زمانهایی در زندگیام هست که از خود پرسیدهام:
” الان که به خواستههای بسیاری در زندگیات رسیدهای و میتوانی انتخابهای بیشتری داشته باشی، بالاترین عشق و علاقهات چیست؟
چه کاری است که قلبت را سرشار از اشتیاقی سوزان و ذهنت را خاموش و آرام می سازد؟!
چه کاری است که هنگام انجامش، آنقدر زمان فراموشت می شود که نه شب و روز را می فهمی و نه خستگی و گرسنگی؟!
و هر بار پاسخی جز این نداشتهام:
“میخواهم برای تمام عمر، “اشاعه توحید رسالت زندگیام باشد“. حتی اگر امروز یک نفرِ دیگر تصمیم بگیرد نگاه دیگری به خدا داشته باشد تا او را از نو بشناسد، من به هدفم رسیدهام!”
هر طور که به زندگی و چالشهایش نگاه میکنم، یقینم بیشتر میشود که توحید عملی راهکاری برای همه چیز است!
لحظههای زیادی در زندگی پیش میآید که به شدت نگران و ترسان میشویم زیرا:
فردی که عاشق اش بودیم، دیگر نمیخواهد در این رابطه بماند.
کارمندی که سالها برایش وقت گذاشتیم تا از او فردی زبده بسازیم، حالا که حکم شریان اصلی کسب و کار ما را دارد، تصمیم به ترک کار گرفته یا فردی که قول انجام کاری را به ما داده بود، وعدهاش را فراموش کرده.
توحید عملی، در چنین لحظههایی خودش را نشان میدهد:
زیرا اگر یکتاپرست نباشی، در چنین لحظه ای، موجودیت یا عدم وجودت را وابسته به ماندن این فرد در رابطهات یا تصیم آن کارمند به ادامه همکاری، یا وفا کردن آن فرد به وعدهاش می دانی. آنوقت چنین لحظههایی برایت کُشنده و خفه کننده می شود.
زیرا شرک چیزی جز ترس و غم به همراه ندارد.
اما وقتی یکتاپرستی اصل و اساس زندگیات باشد، آنوقت دلیل حضور هر نعمتی در زندگی ات، خواه یک فرد باشد، یا شغلی عالی، یا راهکاری برای مسئله ات و…، برکتی از جانب خداوند می دانی و اگر زمانی به هر دلیلی، از زندگی ات برود، معنایش این است که برکتی دیگر از خداوند در حال ورود به زندگی ات است.
برای همین، نه تنها این لحظهها ذرهای نگران ات نمیکند، بلکه خوشحال و شگفت زده، منتظر ورود برکات خداوند به شکل های مختلف، خواهی ماند. این آرامش، ارمغان توحید عملی است.
توحید عملی یعنی، همچنان که در جامعه انسانی هستی و با دیگران در کسب و کار و… مراوده داری، خداوند را منشأ قدرت بدانی و هر فردی که گرهای از کارت میگشاید یا گرهی از کار فردی می گشایی،این را دستی از جانب خداوند بشماری و به خاطر بسپاری که خداوند همواره دستان زیادی برای یاری همگان دارد!
خداوند قادر است به شکل همراه، همکار یا مشاوری عالی، وارد زندگیات شود، به شکل مشتری، بازار و ایدهای ثروت آفرین، وارد کسب و کارت شود و جان دوبارهای به آن ببخشد، به شکل دارویی شفا بخش وارد بدنت می شود، اگر این قدرت را باور کنی.
خداوند قادر است به هر شکلی که تو میخواهی و میتوانی آن را در ذهنت بسازی، وارد تجربه زندگیات بشود.
پس چرا این قدرت را باور نکنیم؟! چرا روی آن حساب نکنیم و چرا به این قدرت وابسته نشویم؟!
چرا نگذاریم یکتا پرستی آنچنان همه ابعاد زندگیمان را آکنده سازد، که دیگر فضایی برای حساب باز کردن و وابسته شدن به غیر او، نماند؟!
سید حسین عباس منش
برای مشاهدهی سایر قسمتهای «توحید عملی» کلیک کنید.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD678MB27 دقیقه
- فایل صوتی توحید عملی | قسمت ۲24MB27 دقیقه
سلام به استاد عزیز و همه دوستان
خدارو سپاسگزارم که امروز بهم فرصت داد تا پای آموزه های شما استاد عزیز بنشیم.
شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه سیاه در دل تاریکی شب بر روی سنگ سیاه مخفی و پنهان است.
زیرا شرک چیزی جز ترس وغم به همراه ندارد.وقتی انسان
توکلش را به خدا باشد نیاز ندارد که دیگران بهش توجه کنند . وقتی ما خدارو فراموش میکنیم تنها منبع ثروت و رزق جهان را فراموش میکنیم.
وقتی آدمها را در ذهنمون بزرگ می کنیم. به دلیل پست و مقامی که دارند اینطوری خودمان را خار ذلیل میکنیم .
روی آدمها حساب نکنید به هیچ وجه چرا که از تغییر و آدم ها وقتی روشون حساب می کنیم مواجه میشوید.
وقتی روی افراد روی هر چیزی دیگری غیر خدا حساب می کنید داریم به خدا شرک می ورزیم. توکلم به خداست میدانم خداوند یک راه را برام باز میکند ما با آدم ها زندگی می کنیم اما مهم این است که روی کی حساب باز میکنیم کسی روی خدا حساب باز میکندبا آدم ها کاری ندارد با همه مراوده داره کار می کند اما روشون حساب نمیکند.
در درونش توی قلبش فقط خدارو می پرسته و همه آدم ها رو دستانی از خداوند می داند
. وقتی از کسی درخواست کمک کرد جواب رد شنیدن ناراحت نمیشه به خدا امیدوار است و میداند خداوند یک راهی باز می کند و قرار است از یک دسته دیگه بهش بده .
اگر کسی توکلش به خداوند باشه اگه تکیه به خداوند کند خداوند راه ها را براش باز میکند قلبها را براش نرم میکند ارتباطات را براش ایجاد میکند پیروزیها و موفقیتها را براش به وجود میاره. که هیچکس دیگر نمیتواند براش بکنه.
یک نیروی جهان را خلق کرده و اداره میکنه رب و فرمانروای کل جهان وقتی بهش تکیه می کنی همه کارها را خوب انجام میشه بدشانسی نمیاری ،همه چیز بر وفق مرادت انجام می شود وقتی که تکیه ات را از روی این نیرو برمی داری بر روی آدم های دیگر حساب می کنی ضربه میخوری.
باخداباش پادشاهی کن بی خداباش هرچه خواهی کن
وقتی روی خدا حساب می کنی همه چیز بهت داده میشود روی مردم حساب نکنید روی خودتان هم حساب نکنیدروی خدای دیگران و روی خدای خودتان حساب کنید.
رویی قدرت نظامی مالی مذهبی حساب نکنید روی خدایی که تمام قدرت ها را خلق کرده حساب کنید.
اگر باور ما به خداوند تقویت کنیم وباور داشته باشیم آن قدرت به راحتی میتواند درها رو برامون باز کند موقعیت ها رو برامون ایجاد کند به راحتی می توانیم ما را از فرش به عرش به ببره در هر زمینهای روی خدا حساب کنید
به ما همه چیز داده میشود سلامتی ثروت هرچقدر بیشتر باورش داشته باشیم بیشتر به ما داده میشود .
وقتی یادم میاد جاهایی که روی خدا حساب کردم ورق برگشت .
در پناه الله یکتا در پناه فرمانروای کل کیهان کسی که تمام قدرتها دست اونه و می تواند همه چیز را به هر شکلی که میخوای تغییر بده کسی که توکل کردن بهش ما را به پادشاهی می رساند.
خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم.
درپناه الله یکتا شادسلامت ثروتمند و خوشبخت سعادتمند در دنیا وآخرت باشید.
سلام واحترام.
به آقای عطار روشن.چه زیبا وخالصانه نوشته بودید.حالا که دارم کامنت تون می خونم کل فایل های قسمت نتایج دوستان که قسمت 16 دیروز روی سایت قرار گرفت گوش کردم.
شما از لحظه ای خدا رو باور کردید با تمام وجودتون باورش کردید وازش خواستید که کمک تون کنه چقدربرام شگفت انگیز و تحسین برانگیز بود وقتی که خداوند باهتون صحبت کرد در خواب و بیداری وقتی که باورش کردید باتمام وجودتون خداوند پاسخ می ده به شرط پاکی دل خداوند راهنمایی تون کرد و درمسیر مونید نتایج امد براتون.
خبا خوندن کامنت های دوستانی چون شما این سوال رو در ذهن مون ایجاد می کنه چقدر منه عارفه اینقدر خوب عمل کردم ، خدایا خودت هدایتم کن خودت راهنما و هادی ام باش .واقعااااا از صمیمم قلبم تحسین تون می کنم اینقدر زیبا می نویسید و خالصانه. ممنون که آگاهی هاتون در کامنت ها برامون به اشتراک گذاشتید و می زارید.
با امید موفقیت های روز افزون.
سلام و احترام به آقای فلاح.
ابتدا بابت کامنت خوبی تون ممنون و سپاسگزارم و تحسین تون می کنم که اینقدر خوب تونستید روی خودتون کار کنید وقتی به تاریخ کامنتون نگاه کردم برای 5 مهر 96 اصلا اونوقتا من با استاد آشنانبودم…..
چرا امدم براوتون کامنت بنویسم به 2 دلیل بود که دلیل دومو رو اول میگم.من همیشه کانتها رو می خوندم امتیاز می آدم اما ازیکی از بچه های سایت یادگرفتم هر کامنتی که خوندم احساس خوبی داشتم ونکته ای بنظرم امددر رابطه اش کامنت بزارم.
دلیل اولم که امدم کامنت بزارم.
از وقتی تصمیمو گرفتم متمرکز بشم رو کار کردن روی خودم امدم یه باور توحیدی در خودم ایجاد کردم اولین باور منه که مدام دارم تکرارش می کنم اینه خدایا تنها تورا می پرستم و تنهاازتو یاری می جویم.مدام میگم.دیروز ظهر بود که توی یه محیط آرام توی تنهایی خودم بود با خودم حرف می زدم چقدر اینو می گم مگه این مشکلی که می خوام حل شده چندوقت فکری این مشکلم چرااا حل نمیشه به ثانیه نکشید امدم ذهن مو خاموش کنم بگم خدایا تنها تورا می پرستم و تنها ازتو یاری می جویم یهو به عربی گفتم ایاک نعبد وایاک نستعین بعدش فارسی شو گفتم.
یهوبه ذهنم خطور کرد چرا من کامل سوره رو با معنی نخونم همان لحظه
خوندنم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ:
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ:
ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است.
اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ: بخشنده و بخشایشگر است.
مَالِکِ یَوْمِ الدّینِ: (خداوندى که) صاحب روز جزا است.
اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ:
(پروردگارا) تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم.
اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ:
ما را به راه راست هدایت فرما!
صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ:
راه کسانى که آنان را دادی
غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضّآلّینَ:
نه راه کسانى که بر آنان غضب کردى و نه گمراهان!
همین که تمام شد یهو به ذهنم خطور کرد اسم سوره فاتحه اس یعنی کلید یعنی گشایش…. نمی دونم چرا اسم حمد اسم توحید اون لحظه نیامد ذهنم…منی که از 10سالگی ام نمازم خوندم.و روزی 10بار فقط در نماز های یومیه سوره حمد رو می خونم چرا ان لحظه یهو گفتم فاتحه همان لحظه تصمیمگرفتم دیگه کامل آیه به آیه بخونم معنی کنم تا باورهای توحیدم تقویت بشه…..امدم سرچ کردم یکی ازتفاسیری که خیلی به دلم نشست این بود….
«فاتحه» به معنای چیست و چرا این سوره را «فاتحه الکتاب» گفتهاند؟ این سوره را چرا «حمد» میگویند؟ معنی رحمن و رحیم چیست؟ غرض این سوره چیست؟ خداوند چگونه این سوره را بین خود و بندهاش تقسیم کرده است؟
وارث : فاتحه یعنی آغازگر و گشاینده و این سوره مکی است.
«فاتحه» از ریشه «فتح»، و به معنی «گشاینده» و آغاز کننده است. از آنرو که قرآن با این سوره آغاز میشود، ان را «فاتحه الکتاب» به معنی «آغازگر کتاب خدا» نامگذاری کردهاند.
نام دیگر آن «حمد» است. «حمد» به معنای سپاس و ستایش در برابر عمل زیبایی است که کسی به اختیار خویش انجام می دهد. چون تمایم نعمتها از خداست و همه خلقت و زیباییهای آفرینش از اوست، در این سوره خداوند مورد ستایش و حمد قرار گرفته است.
«اسم» به معنی نشانه و علامت است. (اسم سوره منظور)
«بسم الله» یعنی با نام و نشان خدا آغاز میکنم. «بسم الله» در این سوره، هم آغاز قرآن است و هم آغاز سوره حمد. آری خداوند کلام مبارک خویش و کتاب هدایتش را با گلواژه «الله» نشان میگذارد،
«الله» در اصل «ال اله» بوده است. «اله» به معنی کسی است که مورد پرستش و عبادت و بندگی است. «الله» نام خداوند است که پدید آورنده هستی و تنها معبود به حق در جهان است.
«رحمان» و «رحیم» هر دو از کلمه «رحمت» گرفته شدهاند. «خدای رحمان» یعنی خدایی که دارای رحمت بسیار است، و «خدای رحیم» یعنی خدایی که رحمت او دائم و پیوسته است.
خداوند رحمان است، چرا که رحمت او آنچنان گسترده است که شامل حال تمامی موجودات و انسانها اعم از مسلمان و کافر است.
خداوند همچنین رحیم است، یعنی رحمت او ثابت و باقی است. رحمت او نه تنها در این دنیا بلکه در آخرت نیز پدیدار و آشکار است، اما این نوع رحمت فقط شامل حال مومنان است.
خداوند، قرآن کریم کریم و سوره حمد را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز میکند که یادآور رحمتِ گسترده و دائم اوست و نشان دهنده آن است که این کلام نیز خود از رحمت عام و باقی اوست. هر کس از آن هدایت جوید به رحمت الهی روی آورده است.
مقصود از این سوره حمد خداست، اما نه تنها به زبان بلکه با اظهار بندگی و درخواست کمک و هدایت از خداوند. کلامی است که خداوند به نیابت از بندگان خود گفته است تا به بندگان، ادب را در مقام اظهار عبودیت و بندگی بیاموزد.
آغاز سوره حمد با «بسم الله الرحمن الرحیم» بدین معنی است که: پروردگارا، من حمد تو را با نام تو آغاز میکنم تا این سپاس و ستایش و اظهار بندگی من نشان تو را داشته باشد و خالص برای تو باشد.
«الحمد لله رب العالمین» یعنی: تمام حمدها و ستایشها برای خداست، چرا که تمامی نعمتها از اوست. خداست که سرچشمه تمام زیباییها و نعمتهاست. اوست که پروردگار جهانیان است.
«الرحمن الرحیم» تاکید دوباره بر رحمت بسیار و دائم خداست.
«مالک یومالدین» یادآور روز جزا و فرمانروایی مطلق خدا در آن روز است.
آنکه این سوره را میخواند، وقتی به «ایام نعبد» میرسد با گفتن آن خود را در محضر خدا میبیند و اقرار میکند که: خدایا تنها تو را عبادت میکنیم و با گفتن «ایاک نستعین» هم آوا با تمامی بندگان، از درگاه خداوند یاری می جوید و از او میخواهد که در طریق عبودیت او و همه بندگان را مد کند و او را، تنها کمک و مددکار خویش میشناسد.
پس از آن از او میخواهد که او را در هر مرتبه از هدایت که هست، بیشتر به «صراط مستقیم» هدایت کند، و در طریق استوار خویش قرار دهد. راه آنانکه در اطاعت و انجام دستورات توفیق نشان داده است. راه کسانی که خدا به آنان نعمت داده است. نه راه آنانکه خود را از رحمت الهی دور داشته و مورد غضب قرار دادهاند و نه شیوه آنانکه ره گم کردهاند و در زندگی به دنبال آب، اما گرفتار سرایند.
نام دیگر این سوره «ام الکتاب» است، یعنی مادر کتاب. گویا این سوره تمامی مفاهیم قرآن را به صورت خلاصه و فشرده در خود جمع کرده و چکیده قرآن است.
در روایتی از حضرت علی امیرالمومنین(ع) آمده است که از رسول خدا(ص) شنیدم:
«خدای تعالی فرمود: «فاتحه الکتاب»را بین خودم و بندهام تقسیم کردم. نصفش برای من و نصفش برای بنده من است؛ و بندهام آنچه (در این سوره)درخواست میکند به او میدهم.»
هنگامی که می گوید: «بسم الله الرحمن الرحیم» خداوند عزوجل میفرماید: «بندهام با نام من آغاز کرد، پس بر من است که کارهای او را به انجام برسانم و احوالش را مبارک گردانم.»
و چون میگوید: «الحمد لله رب العالمین» پروردگار متعال میفرماید: «بنده من مرا حمد گفت و اقرار کرد که نعمتهایی که از آن بهرهمند است، از سوی من است، و بلاهایی که از او دور شده از لطف و احسان من است، من شما (فرشتگان)را گواه میگیرم که نعمتهای آخرت را نیز بر نعمتهای دنیا او اضافه کنم و بلاهای آخرت را از او دور کنم همانطور که بلاهای دنیا را از او دور کردم.»
و آنگاه که میگوید: «الرحمن الرحیم» خدای عزوجل میفرماید: بندهام شهادت داد که من رحمان و رحیم هستم، من نیز شما را شاهد می گیرم که بهره او را از نعمت و رحمت خود فراوان ساخته، نصیبش را از عطای خود بسیار گردانم.»
و چون می گوید: «مالک یوم الدین»، خدای تعالی میفرماید: «شاهد باشید همانطور که بندهام اعتراف کرد به اینکه من مالک روز جزا هستم، روز حساب حسابش را آسان گردانم، و نیکیهایش را قبول کرده و از گناهانش در گذرم.»
وقتی میگوید: «ایاک نعبد» خدای عزوجل میفرماید: «بندهام راست گفت، و همانا تنها مرا عبادت کرد. شما (فرشتگان)را گواه میگیرم که قطعا در برابر عبادتش پاداشی دهم که هر کس که در عبادت راه مخالف او را رفته به حال او رشک برد.»
و آنگاه که میگوید: «و ایاک نستعین»، خدای تعالی میفرماید: «بندهام تنها از من یاری خواست و به سوی من پناهنده شد. من نیز شما را شاهد میگیرم که او را قطعاً در کارش کمک کنم و حتماً در سختیها به فریادش رسَم و یقینا در گرفتاری ها دستش را بگیرم و یاریاش کنم.»
و چون میگوید: «اهدنا الصراط المستقیم…» تا آخر سوره، خدای عزوجل میفرماید: «دعای بندهام برآورده است و درخواستش پذیرفته، همانا آنچه را درخواست کرد، اجابت کردم و آنچه را آرزو داشت به او عطا کردم و از آنچه بیم داشت ایمنش گردانیدم.»
مورد بعدهم که مصمم شدم کامنت بزارم.چندوقتی بود می خواستم یه عکس پرفایل برای خودم توی سایت بزارم حتی آماده هم کرده بودم فقط تصویر اسم عارفه رو اما پشیمون شدم منتظر بودم تا یه چیزی که خوشم امد بزارم با اینکه برای ساخت عکس پرفایلم درسایت هم زمان گذاشته بودم درستش کرده بودم اما بعدش پشیمون شدم. وقتی عکس پرفایل شما رو دیدم اسم و فامیلتون رو وقت گذاشتم روی همان عکس ازقبل درست کرده بودم فامیل ام رو درست کردم و همان دیشب عکس پرفایلم در سایت وردپرس آپلود کردم. امروز بعدظهرهم کامنتی که باید دیشب براتون می فرستادم و پاک شد رو فرستادم.
کامنت شما برام سرشاراز نشانه بود.
در پناه الله یکتا در مسیر مستقیم ودر راه کسانی باشید که خداوند بهشون نعمت داد.
پایدار باشید.
سلام و احترام
به اقای ابوالفضل
من هم خیلی خوشحالم که در این سایت توحیدی دوستانی همچون شما دارم.
همان طوری که استاد فرمودند اصل و اساس قرآن توحید.
و تمام موفقیت هاشونم استاد عامل اصلیش رو باورهای توحیدی می دانند…
وقتی آنروز هم خودم داشتم سوره حمد رو با ذوق و شوق سرچ می کردم چقدر هیجان داشتم چقدر لذت می بردم. و دوست داشتم توی کامنت هام بیارم. به قول استاد عزیز هرکس در فرکانس این آگاهی ها باشه این نوشته و آگاهی سر راهش قرار می گیره.
می دونستم کامنت من مستقیم روی کامنت فایل نیست پاسخ به کامنت یکی از دوستان گفتم می نویسم عزیزی که خدا بخواد درفرکانسش باشه می خونه….
اتفاقااااا منم از شما ممنون و سپاسگزارم از تمامی دوستان که نسبت به کامنت های هم پاسخ می زاریم. برای من که واقعاااا یه نشونه اس احساس می کنم هروقت یکی از دوستان پاسخ می دن حس می کنم خدا صدام زده که دوباره کامنت خودمو بنویسم.
از وقتی تصمیم گرفتم برای اکثر فایل هایی که می بینم کامنت بزارم.
هنگام کامنت نوشتن حتما شماهم تجربه داشتید.یکسری نکات به ذهن مون می آد که می نویس اما بعداز چند وقت یادمون می ره وقتی دوستان کامنت می زان زیر کامنت هام میگم خدا صدام زده دوباره کامنت مو بخونم….
ازتون ممنون و سپاسگزارم
براتون آرزوی موفقیت های روزافزون دارم.
سلامت پایدار باشید در پناه الله یکتا
سلام درود فراوان و به دختر ایران زمینی سلام.
باورت میشه همان خدایی که شمارو هدایت کرد به متن این کامنت چند روز پیش بهم گفت برو این کامنتی که تفسیر سوره حمد بود نوشتی بخون. اما خودم نمی دونستم توی کدوم فایل توحیدی نوشتم. واقعیتش هم یکم تنبلی کردم.
آخه هفته پیش دقیقاااا یه اتفاق به ظاهر ناجالب رخ داد می دونم که همه چیز به نفع منه اون روز من انقدر ذکر ایاک نعبد و ایاک نستعین رو گفتم و پیش خودم ضمضمه می کردم هرآنچه درآسمان و زمین است خداوند به تسخیر من عارفه درآورده است…
خب جوری که من دوست داشتم یعنی فکر می کردم نشد.
همان روز آمدم توی سایت دیدم استاد فایل جدید تحلیل کامنت لیلای عزیز رو سایت گذاشته چندباری گوش کردم دقیقاااا یکسری جملات استاد انگاری به من بود. اما باز ته دلم فایل های توحیدی رو می خواست همان روز یه حسی بهم گفت بیام کامنت خودم رو از تفسیر سوره حمد بخونم. تنبلی کردم.فایل های دیگه کامنت های دیگه رو همش خوندم تا حالم خوب باشه. تا امشب ساعت 21:21 دقیقه 16 مهر دوشنبه دیدم شما پیام خدا رو بهمرسوندی. مرسی عزیز دلم.
آخ چقدرررر حسرت خوردم چرا به الهامم عمل نکردم همان هفته که بهم گفته شد بیام کامنت خودم از تفسیر سوره حمد بخونم نیامدم
دقیقاااااااااااااا من محتاج و تشنه این جملات بودم که شما مجدددد
با انگشتان الهی تان برام تایپ کردی جملات الهی که من پارسال با جون دلم چسبیده بودم به فایل های توحیدی و هدایت می شدم به این آگاهی های ناب…
و آنگاه که میگوید: «و ایاک نستعین»، خدای تعالی میفرماید: «بندهام تنها از من یاری خواست و به سوی من پناهنده شد. من نیز شما را شاهد میگیرم که او را قطعاً در کارش کمک کنم و حتماً در سختیها به فریادش رسَم و یقینا در گرفتاری ها دستش را بگیرم و یاریاش کنم.»
و چون میگوید: «اهدنا الصراط المستقیم…» تا آخر سوره، خدای عزوجل میفرماید: «دعای بندهام برآورده است و درخواستش پذیرفته، همانا آنچه را درخواست کرد، اجابت کردم و آنچه را آرزو داشت به او عطا کردم و از آنچه بیم داشت ایمنش گردانیدم.»