باید فقط و فقط امیدم به خدا باشه،
دوست دارم در مورد تجربیاتی از این که چه زمانی عاجز شدم و از خدا کمک خواستم و به بهترین شکل هدایت شدم بنویسم، من و همسرم چند بار میخواستیم مثلا یه وسیله یا دستگاهی برای خونه بخریم مثلا اسپرسو ساز یا تخت خواب یا رو تختی یا کمد یا هر چیزی که میخواستیم تمام انتطارات که دوست داشتیم اون وسیله مورد نظر داشته باشه در نظر میگرفتیم دیگه رهاش میکردیم تا خدا برامون بهترین وسیله را بیاره و همیشه هم بخاطر این احساس خوب و رهایی و توکل بر خدا و این اطمینان قلبی که خدا به بهترین ها ما را هدایت میکنه، به بهترین ها هم هدایت میشدیم، و فکر میکردیم دیگه ایمانمون به خدا کامل شد که همه چیز را به خدا میسپاریم ولی بازم این اصل را فراموش کردیم و روی عقل خودمون حساب کردیم، چند وقتی بود دوست داشتیم گریل نینجا شبیه گریل استاد داشته باشیم خیلی شهر ها را گشتیم ولی هیچ نشونه ای از گریل نینجا توی ایران پیدا نمیکردیم ما فقط گیر داده بودیم حتما همین مدل گریل و اینقدر پا فشاری کردیم که اصلا هیچ کدوم از مدل های نینجا تو بازار نمیدیدیم و خلاصه بعد از چند ماه گشتن عاجز شدیم، گفتیم خدایا هر چی تو بگی شاید گریل بهتری برای ما میخواهی، خدایا خودت هدایتمون کن، دیگه رهاش کردیم ، بعد 2 روز همسرم رفته بود برای خرید، به طرز هدایتی به یه مغازه رفته بوده و گریل نینجا را پیدا کرده بود با اینکه ما این همه گشته بودیم ولی در چند قدمی ما پیدا شد ولی چون مدل گریل استاد نبود بازم دست دست کردیم برای خرید یعنی هنوز به هدایت ایمان نداشتیم، ولی ته دلمون می گفتیم شاید این برای ما مناسب تره که بعد از این همه دور زدن برای اون مدل گریل حالا به گریل نینجا هدایت شدیم ولی مدل دیگه اش، خلاصه یه سرچ کردیم دیدیم این گریل بیشتر برای ما مناسبه و گریل استاد باربیکیو هست و برای داخل خونه زیاد مناسب نیست بخاطر بوی دود و خلاصه با توکل بر خدا گریل نینجا مدل دیگه را خریداری کردیم الان داریم از گریل نینجا لذت میبریم و هر روز از خدا تشکر میکنیم و هر روز به خودمون یاد آوری میکنیم خدایا گذاشتی ما دور هامون را بزنیم و بعد برگردیم سمت تو و تو ما را به سمت چیزی که برای ما مناسبتره هدایت کردی
خدایا شکرت که ما رها شده نیستیم
با سلام خدمت استاد بزرگوار ،خانم شایسته و دوستان خوبم ، خیلی عالی توضیح دادید استاد ،واقعا همینطوره وقتی با خدا صحبت میکنی و روی خدا حساب میکنی در لحظه ای که ازش میخای و بهش وصل میشی بهت جواب میده ،تجربیات زیادی دارم در مورد حرف زدن با خدا و جواب گرفتن یادمه سال گذشته که بشدت از نظر مالی تو فشار بودم و اجاره خونه و مغازه و حتی مخارج خونه رو نداشتم به خدا گفتم خدایا من نمیدونم چکار کنم نمیدونم چطوری اجاره ها رو پرداخت کنم هر روز صاحب خونه و مغازه و املاکی زنگ میزدن و من چیزی نداشتم جز اینکه امروز و فردا کنم ،گفتم خدایا من نمیدونم چکار کنم خودت دستمو بگیر ، ذهنم بشدت داغون بود و هر چی تلاش میکردم کنترل کنم نمیشد و نجواهای ذهن داشت دیوونم میکرد تا اینکه خداوند پاسخ داد ، یروز پسر عمم بهم زنگ زد گفت من 30 سال پیش با ماشین شما تصادف کردم و زدم ماشینتونو داغون کردم اونروز نداشتم خرج تعمیرشو بدم و این باعث شده چند سال عذاب وجدان داشته باشم الان میخام به قیمت روز کل بدهیمو بدم و خودش حساب کرده بود به قیمت انروز 200 میلیون تومن میشد ، هر چی که گفتیم ما اصلا یادمونم نیست نمیخاد بدی ،میگفت نه تا ندم اروم نمیشم ،خلاصه ول کن نبود و در نهایت پرداخت کرد ، استاد واقعا نمیدونی مو بر تنم سیخ شده بود گریم گرفته بود ،هنگ کرده بودم از این پاسخ خداوند گفتم الهی شکرت دمت گرم اونجایی که ذهن داره بهت میگه خدانیست پس کجاست چرا جواب منو نمیدی ،در زمان خودش بهت پاسخ میده و سرک میکشه میگه دالی من اینجام ،الهی شکرت گریه م میگیره وقتی یاد اون روز میفتم ، الانم که دارم مینویسم بغض تو گلو گیر کرده ، الهی شکرت ،موارد اینچنینی زیاد دارم که وقتی باهاش حرف زدم بهش سپردم جواب داده و دقیقا اون لحطه ای که واقعی میسپری جواب میده ، ولی متاسفانه ذهن ما خیلی اوقات فراموش میکنه ودر مسیر قبلی قرار میگیرم از خدا میخوام که هدایتم کنه که همیشه به یادش باشم و همه چی رو از اون بخام ، تشکر میکنم از استاد خوبم شاد باشید
به نام خداوند مهربان و توانا
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و کلیه دوستان عزیز
روز همگی بخیر این قسمت توحید عملی 11هم مثل بقیه توحید عملی عالی و تاثیری گذار بود از خدای مهربان بسیار سپاسگزارم که منو هدایت کرد به سایت ارزشمند و از استاد عزیزم سپاسگزارم که به ما یاد آوری میکنه که روی خودمون حساب نکنیم و همیشه روی هدایت خدا حساب کنیم و باید باور کنیم این هدایت را و باور کنیم و باور کنیم این هدایت را و به خودمون مغرور نشویم و منم منم نکنیم از زندگی لذت ببریم برای خودم هم پیش آمده که وقتی از توحید فاصله گرفتم و مغرور شدم و روی عقل خودم حساب کردم بدجور زمین خوردم و برعکس استاد ازتون مچکرم انشاالله که همیشه سالم و تندرست باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
خداوند هدایت کننده به سمت زیبایی ها و پاکی ها
خدایا هرچه دارم لطف و عطای توست، بخشندگی و عنایت توست
و رحمت بینهایت تو در لحظه به لحظه زندگی ام جاریست
تو مالک و فرمانروای کل عالم هستی
و همه امور به دستان قدرتمند توست
سلام و درود فراوان به استاد توحیدی نازنین و مریم بانوی عزیز و با سلیقه و همه دوستان خوب و هم فرکانسی
صبح خنک و زیباتون بخیر و شادی باشه
استاد جان من عاشقتونم
قبلا گفتم بازم میگم خیلی توانا هستین
با شیوه خیلی نرم و ساده موضوعات رو بیان میکنین
اونم به این خاطر هست، که اجازه میدید بهتون الهام بشه و با قلبتون سخن میگید
شما خیلی راحت میتونید ذهن منطقی و نجواهاش رو خاموش کنید و اجازه بدین خدا شما رو هدایت کنه و بهتون الهام کنه
استاد عزیزم ، بذر محبتتون اونقدر تو اعماق وجود ادم ریشه میکنه و گلای زیبا میده که حتی با کلمه و جمله و کامنت اصلا نمیشه بیانش کرد و ازتون تشکر و قدر دانی کرد
خدایا شکرت
راستی استاد تو ادامه سفرم الان دقیقا بین مرز گیلان و اردبیل ایستادم
راستش جاده ای که اومدم منو یاد جاده دم اژدها تو سریال سفر نامه انداخت :)
خیلی پیچ و خم داشت خیلی سرسبز و زیبا بود
حس و حالش فوقالعاده زبیا و بینظیر بود
چند سال پیش بود این جاده رو اومده بودم ولی این دفعه زیبایش دو چندان شده بود
دو چندان که چه عرض کنم ، بی نهایت بیشتر شده بود
یه جورایی حضور خداوند و هدایت های زیباش رو این سری احساس میکردم
چون اول سفر مثل شما گفتم خدایا منو در بهترین زمان، در بهترین مکان با بهترین انسانها قرار بده
و واقعا به طرز معجزه اسایی، همین طور هم شده
هم اتفاقات بسیار زیبا و عالی برام رقم خورده
هم به مسیر های بسیار زبیا و قشنگ هدایت میشم
و هم به ادمای خونگرم و خوش برخورد و صمیمی بر میخورم
خودمم نمیتونم باورش کنم
فقط میتونم خدا رو شکر کنم
و ازش سپاسگزاری کنم
خدایا شکرت منو لایق هدایت های زیبات میدونی
شکرت منو لایق بهترین ها میدونی
لحظه به لحظه حواست به من هست و حس و حال عالیو برام رقم میزنی
دوستان خوب هم فرکانسی کنارم قرار دادی
زیبایی ها و قشنگی ها شادی ها رو برام میخوای
خدایا شکرت بابت این سکوت بابت این ارامش
بابت این همه نعمت و زیبایی و فراوانی
خدایا شکرت بابت سلامتی و حال خوبم
بابت این همه امکانات عالی که در اختیارم گذاشتی
استادجونم بازم میگم من عاشقتونم
شما بینظیر هستین
استاد شایسته ازتون بینهایت سپاسگزارم
واقعا خلاق و با سلیقه هستین
از دوستان خوبم و کامنت های قشنگشون تشکر میکنم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و سربلند باشین
سلام به همگی. سپاااااااسگذارتونم مثل همیشه .این نهایت خوشبختیه که هر لحظه در حال هدایت شدن باشی الهی هزار بار شکر برای این مسیر و این استاد و این وحی های منزل .
الان که به خودم نگاه میکنم می بینم که دقیقا من هم مثل آقا ابراهیم هنوز هم باور سختی توی وجودمه هم اینکه با وجود اینکه دارم روی خودم کار میکنم اما در مورد هر مسئله خوب که دور هامو زدم و ….بعد که عاجز شدم میام و از خدا هدایت میخوام .
خدای من هیچ جا بهمون اینچیزها رو یاد ندادن .هیچ چیز توحیدی توی اون مذهب آشغالی به ما یاد ندادن .امیدوارم که خدا کمکمون کنه بعد از این همه خطا رفتن بتونیم خودمونو توی مسیر درست نگه داریم .
الان که به خودم نگاه میکنم می بینم هر جا با عقل و دانایی خودم پیش رفتم گرچه که نهایت تلاشمو کردم اما نتیجه پوچ بود و چقدددر آزار دیدم و مسیر برام سخت شد و زمانم از دست رفت و ….و گمراه شدم کلی مسیرها رو امتحان میکردم اما دریغ از نتیجه .
اما هر جا که عاجز شدم و گفتم خدایا من دیگه نمیدونم مثل جریان هایی که برای سلامتیم پیش میومد.
در مورد شغلم فکر میکردم باید ادامه تحصیل بدم با اینکه درونم اصلا موافق نبود و خداوند در حقم لطف کرد و هدایتم کرد که نیازی به تحصیل نیست و الان که مسیر شغلیم برام واضح تر شده که همینم با هدایت خداوند بود و عقل خودم نمیرسید،می بینم که برای شغل من اصلا نیازی به مدرک نیست.
هر چیز خوبی که دارم تمامش از هدایت هایی بوده که توسط خدا بهم شده و هر چیزی که از دستم رفته یا هر سختیی که بهم وارد شده از دونستن های خودم و از منم منم کردن هام ….
باید مدام حواسم باشه و هر روز صبح برعکس اینکه همه مغازه دارها کِرکِره شونو میدن بالا ،من کرکره ی مغز و عقلمو بکشم پایین و یه قفل گنده هن بزنم سرش و خیال خودم و خدا رو راحت کنم که من واااااقعا نمیدونم .شبیه یه آدم نا بینا هستم که دارم یه مسیری رو میرم و اگر خدا راه رو بهم نشون نده و هدایت نخوام ازش هر آن ممکنه بیفتم توی چاله چوله یا به مانعی برخورد کنم و بلا سر خودم بیارم .
استاد سپاسگذارتونم .حالا می فهمم دلیل اینهمه آسانی و زود به نتیجه رسیدن هاتون، عمل به هدایت هاتون و روی عقل خودتون حساب نکردنه.امیدوارم که بتونم به خوبی شما عمل کنم .در پناه خدا باشید
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان همفرکانسی از وقتی استاد این شعر خانوم اعتصامی رو تو یکی از فایلهای دانلودیشون که به واسطه عزیزدلم بهم رسید بود، خوند تمام من پر شد از خدا و ب خود خدا قسم که از قبل هم بریده تر شدم از دست غیر خدا و فقط و فقط نگاهم به خدا بود و هست
روز 20بار فقط صبحها که میرفتم ورزش و پیاده روی با تمام وجودم این شعر زیبا رو با صدای استاد عزیزم گوش میدادم جوری که برام مهم نبود تو پارکم یا باشگاه یا خیابون با استاد همخونی
میکردم و در آخر حفظ شدم شعر پروین اعتصامی عزیزم رو من هرچه دارم از خداست و به لطف خودش هر روز دارم زیباتر،ثروتمندتر،شاد تر، سلامت تر، با عشق تر زندگی میکنم چون حتی خودم هم تسلیم تسلیمم در برابر خداوند و. فقط خود خود خدا میدونه من چه داغ سنگینی رو پشت سر گذاشتم و روی نیازم فقط و فقط به خودش بوده و هست من هیچی از خودم ندارم و هرچه که دارم از لطف و کرم و بخشش خدای بزرگم حتی فرزندم که هدیه و یادگار عزیزدل بهشتی منه و همسرم مهربونم که الان در جایگاه پدر برای فرزندم و دقیقا زندگی من مصداق بارز این شعر، خدای من ی چیز ارزشمند رو از من گرفت اما صبر، خضوع و تسلیم بودن من عزیزدلم رو سر راهم قرار داد که هم پدر شد برای فرزندم و هم مونس و رفیق برای من خدایا شکرت برای بیحساب بخشیدنت
…
و در آخر من بهار عزیزبنده خدا
به داشتن خدای قادر و توانام میبالم و تا آخر عمرم تسلیم خداوند و امر اون هستم میبالم به خدایی که بهم قدرت داد تا از سخت ترین بحران زندگیم با یه بچه 1ساله عبور کنم و الان به لطف خدا 6ساله که بنده مفلس و مخلص خداوندم البته با طی کردن تکامل، سپاسگذار خداوندم، و دستان خداوند روی زمین استاد عزیزم که این فایل ارزشمند رو برامون ضبط کرد و دوباره منو لبریز از خدا کرد،و مونس و رفیقم همسر مهربانم
در پناه خدای مهربان و روزهای زیباتر
به نام آرامش بخش قلبها
روزهایی رو پشت سر می گذارم که شرایط سینوسی دارم گاهی در قله و گاهی در پایین ترین نقطه هستم و کنترل ذهنم آسان نیست. چند ماه پیش در بهترین شرایط دوران زندگیم بودم و هیچ دوره زندگیم آنقدر شکرگزار نبودم و از لحظه لحظه زندگیم لذت می بردم و سرشار از شکرگزاری بودم و تمام کائنات رو حامی و محافظ خودم می دانستم و خودم رو خالق زندگیم می دونستم تا اینکه حال پدرم بد شد و در بیمارستان بستری شد، در تمام مدت به خداوند گفتم تو آگاهتر از هر آگاهی هستی (من همیشه به خدا میگم با من صحبت کن و قرآن رو باز می کنم و همیشه خداوند جواب می دهد و گفت خداوند آگاهتر از هر آگاهی است) و فقط تو می دونی علت بیماری چیست و با تمام وجود به خداوند توکل کردم و گفتم آماده دیدن معجزه هستم – خدایا آماده دریافت شکوهی از جانب تو هستم- خدایا کاری کن که از دست خودت برمیاد و تمام جواب آزمایشات که باید به بخش تحویل می دادم رو نگاه نمی کردم و میگفتم خداوند به بهترین صورت ممکن تبدیل میکنه و به بخش تحویل می دادم، قبلا جواب آزمایشات را در گوگل سرچ می کردم اما گفتم با تمام وجود به خداوند اعتماد دارم و به او می سپارم و هر دکتری که معالج پدرم است بهترین دکتری است که از جانب خداوند معرفی شده تا روزی که مرخص شد. روز ترخیص احساس کردم حال پدرم خوب نیست اما بیمارستان گفت بخاطر این است که چند روز خوابیده بود و الان بلند شده. آمدیم خونه و نوبت بعدی دکتر برای جواب آزمایش رو گرفتیم ،بعد هم نسخه رو گرفتیم و فقط یک قرص معده بود و اونجا به خودم گفتم به خدا توکل کن چون سال پیش برادرم به کما رفت و به لطف خدا برگشت وقتی از بیمارستان مرخص شد خیلی ضعیف شده بود و حتی قدرت بلع نداشت. برگشتیم خونه کنار پدرم بودم و تمام مدت از خدا می خواستم مرا هدایت کند و نشانه امروز من رو جستجو کردم که فایل 175 زندگی در بهشت بود رو کنار پدرم دیدم و به دوستم گفتم برای پدرم دعا کنه اول قرص معده رو دادیم و بعد بابا غذا خورد. بعد از توکل به خدا و احساس بهتر تصمیم گرفتیم خرید برویم و گوشت و میوه تازه بخریم. وقتی نزدیک خونه بودیم یک لحظه احساس کردم قلبم از سینه ام کنده شد ولی سعی کردم به خودم مسلط شوم و چیزی به خواهرم نگفتم وقتی به خونه رسیدیم منتظر اورژانس بودند و حال بابا بد شده بود و اورژانس آمد و احیا قلبی جواب نداد و بابا به رحمت خدا رفت (در صورتیکه بابا روز قبل اکو کرده بود و همه چیز خوب بود).
همیشه خواب این موضوع منو به شدت پریشان میکرد ولی قدرتی خداوند به ما هدیه کرد و موقع خاکسپاری احساس خوبی داشتیم و خداوند ما رو بغل کرده بود اما بعد از آن دچار سرزنش خودم شدم و اینکه چرا کاری نکردی… چرا به ذهنت نرسید به دکتر زنگ بزنی … چرا متوجه نشدی حال بابا بد است … چرا به ذهنتت نرسید فشارخون بابا رو چک کنی …. چرا اون روز از جلوی کلینیک خونه رد نشدی که شاید به ذهنت برسه با دکتر مشورت کنی … چرا دکتری که در ساختمان ما بود رو ندیدم و با او مشورت کنی …. و هزاران چراهای دیگر… اگر لحظه ای احساس میکردم قرار است این اتفاق بیفته زمین و زمان رو بهم میریختم.
من هر روز سوره حمد رو می خوانم و از خداوند هدایت می خواهم، من به معجزه اعتقاد دارم و بارها معجزه رو دیدم و هر موقع به خدا توکل میکردم معجزه میشد اما این بار که به خواسته ام نرسیدم به توکل خدا شک کردم و فکر کردم باید خودم کاری میکردم (گفتم قوانین خداوند و سیستم کائنات درست عمل میکنه و حتما من اشتباه کردم و کار درست رو انجام ندادم). ترس و عذاب وجدان وجود منو فرا گرفته بود و دیگر نمی توانستم توکل کنم و رها کنم و به خداوند بسپارم و خودم رو مسئول همه چیز می دونستم و این که همه چیز بخاطر من است. این مدت شنیدن فایل های استاد و پاسخ دوستان در عقل کل حال مرا خوب میکنه ولی گاهی هم دچار نجواهای ذهن می شوم اگر کاری میکردم الان بابا زنده بود و اینکه شاید در این ساعتها بابا حالش بد بوده اما چیزی نگفته و من متوجه نشدم. بعضی صحبت های اطرافیان و این افکار حال مرا بد می کند (گاهی فکر می کنم نمی توانم نفس بکشم الان پاهام درد میکنه و میدانم که وقتی در مسیر اشتباه هستی ابتدا جسم واکنش می دهد ) که سعی می کنم ذهنم را کنترل کنم و پاسخ دوستانم رو مرور می کنم و خدا رو به خاطر این سایت و دوستانم سپاسگزارم که خیلی به من کمک کردند اما به خودم یادآوری میکنم که به زمان بندی خدا باید اعتماد کنم چون تنها قدرت جهان خداوند است که همیشه خیر است خداوند هزاران دست دارد و هزاران وسیله برای نجات انسانها دارد و تمام این سالها قلب پدرم رو خداوند هدیه داده بود تا بتپد و نفس بکشه. یکبار هم مجددا از قرآن هدایت خواستم و آیه مادر موسی آمد که نوزادش را به نیل بیاندازد و اینکه خلاف منطق است اما خداوند اینگونه او را نجات داد. از خداوند خواستم مرا هدایت کند که این فایل را شنیدم الان احساس می کنم توکلم درست بوده اما به تضاد برخورد کردم. (روز قبل هم دوبار آیه یدا… فوق ایدیهم رو شنیدم)
دوست خوبم سلام
خداوند مهربان پدرتان را رحمت کند و بیامرزد.
این طبیعیه که آدم بعد از ازدست دادن عزیزی دچار این حسرتها میشه.
من پیشنهادی که یه روان شناس به یکی از دوستان ما که عزیزی از دست داده بود
به شما میگم.
سوگ را انجام بدهید.
یعنی یه بار که خیلی برا بابات دلتنگ شدی تو تنهایی خودت حسابی براش گریه کن یا اینکه سر مزارش تنها برو و هر چه می خوای باهاش درد و دل کن و احساساتت را بگو و گریه کن تا آرام بشی.
چون گاهی اوقات گریه کردن آدمو آرام می کنه.
مثل گریه ای که عرفا در دل شب با خدا راز و نیاز می کنند و آرامش می گیرند.
براتون آرامش و سلامتی آرزومندم.
سلام دوست عزیز
متشکرم برای پاسخ شما، دقیقا. من در این مدت بخاطر شخصیت “قوی باش” فرصت و موقعیت سوگواری نداشتم.
خدارو سپاسگزارم بخاطر شما دوستان خوب و ارزشمند که هروقت نجواهای ذهن سراغم میاد مرور پاسخ ها باعث احساس خوب می شوند.
به نام خداوند بخشاینده مهربان
به نام انکه میمیراند وزنده میکند
به نام انکه اگاه است به انچه درون سینه هاست
وبه نام انکه روزرادر شب وشب را در روز وارد میکند
سلام ساناز عزیز امیدوارم که حال دلت خوب باشه
یه حسی بهم گفت براتون کامنت بنویسم
خداوند پدرتون رو رحمت کنه انشاالله
من نمیتونم جای شما باشم وبگم چطوری عمل کنید چون به لطف الله هنوز سایه پدرم بالای سرم هست
اما میخوام بگم همون خدایی که برگی بدون اذن اون از درخت نمی افتد
قطعا هیچ قلبی هم بدون اذن اون نمی ایستد
خودتون رو سرزنش نکنید اگر قرار بود کاری انجام بدید که پدرتون نیاز داشت قطعا هدایت میشدید
توی کتاب انسان در جستجوی معنا خانومی بوده که خیلی برای شوهرش که از دست داده بود غصه وغم میخورد وخودشو سرزنش میکرد
واصلا نمیتونست که اروم بشه
تا اینکه روانشناس بهش میگه اگر تو جای شوهرت بودی دوست داشتی اونم مثل تو برات غصه بخوره وخودشو سرزنش نکن گفت نه اصلا
گفت خب تو الان داری اونو بیشتر اذیت میکنی چون اون دوست نداره تو اینجوری باشی
امیدوارم هرچه زودتر به ارامش برسی
سلام دوست عزیزم
خداوند پدر و مادر عزیزتون رو حفظ کنه. از پاسخ پرمهر و ارزشمند شما سپاسگزارم. هر روز این صفحه رو چک میکنم و خواندن پاسخ ها خیلی به من کمک میکنه تا احساس بهتری داشته باشم و مشتاقانه نظرات دوستان را می خوانم. برای راهنمایی شما بسیار سپاسگزارم.
سلام دوست عزیز
من هم مثل شما پدر از دست دادم و تنها کسی از خانواده که اشکی نریخت و آرام بود من بودم چون همیشه سعی می کردم تا زمانی که پدر و مادر هستند بدون منت و با عشق تا آنجا که در توانم هست خدمتشون کنم و بارها و بارها پدر و مادر بهم گفتند که با تو راحت هستیم و حتی الان که در خدمت مادرم هستم نسبت به بقیه خواهر و برادرها با من راحت تر هست و حتی وصیت شو هم به من کرده.
حتی من نسبت به بقیه خواهر و برادرها بیشتر خواب پدرم را می بینم چون همیشه یاد خوبیهاش هستم و هر وقت یادم میاد خیراتی براش می فرستم حالا یک صلوات باشه یک آب دادن به کسی باشه، یاد خوبی هاش در بین جمع می کنم، یک سوره حمد براش می خونم و حتی ی بار هم در خواب مطلبی گفت که فهمیدم منظورش منه و برام دعا می کرد می خوام بگم یاد عزیزانمون بودن خیلی راحت فقط خوبی هاشون را در ذهنمون مرور کنیم و در بین اقوام از خوبی هاش تعریف کنیم همین یاد کردن آنها قلب انسان را آرام می کند چون روحشون از ما شاد و خداوند هم از اینکه خوبی های بندشو بازگو می کنیم خوشحال می شود و این شادی قطعا به ما هم می رسد.
من همیشه از خداوند این دعا دارم که خدایا هر کسی در کنارم هست احساس آرامش و امنیت داشته باشد و اگر هم می خوام کاری کنم براش، بی منت و عاشقانه باش حالا هرکی می خواد باشه. و این دعا خیلی بهم کمک کرده و باعث آرامش وجودم شده.
امیدوارم عزیزانی که جاودان شدند در عالم دیگر، اول آسایش و راحتی و شعف آنها باشه و ما هم همیشه خیر بندگانش را با کردار خودمون نشون بدیم
سربلند و عزتمند باشید
سلام دوست عزیز
خداوند پدر بزرگوارتان رو رحمت کنه و در آغوش پرورگار مهربان مشعوف باشه. برای پاسخ ارزشمند شما سپاسگزارم. خواندن پاسخ شما دوستان به من کمک میکنه تا احساس بهتری داشته باشم و به لطف خداوند و شما همراهان در سایت قلبم آرامتر و شادتر بشه.
متشکرم