توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 55 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-27 07:44:252024-06-27 06:37:43توحید عملی | قسمت ۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد عزیزم.مریم بانوی مهربان ودوستان الهی من
خداوند را سپاس که در این مسیر زیبا همراه شما دوستان هستم
روزشمار تحول زندگی من روز34وردپایی دیگراز خودم به لطف الله مهربان
توحیدعملی
استاد عزیزممنون که تو تمام فایلهای شما اول واخرش ختم میشه به خدابه توحید به یگانگی الله،به اینکه خدا را باورکنیم وفقط بر او توکل کنیم
توکل به تنها منبع رزق در جهان،
بارها این جمله را گفتم که هروقت صحبت از خدا،توحید ، قرآن میشه قلبمون باز میشه حساستر میشم یه حس آرامش بهم دست میده خداراشاکرم بابت این حال خوبم
خدایا به ما ایمان واقعی بده تا تورا بهتر بشناسیم الهی امین
خدایا به ما قدرت تفکر بده تا سپاسگزار تو باشیم الهی امین
خدایا بهترین حال رانصیب ما بگردان الهی امین
خدایا لحظه ای ما را به حال خودمون وا مگذار الهی امین
خدایا مارابه راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که غضب کرده ای نه گمراهان هدایت فرما الهی امین
خدایا تنها تورا میپرستم وتنها از تو یاری میجویم
امشب جملاتی آماده کرده بودم تا تایپ کنم ولی حسم اجازه نداد ومن هم پیرو قلبم شدم ،
در پناه الله مهربان سعادتمند باشیم
سلام خدمت استاد ارجمند و همراهان گرامی،امروز تصمیم گرفتم تا من هم در این سفر سهمی داشته باشم و تصمیمی که گرفتم رو برای شما هم بازگو کنم. من چند سالی هست که خیاطی حرفه ای رو دنبال میکنم ولی از اونجایی که همیشه یه ترسی تو دلم بود (دیگران از من بهترن،اگه نتونم کارمو عملی کنم و….)هیچوقت نتونستم از کارم پولی در بیارم.ولی از وقتی که رو خودم کارکردم و توکل رو تو ذهنم تکرار کردم و فقط رو کارم تمرکز کردم به طور خیلی عالی تونستم کارمو شروع کنم.تصمیم گرفتم از خونه کارمو شروع کنم.الان یه شاگرد دارم وخدا رو خیلی شاکرم،و دارم یه کانال مانتو راه اندازی میکنم که همین شاگردم و یکی از دوستان کمکم میکنن و انگار که واقعا از طرف خدا اومدن تا دست کمکی برای من باشن.هر روز با حس خوب و توکل به خدا و خوندن قران،کارمو شروع میکنم.و بهتون بگم که همه دوستام منتظرن که من کانالو زودتر را اندازی کنم?? ….. مطمئنم با توکل به خدا که برای من کافیه به شهرت و ثروت بالایی میرسم منتظر خبرهای خوب من باشید از شما دوست عزیز(خانم شایسته گل)و استاد دوست داشتنی خیلی ممنونم.پایدار باشید???
با سلام و درووود بیکران بر استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزو مهربان
بحث توحید که میشه یا زبون آدم بند میاد یا طوری سخن به زبون میاد که از دل برمیاد .منم تو زندگیم هر موقع روی غیر خدا حساب کردم سفت خوردم از همون شخص از همون جا حالا میخاد دوست باشه میخاد کارفرما باشه میخاد پدرو مادر باشه هر موقع درخواستی داشتم که فکر میکردم فقط از دست اونا برمیاد کاری برام بکنن و اگه نکنن من زمین میخورم دقیقا از همون شخص ضربه میخورم.
دیگه تو زندگیم یاد گرفتم روی کمک کسی حساب نکنم نه اینکه درخواست نداشته باشم از کسی اما وقتی میخام در خواست کنم یادم باشه تنها دستی که اومده کمکم دست خداست و این آدمها هم دستان خداوند روی زمین هستند .من یه دوره ای از زندگیم بدهی زیاد داشتم و فکر میکردم وظیفه پدرو مادرمه که کمک کنن و بدهی های منو پرداخت کنن اما میدیدم هر چقدر من بیشتر میخام کمکم کنن و روی کمکشون حساب میکردم بیشتر اذیت میشدم و انگار تو یه مرداب بودم که هرچقدر بیشتر تقلا میکنم بیشتر فرو میرمو بیشتر از اصل خودم دور میشدم .
چه روزهای به امید دیگران مینشستم و امیدم نا امید میشد.از یه زمان به بعد یاد گرفتم دیگه فقط روی خدا حساب کنم و به طور معجزه آسا دیدم وقتی امو رو دادم دست خودش و بهش تکیه کردم چقدر صادقانه جواب اعتمادو داد توکلم جواب داد و همیشه دیگه نگران نیستم میگم خودت با دستای خودت این گره رو باز کنه صادقانه از ته قلبم .ادا درنمیارم تظاهر نمیکنم نقش بازی نمیکنم با قلبم بهش تکیه میکنم و برام انجام میده.خداروسپاسگذارم که منو با خانواده آشنا کرد تا به این آگاهی ها برسیم و به توحید برسیم.
منم منتظر خوندن آگاهی شما دوستان هستم
در پناه خدای مهربون باشید.
با سلام خدمت استاد عباسمنش و تمامی دوستان و گروه تحقیقاتی عباسمنش.
استاد خیلی خوب بود. من چند روزه حداقل یکبار در روز فایل فقط روی خدا حساب کن رو گوش میدم و لذت میبرم. یعنی باهاش زندگی میکنم. یعنی از اعماق وجودم،با تک تک سلولهام میفهمم. اونجایی که میگی: من لذت میبرم از جوونایی که محکم حرف میزنن. خودتون هم با تمام وجود ،با عشق ،با حرارت ، و محکم دارین حرف میزنید. جوری که انگار میخواین میخ رو با یه ضربه داخل سنگ بکوبید و واقعا هم همینطوره . ولی انصافا لحن صداتون ، ضربه عشقی صداتون که مو رو به تن سیخ کنه،ذهن رو برا چند دقیقه خاموش کنه و تو یه کلام بیخودت کنه رو تو این فایل نشنیدم. شاید استاد خسته ای. نمیدونم .ولی یه چیزی بهم گفت که اینو بگم. چون من دقیقا دو ساعت قبل از دانلود و شنیدن این فایل، فایل فقط خدا رو برا چندمین بار گوش داده بودم. با تشکر و عرض پوزش از محضر استاد و دوستان
فقط می شود یه چیز گفت
“”””و خدایی که همیشه هست
“”””و خدا هرجا هست
سلام استاد عزیز و دوستان گرامی ؛ هروز به امید دیدن و شنیدن یه فایل جدید به تلگرامم سر میزنم و با شور اشتیاق این فایلها رو دانلود میکنم ، یه جور مثل آبیاری قطره ای میمونه برای ذهن ؛ هروز ذره ذره افکار مثبت و باورهای درست وارد ذهنم میکنم . بسیار ممنون
سلام سلام سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته
همه ما در زندگی ضربه ها و شکست هایی که از حساب کردن جز خدا خوردیم .و من با دیدن این فایل یاد پدرم افتادم که در دوران شراکتش با عموم این باور و ساخت بود که با اومدن اون تو زندگیمون وضعمون خوب میشه و منبع رزق و برادرش میدونست و به یه سال نکشید که باعث شد پدرم ورشکست بشه و زیر قرض بره ولی به اشتباهش پی برد و فهمید که خودش اونو تو ذهنش بزرگ کرده بود و این اتفاق هم دلیلش به همون بر میگرده اما بعد چن ماه با توکل بر خدا و درخواست خالصانه از خودش از جایی ک فکر نمیکرد دوسته قدیمیش کلید دفتر کاریش و بی هیچ حرف و دلیلی به پدرم داد و الان اوضاع مالی پدرم روز به روز بهتر و بهتر میشود خدایا شکرت .
اگر ما در ذهن و قلبمان خدارا تنها قدرت و تنها منبع خیر بدونم و تنها روی خودش حساب کنیم واقعا از فرش به عرش می رسیم .کیست که خدا بخاد بیارتش بالا و مردم بتوانند بکشند پایین و کیست که خدا بخاد بیارتش پایین و مردم بتوانند بکشند بالا . تنها فرمانروا و تنها نیرو و تنها قدرت رب و خداوند است. کافی است با نگاه به خودمان و اطرافمان پی به این قدرت و قانون جهان ببریم .
سلام ودرود بر همه خوبان
باشنیدن این فایل پر مغز وارزشمند استاد۲ مطلب به ذهنم رسید یه حسی گفت برای اولین بار تو سایت مطلب بذارم
راه توحیدی ؛
راه شاهانه بسوی هدفیه که باید به آن برسی
یعنی دستت تو دست پادشاه عالم باشه چشمت به چشمش دوخته شده باشه خیره شده باشی بهش، همگام با اون قدم ورداری بذاری آدرس ومسیر رسیدنو اون بهت بگه دل به دل پادشاه عالم بدی و طبق الهاماتش باعشق عمل کنی وبهش اعتماد کنی و فقط وفقط روخودش حساب کنی، اونوقته که هم اهدافت شاهانس هم راه رسیدن به اونا شاهانس هم بلد راهت شاه شاهانه
اونوقته که به مقام راضیه مرضیه میرسی اونوقته که واقعا بنده خداییو پادشاه عالم توهمین دنیام تا بهشت برین همراهیت میکنه درحالیکه خودش بادستاش تاج بندگیو سرت میذاره و همه حیران و انگشت به دهان به تو و پادشاه عالم خیره شدن اونوقته که اگه راز موفقیتتو ازت بپرسن تو فقط یه چیز داری واسه گفتن؛
یکی بود یکی نبود غیر ازخدا هیچکی نبود هیچکی…
@نگاه من به دستاورد های توحیدی و ندای همیشگی یکی بود یکی نبود استاد عزیز….
ثروت خوب،زیبا وشکوهمنده چون اگه ازراه توحیدی به دستش آورده باشی مثل استاد خونه ای میسازی که پنجرش روبه نور باز میشه درختا وگلای زیبا رو مبینی وسعت دریارو میبینی چون نوری که اونجاس تمام تجلیات زیبای پروردگارو درتمام زمینه ها نشون میده. ازدر اون خونه فقط نور وارد میشه با خودش عشق میاره سلامتی و همدلی میاره برکت میاره فقط خداو فرشته هاش اونجا رفت وآمد میکنن، چون اون خونه پشت به تاریکی و رو به نور ساخته شده .
ثروت وقنی الهی باشه اتوبوسو سایر وسایل نقلیت تو رو به خدا نزدیک میکنن چون نه اینکه اونا ازراه باورای درستو توحیدی به دست اومدن پس اصلا راه دیگه ای نمیتونن تورو ببرن ففط ازمسیری حرکت میکنن که تو عظمت وشکوه خدا رو میبینی و سپاس خدا رو بجا میاری تورو به خدا نزدیکو نزدیکتر میکنن که حاصل این همه عشق میشه محصول جهان بینی توحیدی تا بخوای این همه زیبایی رو به خانوادتم نشون بدی تا اونام مثل تو نگاهشون توحیدی بشه.
دراون خونه دلارامت با نگاه توحیدیش هم بهت آرامش میده و هم با زیبا ییهای ظاهری و باطنیش به یه جا اشاره میکنه جاییکه تو زیبایی دلارام ازلی وابدی رو میبینی و بیشتر به آرامش میرسی چون اون یه فرشتس تورو وابسته به خودش نمیکنه تورو به خدا نزدیکتر میکنه.
ساکنای اون خونه فقط یه کار میکنن لحظه به لحظه زندگیشون به قدری ژرف و معنویه که انگار هماهنگ بافرشته ها موسیقی مینوازند وبانواختن این موسیقی آفرینش را شکوهمندانه ستایش میکنند…خوشا بحال کسی که به این مهمونی باشکوه دعوت بشه….اخه فقط اونایی به اون خونه دعوتن که نوای موسیقی به گوششون میرسه….پس خوش به سعادت خانواده صمیمی عباس منش.
باسپاس ازخدای یکتا و سپاس از استاد عزیزم ودلارام بی نظیرشون وخانم فرهادی ارجمند وسایر عزیزانی که حاصل زندگی عاشقونشونو با ما صادقانه به اشتراک میگذارن درود برشما
سلام به استاد گرانقدرم
سلام به خانم شایسته عزیز
سلام به دوستان پر تلاشم
(( مرد راهم باش تا شاهت کنم
صد چولیلا کشته ی در راهت کنم))
سی و چهارمین روز سفر
به خاطر دارم که خانواده من آدم های خیلی مذهبی نبودن .قرآن فقط در سه مورد از کتابخانه خارج می شد .
– برای شب عید در سفره ی هفت سین
– برای خانه ی جدید قبل از بردن وسایل
– برای نوزاد جدید که بالای سرش می گذاشتند
اما به خاطر دارم که مادرم یاد داده بود بدون وضو به آن دست نزنم . همیشه در بالاترین طبقه ی کمد وسایل بود. تا این که من به همراه قرآن به خانه بخت رفتم و بعد از فراز و نشیب های زندگی که در کامنت های قبلی تا حدودی نوشته ام ، همسرم را از دست دادم و مواجه با ناملایمات بسیار و دوری از فرزندم شدم . خدا را فقط در زبان جاری می کردم اما هیچ شناختی از این منبع لایزال هستی نداشتم تا یک روز که هنوز اذان نشده بود . در حالی که در انتظار فرا رسیدن زمان ناهار بودم ، برای لحظه ای چشمانم بسته شد و از رویایی تکان دهنده بیدار شدم ( شرح رویا را به خاطر این که بزرگی فرمودند جایی عنوان نکن از شرحش می گذرم ) فقط عنکبوتی را به خاطر آوردم.
به قرِآن هدایت شدم .منی که تا آن زمان هیچ سوره ای را نخوانده بودم با ناباوری به سوره ها نگاه کردم و به سوره عنکبوت رسیدم و اولین آیات آن (نقل به معنی)” ای کسانی که می گویید ایمان آوردیم ، خداوند شما را مورد آزمایش قرار می دهد”
این اولین آیات قرآن بود که به چشم دیدم . شاید کسی باور نکند اما چنان تکانی در دلم ایجاد شد که انگار تمام آن چه از فوت همسر مرا آزار می داد از من دور شد و به جای آن یک حزن همراه با آرامش نشست .از آن روز تا کنون لحظه به لحظه هدایت الهی شامل حالم بوده است. اما شناختی به چگونگی عملکرد این هدایت الهی نداشتم تا آشنایی با آموزه های استاد !!!!!
تازه آن وقت بودکه با الهامات ، پی گیری نشانه ها ، درخواست از ربّ و منتظر شدن برای دریافت جواب آشنا شدم .
استاد گرامی ام ! من با شما توجه به الهامات را یاد گرفتم ! (قبلن می پنداشتم دریافت الهامات در شان من نیست) . من با شما پی گیری نشانه ها را فرا گرفتم و روزی نیست که خدایم با نشانه ای هر چند کوچک با من گفتگو نکند! من با شما طی کردن تکاملم و صبوری را یاد گرفتم ! من درخواست کردن از منبع لایزال را به زبان خودم انجام می دهم و به خودم می گویم اگر آن چوپان در بیابان خدایش را به مانند انسانی دید و درخواست کرد و جواب گرفت من هم بی پیرایه زبان به گلایه و درخواست از خودش از ربّ ام می گشایم . او که دلِ شکسته ی مرا آن روز ظهر التیام بخشید ، او که آگاه به تمام خواسته های ماست ، او که هر ارتعاش و فرکانس روح مرا جذب می کند و با اشارات شگفت انگیزش می گوید
(مرد راهم باش تا شاهت کنم
صد چولیلا کشته ی در راهت کنم)
پس دیگر جای هیچ چون وچرا و سخنی نمی ماند .
با چه زبانی از تو استاد گرانقدر و شایسته عزیز برای طی شدن این سفر تشکر کنم .خیلی خیلی خیلی دلم می خواهد بدانم چطور به طرح این سفر هدایت شدید ؟
می شود با صدای نازنین خود برایمان بگویید که چه شد که این سفر برنامه ریزی شد؟ شاید توحید عملی شش با این توضیح شما برای ما آماده شود!!!!!
تلاش تان پایدار.
سپاسگزارم
باسلام به استادعزیزوهمه همسفران خوبم.
من هیچوقت توعمرم برداشتی ازتوحیدبه این خوبی نداشتم همیشه برام سوال بوداین توحیدنظری که میگن دونستن وندونستنش چه فرقی توزندگیمون داره !!!!
یادمه یه مدت کوتاهی هیئت میرفتم .آخوندمیگفت همه هستی ازنورخلق شده ونورنورهاهم حضرت محمده.واین نورتقسیم شده به ۱۲نوربزرگ که هرکدوم ازاین نورهامربوط به یک امامن …..وهمینطورمیگفت که اشرف مخلوقات هم همین نورهاهستند….ودرآخرمیگفت شماخیال میکنیداشرف مخلوقات همه انسان هاهستند؟؟!!!نه شماومن بااینهمه خطااشرف مخلوقات نیستیم منظورائمه هستند….برای همینه برای هرچیزی ودرهرمصیبتی بایدصلوات بفرستیدتاصدقه سری امامان مون خداازخطاهای مادرگذره وماروبه خاطراونهاببخشه….ومیگفت ماقدرت تجسم وصحبت باخدارونداریم بلکه ائمه روبایدواسط قراربدیم وباتوسل به پیامبروامام ازخداچیزی بخوایم.
اون روزهاباخودم میگفتم چرااینقدرماازخدادوریم چرااینقدربین ماوپیامبرفاصله است اگربین ماوپیامبراینقدرفاصله است ببین بین من وخداچقدرفاصله است!!!!خلاصه احساس بی ارزشی عجیبی میکردم.
خلاصه یه مدت هیئت….. یه مدت خانگاه …..یه مدت آئین دیگه…بالاخره باسایت که آشناشدم وحرفهای استادروشنیدم انگارگمشده هامویک جاپیداکردم .منی که همیشه یه کتاب توی کیفم داشتم که باخوندنش به جواب سوالام برسم ،دیگه بی نیازشده بودم .یک الگویی توی ذهنم ساخته شدکه متوجه شدم خودم دریایی ازنوروروشنایی هستم بامتصل شدن به منبع نورکه خدای یکتاست نه تنهابه خواسته هام بلکه به آگاهیهایی که دنبالش هستم هم میرسم .خدای یکتاخدای عادل .خدای بخشنده .خدای وهاب .وفایل های استادروگوش میکنم به خودم میگم آره آره تک تک ماارزشمندیم .ارزشمندیم ومسئول .مسئولیم که خداونددرآخرت بابت کوچکترین عمل ازماسوال میکنه .اگرماخالق زندگیمون نبودیم دیکه انکرمنکرچه کاره بودن ؟؟!!!اگرماخالق زندگیمون نیستیم دیگه آخرت وبرزخ وبهشت وجهنم دیگه وجودش معنی نداشت .خداروواقعاسپاسگزارم ازطریق استادم به اینهمه آگاهی رسیدم .دیگه به مذهب هافکرنمیکنم دیگه کاری به مکتب هاندارم .دیگه کاری به عقایدوآرمانهای کسی نیستم .استادعزیزمنوآروم کردیدفکرم روازپراکندگی نجات دادید.ازسردرگمی ازسوالهای بی جواب یاسوالهایی که جوابهای ضدونقیض داشت.امیدوارم بزودی برسه که مثل شماعمل کنم وزندگیموازهرجهت تغییربدم .
باآرزوی موفقیت وسلامتی برای شماوخانواده بزرگ عباسمنش.