توحید عملی | قسمت 11 - صفحه 51

1225 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 907 روز

    به نام خدای مهربان و بخشنده و رزاق خدای من ممنونتم که هر چه دارم تو به من دادی من هیچ ندارم

    من هر لحظه به قدرت تو محتاجم من به تو وابسته ام خدایا شکرت سپاسگزارتم

    سلام به استاد عمل کردن‌ها سلام به استاد آگاهی‌ها سلام به مریم مهربان و خوش صدا

    استاد اول کامنتم بگم لطف کنین فایل توحید عملی ها رو ادامه بدین

    خیلی کمک میکنه به باورها به افکار و رفتار ما به شخصیتمون خیلی کمک میشه فایل مهم و کلیدی ست

    امروز رفتیم باغ یکی از دوستان قدیمی

    وای دوستان هر چی از زیبایی و گل و شکوفه بگم کمه خیلی قشنگ بود

    درختان همه شکوفه داده بودن بعضی هاشون شکوفه هاشون باز شده بودن خیلی خیلی باغ رو خوشگل کرده بود جاتون خالی امروز رفتم بیرون شهر که بتونم ذهنمو منطقی کنم با دیدن زیباییها و فراوانیها و تونستم

    همش شکر گزاری کردم و حسم عالی بود و این تونستنها رو مدیون استاد عزیزم هستم ممنونتم ای استاد عزیزم ای استاد مهربان

    بهترین راهنما در زندگیم هستی

    بهترین دستان خداوند هستی

    ای زیباترین بنده خدا

    من عاشق این توحید عملیها هستم

    چون رشد کردم

    تغییر کردم

    باور فراوانیم رشد کرده

    خیلی خوشحالم که میتونم از خدا درخواست کنم به راحتی و آسانی با ایمان زیاد چون قدرتشو باور کردم

    خدایا شکرت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1506 روز

    بنام الله یکتای توانا و دانا و علیم ، خدای غنی و رزاق و وهاب جهان هستی

    خدایا تنها تورا میپرستم و‌تنها از تو یاری میجویم ، مرا به راه مستقیم ات هدایتم کن .

    بارالها هر آنچه دارم از آن‌توست و از تو به من رسیده…خدای مهربانم برای همه داشته هایم هزاران مرتبه شکر و سپاس …

    برای چندمین بار این فایل و صوتی و تصویری رو گوش دادم و دیدم. فایلی که خودش یک دوره ارزشمند و گرانبهاست ..

    این دومین کامنت من روی این فایل توحیدی هست ، امروز در آخرین روز از اولین ماه سال 1403 ، دفتر ستاره قطبی و کدنویسی خواسته هام و برداشتم و اونچه رو که این ماه از فایلهای اخیر استاد فایل توحید عملی 10 و 11 و هدفگداری سال جدید آموخته بودم خلاصه کردم تو دفترم.

    احساس میکنم خدای مهربان ام با این فایلهای ارزشمند استاد منو به احساس لیاقت و ارزشمندی بیشتر هدایت کرده ، این روزها چقدر با خودم در صلح و آرامش بیشترم ، با خدای درونم و الهامات اش دوستی بیشتری دارم . یاد گرفتم تسلیم و فروتن و متواضع تر از همیشه به درگاه اش باشم .

    استاد هر فایل توحیدی که در سایت میزارید چقدر من به این حد از ایمان شما و معنویت تون و‌رابطه نزدیک تون به خدای مهربان غبطه میخورم …

    چگونه شما از کودکی به این حد سرسپرده خداوند بودید و این حد از توحید و‌معنویت تون در همه جنبه های زندگی تون مشهود و پیداست . تحسین میکنم شما رو به خودم افتخار میکنم تو این سایت توحیدی شاگرد شمام .این روزها با مرور بارها و بارها و‌تکرار مخصوصا این فایل توحیدی و نوشتن و تکرار این مطالب ، احساس میکنم رهاتر از همیشه شده ام ، واقعا وقتی توحید واقعی داشته باشی دیگه خیالت راحته و به خواسته هات هم نمیچسبی ، چون با اطمینان و اعتماد و ایمان قلبی نتیجه نهایی اهداف تو به خداوند دانا و علیم میسپاری . فروردین 1403 که الان در آخرین ساعات اش هستیم واسه من پر بود از آگاهی های ناب و ارزشمند که از شما آموختم . ظرف وجودی ام رو خالی گذاشتم برای ماههای دیگه امسال که قراره کلی اتفاقات زیبا و احساس خوب و شادی و لذت رو با سرسپردگی ‌و ‌‌اطمینان قلبی به خدای مهربونم باهم خلق کنیم .

    خداوندا دستانم را بگیر و مرا روی شونه هات بزار من بنده همیشه محتاج و فقیر و ضعیف و‌ناتوان و نیازمند ، خاشع و خاشع درگاه ات هستم .

    پروردگارا قلبم آماده دریافت هدایت و الهامات الهی ات ‌و صدای با کیفیت و نشونه هات هست .

    31 فروردین 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    SMZQ گفته:
    مدت عضویت: 2170 روز

    به نام خدا و سلام و سلام و سلام به استاد و همکاران و همراهان عزیز

    اول از همه استاد جای تحسین داره که با وجود پیشرفت های بسیار، خشوع شما نسبت به رب اینقدر زیبا رخ نمایی میکنه، شدیدا من رو اینسپایر کردین.

    من داستانم رو توی صفحات دیگه ای گذاشتم اما خلاصه اینجا بگم ولی بعد از شکست های متمادی طی حدودا 10 سال… مجددا با کمترین منابع مالی و ارتباطات، زیرپله خانه کارخانه و انبار و میز ناهارخوری قرضی خواهر زنم هم دفتر شرکت و هم میز تولید من بود!!

    و البته که به خاطر چندین بیزنس کوچک و بزرگ شکست خورده قبلی، کوهی از تجربیات میلیون دلاری بودم!! اما اعتماد به نفس خورد شده من، از من فردی در نهایت خشوع در برابر رب ساخته بود چرا که با این وجود که میدونستم خیلی می‌دونم و حرفه ای هستم و دانش و علم دارم… اما خیلی چیزها رو نمی‌دونم چون نتیجه رو نداشتم…

    فهمیده بودم راه موفقیت درست کاریه و این یعنی خاشع بودن در برابر خدا و یعنی از خدا می‌خوایی ساکت میشی به هدایت عمل میکنی و نتیجه رو با لذت بردن تایید میکنی و برای پله بعدی پیشرفت ادامه میدی…

    همسرم میپرسید ادامه پیشرفت های مالی و کاری چطور حاصل میشه میگفتم:

    من چه دفتر بزنم چه نزنم

    من چه تیم کاری تشکیل بدم چه ندم

    چه افزایش سرمایه بدم چه ندم

    چه برندم رو ثبت بکنم چه نکنم

    چه سایت بزنم چه نزنم

    سوشال مدیا مارکتینگ رو توسعه بدم یا ندم

    ادمین بگیرم یا نگیرم

    مجوز بگیرم یا نگیرم

    کارخانه و پیمانکار بگیرم یا نگیرم

    صادرات بکنم یا نکنم

    تو نمایشگاه شرکت بکنم یا نکنم

    و فلان و فلان و فلان!!! باز پیشرفت مالی برای من اتفاق می افته!!! چون…

    چون تنها خیر و صلاح رب، خواسته منه

    چون سرنوشت من بر اساس خواسته های من هر لحظه نوشته میشه

    چون آنچه من با قلبم میخام برای من مقدر میشه

    و با این درجه ایمان، پیشرفت هایی حاصل میشد که احتمالا میتونید حدس بزنید منظورم چیه… گوم گوم گوم وای خدایا تو چقدر بزرگی عشق منی

    تا اینجا خیلی خفن بود نه!؟

    پول نسبتا زیادی به نسبت یکی دو سال پیش که برای چندین باز ورشکست شده بودم و از صفر شروع کرده بودم، به دست آورده بودم و کلی اعتماد به نفس کسب کرده بودم…

    دوره عزت نفس رو گذرانده بودم و دیگه آماده استفاده از ابزارهای مکانیکی برای پیشرفت تصاعدی بیزنسم رفتم…

    دفتر زدن، زدن خط تولید و استخدام نیرو

    استخدام ادمین سوشال مدیا

    و…

    خوب تضادهایی به وجود میومد که احساس خراب میشد و من همش از خودم می پرسیدم که مطمئنی مسیرت درسته و این کارهایی که می‌کنی درستن؟؟؟

    جواب میدادم که تنها خیر و صلاح تو اونیه که تو میخواهی و خدا هدایتت می کنه و بهت میده…

    خدا هم این ایده ها رو بر اساس درخواست تو بهت الهام کرده پس سعی کن با تفکر و تمرکز صحیح راه رو ادامه بدی نتیجه مثبت میاد…

    الان هم میگم این پاسخ من درسته بوده اما معیوب و ناقص!!!

    چرا!؟

    به نظرم به این دلیل که!!

    اولین دلیلم رو میتونم به پاسخ آقای روشن اشاره کنم که میگفتن بعد یه مدت دنبال پاسداری و بیشتر کردن نعمت هایی بودم که خدا داده بود…

    یعنی من که با هیچی به اونجا رسیده بودم دیگه مثل قبلنا شده بودم با مقداری تغییر…

    یعنی من باور کرده بودم باید از خدا بخوام و…

    ولی مثل قبل میخواستم با منیت و علم و دانش و تجربه و اراده و اقدام و عمل خودم به نتیجه پیشرفت برسم!!

    میخواستم با استفاده از ابزارهای مکانیکی پیشرفت تصاعدی کنم…

    چون قبلاً اصلا منابع خاصی نداشتم که با کمترین سرمایه و منابع و ارتباطات پیشرفت زیادی کرده بودم حالا میخواستم با اتکا به منابع مالی و… پیشرفت کنم!!

    قبوله که از خدا طلب راهنمایی می کردم و توکل می کردم و پیش می رفتم، اما کافی نبود…

    قبلنا که استاد می‌گفت واسه انتخاب مسیر رانندگی هم از خدا طلب هدایت می کنه ظاهراً حرف رو می فهمیدم اصلا قطعا درک نمی کردم چی میگه ایشون

    اما الان چند روزه واسه هر قدمی همش میگم خدا جون لطفا هدایت کن… من رو به سمت بهترین مسیر و خواسته های منم به سمت من…

    موقع رانندگی

    صبح اول صبح

    آخر شب

    وقتی میرم سر کار

    وقتی تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم

    وقتی برمی‌گردم خونه

    موقعی که میخام با پسرهام باشم

    و…

    دیروز و امروز میگفتم خدا جون بهم نشونه بده که هدایت تو رو در لحظه درک کنم نه فقط وقتی که اتفاقات بزرگ رخ میده…

    اما خیلی تعمدی و مبتدی هستم

    از خدا میخام هدایتم کنه تو این مسیر قشنگ

    استاد جان واقعا وقتی همین طوری از خدا طلب هدایت می کنم یاد اکت شما می افتم و احساس آرامش کل وجودمو در بر میگیره

    خیلی قشنگ و دلپذیره

    استاد ازت ممنونم که توی این دوره رایگان به من کمک کردی

    مرسی از شما و همه دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 835 روز

    الله اکبر

    الله اکبر

    الله اکبر

    الله اکبر

    بلی خدا خیلیییییییییی بزرگ هست

    خدا خیلییییییییییییی بزرگ هست

    خدا خیلیییییی رحیم هست

    خدا خیلییییی عاشق ماست

    خداوند بهترین رفیق هست شاید بعضی گپ ها را نتوانی با هیچ کس شریک کنی ولی خدا همیشه هست همیشه میشنود چی رفیق خوبی هست

    و چقدرررررر زیبا هدایت میکند

    بلی پاکیزه عزیزم خدا از همه مهربانتر هست به تو

    خدا از همه بزرگتر هست

    خدا عشق مطلق هست

    خدا بوی خیلییییییی زیباییی دارد هرجا بوی خدا باشد همه میاید

    خدا عشق هست که همه جا هست همه جا وجود دارد

    خدا خیلییییی ذات روف و مهربان هست

    همیشه کمک ات میکند همیشه هدایتت میکند هیچ وقت از تو دست بر نمیدارد

    هر لحظه حامی و هادی تو هست

    خدا خیلییی بزرگ هست

    واقعیت هست که خدا همه چیز میشود همه کس را

    هر قدر به گذشته نگاه میکنم دست های زیبای خدا را روی شانه هایم حس میکنم که چقدرر زیبا روی شانه ام میزد و میگفت این برای تو نیست بهترین ها را برای تو در نظر دارم

    از چی طوفان های ترسیدم و دیدم خدا هست میگه نترس پیش برو

    چقدررررررررررر از روزگار خسته میشدم و خدا هدایتم کرد به این جای مقدس

    همیشه خدا با من حرف زده و حرف میزند و من همیشه با عشقققققق صدای زیبای خدا را شنیدیم

    خدا خیلییییی رفیق با مرام هست

    خدا خیلیییییییییی رفیق خوبی هست

    خدا خیلیییییییییییی عاشق ما بنده ها هست

    خدا آنقدر عاشق ما هست که همیشه حی حاضر هست خدا همیشه در خدمت ما هست

    یعنی چقدرررر خدا رفیق خوب و عالی هست

    واقعا با خدا باش و پادشاهی کن

    وقتی ابراهیم خانه کعبه را ساخت خداوند جای پاهایش را در نزدیک خانه اش گذاشت به نام مقام ابراهیم ( جای پای ابراهیم هست )

    چقدررررر خدا رفیق خوب و بی نظیر هست این کار را کرد که تا سال های سال همه بداند که ابراهیم این جا را ساخته یعنییییی چقدرررررر این خدا خوب هست

    چقدررررر با خدا بودن خوب هست

    با خدا باشی قلبت آرام هست

    نه خودت مقایسه میکنی

    نه با کسی حسادت میکنی

    نه عجله میداشته باشی

    نه ترسی داری

    نه غم داری

    شاد شاد هستی

    از همه جا خیر خوبی برایت می‌رسد

    از وجودت عشق خدا جاری میشود

    همیشه سوپرایز میشوی

    نعمت های خدا از در دیوار به سویت میاید

    همیشه حس میکنی که یکی هست که حمایتت میکند کسی هست که هوایت را دارد هدایتت میکند

    یکی هست که عشقش را نثارت کرده

    همه عالم برود ترس نداری چون خدا را داری چون خودت را کنار خدا حس میکنی

    هیچ وقت خودت را تنها نمیبینی چون خدا را داری

    خدا همه عالم را به خدمت تو مقرر میکند

    همه عالم میشود دست های خدا تا به تو کمک کند

    همه شان میشود فرشته های خدا

    چقدر با خدا بودن خوب هست

    ثروت میخواهی خودش ثروت میشود

    عشق میخواهی عشق میشود

    رفیق میخواهی رفیق میشود

    هر چی بخواهی همان میشود

    بلی خدا همه چیز میشود همه کس را

    نگرانی ها می‌رود ایمان میاید

    نفرت می‌رود عشق میاید

    خدا خیلییییییییییییییی زیباست

    هر جا بروی زیبایی میبینی عشق میبینی

    دیگر حال بد برایت معنی ندارد

    خدا عشق هست

    خدای من دوستتتتتتت دارم

    تو آگاه هستی از قلبم که چقدررررر دوستتت دارم چقدرررر به تو اشتیاق دارم و چقدررر روی عظمت و بزرگی تو حساب میکنم چقدررررررررررررر عاشقانه فقط روی تو حساب میکنم

    و چقدرررر دوستتتتتت دارم

    میدانی خدا جانم بزرگ‌ترین نعمت هر بنده ات در زنده گی شان چیست ؟

    اینکه می‌توانند تورا صدا بزنند و این نعمت نزدیکی تو به ما چقدرررررر نعمت بزرگ هست

    شکررررررر که هستی خدای من شکررررررررر کرورررررررررر کروررررررر شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 104 رای:
  5. -
    محمد احمدی گفته:
    مدت عضویت: 613 روز

    به نام خدای عزیز و مهربون

    سلام به همه

    این فایل منو به یاد حدیثی انداخت که خیلی سال پیش خونده بودم

    مضمونش این بود که حتی برای بستن بند کفشت از خدا کمک و هدایت بخواه.

    با خودم گفتم تنبلی چه حالی میده (خنده)

    البته تنبلی به این معنی که :نخواهیم برای انجام کارها خیلی فکر کنیم و با این ذهن خودمون و فشار آوردن به ذهن خودمون ، و سبک و سنگین کردن امور ، تصمیم بگیریم، چه کنیم یا چه نکنیم.

    تنبلی و بیخیالی به این معنی که :کارها را به خودش میسپاریم و یقین داشته باشیم که بهترین و آسونترین راهو جلو پامون میگذاره.

    و این به میزان اعتماد و ایمان ما به خداوند بستگی داره.

    واقعا عمل کردن به این حرف سخته، اینکه رو فکر و ذهن خودمون حساب نکنیم بلکه رو هدایت و راهنمایی خدای مهربون حساب کنیم.

    من خودم چون مهندسی خوندم و خیلی اهل فکر و سبک و سنگین کردن امور هستم ، برام این کار سخته،

    ولی از خدای عزیز و مهربونم می خوام منو از این زیاد فکر کردنها نجات بده ، تا بتونم کارها را به راحتی به خودش واگذار کنم. و خودمو رها و آزاد کنم.

    حتی تو همین کارهای معمولی روزانه و چگونه رفتار کردن با بچه ها مون و سایر افرادی که با اونها در ارتباطیم ، اینکه الان چی بخوریم ، چی بگیم، کی بخوابیم ، این کامنت را چگونه بنویسیم و …. از خودش هدایت و راهنمایی بخواهیم.

    خدا جونم قربونت برم ، فدات شم بابت این آگاهی ها.

    سپاس فراوان از استاد عباس منش برای یاد آوری این نکات توحیدی زیبا و کاربردی.

    شاد ،سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  6. -
    هدا حیدری گفته:
    مدت عضویت: 779 روز

    بنام الله هدایتگر

    با سلام خدمت استادعزیز دلم و هم فرکانسی های من

    مدتها بود منتظر فایل جدید بودم دلم خیلی تنگ شده بود ممنونم که هدایت شدین و این فایل بینظیر رو آماده کردین.

    استاد واقعا تحسینتون میکنم انقدر ایمانتون به خدا قوی هست و تو هر موردی از خدا کمک میخواین خیلی قشنگه این رابطه شما با خدا چقدر خوب که همیشه هدایتها رو راحت دریافت میکنید بقول دوستم از همون اول که هنوز با قانون آشنا نبودین نگاه توحیدی داشتین واقعا لذت میبرم از رها بودنتون در مقابل الله

    مدتی هست بخاطر افکار ناجالب که به خود میدادم و همش در استرس بودم بحدی به خودم فشار اوردم که مریض شدم منی که معروفم به اینکه محاله سرما بخورم یا حتی مریض بشم خلاصه بعد از اینکه مریض شدم کاملا برام واضح بود بخاطر استرس ها و افکاری که بجا اینکه بسپاری بخدا خودت سعی داشتی حلشون کنی اینجور برا خودت داشتی دنبال راه حل ایده بودی و هربار یکیشونو امتحان میکردم و جوابگو نبود استرسم بدتر میشد حتی معمولی ترین کارها رو با استرس غیر قابل وصف انجام میدادم الان که دارم مینویسم برام عجیبه چقدر بدنم اون هم از فشار بالا رو تحمل میکرد و خداروشکر به یک سرما خوردگی ساده ختم شد و بعدش گفتم بسه ول کن دختر چقدر میخوای فک کنی رها کن بزار خدا دست بگیره خودش قشنگ تو رو هدایت میکنه و چقدر زیبا بودرهایی ، روزی که بیدار شدم و دیدم سرما خوردم پا شدم رفتم داروخونه که دارو بگیرم یه چرک خشک کن خواستم بگیرم بااینکه همیشه از این داروخونه خرید میکنم این بار یه خانم دکتری جدید اومده بود گفت عزیزم چرک خشک کن نمیدم بدون نسخه گفتم همیشه از اینجا میگیرم ، گفت این قرص سرماخوردگی رو ببر سه روز تحمل کن خوب میشی و گفتم اشکال نداره از یه داروخونه دیگه میخرم یادم بود که چندوقت پیش برا داداشم چرک خشک کن گرفتم به اون گفتم گفت تموم شدن اینجا بود که گفتم هدا این نشانه اس؟! فلا با سرماخوردگی خودم اوکی کردم و گلو دردم تسکین شده بود خداروشکر تصمیم گرفتم که فلا کولر روشن نکنم و همین قرص سرماخوردگی مصرف کنم اوکی میشم و الحمدلله خیلی بهتر شدم و بعد کارهام انقدر روون شد انقدر عالی بود که میگم وقتی انقدر ساده میشه رها کنی وقتی میتونی بسپاری بخدا اون تو رو هدایت کنه چرا هربار میشنی برا خودت فکر میکنی دنبال چاره برای مسئله های که چاره ای جز رها کردنشون نداری ولی ما فراموشکاریم که خدای هست و بقول استاد به خودمون و توانایی هامون مغرور میشم و من میدونم … در خیلی از مسائل کاری همیشه خودم رو یک تازه کار فرض میکنم در مقابل اشخاصی که تجربه بیشتری از من دارند و سعی میکنم که متواضع باشم و همیشه در مرحله یادگیری باشم و از حرفاشون و نکاتی که بهم میدن ایده بگیرم خب منی که در مقابل اشخاصی که از من با تجربه ترن خیلی متواضع ترم راحت بشون اعتماد میکنم پس دختر تو به الله که از همه دانا تر آگاهه به همه چیز قدرت بالاتر از قدرت اون نیست محافظت میکنه از تو در مقابل همه کس همه چیز چرا به اون اعتماد نمیکنی چرا راحت رها نمیکنی اون برات درستش کنه اون ایده ها رو بهت بده و میبینی هدا این بار هم ازت محافظت کرد به محض اینکه رها کردی گفتی خدا درستش کن ، دیدی چقدر قشنگ برات ردیفش کرد این کامنت رو مینویسم تا رد پایی بمونه تا یادم باشه من همیشه در مقابل الله هیچ چیز نمیدونم و میخوام رو دوش خدا بشینم و اون منو هدایت کنه.

    و استاد چقدرگوش نواز بود اخر فایل با ذکر

    لبَّیک اللّهمّ لبَّیک، لبَّیک لا شریک لک لبَّیک .

    الحمدلله رب العالمین برای این فایل بینظیر استاد عاشقتم برای تک تک آگاهی ها و حال خوب و تمام نتایج بینظیری که گرفتم همیشه سالم تندرست باشید

    در پناه الله تندرست و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  7. -
    سلیمان صفری گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    سلام بر استاد عزیز و همراهان همیشگی

    همین جمله ی «هرقدر در یک موضوعی مثل رانندگی،رشد می‌کنی نباید قصه ی توحید و بندگی و هدایت خدا رو فراموش کنی»

    چقدر غنی و پرباره

    خدایا سپاسگزارم از تو و استاد عزیزم

    بخداوند قسم اصل قانون همینه.

    باید با تمام وجودم اینو بخودم بگم

    یادآوری کنم

    و حواسم باشه

    و بدانم کل داستان توحید همینه ها

    فراموش نکنم خدا رو

    بدانم و بدانم که همه چیز خودشه:

    _تمام خوبیها

    _تمام خیر و نیکی

    _تمام معرفت اینه که تنها اوست هدایت گر ما

    تنها اوست که هر وقت و در هر شرایطی در دسترس ماست و کوک مان میکند.

    «و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان …

    و این آیه و نشانه ی ارزشمند موید تمام مطالب این فایل با ارزشه که من سلیمان باید بدونم هر قدر در یک موضوعی رشد کنم ،به خودم یادآوری کنم که اعتبار رشد و پیشرفت من فقط به خداست و این موضوع رو دائماً به خودم میگم که :«ببین همه رشد و پیشرفت و اعتبار و آبروی تو از آن خداست ,تحت هر شرایطی خدا رو عامل اعتلای خودت بدون تو بدون نگاه و هدایت خداوند هیچی نیستی ها»

    خدایا سپاسگزارم برای نگاهت به من

    به منی که با این نگاه و بینش توحیدی که تو بخشیدی،احساس عزت و سربلندی دارم ،چون خودم رو و اعتبار و آبروی خودم رو فقط و فقط از تو میدانم و برای این نگاه ارزشمند همواره سپاسگزار تو هستم.

    استاد عزیزم سپاسگزارم که همواره این نگاه توحیدی رو به من و دوستان من یادآوری میکنید و همواره در این مسیر زیبا ،نگرش توحیدی خودتون رو به جهان و ما پمپاژ میکنید.

    ممنونم که به الهامات خود عمل میکنید و این لحظه های با ارزش توحیدی رو خلق می‌کنید.

    این آرامش کنونی زندگی من و خانمم به لطف خدای عزیز و دستان نیکش(استاد عزیزم)شکل گرفته.

    یک مطلبی هم خانمم در یک مسیر سفر کاری چند ساعته دیشب ،به من گفت که خالی از لطف نیست عنوان کنم.

    خانمم گفت:

    «سلیمان دقت کردی که مدتهاست؛

    از کسی توقعی نداریم

    فقط از خدا میخواییم

    از کسی بدگویی نمیکنیم

    آرامش داریم

    چقدر به هم عشق می‌ورزیم

    و

    و

    و

    و

    استاد توحیدی ام سپاسگزارم برای بودنتون

    برای محصولات با ارزشتون

    برای فایل های دانلودی

    برای زندگی در بهشت

    برای سفر به دور آمریکای زیبا

    و برای اینکه هستید و دائماً توحید و یگانگی خداوند رو به یادمون میارید

    و ما همواره درست زیستن و درست فکرکردن رو می آموزیم.

    یه مطلب مهم دیگه:

    سالها در شغل فعلی ام از یک مسیر خاص میخواستم پول در بیارم و دائما درگیری داشتم که چرا از این مسیر خاص(برادرم در شهر دیگر داخل مغازه مشتریان زیادی رو داره و پول خوبی در میاره)و من به مسیر راحت و اسونی هدایت شدم ،(فروش به همکاران بسیار زیاد)و البته پس از سالها ،تسلیم شدم و به خداوند اجازه دادم از مسیری که صلاح می‌دونه بهم بده و وقتی متوجه شدم که ای درسته ،یعنی به خودم گفتم تو بندگی کن خدایی کردن کار خداست.

    و بوم بوم بوم

    الان بجایی رسیدیم که جهت آماده سازی محصول برای همکاران زیادمون،گاها وقت کم میارم.

    و این مسیر ادامه دارد.

    در پناه خدای مهربان ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  8. -
    مصطفی شهنواز گفته:
    مدت عضویت: 892 روز

    به نام لله زیبا و هدایگر من

    سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته نازنین و تمامی دوستانم

    بازم فایل توحیدی بازم خداوند با زبون استاد با ما حرف میزنه خدایا عاشقتمااا

    خداوند همیشه دست منو گرفته حالا من بعضی وقتا بازیگوشی میکنم دستو ول میکنم میرم یه چیزیو زودتر ببینم زمین میخورم بعد. خداوند خودش میاد. لباسمو میتکونه یه بوسم میکنه دوباره دستمو میگیره میگه صب کن خودم دارم اونجا میبرمت که بازی کنی لذت ببری من کنارتم خدایا سپاسگذارتم

    تو مثال رانندگی که گفتین من بارها شده مثلا همین چند روز پیش شاگردم گفت اونجا نگاه کن داشت چیزیو نشونم میداد یه حسی بهم گفت جلوتو ببین نگاه کردم دیدم دارم میرم تو جدول وسط جاده خود. خداوند فرمونو چرخوند بارها این اتفاق افتاده

    یه ایده که خود. خداوند بهم داد که یه میز کوچلو درست کن داری فایل گوش میدی بزاری زیر دستت راحت بنویسی و همون یه ایده س که پول بسازی یه جاش گیر کردم جای گوشی چطور بسازم که پیچش معلوم نشه کاربردی باشه دیگه مونده بودم انقدر زیبا و قشنگ بهم گفت این جوری بساز بعد. سریع گفتم خب این جاش چی گفت اینم اینجوری اوکی انقدر قشنگو عالی بهم گفت طرح اولیه رو هم درست کردم حالا همون ایده عالی رو دوباره برام عالی تر میکنه بارها همین کارو برام انجام داده من قبلنا همین مدلی فکر میکردم به گوشه گوشه ی کار واون فکر خداوند بود قشنگ همجارو برام به بهترین شکل ممکن طراحی میکرد اماا الان دقیقاا آگاهانه خودم میگم طراح شمایی من فقط اجرا کننده ام و به بهترین شکل ممکن کارو برام طراحی میکنه خدایا دوستت دارم

    چقدر زیباست خدارو داشتن دقیقاا یه لحاظات شده ایده ی نداشتم برای کارام دیدم که هیچی نیستم اگر خداوند کنارم نباشه اما وقتی خدامو دارم از همه کس بی نیازم

    خود خداوند دست تک تک ما هارو گرفت آورارد تو این سایت هدایت بالاتر از این داریم ما بچه های سایت خیلی خوشبختیم ما بچه های سایت انسان های خاص خداوندیم خداوند عاشق منه من عزیز خداوندم من دست خداوندم من محبوب خداوندم خدایا سپاسگذارتم

    خدایا هزار مرتبه سپاسگذارتم

    استاد عزیزم سپاسگذارم

    خانوم شایسته نازنین خواهر قشنگم سپاسگذارم

    و تمامی دوستانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  9. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 995 روز

    ایاکنعبدو،وایاک نستعین

    خدایا تنهاتورومیپرستم وتنها از تویاری میخواهم

    سلام خدمت استادعباسمنش توحیدی

    زیباترین وموثرترین فایلهای که ازشما گوش دادم فایلهای توحیدی بوده که واقعا درتمام جنبه ها زندگی منوتعقیر داده

    الان که تومسیر قرآن قرار گرفتم وهرروز دارم بخش زیادی از قرآن ومیخونم احساس میکنم دارم به خدانزدیکترمیشم

    چن روز پیش بینهایت احساس خوبی داشتم، اونقد خوب که نمیتونم وصفش کنم

    داشتم توخیابون راه میرفتم وشکرگذاری میکردم وجودم پراز عشق خدا بود

    گفتم خدایا دوسدارم فقط ازتوبشنوم،فقط حرف توباشه توذهنم

    انگار تشنه ی شنیدن این حرفا بودم استاد

    اومدم توسایت دیدم فایل جدیدگذاشتین

    وقتی گوش دادم انگار تک تک این کلماتو نیاز داشتم به شنیدنش،

    گفتم خدایا توچقد زود جواب می ی

    اگه ما باتمام وجود ازت بخوایم چقد قشنگ ماروبه سمت چیزی که میخوایم هدایت میکنی

    گفتم ببین زینب خدایی که میتونه اینکارارو بکنه خیلی قدرت دارهااااا

    توروبه همه ی خواسته هات میتونه به راحتی برسونه،هواتوداره

    خدایا شکرت

    به خدامیگم خدایا تو این کارکمکم کن، وخیلی راحت استاد احساس میکنم که خداداره کمکم میکنه

    میخوام غذادرس کنم ازش هدایت میخوام وبه طرز عجیبی غذام عالی میشه

    یامثلا قراره یه ساعت بعد یه کاری انجام بدم یا فردا یه جایی برم به خدامیگم تویادم بنداز ودقیقا سرزمان مناسب به یاد من میاره

    شما یه فایلی دارین استاد

    درسهای زندگی ازیک بازی، خیلی به من کمک کرده اون فایل،باتموم وجود ازشما و خانوم شایسته تشکر میکنم به خاطر اون صحبتهای ارزشمند

    پیشنهادپیشنهاد میکنم حتما اون فایلی اگر ندیدین ببینین

    استاد ازتون ممنونم فایلهای شماخیلی به من کمک میکنه وبهم آرامش میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  10. -
    محمد اکبری گفته:
    مدت عضویت: 3636 روز

    سلام

    از اون روزی که این فایل رو شنیدم، همه چی یک رنگ و بوی دیگه گرفته. دقیقا روز بعد از شنیدن این فایل، من به همراه دوستان قرار بود یه مسابقه تو سالن داشته باشیم ولی سالن لغو شد و چون زمین چمن دقیقا کنارش بود، گفتم که برم ببینم چه خبره و کی تمرین داره تو چمن. تو راه رفتن هم می‌گفتم حتما خیریتی هست توش که نشد این سالنه. خلاصه رفتم چمن دیدم یک گروهی دارن تمرین میکنن و رفیق منم جز اون گروهه و تا منو دید گفت عوض کن و بیا تو. من گفتم کفش سالنی دارم، گفت خب که چی، عوض کن. منم داشتم همون جملات رو تکرار میکردم که خدایا من بی تو هیچم، خودت هدایتم کن. اون روز با اون دوستان تمرین کردم و طی مسابقه ای که داشتیم که خیلی هم جدی بود، من مهارتهایی رو از خودم بروز دادم که خیلی راحت اتفاق افتاد در عین اینکه کیفیت بالایی هم داشت. اصلا متوجه نبودم که چطور میشد ولی بهم گفته میشد الان اینکارو‌ بکن، الان شوت بزن، الان فلان کارو بکن و منم انجام میدادم و نتیجه عالی بود. اینقدر این اتفاق ایمانم رو بیشتر کرد که بعداً اومدم به خودم گفتم محمد، همینه ها، مهاجرت همینه، مهارت شغلی همینه، رابطه عاشقانه همینه، پول همینه، کار همینه، تیمهای خوب همینه، دوستای رفیق و پایه و هم فرکانس همینه. چی میخوای که نتونی با این خدا بهش برسی. ببین وقتی خودتو بهش میسپاری چطور جوابت رو میده. یادم افتاد به دوران نوجوانی که همینقدر مثلا توی مهارت دریبل، همه چی برام راحت اتفاق می‌افتاد و اون موقع هم من یه صدایی درون خودم می شنیدم و بهش گوش میدادم و باعث میشد همه چی روون اتفاق بیافته ولی بعدش یادم می‌رفت اون صدا، حالا به خاطر احساس گناه بود، به خاطر مغرور شدن خودم بود و همه چی دوباره سخت میشد و دیگه من زور میزدم تا فلان اتفاق بیافته.

    من بارها تجربیاتی دارم که مثلا وقتی یک مهارتی از خودم بروز دادم، انگار اون لحظه که داشته اون مهارت اجرا می‌شده و توسط من اجرا می‌شده، فقط جسم من در اجرای اون نقش داشته و ذهنم خالی از هر دانشی بوده و بعدش که با خودم فکر کردم، گفتم عجب کار خارق‌العاده ای شد، این از کجا آمد، جدید بود، راحت بود، لذتی دو چندانی داشت و چقدرم احساس لیاقت و اعتماد به نفس بیشتری بهم داد.

    من به شخصه خودمو میگم، خیلی منم منم میکنم، فکر میکنم نتایجی که گرفتم، من گرفتم و خدا رو در نظر نمی‌گرفتم خیلی وقتا ولی به قول قرآن که میگه ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رما. آره تو که سنگ ننداختی، خدا سنگ انداخت. من با این ذهن محدود، با این چشمای محدود، با این دامنه حرکتی محدود، با این عقل محدود در مقابل خداوندی بینهایت و قدرتمند که داناست و بیناست و بهترین و سرراست ترین مسیرها رو می‌دونه و‌ میگه، چیکاره ام؟ چرا گردنکشی میکنم و منم منم میکنم؟ خدایا خودت ما رو به راه راست، راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای، هدایت کن.

    دوباره توی دیدن سریال سفر به دور آمریکا هم به خدا گفتم خدایا هرجا باید چیزی بنویسم، خودت بهم هشدار بده، نشونه بده و یه جوری خلاصه بهم بفهمون که باید بنویسی چون تا قبلش داشتم زور میزدم که حتما همه نکات مثبت فایل رو بنویسم و باعث شده بود کمتر لذت ببرم از دیدن سریال و ادامه دار شدن دیدن سریال هم سخت بشه ولی حالا که خودمو سپردم به خدا، خیلی راحتترم و چقدر اینطوری بهتر شد.

    مورد بعدی بحث تغذیه نامناسب و دوپامین غیر طبیعی بود که به جای اینکه به خدا بگم خدایا خودت دستم رو بگیر و کمکم کن تا درست بشم، میخواستم از توانایی و علم خودم استفاده کنم تا درستش کنم و نمیشد. از اون روز همش به خدا میگم خدایا من بی تو هیچم و اگر تو نباشی، من نمیتونم عادت تغذیه درست رو ایجاد کنم، اگر تو نباشی، من نمیتونم مغزی که داره دیوانم می‌کنه که دوپامین مصنوعی واردش کنم و قند بهش بدم رو کنترل کنم. دیدم داره ایده های جدید میاد، دیدم داره بهم روند دوپامین توی مغز رو میگه و راه حل میده برای حل این مشکل. میگه تو الان دوز مصرفی دوپامین مغزت به خاطر اون مواد قندی و نشاسته ای و پر کربوهیدارت، رفته بالا و الان که میخوای روند رو معکوس کنی، خب ازت طلب همون دوز قبلی رو داره مغز ولی تو بهش هیچی نمی‌دی و اون اذیت میشه، تمرکزت میاد پایین، حال و حوصله نداری و فشار بهت میاره تا بهش دوپامین مصنوعی بدی تا دوباره به اصطلاح های بشه. گفت باید وقتی مغزت تحریکت می‌کنه به خوردن، بیای روشهای طبیعی ایجاد دوپامین در مغز رو استفاده کنی تا مغزت دوپامین لازم رو دریافت کنه و همچنین آروم آروم دوز مصرفی مغزت پایین بیاد و در حد معمول قرار بگیره که دیگه با فعالیت های معمول، راحت دوپامین رو دریافت و نیازت رو برطرف کنی. حالا خیلی جالب بود راه حلهای خداوند در مورد دوپامین طبیعی. گفت میتونی با ارتباط برقرار کردن با دیگران این دوپامین رو ترشح کنه بدنت، می‌تونه با فعالیت ورزشی باشه، می‌تونه با آهنگ گوش کردن باشه، می‌تونه با تمرکز کردن روی فایلها و کار کردن روی باورها باشه، می‌تونه با تمرکز کردن روی یادگیری مباحث فوتبالی باشه، می‌تونه با دیدن سریال های سایت باشه و حتی فیلمهای دیگه و بهترینش از نظر من همون تمرین کردن و ورزش کردنه که خیلی عالی دوپامین بهم تزریق می‌کنه. خب اینهمه راه برای اینکه اون زمانایی که مغزت فشار میاره که بهش قند بدی، تو حواسش رو پرت کنی و نکته مهمتر که بهم گفت این بود که نگاه نکن به ساعت که ای وای الان مثلا 7 صبحه، من چطور می‌خوام تا آخر شب این فشار ذهنی رو کنترل کنم. نه، هر دفعه که بهش بی محلی کنی، دفعه بعد کارت ساده تره و دفعه بعد هم فشار ذهنیش کمتره هم مدت و تعداد درخواست مغز کمتره. با این هدایت‌های خدا خیلی آروم شد و البته که قبلش به خدا گفتم خدایا من معتاد مواد قندی و پر کربوهیدرات شدم، من عاجزم از تغییر این عادت، خودت کمکم کن و دستم رو بگیر. الانم روز دوم هستم و روز اول به شدت تمایل به خوردن خوراکی و مواد قندی داشتم ولی سعی کردم با همون روشهای بالا کنترل کنم و به لطف خدا اون روز تمام شد. روز به روز با خدا و استمداد طلبیدن از هدایت هاش میرم جلو و‌ ایندفعه دیگه ترسی ندارم و نمیگم نکنه برگردم دوباره چون می‌دونم این دفعه خدا رو دارم کنارم و اون منو به هدفم میرسونه.

    خدایا عاشقتم که هم رحمانی هم رحیم، هم رزاقی هم وهاب، هم ربی هم الله، هم سمیعی هم علیمی هم بصیری، هم از فضلت به ما عطا می‌کنی هم از کرمت. خدایا شکرت

    استاد متشکرم

    دوستان متشکرم بابت کامنت هاتون

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای: