توحید عملی | قسمت 11 - صفحه 62 (به ترتیب امتیاز)

1225 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    گلاله خسروی گفته:
    مدت عضویت: 886 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی و تمامی عوامل این سایت الهی

    خدایا شکرت که این فایل رو گوش دادم و از استاد ممنون وسپاسگزارم به خاطر گذاشتن این فایل توحیدی

    من قبل از آشنایی با این مسیر الهی همه کارها رو با عقل خودم و خشکه ایمانی که از مذهبی بودن یاد گرفته بودم انجام میدادم و نتیجه آن یک زندگی پر از سختی ،ناراحتی،رنج ونا امیدی بود اون اواخر به حدی اعتماد به نفس من تموم شده بود که از خودم بیزار شدم که خداروشکر خداوند منت سر من نهاد و به این مسیر الهی هدایتم کرد ……..

    مسیله غرور خیلی هم ساده و عادی خودش رو نشون نمی ده مثال منی که در این مسیر الهی قرار گرفتم بخوام به واسطه دانستن قوانین دیگران رو هم قضاوت کنم یعنی این که من می‌دونم و دیگرانی که نمی‌دانند اما فلسفه زندگی این نیست و خود استاد بارها خودشون گفتن راههای هدایت برای همه هست و متفاوت…پس ما باید به کار خودمون برسیم و دیگران رو قضاوت نکنیم…..

    مثلاً این مدت گیر دادن به همسرم و قر زدن رو شروع کردم وحتی به کارهای خیری که ایشان انجام میدادن به واسطه دانستن قوانین به ایشان میگفتم حس لیاقتت کمه و ارزش کار ایشان را پایین می آوردم که غافل از اینکه که دارم مدار خود را پایین می آورم و دچار کبر و غرور شده ام و خودم را منبع تمام فرکانس را فراموش کرده بودم پس امروز صبح خدا به پس کله ام زد و با سرماخوردگی ناچیزی بیدار شدم و خداروشکر به موقع همه چیز را مرور کرده و این فایل گران مایه راهم کند و کاو نمودم والان حالم خوب خوب است خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      زهرا قنبری گفته:
      مدت عضویت: 2103 روز

      سلام دختررر شما بینظییر نوشتیدد

      من از وقتی این فایل اومده رو سایت هر روز چند تا کامنت ازین رو میخونم الان نشستم که بخونم گفتم کدوم صفحه بهم گفت هفت گفتم حالا چرا هفت و بی مقاومت اومدم صفحه هفت گفتم کدوم کامنت گفت از اولش شروع کن

      راسش ذهنم نجوا کرد گلی جون سن حضورش تو سایت کمه گفت قضاوت نکن و گفتم چشم

      و …

      انگار دقیقااا من باید امروز همین لحظه کامنتتون میخوندم چون چسبید به کلم کامل

      اونجایی که گفتین غرور گرفتم و فکر کردم من بلدم و میدونم

      عاشقتم عزیزم واقعا یه دنیااا مرسیی انگاری این کامنت تمام چیزی بود که واسه ارامش این لحظم لازمم بود

      از هیجان قلبم تند میزنه انگاری به عالمه در از اگاهی واسم باز شد

      هزار بار میشنویم ولی انگار دفعه هزارو یکم یه چیز جدید یه حرف متفاوت شنیدیم چقدر دنیای مدار و فهم و درک عجیبن

      زیاااد مرسی از عمق وجودم سپاسگزارم ازت عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        گلاله خسروی گفته:
        مدت عضویت: 886 روز

        سلام زهرا جان عزیز ازت ممنونم که نظر من رو خوندی

        و از خدا میخوام که همیشه هدایت عالی خودش رو سر راه هممون قرار بده

        راستش من از وقتی وارد این مسیر الهی شدم خیلی معجزه ها دیدم اما هنوز که هنوز خیلی باید کار کنم و از خداوند متعال سپاسگزارم به خاطر استاد و دستان عزیز چون شما در این سایت آرزوی سلامتی و موفقیت و ثروتمندی رو برای هممون دارم…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مهری جزایری گفته:
    مدت عضویت: 845 روز

    بنام خداوند قانون مدار

    سلام بر استاد عزیزم و بانو شایسته سلام به دوستان هم فرکانسی ممنونم از استاد عزیزم هر لحظه‌ای که استاد در مورد خداوند صحبت می‌کند انرژی خاصی در وجود ما قرار می‌دهد مثل همون باتری موبایل که

    باید به منبع انرژی وصل شود تا شارژ شود

    خاطره‌ای دارم که دوست دارم امروز برای دوستان هم فرکانسی تعریف کنم البته تجربه‌ای است که در گذشته به دست آوردم

    قبلا من زندگی خیلی سختی رو داشتم سپری می‌کردم همسرم بیکار بود بیمار بود از لحاظ ذهنی و روحی دارو مصرف می‌کرد و زندگی پر آشوبی داشتم از همه نظر

    و مداون من می‌گفتم خدایا اول این اتفاق بیفته بعد این اتفاق بیفته بعد این اتفاق بیفته و زندگی من درست بشه هر روز زندگی من بدتر از دیروز می‌شد و من با خودم می‌گفتم چرا درست نمی‌شه چه اتفاقی افتاده

    تا اینکه یک شب که دیگه از زندگی خسته شده بودم در واقع بریده بودم دیگه هیچ امیدی به زندگی و آینده و انسان‌های اطرافم نداشتم و هیچ راهکاری به ذهنم نمی‌رسید ناتوان‌تر از همیشه بودم و به آخرین نقطه رسیده بودم یمه‌های شب از خواب بیدار شدم و سر سجاده نشستم و شروع به گریه کردم سرم رو گذاشته بودم رو مهر مثل بچه‌ای که سرش رو رو زانوی پدرش گذاشته گذاشته گفتم خدایا خدایا کمکم کن ن نمی‌تونم من بریدم قدرتش رو ندارم تو بگو چطوری همه چی درست میشه به روش خودت به مدل خودت ه اون مدلی که تو می‌دونی درسته درست بشه

    و فقط دوستان اینو می‌خوام بگم که فردای اون روز وقتی خورشید در اومد زندگی من متحول شد ن به خدا می‌گفتم که خدایا همسرم اول بره سر کار بعد بیماریش خوب بشه بعد آدم درستی بشه بعد سر به راه بشه …. ولی راهکار خدا با من خیلی فرق داشت راهکار خدا این بود که اول باید همسرم سلامتیش رو به دست بیاره بعد از اینکه سلامتی به دست آورد اتوماتیک وار سر کار میره و بعد از اون یکی یکی مشکلات حل میشن و همین اتفاق افتاد و همسر من بعد از 13 سال تصمیم گرفت که خودش رو درمان کنه بله دوستان بعد از اون شب زندگی من تغییر کرد ولی امروز که استاد این فایل رو گذاشتن به یاد آوردم که من فراموش کردم که خداوند چه کارهایی برای من کرده و لحظه‌ای که همه چیز را به خدا سپردم همه چیز درست شد تا زمانی که می‌گفتم من می‌دونم من بلدم آغاز بدبختی‌ها بود من این جمله رو با گوشت و پوست و استخونم لمس کردم ولی افسوس که فراموش کردم

    خدا را سپاسگزارم که امروز دوباره به من یادآوری کرد ه من همون خداییم که تو را از اون بدبختی‌ها نجات دادم زمانی که همه چیز را به من سپردی از استاد عزیزم ممنونم ز خداوند براش سلامتی و طول عمر می‌خواهم که ما را هر لحظه به یاد خدا میندازه و همانطور که خداوند فرمود بهترین دوست تو کسی است که تو را هر لحظه به یاد خداوند بیندازد در پناه خداوند لحظه به لحظه با یاد خداوند شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشد خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    فاطمه رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1384 روز

    به نام خدایی که مارا به آسان ترین شکل ممکن به مسیر خواسته هایمان هدایت میکند

    چقدر درس های فایل های توحید عملی شیرینه

    انقدر شیرینه که خواب رو از چشمام ربوده و با قلبم دوست دارم نوشته هارو در سایت بنویسم

    چقدر تحسینتون میکنم استاد عزیزم که چقدر قشنگ توحید رو بیان میکنید و واقعا زمانی که آدم بر اساس تجارب قبلی خودش عمل می‌کنه کارها فقط بر اساس منطق و نادرسته و فقط باید بگیم خدایا تمام راه حل هارو تو به من گفتی و من هیچی نمی‌دونم

    چه جمله قشنگی

    خدایا من در برابر تو هیچ چیز نمی‌دونم

    تو میدونی، تو به من بگو

    قدم اول احساس عجز و ناتوانیه

    چقدر این نکات ظریف کلیدی هستن واقعا

    دقیقا زمان هایی بوده که احساس کردم گیر کردم و درمانده و مانده از همه چیز و همه کس بودم چقدر باعث شد خداوند در ذهنم پررنگ بشه و باور کنم که فقط اون می‌تونه بهم کمک کنه و نه هیچ کس دیگه

    فقط زمانی که فرمان دست خداست همه چیز به زیباترین شکل ممکن پیش میرود

    یادمه اولین بار که سرکار رفتم فقط همه چیزو به خدا سپردم وگفتم هرجایی باشه فرقی ندارن می‌خوام کار کنم زمان هایی که روی قول های بقیه حساب کرده بودم اصلا هیچ کدوم نشد ولی دقیقا زمانی که همه چیزو به خدا سپردم همه چیز برام به آسانی در عرض یک روز جور شد و منشی یک آموزشگاه شدم

    بعداز اون ترسیدم، شرک ورزیدم و چندین ماه همون جای ثابتم درحالی که میدونستم اشتباهه وایسادم و برام جالب بود غافل از اینکه فقط خودم میتونم تغییر کنم مباحث سایت رو به بقیه توضیح میدادم و بیشتر از خودم دور میشدم

    تا اینکه با چک و لگدهای بسیار بالاخره تسلیم شدم و اومدم بیرون

    انگار رها شده بودم

    و بازم گشتم دنبال کار این بار بعداز چندتا مصاحبه دست هدایتگر خدا باعث شد شخصی واسطه بشه و برم سرکار کار جدیدم که خیلی دوسش داشتم و فروشنده شدم این بار فقط 20روز سرکار بودم و اونجا هم ترس و ترس باعث شد برام ماندگار نباشه و دقیقا روز آخر کارم وقتی کاملا درمانده بودم که خدایا من چیکار کنم یه مشتری که مدیر یه شرکت بود اومد خرید کنه و بهم پیشنهاد کار داد دقیقا با حقوق دوبرابر اون موقع ام که با کلاس‌های دانشگاهم کاملا هم خوانی داشت

    و خداوند دلها رو برام نرم کرد تا بتونم کار کنم و جالب این جاست تو همون ساختمانی بود که کار میکردم

    و برام جالبه هربار که بعداز درست شدن کارهام نگاهم به دست بنده خدا بود، همه چیز خراب میشد

    و این بار هم شرک ورزیدم و وابسته بنده خدا شدم فکر کردم روزی رو بنده اش می‌رسونه نه خدا و دقیقا ضربه هاشو خوردم

    و در یک تصمیمی که پشتش ایمان بود باز هم از اونجا اومدم بیرون و به محض اینکه اومدم بیرون پیشنهاد کار بهم دادن و من تو یه کلینیک مشغول به کار شدم خیلی تجربه جالب و لذت بخشی برام بود و کلی اتفاقات خوب برام رقم خورد و در کار نقاشیم که خیلی دوسش داشتم پیشرفت کردم و با یه استاد خیلی خوب آشنا شدم

    اما عزت نفس و اعتماد بنفسم خیلی مشکل داشت

    تو تمام این مدت توانایی نه گفتن و دفاع کردن از خودم رو نداشتم و در نتیجه یک مسئله پیش اومد بین خانواده که من نتونستم نه بگم و ترسیدم و کارم رو از دست دادم

    یک ماه طول کشید و شرایط خیلی سختی بود

    خیلی سخت بود که طبق نظر دیگران زندگی کنم و خودم نباشم

    و بعداز یک ماه بالاخره کار جدید برام شروع شد کار جدیدم رو این بار دوست نداشتم اولش ولی انگار یه حسی بهم میگفتی برو خیره

    و من رفتم و حسابدار شدم و کلی خیریت درش به وجود اومد

    درحالی که هیچ پیش زمینه ای نداشتم و هیچی بلد نبودم در تمرین ستاره قطبی از خداوند خواستم که خودش کارها رو پیش ببره و واقعا همه چیز به طرز جادویی پیش رفت

    کلی فرصت و نعمت جدید برام ایجاد شد

    تونستم روی خودم بیشتر کار کنم و وقت بیشتری پیدا کردم تا باورهای نامناسبم رو بشناسم

    درآمدم بیشتر شد و تونستم کتاب ها و منابع هنر که خیلی بهشون علاقه داشتم بخرم

    تونستم بهای دوره قدم اول دوره 12قدم،عزت نفس و عشق و مودت در روابط رو بپردازم که نزدیک یک سال آرزوم بود بخرمشون و اتفاقات مثبت شروع شدن

    روابطم رو با آدم های نامناسب کاملا حذف کردم

    احساس ارزشمندیم خیلی بهتر شد

    تونستم با توجه به شرایطم تصمیمات خیلی بهتری بگیرم

    و چقدر دونفر از دوستان عزیزم بهم کمک کردن که از کاربران فعال سایت هستن و ازشون سپاسگزارم

    یک نفرشون منو به این دنیای جادویی سایت دعوت کرد و نفر دوم مشوق و انگیزه دهنده من و دست خدا شد تا هدایت هارو بهتر درک کنم

    قبلاً به شدت بحث و درگیری زیادی با بقیه داشتم و مدام عصبی بودم اما الان آرومم و فرمان زندگیمو به خداوند سپردم و ازش خواستم همه چیزو مدیریت کنه و انقدر همه چیزو قشنگ برام چید که هیچ کس نمی تونست به این قشنگی بچینه

    برای قدم بعدیم تعهد دادم تا بدهیمو قدم به قدم پرداخت کنم و از خداوند خواستم تا بدهی های من رو خودش پرداخت کنه و هدایتم کنه تا دوره های استاد رو به راحت ترین شکل ممکن تهیه کنم

    فقط سپاسگزار خداوند هستم که این چنین در هارو برام باز کرد و گزاشتم تا روی شانه هایش بنشینم

    گر مرد رهی میان خون باید رفت

    وز پای فتاده سرنگون باید رفت

    تو پای به ره در نه و از هیچ مپرس

    خود راه بگویدت که چون باید رفت

    چقدر از کامنت های زیبا و پراز درس دوستان تجربه کسب میکنم و خداروشکر میکنم که در این مسیر زیبا هستم

    عاشقتونم

    در پناه خدایی باشید که قدرت خلق زندگی را به ما داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    amene nasiri گفته:
    مدت عضویت: 3915 روز

    بنام نامی او

    استاد نازنینم و دوستان هم فرکانسی سلام

    استاد جان اگه بدونید وقتی فایل در مورد توحید عملی میذارید چشمام چه جوری قلبی میشه و بدو بدو میرم تا فایلو گوش بدم و هربار چقدر ازتون ممنون میشم که بهمون معنی توحید شرک و مهم تر از همه توحید در عمل رو یاد میدین.چقدر تک تک کلماتتون به قلبم نشست و چقدر خداوند رو شکر کردم بابت شنیدن این آگاهی ها

    استاد جانم شاید قبلا اینکه هر کاری که کنم از خداوند راهنمایی بخوام برام مسخره یا یه جورایی به سخره گرفتن عظمت خداوند برای کارهای پیش پا افتاده ایی بود که خودمم میتونستم از پسش بربیام اما الان با صحبتای شما این آگاهی رو درک کردم که چه جوری میشه هر لحظه به یاد خداوند بود همینطوری که وقتی هررررکاری میکنی ازش راهنمایی و هدایت بخوای مثل کسی که هرر لحظه کنارته و تو اعماق وجودته و چقدر این آگاهی قشنگه

    این به نظرم تنها راهی هست که هر لحظه با خداوند زندگی کنی و عاشقانه بپرستیش

    از این به بعد میخوام این آگاهی رو تمرین کنم تا تو وجودم مثل یه عادت خوب بمونه

    وقتی غذا میپزم ازش بخوام چیو وچقدر بریزم

    وقتی میخوام دیاده روی کنم ازش مسیر بعدی رو راهنمایی بخوام

    وقتی بدار میشم ازش بخوام اول کدوم کارو انجام بدم

    وقتی بین دوراهیی ها میمونم فقط و فقط به راهنمایی هاش عمل کنم

    خداوندا کمکم کن که تو تک تک ابعاد زندگیم باهات زندگی کنم و هدایت هات رو بشنوم و انجام بدم

    آمیییین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مرضیه اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 976 روز

    استاد عزیزم سلام

    استاد به لطف خداوند و آموزه های شما درک من هر روز از قانون بیشتر میشه و ارتباط بین باورهام و نتایجم را پیدا می کنم و اینقدر برام لذت بخشه که قابل توصیف نیست و می فهمم که مدارم داره تغییر می کنه خودم درک می کنم مدار چیه ترمز چیه احساس خوب چیه بزرگتر شدن از مشکلات یعنی چی کنترل ذهن یعنی چی می فهمم اتفاقات قبلی دیگه منو به هم نمی ریزه می فهمم

    استاد این روزها متوجه میشم که اگر در مسیر درستی حالت خوبه

    اگر داری روی باورهات کار می کنی لذت می بری

    متوجه میشم که جهان چقدر سریعتر از آنچه تصور کنی پاسخ میده

    متوجه میشم که قبلا اون روزها و شبهایی که گذراندم زندگی نبوده فقط گذران عمر بوده

    استاد مهمترین زمانی که می تونم یادآوری کنم از اینکه خداوند هدایت می کنه وقتی احساس عجز می کنی زمانی بود که سه سال پیش که تضادهای زندگی من آنقدر زیاد شده بود که دیگه هیچ راهی نداشتم و بن بست بود انگار در زندان دنیا بودم من به این مباحث خودآگاهی به طرز معجزه آسایی هدایت شدم شاید خیلی از دوستان سالهاست که اساتید موفقیت را دنبال می کنند ولی من هرگز به این سمت ها نمی آمدم و من اصلا شما رو نمی شناختم حتی اسم شما را نشنیده بودم با اینکه من اون سالهایی ک شما یاد می کنید که در تهران و خیلی جاها سمینار داشتید من دانشجو بودم تهران ولی هرگز به این سمینارها هدایت نشده بودم و نه تنها به شما که هیچ کدوم از این همکاران شما هم نمی شناختم یا اگر هم اسمی میشنیدم و یا کسی می گفت من میرم فلان جا که موفق بشم با خودم می گفتم مگر لازمه کسی به تو بگه چگونه موفق بشی باید تلاش کنی و پیش بری و واقعا هم تا مدتها من مشکل خاصی نداشتم کارهام پیش میرفت و هر هدفی میذاشتم حالا با کمی سعی و خطا انجام میشد

    تا به زمانی رسیدم که چندین اتفاق اعتماد به نفس مرا پایین کشید و من در شرایط بدی قرار گرفتم اون زمان هرچی خدا رو صدا می زدم انگار نمیشد و من در مدار دریافت نبودم و روز به روز شرایط بدتر میشد و شبی به خداوند گفتم من از التماس کردن حتی در درگاه تو هم خوشم نمیاد چرا من باید اینقدر التماس کنم مگر من چیکار کردم مگر تو دانا و شنوا و قادر نیستی مگر تو نمی بینی پس چرا بعضی خواسته های من نگفته برآورده میشه پس قضیه چیه من دیگه اشک هم ندارم خدایا این زندگی را یا تمام کن یا راهی نشونم بده

    و خداوند الحق به من شاهراه نشون داد و باعث شد زندگی من باز برگرده به سمت امیدواری و انگار میشه باید من تغییری کنم و هدایت شدم به اساتیدی که مرا در انتها به شما رساند

    و مدار به مدار تغییر کردم و تکاملم را طی کردم

    الان خیلی درکم از قانون بالاتر رفته و هرچی من درکم بالاتر میره و همه جا و همه چی را خدا می بینم غرورم کمتر شده آرامشم بیشتر شده دیگه نیازی به اثبات خودم به دیگران ندارم دیگه دنبال راضی کردن دیگران نیستم تمرکزم روی خودم و ونشانه ها و پیام های خداونده

    خداوند از در و دیوار هدایت میفرسته الان می فهمم که وقتی خدا در قرآن می فرمایند که شما با دست خودتون میفرستید یعنی چی چون دارم می بینم که من تغییر می کنم واکنش های جهان تغییر می کنه و همش هم تکامل می خواد

    استاد در مورد هدایت در این فایل بی نظیر صحبت کردید بذارید براتون بگم که نشانه چند روز من هم به صفحه معرفی بخش “داستان هدایت من” بود که در آنجا نوشته است:

    هرگز امکان پذیری خواسته‌هایم را‌، با امکانات و شرایط کنونی‌ام نسنجم‌، چون وقتی ایمانم را نشان می‌دهم و قدم‌ها را برمی‌دا‌رم‌، هدایت می‌شوم و آن شرایط به نفع من‌، تغییر می‌کند.

    یاد می‌گیرم تا درباره تحقق اهدافم‌، هرگز درگیر «چگونگی» نشوم‌‌‌، حساب و کتاب نکنم و فقط اولین قدم را با سرعت بردارم‌، چون قرار است به «چگونگی» هدایت شوم.

    چون خداوندی که «إِن‌َّ عَلَینا لَلهُدی‌» را وظیفه‌ی خودش دانسته است‌، همیشه سمت خودش را انجام می‌دهد…

    بله استاد من رفتم به موسسه ای برای کلاس زبان اسم بنویسم به خداوند گفتم اگر این کلاس را برم برام خوبه و پیشرفت خواهم داشت بنویسم و نام فامیل متصدی ثبت نام “هدایتی” بود انگار نشونه ای برام بود

    استاد عزیزم من از شما یاد گرفتم سختی و زجر کشیدن را نپذیرم و الان هر زمان در سختی میفتم میگم خدایا این مسیر درست نیست مرا هدایت کن به مسیر هموار

    استاد در مورد مثالی که زدید از رانندگی و انجام کارهایی که دفعات اول انجام میدیم اتفاقا چند وقت پیش داشتم تو ذهنم مرور میکردم خدایا من اون غذا را با اینکه اولین بار درست کردم خیلی خوب و خوشمزه شد ولی دفعه دوم چرا به خوشمزگی دفعه اول نشد با اینکه تجربه ام بیشتر شده بود؟

    یا یادمه اولین باری که در دوران دانشجویی داشتم ارائه میدادم و خیلی استرس داشتم و تو سالن کنفرانس و جلوی یک عالمه آدم ولی خیلی عالی شده بودو نمره ام هم کامل شد ولی چرا دفعه بعد ضعیف تر عمل کردم؟؟

    بعد اتفاقا خداوند به ذهنم آورد که تو اون دفعات از من کمک خواستی و خودت را کنار کشیدی ولی دفعات بعد خواستی روی تجربه خودت حساب کنی

    آره واقعا همینه

    دیروز داشتم رانندگی می کردم نزدیک یک گیت خروجی گفتم ماشین نخوره به این میله و …. بعد یک لحظه به ذهنم آمد این همه سال داری رانندگی می کنی کی خوردی به میله و اینا همیشه خدا ردم کرده و یادمه چون من خیلی عاشق رانندگی بودم و خیلی راحت و سریع گواهینامه گرفتم و سریع هم نشستم پشت فرمون و شروع کردم که حالا خودش کلی داستان داره ولی از همون اول به خدا گفتم خدایا من میشینم مواظبم باش مواظب ماشین هم باش و الان که سالهاست رانندگی می کنم همیشه واقعا همیشه خداوند مرا حفظ کرده و هیچ وقت یادش نرفته چون من هم هیچ وقت به خودم وصل نکردم

    استاد من یک باور خوبی که دارم و داشتم همیشه که نمی دونم از کجا میاد اینه که خداوند مواظب وسایل من و پول من و خودم هست و همیشه برام حفظ میکنه این باور خیلی در من قدرتمنده مثل باورهایی که شما میگید آدم در مورد خودش داره همیشه داره ران میشه این هم به نظرم در من همیشه ران شده هست نیازی نیست من صبح یادآوری کنم و من اینقدر مثال دارم که وسیله گم کردم و من نرفته دنبالش برام آوردن و اصرار کردن که این ماله شماست و من گفتم نه من گم نکردم و طرف گفته چک کنید و من متوجه شدم راست میگه ماله منه یعنی حتی خدا به نگرانی هم نمیذاره برسم یا بارها در ماشین باز حتی پنجره پایین حتی گوشیم هم تو ماشین رفتم ولی برگشتم و همه چی سرجاش بوده البته بگم من بی احتیاطی نمی کنم ولی وقتی اتفاق میفته تازه متوجه میشم که خداوند خیرالحافظینه

    استاد چقدر خوب شد مثال زدید از زمانی که می خواستید کنکور بدید یا برید سرکار – چند وقت پیش می گفتم استاد هیچ وقت در شرایط تردید نبودن که چه تصمیمی بگیرند من هم مثال مشابهی دارم زمانی که می خواستم دکترا بخونم به خداوند گفتم خدایا اگر ادامه تحصیل برام خیره مسیر را برام باز کن و هدایتم کن اگر نه که جور نشه و برم دنبال مسیر دیگری و کلا بی خیال درس بشم – استاد من در عرض کمتر از دوماه خوندم و چند روز آخر مانده به کنکور به تست هایی هدایت شدم که با خوندن همونها خیلی از تست های کنکور را درست زدم رتبه ام یک شد. من حتی بعد کنکور فکر می کردم خیلی بد دادم و زمان انتخاب رشته که هنوز رتبه ام را اعلام نکرده بودند گفتم ولش کن چرا انتخاب رشته کنم برم مصاحبه من که احتمالا خوب نشدم و مهلت تمام شد و بسته شد و به داداشم گفتم گفت خوب حداقل انتخاب رشته میکردی گفتم حالا که تموم شد گفت ایمیل بزن بگو و من ایمیل زدم به سنجش و دوباره مهلت را تمدید کردند و من انتخاب کردم و بعد فهمیدم من رتبه ام یک بوده و مصاحبه و همه چی انگار خداوند چیدمان کرده بود و عالی پیش میرفت و من قبول شدم و وقتی هم می خواستم بیام تهران به راحتی خونه نزدیک دانشگاه پیدا شد و ماجرای پول رهن خونه هم که خودش داستانی است که خداوند از قبل در حال آماده سازی اون بوده

    استاد زندگی روی دوش خداوند خیلی قشنگه چقدر خوبه آدم خودش را لایق بدونه که در همه مراحل زندگی خداوند کمکش می کنه ولی چرا این اتفاقات پیوسته نیست؟ چون ما مغرور میشیم فراموش می کنیم و خودمون را لایق نمی دونیم که در ادامه هم خداوند هدایت می کنه انگار این همه راحتی حق ما نیست و باید سختی هم باشه

    استاد عزیزم واقعا از شما ممنونم که به اصل می پردازید و توجه ما رو می برید که واقععا متوجه اصل بشیم چقدر دوست دارم استاد نتایجم بزرگ بشه و بیام به شما و دوستانم بگم که میشه بگم که درسته و قانون داره کار میکنه و این نتایج که حاصل تغییرات من است که به لطف و هدایت های خداوند ایجاد شده

    استاد سخن زیاده این روزها زندگی من همش شواهده که قانون داره کار میکنه من دائم نشونه و هدایت دریافت می کنم و همین باعث میشه که در این مسیر بمونم و ادامه بدم و نجواهای ذهن را پاسخ بدم و خیلی خوشحالم که به این مسیر پر برکت هدایت شده ام شاید که نه حتما حضور در این مسیر خودآگاهی برای من بزرگترین هدیه ای بوده که خداوند به من عطا کرده که من نخواسته بودم و من حتی آگاه به وجود این مسیر نبودم بلکه خداوند دست در خزانه خودش کرده و این جایزه را به من تقدیم کرده و من هر روز سپاسگزار آگاهی ها و تغییراتم هستم

    خدا رو هزاران مرتبه شکر از شما که این آگاهی ها را سخاوتمندانه به اشتراک می گذارید متشکرم و براتون از خداوند سلامتی و طول عمر پربرکت خواهانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    شیما محسنی گفته:
    مدت عضویت: 3573 روز

    استاد جونم سلام و صد سلام. امیدوارم شما و مریم بانو جان، در بهترین حال باشین. ممنون از این فایل عاااااالی که عالی تر از همیشه بود.

    خیلی درسها داشت برام. خیلی تلنگرها، داشت برام. مخصوصا من که سال هاست در کنار آموزش های شما هستم و دایم در تلاش در بکار بردن آن ها در زندگی. ولی انگار یه چیز خیلی با ارزشی یادم رفته بود و با این فایل ارزشمند شما دوباره برام تلنگر شد.

    یاد روزهای ابتدایی آشنا شدن با شما و آموزه ها افتادم که چقدر توکلم به خدا جون بیشتر و بیشتر بود و یکسری چیزها برام خیلی عادی شده بود. این که میفرمایین یادمون نره که حتی اگر خیلی حرفه ای شده ایم، در هر موضوعی، بازم دایم از خدا جون هدایت بخواهیم و باور داشته باشیم که اگر دایم رو دوش خدا جون نباشیم، هیچچیم، هیچی هیچی ….

    دقیقا مثال رانندگی که من که سال هاست، رانندگی میکنم و تو جاده هم تنهایی زیاد رانندگی کرده ام، اما اخیرا خیلی به خودم مغرور بودم و همیشه به همه میگفتم که ای بابا کاری نداره که ….در همین عید نوروز که در ماه رمضان به رودبار سفر رفتم، من و پسر تنهایی بودیم، در بعد از سحری خوردن راهی رودبار شدیم و من با یه اتفاقی روبرو شدم که اصلا تا به الان تجربه نکرده بودم. در صورتیکه فکر میکردم که این عادی ترین، کار است برای من. من که آدمی سحرخیز و صبح زودی هستم و تو اون ساعت خیلی پیش اومده بود که رانندگی کرده بودم، شدیداً خواب اومد سراغم که تا حالا ندیده بودم و تجربه نداشتم و متاسفانه از ترس گیر نکردن در ترافیک، رفتم.‌فقط گاهی می ایستادم و آب سرد میزدم به صورتم، …. خیلی ترسناک بود برام. بعدها که برای بقیه تعریف کردم، گفتند به دلیل سحری خوردن و راه افتادن بود که شکم پر بوده و خواب اومده سراغم. خلاصه که کلی درس داشت برام و برگشت بعد از سحری خوردن، چرتی زدم و بعد راه افتادم. خلاصه اینکه من اصلا تو ذهنم نبود که خدا جون من چه کاره هستم که در رانندگی ادعا کنم. تو من رو همیشه باید هدایت کنی. حتی اگر خیلی وارد شده ام. تو همیشه محافظ من هستی. تو همیشه باید کنارم باشی. من باید همیشه به تو توکل کنم. من همیشه باید تو رو در ذهنم یاد داشته باشم. تو همه چیز من هستی. تو عشق من هستی. بی تو هیچ هیچم…..

    استاد جانم، بازم ممنون از این فایل عاااالی. خدا قوت.

    یه مورد دیگه که اخیرا در مورد هدایت گرفتن از خدا جون و توکل به اون، در مهمانی اخیر که میخواستم برای یه تعداد بیشتری قیمه درست کنم، در صورتیکه خیلی وقت بود که در مقدار زیاد این خورشت را درست نکرده بودم و یکم فکرم مشغول بود. در حین شروع درست کردن خورشت، از صمیم قلب گفتم خدا جون، خودت من رو هدایت به بهترین خورشت کن و خودت عالی اش کن. باورتون نمیشه اصلا خورشتی شد عالی. خیلی عالی. همش یاد جملاتم با خدا جون افتادم که خود خودش کمک کرد. البته ناگفته نماند که بعدش تو ذهنم به خودم مغرور شدم و میگفتم ببین شیما کاری نداشت که …. تو همه چیز بلدی ….. در صورتیکه فقط خدا بود و بس که به هدایت هاش گوش دادم و احتیاط هایم را کردم و عالی شد.

    یه مورد دیگه اینکه به لطف خدا الان دو سال است که در فصل پاییز و زمستان هفته ای یک روز، روزه میگیرم و 20 روزی غیر از رمضان، روزه میگیرم و لذت میبرم. به همه میگفتم که اصلا کاری نداره، من که خیلی راحت هستم، بعد یه روز از اول صبح که روزه بودم، سر درد خفیف اومد تو سرم و تا بعدازظهر وحشتناک شد، بعد به خودم گفتم ای بابا …. شیما بانو تو که روزه نمیگیری، خدا جون بهت لطف می‌کنه و شرایط روزه گرفتن رو برات فراهم میکنه. حتی در روزهای کوتاه سال هم امکان داره تو توان روزه گرفتن برات فراهم نشه …. این لطف خدا جون است که همیشه باید یادت بمونه که خداوندا هدایتم کن به راه راست، راه کسانیکه به آن ها نعمت داده ای، نه راه گمراهان و ناسپاسان.

    در پناه خود خود خودش باشین همیشه

    شیما بانو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    راضیه گفته:
    مدت عضویت: 1030 روز

    سلام به خداوند هدایتگر مهربان

    سلام استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز

    نمیدونم چطور براتون بگم از شما تشکر کنم از خدا تشکر کنم نمی دونم چی باید بنویسم.خدایا من هیچی نمی دونم تو می دونی تو دانایی تو عالمی خودت بگو چی بنویسم.

    حدود یک سال ونیم هست که وارد سایت شدم و کار کردن روی خودم رو با فایل های آموزشی دوره 12 قدم (تا قدم 6)وثروت 1 شروع کردم .نشانه های محکمی دریافت کردم وباور داشتم که مسیر درست همینه ولی اوضاع مالی من هر روز بدتر می شد .گاهی نشانه ها میومد نتایج خیلی کوچیک بود ولی شکرگزار بودم گاهی دلسرد می شدم و کار کردن روی باورهام کم جون می شد وگاهی قدرت می گرفت هر روز درک بهتری از قوانین پیدا می کردم وحتی به خیلی از اطرافیانم بر اساس این آموزش ها راهنمایی میدادم آرامشم خیلی بیشتر شد روابطم خیلی بهبود پیدا کرد و واقعا از زندگی ام احساس رضایت وسپاسگزاری دارم.

    ولی در مورد شرایط کاری ام نتایجم خیلی کوچیک بود و اصلا رضایت بخش نبود وچون شغلم رو عوض کردم و اومدم سراغ شغل مورد علاقم اوضاع مالی به مرور خراب شد و دیگه درامد خاصی ندارم واین مسئله من رو خیلی اذیت می کرد حدود یک سال هست که با اولین الهام سایتم رو راه اندازی کردم ولی اصلا نتونستم ازش استفاده ای بکنم.

    خیلی وقت گذاشتم برای اینکه کار باسایت رو یاد بگیرم تغییراتی روی سایت اعمال کردم ولی اصلا کارها خوب پیش نمی رفت.

    حدود دو ماهه که گفتم باید جدیتم رو در مورد کار کردن روی باورهام به خصوص قدرتمند کردن ذهنم بیشتر کنم بالاخره نتیجه می گیرم .راه همینه.

    تا اینکه استاد این فایل رو روی سایت گذاشتن.

    وقتی این فایل رو گوش دادم وقتی خلاصه نویسی کردم وقتی طلب آمرزش کردم. وقتی بار سنگین نامشخص بودن مسیر وسردرگمی هام رو روی دوش خدا گذاشتم وقتی ابراز عجز وناتوانی کردم واز خداوند هدایت خواستم به آرامش عجیبی رسیدم .

    انگار این تکه ی آخر پازل من بود . خدایا من نمی دونم وفقط تو میدونی خودت هدایتم کن خودت بگو چیکار کنم.

    جالبه وقتی اوایل وارد سایت شده بودم نحوه آشنایی بعضی دوستان رو با سایت می خوندم می دیدم همه شون به یک حدی از بیچارگی رسیدن ووقتی در برابر خداوند احساس عجز کردن رسیدن به این سایت .با خودم می گفتم خداروشکر که من در بهترین شرایط روحیم به این سایت هدایت شدم که قبلا توی نحوه آشنایی با سایت نوشتم.

    ولی این بخشی از مسیره این تکه ی پازل رو نباید گم کنیم .

    به قول استاد این اصله این مهمه .

    در برابر خداوند خشوع داشته باشیم.

    فکر نکنیم دیگه من می دونم.

    مسیری که من قراره طی کنم منحصر به فرده باید گوش به فرمان باشم تا مسیر بهم گفته بشه تا بتونم الهامات رو دریافت کنم.من هیچی نمی دونم.

    فقط توکل می کنم.وخداوند آنهایی که به او اعتماد می کنند را دوست دارد.

    اگر خدا شما را یاری کند محال است کسی بر شما غالب آید واگر به خواری واگذارد آن کیست که بتواند بعد از آن شما را یاری کند؟ و اهل ایمان تنها به خدا باید اعتماد کنند. 160 آل عمران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 1697 روز

    به نام رب العالمین

    سلام بر رب عزیزم که همواره هادی منه به سمت خوبی ها ،آگاهی ها،آرامش و زیبایی های بیشتر شکرت با تمام وجودم سپاسگزارت هستم ازت می‌خوام این حس و حال زیبای سپاسگزاری رو هر لحظه به من ببخشی آمین.

    سلام استاد عزیزم مریم جانم و دوستان خوبم انشاالله که هر کجا هستید حال دلتون خوب باشه.

    توحید عملی 11

    نکات مهم :

    اینکه ما چقدر هدایت خدا رو دریافت کنیم بستگی داره به:

    1-اینکه باور کنیم خداوند ما رو هدایت می‌کنه باور کنیم لایق دریافت هدایت هستیم

    2-اینکه بپذیریم ما و دانش ما در مقابل آگاهی و علم خداوند چیزی نیست اون موقع آماده دریافت هدایتیم

    برای انجام هر کاری بگیم خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    همواره پیامها و الهامات خداوند برای ما هست اما اینکه ما دریافتش نمی‌کنیم به خاطر اینه که ما در فرکانس دریافتش نیستیم و تنها زمانی که در فرکانس مناسب قرار بگیریم دریافتش میکنیم

    به همون اندازه که در مقابل خداوند خاضع و فروتن هستیم در مقابل غیر خدا اعتماد به نفس داریم و به کسی باج نمی‌دهیم

    هر چقدر در مقابل خداوند اعتراف کنیم نمیدونیم بیشتر قلبمون باز میشه هدایت رو بیشتر و واضحتر دریافت میکنیم و چرخ زندگی برامون راحتر میچرخه

    وقتی به هدایت خدا ایمان داریم وقتی فروتنیم و خاضع در مقابل خدا وقتی دستمون رو توی دستش میگذارم حالمون خیلی خوبه و هیچ وقت حس نمیکنیم که جایی گیر کردیم چون اطمینان داریم بهش که هست و در زمان مناسبش هدایتمون می‌کنه آرامشمون عمیقه و چیزی نمیتونه بِهمش بزنه…

    دلیل اینکه ما در زندگی کلی دور خودمون میچرخیم در حل مسائل اینه که اغلب روی خودمون و ذهنمون حساب کردیم و میکنیم نه روی خدا

    به جای اینکه بگیم من راه حلش رو بلدم بگیم خدایا تو همه راه حل ها رو به من گفتی پس این رو هم به من بگو و بسپاریم به خودش و باور داشته باشیم راه حل رو صاف میگذاره جلومون مثل همیشه ای که ازش خواستیم و گفته…

    اگه برسیم به علم و خرد و از اولوالباب بشیم اگه زرنگ باشیم دستمون رو توی دست خدا میگذاریم فرمون رو میدیم دست خودش و اون ما رو می‌رسونه به همه آنچه ما حتی فکرش رو نمیتونیم بکنیم خیلی راحت و ساده

    همین چند روزه پیش مهمون داشتم و باید غذا درست میکردم به لطف خدا در دوره قانون سلامتیم و به این فکر کردم چه غذایی درست کنم و از خدا هدایت خواستم و با خودم گفتم خدا خودش بهم میگه و کمک می‌کنه نتیجه این شد همسرم که ترجیحش اینه که خودم غذا بپزم و از بیرون غذا نگیریم خودش پیشنهاد داد بهم لازم نیست کاری کنی و کسی رو میشناسم که میسپارم غذا رو آماده کنه من بهش گفتم خودم میتونم ولی ادامه ندادم چون خدا بهم واضح گفت من می‌خوام راحت باشی مگه به من نسپردی پس سکوت کن و راحترین مهمونی رو تجربه کردم…

    من هم یه مدتی از رانندگی فاصله گرفته بودم چون همسرم مخالف رانندگیم بود(به دلیل باورهای شرک آمیز خودم) تا چند ماه پیش همسرم خودش پیشنهاد داد من بشینم خوب من روزهای قبلش با هدایت خدا چندین ویدیو دیدم و تصویر سازی کردم که رانندگی برام راحت بشه و آموزشها یادم بیاد و دقیقا بعدش همسرم پیشنهاد داد و من از خدا خواستم کمک کنه آرومم کنه و خودش رانندگی کنه گفتم من نمیتونم و خدا کمک کرد و حتی تا شهر بعدی رفتم خیلی با آرامش و راحت یعنی خدا داشت رانندگی میکرد تا اینکه برگشتیم شهر خودمون با خودم گفتم چقدر خوب رانندگی کردم و همسرم الان میگه آفرین و فراموش کردم خدا رو و گفتم خودم …و همون لحظه استاد دقیقا همون لحظه داخل میدان بودم و در صدم ثانیه یه آن همه چی از دستم در رفت یعنی اصلا نفهمیدم چی شد خدا رو شکر اتفاقی نیافتاد چون هم سرعتم کم بود هم همسرم سریع فرمون رو گرفت و قشنگ اون تو گوشی خدا رو که باید میخوردم خوردم تا یادم باشه و درس بگیرم و دوباره یادش افتادم و استغفار کردم و مسیر رو باز هم خیلی خوب و با آرامشش ادامه دادم ولی با خودم گفتم انشاالله این تذکر رو یادم بمونه که من از خودم هیچی ندارم و همه چیه من از آن خداست انشاالله…

    زیبایی های فایل:

    استاد خیلی دلم تنگ شده بود خدا رو شکر که دیدمتون بعد این چند روز که فایل رو صوتی گوش دادم امروز اومدم تصویریش رو نگاه کردم و خدا رو هزاران بار شکر کردم به خاطر وجود پر برکت شما در زندگیم

    چقدر دلم برا این بهشت تنگ شده بود چقدر سرسبزی و طراوتش زیباست چقدر خوب که دیگه نرده ها مزاحم بیشتر لذت بردن از این مناظر نیست چقدر فراوانی درون این بهشته و در زندگی شما با اینکه هر روز دارم فایلهای سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو میبینم اما باز دلم میخواد بیشتر ببینم و تحسین کنم و لذت ببرم از این همه فراوانی و زیبایی در این بهشت واقعا شما لایق این بهشت هستید لایق این همه نعمت یا بهتره بگم شما واقعا خودتون ساختین این لیاقت و این نعمت‌ها رو با توحیدی تر شدن و هماهنگ تر شدن با قانون

    چقدر کلاهتون زیباست ،شما کلاه آرمی زیاد دارید ولی من فکر میکنم این کلاه رو قبلا ندیدم خیلی زیباست ایده جالبیه که رنگ پرچم رو با رنگ کلاه ست کردن قشنگتر شده به نظرم

    چقدر این فضای چوبی خونه و رنگش حس خوبی بهم میده

    چقدر مبلها و صندلی ماساژور زیباست چقدر هر بار تحسین میکنم ثروت رو و جنس و کیفیت بالای مبلمان رو و لذت میبرم از راحتیش ، سادگیش و اینکه راحت تمیز میشه تازه منو یاد آپارتمان زیبا و خونه ویلایی بسیار قشنگتون توی تمپا میندازه چقدر خوب که مبل هاش رو اینجا آوردید خیلی برا من نکته داره و خوبه چون هر بار می بینمشون منو یاد خونه قبلی ها و زیبایی ها و خاطراتشون میندازه و چه فایلهای عالی که ساختید برامون و کلی حس خوب میگیرم دیگه فکر کنم این حس خوب برا شما خیلی خیلی بیشتره با مرور خاطراتش و اینکه هر بار نگاشون میکنید مسیر و زیبایی ها و نعمت‌هایی که تجربه کردید رو به خاطر میارید و کلی سپاسگزار می شید و از حس خوبتون کلی لذت میبرید و به زیباییها و نعمتهای بیشتری هدایت میشید

    اون ریسه های خوشگل که منو یاد تلاشهای شما برا بهبود این بهشت میندازه اون نقشه آمریکا که من یکی رو دریم بوردم دارم یکی زدم به در اتاق که همیشه نگاش کنم و شما هم توی همه خونه هاتون داشتید اینجا هم قابش کردید و همین نگاه کردن بهش برا من کلی حرف داره و میدونم برا شما هم…

    هر بار یادتون میاره خیلی چیزها رو به نظرم شما در عمل و هماهنگی با قانون بی نظیرید و اینکه همه چی براتون راحت انجام میشه دلیلش رو میتونم واضح ببینم چون قانون رو بهتر از بقیه درک کردید و عمل میکنید چون سپردید دست خودش همه چی رو…

    اون جعبه چوبی بالای سر در ، که پرچم آمریکا روشه اگه درست دیده باشم یادگاری سفر آخر به دور آمریکاست همون نمایشگاه اسلحه خدایا شکرت که یادم میاری چه سفرهای زیبا و بی نظیر رو همراه شما تجربه کردم

    موکت های این بهشت همیشه یه حس نرمی و لطافت خاصی به من میده رنگش رو هم خیلی دوست دارم مثل اینه که هر بار خودم دارم روش راه میرم هر بار میبینمش نرمیش رو حس میکنم و تحسینش میکنم

    لباس آرمی شما که زیباست و به نظر خیلی نرم میاد و جنس خوبش رو میشه راحت فهمید …

    و حس خوب و بی نظیری که درون شما موج میزنه و از چشماتون میشه فهمیدش و اتصال قشنگتون با رب العالمین که در کلام و احساستون هویداست بسیار بسیار تحسین برانگیزه…

    استاد هر بار هر کدوم فایل ها رو مخصوصاً توحید عملی رو گوش میکنم مثل این میمونه که اولین باره این آگاهی ها رو می‌شنوم و با خودم میگم چرا من تا حالا این موضوعات مهم رو متوجه نشده بودم…

    استاد ممنون خدا هستم که خودش میگه و خودش می‌نویسه برام و من فقط دارم اشک میریزم و از حس قشنگِ بودنش لذت میبرم ،استاد عزیزم این فایل رو من از خدا هدیه گرفتم وقتی در تمرین فانوس دریایی نوشتم «هدیه» وقتی براش نوشتم استاد یه فایل بگذاره دلم خیلی تنگ شده و همون لحظه به من گفت برو سایت رو ببین و اومدم سایت در حالی که دقیقا دو دقیقه مونده بود اینترنتم تموم بشه ولی خدا منو در زمان درست هدایت کرد و فایل توحید عملی 11 رو روی صفحه اصلی دیدم دانلودش کردم و فقط گفتم خدایا شکرت ،خدایا شکر به خاطر هدایت‌های بی نظیرت به خاطر اینکه آنقدر سریع و قشنگ اجابتم میکنی شکرت اصلا نمیتونم این فایلها رو گوش کنم و اشک نریزم چون واقعاً می‌شینه توی عمق وجودم صدای خدا برام خیلی واضح و بلند و تکان دهنده میشه تذکراتی قشنگ که واقعا بهش نیاز دارم تا بهتر درک کنم و بهتر عمل کنم

    استاد چند روزی بود فایل توحید عملی 10 رو که به لطف الله به شکلی بی نظیر بهش هدایت شدم هر روز گوش میدادم و باز حس میکردم نیازه گوش کنم خدای من آنقدر جمله هاش مغز داره که من بارها نگه میداشتم و بهش فکر میکردم ،بارها زدم عقب و باز گوش کردم و دوباره و دوباره تا بفهمم و … بازهم بیشتر به این نتیجه رسیدم من خیلی خیلی جای کار دارم در موضوع توحید که اصله ،که همه چیزه و بیشتر متوجه شدم رابطه ام با خدای خودم هنوز خیلی کمرنگه درسته یه جاهایی پررنگ میشه اما چرا پایدار نیست ؟؟ چرا هنوز طی روز فراموش میکنم حضورش رو ؟؟قشنگ اکثراً اون دور قمریه رو که گفتید باید بزنم تا برسم به اینکه من عاجزم چون دارم هنوز بر اساس اطلاعات و راه حلهای قبلی ذهنم زندگی میکنم… اما دلم میخواد اینطور نباشه دوست دارم همون اول برم سراغ خودش و هدایت بخوام دوست دارم آنقدر توی آغوشش غرق بشم که فاصله ای بینمون نباشه که خودش شدن رو درک کنم خدایا هدایتم کن به اینکه رابطه گرمتر و پررنگتری با تو داشته باشم

    خدایا شکرت به خاطر این فایل های توحیدی وقتی قسمت 10 توحید عملی رو گوش میدادم خدا بهم گفت برو بعدیش رو گوش کن خوب تا اونجا که یادم بود این آخرین فایل توحید عملی بود ولی باز گوش کردم و اومدم نگاه کردم دیدم 11هنوز ساخته نشده ،و خدا میدونست میدونست نیست ولی میخواست ازش بخوام از خدا خواستم خدایا استاد فایل بعدی توحید عملی رو بسازه خدایا به استاد بگو خدایا دلم میخواد از این فایلهای توحیدی بیشتر بهم ببخشی و توفیق داشته باشم بیشتر درکت کنم خدایا شکرت

    فایل‌هایی که واقعا هر کدومش مثل یه دوره کامله و بسیار راهگشا برا ذهن من، واقعا اینو فهمیدم که توحید رو باید درست درکش کنم بیشتر برم در عمقش چون واقعا اهمیت رابطه من با خدا بسیار زیاده و این فایل بسیار ارزشمنده برام وقتی چندین ساعت پشت سر هم گوش دادم بهم گفت این فایل رو هر روز گوش بده و این هم هدایت راهگشای خداست برام که می‌دونم کلی برکت و نعمت و آگاهی و ثروت درونش هست ، به خودم و خودش قول دادم این یکسال هر روز این فایل رو گوش کنم انشاالله و خدا رو شکر از موقعی که اومده هر روز بارها گوش دادم و هر بار بیشتر به این پی بردم که من هنوز متوجه خیلی موضوعات اصلی نشدم ، از آقا ابراهیم و خواهر عزیزتون سپاسگزارم که باعث خیر شدن و یه وسیله برا ساخته شدن این فایل، از شما استاد عزیز و ارزشمندم که واقعاً برکت هستید در زندگیم بسیار ممنونم که قلبتون رو باز گذاشتید و مثل همیشه به هدایت الله گوش دادید و ضبطش کردید و از رب العالمین بسیار بسیار ممنون که تمام جهانش رو با هم همراه کرد تا این فایل ساخته بشه و به دست من برسه و من استفاده کنم و درکم بهتر بشه انشاالله با عمـل به آگاهی هاش بتونم یه کم سپاسگزار این همه لطفش باشم انشاالله

    آگاهی های فوق‌العاده ای که نیازه هر روز تکرار بشه برام چون من بنده فراموشکاریم و اما تو خدای من همیشه یادمی و یارمی و منتظر اشاره من هستی تا دستم رو بگذارم تو دستت و بگم بریم… دوست دارم مثل خودت باشم بگم تا آخر باهات میمونم و رفیق نیمه راه نیستم مثل خودت که همیشه هستی حتی اگه من یادت نباشم اما تو هستی…

    واقعا به خدا میگم یک عمر دنبال چه می‌گشتم در جاده های بی سرانجامی یک عمر گشتم تا که فهمیدم تو تمام آنچه که میخواستم و میخواهم هستی تویی که همیشه بودی و هستی و منی که غافل از این بودن بودم…

    خدایا خوشحالم که هر بار بهم یاد آوری می‌کنی این بودن رو انشالله هر بار این فهمیدن عمیق‌تر بشه خدایا شکر و هزاران بار شکر

    خدایا من می‌خوام همیشه با تو باشم موضوع اینه که آنقدر ضعیفم که فراموش میکنم اما تو بهم تذکر بده تا سریع برگردم پیشت و با تو عشق کنم، خدای من چه لحظات قشنگی میتونم با تو داشته باشم. خدایا من این لحظات رو با هیچی عوض نمیکنم پس چی میشه که فراموش میکنم و درگیر موضوعاتی میشم که هیچ کدوم نمیتونه این حس با تو بودن رو برام بسازه و چرا واقعاً چـرا از یاد میبرم؟ و جوابش غیر این نمیتونه باشه که من هنوز کلی شرک در وجودم دارم یا رب کمکم کن فقط تو میتونی کمکم کنی که وجودم از شرک هر بار پاکتر بشه و به تو نزدیکتر و با تو یکیتر بشم …

    خدایا وجود منو از شرک پاک کن من نمیتونم ولی تو میتونی ازت میخوام اینکار رو برام انجام بدی تو توانمند وهاب غفور عالم قادر رحمن و رحیمی

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم و تنها تسلیم توام و می‌خوام که تنها بنده تو باشم من در برابر علم تو قدرت و عظمت و آگاهی تو ناتوان هستم یاریم فرما …

    استاد عزیزم مریم جانم و دوستان خوبم دوستتون دارم و از رب العالمین براتون سلامتی شادی ثروت موفقیت و سعادت در دنیا و آخرت را خواستارم.

    استاد عزیزم درسته فاصله مون به ظاهر زیاده ولی من واقعاً با قلبم حس میکنم که فاصله ایی نیست و اینجا هستید، دوستتون دارم و ازتون سپاسگزارم به خاطر همه چی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 849 روز

    سلام خدمت استاد نازنین و هم فرکانسی های عزیزم..

    وااااقعا که هرچقدر بیشتر تو مسیر باشی نشونه های قشنگتر و بیشتری میبینی؛ چند روزیه که کانون توجهم رو بسیااار زیاد کنترل می‌کنم و تا یکم گفتگوهای درونیم شروع میشه، تا یکم باور های منفی میخوان ورود کنن به ذهنم، سریع توجهم رو به چیزهای کوچک اما زیبا و دلنشین جذب می‌کنم. و استاااااد؛ الحق که کنترل کانون توجه معجزززززه میکنه.. انقدرررر نشانه میبینم که هر لحظه احساس میکنم خدا داره باهام حرف میزنه. امروز یک فیلمی میدیدم که به وضوح تو چندتا از سکانس هاش چیزی که میخواستم بشنوم رو شنیدم. بعد اومدم تو سایت فایل جدیدتون رو دیدم و دقیقا چیزهایی رو شنیدم که باید می‌شنیدم و مملو از حس خوب و معرکه و خدا بودن شدم. و جواب همه‌ی دنیا، جواب همه‌ی دل نگرونی ها، حساب کردنا، ناامید شدنا فقط یک کلمه‌ست : خدا! من شاعرم و دیروز که یخورده خسته بودم خوابیدم و وقتی بیدار شدم یهو یک شعر بهم الهام شد و من فقط مینوشتمش؛ موضوع شعر دقیقا چیزی بود که داشتم بهش فکر میکردم و نیاز داشتم نشانه‌ای ازش ببینم : خدا! دیروز فایل اهرم رنج و لذت رو دیدم و چندییین صفحه‌ی طولانی درمورد خودم و خواسته‌ام نوشتم و امروز روز اول از بیست و یک روز من بود و در مسیر پیاده روی کاملا با صدای بلند خوندمش و از همین امروز نتایجم شروع شد؛ تمریناتی بهم الهام شد که تا دیروز نمیدونستمشون و همش انجامشون رو به تاخیر مینداختم اما امروز با لذت و مسئولیت تمام انجامش دادم. امروز جند قدم کوچک اما لذت بخش و موثر برای هدفم برداشتم و خوشحالم؛ خوشحالم که از قانون تکامل آگاهی دارم. خوشحالم که میدونم قدم های کوچیک ما رو به خواسته هامون میرسونه. آخ خدا عاشقتم! تو تنها کسی هستی که من از وابسته شدن بهش نمیترسم؛ بلکه میخوام هر روز صد برابر دیروز وابسته و نزدیک تو بشم؛ وقتی به تو فکر میکنم، وقتی باهات حرف میزنم، میشم کوه آرامش! یه صدایی درونم میگه حدیث تو قدرت مطلق جهان رو داری و به واسطه‌ی اون ارزشمندی؛ تو خدا رو داری و چون پاره‌ای از خداوند هستی، ارزشمندی. استاد من این روزها بیشتر از همیشه به این رسیدم که : آدم با حال خوب به همه چیز میرسه.. حال خوب سختی مسیر رو آسون میکنه؛ زشتی‌ها رو قشنگ جلوه میده؛ توانایی دیدن با چشمانی متفاوت رو به آدم میده؛ حال خوب آدم رو آروم میکنه؛ و این آرامش یعنی خدا!

    خدایا شکرت!

    استاد شکرت!

    جهان شکرت!

    من خوشی های بیشتر میخوام..

    حال خوب عمیق‌تر میخوام..

    ارتباط عاشقانه تری با خدا میخوام..

    احساس لیاقت فراوان تری میخوام..

    من لایقم؛ لایق دریافت هدایت خدای بزرگ هستم؛ من هیچم و خدا همه!

    شکرت!

    شکرت!

    شکرت!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    مجید کدخدایی گفته:
    مدت عضویت: 1979 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام به بانوی مهربان و خوش سلیقه مریم نازنین

    سلام به اعضای خانواده صمیمی ام در این سایت الهی.

    چقدر خوشحال شدم استاد عزیز از گذاشتن این فایل توحیدی بر روی سایت .

    روز اول که این فایل رو گذاشتید من در تمرین ستاره قطبی ام نوشتم یه خبر عالی بهم برسه که با دیدن این فایل روی سایت ذوق زده شدم و سریع دانلودش کردم و گوش کردم .

    چقدر شیفته فایلهای توحیدی شما هستم استادعزیز

    بخدا اگر ما تنها همین بحث توحید رو درک کنیم و تلاش کنیم تا این مباحث رو درزندگی پیاده کنیم نتایجی بدست می‌آوریم که همگان از این نتایج متعجب خواهند شد .

    ما چقدر راحت قدرت رو از الله میگیریم و بدست دیگران و‌رییس و بالاسری میدیم ،چقدر راحت دچار شرک‌میشویم

    چقدر راحت از غیر الله هراسان میشویم و میترسیم

    چقدر راحت قیمت دلار رو مایه بدبختی خودمون میدانیم

    چقدر راحت اخراج از کار طاقت فرسایی فعلی رو سبب فقرمون میدانیم

    چقدر راحت روی تواناییهای ساده خودمان حساب میکنیم

    چقدر راحت رو ی ادمها حساب میکنیم

    و در یک کلمه چقدر نسبت به توحید و اجرای آن در زندگی سهل انگار و بی توجه هستیم.

    واقعاً زیباست تعریف شما از توحید عملی و توکل در زندگی

    واقعاً گل کاشتی استاد عزیز از زدن این همه مثال و نمونه بینظیرررررررر از توحید در زندگی

    بدون شک زندگی شما با این همه زیبایی در همه ابعادش نتیجه این توحید خالص است ،انجا که خداوند وعده زندگی و حیات طیبه و پاک میدهد در همین دنیای مادی و شما مصداق همون آیه هستید که خداوند در قران میفرماید ، سوره نحل آیه 97

    واقعاً قلبم با گوش کردن به فایلهای زیبای توحید عملی شما استاد عزیز آرام میگیرد .

    بخداوندی خدا زمانی که دلم میگیرد یا ترسی اندک در قلبم ایجاد میشود با گوش دادن به فایلهای توحید عملی قلبم و ذهنم هماهنگ شده و سراسر وجودم رو آرامش محض فرا میگیرد .

    چه زیبا و آراسته است قلب و ذهنی که با فایلهای توحیدی شما آبیاری شود و انگار به منزل و مسکن ابدی خودش رسیده و نگرانی برای همیشه از خانه قلبش رخت بر بسته است و خداحافظی پایانی رو گفته و‌رفته.

    چ زمانهایی که خودم رو یه مسلمان به تمام معنا در ذهنم میشناختم و‌خودم رو یکه تاز میدان توحید می‌دانستم و همش هم در اشتباه بودم .

    و با کوچکترین ترس و نگرانی و اضطرابی تمام تنم به لرزه می‌افتاد و سریع شرک‌میورزیدم .

    اما حالا شکر الله خیلی تغییرات اساسی در وجودم شکل گرفته و معنای واقعی زندگی رو تنها در اجرای توحید در عمل میدانم .

    میدانم که اگر زندگی ما با توحید همراه نباشد ، اصلا تنها نفس کشیدن بدون مجوز از طرف الله است و نوعی ،زند ه بودن قاچاق است .

    چقدر زندگی شما زیباست که معنای واقعی توحید را درک کرده اید استاد عزیز .

    به الله قسم تمام نتایج زندگی شما از اجرای توحید در زندگی نشأت گرفته و با اون زیبا و آراسته شده است .

    مدت زیادی است که تنها از الله میخواهم توحید رو در زندگیم پر رنگ کند ،،توحید رو یادم دهد ،توحید رو شب و روز بهم یاد آوری کند تا مبادا فراموشش کنم و شرک بورزم.

    بخدا اشک شوق در چشمانم جمع میشود هر زمانیکه فایل توحیدی شما رو‌گوش میکنم و به یاد ابراهیم خلیل می افتم که الکی نبوده خداوند به تنهایی اسم امت را بر روی ایشان قرار داده است.

    باید روی تواناییهای مان حساب نکنیم ،

    باید هر روز به ضعف و نقصمان در برابر الله یکتا اعتراف کنیم که ما بدون حمایت الله هیچی نیستیم و سراسر ضعف و نقصیم و تمام نتایج زندگی ما از لطف الله و از قدرت الله و از حمایت الله است.

    آنجا که خداوند در قران میفرماید ::

    بیاد آورید آن زمانی که تعدادتان در جنگ زیاد بود و مغرور شدید و خود را از الله بی نیاز یافتید و شکست خوردید ،و آن زمان که تعدادتان در برابر کفار اندک بود و به الله توکل کردید و مغرور نشدید به قدرت و به سپاهتان،، و سرانجام پیروز شدید.

    اینها همه نمونه های عینی در قران هستند که مرا به توحید سفارش میکند و یادمان میدهد که هیچوقت روی خودتان حساب نکنید و تنها به الله یکتا و حمایت او رجوع کنید و به سوی او برگردید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: